فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۳۲٬۷۱۶ مورد.
۲۲۱.

تأثیر گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری – عملی

کلید واژه ها: اجتناب شناختی ذهن آگاهی راهبردهای تنظیم هیجان وسواس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۵۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری- عملی انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلا به وسواس بود که در سال 1400 به مراکز مشاوره و مددکاری شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند. از میان آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی را  به صورت گروهی، هفته ای یک بار در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان و اجتناب شناختی سکستون و داگاس استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل واریانس یک-راهه در متن مانکوا  نشان داد که درمان مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی باعث کاهش معنادار نمرات فرونشانی و اجتناب شناختی و افزایش معنادار نمرات مؤلفه ارزیابی مجدد شناختی افراد گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است. با استناد به یافته های حاصل از پژوهش پیشنهاد می گردد که جهت مدیریت راهبردهای تنظیم هیجان و کاهش اجتناب شناختی بیماران وسواسی از نتایج گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی  به عنوان یک روان درمانی مدرن در مراکز مشاوره و درمانی بهره برد.
۲۲۲.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مشکلات روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دارای اختلال رفتاری

کلید واژه ها: درمان شناختی - رفتاری درمان پذیرش و تعهد مشکلات روانشناختی بهزیستی روانشناختی اختلال رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۵۰
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مشکلات روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دارای اختلال رفتاری صورت گرفت. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه دوازدهم آموزش و پرورش ناحیه 2 رشت در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 452 نفر بود که از بین آن ها تعداد 45 نفر به  روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (15 نفر گروه درمان شناختی رفتاری، 15 نفر گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و 15 نفر گروه گواه) جایدهی شد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های اضطراب، افسردگی و استرس لاویبوند (1995) و بهزیستی روانشناختی کی یز و مارگیامو (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های آماری واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در سطح معناداری 05/0 و از طریق نرم افزار SPSS22 تحلیل شد. نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای اختلال رفتاری اثربخش بود (001/0>P). این نتایج در مرحله پیگیری حذف شد. همچنین بین درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تفاوتی وجود نداشت (001/0<P). با توجه به یافته های پژوهش نتیجه گیری می شود که می توان از مداخلات شناختی- رفتاری و نسل سوم آن در کاهش مشکلات روان شناختی و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای اختلال رفتاری به عنوان مداخلات مبتنی بر شواهد سود برد.
۲۲۳.

تاثیر توانبخشی شناختی بر عملکرد شناختی (توجه و حافظه) در سالمندان

کلید واژه ها: توانبخشی شناختی توجه و حافظه عملکرد شناختی سالمندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۵
علائم شناختی از مهم ترین علائم سالمندان می باشد. هدف پژوهش حاضر تأثیر توان بخشی شناختی بر عملکرد شناختی (توجه و حافظه) در سالمندان بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه سالمندان مراجعه کننده به مراکز سالمندان خرم آباد در سال 1400 تشکیل می دادند. نمونه آماری پژوهش شامل 30 نفر از سالمندان شهر خرم آباد بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از آزمون کامپیوتری عملکرد پیوسته و آزمون حافظه ان بک استفاده شد. سپس داده ها در برنامه spss نسخه 25 با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تحلیل شدند. نتیجه تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان داد که عملکرد گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون تغییر قابل توجهی در آزمون عملکرد پیوسته و ان بک تفاوت معنی دار داشت. بدین معنی که عملکرد توجه و حافظه در افراد گروه آزمایش بهتر از گروه کنترل بود. با توجه به اینکه توان بخشی شناختی تأثیر معناداری بر عملکرد شناختی سالمندان دارد و موجب بهبود عملکرد آن ها می شود؛ ازاین رو می تواند به عنوان روشی برای بهبود توجه و حافظه سالمندان به کار رود.
۲۲۴.

رابطه بین ذهنیت فلسفی وباورهای انگیزشی باراهبردهای یادگیری دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان شمالی

کلید واژه ها: ذهنیت فلسفی باورهای انگیزشی راهبردهای یادگیری دانشجو معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۴۰
پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان شمالی به تعداد 688 نفر بوده است که بر اساس جدول مورگان تعداد 248 نفر برآورده شد که به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه ذهنیت فلسفی جی اسمیت (1999)، با مقادیر آلفای کرونباخ 0.78، پرسشنامه راهبردهای یادگیری پینتریچ و دیگروت (1990) با آلفای کرونباخ 0.83 استفاده گردید. روایی پژوهش از نوع محتوایی بوده که مورد تائید خبرگان قرار گرفت که با استفاده از نرم افزارspss نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد بین جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری با راهبردهای یادگیری به ترتیب با ضرایب همبستگی0.31،0.24 و0.22 رابطه مثبت معناداری وجود داشت. همچنین بین خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی و اضطراب امتحان با راهبردهای یادگیری به ترتیب با ضرایب همبستگی 0.35،0.33 و0.33 رابطه مثبت معناداری وجود داشت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که متغیرهای خودکارآمدی، اضطراب امتحان، ارزش گذاری درونی و جامعیت می توانند تغییرات راهبردهای یادگیری را تبیین کنند و سایر متغیرها یعنی تعمق و انعطاف پذیری قدرت تبیین معنی داری ندارند.
۲۲۵.

بررسی رابطه صفات شخصیت با سلامت روانی و شادکامی در دانش آموزان ناحیه 1 ارومیه

کلید واژه ها: سلامت روانی شادکامی صفات شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۴۰
پژوهش حاضر با هدف تعیین بررسی رابطه صفات شخصیت با سلامت روانی و شادکامی در دانش آموزان ناحیه 1 ارومیه انجام شد. در یک مطالعه از نوع همبستگی، 120 دانش آموز از ناحیه 1 شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 1400 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های SCL-90-R و شادکامی آکسفورد و سلامت روان 28 سؤالی را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مطابق با نتایج به دست آمده بین شادکامی با روان آزرده گرایی (0/387-)، برونگرایی (0/354-)، انعطاف پذیری (0/59) و باوجدان بودن (0/49) رابطه معنادار وجود داشت و همچنین بین شادکامی با روان آزرده گرایی (0/526-)، برونگرایی (0/294-)، انعطاف پذیری (0/232) و باوجدان بودن (0/236) رابطه معنادار وجود داشت. ولی با زیرمقیاس گشودگی تجربه رابطه نداشت. درنهایت می توان گفت که دانش آموزان اگر دارای صفات شخصیتی منعطف و باوجودانی باشند از سلامت روان و شادکامی بیشتری نسبت به دانش آموزان با صفات شخصیت برونگرا و آزرده گرایی خواهند بود.
۲۲۶.

Comparison of physical health and family functioning in patients with obsessive-compulsive disorder, bipolar and normal

کلید واژه ها: Physical Health Family function Obsessive Compulsive Disorder Bipolar Disorder

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
Objective: The aim of this study was to compare physical health and family functioning in patients with obsessive-compulsive disorder, bipolar disorder and normal.Methods: The present study was a causal-comparative study and the statistical population of the study includes all obsessive-compulsive and bipolar patients hospitalized and referred to Fatemi Hospital and psychiatric clinics in Ardabil in autumn, which were diagnosied by obsessive-compulsive and bipolar disorders. . From this statistical population, 40 obsessive-compulsive individuals, 40 bipolar individuals and 40 normal individuals Were selected by available sampling method and answered the physical health and family functioning questionnaires. Data were analyzed using SPSS-25 software.Results: The results of the present study showed that there was a significant difference between physical health and its components in patients with obsessive-compulsive disorder, bipolar disorder and normal (P <0.01). Also, this difference was significant in the family performance variable and its components in all three groups of normal, bipolar and obsessive (P <0.01).Conclusion: These results indicated that impaired family dysfunction and physical health increase the severity of obsessive-compulsive disorder and bipolar disorder. Therefore, paying attention to this result in psychotherapy plans and specialized interventions can be effective.
۲۲۷.

مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان پسر دارای عملکرد تحصیلی پایین دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی راهبرد شناختی راهبرد فراشناختی راهبرد تنظیم هیجان دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۷۳
زمینه: عملکرد تحصیلی به عنوان شاخصی برای ارزیابی موفقیت سیستم آموزش و پرورش در نظر گرفته می شود. یکی از متغیرهای تأثیرگذار در عملکرد تحصیلی در دوره نوجوانی، بهزیستی روانشناختی است. با توجه به سبب شناسی عملکرد تحصیلی پایین در دانش آموزان، این حوزه دارای کاستی هایی می باشد. پژوهش ها نشان می دهد، مداخلات در این حوزه نیازمند توجه به مسائل رشد محوری چون مداخلات شناخت مدار و هیجان مدار در قالب آموزش می باشد. انواع مداخلات انجام شده در این حوزه، مدعی اثربخشی بوده اما مطالعه حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان پسر دارای عملکرد تحصیلی پایین دوره دوم متوسطه است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه با عملکرد تحصیلی پایین انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز با عملکرد تحصیلی پایین در سال تحصیلی 1401-1400 بود. برای انتخاب نمونه آماری پژوهش، تعداد 60 نفر به شکل نمونه گیری هدفمند (بر اساس ملاک های ورودی پژوهش) انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش (راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی و مداخله تنظیم هیجان) و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) جایابی شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی فرم کوتاه ریف (RSPWB-SF)، پروتکل های آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی (سیف، 1395) و مداخله تنظیم هیجان (گراس و تامپسون، 2007) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS27 استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره، تأثیر هر سه مداخله راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی و تنظیم هیجان بر نمره کل بهزیستی روانشناختی تأیید شد (0/05 >P). مقایسه مداخله ها در آزمون تعقیبی بنفرونی نیز نشان داد اثربخشی مداخله تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی به طور معنی داری بیشتر از دو مداخله راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی بود (0/05 >P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان، پتانسیل اثربخشی در جهت ارتقای سطح کلی بهزیستی روانشناختی را دارند و معلمان و مشاوران مدارس می توانند جهت ارتقای سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان، از این مداخلات استفاده نمایند.
۲۲۸.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک بیماری، رفتارهای خود مراقبتی و پیروی از درمان در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) ادراک بیماری رفتارهای خود مراقبتی پیروی از درمان سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۶۵
زمینه: سرطان پستان دومین علت مرگ ومیر زنان است و اضطراب از جدی ترین عوارض آن است. با توسعه علم روانشناسی شیوه های متنوعی در راستای کاهش اضطراب بوجود آمده است مخصوصاً برای بیماری هایی همچون سرطان؛ از جمله این روش ها درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. به رغم مطالعات گسترده در زمینه این بیماری، مطالعه کمی در رابطه با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به انجام رسیده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک بیماری، رفتارهای خود مراقبتی و پیروی از درمان در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بود. روش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و همراه با پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان 25 تا 45 ساله مراجعه کننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام حسین شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1398 بود که 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند همراه با غربالگری و بر اساس جدول کوهن، با استفاده از اندازه اثر و توان آزمون، به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند، این افراد با استفاده از روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه ادراک بیماری فرم بلند واینمن و همکاران (1996)، پرسشنامه پیروی از درمان مدانلو (1392) و پرسشنامه توان خودمراقبتی جانسون (2008) استفاده شد داده ها با استفاده از رویکرد تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار Spss تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک، پیروی از درمان و توان خودمراقبتی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان مؤثر بوده است و این اثر در مرحله پیگیری نیز در سطح معناداری 05/0 پایدار بوده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های این پژوهش می توان بیان داشت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) به عنوان یک مداخله مؤثر می تواند بر ادراک، پیروی از درمان و توان خودمراقبتی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان مؤثر باشد و بر همین اساس پزشکان در فرآیند درمان این افراد لازم است از مشاوران و روانشناسان به صورت موازی استفاده کنند.
۲۲۹.

مقایسه اثر درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی جدلی بر شکایات روان تنی زنان در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پاندمی کرونا درمان پذیرش و تعهد رفتاردرمانی جدلی شکایات روان تنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۷
زمینه: به رغم گسترش بکارگیری روش های درمانی همچون رفتاردرمانی جدلی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در موقعیت های بالینی و پژوهشی، مطالعاتی که اثربخشی دقیق این روش ها و هم تأثیری آن ها بر متغیرهای روانشناختی به ویژه در مورد شکایات روان تنی مورد بررسی قرار دهد، اندک است. هدف: هدف اصلی این مطالعه هم سنجی اثر درمان پذیرش و تعهد با رفتاردرمانی جدلی بر شکایات روان تنی زنان در دوره کرونا است. روش: مطالعه حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان 20 -60 ساله بودند که در سال 1399 در دو مرکز ادیبان و خانه بهی اراک پرونده داشتند. در مجموع 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از طریق غربالگری انتخاب و در سه گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، رفتاردرمانی و کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایش، مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مداخله رفتاردرمانی جدلی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی به صورت آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان قبل، بعد و یک ماه پس از اجرای مداخله درمانی، پرسشنامه شکایات روان تنی تاکاتا و ساکاتا (2004) را تکمیل کردند. همچنین تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط انجام گرفت. یافته ها: یافته ها بیانگر کاهش میانگین نمرات شکایات روان تنی زنان در مرحله پس آزمون و پیگیری در هر دو گروه آزمایش بود و این کاهش نیز معنادار برآورد شد (0/05 P<). بررسی وضعیت شرکت کنندگان در دو گروه آزمایش اختلاف معناداری را نشان نداد (0/05 <P). نتیجه گیری: مطابق با یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتار درمانی جدلی با استفاده از تکنیک های مختلف بر کاهش شکایات روان تنی زنان اثرگذار است. بنابراین، آگاهی و بکارگیری از این راهبردها می تواند در کاهش شکایات روان تنی زنان در دوران کرونا مؤثر واقع گردد.
۲۳۰.

مقایسه اثربخشی آموزش خودزاد و آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عملکرد جنسی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش خودزاد عملکرد جنسی دیابت نوع 2 زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۷۶
زمینه: دیابت یک بیماری مزمن شایع است که آسیب های جسمانی و روانی متعددی را به همراه دارد. اختلال عملکرد جنسی از پیامدهای شایع دیابت در زنان است که خود پیامدهای منفی بسیاری برای فرد بیمار در بر دارد. از سوی دیگر، استرس می تواند عاملی مؤثر در تشدید اختلال عملکرد جنسی باشد. با توجه به اثربخشی مداخلات مبتنی بر مدیریت استرس مانند آموزش خودزاد و آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عملکرد جنسی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، در مورد مقایسه اثربخشی این دو روش آموزشی، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش خودزاد و آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عملکرد جنسی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو صورت گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به بیمارستان کسری شهر تهران در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر از آنان انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند (15 نفر در هر گروه). برای جمع آوری اطلاعات از شاخص عملکرد جنسی زنان (تایلر و همکاران، 1994) استفاده شد. برای گروه آزمایش اول، 10 جلسه آموزش خودزاد (میرزامحمد علایینی و همکاران، 1400) و گروه آزمایش دوم، 8 جلسه آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) اجرا شد، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، اثر مداخلات آموزشی بر نمرات پس آزمون عملکرد جنسی اعضای هر دو گروه آزمایش معنادار بود، به طوری که بعد از انجام مداخله، نمرات عملکرد جنسی افزایش معنادار داشته است (0/05P<). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد، نمرات پس آزمون عملکرد جنسی در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش معنادار داشته است. هم چنین آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با آموزش خودزاد دارای اثربخشی بیشتری بوده است (0/05P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر مبنی بر تأیید اثربخشی روش های آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش خودزاد در کاهش سطح استرس زنان مبتلا به دیابت، پیشنهاد می شود روان شناسان و روان پزشکان از روش های آموزشی مذکور در جهت بهبود عملکرد جنسی زنان مبتلا به دیابت استفاده کنند.
۲۳۱.

مدل یابی نقش میانجی سبک های تفکر در رابطه عاملیت انسانی وخودتنظیمی دانش با انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی در دانش آموزان پسر

کلید واژه ها: عاملیت انسانی خودتنظیمی دانش سبک های مقابله با استرس تحصیلی سبک تفکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۲
زمینه و هدف: افراد برای مواجهه با شرایط استرس زا از راهبردهای مقابله ای مختلفی استفاده می نمایند و این بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. به نظر می رسد خودتنظیمی دانش، عاملیت انسانی و سبک های تفکر بر روی انتخاب سبک مقابله با استرس تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تأثیر عاملیت انسانی و خودتنطیمی دانش بر انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای سبک تفکر انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم رشته های شاخه نظری شهر کاشان در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که تعداد 497 دانش آموز از طریق نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های چندوجهی ش خصیت عاملیتی کوته (1997)، پرسشنامه خودتنظیمی دانش SRKS-U، پرسشنامه سبک های مقابله ای اندلروپارکر و سبک های تفکر اس ترنبرگ-واگن ر (1992) پاسخ دادند. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و به منظور آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.26 و LISREL 8.8 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و مثبت متغیر سبک مقابله ای مسئله مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای هیجان مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به ترتیب به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای اجتنابی را با میانجی گری سبک های تفکر تحت تأثیر قرار داد. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج، برگزاری کارگاه های آموزشی راهبردهای سازگارانه مقابله با استرس را در مدارس برای دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
۲۳۲.

ساخت و استانداردسازی ابزار اندازه گیری گرایش به مدرینته در دانشجویان

کلید واژه ها: روایی پایایی مدرنیسم دانشجویان پرسشنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۰
زمینه و هدف: مسئله گذر از جامعه سنتی به جامعه مدرن از پایان جنگ جهانی اول تا به امروز یکی از مباحث اصلی جامعه شناسی بوده است. هدف از تحقیق حاضر، ساخت و استاندارد سازی پرسشنامه گرایش به مدرنیته با تحلیل عوامل و سنجش روایی و پایایی آن بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت از همه دانشجویان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 98-1397 دانشگاه های پیام نور در استان تهران بود. به همین منظور تعداد 895 از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان تهران در سال تحصیلی 97-98 ابزار طراحی شده را تکمیل کردند. بدین منظور، ابتدا مبانی نظری پژوهش های پیشین، مطالعه شد و سپس بر اساس حیطه های سازه مذکور که از مطالعه منابع به دست آمده بود، برای طراحی پرسشنامه اقدام شد. پس از بررسی روایی صوری و محتوایی سوالات ساخته شده در ارتباط با هر کدام از خرده آزمون ها و حذف سوالات نامناسب از آن، در مجموع 58 سوال برای اجرای نهایی بر روی نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بوده اجرا شد. تحلیل مولفه های اصلی و به روش چرخش واریماکس و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص کفایت نمونه برداری (KMO) برابر با 828/0 و سطح معناداربودن مشخصه آزمون کرویت بارتلت نیز کمتر از 001/0 است. از مجموعه پرسش ها تعداد 5 عامل استخراج شد، که 2/48 درصد کل واریانس تبیین می شود. عامل یکم با ارزش ویژه 8/10 به اندازه 5/22درصد واریانس کل و در نهایت عامل پنجم با ارزش ویژه 4/2 در حدود 1/5 درصد واریانس کل متغیر ها را توجیه می کند. ضریب آلفای کرونباخ مولفه های پرسشنامه گرایش به نوگرایی بین 69/0 تا 90 بود که نشان دهنده اعتبار مناسب این ابزار است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت پرسشنامه گرایش به مدرینته در دانشجویان از روایی و پایایی مناسبی جهت استفاده در پژوهش های آینده در ایران برخوردار است.
۲۳۳.

نقش هم آمیزی شناختی و اجتناب تجربه ای در پیش بینی اختلال افسردگی

کلید واژه ها: هم آمیزی شناختی اجتناب تجربه ای اختلال افسردگی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۵۳
اختلال افسردگی یکی از اختلال های شایع روانی در جهان است که عوامل روان شناختی زیادی در بروز و شیوع این اختلال نقش مؤثری دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هم آمیزی شناختی و اجتناب تجربه ای در پیش بینی اختلال افسردگی کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه موردپژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب بود که در سال های 1400-1399 مشغول به کار بودند. نمونه پژوهش حاضر بر اساس فرمول کوکران 371 نفر به دست آمد، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های اختلال های-روانی (SCL-90)، پرسشنامه آمیختگی شناختی (CFQ) و اجتناب تجربه ای (AAQ) پاسخ دادند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین هم آمیزی شناختی و اختلال افسردگی ضریب همبستگی 0/35 وجود دارد که در سطح (001/0) معنادار می باشد. نتایج دیگر تحلیل داده ها نشان داد که بین اجتناب تجربه ای و اختلال افسردگی ضریب همبستگی 0/32 وجود دارد که در سطح (0/001) معنادار است. به علاوه نتایج تحلیل خطی رگرسیون نشان داد که هم آمیزی شناختی و اجتناب تجربه ای توان پیش بینی اختلال افسردگی را دارند. هم آمیزی شناختی و اجتناب تجربه ای در پیش بینی اختلال افسردگی نقش مؤثری دارند، با توجه به یافته های پژوهش لازم است جهت کاهش اختلال افسردگی، آموزش های انعطاف پذیری روان شناختی و نا هم آمیزی شناختی (گسلش) به کار گرفته شود. در پایان پیشنهاد می شود جهت نتیجه گیری علی، پژوهش هایی به صورت آزمایشی و شبه آزمایشی انجام گیرد.
۲۳۴.

بررسی نقش عوامل روان شناختی در پیش بینی مشارکت دفاعی (مورد مطالعه: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی پنج عاملی شخصیت آگاهی اعتماد خودکارآمدی مشارکت دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۶
هدف: در دنیای امروز توجه به عوامل روان شناختی در ارتقاء و توسعه سیاست ها و راهبردهای نظامی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی مشارکت دفاعی از منظر عوامل روان شناختی شامل ویژگی های شخصیتی، آگاهی و دانش، اعتماد و احساس کارآمدی بود.روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه افراد (مرد و زن) استان گلستان در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 386 نفر انتخاب و پرسش نامه مشارکت دفاعی، پرسش نامه پنج عاملی شخصیت و پرسش نامه عوامل روان شناختی را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد رابطه مثبت و معنی دار بین آگاهی (553/0=r، 001/0P )، اعتماد (332/0=r، 001/0P)، کارآمدی (391/0=r، 001/0P)، برون گرایی (127/0=r، 012/0P)، توافق پذیری (139/0=r، 006/0P) و وظیفه شناسی (243/0=r، 001/0P) با مشارکت دفاعی وجود دارد. هم چنین، نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نشان داد که به ترتیب آگاهی، وظیفه شناسی، کارآمدی و برون گرایی بیشترین سهم را در پیش بینی مشارکت دفاعی دارند که مجموعاً 35 درصد از واریانس مشارکت دفاعی به وسیله این متغیرهای پیش بین تبیین شد.نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، توجه به عوامل روان شناختی در ارتقاء و توسعه مشارکت دفاعی پیشنهاد می گردد.
۲۳۵.

رابطه ادراک از صلاحیت حرفه ای معلمان و خودراهبری یادگیری شاگردان در نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صلاحیت حرفه ای معلمان خودراهبری یادگیری شاگردان نقش واسطه ای انگیزه ی پیشرفت شاگردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۶
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری از ارتباط میان صلاحیت حرفه ای معلمان و خودراهبری یادگیری شاگردان در نقش واسطه ای انگیزه ی پیشرفت آنها بود. پژوهش به روش، توصیفی و به واسطه شناسایی روابط میان متغیرها در قالب مدل علی، در طرح پژوهش همبستگی انجام پذیرفت. برای این منظور از میان جامعه N=250)( دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه نظری شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 96-95 نمونه ای با حجم 224 نفر برگزیده شده و به سه ابزار خودگزارشی متشکل از مقیاس خودراهبری یادگیری ویلیامسون(2007) و پرسشنامه ی انگیزه پیشرفت(ACMT) و پرسشنامه تعدیل شده صلاحیتهای حرفه ای معلمان( کریمی،1388) پاسخ دادند.برای تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی پیرسون استفاده شد و به منظور آزمون برازش مدل های مفروض و برآورد ضرایب اثر مستقیم، غیر مستقیم و کل، از تکنیک تحلیل مسیر با روش بیشینه احتمال استفاده شد. یافته های پژوهش معناداری اثر مستقیم ادراک از صلاحیت حرفه ای معلمان بر خودراهبری یادگیری دانش آموزان و اثر مستقیم ادراک دانش آموزان از صلاحیت حرفه ای معلمان بر انگیزه پیشرفترا نشان داده و به واسطه رابطه غیر مستقیم آنها نیز تائید کننده نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت در میان آنها است. یافته های پژوهش همچنین برازش مناسبی از الگوی پیشنهادی را ارائه کرده و بر اساس آن ادراک دانش آموزان از صلاحیت حرفه ای معلمان توانست با واسطه گری انگیزه پیشرفت، 41 درصد از واریانس خودراهبری یادگیری دانش آموزان را پیش بینی نماید.
۲۳۶.

