فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۳۲٬۷۶۴ مورد.
۱۷۸۱.

نقش واسطه ای ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی در رابطه بین تعارض والد– نوجوان با جرح خویشتن غیر خودکشی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک سربار بودن ایده پردازی خودکشی تعارض والد – نوجوان جرح خویشتن غیرخودکشی گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی در رابطه بین تعارض والد - نوجوان با جرح خویشتن غیرخودکشی گرا اجرا شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 به تعداد 224400 نفر بود. 420 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به مقیاس ایده پردازی خودکشی بک (BSSI، بک و همکاران، 1979)، سیاهه آسیب به خود (SHI، سانسون و همکاران، 1998)، پرسشنامه رفتار متعارض (CBQ، رابین و فاستر، 1989) و پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ، ون آردن و همکاران، 2012) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر نشان داد، تعارض والد – نوجوان با ادراک سربار بودن، ایده پردازی خودکشی و جرح خویشتن غیرخودکشی گرا ارتباط مستقیم معنادار (01/0>P) و ایده پردازی خودکشی و ادراک سربار بودن با جرح خویشتن غیرخودکشی گرا ارتباط مستقیم معنادار (01/0>P) و تعارض والد – نوجوان با جرح خویشتن غیرخودکشی گرا از طریق ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی ارتباط غیرمستقیم و معناداری (01/0>P) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد تعارض والد – نوجوان با واسطه گری ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی جرح خویشتن غیرخودکشی گرا را تبیین می کند و اینکه مدل از برازش مطلوبی برخوردار بوده است. براساس یافته های فوق می توان نتیجه گرفت ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی نقش واسطه ای را در رابطه بین تعارض والد – نوجوان و جرح خویشتن غیرخودکشی گرا ایفا می کنند.
۱۷۸۲.

نقش واسطه ای سلامت معنوی در رابطه بین صفات تاریک شخصیتی با گرایش به قلدری سایبری در دانش آموزان متوسطه اول

کلید واژه ها: سلامت معنوی صفات تاریک شخصیتی قلدری سایبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۱
زمینه و هدف: یکی از مشکلات رایج در مدارس پدیده قلدری است که امروزه امری جدی است و کمتر به این پدیده شایع توجه می شود؛ لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای سلامت معنوی در رابطه بین صفات تاریک شخصیتی با گرایش به قلدری سایبری در دانش آموزان متوسطه اول انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی 658 دانش آموز پسر متوسطه اول پایه نهم در 5 مدرسه دولتی شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 30 (7 متغیر مشاهده شده در مدل) و با احتساب احتمال وجود پرسشنامه های ناقص 250 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پرسشنامه تجربه قلدری – قربانی سایبری آنتیادو و همکاران (2016)، مقیاس سه صفت تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010) و پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (1982) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری مبتنی بر معادلات رگرسیون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد روابط معنا داری بین صفات تاریک شخصیتی و سلامت معنوی با گرایش به قلدری سایبری در دانش آموزان متوسطه اول وجود دارد و مدل پژوهش تایید شد و به طور کلی 46 درصد از گرایش به قلدری سایبری توسط صفات تاریک شخصیتی و سلامت معنوی در دانش آموزان متوسطه اول قابل تبیین می باشد. همچنین متغیرهای صفات تاریک شخصیتی و سلامت معنوی بر گرایش به قلدری سایبری در دانش آموزان متوسطه اول اثر مستقیم معنادار دارند و مسیر غیر مستقیم صفات تاریک شخصیتی با میانجی گری سلامت معنوی بر گرایش به قلدری سایبری در دانش آموزان متوسطه اول تایید گردیده شد. نتیجه گیری: این پژوهش تلویحات کاربردی در جهت نقش عوامل شناختی و معنوی در گرایش به گرایش به قلدری سایبری دانش آموزان برای روانشناسان و مشاوران ارایه می دهد.
۱۷۸۳.

بررسی وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی به روش کیفی

کلید واژه ها: طلاق وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق بزرگسالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۱۰
زمینه و هدف: طلاق از مهمترین پدیده های حیات انسانی به شمار می آید که نه تنها تعادل روانی زوجین، بلکه تعادل روانی فرزندان را نیز بهم می ریزد. بر این اساس مطالعه وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی اهمیت پیدا می کند، با درک این مهم پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل فرزندان طلاق شهر تهران که 10 سال از طلاق والدینشان گذشته بود، که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر بعنوان مطلعین کلیدی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شد. اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و کدگذاری مجدد توسط خبرگان به دست آمد. یافته ها: داده ها بوسیله کد گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند کدهای گزینشی نشان داد دو بعد را نشان داد که بعد مثبت کودکی همراهی و همدلی با والد سرپرست، حمایت و پشت گرمی والد سرپرست، رهایی و رضایت والد سرپرس تبود؛ روی دیگر این بعد در برگیرنده شاخص های منفی همچون از دست دادن خانواده، ترس از بازگویی حقیقت به خاطر قضاوت مردم فرزندان پس از وقوع طلاق بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در دو بعد کودکی و بزرگسالی دارای شاخص های مثبت و منفی است.
۱۷۸۴.

تدوین مدل ساختاری احساس خوشبختی بانوان براساس کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با نقش میانجیگر صفات تاریک شخصیت

کلید واژه ها: احساس خوشبختی اعتماد بین فردی صفات تاریک شخصیت کیفیت رابطه زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۹۲
زمینه و هدف: ازدواج خوشبخت متشکل از عواملی مانند تعهد، احترام، صمیمیت، اعتماد و غیره است که در غیاب آن ها زندگی زناشویی با مشکلات جدی روبه رو می شود. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری احساس خوشبختی بانوان براساس کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با نقش میانجیگر صفات تاریک شخصیت بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه بانوان متأهل شهر تهران در سال 1400 بود. حجم نمونه 448 نفر بود که با روش نمونه گیری به صورت در دسترس هدفمند انتخاب شدند که با پرسشنامه های احساس خوشبختی تقی زاده و شادمهری (1395)، رضایت زناشویی انریچ اولسون (2006)، اعتماد بین فردی رمپل و همکاران (2001) و صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010) مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد که مدل ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده برازش دارد و صفات تاریک شخصیت رابطه بین کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با احساس خوشبختی بانوان را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان راهکارهای لازم در خصوص روابط زوجین با توجه به متغیرهای مورد بحث ارائه کرد.
۱۷۸۵.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عدم تحمل بلاتکلیفی زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی خیانت زناشویی عدم تحمل بلاتکلیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۵۸
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عدم تحمل بلاتکلیفی زنان آسیب دیده از خیانت همسر بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه پژوهش را تمامی زنان آسیب دیده از خیانت همسر که از ابتدای مهر تا اواسط آذرماه 1401 به مراکز مشاوره خانواده شهر کرج مراجعه کردند تشکیل دادند که از بین آنها 45 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک طی 8 جلسه تحت تأثیر درمان مبتنی برپذیرش و تعهد (ACT) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) قرار داده شدند. ابزار پژوهش مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS، فریستون و همکاران، 1994) بود. یافته های به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد، تفاوت معناداری بین گروه ها در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود دارد (0001/0P<). هر دو روش مداخله موجب کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی شده اند و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر بوده است. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (0001/0P<). بطور کلی نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد هر دو روش مداخله بر عدم تحمل بلاتکلیفی زنان آسیب دیده از خیانت همسر مؤثر بودند.
۱۷۸۶.

نقش میانجی شفقت به خود در رابطه ذهنی سازی و خوردن هیجانی در زنان دچار اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوردن هیجانی ذهنی سازی اضافه وزن شفقت به خود زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۶۵
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی شفقت به خود در رابطه ذهنی سازی و خوردن هیجانی بود. روش پژوهش توصیفی -همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را زنان با دامنه سنی 20-50 سال دانشگاه های سطح شهر تهران دچار اضافه وزن در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل می داند. تعداد 496 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از مقیاس غذا خوردن هیجانی (EES) آرنا و همکاران (1995)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود (SCS-SF) ریس و همکاران (2011) و پرسشنامه ذهنی سازی (MQ) فوناگی و همکاران (1998) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که مولفه های ذهن آگاهی (اطمینان و عدم اطمینان) اثر مستقیم معناداری بر پرخوری هیجانی زنان ندارند (05/0<P)، اما به واسطه شفقت به خود بر خوردن هیجانی اثر غیرمستقیم معناداری دارند (05/0>P). این نتایج نشان می دهد که شفقت به خود با توجه به نقش ذهنی سازی می تواند تبیین کننده خوردن هیجانی در زنان دچار اضافه وزن باشد.
۱۷۸۷.

نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و اعتیاد به اینستاگرام در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد به اینستاگرام تجارب آسیب زای دوران کودکی حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۸۳
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه تجارب آسیب زای دوران کودکی و اعتیاد به اینستاگرام با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که در جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر در سال 1401 انجام شد. 270 نفر به روش در دسترس با بهره گیری از یک نظرسنجی آنلاین در این پژوهش مشارکت داشتند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ترومای کودکی (CTQ، برنستاین و همکاران، ۲۰۰۳)، مقیاس اعتیاد به اینستاگرام (IAS، کرکابرون و گریفیث، 2018) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS، زیمت و همکاران، 1988) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده آزمون های مدل یابی معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام شد. مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود و 53% از تغییرات اعتیاد به اینستاگرام تحت تاثیر تجارب آسیب زای دوران کودکی و حمایت اجتماعی ادراک شده بود. اثرات مستقیم تجارب آسیب زای کودکی بر حمایت اجتماعی، تجارب آسیب زای کودکی بر اعتیاد به اینستاگرام و حمایت اجتماعی بر اعتیاد به اینستاگرام معنادار بود؛ همچنین نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه تجارب آسیب زای کودکی و اعتیاد به اینستاگرام معنادار بود (05/0>P). افرادی که در دوران کودکی تجارب آسیب زا تجربه می کنند، ممکن است به دلیل عدم دریافت حمایت اجتماعی کافی به فضای مجازی پناه ببرند تا نیازهای ارتباطی خود را برآورده کنند.
۱۷۸۸.

تدوین الگوی مفهومی ازدواج موفق مبتنی بر سیره حضرت امیرالمؤمنین (ع) و حضرت صدیقه طاهره (س)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج موفق سیره حضرت امیرالمؤمنین (ع) سیره حضرت صدیقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی ازدواج موفق بر اساس سیره حضرت امیرالمؤمنین(ع) و حضرت صدیقه(س) انجام شد. روش: در این پژوهش بنیادی، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. بدین منظور، منابع مستندی مانند بحارالانوار، وسائل الشیعه و کشف الاسرار و دانشنامه فاطمی و... در زمینه سبک زندگی پیش از ازدواج، نحوه آشنایی و خواستگاری، برگزاری مراسم عروسی، رضایت زوجی و بررسی زندگی مشترک امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) مورد مطالعه قرار گرفت و به صورت هدف مند به بررسی خصائص علوی، فاطمی و سیره ایشان پیش از ازدواج و پس از ازدواج پرداخته شد. سپس روایات و سیره ایشان با تأکید بر رابطه زوجی شان، انتخاب شد. یافته ها: یافته های به دست آمده شامل مضمون هسته ای ازدواج متعالی بود که دربرگیرنده پنج مضمون اصلی 1)فضائل مبتنی بر جهان بینی اسلامی 2)فضائل فردی 3) فضائل رابطه ای 4)فضائل والدینی و 5) فضائل اجتماعی بود. هریک از مضامین اصلی نیز شامل مضامین فرعی و مصادیق مرتبط با آن بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش، بیان گر این امر است که مضامین فرعی کفویت مبتنی بر جهان بینی، علاقه مندی، ازدواج آسان، صمیمیت، احترام متقابل، همدلی، تفاهم، همکاری، همراهی سیاسی و اجتماعی، مسئولیت پذیری، تعهد، قداست رابطه زوجی، رضایت زناشویی از عوامل زوجی موثر ازدواج موفق در سیره امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) است. بر اساس عوامل شناسایی شده، مدل مفهومی ازدواج موفق بر اساس سیره زندگی امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) طراحی شد.
۱۷۸۹.

پیش بینی انگیزه تحصیلی براساس حمایت اجتماعی ادراک شده و بهداشت روانی والدین در کودکان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی

نویسنده:

کلید واژه ها: انگیزه تحصیلی حمایت اجتماعی ادراک شده بهداشت روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۴۹
هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی انگیزه تحصیلی بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و بهداشت روانی والدین در کودکان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان 10 تا 12 ساله ی دچار نقص توجه-بیش فعالی و مادران آن ها بود که در سال 1398 به مراکز توانبخشی شهر تهران مراجعه کرده اند. تعداد 90 نفر (90 کودک و 90 مادر) از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1998)، سلامت روان گلدبرگ (1979) و انگیزش تحصیلی هارتر (1981) بود که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردارند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین انگیزه تحصیلی و حمایت اجتماعی ادراک شده؛ و بین انگیزه ی تحصیلی و بهداشت روانی والدین در کودکان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی رابطه وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که حمایت اجتماعی ادراک شده و بهداشت روانی والدین، پیش بینی کننده ی انگیزه ی تحصیلی در کودکان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی است.
۱۷۹۰.

مقایسه اثربخشی آموزش نقشه مفهومی و آموزش معکوس بر خودکارآمدی تحصیلی و اعتماد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر شهرکرد

کلید واژه ها: آموزش نقشه مفهومی آموزش معکوس خودکارآمدی تحصیلی اعتماد تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۵۴
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ی اثربخشی آموزش نقشه مفهومی و آموزش معکوس بر خودکارآمدی تحصیلی و اعتماد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر شهرکرد بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمام دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401 - 1400 شهر شهرکرد که تعداد کل آن ها 4412 نفر بوده و 60 نفر از این افراد با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان اعضای نمونه در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده جهت اجرای پژوهش شامل: پرسشنامه ی خودکارآمدی تحصیلی جینک و مورگان (1999)، پرسشنامه اعتماد تحصیلی شفیع پور مطلق (1400)، پروتکل آموزشی نقشه مفهومی کلهر و مهران (1393) و پروتکل آموزش معکوس قربان زاده (1399) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 24 در دو سطح توصیفی و استنباطی مربوط به فرضیه های پژوهش صورت گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون آماری تحلیل کواریانس تک متغیره و در نهایت جهت بررسی میزان تفاوت معناداری هر کدام از روش های آموزشی و مقایسه آنها، از آزمون های تعقیبی (آزمون فیشر یا LSD) استفاده گردید. نتایج نشان داد بین اثربخشی آموزش نقشه مفهومی و آموزش معکوس بر خودکارآمدی تحصیلی (P<0.05 , Eta= 0.5) و مولفه های آن (P< 0.05, Eta= 0.41 ,0.50 ,0.36 ) تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما بین اثربخشی آموزش نقشه مفهومی و آموزش معکوس بر اعتماد تحصیلی (P< 0.05 و Eta= 0.76 ) و مولفه های آن (P< 0.05 و Eta= 0.56, 0.75, 0.68, 0.54, 0.28) تفاوت معنادار وجود دارد و میزان اثربخشی نقشه مفهومی بیشتر است. برطبق نتایج، پیشنهاد می شود مدرسان از آموزش نقشه مفهومی و آموزش معکوس استفاده کنند.
۱۷۹۱.

تجربیات زیسته دانش آموزان دارای پدر وابسته به مواد: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموزان دارای پدر وابسته به مواد تجربیات زیسته پدیدارشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۶۷
هدف: هدف این پژوهش بررسی نظام مند و مطالعه تجربیات زیسته دانش آموزان دارای پدر وابسته به مواد بود. روش: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناختی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای پدر وابسته به مواد شهر تبریز بود که 21 نفر از آن ها با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته بود. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل با روش کلایزی انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تجربیات زیسته این گروه از دانش آموزان شامل 6 بعد تجربه کلی روان شناختی، تجربیات اجتماعی، تجربیات خانوادگی، تجربیات اقتصادی، تجربیات تحصیلی، تجربیات رفتاری، تجربیات مذهبی، و 24 زیرمقوله بود. نتیجه گیری: مداخلات جامع شامل حمایت های خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و روانی به این گروه از دانش آموزان پیشنهاد می شود.
۱۷۹۲.

