مریم مقیمی

مریم مقیمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

تحلیل گفتمان مؤلّفه های کلیدی نفرت پراکنی زنان علیه زنان در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان نفرت پراکنی مولفه های نفرت پراکنی شبکه اجتماعی اینستاگرام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۸۶
نفرت پراکنی بیان تنفر به فرد یا گروهی از افراد، به علّت ویژگی های مشترک یا تعلق به گروهی خاص است. با گسترش شبکه های اجتماعی و اشاعه خشونت و تبعیض در دنیای مجازی، بستری فراهم شده که در آن گفتمان های نفرت آمیز زنان علیه یکدیگر منجر به ایجاد بازنمایی جدیدی از زنان شده است. ازاین رو باتوجه به اینکه نفرت پراکنی می تواند تبدیل به جریان شده و پیامدهای اجتماعی زیادی به دنبال داشته باشد، این مقاله قصد دارد به واکاوای مؤلّفه های اصلی نفرت پراکنی در پست های کاربران زن ایرانی در اینستاگرام بپردازد. بر این اساس با رجوع به آرای گلیردونه، سنتز نظری تولید معنای نفرت آمیز در فضای مجازی ارائه و با رهیافت تحلیل گفتمانی تئون ای. ون دایک، صفحات بیست کاربر زن فعّال در حوزه زنان تحلیل شد. با توجه به رهیافت تحلیل گفتمانی، فرم کارویژه ای برای ثبت و استخراج اطلاعات از متن خبرهای منتخب درنظر گرفته شد. نتایج نشان از وجود چهار مؤلّفه نفرت پراکنی ساختاری زنان علیه زنان دارد. کاربران از یک سو آگاهانه و تحت تأثیر آموزه های فمنیستی به نفی ارزش ها و ایدئولوژی گفتمان مسلّط پرداخته، ازسوی دیگر با هجمه زنان سنّتی به بازتولید گفتمان مسلّط می پردازند. پست های منتشرشده به نفی باورهای موجود و شکل گیری مقاومتی منتهی به برابری جنسی پرداخته اند. تولید خشونت نمادین توسط زنان نویسنده و زنان پسردوست به صورت ناآگاهانه، از تقابل های مشهود در پست های کاربران بوده که منجر به همدستی ضمنی آنها در بازتولید نگاه فرودستی به زنان است.
۲.

تحلیل گفتمان انتقادی ابعاد سه گانه نفرت پراکنی زنان علیه زنان در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان مردسالاری زنان اینستاگرام نفرت پراکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۲۴۸
مقاله پیش رو با هدف تحلیل گفتمان انتقادی نفرت پراکنی زنان علیه زنان در صفحات کاربران زن در شبکه اینستاگرام به نگارش درآمده است. بر این اساس با رجوع به آراء گلیردونه در زمینه مقابله با نفرت پراکنی اینترنتی، به تحلیل گفتمان انتقادی صفحات چهار کاربر زن فعال در حوزه زنان پرداخته شد. به این منظور با توجه به رهیافت تحلیل گفتمانی تئون ای. ون دایک، فرم کار ویژه ای برای ثبت و استخراج اطلاعات از متن خبرهای انتخاب شده در نظر گرفته شد. نتایج نشان می دهد که تحلیل و بررسی پست های بررسی شده حاکی از سه نوع خشونت است: علیه تبعیض و نظام مردسالاری، علیه نهاد خانواده و نقش سنتی زنان و در نهایت رستگاری به سمت ارزش های فمنیستی و مدرن از دریچه تخریب و علیه ارزش های سنتی و تلاش برای شکستن قفس سنت ها. در برآیند کلی مطالعه گفتمانی صفحات مورد بررسی، مشخص گردید که دال مرکزی مجموع پست های مطالعه شده در نظم گفتمانی هویت زنانه «اجتماعی بودن» است. زن باید در جامعه حضور داشته باشد. حضور زن در جامعه منتج به آگاهی زنانه شده، برابری جنسیتی رخ خواهد داد. دال های پیرامونی دیگری نیز چون «نفی جمع گرایی»، «روابط جنسی» و «برابری جنسیتی» منظومه گفتمانی کاربران زن را در نظم گفتمانی هویت زنانه تشکیل می دهند. این گفتمان، دیگری هایی را نیز برای خود متصور است که اغلب در قالب هویت هایی تحجر و نگاه مردسالارنه، ضدانسانیت، اختلالات جنسی، چندهمسری، تبعیض تاریخی و... نمایان می شوند.
۳.

بازنمایی مدرنیته و تاریخ بومی در نگاه اشرف و کاتوزیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت مقاومت پرسه زنی فضا زندگی روزمره اوقات فراغت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۲۲۱
مقاله حاضر برای اجتناب از سوء فهم، مغالطه، سطحی نگری، تعمیم بی اساس و همچنین احتراز از احکام و کلیشه های مبتنی بر مدح و ذم، چه در قالب تمجید و تحسین های شورانگیز و یا تعرض های بی پروا تلاش می کند با اتخاذ رویکردی نقادانه و تحلیلی به بحث پیرامون صورت بندی رویکرد احمد اشرف و محمد علی همایون کاتوزیان در ارتباط با فراروایت غربی مدرنیته و بازنمایی از تاریخ بومی بپردازد. از این رو، معیار ارزیابی ما در این دو دیدگاه نشان دادن این نکته نیست که هرکدام از آنها تا چه اندازه با واقعیت بیرونی تطبیق دارند، بلکه هدف نقد صورت بندی های گفتمانی گزاره های مربوط به شناسایی و بازنمایی هر کدام از این رویکردها در ارتباط با مدرنیته و سنت می باشد که از طریق مولفه های تصور فراروایت گونه از تاریخ، بازنمایی از تاریخ بومی صورت می گیرد.
۴.

تحلیل تاثیر اندازه دولت بر توسعه ی انسانی در کشورهای OIC (رهیافت رگرسیون وزنی جغرافیایی(GWR))

کلید واژه ها: اقتصادسنجی فضایی کشورهای عضو کنفرانس اسلامی اندازهی دولت توسعه ی انسانی روش رگرسیون وزنی جغرافیایی GWR) )

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
دخالت دولت در اقتصاد از دیرباز یکی از موضوعات مورد بحث بسیاری از اقتصاددانان بوده است. در رابطه با اندازه ی دولت و تأثیر آن بر رشد و توسعه ی اقتصادی، نظریات گوناگونی وجود دارد. یک نظریه بیانگر این است که دولت بزرگ تر برای دستیابی به اهدافی چون کارآیی و رشد اقتصادی زیان ­ آور است. در نقطه ی مقابل این نظریه برخی عقیده دارندکه دولت نقش مهمی در فرایند توسعه ی اقتصادی به عهده دارد و دولت بزرگ­تر را به موتور توسعه ی قوی تر برای اقتصاد تشبیه می کنند. در هر صورت اندازه ی بزرگ دولت یکی از مهم ترین ویژگی های کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعهیافته می باشد، به طوری که اغلب بخش های اقتصاد در این گونه کشورها از جانب دولت مدیریت و تأمین مالی شده، و دولت ها در این گونه کشورها با کسری شدید بودجه مواجه هستند. بنابراین، عمده ی تغییرات در این دسته از کشورها، تحت تأثیر اندازه ی دولت آنها قرار می گیرد، و همین امر سبب شده که تلاش های زیادی در جهت بررسی تأثیر اندازه ی دولت بر متغیرهای مختلف اقتصادی انجام شود. از این رو هدف این مطالعه، تحلیل تأثیر اندازه ی دولت بر شاخص توسعه ی انسانی است؛ تفاوت و نوآوری این مطالعه با سایر مطالعات، در روش تحلیل بکار گرفته شده است؛ بطوری که تا بحال این موضوع از طریق روش رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) مورد بررسی قرار نگرفته است، این روش دارای قابلیت های ویژه ای است که در مقاله به آن پرداخته شده است. کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان کشورهایی که بیشتر از مجموعه ی کشورهای در حال توسعه و کشورهای کمتر توسعهیافته تشکیل شده اند، به عنوان جامعه ی آماری مورد بررسی انتخاب شده است. نتایج برآورد مدل نشان می دهد که استفاده از روش های معمول اقتصادسنجی برای این نوع داده ها که مکانمند هستند فاقد اعتبار بوده و الزاما باید از روش های اقتصادسنجی فضایی بهره گرفت که روش وزنی جغرافیایی کاملا منطبق بر داده های مورد استفاده است. نتایج حاصل از روش وزنی جغرافیایی نشان دهنده تاثیر مثبت و معنی دار اندازه دولت بر توسعه انسانی در کشورهای مورد مطالعه است.
۶.

بررسی تاثیر ویژگی های شخصیتی و خصیصه ای کارکنان سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی بر میزان مشارکت آنها در نظام پیشنهادها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی مدیریت مشارکتی رفتار سازمانی نظام پیشنهادها ویژگی های خصیصه ای سازمان آموزش و پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ویژگی های شخصیتی و خصیصه ای کارکنان سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی بر میزان مشارکت آنها در نظام پیشنهادها در سال تحصیلی 1385-1384 انجام شده است. کلیه کارکنان شاغل در سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی، نواحی هفتگانه و منطقه تبادکان مشهد، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. متناسب با تحقیقات از نوع علی مقایسه ای، دو جامعه کارکنان مشارکت کننده و غیر مشارکت کننده در نظام پیشنهادها در نظر گرفته شد. در جامعه افراد مشارکت کننده 30 نفر به روش تعمدی و غیراحتمالی و بر اساس بیشترین میزان مشارکت و در گروه افراد غیر مشارکت کننده 50 نفر متناسب با تعداد افراد مشارکت کننده در هر منطقه یا ناحیه، به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. داده های مورد نیاز از طریق دو نوع پرسشنامه جمع آوری شده و از طریق آزمون های مقایسه دو میانگین و دو نسبت مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته ها، میان ویژگی های شخصیتی منبع کنترل، سازگاری با موقعیت و عزت نفس کارکنان مشارکت کننده و غیر مشارکت کننده در نظام پیشنهادها تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین از میان مولفه های خصیصه ای، تنها عوامل جنسیت و مدرک تحصیلی، تفاوت معناداری را میان کارکنان مشارکت کننده و غیر مشارکت کننده در نظام پیشنهادها نشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان