فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۹۸۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تبیین رابطه مهارت های کوانتومی مدیران باسیاست گذاری و بهسازی نظام تصمیم گیری در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران می باشد. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد استان مازندران (1461 نفر) تشکیل می دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 305 نفر در بخش کمی و تعداد 11 نفر در بخش کیفی جهت بررسی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه استاندارد مهارت های کوانتومی عظیمی و رضوی (1393) و پرسشنامه محقق ساخته سیاست گذاری و بهسازی نظام تصمیم گیری بود که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 864/0، 897/0 و 901/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده ازنظر متخصصان تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS, AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مهارت های کوانتومی مدیران و سیاست گذاری با تصمیم گیری رابطه مثبت و معنی دار می باشد، نقش میانجی سیاست گذاری در ارتباط بین مهارت های کوانتومی مدیران و با تصمیم گیری معنی دار نبود.
طراحی مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد نوآوری سازمانی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد نوآوری سازمانی در اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی و نواحی هفتگانه آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام شد. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و توسعه ای است.
روش شناسی پژوهش : پژوهش، از لحاظ روش، آمیخته(کمّی- کیفی)است و از لحاظ شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان دانشگاهی و متخصصان آموزش و پرورش بودند. نمونه گیری از جامعه آماری هدفمند انجام شد که در آن 20 نفر انتخاب شدند. پس از انجام مطالعات اکتشافی و کتابخانه ای، فهرستی از ابعاد و مؤلفه های متغیرهای تحقیق شناسایی شد. روایی محتوایی به تأیید خبرگان دانشگاهی و متخصصان اداری رسید و در قالب پرسشنامه محقق ساخته طی سه مرحله دلفی پس از تأیید پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ(.899)،(.842)و (947.) در اختیار اعضای دلفی قرار گرفت. داده های حاصل از تحقیق براساس روش های آماری مربوط و با استفاده از نرم افزار (Spss) بررسی و تحلیل شد و ابعاد و مؤلفه های تحقیق ازطریق ضریب توافق کندال به اجماع خبرگان رسید.
یافته ها : طبق یافته های پژوهش ابعاد سرمایه فکری دارای 3 بعد و مولفه های سرمایه فکری 25 مولفه و ابعاد نو آوری سازمانی 6 بعد و مولفه های نو آوری سازمانی 19 مولفه شناسایی شد.
بحث و نتیجه گیری: در پایان پژوهش مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد نوآوری سازمانی متناسب با نظر خبرگان تدوین شد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های نوآوری بنیادین و استراتژیک با تکنیک دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های فاکتورهای مهم نوآوری بنیادین و استراتژیک در شرکت های طرح و ساخت پتروشیمی می باشد. روش پژوهش کیفی و از نوع کاربردی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعه اسنادی و دلفی فازی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 10 نفر از خبرگان و صاحب نظران (اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت) می باشند که به روش هدفمند انتخاب شده و با استفاده از روش دلفی فازی نظرات آنها استخراج گردید. فاکتورهای مهم نوآوری بنیادین و استراتژیک 7 بعد «نوآوری در توسعه و برنامه ریزی نیروی انسانی»، «نوآوری در فرایندهای سازمانی و ساختار سازمانی»، «نوآوری در محصول»، «نوآوری در بازار»، «متولد شدن صنایع جدید»، «قابلیت عملیاتی بودن»، «تکنولوژی های انقلابی» و 45 شاخص شناسایی و تائید شد. جهت اولویت بندی فاکتورهای مؤثر بر نوآوری بنیادین و استراتژیک از ضرایب استاندارد مدل تحلیل عاملی مدل نهایی استفاده شد. مؤلفه تکنولوژی های انقلابی با ضریب استاندارد 93/0 در رتبه اول، مؤلفه نوآوری در بازار با ضریب استاندارد 86/0 در رتبه دوم، مؤلفه نوآوری در توسعه و برنامه ریزی نیروی انسانی با ضریب استاندارد 85/0 در رتبه سوم، مؤلفه متولد شدن صنایع جدید با ضریب استاندارد 83/0 در رتبه چهارم، مؤلفه نوآوری در فرایندهای سازمانی و ساختار سازمانی با ضریب استاندارد 82/0 در رتبه پنجم، مؤلفه نوآوری در محصول با ضریب استاندارد 78/0 در رتبه ششم و در نهایت مؤلفه قابلیت عملیاتی بودن ضریب استاندارد 75/0 در رتبه هفتم قرار گرفت.
طراحی و تبیین الگوی مدیریت ارزش ها در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از پژوهش حاضر، طراحی و تبیین مؤلفه های ارزش سازمانی در آموزش وپرورش استان البرز بود. روش شناسی پژوهش : پژوهش حاضر، بر مبنای هدف، در ذیل پژوهش های کاربردی؛ بر مبنای ماهیت پژوهش، توصیفی- همبستگی است که به روش ترکیبی و طرح مثلث سازی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل مدیران ستادی اداره کل آموزش وپرورش استان البرز و بخش کمی شامل کلیه مدیران و معلمان شاغل در آموزش وپرورش استان البرز بود که در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری ترکیبی (هدفمند و گلوله برفی) 12 نفر به عنوان نمونه آماری و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 362 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی ابزارهای اندازه گیری در بخش کیفی با استفاده از روش توافق کدگذاران و در بخش کمی، از طریق روایی همگرا و روایی واگرا مورد تأیید واقع شد. همچنین؛ پایایی ابزارهای اندازه گیری بر اساس سه معیار ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ(82/.) و پایایی ترکیبی با استفاده از نرم افزار PLS موردبررسی قرار گرفت. برای آزمون سؤال های پژوهش، از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها : نتایج بخش کیفی پژوهش، بیانگر 180مضمون پایه، 3 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر بود. همچنین؛ نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که مؤلفه های اجتماعی و اقتصادی نقش مؤثرتری در تبیین ارزش های سازمانی مدیران و معلمان آموزش وپرورش البرز دارند بحث و نتیجه گیری: این موضوع بیانگر این است که مؤلفه های زمینه ای نسبت به مؤلفه های فرایند ارجحیت دارد و ارزش های سازمانی مدیران و معلمان آموزش وپرورش البرز تحت تأثیر قرار می دهد.
الگوی دانشگاه نسل چهارم در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی الگوی دانشگاه نسل چهارم و ارتقای آن در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بود. این پژوهش با هدف کاربردی و با رویکرد کیفی- موردی انجام یافت. جامعه پژوهشی شامل اساتید و صاحب نظران و مدیران شاخص دانشگاه آزاد اسلامی (مرتبط با واحد علوم و تحقیقات) بوده است که از میان آن ها 9 نفر به عنوان گروه کانونی و 15 نفر به عنوان خبرگان دانشگاهی به روش نمونه گیری نظری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پیمایش مستقیم و مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته گردآوری شدند. روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوا با استفاده از روش کدگذاری استراوس و کوربین در سه سطح باز، محوری و انتخابی بوده که در نرم افزار مکس کیو دا 2020 تحلیل شد. سپس مفاهیم در قالب شرایط علّی، پدیده محوری، راهبردها، شرایط زمینه ای، مداخله گر و پیامدها طبقه بندی به قالب مدل به هم مرتبط شدند. برای اعتبار سنجی (روایی و پایایی) نیز از گروه کانونی استفاده شد. نتایج نشان داد که واحد علوم و تحقیقات تهران با توجه به فاصله بین وضع موجود و مطلوب خود در برخی از شاخص های دانشگاه نسل چهارم نیاز به اقدامات خاصی از جمله توجه به تغییرات زمانه و الزام به نوآوری، همسویی با جهان، توجه به مسائل جامعه، ارتباط با صنعت، گسترش شرکت های دانش بنیان، التزام به برنامه تدوین شده و ... دارد تا بتواند برمبنای الگوی ارایه شده، خود را به دانشگاه نسل چهارم ارتقاء دهد.
ارائه مدلی برای آموزش استاندارد در هنرستان های شهر تهران از بعد مهارت آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : ایجاد فرصت های شغلی، توسعه فعالیت های اقتصادی، کاهش معضل بیکاری و افزایش مهارت های اجتماعی ازجمله عواملی هستند که اهمیت مهارت آموزی و رعایت استانداردهای لازم جهت بهبود کیفیت آموزش های مهارتی را آشکار می سازد، بدین منظور پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای آموزش استاندارد در هنرستان های شهر تهران از بعد مهارت آموزی انجام گردید. روش شناسی پژوهش : این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و به روش آمیخته اکتشافی انجام گردید. در مرحله کیفی ۱۱ نفر از خبرگان در زمینه آموزش استاندارد در هنرستان ها به عنوان نمونه، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده های کیفی به روش مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. در بخش کمی، جامعه آماری را کلیه ی مدیران هنرستان های شهر تهران (۳۲۹ نفر) تشکیل دادند که برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد ۱۷۷ نفر به عنوان نمونه، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع آوری داده های کمی، بر اساس پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ ۹۳% و روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و خبرگان تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS 16 و Smart PLS صورت پذیرفت. یافته ها : تحلیل داده های کیفی منجر به شناسایی ۲۴ شاخص و ۵ مؤلفه گردید، سپس بر مبنای یافته های مرحله کیفی، پرسشنامه کمی طراحی و به جمع آوری داده های کمی پرداخته شد. تجزیه وتحلیل داده های کمی در قالب تحلیل توصیفی داده ها و تحلیل عاملی تأییدی صورت گرفت. از بین ۲۴ گویه، در ۲۳ گویه بار عاملی کم تر از ۰٫۳ وجود نداشت و از روند تحلیل عاملی حذف نگردیدند و به دلیل بار عاملی بزرگ تر از 6,0 نشان داد که «خیلی مطلوب» هستند و ۱ گویه، بار عاملی ۰٫۰۸۳ داشته که به دلیل این که از ۰٫۳ کم تر است، از روند تحلیل حذف گردید. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش پنج مؤلفه: مالی و فیزیکی، منابع انسانی، آموزش و یادگیری، علمی و نوآوری، پرورش جسمی و روحی با شاخص های آن ها، تحت عنوان ابعاد و مؤلفه های مدل آموزش استاندارد در هنرستان های شهر تهران از بعد مهارت آموزی مشخص گردید.
شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : اداره نظام های آموزشی در اواخر قرن بیستم دچار تحولی اساسی شد و عواملی مانند پیشرفت های فناوری اطلاعات، اقتصاد دانش بنیان و جهانی شدن باعث شدند که گرایش به الگو ی مطلوب اداره سازمان، شدت بیشتری پیدا کند. حکمرانی خوب یکی از این رهیافت هاست که تصور می شود راه حل مناسبی برای حل مسائل پیچیده سازمان های آموزشی قرن بیست و یکم می باشد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابل، که از روش های رایج در آینده پژوهی است، بود.
روش شناسی پژوهش : جامعه پژوهش اندیشمندان و خبرگان حوزه تعلیم و تربیت بودند که به شیوه هدفمند و با استفاده از الگوی موارد مطلوب، 21 نفر برای مشارکت در پژوهش انتخاب شدند. در این فرایند براساس مطالعات پیشین ملی و بین المللی، پیشران های حکمرانی خوب در قالب 6 حوزه اصلی و 30 عامل استخراج و با استفاده از تکنیک دلفی، به 18عامل به نام پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش تلخیص شدند. براساس لیست خروجی دلفی، ماتریس نهایی اثرات متقابل تشکیل گردید و پس از نمره دهی مجدد مشارکت کنندگان، با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها : بر اساس نتایج پژوهش، نحوه چینش پراکندگی متغیرها در نمودار تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، نشان دهنده ناپایداری نظام آموزشی جهت تحقق حکمرانی خوب است. نتایج پژوهش نشان داد که اعتماد اجتماعی کلیدی ترین عامل ایجاد حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران است. هم چنین براساس نتایج، هشت عامل اعتماد اجتماعی، قوانین شفاف، پایبندی به قواعد دموکراتیک، مدیریت فناوری اطلاعات، مشارکت جمعی، نظارت ذینفعان بر مدارس، نفوذ شبکه های مجازی و اعطای حق انتخاب به ذی نفعان، به نام پیشران های کلیدی حکمرانی خوب در آموزش و پرورش معرفی شدند.
بحث و نتیجه گیری: عوامل هشتگانه در اثرات مستقیم و اثرات غیر مستقیم دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری بودند. به عبارتی با ایجاد و استفاده بهینه از این عوامل، می توان امیدوار بود حکمرانی خوب در آموزش و پرورش اجرا و نهادینه شود.
آسیب شناسی آموزش تفکرانتقادی در نظام آموزشی ایران/با دیدگاه مدرسه زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر انتقادی از اساسی ترین موضوعات مدرسه زندگی وآراء دیویی است. پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی آموزش تفکر انتقادی در نظام آموزشی ایران انجام شده .یک پژوهش پیمایشی است وجامعه آماری 6400 نفر مدیران ،مشاورین،معاونین ومعلمان منطقه سه تهران می باشد.که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 140 نفر انتخاب شدند در دو گروه 70نفر خانم وآقا. ابزار اندازه گیری این پژوهش ، آزمون استاندارد تفکر انتقادی واتسون -گلیرز است که توانایی تفکرانتقادی را از طریق 80 پرسش در پنج مولفه مهارت استنباط ، شناسایی مفروضات استنتاج ،تعبیر و تفسیر و ارز شیابی اندازه گیری میکند. داده ها ی پرسشنامه با استفاده از برنامه22 SPssمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتندبجز در مهارت تفسیر که در آقایان در سطح خطای5%، با اختلاف 8 درصد بیشتر از خانمها بود در چهار مهارت دیگرخانمها نمره بیشتری کسب نمودند 5 اختلاف دو گروه در استنباط 8/27درصد ، در شناسایی مفروضات 1/25 درصد ، در استنتاج5 /33 درصدودر ارزشیابی 14/4 درصد بدست آمد ولی در مجموع نمره تفکر انتقادی قابل قبول ودر سطح بالایی نیست و نشان از کمرنگ بودن این امرمهم در نظام آموزشی است.
Modeling The Structural Relationship between Work Engagement, Job Motivational Potential, and Type of Organizational Structure in Bashagard Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۰, Issue ۱, Spring ۲۰۲۲
121 - 139
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی درگیری کاری معلمان بر اساس ساختار سازمانی با نقش میانجی پتانسیل انگیزشی شغلی در مدارس بشاگرد بود. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس بشاگرد (322) بود. 175 نفر از معلمان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش و بررسی های تحقیق را تکمیل و برند. ابزار تحقیق شامل انواع ساختار سازمانی ترک زاده و محترم (2013)، نتیجه بالقوه انگیزش شغلی واگنر (1996) و درگیری کاری شاوفلی و باکرز (2003) بود که پس از ارزیابی پایایی و روایی آن را توزیع و جمع آوری کرد. نتایج نشان داد که ساختار سازمانی توانمندساز با نقش میانجی پتانسیل انگیزشی شغلی پیش بینی کننده مثبت و معنادار درگیری شغلی معلمان است. ولی، ساختار سازمانی مانع، پتان انگیزشی شغلی و درگیری کاری معلمان را پیش بینی نمی کند. علاوه بر این، از نظر معلمان، نوع ساختار غالب در مدارس بشاگرد مانع است. همچنین پتانسیل انگیزشی شغلی و درگیری کاری مدارس بشاگرد در حد متوسط است. این پژوهش به سیستم های آموزشی آموزشی می کند تا با بهبود ساختار سازمانی توانمند در مدارس و نتایج در نتیجه ایجاد بسترهای انگیزشی بیشتر در بین آنها، زمینه توسعه کار معلمان را فراهم کند. در نتیجه بهبود عملکرد مدارس در سطح کلان مطرح می شود. نوع ساختار غالب در مدارس بشاگرد مانع است. همچنین پتانسیل انگیزشی شغلی و درگیری کاری مدارس بشاگرد در حد متوسط است. این پژوهش به سیستم های آموزشی آموزشی کمک می کند تا با بهبود ساختار سازمانی توانمند در مدارس و نتایج در نتیجه ایجاد بسترهای انگیزشی بیشتر در بین آنها، زمینه توسعه کار معلمان را فراهم کنند. در نتیجه بهبود عملکرد مدارس در سطح کلان مطرح می شود. نوع ساختار غالب در مدارس بشاگرد مانع است. همچنین پتانسیل انگیزشی شغلی و درگیری کاری مدارس بشاگرد در حد متوسط است. نتایج این پژوهش به مدیران نظام آموزشی کمک می کند تا با بهبود ساختار سازمانی توانمند در مدارس و در نتیجه ایجاد بسترهای انگیزشی بیشتر در بین آنها، زمینه توسعه مشارکت کاری معلمان را فراهم کنند. در نتیجه بهبود عملکرد مدارس در سطح کلان مطرح می شود. زمینه را برای توسعه مشارکت کاری معلمان فراهم می کند. در نتیجه بهبود عملکرد مدارس در سطح کلان مطرح می شود. زمینه را برای توسعه مشارکت کاری معلمان ارائه می کند. در نتیجه بهبود عملکرد مدارس در سطح کلان مطرح می شود.
الگویی برای آسیب شناسی برنامه ریزی آموزشی با رویکرد توسعه منطقه ای(مطالعه موردی: مناطق چهار گانه آموزش و پرورش شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای آسیب شناسی برنامه ریزی آموزشی با رویکرد توسعه منطقه ای ( مطالعه موردی مناطق چهار گانه آموزش و پرورش شهر شیراز) انجام گرفت. روش شناسی پژوهش . این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، با رویکرد کیفی – کمی ( آمیخته ) انجام گرفته است.جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از افراد خبره در حوزه برنامه ریزی توسعه منطقه ای و برنامه ریزی آموزشی و در بخش کمی شامل تمامی مدیران و کارکنان نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر شیراز به تعداد 1600 نفر بودند. روش نمونه گیری در بخش کیفی، روش هدفمند و در بخش کمی، روش تصادفی ساده بود. حجم نمونه در بخش کیفی با توجه به اصل اشباع داده ها ، 15 نفر و در بخش کمی براساس جدول کرجسی و مورگان 310 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته بر مبنای مقیاس پنج گزینه ای لیکرت بود. روایی صوری پرسش نامه از طریق اجرای آزمایشی و روایی محتوایی از طریق قضاوت خبرگان به تایید رسید. پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. یافته ها : برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از کد گذاری باز ، کد گذاری محوری و کدگذاری انتخابی و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی ، تحلیل عاملی تاییدی و t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 6 بعد و13 مولفه و57 شاخص منجر شد. مدلی شش بعدی به منظور آسیب شناسی برنامه ریزی آموزشی با رویکرد توسعه منطقه ای ارائه شد و درجه تناسب آن با اطمینان 95 درصد از نظر متخصصین مورد تایید قرار گرفت.
شناسایی انتظارات غیرحرفه ای مدیران از نومعلمان در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از این پژوهش شناسایی انتظارات غیرحرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تاثیر آنها بر نومعلمان فارغ التحصیل از دانشگاه فرهنگیان بود.
روش شناسی پژوهش : این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام شد. نمونه پژوهشی که به روش گلوله برفی انتخاب و تا مرز اشباع اطلاعاتی، در این پژوهش مشارکت داشتند، تعداد 25 نفر از نومعلمان ورودی سال 1391 دانشگاه فرهنگیان بودند. این نومعلمان که در نواحی چهارگانه تبادکان، طرقبه و شاندیز، رضویه و احمدآباد و نیز زیرنظر اداره کل آموزش و پرورش شهرستان مشهد مشغول به خدمت بودند، درمعرض مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. داده های حاصل از بازخوانی مصاحبه ها با استفاده از روش استراووس و کوربین، تجزیه و تحلیل و کدگذاری شدند. همچنین جهت تامین اعتبار پژوهش از معیارهای چهارگانه لینکلن و گابا استفاده شد.
یافته ها : یافته های حاصله به شناسایی هشت مقوله کلی به عنوان انتظارات غیرحرفه ای پرتکرار مدیران از نومعلمان درمدارس ابتدایی منتهی شد که احساسات نامطلوب متعددی را در نومعلمان ایجاد و عملکرد حرفه ای آنها را تحت تاثیر قرار می داد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی یافته ها بیانگر تاثیر سه عامل یعنی "ضعف دانش و مهارت های مدیران مدارس ابتدایی"، "فشارهای ناشی از کمبود بودجه مدارس" و "ضعف استقلال آموزشی مدیران" بود که در تعامل با نومعلمان مدارس ابتدایی منجر به بیان مستقیم یا غیرمستقیم انتظاراتی غیرحرفه ای توسط آنها شده بود.
شناسایی آسیب ها و تهدیدهای موثر بر مدیریت علم دانشگاه (مورد مطالعه دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : امروزه واژه تولید علم در ادبیات کشور جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. هدف از تحقیق حاضر شناسایی آسیب ها و تهدیدهای موثر برمدیریت علم دانشگاه بود.
روش شناسی پژوهش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی و از نظر ماهیت داده ها "آمیخته" از نوع اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی از تعداد 17 نفر از اعضاء هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی از طریق نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی تا مرز اشباع نظری مطالعه به عمل آمده و داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. برای روایی بخش کیفی از مثلث سازی منابع داده ها برای غلبه بر سوگیریهای ذاتی ناشی از به کار گرفتن یک منبع در مطالعات استفاده شد. برای تعیین پایایی، روش پایایی توافق میان دو کدگذار به کارگرفته شد و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی انجام شد. در بخش کمی ابزار پژوهش پرسشنامه بودکه از تعداد 514 نفر از اساتید و اعضاء هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری خوشه ای مطالعه به عمل آمد. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا (نظر اعضای مصاحبه شونده و صاحب نظران) و روایی سازه (با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی) انجام شد. بعد کمی با استفاده از نرم افزار Smart PLS و در قالب روش مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی) انجام شده است.
یافته ها : نتایج مطالعه کیفی نشان داد شاخص های؛ سیاست های ساختاری و مدیریتی، محیط آموزشی، محیط ارتباطی، محیط حقوقی و محیط فکری و انگیزشی جز ابعاد و نشانگرهای مربوط به بعد شناخت آسیب ها و شاخص های؛ شرایط زمینه ای (محیط نزدیک) و شرایط مداخله گرها (محیط دور) جز ابعاد و نشانگرهای مربوط به بعد شناخت تهدیدها می باشند.
بحث و نتیجه گیری: آسیب ها و تهدیدهای داخلی تولید علم قابلیت تحلیل و پیش بینی بیشتری نسبت به تهدیدات خارجی دارند و برای مدیریت علم ابتدا می بایست این آسیب ها مورد توجه قرار گیرند.
طراحی مدلی برای ارتقای برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان بر اساس سبک زندگی ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از پژوهش حاضر طراحی مدلی برای ارتقای برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان براساس سبک زندگی ایرانی اسلامی است. روش شناسی پژوهش : پژوهش از نوع کیفی با روش تحلیل مضمون است. برای طراحی مدل از روش داده بنیاد بر اساس رویکرد استراوس و کوربین استفاده شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان و شامل همه ی اعضای هیأت علمی رشته فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بود. از مصاحبه عمیق به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد که برای دستیابی به هدف پژوهش خبرگان به صورت هدفمند انتخاب گردیدند و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت لذا تعداد 14 نفر در مصاحبه شرکت نمودند. از مصاحبه های صورت گرفته متون متناسب با موضوع پژوهش استخراج شدند و به صورت کدگذاری باز مورد کدگذاری قرار گرفتند سپس مفاهیم به صورت محوری کدگذاری گردید در ادامه با کدگذاری گزینشی الگوی برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان طراحی شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که سبک زندگی اسلامی ایرانی شامل ابعاد اخلاقی- اجتماعی، اقتصادی، تربیتی و خانوادگی می باشد. همچنین بررسی مدل نشان داد که «مدیریت مشارکتی برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان، کنترل و نظارت و ارزیابی برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان» به عنوان مقوله محوری بر مبنای شرایط علی و از طریق راهبردها محقق می شود و منجر به تحقق پیامدهای "مشارکت اولیای دانش آموزان، ارتقای فعالیت های آموزش و پرورش و گسترش ارتباط دو کانون خانه و مدرسه" می گردد. بحث و نتیجه گیری: نتایج بیانگر اتخاذ سیاست های انجمن اولیا و مربیان و استقرار نظام توانمندساز راهبرد ها و تعاملات رفتارها و فعالیتهای هدف داری هستند که در پاسخ به مقوله محوری و تحت تاثیر شرایط مداخله گر، اتخاذ می شوند. این راهبردها عبارتند از: اتخاذ سیاست های انجمن اولیا و مربیان، برقراری عدالت در آموزش و استقرار نظام توانمندسازی.
شناسایی ابعاد مهارت های رهبران آموزشی مدارس: مطالعه ای آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: در قرن بیست و یکم، توسعه ی مهارت های رهبری مدارس از بزرگ ترین و مهم ترین جنبه های حیات مدرسه در تعالی مدرسه و توسعه دستاوردهای فراگیران آن، از الزامات است. از این لحاظ ارتقای کیفی و ایجاد تحولات بنیادین در مدارس، نه تنها به کیفیت و صلاحیت های مدیریتی و تخصّصی مدیران بستگی دارد، بلکه به میزان بسیار زیادی نیز متاثر از مهارت های رهبری آن ها نیز هست. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین ابعاد مهارت های رهبران آموزشی در مدارس است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر، با روش آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاهی دارای دستاورد علمی در حوزه رهبری و مدیریت آموزشی؛ و در بخش کمّی، تعداد 200 نفر از مدیران با سابقه مدارس متوسطه شهرستان گرمسار در سال تحصیلی 99-98 بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی از نوع گلوله برفی و حجم نمونه با اشباع نظری، 15 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی، پرسشنامه ساختارمند بود که اعتبار آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (82/0) تائید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از روش های کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمّی با استفاده از آزمون فریدمن انجام شد.
یافته ها: از میان ابعاد مهارت های رهبران آموزشی، مهارت های بین فردی بترتیب دارای بیشترین اولویت و مهارت های فردی و رفتاری، سازمانی و حرفه ای-تخصصی به ترتیب در رتبه های بعدی طبقه بندی شدند. در نهایت، توجه به ابعاد مهارت های رهبری آموزشی و اولویت آن ها در انتخاب، انتصاب و حتی ارزیابی عملکرد، همچنین تدوین برنامه ها و محتوای آموزشی مرتبط با پودمان های مهارت افزایی رهبران مدارس، پیشنهاد گردید.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد در میان ابعاد مهارت های رهبران آموزشی در مدارس، نقش مهارت های بین فردی رهبران آموزشی از طریق ایجاد تغییر، کارآفرینی، جلب مشارکت، مدیریت و اجرای سیاست ها، به بهترین وجه می تواند منجر به ایجاد تغییرات مطلوب بر عوامل کلیدی اثرگذار بر فرایندهای یاددهی و یادگیری در بافت نظام آموزشی از طریق اثر بر عواملی چون انگیزه های بیرونی معلمان، جو حاکم بر مدرسه و خودکارآمدی و مثبت اندیشی کادر آموزشی در مدرسه عمل کند.
نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در رابطه بین جهت گیری هدف تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر اقلید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در رابطه بین جهت گیری هدف تحصیلی و فرسودگی تحصیلی است. روش پژوهش از نظر هدف ،کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه ی دانش آموزان متوسطه دوم شهر اقلید بوده است. برای تعیین حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای 120 دانش آموز انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل 3 پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو(2013) ، فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(1997)، جهت گیری هدف (AGQ) الیوت و مک گریگور(2003) بود که روایی و پایایی ابزار مورد تایید قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون ساده خطی و رگرسیون سلسله مراتبی حاکی از آن بود که: فرسودگی تحصیلی توسط جهت گیری هدف تحصیلی در جهت معکوس قابل پیش بینی است؛ فرسودگی تحصیلی توسط درگیری هدف تحصیلی در جهت معکوس قابل پیش بینی است؛ درگیری تحصیلی توسط جهت گیری هدف تحصیلی در جهت مستقیم قابل پیش بینی است؛ نقش واسطه گری معنی دار درگیری تحصیلی در رابطه بین جهت گیری هدف تحصیلی و فرسودگی تحصیلی مورد تایید قرار گرفت.
Qualitative Meta-analysis of Environmental Characteristics Affecting Children's Creativity in Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلاقیت به یکی از موضوعات داغ در زمینه رشد کودکان تبدیل شده و در مطالعات روانشناسی و طراحی محیطی ویژه ویژه یافته شده است. تحقیقات بر روی محیط کودک بر رشد خلاقیت او وجود دارد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین خلاق و محیط آموزشی کودکان 2 تا 10 ساله و شناسایی و تبیین مولفه های محیطی برای خلاقیت با محیطی است که بر اساس ساختار جسمی و روانی کودک و نیاز به استفاده از محیط معماری است. است. پژوهش کیفی حاضر با استفاده از روش اکتشافی و تحلیل کیفی، تغییرات اساسی در تحقیقات مربوط به رابطه محیط و خلاقیت کودکان را شناسایی کرده و سعی کرده است با استدلال منطقی به بررسی و جمع بندی روابط بین آنها بپردازد. از آنجایی که نتایج این پژوهش بر اساس تحلیل تحلیلی بر اساس نظریه ها و نتایج تحقیقات قبلی است، می توان آن را یک فراتحلیل کیفی تلقی کرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که محیط با ویژگی هایی مانند جامعه پذیری، احساس فضا، حس پذیری، تنوع و پیچیدگی، امنیت، حرکت، خوانایی و ارتباط با طبیعت در افزایش خلاقیت کودکان خلاق است. همچنین اگر محیط آموزشی به گونه ای طراحی شود که اصول روانشناسی محیطی مرتبط با وضعیت جسمی و روانی کودک رعایت شود.
تلویحات تربیت هنری مبتنی بر حکمت اشراق در برنامه ریزی و مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهشهای انجام شده در دهه های اخیر تلاش شده تا به نسبت میان هنر و تربیت از زوایای گوناگون پرداخته شود و مبانی نظری و عملی آن، مورد واکاوی و مداقه قرار گیرد. زیب ایی شناسی و فلسفه هن ر، هرچند ب رآم ده از روی کردهای جدی د هستند، ام ا پرسش از زیب ایی و هن ر، از دیرب از اندیشه آدمی را به خ ود مشغ ول داشته است. حکمت اشراق با بهره گیری از مبانی حکمت اسلامی، مبانی عرفانی و اشراقی و نیز نظریات حکمای ایران باستان و احیای حکمت خالده، حاوی مضامین و اندیشه های حکمی بوده و می تواند مبنای مناسبی برای واکاوی اندیشه ها و مفاهیم حکمی موجود در هنر ایرانی قلمداد گردد. از آنجا که یکی از ساحت های مهم تربیتی، ساحت هنری و زیبایی شناسانه می باشد، بر همین اساس این پژوهش تلاشی است در راستای واکاوی و فهم تربیت هنری بر اساس فلسفه ای ایرانی و استخراج تلویحات آن در تعلیم و تربیت به ویژه در برنامه ریزی و مدیریت آموزشی. روش انجام این پژوهش تحلیل محتوای رابطه ای می باشد. پارادایم پژوهش، کیفی و طرح تحقیق، غیر پیدایشی است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، متون فارسی و ترجمه های انجام شده از متون عربی منسوب به شیخ اشراق مرتبط با هنر و زیبایی شناسی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. روش گردآوری داده ها اسنادی است؛ بدین معنا که ضمن مراجعه به متون و نوشته های منسوب به شیخ اشراق، داده های مورد نظر استخراج و با استفاده از روش تحلیل محتوای رابطه ای، تجزیه و تحلیل شدند. سرانجام با استفاده از روش مقایسه مستمر داده ها، مقوله های تربیت هنری از دیدگاه حکمت اشراق استنتاج شد. نتایج نشان می دهد که تربیت هنری مبتنی بر حکمت اشراق، حاوی تلویحاتی در ابعاد گوناگون برنامه ریزی و مدیریت آموزشی است.
مدل تاب آوری مدیران مدارس ابتدایی: پژوهشی کیفی بر اساس دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل تاب آوری مدیران مدارس ابتدایی بود. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از رویکرد زمینه ای انجام شد. با روش نمونه گیری هدفمند، 12 متخصص روانشناسی تربیتی و مدیریت آموزشی بررسی شدند و داده ها تا رسیدن به اشباع نظری با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شد. از نرم افزار MAXQDA2018 برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردید. 180 کد اولیه در کدگذاری باز به دست آمد که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 20 دسته موضوعی قرار داده شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی، تاب آوری مدیران مدارس ابتدایی به عنوان متغیر مرکزی یا مقوله اصلی شناخته شد. مدل تاب آوری مدیران مدارس ابتدایی می تواند نقشه مفهومی ارزشمندی برای هدایت دامنه وسیعی از خدمات نظام آموزشی باشد. در کوشش هایی که برای کمک به مدیران مدارس ابتدایی برای مقابله و سازگاری در طول شرایط سخت و بحران ها صورت می گیرد. یک دیدگاه نظام مند درباره تاب آوری بسیار حائز اهمیت است.
تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت آموزش در سازمان با استفاده از روش SWOT (رویکردی تربیت گرایانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت آموزش در سازمان های آموزشی با تاکید بر رویکرد تربیت گرایانه انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی در قالب روش سوات (SWOT) بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مقالات و تحقیقات نزدیک به این موضوع با تاکید بر منابع محتوایی 5 سال اخیر بوده است که توسط بانک های اطلاعاتی نمایه شده است. ابزار مورد استفاده، چک لیست محقق ساخته عوامل مؤثر بر مدیریت آموزش بود. با استفاده از آمار توصیفی به ارائه جدول های مربوط به عوامل مؤثر بر مدیریت آموزش در سازمان های آموزشی در دو دسته عوامل بیرونی و درونی و همچنین تحلیل عوامل استراتژیک (SFAS) پرداخته شد. یافته های این مطالعه نشان داد عدم توجه به خلاقیت، نوآوری و رشد فکری فراگیران، حضور اساتید، مربیان و معلمان ناآشنا با مباحث تعلیم و تربیت، عدم شکوفایی استعدادهای فراگیران در محیط آموزشی، تاکید بیشتر بر دروس نظری و تکالیف پرحجم و عدم انگیزه دهی و حرکت بخشی به فراگیران از موانع و عوامل اصلی در مدیریت آموزش در سازمان می باشند. لذا برای برنامه ریزی و کاهش اثرات نامطلوب این عوامل می توان از راهکارهایی نظیر استفاده از فناوری های جدید در آموزش، افزایش کیفیت برنامه ها و خدمات پشتیبانی، تجهیزات و فضای آموزشی، افزایش کیفیت سطح علمی اساتید، مربیان، معلمان و فراگیران، آسیب شناسی مستمر آموزشی و متناسب بودن نسبت اساتید، مربیان و معلمان به فراگیران استفاده نمود.
تبیین رابطه هوش عاطفی و خود مدیریتی با نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه هوش عاطفی و خود مدیریتی با نوآوری سازمانی کارکنان شبکه بهداشت شهرستان تنکابن انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان شبکه بهداشت شهرستان تنکابن به تعداد 181 نفر تشکیل دادند. به همین منظورتعداد 123 نفر از کارکنان اداره مذکور به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. در این پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد هوش عاطفی نواکا و آهایوزو (2009)، مهارت های خود مدیریتی مانز و همکاران (2000) و نوآوری سازمانی آمید و همکاران (2002) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها براساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران، صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها با روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای هوش عاطفی 92/0، مهارت های خود مدیریتی 95/0 و نوآوری سازمانی 96/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. بدین صورت جهت آزمون فرضیه های تحقیق، ابتدا ازآزمون کولموگروف اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع داده ها و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری اسمارت پی.آل. اس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بوده و حاکی از آن است که هوش عاطفی و خودمدیریتی به صورت مستقیم با نوآوری سازمانی کارکنان رابطه داشته اند. نتایج پژوهش نیز نشان داد که مؤلفه های آگاهی اجتماعی و پاداش دارای بیشترین میزان همبستگی با نوآوری سازمانی بوده اند.