طراحی و اعتباریابی بسته آموزش هوش موفق استرنبرگ و اثربخشی آن بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش موفق آموزش هوش سرزندگی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۹
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی بسته آموزش هوش موفق استرنبرگ و اثربخشی آن بر سرزندگی دانش آموزان پایه یازدهم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نظر پاردایم زیربنایی کمی و کیفی، از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 1400-1401بود. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان دخترانه فرزانگان شهرستان زاهدان بودند که ابتدا از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 30 نفر) گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 10 جلسه در معرض آموزش مولفه های هوش موفق قرار گرفتند. سپس داده های مربوط به پس آزمون جمع آوری شد. ابزار پژوهش پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2008) بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه از نظر سرزندگی تحصیلی تفاوت معناداری (1./. p>) وجود دارد. بنابرین معلمان می توانند در سیستم آموزشی خود نظریه هوش موفق استرنبرگ را به عنوان یک روش آموزشی موثر در جهت افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان استفاده کنند.
۲۳۷.

تأثیر فلسفه های آموزشی بر اصول یادگیری با نقش واسطه ای باورهای معرفت شناختی در بین اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه های آموزشی اصول یادگیری باورهای معرفت شناختی اعضای هیأت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فلسفه های آموزشی اعضای هیأت علمی بر اصول یادگیری با نقش میانجی باورهای معرفت شناختی انجام گرفت. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 341 نفر بود و حجم جامعه نمونه به استناد جدول تعیین حجم نمونه سینگ و ماسکو برابر با 181 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم (برحسب دانشکده) و نمونه گیری در دسترس بود. داده ها با استفاده از سه پرسشنامه فلسفه های آموزشی کانتی (2004)،اصول یادگیری سدلر و زیتلمن (2013) و باورهای معرفت شناختی شومر (1993) جمع آوری شد که اعتبار آنها به ترتیب 84/0، 76/0 و 89/0 محاسبه گردید. شد برای بررسی متغیرهای موردمطالعه از آزمون t تک گروهی، جهت روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های پژوهشی از روش معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS20 و Lisrel8 استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که میزان تأثیر متغیر فلسفه های آموزشی بر اصول یادگیری و باورهای معرفت شناختی به ترتیب 59/0 و 52/0 است و این تأثیر نیز معنیدار بود. همچنین اثر فلسفه های آموزشی بر اصول یادگیری با میانجیگری باورهای معرفت شناختی 11/0 بود و این تأثیر نیز معنیدار دار بود؛ بنابراین متغیر فلسفه های آموزشی با اصول یادگیری و باورهای معرفت شناختی رابطه مثبت و معنیدار داشت. همچنین نقش میانجی باورهای معرفت شناختی در رابطه بین فلسفه آموزشی و اصول یادگیری تأیید شد.
۲۳۸.

طراحی و اعتباریابی نرم افزار تعاملی درمان فراتشخیصی یکپارچه در اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال اضطراب اجتماعی درمان فراتشخیصی یکپارچه طراحی و اعتباریابی نرم افزار تعاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی نرم افزار تعاملی درمان فراتشخیصی برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی بود. مواد و روشها: این پژوهش از نوع طرح ترکیبی بوده و شامل طراحی، تولید و بررسی اعتبار محتوا و اثربخشی نرم افزار فراتشخیصی یکپارچه در درمان اضطراب اجتماعی بود. در مرحله اول نرم افزار طراحی شده و جلسات درمانی مشخص گردیدند و روایی محتوای آن بررسی شد. در مرحله دوم، اعتبار اثربخشی نرم افزار ارزیابی گردید. این بخش با استفاده از روش تک آزمودنی با طرح ABAB همراه با خط پایه و مراحل مداخله و پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه آماری را دانش آموزان 13 تا 15 ساله یک مدرسه در رباط کریم در 1401 تشکیل دادند، که از این میان چهار نفر که تشخیص علائم اضطراب اجتماعی را توسط متخصصین دریافت کرده بودند به صورت دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سیاهه هراس اجتماعی استفاده شد.یافته ها: نتایج با استفاده از تحلیل دیداری و اندازه اثرکوهن تجزیه و تحلیل شد. نتایج شاخص CVI مقدار 91/0 و ضریب کاپا 62/0 را نشان دادند که نشان دهند روایی قابل قبول نرم افزار است. در فاز آخر، شاخص اندازه اثر کوهن درصد بهبودی چهار شرکت کننده به ترتیب 19/1، 04/1، 62/0 و 93/1 بوده است که نشان از اثربخشی این روش درمان دارد. نتیجه گیری: نرم افزار تعاملی اندرویدی اثر بخشی معنی داری در کاهش نشانگان اضطراب اجتماعی از جمله ترس، اجتناب و علائم فیزیولوژیک دارد. گرچه این مطالعه بر روی دانش آموزان انجام شد، اما می تواند روشی در دسترس، سریع و موثر در کنترل علائم اضطراب اجتماعی باشد.
۲۳۹.

مدل ساختاری طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک دلبستگی ناایمن با اختلال اضطراب اجتماعی: نقش واسطه ای حساسیت اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی حساسیت اضطرابی دلبستگی طرحواره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۱
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تبیین اختلال اضطراب اجتماعی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک دلبستگی ناایمن با نقش واسطه ای حساسیت اضطرابی انجام گرفته شد.روش: روش پژوهش، همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات تهران در سال 1401 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب گردیدند. ابزارجمع آوری داده ها شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه، پرسشنامه سبک های دلبستگی، پرسشنامه حساسیت اضطرابی و پرسشنامه اضطراب اجتماعی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزار 19SPSS و 24AMOS استفاده شد.یافته ها: متغیرهای پیش بین طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک دلبستگی ناایمن به صورت مستقیم و غیرمستقیم با میانجی گری حساسیت اضطرابی بر اختلال اضطراب اجتماعی دارای تاثیر معنادار بودند(0/01 >p). همچنین حساسیت اضطرابی دارای تاثیر مستقیم بر اختلال اضطراب اجتماعی بود(0/01 >p).نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک دلبستگی ناایمن می توانند پیشبین های قوی اختلال اضطراب اجتماعی باشند و در این میان حساسیت اضطرابی به عنوان متغیر میانجی بخشی از فرآیند اثرگذاری در شکل گیری نشانه های اضطراب اجتماعی است.
۲۴۰.

تاثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی معنوی بیماری ام اس خودشفابخشی عواطف مثبت عواطف منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۲
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به ام اس شهر اصفهان بود. روش: این پژوهش یک مطالعهی نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و کنترل از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه ی آماری، تمامی بیماران مبتلا به ام اس مراجعه کننده به مرکز درمانی در سال 1398 و حجم نمونه 31 نفر داوطلب مایل به شرکت در جلسات آموزشی بودند که به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. تمامی شرکت کنندگان در شرایط یکسان، پرسشنامه های عواطف مثبت و منفی (واتسون، 1988) و بهزیستی معنوی (دهشیری، 1388) را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. سپس مداخله ی آموزش خودشفابخشی هفته ای 1 مرتبه به مدت 14جلسه ی 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر عواطف مثبت و منفی از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی به دلیل عدم برقراری مفروضه توزیع نرمال داده ها از آزمون فریدمن و ویلکاکسون استفاده شد. یافته ها: آموزش خودشفابخشی توانست ارتباط فرد با خود، ارتباط فرد با طبیعت و عواطف مثبت گروه شرکت کننده را به طور معناداری افزایش دهد (05/0>P) ولی بر ارتباط فرد با دیگران، ارتباط فرد با خدا و کاهش عواطف منفی تأثیر معنا داری دیده نشد. نتیجه گیری: می توان روش خود شفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبت گرا جهت افزایش بهزیستی معنوی و عواطف مثبت در بیماران مبتلا به ام اس به کار برد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان