پژوهش در برنامه ریزی درسی (دانش و پژوهش در علوم تربیتی)
دانش و پژوهش در علوم تربیتی سال ششم تابستان 1388 شماره 22
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامه های درسی دروس تربیتی دوره های کارشناسی رشته های مختلف دبیری بر ارتقای سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع مقطعی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی رشته های مختلف دبیری دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 1644 نفر بود که در سال تحصیلی 86 ـ 85 مشغول به تحصیل بودند.
نمونه آماری با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه (نادری و سیف نراقی، 1380 و دلاور، 1384) به روش تصادفی طبقه ای نسبی به تعداد 310 نفر انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخته بود که براساس فرضیه های تحقیق و به شیوه مقیاس لیکرت پس از به دست آوردن اعتبار (74/0) اجرا شد.
به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آماری توصیفی از قبیل توزیع فراوانی، درصد فراوانی و جدولهای آماری مربوط به آن استفاده گردید. در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی تاثیر برنامه های دروس تربیتی برحسب رشته ها و سالهای مختلف تحصیلی با توجه به مقایسه بیش از دو گروه مستقل از نظر یک متغیر رتبه ای، آزمون کروسکال ـ والیس به کار گرفته شد.
در ارتباط با متغیر جنسیت با توجه به اینکه در طرح مستقل دو موقعیتی از آزمودنیهای متفاوتی برای هر یک از موقعیتها استفاده می شود، از آزمون یومان ـ ویتنی استفاده شد.
نتایج نشان داد که دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان برحسب رشته های مختلف تحصیلی و جنسیت دستخوش تغییر مطلوبی شده است. این تغییر در رشته آموزش ابتدایی در مقایسه با سایر رشته ها با توجه به ارائه حجم وسیعی از واحدهای درسی دروس تربیتی، بیشتر و در مردان با توجه به برخورداری از شرایط و فرصت های بیشتر برای فراگیری و کاربرد آموخته ها، بیشتر از زنان بوده است. در ارتباط با متغیر سال تحصیلی، تنها دانش دانشجویان تغییر مطلوبی یافته، ولی نگرش و مهارتهای آنان با توجه به اینکه در برنامه های درسی سنتی به این حیطه ها توجه کمتری شده است، تغییر معنا داری پیدا نکرد.
تجارب زنان مدیر از رهبری در آموزش عالی؛ یک مطالعه کیفی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش «بررسی تجارب زنان مدیر از رهبری در آموزش عالی ایران» است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی از نوع پدیده شناسی (فنومنولوژی) توصیفی استفاده گردیده است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان دارای رتبه دانشگاهی بوده است که دارای سِمت های مهم دانشگاهی در سطح استان اصفهان بوده اند. نمـونه گیری به روش مبتنی بر هدف و با استفاده از روش گلوله برفی از افراد مهم آغاز شده و تا پایان اشباع اطلاعات ادامه یافت. در پایان تعداد مشارکت کنندگان به 8 نفر رسید. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و ضبط به وسیله دستگاه MP3 انجام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش 7 مرحله ای کلایزی استفاده شد. یافته های به دست آمده شامل عوامل و موانع موفقیت زنان مدیر در دانشگاه بود که موانع موفقیت در 3 مؤلفه اصلی و 8 زیرمؤلفه قرار گرفت که عبارت بودند از عوامل اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل فردی، لازم به ذکر است که هر کدام از این 8 زیرمؤلفه خود زیرمؤلفه های دیگری داشت که در کل 61 مؤلفه را تشکیل می دادند، همچنین عوامل موفقیت در 7 مؤلفه اصلی و 19 زیرمؤلفه دسته بندی شدند که عبارت بودند از نگرش مثبت اطرافیان، ویژگیهای شخصیتی زنان، نگرش های فردی زنان، نگرش های جامعه، مهارتهای مدیریت و رهبری، عوامل خانوادگی والدین و محیط دانشگاهی و آزاد، هر کدام از این 18 زیرمؤلفه خوددارای زیرمؤلفه های دیگری بودند که در مجموع می توان به 191 مؤلفه اشاره کرد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که زنان در آموزش عالی ایران با وجود موانع متعددی که در سر راهشان قرار گرفته به ارتقای مهارتهای مدیریت و رهبری پرداخته و جایگاه خود را به عنوان مدیر موفق تثبیت کرده اند. آنان توانسته اند دیدگاه منفی جامعه را به سوی نگرش های مثبت تری نسبت به زنان سوق دهند.
پیش بینی وفاداری دانش آموزان دختر مدارس غیر دولتی براساس اعتماد، تعهد و رضایت از مدرسه
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی توان پیش بینی وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی براساس اعتماد به مدرسه، تعهد به مدرسه و رضایت از مدرسه می پردازد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مدارس غیردولتی نواحی پنجگانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 88 ـ1387 تشکیل می دادند که براساس روش نمونه گیری سهمی و با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران (2001)، تعداد 340 نفر از بین آنها انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسشنامه وفاداری هلگسن و نست (2007)، پرسشنامه اعتماد گاربارینو و جانسون (1999)، پرسشنامه تعهد باو و میتزیفریس (2007) و پرسشنامه رضایت گرملر و گوینر (2000) استفاده گردید. روایی صوری و محتوایی ابزارهای استفاده شده در این پژوهش را متخصصان تایید کردند. یافته های به دست آمده نشان داد که بین وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی با اعتماد آنها به مدرسه (05/0P<، 469/0r=)، بین وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی و تعهد آنها نسبت به مدرسه (05/0P<، 276/0r=)، همچنین بین وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی با رضایت آنها از مدرسه رابطه وجود دارد (05/0P<، 517/0=r). از بین متغیرهای اعتماد، تعهد و رضایت فقط متغیرهای اعتماد و رضایت توان پیش بینی وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی را دارند و متغیر تعهد توان پیش بینی وفاداری دانش آموزان را ندارد.
رابطه بین هوش هیجانی مدیران و توانایی آنان در جلب اعتماد معلمان در دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی مدیران و توانایی آنان در جلب اعتماد معلمان در دوره ابتدایی شهر اصفهان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1098 مدیر و 10880 آموزگار از دبستانهای دخترانه و پسرانه نواحی پنجگانه شهر اصفهان بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعداد 110 مدیر و 233 آموزگار، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه هوش هیجانی بار ـ آن، با 90 گویه و پرسشنامه محقق ساخته اعتماد با 30 گویه بوده است. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ برای هوش هیجانی 92/0 و برای اعتماد 98/0 به دست آمده و روایی محتوایی پرسشنامه هوش هیجانی و اعتماد را متخصصان تایید کردند. داده های این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، درصد و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل رگرسیون چند متغیره، ضریب همبستگی، آزمونt ، و مانوا و LSD) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین اعتماد با 15 مؤلفه هوش هیجانی بار ـ آن رابطه مثبتی وجود دارد. از نظر ویژگیهای جمعیت شناختی نیز بین هوش هیجانی مدیران از نظر مدرک تحصیلی تفاوت معناداری در سطح 05/0≥P وجود نداشت، اما بین هوش هیجانی مدیران برحسب جنسیت تفاوت بین میانگین نمره مؤلفه انعطاف در سطح 05/0≥P معنادار بوده است، بنابراین مؤلفه انعطاف در مدیران زن بیشتر از مدیران مرد بود. همچنین بین هوش هیجانی مدیران برحسب سابقه خدمت بجز در مورد مؤلفه مسؤولیت پذیری در سطح 05/0≥P بقیه رابطه ها معنادار نبوده است، بنابراین مسؤولیت پذیری مدیران با سابقه 25ـ20 سال بیشتر از مدیران با سابقه 15ـ10 سال بود. همچنین بین نظرات معلمان در مورد مؤلفه اعتماد برحسب جنسیت، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معناداری در سطح 05/0≥P وجود نداشت.
تاثیر آموزش به روش پروژه ای و مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سوم تجربی فولادشهر در درس آمار و مدل سازی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش از طریق یک پروژه و به طور مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس آمار و مدل سازی انجام گرفته است. در این بررسی از روش تحقیق شبه تجربی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دختر سال سوم تجربی دبیرستانهای دخترانه فولادشهر (161 نفر) تشکیل داده است. حجم نمونه تحقیق 51 نفر است که 24 نفر در گروه آزمایش و 27 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. روش نمونه گیری تصادفی است. در گروه آزمایش تلفیقی از دو روش تدریس فعال شامل روشهای پروژه ای و مشارکتی به کار گرفته شد و در گروه گواه تدریس به شیوه سنتی (سخنرانی) انجام شد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق آزمونهای معلم ساخته پیش آزمون و پس آزمون مورد سنجش قرار گرفت. روایی آزمونها را متخصصان تایید کردند و پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ (945/0) تایید گردید. نتایج حاصل با استفاده از آزمونهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در سطح خطای 5 درصد نشان داد که بین دو گروه گواه و آزمایش اختلاف معنادار آماری وجود دارد، بدین معنا که دانش آموزانی که به طور پروژه ای ـ مشارکتی آموزش دیده بودند نسبت به گروهی که به طور سنتی آموزش دیده بودند از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردار بودند.
رابطه مؤلفه های هوش هیجانی با سلامت روان شناختی و موفقیت تحصیلی: نقش تعدیل کنندگی جنس
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه مؤلفه های هوش هیجانی با متغیرهای سلامت روان شناختی و موفقیت تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر می پردازد. بدین منظور از میان کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل کارشناسی دانشگاه تهران، تعداد 260 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها نیز از ابزارهای هوش هیجانی (EIQ؛ شرینگ، 1999)، سلامت عمومی (GHQ؛ گلدبرگ و هیلر، 1979) و معدل کل واحدهای دوره لیسانس استفاده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از شاخص های آماری میانگین، انحراف معیار، همبستگی پیرسون و آزمون تبدیل Z فیشر برای مقایسه دو همبستگی مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بیانگر همبستگی معنادار بین مؤلفه های هوش هیجانی با متغیرهای سلامت روان شناختی و موفقیت تحصیلی در دو گروه دانشجویان دختر و پسر می باشد. از سوی دیگر تفاوت همبستگی های دو گروه دانشجویان دختر و پسر در مؤلفه های هوش هیجانی، سلامت روان شناختی و موفقیت تحصیلی معنادار است.
رابطه سبکهای رهبری باس با وجدان کاری و تعهد کاری مدیران مدارس متوسطه پسرانه شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور تعیین رابطه بین سبکهای رهبری باس (تحول آفرین، تبادلی و عدم مداخله ای) با وجدان کاری و تعهد کاری مدیران مدارس متوسطه پسرانه شهر اصفهان انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه کلیه مدیران دبیرستانهای پسرانه شهر اصفهان در سال 1388 است. حجم نمونه براساس اصول علمی با فرمول تعیین حجم نمونه 150 مدیر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم انتخاب شدند. برای بررسی فرضیه های پژوهش از 3 ابزار استفاده شد: الف) پرسشنامه سبکهای رهبری باس شامل سبک رهبری تحول آفرین با 20 گویه و تبادلی با 8 گویه و عدم مداخله ای با 8 گویه چهارگزینه ای. ب) پرسشنامه تعهد کاری با 15 گویه 5 گزینه ای ج) پرسشنامه وجدان کاری با 35 گویه 5 گزینه ای. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه) استفاده شده است.
نتایج پژوهش نشان داد بین سبک رهبری تحولی با وجدان کاری مدیران (204/0= r و 05/0>P) و بین سبک رهبری تحولی با تعهدکاری مدیران (267/0=r و 05/0>P) و بین سبک رهبری تبادلی با تعهد کاری مدیران (249/0=r و 05/0>P) و بین سبک رهبری عدم مداخله ای با وجدان کاری مدیران (447/0=r و 05/0>P) رابطه معناداری وجود دارد و بین سبک رهبری تبادلی با وجدان کاری مدیران (094/0=r و 05/0>P) و بین سبک رهبری عدم مداخله ای با تعهد کاری مدیران (029/-=r و 05/0>P) رابطه معناداری وجود ندارد و از بین سبکهای رهبری تحولی، تبادلی و عدم مداخله ای بهترین پیش بینی کننده تعهد کاری مدیران، سبک رهبری تحولی است.
مشکلات یاددهی و یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان از دیدگاه دبیران
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی مشکلات یاددهی و یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان بود. سؤالات تحقیق با توجه به عوامل واژگان زبان فارسی، نظام آوایی زبان فارسی، دستور زبان فارسی، عوامل آموزشی، فردی و فرهنگی و اجتماعی مشکلات یاددهی ـ یادگیری درس زبان انگلیسی مطرح شده است. این تحقیق چون به بررسی مشکلات یاددهی و یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دوره متوسطه می پردازد، توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران شهر اصفهان 398 نفر است که براساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ساده 105 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته مشکلات یاددهی و یادگیری زبان انگلیسی با 44 سؤال بسته پاسخ برحسب طیف پنج درجه ای لیکرت بود که روایی آن به صورت صوری و محتوایی مورد تایید استادان با تجربه و متخصص در این زمینه قرار گرفت و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرانباخ 89/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و استنباطی (آزمون t) با استفاده از نرم افزار آماری SPSS صورت گرفت. یافته ها نشان داد نقش عوامل فرهنگی ـ اجتماعی، فردی و آموزشی بیش از سطح متوسط است و عوامل نظام آوایی، واژگان زبان فارسی و دستور زبان فارسی تاثیر چندانی در مشکلات یاددهی ـ یادگیری درس زبان انگلیسی در دوره متوسطه نداشته است. همچنین براساس یافته ها تفاوت معناداری بین نظرات دبیران در خصوص مشکلات یاددهی ـ یادگیری زبان انگلیسی برحسب مدرک تحصیلی و سابقه خدمت وجود ندارد، اما این تفاوت برحسب جنسیت در خصوص عوامل فردی معنادار بود.
تاثیر آموزش هوش عملی بر اضطراب و تمرکز دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش هوش عملی بر اضطراب و تمرکز دانش آموزان صورت گرفته است. از بین جامعه آماری دو گروه 15 نفری از دانش آموزان پایه سوم مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 اصفهان، به عنوان نمونه آماری به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای در نظر گرفته شد و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. این پژوهش شبه تجربی است و اضطراب و تمرکز از طریق پرسشنامه LASSI، پیش آزمون و پس آزمون و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد دانش آموزانی که در زمینه هوش عملی آموزش دیده بودند نسبت به گروهی که آموزش ندیده بودند، از اضطراب کمتر و تمرکز بیشتر برای مطالعه برخوردار بودند (05/0 ).