فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۸۸۲ مورد.
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹)
143 - 179
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان اثربخشی و محاسبه نرخ بازگشت سرمایه برگزاری دوره های آموزشی در کارخانه ها و کارگاه های تولیدی بود. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی از نوع مطالعه موردی، جامعه آماری کارخانجات تولیدی و نمونه آماری، یکی از کارخانجات تولیدی است که داده های مربوط به برگزاری دوره آموزشی در آن مورد بررسی قرار گرفته است. برای حصول این منظور، از الگوی کرک پاتریک در طراحی پرسشنامه ها و سنجش اثربخشی و از الگوی فیلیپس برای محاسبه بازگشت سرمایه بهره گیری شده است. روایی و پایایی داده های به دست آمده از پرسشنامه ها به ترتیب با نظرات خبرگان و آزمون آلفای کرونباخ، و تجزیه وتحلیل داده های حاصله با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای، T دو نمونه ای و آزمون نرمالیتی چولگی- کشیدگی (آمار استنباطی) مورد پایش قرارگرفته اند و ویژگی های توصیفی داده ها (آمار توصیفی) نیز آورده شده است. نرم افزار استفاده شده در این پژوهش مایکروسافت اکسل و SPSS است، و برای تفکیک اثرات آموزش از دیگر معیارهای تأثیرگذار بر تغییرات در منافع پس از برگزاری دوره های آموزشی از روش آنتروپی شانون استفاده شده است. ضمناً، علاوه بر محاسبه بازگشت سرمایه، نسبت هزینه به فایده (سود) و ارزش فعلی خالص نیز به منظور تقویت نتایج و در نظر گرفتن ارزش زمانی پول، احتساب گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر نرخ بازگشت سرمایه بالای صددرصد، نسبت هزینه به فایده بالای یک و ارزش فعلی خالص مثبت و نهایتاً توجیه مالی و اقتصادی برگزاری دوره آموزشی مورد سنجش بوده است.
اعتباریابی الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی بر توجه انتخابی و یادگیری خودراهبر در درس کار و فناوری متوسطه ی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف اعتباریابی الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی برتوجه انتخابی و یادگیری خودراهبر در درس کار و فناوری متوسطه ی اول انجام شد.
روش شناسی: پژوهش کاربردی از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دبیران درس کار و فناوری متوسطه ی اول در استان فارس به تعداد 800 نفر (315 مرد و 485 زن) هستند که تعداد 340 نفر از دبیران کار و فناوری به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی چندمرحله ای با فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، دو پرسشنامه ی محقق ساخته یادگیری خودراهبر دارای 24 گویه و پرسشنامه محقق ساخته توجه انتخابی دارای 24 گویه با مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شده بود. جهت تعیین روایی پرسشنامه ها از روایی محتوایی و جهت پایایی پرسشنامه ها از پایایی مرکب استفاده شد که دارای وضعیت مناسب و قابل قبولی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مولفه های حافظه فعال، انتخاب رقابتی، کنترل بالانورد و کنترل پایین نورد در تبیین الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی بر توجه انتخابی موثر بوده است. همچنین مولفه های خودمدیریتی، خودانگیختگی و خودنظارتی درتبیین الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی بر یادگیری خودراهبر موثر بوده است و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود.
نتیجه گیری: الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی بر توجه انتخابی و یادگیری خودراهبر در پرورش دانش آموزانی خلاق، خودراهبر، مسئولیت پذیر موثر بوده است.
تحلیلی پدیدارشناسانه از ادراکات و تجارب زیسته معلمان از رهبری آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
190 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، کشف ادراکات و تجارب زیسته ی معلمان مدارس ابتدایی شهر شیراز از رهبری آموزشی بود . طرح پژوهش کیفی و روش پژوهش پدیدارشناسی بود . مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش حاضر معلمان مدارس ابتدایی شهر شیراز بودند ، که با رویکرد نمونه گیری هدفمند با تکنیک معیار ، 23 نفر از معلمان مدارس ابتدایی جهت کشف ادراکات و دیدگاه آنها نسبت به رهبری آموزشی انتخاب شدند . انتخاب مشارکت کنندگان بر مبنای اشباع نظری و ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اولیه داده ها از معیارهای قابل قبول بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شد. پس از کدگذاری اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمون، دوازده مضمون پایه، سه مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیراستخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد، برخی از مولفه های رهبری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر شیراز ویژگی های سازمانی مانند: تأمین امکانات آموزشی، توانمندسازی معلمان، توجه به نیازهای روان شناختی دانش آموزان و ویژگی های آموزشی مانند: پیشرفت تحصیلی، برگزاری اردوها و مراسم ها، همکاری در کلاس داری و ویژگی های شخصیتی مانند: حل مسئله، روابط همراه با احترام، حق طلبی می باشند. یافته های پژوهش حاضر می تواند مقدمه ای برای توجه و شناخت بیشتر درخصوص رهبری آموزشی و بهسازی وضعیت موجود باشد.
تأثیر آموزش مدیریت زمان بر مؤلفه استعداد درخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مدیریت زمان برخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم در ناحیه 4 استان قم بالغ بر 2457 نفرکه در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکنز- مورگان (1999) به عنوان پیش آزمون در هر دو گروه (آزمایش و کنترل) اجرا شد سپس گروه آزمایش در طی 10 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های مدیریت زمان قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات، دوباره پرسشنامه مذکور در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. مورگان و جینکنز ضریب پایایی پرسشنامه را 82/0 و ضریب پایایی هر یک از خرده مقیاس های استعداد، کوشش و بافت را به ترتیب 78/0، 66/0 و 70/0 گزارش کرده اند. تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر آزمون کولموگروف-اسمرینوف و تحلیل کوواریانس آمیخته بین-درون آزمودنی ها نشان داد که آموزش مدیریت زمان به طور معناداری بر هر سه مؤلفه خودکارآمدی تحصیلی استعداد، کوشش و بافت خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. استعداد خودکارآمدی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافته زیرا p معادل 0.059 محاسبه شد. در صورتی که مهارت مدیریت زمان در مدارس با تأکید بیشتری آموزش داده شود باعث نهادینه شدن و به کارگیری هر چه بیشتر مدیریت زمان توسط دانش آموزان می شود.
نقش مدیریت کوانتومی در بهره وری نیروی انسانی با توجه به میانجی اشتیاق شغلی در کارکنان آموزش و پرورش شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: نیروی انسانی از اساسی ترین منابع استراتژیک هر سازمانی محسوب می شود به طوری که یکی از اولویت های پیشرفت و توسعه سازمان، توجه به بهره وری نیروی انسانی است. عوامل مختلفی در بهره وری نیروی انسانی مؤثر است که این مطالعه با هدف بررسی نقش مدیریت کوانتومی در بهره وری نیروی انسانی با توجه به میانجی اشتیاق شغلی در کارکنان آموزش و پرورش شهر بیرجند انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری همه کارکنان آموزش و پرورش شهر بیرجند شامل 250 نفر است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970)، 160 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد بهره وری نیروی انسانی هرسی و گلداسمیت (1994)، مدیریت کوانتومی میرصفیان (1394) و اشتیاق شغلی سالوناوا و شوفلی (2001) بود که روایی آن ها تأیید و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از پرسشنامه ها به ترتیب 94/0، 92/0 و 89/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری AMOS16 و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدیریت کوانتومی به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر اشتیاق شغلی، بهره وری نیروی انسانی را پیش بینی می کند. به عبارتی اشتیاق شغلی در رابطه بین مدیریت کوانتومی با بهره وری نیروی انسانی نقش میانجی گری دارد. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان نتیجه گرفت که توسعه شیوه های جدید مدیریتی از جمله مدیریت کوانتومی در راستای افزایش اشتیاق شغلی کارکنان، نقش بسزایی در بهبود بهره وری کارکنان نیز دارد.
طراحی و اعتباریابی مقیاس رهبری فضیلت محور در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از اجرای این پژوهش طراحی و اعتباریابی مقیاس رهبری فضیلت محور در آموزش عالی ایران بود. تا کنون تلاش های وسیعی در این رابطه انجام گرفته است، اما به نظر می رسد تا امروز مقیاسی جامع و معتبر، که بتواند از اعتبار لازم برخوردار باشد، و از نظر عملی راهنمای مدیران و اعضای هیات علمی در فعالیت های حرفه ای باشد، ارائه نشده است.
روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی - همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را همه اعضای هیات علمی شاغل در دانشگاه شیراز، دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه خلیج فارس بوشهر تشکیل می دادند. تعداد نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبتی چند مرحله ای در مجموع 370 نمونه انتخاب گردید. جمع آوری داده ها براساس پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس لیکرت صورت گرفت. این پرسشنامه بر اساس مطالعات نظری و پیشینه پژوهشی در قالب 53 گویه تدوین گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید صاحب نظران قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمد.
یافته ها: پس از تحلیل عامل، یافته ها بیانگر این بود که مولفه شخصیتی دارای بالاترین بار عاملی 892/0 و سپس مولفه مهارتی 873/0 و مولفه سازمانی 776/0 قرار گرفتند. با توجه به شاخصRMSEA الگو از برازش مناسب برخوردار است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مولفه های شخصیتی شامل عوامل اخلاقی، فکری، اجتماعی، عقلانی و عاطفی، مولفه های مهارتی شامل فنی، انسانی و ادراکی، مولفه های سازمانی شامل برنامه ریزی، ساختار، تصمیم گیری، ارتباطات و فرهنگ سازمانی برای رهبران فضیلت محور در آموزش عالی مورد تاکید است. مولفه های اخلاقی شناسایی شده می تواند در فرآیند انتخاب و انتصاب و ارزیابی عملکرد مدیران آموزش عالی کاربرد داشته باشد.
شناسایی شایستگی های راهبردی مدیران آموزش و پرورش مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های راهبردی مدیران آموزش و پرورش مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی انجام شده است. این پژوهش از منظر هدف یک پژوهش اکتشافی است که با روش پژوهش آمیخته و مبتنی بر استدلالی قیاسی-استقرایی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاهی و مدیران باسابقه آموزش و پرورش گیلان است. نمونه گیری به روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه می باشد. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش تحلیل کیفی محتوا به کار گرفته شده است. در ادامه شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. تحلیل داده های پژوهش در فاز کیفی با نرم افزار MaxQDA و در فاز کمی با نرم افزار Matlab انجام شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش با تحلیل مصاحبه با خبرگان، مجموعه ای از شاخص های کاربردی شایستگی های راهبردی مدیران آموزش و پرورش مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی شناسایی شدند. براساس نتایج به دست آمده، مقوله های فراگیر عبارتند از: مقوله های راهبردی، زمینه ای و ارزش آفرین. مقوله فراگیر راهبردی خود شامل مقوله های سازمان دهنده «رهبری و مدیریت آموزش و پرورش»، «شایستگی های استراتژیک مدیران آموزش و پرورش» و «سیاست گذاری و خط مشی در آموزش و پرورش» می باشد. مقوله های زمینه ای نیز شامل سه مقوله سازمان دهنده است که عبارتند از: «ساختار سازمانی آموزش و پرورش»، «استقرار مدیریت دانش در آموزش و پرورش» و «آموزش و توانمندسازی مدیران آموزش و پرورش». در نهایت نیز مقوله فراگیر ارزش آفرینی از سه مقوله سازمان دهنده «مدیریت عملکرد در آموزش و پرورش»، «فرهنگ سازی در آموزش و پرورش» و «ارزش آفرینی منابع انسانی» تشکیل شده است.
رابطه جهت گیری اخلاقی و معنویت با انگیزش پیشرفت در کارکنان اداره آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین جهت گیری اخلاقی و معنویت ملکیان با انگیزش پیشرفت در کارکنان اداره آموزش و پرورش بوده است. رعایت اخلاق و حفظ ارزشهای اخلاقی به صورت یکی از مهم ترین پدیده هایی درآمده است که در بیشتر سازمان ها مورد توجه قرار می گیرد. روش شناسی پژوهش : روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود وجامعه آماری شامل همه ی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان مرودشت برابر با 121 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه جهت توزیع پرسشنامه، از جدول مورگان استفاده شد که با استفاده از این جدول مشخص شد که تعداد نمونه مورد نیاز 92 نفر از کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان مرودشت است. سپس یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss و روش های آماری توصیفی و استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : . نتایج نشان داد که جهت گیری اخلاقی و معنویت کارکنان پیش بین معناداری برای انگیزش پیشرفت است. بین انگیزش پیشرفت و جهت گیری اخلاقی و معنویت کارکنان بر اساس جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد. بین انگیزش پیشرفت و جهت گیری اخلاقی و معنویت کارکنان بر اساس تحصیلات تفاوت معناداری وجود ندارد. بحث و نتیجه گیری: جمع بندی تحقیق این بود که بین جهت گیری اخلاقی و معنویت با انگیزش پیشرفت کارکنان اداره آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که معنویت را در بین کارکنان افزایش داد تا انگیزه پیشرفت درآن ها رشد پیدا کند.
رابطه بین رهبری آموزشی مدیران و اثربخشی مدرسه با نقش میانجی فرهنگ مدرسه در مدارس دوره اول متوسطه استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رهبری آموزشی مدیران و اثربخشی مدرسه با نقش میانجی فرهنگ مدرسه بود.
روش شناسی: روش پژوهش برحسب نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، همه معلمان مدارس دولتی دوره اول متوسطه استان اردبیل در سال تحصیلی 98-1397 به حجم 3064 نفر (1684 مرد و 1380 زن) بود. حجم نمونه بر حسب جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان 346 نفر برآورد شد که این تعداد با در نظر گرفتن افت آزمودنی ها به 418 نفر (236 مرد و 182 زن) افزایش یافت. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شد. داده ها از طریق سه پرسشنامه رتبه بندی رهبری آموزشی مدیر هالینگر (2013)، فرهنگ مدرسه گرونرت و والنتاین (1998) و اثربخشی مدرسه هوی (2009)، به روش حضوری جمع آوری شد. روایی و پایایی هر سه پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. داده های تحقیق با استفاده روش مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد: بین متغیرهای رهبری آموزشی مدیران، فرهنگ مدرسه و اثربخشی مدرسه، روابط معنادار مثبت وجود دارد. همچنین نقش میانجی کامل فرهنگ مدرسه در رابطه بین رهبری آموزشی مدیران و اثربخشی مدرسه تأیید شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل، می توان نتیجه گرفت که رهبری آموزشی و فرهنگ مدرسه می تواند به اثربخشی مدارس کمک کند؛ بنابراین مدیران به منظور دستیابی به اثربخشی مدارس، باید فرهنگ مدرسه را توسعه دهند.
شناسایی موانع و چالش های کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
70 - 49
حوزه های تخصصی:
فنّاوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک جزء مهم از مرحله آموزش در کلاس های درس است. روش پژوهش با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی (مصاحبه های عمیق و اکتشافی با انجام عمل پالایش) انجام شد. در رویکرد کیفی، از روش هدفمند و برای تدوین پرسش نامه از مصاحبه با استادان گروه علوم تربیتی دانشگاه و مدیران ارشد و خبرگان آموزش و پرورش به تعداد 20 نفر استفاده شد. در رویکرد کمّی، از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کلیّه مدیران مدارس ایران (105968 نفر) تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای و بر اساس فرمول کوکران تعداد 383 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها به روش میدانی و از پرسش نامه محقق ساخته موانع و چالش های کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات با 75 سؤال و 14 مؤلفه استفاده شد. روایی صوری و محتوایی ابزار به تأیید متخصصان رسید و روایی همگرای آن با استفاده از ضرایب میانگین واریانس استخراجی (AVE) محاسبه شد که مقادیر AVE برای تمام مؤلفه ها بزرگتر از 5/0 بود. همچنین برای تمام مؤلفه ها، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بالاتر از 7/0 محاسبه و تأیید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که موانع و چالش های کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای چهارده مؤلفه (موانع ساختاری، موانع آموزشی، موانع منابع انسانی، موانع تجهیزات و مواد آموزشی، موانع مدیریتی، موانع خدمات پشتیبانی معلمان، عدم آمادگی شناختی معلمان، عدم تربیت معلمان برای تدریس در الگوی نوین تدریس، موانع انگیزشی، موانع فرهنگی، موانع اقتصادی، موانع اجتماعی، موانع سازمانی و موانع فردی) است که مؤلفه عدم تربیت معلمان برای تدریس در الگوی نوین تدریس دارای بیشترین سهم و مؤلفه موانع فردی دارای کم ترین سهم است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS20 و PLS انجام شد.
نقش واسطه ای ارزشیابی عملکرد معلمان در رابطه بین استقلال شغلی و ساختار سازمانی با اشتیاق شغلی و ادراک عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
313 - 289
حوزه های تخصصی:
این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- همبستگی از نوع مدلمعادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیّه معلمان مدارس دوره دوم متوسطه نظری شهر ارومیه در سال تحصیلی 98-97 به تعداد 831 نفر بود که از بین آن ها به روش تصادفی طبقه ای نسبی و با بهره گیری از جدول کرجسی مورگان، 306 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ارزشیابی عملکرد معلمان، پرسش نامه های استاندارد ساختار سازمانی رابینز و ایوانویچ، استقلال شغلی فریدمن، احساس عدالت کولکوئیت و اشتیاق شغلی شوفلی و بکر بودند. روایی ابزارها با استفاده از روایی صوری، محتوایی و سازه و پایایی ابزارها با روش آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. مقادیر پایایی ابزارها به ترتیب 86/0 ، 77/0، 79 /0 ، 81/0، 89 /0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای ,SPSS 20 LISREL8.8 استفاده شد. یافته های تحقیق، نقش واسطه ای ارزشیابی عملکرد معلمان در رابطه بین استقلال شغلی و ساختار سازمانی با اشتیاق شغلی و عدالت سازمانی را تأیید کرد. نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت معنی دار بین استقلال شغلی و اشتیاق شغلی، همچنین بین ساختار سازمانی و عدالت سازمانی بود. برای ارتقای اشتیاق شغلی معلمان و ادراک عدالت آن ها باید از ساختارهای کاملاً متمرکز در مدارس کمتر استفاده شود؛ استقلال شغلی معلمان را توسعه داد و به ارزشیابی عملکرد معلمان بیشتر توجه کرد.
نقش مدیران مدارس در توسعه کامیابی شغلی معلمان: پژوهشی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
336 - 314
حوزه های تخصصی:
پژوهش آمیخته حاضر با هدف شناسایی نشانگان وظایف مدیران مدارس در جهت تقویت و توسعه کامیابی شغلی معلمان و ارزیابی وضع موجود آن در میان مدارس شهر خرم آباد انجام شد. در بخش کیفی از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد و با کاربست روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، مدیران و معلمان باتجربه، نمونه و مشهور که بنا بر گزارش والدین و مدیران می توان آن ها را کامیاب تلقی کرد، انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. با استفاده از تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها، 28 نشانگر در 6 بعد (برانگیختن معلمان، ایجاد فرصت هایی برای دانش افزایی، جوّ و فضای مدرسه، امکانات آموزشی، دادن فرصت انتخاب و ایفای الگوی نقش) طبقه بندی شد. در بخش کمّی پژوهش راهبرد توصیفی از نوع همبستگی به کار گرفته شد و با استفاده از نشانگرهای شناسایی شده، پرسش نامه ای با روایی محتوایی تأیید و پایایی مناسب (آلفای کرونباخ بالاتر از 8/.) تدوین شد و 325 معلم آن را تکمیل کردند. از طریق تحلیل عاملی اکتشافی 28 نشانگر شناسایی شده در 6 بعد (برانگیختن معلمان، ایجاد فرصت هایی برای دانش افزایی، جوّ و فضای مدرسه، امکانات آموزشی، دادن فرصت انتخاب و ایفای الگوی نقش) طبقه بندی شد. در گام بعد با انجام تحلیل عاملی تأییدی، الگوی اندازه گیری متغیر نهفته برازش قابل قبولی با داده ها نشان داد. در مرحله بعد با توجه به نتایج آزمون (T تک نمونه ای)، ابعاد شش گانه وظایف مدیران مدارس به طور معناداری بالاتر از متوسط ارزیابی شد.
بررسی تلفیق برنامه درسی آموزش عالی با فناوری اطلاعات با رویکرد آموزش مجازی
حوزه های تخصصی:
امروزه همگام با پیشرفت تکنولوژی و ورود به عرصه فناوری اطلاعات، فرآیند آموزش نیز از حالت سنتی به مجازی تغییر پیدا کرده است. نفوذ فناوری اطلاعات به سیستم آموزشی و نظام آموزش عالی باعث ایجاد مفهوم جدیدی به نام آموزش مجازی شده است. در کنارآموزش حضوری در نظام آموزش عالی، ضرورت استفاده از آموزش مجازی کاملاً محسوس است، در نتیجه بسیاری از دانشگاه ها نیز به تبع آن وارد عرصه آموزش مجازی برای دانشجویان خود شده اند. این روند به سرعت در سراسر کشور توسعه یافت و دانشگاه های زیادی به این امر پیوستند. با آنکه آموزش مجازی باعث تحول در شیوه های یادگیری- یاددهی شده است اما نیاز به طراحی برنامه درسی مطابق با ویژگی ها، ابزار و امکاناتی که آموزش مجازی در اختیار ما قرار می دهد احساس می شود. بدون بازنگری و ایجاد برنامه درسی در سیستم آموزش عالی، آموزش مجازی با شکست مواجه می شود. زیرا برنامه درسی از مهمترین ارکان یک نظام آموزشی است. بدین منظور در این پژوهش به بررسی ویژگی های آموزش مجازی و معرفی الگو های برنامه درسی مطابق با آموزش مجازی در سیستم آموزش عالی پرداخته می شود.
Primary school principals' lived experiences of professional development and the factors affecting it(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
149 - 130
حوزه های تخصصی:
Abstract The present study is a qualitative research with a phenomenological approach that has been conducted to identify the dimensions and components of professional development of primary school principals and to develop its framework. The statistical population of the study was the principals of public primary schools in Tehran in the academic year of 2019-2020. In two stages of sampling, samples were selected by quota and then purposive sampling methods. Semi-structured interviews were used to collect data. The interview continued until the data exploration and data collection process reached a theoretical saturation point after interviewing 14 people. Data were analyzed by open and axial coding steps. Two methods of verifying the interviewees and verifying an external expert were used to control the validity. Two methods of verifying the interviewees and verifying an external expert were used to control the validity. To determine the reliability, two methods of reviewing the writings and also the method of recoding were used. The agreement was calculated in the coding homogeneity and the agreement coefficient was 86%. Findings showed that the professional development framework for primary school principals has 3 dimensions, 14 components with 117 indicators Which includes : the content dimension of professional development (with components of general management knowledge, specialized management knowledge, interactive skills, resource management skills, professional skills, personal inclinations, managerial attitude, physical and mental ability and intellectual ability), the dimension of professional development process (with the components of self-development actions and developer relations) and the dimension of organizational requirements (with the components of knowledge acquisition and acquisition of skills, modification of selection and appointment methods of managers, improvement of organizational structure and processes).
مقایسه افشای هیجانی، تحمل آشفتگی و سبک زندگی دانش آموزان تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
119 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه افشای هیجانی، تحمل آشفتگی و سبک زندگی میان دانش آموزان مدارس پسرانه تیزهوش و عادی شهرستان تنکابن است. روش پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پایه های های هفتم، هشتم و نهم مدارس پسرانه تیز هوش و عادی شهرستان تنکابن به تعداد 525 نفر تشکیل دادند. تعداد 120 نفر (60 نفر از دانش آموزان مدارس عادی و 60 نفر از دانش آموزان مدارس تیزهوش) به عنوان حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد خود افشایی هیجانی اسنل (2001)، تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر (2005) و سبک زندگی لعلی و همکاران (2012) استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک و چندمتغیره توسط نرم افزار Spss نسخه 22 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد سطح معناداری بدست آمده برای متغیرهای افشای هیجانی، تحمل آشفتگی و سبک زندگی کمتر از 05/0 می باشد. بنابرین تفاوت معناداری بین نمرات دو گروه دانش آموز تیزهوش و عادی وجود دارد. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که میان افشای هیجانی، تحمل آشفتگی و سبک زندگی دانش آموزان مدارس پسرانه تیزهوش و عادی شهرستان تنکابن تفاوت معنی داری وجود دارد.
شناسایی و اعتباریابی مولفه های مدل مدیریت استعداد آموزگاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی مولفه های مدل مدیریت استعداد آموزگاران در سالِ تحصیلی 97-1396 انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف ،کاربردی و از نظر ماهیت ،توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل تعدادی از خبرگان مرتبط با موضوع بود که به روش نمونه گیری هدفمند جهت انجام مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب گردیدند . ابزار پژوهش دراین مرحله پرسشنامه ی 104گویه ای طراحی شده بر مبنای طیف هفت درجه ای لیکرت(بر اساس شاخصهای مستخرج از ادبیات و پیشینه و متن مصاحبه ها ی انجام شده) بود. در پایان هر راند داده های به دست امده با استفاده از شاخص میانگین رتبه ای و ضریب توافق کندال تحلیل شدند. در راند سوم مقدار به دست آمده برای آماره کندال(507/0) حاکی از اتفاق نظر قابل قبول بین پاسخگویان بود . نتایج تحلیل داد ه ها در پایان مرحله کیفی نشان داد ،مولفه های مدل مدیریت استعداد آموزگاران شامل رشد و توسعه(بهسازی)، شناسایی،به گزینی، جذب، برنامه ریزی استراتژیک و نگهداری می باشد .در بخش کمی جهت برازش مدل از بین 7644 آموزگار مشغول به خدمت در استان لرستان(جامعه اماری)،367 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری تعیین و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.ابزار تحقیق در این مرحله شامل پرسشنامه تدوین شده بر اساس 6 مولفه شناسایی شده و شاخصهای مربوط به هر مولفه بود.داده های بخش کمی (برازش مدل) با استفاده از مدل معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزیی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که براساس متوسط شاخص پایایی ترکیبی(93/0=CR) و متوسط ضرایب آلفای کرونباخ (91/0) که از 70/0 بیشتر می باشند و با توجه به اندازه متوسط واریانس استخراج شده (67/0=AVE) که از 5/0 بزرگتر است، مدل از پایایی همگرا برخوردار بوده و با توجه به این که (AVE< CR)، روایی همگرا نیز برقرار است. با توجه به این که میانگین شاخص ضریب تعیین (1=R 2 )، از 67/0 بیشتر است و هم چنین بر اساس شاخص Q 2 که مقدار متوسط آن (67/0) از 35/0 بیشتر است، چنین استنباط می شود که مدل ساختاری از برازش مناسب برخوردار بوده و قدرت پیش بینی مدل مناسب است و 3. ارزیابی برازش کلی مدل؛ براساس معیار نیکویی برازش (GOF) مقدار محاسبه شده برای این شاخص برابر با 82/0 به دست آمد که از 35/0 بیشتر است، لذا چنین استنباط می شود که مدل کلی از برازش بالایی برخوردار است .
نقش آموزش فناوری اطلاعات بر عملکرد و بهره وری معلّمان در دوران کرونا
حوزه های تخصصی:
بی شک آموزش یکی از مهمترین و موثرترین تدابیر برای بهبود امور سازمان بشمار می رود. از طرفی توسعه منابع انسانی تنها با آموزش های زیاد حاصل نمی شود بلکه باید به صورت برنامه ریزی شده و نظام مند عمل نمود. آموزش یک فرآیند مداوم و همیشگی است و موقت و تمام شدنی نمی باشد. از طرفی با پیشرفت هر روز علم ما در دنیای فناوری اطلاعات زندگی می کنیم که بسیاری از فعالیت های ما وابسته به آن است. با ورود فناوری اطلاعات به آموزش بسیاری از ساختارهای سنتی تغییر کرد و فرآیند یادگیری متحول شد. بخصوص با همه گیری ویروس کرونا آموزش سنتی در کشور به شکل آموزش مجازی درکلیه مقاطع درآمد. اما با نبود زیرساخت و آماده نبودن معلّمان و سازمان آموزش و پرورش برای این امر، تدریس مجازی دچار مشکلات و چالش های فراوانی شده است و بهره وری عملکرد معلّمان بسیار افت کرده است. اما یکی از این چالش ها عدم آموزش معلّمان در حوزه فناوری اطلاعات است. در نتیجه با توجه به اهمیت این موضوع در این مقاله به مرور مفاهیم اصلی در زمینه نقش آموزش فناوری اطلاعات، چالش ها در رابطه با ایجاد بهره وری معلّمان در سازمانی همچون آموزش پرورش پرداخته می شود تا به بینشی کلی از اهمیت و تأثیر این موضوع در سازمان دست یابیم.
نقش رهبری اصیل در عملکرد سازمانی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان ارومیه
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش رهبری اصیل در عملکرد کارکنان آموزش و پرورش شهرستان ارومیه می باشد. این تحقیق از نظر هدف تحقیق کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی تحلیل رگرسیون می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه کارکنان اداره کل آموزش و پرورش شهرستان ارومیه به تعداد 300 نفرتشکیل می دهند.با استفاده از جدول مورگان تعداد 169 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری، پرسشنامه ی رهبری اصیل آوولیو، گاردنر و والیوم (۲۰۰۶)، پرسشنامه ی عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت بود که روایی ظاهری پرسش نامه ها با استناد به نظر متخصصان و پایایی آن ها با استناد به ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای سازمان دادن، خلاصه کردن و تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از مشخصه های آمار توصیفی مانند درصد ها، میانگین و انحراف معیار و در آمار استنباطی با آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون به تجزیه تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد بین رهبری اصیل و عملکرد سازمانی کارکنان در سطح (05/= )رابطه معناداری وجود دارد. لذا با افزایش رهبری اصیل، عملکرد سازمانی کارکنان نیز افزایش می یابد. بنابراین برای بهبود عملکرد کارکنان سازمان باید رهبری اصیل را در تمام سطوح سازمان پیاده کرد و در اجرای هر چه بهتر آن تلاش کرد. پیشنهاد می شود مدیران و رهبران آموزش و پرورش، با کاربست این سبک رهبری و رویکردهای اجرایی مناسب آن، زمینه بهبود عملکرد را در زیردستان فراهم کنند.
تدوین الگوی رضایت شغلی بر اساس توانمندسازی شغلی و شایستگی حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
141 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تدوین الگوی رضایت شغلی بر اساس توانمندسازی شغلی و شایستگی حرفه ای است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را معلمان مدارس متوسطه شهر رشت به تعداد 837 نفر تشکیل دادند. تعداد 263 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رضایت شغلی مینه سوتا، شایستگی حرفه ای ملایی نژاد (1391) و توانمندسازی شغلی اسپریتزر (1995) استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد میان شایستگی حرفه ای معلمان با توانمندسازی و رضایت شغلی آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میان توانمندسازی شغلی معلمان با رضایت شغلی آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. توانمندسازی شغلی در رابطه میان شایستگی حرفه ای معلمان با رضایت شغلی آنها نقش میانجی دارد. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که مؤلفه شایستگی شناختی بیشترین قدرت رابطه را با توانمندسازی و رضایت شغلی داشته است.
بررسی ارتباطِ سکوت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معلمان ابتدایی شهرستان سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
471 - 438
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیّه معلمان ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 950 نفر بود که حجم نمونه از طریق فرمول کوکران برای جامعه مورد نظر 247 نفر برآورد شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه سکوت سازمانی استاندارد 15 سؤالی موریسون و میلیکن و پرسش نامه استاندارد 27 سؤالی رفتار شهروندی سازمانی مارکوزی وزین استفاده شد که پایایی آن ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 847/0 و 967/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 24 و LISREL انجام شد. شاخص های ارزیابی مدل نشان دهنده برازش مطلوب و پذیرش مدل نهایی هستند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سکوت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد و رفتار شهروندی سازمانی از سکوت سازمانی تأثیر می پذیرد. منفی بودن این مقدار هم حاکی از این است که که با کاهش سکوت سازمانی رفتار شهروندی سازمانی افزایش می یابد و با افزایش آن، رفتار شهروندی سازمانی کاهش می یابد. مؤلفه هایی چون نگرش مدیران ارشد و سرپرستان و فرصت های ارتباطی در سکوت سازمانی و سایر مؤلفه های رفتار شهروندی سازمانی به خوبی تبیین کننده متغیر اصلی پژوهش هستند. آزمون فریدمن برای متغیر رفتار شهروندی سازمانی نیز انجام شد که مؤلفه های محافظت از منابع انسانی، نزاکت، جوانمردی، هماهنگی متقابل شخصی، نوع دوستی، وجدان کاری و آداب اجتماعی به ترتیب رتبه های اول تا هفتم را به خود اختصاص دادند.