مقایسه همدلی و شناسایی هیجان بین افراد سالم و افراد وابسته به مواد تحت درمان بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همدلی شناسایی هیجان وابستگی به مواد شناخت اجتماعی پژوهش طولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۷۴
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات همدلی و درک هیجانی افراد وابسته به مواد محرک و مخدر بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال درمان و مقایسه آن با افراد سالم بود. روش: پژوهش حاضر حاضر علی-مقایسه ای و از نوع مطالعات طولی بود. جامعه آماری شامل همه افراد وابسته به مواد تحت درمان در کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1400 و افراد سالم از خانواده آنها بود. نمونه ای به حجم 102 نفر (شامل 34 نفر وابسته به مواد مخدر، 34 نفر وابسته به مواد محرک، و 34 فرد سالم از خانواده های آنها) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون همدلی و تکلیف بازشناسایی هیجان چهره بود. یافته ها: نتایج نشان داد که در طول زمان درمان، همدلی افراد وابسته به مواد افزایش یافت و پس از گذشت یک سال تفاوتی بین گروه وابسته به مواد مخدر با گروه سالم وجود نداشت، درحالی که همدلی گروه وابسته به مواد محرک کماکان هنوز به سطح افراد سالم نرسیده بود. همچنین، مشخص شد که در طول زمان درمان، درک هیجان در هر دو گروه وابسته به مواد افزایش یافت، اما حتی پس از گذشت یک سال، بین دو گروه وابسته به مواد و افراد سالم در نمرات درک هیجان تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که از جمله آسیب های بلندمدت شناختی مصرف مواد، اثرات مربوط به توانایی های شناخت اجتماعی مانند همدلی و درک هیجان است. این امر اهمیت توجه به اثرات بلند مدت مصرف مواد و اقدامات درمانی و توانبخشی شناختی طولانی مدت را مشخص می نماید.
۱۷۹۳.

طراحی و ارزیابی کارآمدی درمان خانواده محور مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی بر شاخص توده بدنی و نظم جویی هیجان در دوران پاندمی کووید-19 در نوجوانان چاق و با اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص توده بدنی نظم جویی هیجان درمان فراتشخیصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۷۵
زمینه: مطالعات نشان می دهد که اختلال در تنظیم هیجان می تواند یک عامل خطر برای رفتار پرخوری ناسازگار باشد که نشان دهنده پاسخ ناکافی به احساسات منفی است و منجر به افزایش وزن و چاقی می شود. بنابراین به کارگیری مداخله ای مبتنی بر تنظیم هیجان به افراد با اضافه وزن و چاقی کمک می کند تجارب هیجانی شدید را شناسایی، و مهارت هایی را برای خودتنظیمی رفتار و کاهش هیجان های منفی شدید در مقابل رفتار غیر انطباقی پرخوری فرا بگیرند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی طراحی و ارزیابی کارآمدی درمان خانواده محور مبتنی بر پروتکل یکپارچه درمان فرا تشخیصی بر شاخص توده بدنی، نظم جویی هیجان در دوران پاندمی کووید-19 در نوجوانان چاق و با اضافه وزن انجام شد. روش: این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی به همراه پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن در محدوده سنی (15-12 سال) بود که به یکی از مراکز خدمات جامع سلامت کرمان در سال 1401-1400 مراجعه کرده بودند. نمونه آماری به روش نمونه گیری در دسترس از بین نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن و و مادران آن ها انتخاب شد و آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. چک لیست تنظیم هیجان و پرسشنامه تنظیم هیجان رفتاری برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن و مادران آن ها 15 جلسه از پروتکل های یکپارچه برای درمان فراتشخیصی دریافت کردند، درحالی که آموزش خاصی به گروه کنترل ارائه نشد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سه اندازه گیری انجام شده در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در زمینه های شاخص توده بدن و نظم جویی هیجان در نوجوانان از نظر اثربخشی درمان فراتشخیصی تفاوت معنی داری دارند (0/000 P=). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از کارآمدی پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیصی بر بهبود شاخص توده بدن، نظم جویی هیجان در نوجوانان است
۱۷۹۴.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصمیم گیری معتادین در حال بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد امید به زندگی تصمیم گیری افراد مبتلا به اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۰
زمینه: اعتیاد به عنوان یکی از معضلات اساسی زندگی بشری، با پیامدهای منفی زیادی همراه است. کاربست روش هایی که منجر به افزایش امید به زندگی و کیفیت تصمیم گیری بهبودیافتگان مواد مخدر گردد از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ درکنار شیوه های درمانی بکار رفته برای اعتیاد، تاکنون مطالعه ای به بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در ارتقای امید به زندگی و تصمیم گیری بهبودیافتگان موادمخدر نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصمیم گیری در افراد مبتلا به اعتیاد در حال بهبودی صورت گرفت. روش: این تحقیق از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه معتادین در حال بهبودی شهر یزد در سال ۱۴۰۰ بود. با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (20 نفر در گروه آزمایش و ۲۰ نفر در گروه گواه). برای گروه آزمایشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایز و همکاران، 2012) به صورت هفتگی و در قالب 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و برای گروه گواه، درمانی صورت نگرفت. پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995) و مقیاس امید اشنایدر و همکاران (1991) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش معنادار نمرات امید به زندگی و سبک تصمیم گیری عقلانی و شهودی و کاهش معنادار نمرات سبک تصمیم گیری آنی و وابستگی در گروه آزمایش شده است (0/05 P<). در نمرات پس آزمون سبک تصمیم گیری اجتنابی، بین میانگین گروه های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گواه، تفاوت معنی دار وجود ندارد (0/05 P>). با کنترل نمرات پیش آزمون، اثر گروه بر نمرات پس آزمون امید به زندگی معنادار است (0/00 , P= 20/16 F=). به طوری که بعد از درمان پذیرش و تعهد، نمرات امید به زندگی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار داشته است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در بهبود امید به زندگی و تصمیم گیری معتادین در حال بهبودی مؤثر باشد. بنابراین در حوزه درمان و پیشگیری از اعتیاد می توان از مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد برای بهبود و تقویت امید به زندگی و تصمیم گیری در معتادین استفاده کرد و آن ها را در غلبه بر آسیب های ناشی از اعتیاد به ویژه عود یاری رساند.
۱۷۹۵.

بررسی تأثیر ساختار قدرت درخانواده بر میزان ابراز عشق و محبت در بین زوجین (مورد مطالعه: خانواده های شهر جهرم )

کلید واژه ها: ابراز عشق و محبت ساختار قدرت شهر جهرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۸
مقدمه : ابراز عشق و محبت به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در تعیین ثبات و دوام زندگی زناشویی مطرح است. یکی از عوامل موثر بر ابراز عشق و محبت ، ساختار قدرت است.   روش پژوهش، پیمایش است. جامعه آماری شامل تمامی خانواده های معمولی شهر جهرم می باشند که 351 زوج به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای (مرحله ای) انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه است.  برای تعیین اعتبار متغیر ساختار قدرت از روش اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی ، برای متغیر ابراز عشق و محبت روش اعتبار صوری، و برای تعیین پایایی، از شیوه هماهنگ درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها: نتایج توصیفی پژوهش نشان می دهد که میانگین نمره ابراز عشق و محبت در بین زوجین کمی بالاتر از حد متوسط می باشد.یافته های تحلیلی پژوهش نشان می دهد رابطه ابراز عشق و محبت با ابعاد ساختار قدرت مثبت، قوی و معنادار است. در بین متغیرهای جمعیتی رابطه سن، تحصیلات، شغل مردان، مدت ازدواج، تعداد فرزند، طبقات مختلف با ابراز عشق و محبت بین زوجین معنادار، مثبت و قوی است. نتیجه گیری: تبیین متغیر وابسته برحسب مجموع متغیرهای مستقل، بیانگر آن است که متغیرهای حوزه ها و قلمرو قدرت، تحصیلات مردان، سن، ساختار قدرت (کل) و تحصیلات زنان به ترتیب قویترین پیش بینی کننده ابراز عشق و محبت هستند و قادرند 29 درصد از تغییرات واریانس ابراز عشق و محبت را تبیین کنند.
۱۷۹۶.

The Discursive Psychology Perspective on the Hope Discourse and Sharing Issue(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Hope discourse Sharing discursive psychology discursive practice Rhetoric

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۲
Aim: The present study aims to investigate the discursive practice and rhetoric of hope in higher and lower-sharing people. Method: participants comprised 17 mothers married for 10 to 25 years with at least two children selected through purposive sampling. The present research was conducted with a qualitative approach and an interpretive paradigm. In-depth interviews were used to collect data and data analysis was done using discursive analysis. In order to discourse analyze in the field of discursive psychology, the discursive practice and rhetoric of the hope discourse and sharing were investigated. Findings: Higher-sharing participants enjoyed a wider discourse scope and higher dynamic and active relationships. They cared about the family environment peace, the harmony of spouses in their life route, raising children, and providing a suitable environment for their development, and used rhetoric that were harmonious and appropriate to the content in their words and behavior. Conclusion: Higher-sharing participants enjoyed a more hopeful rhetoric than the lower-sharing participants.
۱۷۹۷.

اثر بخشی آموزش مهارتهای هوش ادراکی برکاهش فرسودگی تحصیلی و کیفیت شناسایی استعداد های تحصیلی-شغلی در دانش آموزان پسر پایه ششم دارای اختلال نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش هوش ادراکی فرسودگی تحصیلی اختلال نقص توجه استعداد تحصیلی - شغلی ماهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۴
این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارتهای هوش ادراکی  برکاهش فرسودگی تحصیلی  و کیفیت  شناسایی استعداد های تحصیلی-شغلی در دانش آموزان پسر پایه ششم دارای اختلال نقص توجه انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل دانش آموزان پسر  پایه ششم  ابتدایی   منطقه 3 تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 دانش آموز دارای اختلال نقص توجه  از جامعه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش) 15 نفرآموزش مهارتهای  هوش ادراکی (  و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش مهارتهای هوش ادراکی  را طی 12 جلسه دریافت نمودند و برای گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی برسو وبرای  استعداد سنجی  از پرسشنامه  استعداد سنجی  تحصیلی – شغلی ماهر سعادتی شامیر و زحمتکش (1402) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که نمرات فرسودگی و میزان موفقیت در شناسایی  استعداد تحصیلی – شغلی ماهر  دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه  گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه  گروه کنترل در پس آزمون،  به طور معناداری بهبود یافت. بنابراین  آموزش مهارتهای هوش ادراکی   و بر  کاهش فرسودگی تحصیلی و شناسایی بهتر استعداد تحصیلی – شغلی  دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه  اثربخش بود. پس، می توان نتیجه گیری کرد که از آموزش مهارتهای هوش ادراکی  برای افزایش مهارت دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه در شناسایی بهتر و دقیق تر  استعداد تحصیلی- شغلی   و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه  استفاده کرد. همچنین کاربست مهارتهای هوش ادراکی  در بهبود مهارت های تحصیلی و فرآیندهای استعداد سنجی  در دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه  اثر بخش بود .
۱۷۹۸.

همدلی شناختی و عاطفی در افراد با سطوح بالا و پایین ناگویی هیجانی: نقش واسطه ای الگوی نگاه به تصاویر چهره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناگویی هیجانی همدلی عاطفی همدلی شناختی ردیاب چشمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۶۰
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی همدلی شناختی و عاطفی در افراد با سطوح ناگویی هیجانی بالا و پایین با میانجی گری الگوی نگاه (مدت زمان تا اولین تثبیت در چشم ها و میزان نگاه بر دهان) بود. روش: روش پژوهش علی مقایسه ای بود. جامعه ی پژوهش را دانشجویان دانشگاه های شهر تهران تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 41 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه ی ناگویی هیجانی تورنتو (باگبی، پارکر و تیلور، 1994) پاسخ داده و بر اساس نمره ی این پرسشنامه به دو گروه با ناگویی هیجانی بالا و پایین تقسیم شدند. سپس در تکلیف همدلی برای درد (تیمرز و همکاران، 2018) شرکت کردند، در حالی که حرکات چشم هایشان ثبت می شد. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر بررسی شد. یافته ها: افراد با سطح ناگویی هیجانی بالا نسبت به افراد با سطح ناگویی هیجانی پایین همدلی شناختی (005/0 = p) و عاطفی (020/0 = p) پایین تری از خود نشان داده اند. همچنین این افراد کمتر و دیرتر به چشم های چهره ی هدف نگاه کرده و در مقابل بیشتر به دهان نگاه کرده اند (026/0 = p). در نهایت مدت زمان تا اولین نگاه به چشم ها میانجی گر رابطه ی ناگویی هیجانی و همدلی شناختی و مدت زمان نگاه به دهان میانجی گر رابطه ی ناگویی هیجانی و همدلی عاطفی بود. نتیجه گیری: بر مبنای نتایج این پژوهش، الگوی نگاه به تصاویر برانگیزاننده ی همدلی با کاهش همدلی افراد با ناگویی هیجانی رابطه دارد و بخشی از همدلی عاطفی و شناختی پایین این افراد به اختلال آن ها در زمینه ی ردیابی چهره ها مرتبط است.
۱۷۹۹.

اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت های اجتماعی هیجانی باورهای انگیزشی یادگیری خودتنظیمی اختلال یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۶۶
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران مبتلا به اختلال یادگیری بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر موقعیت میدانی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه و انتصاب تصادفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام دختران 10 تا 13 سال دارای اختلال یادگیری خواندن، نوشتن و ریاضی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و 30 نفر از دختران به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، 15 نفر به گروه آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی و 15 نفر به گروه گواه تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی براساس مدل اسکویرز (2003) قرار گرفتند؛ در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. همچنین پرسشنامه باورهای انگیزشی هارتر (1981)، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی ریان و کانل (1989) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی (95/16=F؛ 001/0=P) و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (57/88=F؛ 001/0=P) دختران تاثیر دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران موثر است.
۱۸۰۰.

اثربخشی بسته ی آموزشی الگوی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند تیزهوش بر توانمندی شناختی کودکان پیش از دبستان دارای هوشبهر متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی رفتار والدینی تجربه زیسته توانمندی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۶۷
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی بسته آموزشی الگوی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند تیزهوش بر توانمندی شناختی کودکان پیش از دبستان دارای هوشبهر متوسط بود. روش پژوهش: پژوهش کاربردی بود و از روش آزمایشی( گروه آزمایش و کنترل) استفاده شد. جامعه آماری را کلیه والدین دارای فرزند پیش از دبستان و فرزندانشان در شهر اراک در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. تعداد 20 نفر از والدین و فرزندانشان ( 9 دختر و 11 پسر) به صورت تصادفی از یک مرکز پیش دبستانی جامع انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. از مقیاس هوشی تهران- استنفورد- بینه برای سنجش توانمندی شناختی کودکان استفاده شد. سپس والدین گروه آزمایش 13 جلسه آموزش دریافت کردند. در پایان پس آزمون روی همه دانش آموزان اجرا شد. داده ها با استفاده مدل آماری تحلیل کوواریانس و در محیط SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد بسته آموزشی بر هوشبهر غیرکلامی( 85/11F=، 05/0< P)، هوشبهر کلامی(93/9F=، 05/0< P)، هوشبهر کل(12/14F=، 05/0< P)، استدلال سیال(43/10F=، 05/0< P)، دانش(33/9F=، 05/0< P)، استدلال کمی(38/9F=، 05/0< P)، پردازش دیداری- فضایی(70/9F=، 05/0< P) و حافظه فعال(26/9F=، 05/0< P) اثر مثبت داشته است. نتیجه گیری: در سنین طلایی، با آموزش والدین و غنی سازی محیط، می توان روی رشد توانمندی های شناختی کودکان و پیامدهای مثبت آن اثر مثبت گذاشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان