فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱٬۹۸۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات که تولید علم در هر 5 سال دو برابر علوم گذشته میشود، راهبرد عدم تمرکز در مدیریت سازمانهای آموزشی بهخصوص آموزش عالی و آموزش پزشکی، که بدنه آن از نخبگان جامعه تشکیل شده، ضروری است. از لوازم موفقیت مدیریت غیرمتمرکز، تقویت مکانیزمهای خودگردانی در اجزای سیستم نظام آموزشی مانند سیستم برنامهریزی درسی است. رویکرد خودگردانی برنامه درسی، نگاهی پویا و زنده به مجموعه برنامه درسی است که ضمن تلاش برای بالندگی محتوای آموزشی، درصدد بازنگری مجدد به عملکرد گذشته خویش است. یکی از مشکلات مهم نظام آموزش دانشگاهی، کهنگی و عدم انطباق سرفصل دروس با نیازهای فعلی جامعه است. وزارتخانههای «علوم، تحقیقات و فناوری» و «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» تلاشهای گستردهای برای تحقق سیاستهای برنامه توسعه چهارم در خصوص تمرکززدایی کردهاند. اگرچه موضوع آموزش در دو وزارتخانه از نظر ماهیت تفاوتهایی دارد، ولی از نظر سطح تخصص مباحث علمی و دانشگاهی، دارای همپوشانی زیادی است. هدف این مطالعه، تحلیل محتوای یکی از آییننامههای مهم وزارت «علوم، تحقیقات و فناوری» در راستای سیاست تمرکززدایی در برنامههای درسی بود.
نتیجهگیری: نتایج بیانگر مواردی از عدم انسجام بین مواد آییننامه و عدم انطباق این مواد با اهداف، سیاستها و راهکارهای اجرایی مندرج در آن است.
تجارب زنان مدیر از رهبری در آموزش عالی؛ یک مطالعه کیفی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش «بررسی تجارب زنان مدیر از رهبری در آموزش عالی ایران» است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی از نوع پدیده شناسی (فنومنولوژی) توصیفی استفاده گردیده است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان دارای رتبه دانشگاهی بوده است که دارای سِمت های مهم دانشگاهی در سطح استان اصفهان بوده اند. نمـونه گیری به روش مبتنی بر هدف و با استفاده از روش گلوله برفی از افراد مهم آغاز شده و تا پایان اشباع اطلاعات ادامه یافت. در پایان تعداد مشارکت کنندگان به 8 نفر رسید. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و ضبط به وسیله دستگاه MP3 انجام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش 7 مرحله ای کلایزی استفاده شد. یافته های به دست آمده شامل عوامل و موانع موفقیت زنان مدیر در دانشگاه بود که موانع موفقیت در 3 مؤلفه اصلی و 8 زیرمؤلفه قرار گرفت که عبارت بودند از عوامل اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل فردی، لازم به ذکر است که هر کدام از این 8 زیرمؤلفه خود زیرمؤلفه های دیگری داشت که در کل 61 مؤلفه را تشکیل می دادند، همچنین عوامل موفقیت در 7 مؤلفه اصلی و 19 زیرمؤلفه دسته بندی شدند که عبارت بودند از نگرش مثبت اطرافیان، ویژگیهای شخصیتی زنان، نگرش های فردی زنان، نگرش های جامعه، مهارتهای مدیریت و رهبری، عوامل خانوادگی والدین و محیط دانشگاهی و آزاد، هر کدام از این 18 زیرمؤلفه خوددارای زیرمؤلفه های دیگری بودند که در مجموع می توان به 191 مؤلفه اشاره کرد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که زنان در آموزش عالی ایران با وجود موانع متعددی که در سر راهشان قرار گرفته به ارتقای مهارتهای مدیریت و رهبری پرداخته و جایگاه خود را به عنوان مدیر موفق تثبیت کرده اند. آنان توانسته اند دیدگاه منفی جامعه را به سوی نگرش های مثبت تری نسبت به زنان سوق دهند.
رابطه دانش مدیریتی مدیران با اثربخشی و سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه دانش مدیریتی مدیران با اثربخشی و سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهر مشهد پرداخته است. برای انجام این امر دو نمونه از دو جامعه مستقل از یکدیگر مدنظر قرار گرفته اند. در این پژوهش برای سنجش میزان دانش مدیریتی مدیران، 40 مورد نمونه از بین جامعه مربوط به مدیران مدارس و برای سنجش میزان اثربخشی و سلامت سازمانی مدارس 200 مورد نمونه از بین جامعه مربوط به دبیران مورد مطالعه قرار گرفتند. در تحقیق حاضر که با روش پیمایشی انجام گرفته است برای سنجش هر کدام از متغیرهای فوق از سه پرسشنامه جداگانه استفاده شده است. نتایج به دست آمده گویای این امر است که رابطه ای معنادار بین دانش مدیریتی مدیران با اثربخشی و سلامت سازمانی مدارس وجود ندارد.
بررسی تاثیر سبک های مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) بر خلاقیت دبیران (مطالعه موردی: دبیرستانهای شهر سنندج)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) با خلاقیت دبیران دبیرستانهای دولتی شهر سنندج صورت گرفته است، این پژوهش از نوع پیمایشی- همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کلیه دبیران مدارس متوسطه شهر سنندج که در سال تحصیلی87-86 به خدمت اشتغال داشته اند، است. با نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس فرمول کوکران 275 نفر از دبیران به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند. از دو ابزار مقیاس افتراق مفهومی مدیریت و پرسشنامه خلاقیت دبیران برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها با استفاده از روش تحلیل آماری و آلفای کرونباخ به دست آمد. پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مشخص شد که رابطه مثبت معنی داری بین سبکهای مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) و خلاقیت دبیران وجود دارد و هرچه مقدار رفتارهای مشارکتی بیشتر باشد این رابطه نیز افزایش می یابد. مقدار بتای به دست آمده میان ابعاد مدیریت (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) و خلاقیت دبیران نشانگر آن است که هرچه نظارت توسط خود دبیران انجام شود، مدیران از ارتباطات دوطرفه و باز، رابطه دوستانه و صمیمی و تفویض اختیار به دبیران استفاده کنند میزان خلاقیت نیز افزایش می یابد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معنی داری بین دو گروه مدیران زن و مرد در سبک مدیریت آنها وجود دارد یعنی دبیران زن نسبت به دبیران مرد بیشتر از سبک مدیریت مشارکتی برخوردارند.
محیط فراگیر یادگیری- پسند: موردی از نوآوری آموزشی و کاربرد آن در تحقق هدف های ""آموزش برای همه
بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران و کارآیی آنها از دیدگاه مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین مهارت های ارتباطی مدیران و کارآیی آن ها از دیدگاه مدیران مدارس متوسطه ی شهر شیراز بوده است. متغیر پیش بین مهارت های ارتباطی مدیران با سه بعد فردی، گروهی و سازمانی و متغیر ملاک، کارآیی مدیران است. تعداد 130 نفر از مدیران دبیرستان های دولتی شهر شیراز در سال تحصیلی 87- 86 به شیوه ی نمونه گیری تصادفی سهمیه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده ی این پژوهش، دو پرسش نامه ی مهارت های ارتباطی و کارایی مدیران بود. یافته ها نشان داد که بر اساس ادراکات مدیران، ْ بین مهارت های ارتباطی مدیران و کارآیی آن ها رابطه ی معنا دار وجود دارد. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که بعد فردی مهارت های ارتباطی از نظر مدیران قدرت پیش بینی کنندگی کارایی مدیران را دارد (250/0P ≤ و 30/0B =) ؛ ولی دو بعد مهارت های گروهی و سازمانی نمی تواند کارایی مدیران را پیش بینی کند. هم چنین مقایسه ی میانگین نمرات مدیران زن و مرد در زمینه ی مهارت های ارتباطی و کارایی نشان داد، مدیران زن مهارت های ارتباطی و کارایی بیش تری نسبت به مدیران مرد دارند.
تدوین و اولویت بندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره ابتدایی شهر تبریز
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین و اولویت بندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره ابتدایی مدارس دولتی شهر تبریز است. برای تحقق این هدف ابتدا پیشینه و مبانی نظری در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و پس از استخراج 6 مولفه اصلی و 40 زیر مولفه از چند تن از اساتید و کارشناسان خواسته شد تا در مورد آنها نظر بدهند. سپس پرسشنامه ای تدوین شد و بعد از تصویب نهایی، به نمونه آماری پژوهش که شامل 80 نفر از مدیران مدارس ابتدایی دولتی شهر تبریز بود ارایه شد و از آنها خواسته شد ابتدا مولفه ها را اولویت بندی کرده، و سپس برای بررسی وضعیت استانداردهای تدوین شده در حال حاضر به پرسشنامه ای حاوی 40 سوال پاسخ دهند. روایی پرسشنامه توسط سه نفر از اساتید تایید گردید و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کورنباخ محاسبه شده که برابر 0.91 است. داده های حاصل با استفاده از روشهای آماری نظیر: تحلیل فراوانی، میانگین، انحراف معیار و آزمون آماری t و از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان می دهد که اولویت بندی مولفه های اصلی استانداردها از دیدگاه جامعه آماری به ترتیب بدین شرح است: 1) اخلاق و ارزشها، 2) وظایف، 3) ویژگی ها، 4) مهارت ها، 5) نقش ها، 6) حصول نتیجه. البته در اولویت بندی زیر مولفه ها بین اولویت های برتر از دید مدیران با آنچه که در عمل ملاحظه می شود تفاوتهایی وجود دارد که به تفصیل در متن تحقیق بررسی شده است.
بررسی رابطه بین رهبری مشترک و کار گروهی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین رهبری مشترک و کار گروهی از دیدگاه اعضاء هیات علمی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش انجام پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی آماری تمامی اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 87- 1386 بود. پس از برآورد آماری و مشخص شدن حجم نمونه ی 80 نفر از اعضای هیات علمی با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. برای گردآوری داده های مورد نیاز از دو پرسشنامه ی رهبری مشترک کنو و ویتانن (2008) و کار گروهی انیل (1998) بهره گرفته شد. هر دو پرسشنامه از روایی محتوایی برخوردار بودند و میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه ها به ترتیب 87 درصد و 92 درصد بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری t تک متغیره، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میانگین پاسخ به مؤلفه های رهبری مشترک از 91/1 تا 38/2 نوسان داشته است و میانگین نمره های کار گروهی 63/2 بوده است. بین مؤلفه های رهبری مشترک با کار گروهی رابطه ی معنادار وجود داشت و بیش ترین همبستگی بین مؤلفه ی همکاری با کار گروهی (383/ r =، 50/0p<) بود. هم چنین نتایج رگرسیون نشان می دهد که همه ی مؤلفه های رهبری مشترک میزان واریانس کار گروهی روشن می کند که بیش ترین آن به مؤلفه ی همکاری و کم ترین آن به مؤلفه ی انگیزش متعلق بود.
کشف استعدادها، نگرانی بی مورد
حوزه های تخصصی:
گفتگو با رئیس سازمان آموزش و پرورش استان قم
حوزه های تخصصی:
گفتگو با علی گرانمایه
حوزه های تخصصی:
گفت و گو: آموزش و پرورش مظهر و آئینه وضع کشور است
حوزه های تخصصی:
میزان کاربرد مؤلفه های مدیریت روابط انسانی توسط مدیران مدارس دوره راهنمایی شهر اصفهان از دیدگاه معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش میزان کاربرد مؤلفه های مدیریت روابط انسانی توسط مدیران مدارس دوره راهنمایی شهر اصفهان از دیدگاه معلمان بود. روش پژوهش توصیفی ـ پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس شهر اصفهان است. حجم نمونه برآورد شده 82 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه مهارتهای روابط انسانی ریس و برندت بود که روایی و پایایی آن به ترتیب 82/0 و 84/0 بوده است و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از آزمون t یکطرفه و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین های به دست آمده در خصوص هفت مهارت روابط انسانی مدیران (مهارت ارتباطات، خودآگاهی، خودپذیری، انگیزش، اعتماد، خودآشکارسازی و مدیریت تعارض) بیشتر از سطح متوسط بود و تحلیل آماری تفاوت معناداری را در خصوص میانگین نظرات پاسخگویان در مورد میزان استفاده مدیران از مؤلفه های روابط انسانی تنها در خصوص مؤلفه مدیریت تعارض برحسب جنسیت نشان داد.
بررسی تاثیر ویژگی های شخصیتی و خصیصه ای کارکنان سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی بر میزان مشارکت آنها در نظام پیشنهادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ویژگی های شخصیتی و خصیصه ای کارکنان سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی بر میزان مشارکت آنها در نظام پیشنهادها در سال تحصیلی 1385-1384 انجام شده است. کلیه کارکنان شاغل در سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی، نواحی هفتگانه و منطقه تبادکان مشهد، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. متناسب با تحقیقات از نوع علی مقایسه ای، دو جامعه کارکنان مشارکت کننده و غیر مشارکت کننده در نظام پیشنهادها در نظر گرفته شد. در جامعه افراد مشارکت کننده 30 نفر به روش تعمدی و غیراحتمالی و بر اساس بیشترین میزان مشارکت و در گروه افراد غیر مشارکت کننده 50 نفر متناسب با تعداد افراد مشارکت کننده در هر منطقه یا ناحیه، به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. داده های مورد نیاز از طریق دو نوع پرسشنامه جمع آوری شده و از طریق آزمون های مقایسه دو میانگین و دو نسبت مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته ها، میان ویژگی های شخصیتی منبع کنترل، سازگاری با موقعیت و عزت نفس کارکنان مشارکت کننده و غیر مشارکت کننده در نظام پیشنهادها تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین از میان مولفه های خصیصه ای، تنها عوامل جنسیت و مدرک تحصیلی، تفاوت معناداری را میان کارکنان مشارکت کننده و غیر مشارکت کننده در نظام پیشنهادها نشان می دهد.
تأثیر روش مدیریتی مهندسی ارزش بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دختر پایه دوم راهنمایی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف تحقیق حاضر که به صورت شبه تجربی انجام شد مطالعه تاثیر روش مدیریتی مهندسی ارزش بر پیشرفت تحصیلی ریاضی بود. جامعه تحقیق 54 نفر از دانش آموزان پایه دوم راهــنمایی نواحی هـفـت گـانـه مـشهـد است، که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی ابزار اساسی تحقیق بود. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون t استفاده شد. نتایج حاکی از تاثیر جالب توجه روش مدیریتی مهندسی ارزش برپیشرفت تحصیلی ریاضی است. بر اساس نتایج به دست آمده نمره پیشرفت تحصیلی ریاضی در پیش آزمون گروه آزمایشی و شاهد به ترتیب 11/8 و 33/8 بوده که این عدد در پس آزمون به 48/12 و 07/10 رسیده است. مطالعه یافته های پژوهش حاضر برای مدیران آموزش و پرورش، برنامه ریزان درسی و معلمان سودمند است.
"
اهداف و ضرورت تدوین سند راهبردی
حوزه های تخصصی:
مؤلفه های رهبری مبتنی بر ارزش ها و ارائه چارچوبی مناسب برای ارتقای این رویکرد در دانشگاه آزاد اسلامی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی مؤلفه های رهبری مبتنی بر ارزش ها و ارائه چارچوبی مناسب به منظور ارتقای این رویکرد در دانشگاه آزاد اسلامی به روش توصیفی ـ پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 4 (بالغ بر 1664 نفر) و نمونه آماری شامل 200 نفر از اعضای هیات علمی این دانشگاه بودند که به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بررسی تناسب چارچوب پیشنهادی شامل 5 بخش اصلی فلسفه و اهداف، مبانی نظری چارچوب ادراکی، بخش اجرایی و بخش ارزشیابی با مجموع 91 مؤلفه بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 96/0 محاسبه گردید و روایی صوری و محتوایی آن را نیز استادان مشاور، راهنما و متخصصان موضوعی تایید کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و واریانس و آمار استنباطی شامل آزمونt تک نمونه ای و همچنین تحلیل عاملی استفاده گردید. نتایج پژوهش 66 مؤلفه را به عنوان مهمترین مؤلفه های سبک رهبری مبتنی بر ارزش ها مورد تایید قرار داد. این مؤلفه ها در ذیل شش مؤلفه اصلی شامل ارزش های رهبران در بعد تبیین کننده وضع موجود، صلاحیت های رهبری، خود مدیریتی، وظایف کارکنان، روابط انسانی و ارزشهای رهبران در ارتباط با دانشجویان قرار گرفتند. با استفاده از مؤلفه های شناسایی شده چارچوب ادراکی مناسب با 5 بخش اصلی شکل گرفت که تمامی قسمتهای آن نیز در مقایسه با میانگین فرضی 3 همگی بسیار بالاتر از مقیاس پاسخگویی قرار گرفتند.