رودابه هوشمندی

رودابه هوشمندی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

تأثیر گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری – عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتناب شناختی ذهن آگاهی راهبردهای تنظیم هیجان وسواس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری- عملی انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلا به وسواس بود که در سال 1400 به مراکز مشاوره و مددکاری شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند. از میان آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی را  به صورت گروهی، هفته ای یک بار در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان و اجتناب شناختی سکستون و داگاس استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل واریانس یک-راهه در متن مانکوا  نشان داد که درمان مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی باعث کاهش معنادار نمرات فرونشانی و اجتناب شناختی و افزایش معنادار نمرات مؤلفه ارزیابی مجدد شناختی افراد گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است. با استناد به یافته های حاصل از پژوهش پیشنهاد می گردد که جهت مدیریت راهبردهای تنظیم هیجان و کاهش اجتناب شناختی بیماران وسواسی از نتایج گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی  به عنوان یک روان درمانی مدرن در مراکز مشاوره و درمانی بهره برد.
۲.

تأثیر گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری – عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتناب شناختی ذهن آگاهی راهبردهای تنظیم هیجان وسواس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۸۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری- عملی انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلا به وسواس بود که در سال 1400 به مراکز مشاوره و مددکاری شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند. از میان آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی را  به صورت گروهی، هفته ای یک بار در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان و اجتناب شناختی سکستون و داگاس استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل واریانس یک-راهه در متن مانکوا  نشان داد که درمان مبتنی بر کاهش استرس بر اساس توجه آگاهی باعث کاهش معنادار نمرات فرونشانی و اجتناب شناختی و افزایش معنادار نمرات مؤلفه ارزیابی مجدد شناختی افراد گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است. با استناد به یافته های حاصل از پژوهش پیشنهاد می گردد که جهت مدیریت راهبردهای تنظیم هیجان و کاهش اجتناب شناختی بیماران وسواسی از نتایج گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی  به عنوان یک روان درمانی مدرن در مراکز مشاوره و درمانی بهره برد.
۳.

اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر الگوی کارکردی مک مستر بر تاب آوری خانواده و سرسختی روانشناختی زوجین در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زوج درمانی مبتنی بر الگوی مک مستر سرسختی روانشناختی تاب آوری خانواده زوجین در آستانه طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۱
خانواده نهاد مهم جامعه بشری است که زیربنایی ترین و اولین نهاد اجتماع به شمار می رود و اولین گام برای برپایی این نهاد اجتماعی، ازدواج است. به عبارتی دیگر، خانواده به عنوان مهم ترین واحد جوامع، و ازدواج اساسی ترین رابطه انسانی شناخته شده است؛ چراکه ساختار اولیه ایجاد رابطه خانوادگی و رشد نسل های بعدی را شکل می دهد. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر الگوی مک مستر بر سرسختی روانشناختی و تاب آوری خانواده زوجین در آستانه طلاق بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 9 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته زوج درمانی مبتنی بر الگوی مک مستر بر اساس پروتکل Ryan (2005) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری خانواده Gross & John (2003) و پرسشنامه سرسختی روانشناختی Tangney et al. (2004) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری مقدار به دست آمده در متغیر تاب آوری خانواده (52/6 = F و 003/0 = P) و سرسختی روانشناختی (30/6 = F و 003/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (زوج درمانی مبتنی بر الگوی مک مستر) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (تاب آوری خانواده و سرسختی روانشناختی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای زوج درمانی مبتنی بر الگوی مک مستر بر گروه آزمایش بود. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد تأثیرات ناشی از زوج درمانی مبتنی بر الگوی مک مستر بر متغیرهای پژوهش پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که زوج درمانی مبتنی بر الگوی مک مستر بر تاب آوری خانواده و سرسختی روانشناختی زوجین در آستانه طلاق مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
۴.

اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی (PMS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا رضایت زناشویی سندرم نشانگان پیش از قاعدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۴۵۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی مراجعه کننده به درمانگاه طب زناشوئی شهر کرمانشاه در پاییز و زمستان 1395 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه اولیه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ در 2 مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. مداخله گروهی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر روی گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 5/1 ساعته در هر هفته 2 جلسه انجام شد؛ در حالی که بر روی گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس یک متغیره بر روی نمرات پیش از درمان و درمان نشان داد که آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر افزایش میزان رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی در سطح (001/0 p>) تأثیر معناداری دارد. بنابراین با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر می توان گفت، آموزش الگوی ارتباطی کثرت گرا که مبنی بر گفت و شنود بالا است نقش کلیدی در میزان رضایت زناشویی زنان با سندرم پیش از قاعدگی دارد.
۵.

شناسایی و سنجش عوامل محوری و پیرامونی تعارضات زناشویی در جمعیت فارسی زبان (مطالعه ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارض زناشویی مسائل پیش از ازدواج عدم حمایت و مراقبت عدم صمیمت خانواده های مبدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۶۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش عوامل محوری و پیرامونی تعارضات زناشویی در جمعیت فارسی زبان ایران انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و توسعه ای بود. طرح پژوهش، روش هایترکیبی اکتشافی<sup> </sup>متوالی (کیفی- کمی) بود. در پژوهش حاضر برای شناسایی عوامل محوری و پیرامونی، 58 مقاله علمی در بازه زمانی (1398-1370) برای مرور نظام مند و 23 زوج متعارض برای مصاحبه اکتشافی با روش نمونه گیری در دسترس، 10 متخصص برای نظرسنجی به روش دلفی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند، سپس فهرست جامعی از تعارضات زناشویی در قالب چک لیست 344 گویه ای تدوین شد و در مرحله بعد با انتخاب نمونه به تعداد 450 نفر (225 زوج) مورد سنجش قرار گرفت و سپس با تلفیق نتایج حاصل از چهار مرحله، عوامل محوری و پیرامونی با استفاده از کدگذاری و تحلیل عاملی در قالب عوامل محوری پیرامونی طبقه بندی شدند. یافته ها: پس از تحلیل عاملی تعداد 17 گویه حذف شد، در نهایت 19 عامل محوری و 235 عامل پیرامونی شناسایی شد که به ترتیب مسائل مربوط به پیش از ازدواج و فرایند (0.31=β)، عدم حمایت و مراقبت از یکدیگر (0.22=β)، عدم صمیمت (0.22=β)، مسائل مربوط به خانواده های مبدأ (0.21=β)، عدم جذابیت (0.16=β)، نارضایتی جنسی (0.13=β)، سرخوردگی (0.11=β)، عدم روراستی (0.11=β)، الگوهای ارتباطی و حل تعارض ناکارآمد (0.11=β)، مشکلات اقتصادی و شغلی (0.09=β)، مشکلات مربوط به روابط عاطفی قبلی (0.08=β) و ساختار قدرت (0.07=β) بیشترین سهم را در تعارضات زناشویی داشتند و سپس روابط خارج از عرف و خیانت، مشکلات شخصیتی و رفتاری، عوامل مربوط به فرزندان، عدم وظیفه شناسی، عوامل مذهبی و عدم جرات مندی زوجین تبیین کننده تعارضات زناشویی بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که مجموعه عوامل مرتبط با تعارضات زناشویی ناشی از تعدادی عوامل محوری بودند که ضروری است در مداخلات پیشگیرانه، تشخیص و مداخله در زوجین مورد توجه قرار گیرد.
۶.

اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانانِ بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل رفتار متقابل تحمل پریشانی حل مسئله اجتماعی نوجوانان بزهکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۴۷۴
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانانِ بزهکار انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری، نوجوانان پسر بزهکارِ مقیم در کانون اصلاح و تربیت شهر اهواز بود که از این بین به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند و به مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی (دیزوریلا و همکاران، 2004) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل برای گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای به اجرا گذاشته شد. در پایان مداخلات درمانی و 2 ماه بعد، هر دو گروه مجدداً با پرسشنامه های پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش تحمل پریشانی (01/0 >p) و توانایی حل مسئله اجتماعی سازنده(05/0 >p)و کاهش توانایی حل مسئله اجتماعی غیرسازنده(01/0 >p) نوجوانانِ بزهکار مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش اثربخشی کاربست آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل را بر بهبود تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان بزهکار تأئید کرد.
۷.

تحلیلی بر علل تعارضات زناشویی در دو دهه اخیر (یک مرور نظامند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارضات زناشویی عوامل فردی عوامل خانوادگی عوامل محیطی عوامل معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۹ تعداد دانلود : ۴۲۹
زمینه: تعارض رایج ترین مشکل در روابط زوجین است که کیفیت زندگی زناشویی را به صورت منفی تحت تأثیر قرار می دهد و سبب بروز پیامدهای منفی جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی می شود. تشدید و ناتوانی در حل آن ممکن است خانواده را دچار آسیب نماید و حتی منجر به طلاق شود. علی رغم پژوهش های میدانی متعددی که در این موضوع صورت گرفته است، جمع بندی و تحلیل منسجمی از علل تعارضات و ابعاد آن در دسترس نیست. هدف: هدف پژوهش حاضر مرور تحقیقات انجام شده در این زمینه و شناسایی علل تعارضات زناشویی بود. روش: در این تحقیق که به روش مرور سیستماتیک انجام شد، جامعه آماری مقالات علمی - پژوهشی، پایان نامه ها و طرح های پژوهشی مرتبط با تعارضات زناشویی بودکه در دو دهه اخیر (1380 تا 1398 و 2000 تا 2019) انجام شده اند. از بین 768 مورد جستجو شده تعداد 58 مورد مرتبط با علل تعارضات زناشویی انتخاب و وارد مطالعه شدند. یافته ها: در مجموع تعداد 41 عامل (با فراوانی 375) به عنوان علل تعارضات زناشویی شناسایی و در 4 دسته طبقه بندی شدند که به ترتیب از بیشترین میزان عبارت بودند از: عوامل خانوادگی با 40/80 درصد فراوانی؛ عوامل فردی با 40/53 درصد فراوانی؛ عوامل محیطی با 16/27 درصد فراوانی و عوامل معنوی با 2/4 درصد فراوانی. همچنین عمده ترین علل تعارضات زناشویی از بین 41 عامل عبارت بودند از: 1. مشکلات مالی (با 74/7 درصد فراوانی)؛ 2. دخالت خانواده ها و اطرافیان (با 7/20 درصد فراوانی)؛ 3. خشونت جسمانی و کلامی (با 14/6درصد فراوانی)؛ 4. ضعف مهارت های ارتباطی و حل مسأله (با 5/6 درصد فراوانی)؛ 5. مشکلات جنسی (با 4/8 درصد فراوانی) . نتیجه گیری: شناسایی مجموعه عوامل و میزان سهم هر یک از عوامل به پژوهشگران کمک می کند تا به کشف یک مدل منسجم از علل تعارضات زناشویی نائل شوند و مطابق این مجموعه عوامل ابزار پیش بینی و پیشگیری از تعارضات زناشویی را تدوین کنند.
۸.

مقایسه میزان اضطراب کودکان مقطع ابتدایی بر مبنای کمال گرایی، سبک فرزندپروری و هوش هیجانی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب کمال گرایی سبک فرزندپروری هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۱۲
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی میزان اضطراب کودکان مقطع ابتدایی بر مبنای کمال گرایی، سبک فرزند پروری و هوش هیجانی مادران بود. این پژوهش از نوع توصیفی، علی مقایسه ای و به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده است. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران و نمونه تحقیق شامل 100 نفر دانش آموز دختر و پسر ابتدایی مدارس منطقه 9 آموزش و پرورش تهران بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهشی شامل مقیاس اضطراب کودکان اسپنس ، پرسشنامه کمال گرایی هیل ، پرسشنامه سبک فرزند پروری بامریند و پرسشنامه هوش هیجانی بار آن می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون های آماری تی مستقل و تحلیل واریانس سه راهه استفاده شد. یافته های پژوهشی نشان داد که میزان اضطراب کودکان دارای مادران با کمال گرایی بالا به طور معنا داری بیشتر از اضطراب کودکان دارای مادران با کمال گرایی پایین بوده (0001/0> ( P و بعلاوه مادران با هوش هیجانی بالا، فرزندانی با اضطراب پایین تر داشتند (0001/0> p ) و همچنین مادران با سبک های مقتدرانه بالا (002/0> p ) و استبدادی پایین (0001/0> p )، فرزندانی با اضطراب پایین تر داشتند. نتایج این پژوهش نشان داد که شیوه ی تعاملات مادر و فرزند نقش تعیین کننده ای در هیجانات منفی و اضطراب و اختلالات اضطرابی کودکان دارد و نتیجه حاصل، یافته های پژوهشی در تحقیقات مرتبط با علل وعوامل اضطراب کودکان را قوت می بخشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان