مهران خیراللهی

مهران خیراللهی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

سنجش تأثیر کالبد فضای داخلی مسکونی در ایجاد احساسات هیجانی مبتنی بر علوم اعصاب با بهره گیری از EEG (مطالعه موردی: فضاهای آپارتمانی 40 سال اخیر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کالبد فضای داخلی مسکونی هیجان معماری عصب محور EEG

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۶
تحقیقات اخیر نشان داده اند، که محیط ساخته شده بر سلامت روان انسان تأثیرگذار است. این تحقیقات اغلب در زمینه های روانشناسی صورت گرفته است و کمتر در تخصص معماری به عنوان حلقه اصلی طراحی فضا مورد مطالعه قرار گرفته است. از آن جایی که انسان بیشتر وقت خود را در فضای داخلی و به خصوص فضای داخلی مسکونی می گذراند، تأثیر آن بر سلامت انسان قابل چشم پوشی نمی باشد. یکی از پارامترهای سلامت روان، هیجان است. مولفه های بسیاری در هیجانات انسان تأثیر گذار بوده که در میان آن ها فضای معماری بیشترین تأثیر را داشته است، از این رو تمرکز پژوهش نیز بر آن می باشد. هم چنین مولفه هیجان با پارادایم نوین معماری عصب محور قابل سنجش می باشد. جهت سنجش فضای داخلی، گونه آپارتمانی به دلیل فراگیری بیشتر در سطح شهر و بازه زمانی 40 ساله (بعد از انقلاب اسلامی) مد نظر قرار گرفته است، و نمونه های منتخب از 96 آپارتمانی که برنده جایزه معمار بوده اند (به دلیل دارا بودن کیفیت فضایی) انتخاب گشته اند. پس از جمع آوری نمونه ها، در چهار دسته خوشه بندی گردیده و بر اساس آن ها مدل سازی صورت گرفته است. نمایش چهار فضای معماری به وسیله عینک VR انجام شده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به چنین سوالات می باشد: کالبد فضای داخلی مسکونی چه تأثیری بر هیجانات و فعالیت های مغزی انسان دارد؟ و این هیجانات چگونه بروز می کنند؟. جهت پاسخ گویی به این سوالات از روش تحقیق همبستگی بهره گرفته شده است، و جهت ثبت متغییرهای وابسته از دستگاه EEG با 19 کانال فعال و کلاهک الاستیک بهره گرفته شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های EEG از EEGLAB toolbox استفاده شده است و جهت بررسی معناداری داده ها در میان هر گروه از روش آماری استنباطی آزمون Wilcoxon و بررسی داده های تمامی گروه ها از روش Kruskal-Wallis H استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 24 نفر با میانگین سنی 28 سال، 10 مرد و 14 زن بوده است. نتایج نشان می دهد، Space1 بر ناحیه PFC مغز، که سهم مهمی در سازماندهی پاسخ های هیجانی دارد تأثیر گذاشته، و Space3 بر ناحیه ACC مغز که مرتبط با لذت و زیبایی شناسی است، اثر گذاشته است.
۲.

تحلیل سطوح مختلف اثرات شناختی فضای معماری بر فعالیت های مغز در بازه های زمانی متفاوت: با بهره گیری از علوم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت فعالیت های مغز فضای معماری علوم اعصاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۳
زمینه: فضای معماری بر سلامت جسمی و روانی انسان اثرات زیادی می گذارد. برخی اثرات از منظر شناختی به صورت خودآگاه و نمایان در رفتار است، اما برخی اثرات پنهان و درک آن ها نیاز به تحلیل دارد. طیف اثرات می تواند از مثبت تا منفی باشد. از گذشته مطالعات متعددی در زمینه روانشناسی محیط صورت گرفته است، اما به دلیل استفاده از روش های سنتی پاسخگوی چگونگی تأثیر فضای معماری بر مغز نبوده اند. امروزه با پیدایش گرایش نوین علوم اعصاب، نحوه این تأثیر روشن شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثرات شناختی فضای معماری بر فعالیت های مغز بر مبنای علوم اعصاب، صورت گرفته است و در پی شفاف سازی سطوح مختلف اثرات کوتاه مدت و بلندمدت فضای معماری بر مغز بوده است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی با بهره گیری از مرور منابع و مطالعات موجود انجام شده است و به طور خاص به اثرات معماری بر فعالیت های مغز و شناخت پرداخته است. بازه زمانی مورد مطالعه بین 11 دی 1388 تا 10 آذر 1398 در یک دهه اخیر بوده است و از پایگاه داده های Science Citation Index Expanded, Social Sciences Citation Index, Arts, and Humanities citation Index, and Emerging Sources Citation Index استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فضای معماری در سه سطح مختلف از لحاظ اهمیت اثرات، از ساده تا پیچیده قابل دسته بندی است. فضای معماری در سطح پایین بر تنظیمات متابولیک، پاسخ های ایمنی و اساسی، در سطح میانی بر جهت یابی و استرس و در سطح بالایی بر هیجان، حافظه و توجه اثرگذار است. نتیجه گیری: به نظر می رسد زمینه پژوهشی حاضر گامی در جهت روشن سازی اثرات معماری برای پژوهشگران زمینه های روانشناختی محیطی باشد و مسیری روشن را برای دست یابی به فضای سالم در این زمینه باز کند.
۳.

مروری بر تأثیرات مؤلفه های کالبدی فضای داخلی معماری بر هیجانات با تأکید بر معماری عصب محور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۷۲
بیان مسئله : سلامت روان در سال های اخیر و در رشته های مختلف مورد توجه بسیار واقع شده است. یکی از پارامترهای سلامت روان هیجان است که تحت تأثیر عوامل مختلف محیطی، اجتماعی، شناختی و حرکتی قرار دارد. فضای معماری به عنوان یکی از مؤلفه های مهم محیطی بر هیجان تأثیرگذار بوده و اثرات نوروفیزیولوژیکی بر مغز انسان می گذارد. از آن جا که انسان زمان زیادی را در فضای داخلی معماری می گذارند، این اهمیت دو چندان می شود. با وجود اهمیت فراوان این موضوع تاکنون تحقیقات کمی در معماری صورت گرفته است، همچنین اکثر تحقیقات از روش های کیفی مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه استفاده کرده اند که به دلیل تأثیرگذاری نگارنده امکان جهت گیری در نتایج وجود داشته است. اما با پیشرفت تکنولوژی و ظهور رشته علوم اعصاب، ابزارها و روش های کمی نوینی جهت اندازه گیری هیجان در اختیار محققان قرار گرفته و باعث شکل گیری پارادایم نوین معماری عصب محور شده است. لذا پژوهش حاضر بر آن است تا اطلاعاتی که در رابطه با تأثیر مؤلفه های کالبدی فضای داخلی معماری بر هیجان را  که  از علوم نوین معماری عصب محور استفاده کرده اند، بررسی کند. هدف پژوهش : هدف پژوهش حاضر مروری بر مطالعات صورت گرفته در این زمینه است تا علاوه بر شفاف سازی تأثیر فضای داخلی معماری بر هیجان، روش شناسی مطالعات نیز تحلیل شود و مسیری مشخص برای محققان آینده فراهم کند. بنابراین سؤالات پژوهش حاضر این گونه قابل بیان است: کدام مؤلفه های کالبدی فضای داخلی معماری بر هیجان تأثیرگذار هستند؟ قرار گرفتن در معرض آن ها چه تأثیری بر هیجان عصبی فیزیولوژیکی داشته است؟ و این هیجانات چگونه بروز می کند؟ روش پژوهش : پژوهش حاضر از روش تحقیق مرور سیستماتیک بهره گرفته است. در این راستا معیارهای ورود که شامل، کلمات کلیدی، متغیرهای سنجش، ابزارهای سنجش و سال انتشار را مشخص کرده است، پایگاه داده های مطالعات، نحوه انتخاب مطالعات، ارزیابی کیفیت مطالعات نیز تعریف شده و مطالعات نهایی از این طریق معرفی و تحلیل شده است. نتیجه گیری : نتایج حاکی از تأثیر معیارهای کالبدی فضای داخلی از جمله فرم، مصالح و بافت، مبلمان، ارتفاع سقف، جزئیات معماری و بازشو به طبیعت بر هیجان است که هریک به صورت یکی از حالات هیجان و احساساتی همچون، لذت، خوشایندی، برانگیختگی و انزجار بروز کرده است. پژوهش حاضر دریچه ای به موضوع سلامت روان است که زمینه ای در جهت بهره گیری از فضای داخلی معماری به منزله نوعی درمان یا پیشگیری را معرفی می کند.
۴.

تبیین ویژگی های موثر بر ارتقاء کارآیی فرایند طراحی معماری برای کودکان (مطالعه موردی: کودکان بازه سنی 8 تا 15 سال)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت کودک فرآیند طراحی معماری کارآیی مشارکت عمق مشارکت طراحی معماری برای کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۳۲۱
مسأله اساسی پژوهش، یافتن عوامل مؤثر در ارتقاء کیفیت مشارکت معمار و کودک به منظور نزدیک تر شدن محصول فرآیند طراحی به خواسته های واقعی تر کودکان، از طریق یافت ن پاس خ دو سؤال اص لی است: 1- عوامل مؤثر در ارتق اء کارآیی فرآیند طراحی مشارکتی معمار و کودک کدامند؟ 2- جهت افزایش عمق مشارکت معمار و کودک چه راهکارهایی وجود دارد؟ هدف این پژوهش کیفی، استخ راج و مع رفی ویژگی های اث ربخش در افزایش عمق مشارکت معمار و کودک، در فرآیند طراحی معماری برای کودکان است. جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای، تحلیل محتوا به روش ف راترک یب، دسته بندی داده ها درMAXQDA ، بررسی روایی استنتاج ها با ابزار گل ین، سنجش فراوانی ویژگی های استنتاج شده درExcel ، انجام شد. پایایی نتایج با نظرسنجی از معماران و اعتبارسنجی پاسخ ها با آزمون های تی تک نمونه ای و فریدمن، درSPSS انجام شد. یافته ها نشان داد ارتق اء کارآی ی فرآین د طراح ی مشارک تی وابسته به افزایش عمق مشارکت معمار و کودک است و عم ق مشارک ت وابسته به چهار ویژگ ی اص لی است: فراهم شدن زمینه مشارکت عمیق تر معمار و کودک؛ حضور فعال و مداوم کودکان در ط ول فرآیند ط راحی، درکنار مع مار؛ ایجاد بستر خلاقیت حداک ثری کودکان مشارکت ک ننده؛ و تقویت ویژگی های خاص در طراحان معماری برای کودکان. راهکارهای زیرمجموعه این ویژگی ها، در قالب 22 اصل مختلف استنتاج شد.
۵.

بازشناسی و مقایسه مفهوم پدیدارشناسانه تخیل خلاقانه و نقش آن در طراحی معماری غیر دیجیتال و طراحی معماری دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تخیل تخیل خلاقانه طراحی معماری طراحی معماری دیجیتال طراحی معماری غیر دیجیتال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
تخیل و ارتباط آن با خلاقیت، از مهم ترین مباحث مرتبط با مقوله طراحی معماری بوده که جایگاه و نقش آن در دهه های اخیر به سبب حضور گسترده رایانه ها در فرآیند طراحی معماری و ارتقای نقش آنها به عنوان همکار طراح و پیشنهاددهنده طرح، دچار تغییراتی شده است. با توجه به تمامی تغییر و تحولات ایجادشده در معنا و مفهوم معماری، به واسطه تعامل طراحان و معماران با رایانه ها، اکنون این سؤال مطرح است که نقش و کارکرد تخیل خلاقانه در فرآیندهای طراحی معماری دیجیتال نسبت به نقش آن در فرآیندهای طراحی غیر دیجیتال به چه صورت تغییر کرده است؟ از این رو، هدف این تحقیق علاوه بر بازشناسی مفهوم پدیدارشناسانه تخیل و تخیل خلاقانه از نگاه فیلسوفان پدیدارشناس، خصوصاً ژان پل سارتر، مقایسه و بررسی تفاوت های نقش تخیل خلاقانه در فرآیندهای طراحی معماری غیر دیجیتال با نقش آن در فرآیندهای طراحی معماری دیجیتال است. این پژوهش در مرحله نخست، به بازشناسی مفهوم تخیل از منظر پدیدارشناسی سارتر پرداخته، گوناگونی های انواع تخیل خلاقانه مرتبط با طراحی و نقش و کارکرد آن در فرآیند طراحی را بررسی کرده است و پس از معرفی وجوه تأثیرگذار طراحی معماری دیجیتال بر روند آفرینش معمارانه، به تحلیل نقش تخیل خلاقانه در فرآیند طراحی معماری دیجیتال می پردازد. در آخرین بخش مقاله و در مقام جمع بندی، نگارندگان با مقایسه تخیل خلاقانه در فرآیند طراحی معماری غیردیجیتال و طراحی معماری دیجیتال، به ارائه نموداری از مقایسه نقش تخیل خلاقانه در هر دو فرآیند می پردازند که نشان می دهد به واسطه حضور رایانه ها در طراحی معماری، به عنوان همکار معمار، در مقایسه با فرآیندهای طراحی که بدون حضور رایانه ها صورت می گیرد، نه تنها نقش تخیل خلاقانه طراح تضعیف نمی شود، بلکه رایانه ها می توانند با پوشش ضعف ها و محدودیت های ذهن انسان، مرزهای تخیل ورزی او را در قلمروی فراتر از محسوسات تجربه شده او گسترش دهند.
۷.

The Place and Influence of Intuition in the Creativity of the Architecture Designing Process(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: architecture designing process intuition Creativity argumentation imagination

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۹۰
The work of architecture is believed to depend on the governing thought in the process of architectural designing. This thought can be analyzed, developed, experienced, and interpreted. Creativity is the only domineering force in the idea of designing which is in quest for freeing architecture from the routine methods, and also finding the novel systems to answer the questions in architecture. Therefore, a special fixed and stable place is considered for creativity. However, the background and history of research and clash of ideas in recent years explains for the change in reconsidering the general ideas, and interpretations on creativity in the process of designing. Today, the approach that considers the process of designing an outcome of responding to the demand on creativity in architecture through logical and analytic methods is no longer credited. Instead, the process of designing is considered in a creative and intuitive way which is metaphysical rather than argumentative. This change in attitude and the relevant interpretations have introduced clear evidence; however, there remain many questions involving the identity and quality of the creative occurrences in the process of designing. Therefore, the intuitive approaches and interpretations about creativity have been so over generalized and complicated that have left a lot of obscurities behind. This article is an attempt to respond to some of these questions by identifying the ways the intuitive creativity occurs and also to present a descriptive stream in the emergence of creativity which means creating ideas only happen according to intuition.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان