"
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی معیارهای فیزیکی انتخاب همسر در دانشجویان و مقایسه ی این معیارها در دانشجویان دختر و پسر، متاهل و مجرد و در سنین مختلف اجرا گردید. روش کار: تعداد 1126 دانشجو (432 پسر و 694 دختر) به شیوه ی نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه های تهران، شاهد، شهید بهشتی، تربیت مدرس، الزهرا، علم و فرهنگ و دانشگاه های آزاد شهر تهران انتخاب و با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته ی ""بررسی معیارهای فیزیکی انتخاب همسر"" مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای پژوهش با استفاده از روش های آماری توصیفی و آزمون همگونی مجذور خی مورد تحلیل قرار گرفتئد.یافته ها: در پژوهش حاضر بین دختران و پسران و سنین مختلف دانشجویان از لحاظ ملاکهای فیزیکی انتخاب همسر، میزان تفاوت سن بین زوجین، جزئیات ظاهری صورت و بدن تفاوت معنی دار وجود داشت. حدود 73 درصد پسران به کمتر بودن سن زن اعتقاد داشتند در حالی که 95 درصد دختران ترجیح می دادند همسرشان از آن ها بزرگ تر باشد. دختران، پسرانی سبزه با بینی کشیده و بلندقامت را میپسندیدند و پسران برای داشتن همسری با پوست سفید، بینی کوچک و قامت متوسط تمایل بیشتری ابراز نمودند.نتیجه گیری: جنس و سن دانشجویان در سلایق آن ها برای معیارهای فیزیکی انتخاب همسر نقش موثری دارند. اکثریت بارز افراد تمایل به کمتر بودن سن زن نسبت به شوهر داشتند. جذابیت جسمانی همانند اکثر مطالعات نقش مهمی در انتخاب همسر دارند.
"
هدف از این پژوهش مقایسة اثربخشی درمان راه حل- محور دیشیزر به صورت انفرادی و توأم در کاهش تعارضات زناشویی بود.آزمودنی های نمونة پژوهش شامل 33 زوج(66 نفر زن و مرد) از 150 زوج متقاضی مشاوره بودند که به دلیل درگیری و تعارض به شعب شورای حل اختلاف وابسته به دادگستری شهر اهواز مراجعه داشتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 42 سؤالی تعارضات زناشویی (99/0=α)که توسط براتی و زیر نظر ثنایی (1375) تهیه شده بود، استفاده شد و زوج های نمونة پژوهش آن را در مرحلة قبل و بعد از مداخله آزمایشی (ارائه متغیر مستقل) تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی روی میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که هر دو شیوه زوج درمانی در کاهش تعارضات زناشویی مؤثر بوده اند. به علاوه در مقایسه شیوه های مختلف زوج درمانی با همدیگر نتایج زیر به دست آمد: بین شیوه انفرادی و توأم راه حل- محور در کل تعارضات زناشویی و خرده مقیاس های کاهش همکاری، افزایش واکنش هیجانی، جلب حمایت فرزندان و افزایش رابطه با خویشاوندان خود تفاوت معنی داری مشاهده نشد. لیکن در خرده مقیاس های کاهش رابطه با خویشاوندان همسر و جدا کردن امور مالی، شیوة زوج درمانی توأم راه حل- محور اثر بخش تر و برای خرده مقیاس کاهش رابطه جنسی، شیوه انفرادی راه حل محوراثربخش تر نشان داد.
اهداف. کارآموزی پرستاری در عرصه ، قلب آموزش حرفهای پرستاری است. بهمنظور بهبود کیفیت آموزش بالینی، ارزیابی وضعیت این نوع کارآموزیها ضروری بهنظر میرسد؛ لذا این مطالعه با هدف تعیین مشکلات ک ارآموزی در عرصه، از دیدگاه مربیان و دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد در سال 1387 صورت گرفت.
روشها. در مطالعهای توصیفی- مقطعی، نمونه مورد نظر شامل 6 نفر مربی آموزشی و 30 دانشجوی پرستاری سال آخر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد به روش سرشماری انتخاب شدند. اطلاعات مربوطه به وسیله پرسشنامه پژوهشگرساخته گردآوری شد و از طریق آمار توصیفی شامل توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون t بررسی گردید و با نرمفزار SPSS 11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها. اکثریت مربیان و دانشجویان بیان کردند که نیازی به مربی بالینی نیست و وجود مربی مشاور کافی است و نحوه نظارت مربی مشاور و کسب مهارت در اجرای فرآیند پرستاری، مشخص بودن وظایف دانشجو و مربی و اهداف کارآموزی را خوب تا عالی ارزیابی نمودند. گروه نمونه دسترسی به امکانات رفاهی، هماهنگی بین گروه پرستاری و واحدهای بهداشتی- درمانی، نداشتن زمینه علمی مناسب در بخش و پیروی از عادات نادرست حاکم بر محیط را نسبتا ضعیف تا ضعیف ارزیابی کردند.
نتیجهگیری. پیاده کردن اصول عملی صحیح در کارآموزیهای بالینی برای غلبه بر پیروی از عادات نادرست حاکم بر محیط، ارایه آموزشهای علمی و صحیح در زمینه مراقبت از بیمار و اصلاح معیار ارزشیابی دانشجویان پیشنهاد میشود.
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تصویرسازی ارتباطی بر صمیمیت زناشویی معتادان به مواد مخدر و همسرانشان بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان به مواد مخدر و همسرانشان بود که در طول پائیز سال 1388 به کلینیک های درمان اعتیاد واقع در منطقه 6 تهران مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش را 24 زوج از مراجعان کلینیک های درمان و بازتوانی اعتیاد نوین و جمعیت آفتاب تشکیل دادند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 زوج) و گواه (12 زوج) جایگزین شده بودند. زوج های گروه آزمایش به صورت هفتگی به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس صمیمیت زناشویی بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تصویرسازی ارتباطی باعث افزایش میزان صمیمیت زناشویی در معتادان به مواد مخدر و همسرانشان شده است. همچنین، بین میزان صمیمیت زناشویی مردان و زنان تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش تصویرسازی ارتباطی می تواند میزان صمیمیت زناشویی معتادان به مواد مخدر و همسرانشان را افزایش دهد و سهم بسزایی در فراهم سازی بستر و محیط سالم خانوادگی و روابط گرم و صمیمی در جهت حفظ سلامت روانی و جسمی و پیشگیری از عودِ پس از درمان معتادان داشته باشد.
هدف: پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر آموزش مدیریت والدین براساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) در کاهش شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله شهرستان نهاوند انجام شده است.
روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند است. نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد و مادران 24 نفر از کودکانی که براساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده، به دو گروه آزمایش (12 n=) و کنترل (12 n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، براساس ارزیابی جداگانه والد و معلم، کاهش معناداری در نمرات شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای پیدا کرده است (01/0P <).
نتیجه: آموزش برنامه فرزندپروری مثبت سبب کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مبتلا به این اختلال می شود.