مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی _ رفتاری بر بهبود سلامت روانی و پیشگیری از عود در افراد معتاد بوده است. به همین منظور در یک طرح پژوهشی شبه تجربی 15 نفر از معتادینی که در مرکز خود معرف بهزیستی شیراز دوره سم زدایی را با موفقیت به اتمام رسانده بودند براساس ملاک هایی انتخاب و در گروه آزمایش و 15 نفر دیگر نیز از همین معتادین براساس چند ملاک با این گروه همتا شده، در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 5/1 ساعته از درمان گروهی شناختی- رفتاری بهره مند شد و گروه کنترل نیز به همین مدت در گروه های بی نام شرکت کرد که در آن، درمان خاصی صورت نمی پذیرفت. دو گروه قبل از شروع، بعد از اتمام درمان و دو ماه پس از آن مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و آزمایش سنجش مورفین در ادرار بوده است. برای بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با تدابیر مکرر مختلط (Mixed Repeated Measures) با طرح 32 و همچنین آزمون تعقیبی مقایسه های جفتی استفاده شده است . نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که بین دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از لحاظ وضعیت سلامت روانی، تفاوت معنا داری دیده می شود و درمان گروهی شناختی- رفتاری در پیشگیری از عود در افراد معتاد مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و افسردگی دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی و نشخوارفکری بود. فرایند آموزش ذهن آگاهی براساس نظریه های شناختی تیزدیل بنا شده است. به این منظور 36 بیمار مبتلا به افسردگی (12 مرد و 24 زن) به طور تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کلیه بیماران پیش از آغاز درمان و پس از آن، دو پرسشنامه افسردگی بک و نشخوارفکری را پر کردند. آموزش به صورت گروهی در 8 جلسه (هفته ای یک جلسه دو ساعته ) بر روی گروه آزمایش انجام گردید. نتایج تحلیل کوواریانس حاکی از اثربخشی روش درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بود؛ به طوری که در نمرات حاصل از پرسشنامه های افسردگی و نشخوار فکری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده شد (01/0p<). همچنین مشاهدات کیفی نشان داد روش مذکور در بالا بردن تمرکز و همچنین پیشگیری از افسردگی مؤثر است.
بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر میزان استرس و شیوه های مقابله با استرس نوجوانان مراکز شبه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر استرس و شیوه های مقابله با استرس نوجوانان مراکز شبه خانواده بود. بدین منظور از بین جامعه آماری، شامل 50 نفر نوجوانان مراکز شبه خانواده شهرستان های اصفهان، خمینی شهر و شهرضا، تعداد 30 دختر و 20 پسر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. نمونه های این پژوهش عبارت بودند از گروه آزمایش، متشکل از 15 دختر و 10 پسر که آموزش گروهی مهارت های زندگی را درطول 10 جلسه هفتگی دریافت کردند و گروه کنترل، متشکل از همین تعداد افراد که این آموزش را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های استرس و فشار روانی ملک پور در 1376 و شیوه های مقابله با استرس پاکر و اندلر در 1991 بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید . نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری، حاکی از آن بود که آموزش مهارت های زندگی، موجب کاهش معنادار در میانگین نمرات استرس گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید (001/0 = P). همچنین این آموزش موجب افزایش معنادار در میانگین نمرات شیوه مقابله مساله مدار (001/0 = P) و کاهش معنادار در میانگین نمرات شیوه مقابله هیجان مدار (001/0 = P) گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید؛ لکن آموزش مهارت های زندگی، کاهش معناداری در میانگین نمرات شیوه مقابله اجتناب مدار گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل نشان نداد (735/0 = P). نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای نوجوانان مراکز شبه خانواده به کار رود.
تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر کاهش علائم کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر آموزش مدیریت والدین براساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) در کاهش شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله شهرستان نهاوند انجام شده است.
روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند است. نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد و مادران 24 نفر از کودکانی که براساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده، به دو گروه آزمایش (12 n=) و کنترل (12 n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، براساس ارزیابی جداگانه والد و معلم، کاهش معناداری در نمرات شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای پیدا کرده است (01/0P <).
نتیجه: آموزش برنامه فرزندپروری مثبت سبب کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مبتلا به این اختلال می شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلئوکزتین در بهبود مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه میزان اثربخشی رفتار درمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلئوکزتین در بیماران وسواسی- اجباری است. این بررسی از نوع آزمایشی بود. آزمودنی های پژوهش را 59 نفر بیمار وسواسی- اجباری که به صورت جایگزینی تصادفی در چهار گروه رفتار درمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ، فلئوکزتین و لیست انتظار جای داده شده بودند، تشکیل می دادند. آزمودنی های چهار گروه از نظر متغیرهایی چون سن، جنس، سطح تحصیلات و وضیعت تاهل همتاسازی شده بودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، افسردگی بک و اضطراب بک استفاده شد. نمره های به دست آمده از ارزیابی ها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون ودو ماه بعد از پس آزمون ) به کمک آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه و آزمون تعقیبی«تی» توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش علائم وسواسی، رفتار درمانی شناختی مؤثرتر از فلئوکزتین در هر دو دوره کوتاه مدت (05/0=P) و بلند مدت (01/0=P) است. همچنین بین رفتار درمانی شناختی و گروه کنترل، این تفاوت در کوتاه مدت و بلند مدت معنادار است (01/0)P. مواجههسازی و جلوگیری از پاسخ فقط در بلند مدت مؤثرتر از فلئوگزتین است (05/0=P) و بین مواجهه سازی وجلوگیری ازپاسخ و گروه کنترل، این تفاوت در کوتاه مدت وبلند مدت معنادار است (01/0=P)، اما این تفاوت بین فلئوکزتین و گروه کنترل فقط در کوتاه مدت معنادار است (05/0=P). در کاهش علائم افسردگی بیماران وسواسی هم فلئوکزتین اثر درمانی بیش تری نسبت به رفتار درمانی شناختی در کوتاه مدت وبلند مدت (05/0)P و همچنین نسبت به مواجهه سازی و جلوگیری ازپاسخ درکوتاه مدت (01/0=P) و بلند مدت (05/0=P) دارد. همچنین بین فلئوکزتین و گروه کنترل، این تفاوت درکوتاهمدت (01/0=P) و بلند مدت (05/0=P) معنادار است. بر پایه یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که رفتار درمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ در کاهش علائم وسواسی بیماران وسواسی- اجباری و فلئوکزتین هم در کاهش سطح افسردگی این بیماران اثر درمانی عمده دارند. همچنین رفتار درمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ در طولانیمدت بیش تر از فلئوکزتین اثرهای درمانی خود را حفظ می کند.
نقش نگرش و آگاهی دانشجویان از مسائل و خدمات روان شناختی در مراجعه به مراکز مشاوره دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش بهداشت روان و نگرش دانشجویان نسبت به مسائل و خدمات روان شناختی به عنوان عوامل مداخله گر در مراجعه یا عدم مراجعه به متخصصین بهداشت روانی پرداخته است. در این پژوهش 150 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه های شاهد و امیرکبیر در سال تحصیلی 85-1384 در قالب سه گروه (ا- دانشجویان مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشجویی ، 2- دانشجویان دارای مسائلی در حوزه سلامت روان و غیر مراجعه کننده و 3- دانشجویان سالم) با استفاده ازپرسشنامه های سلامت روانی گلدبرگ [28-GHQ] و پرسشنامه نگرش سنج محقق ساخته مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه نگرش سنج مورد اعتباریابی محتوایی قرار گرفت و یافته ها نشان داد که از همسانی درونی مطلوبی برخوردار است [87/0]. نتایج مطالعه نشان داد: 1- گروه غیر مراجعه کننده از سلامت روان پایین تری برخوردار است و آگاهی کم تر و نگرش منفی تری به مسائل بهداشت روانی دارد. 2- گروه مراجعه کننده به مراکز مشاوره از نگرش مثبت تر و آگاهی بیش تری در مقایسه با دو گروه دیگر برخوردار است. 3- دانشجویان دختر نگرش مثبت تری به مسائل بهداشت روانی دارند.
بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی (اختلالات شخصیت) و سبک های حل مساله در زندانیان مجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مجرمین است. یافتن پاسخ این مساله که آیا ارتباط هایی بین ویژگی شخصیتی و سبک های مقابله ای افراد مجرم وجود دارد و این که در صورت وجود، کدام یک از ویژگی و سبک های مقابله ای را شامل می شود، از عللی است که پژوهش به قصد دستیابی به آن ها صورت گرفت. روش این پژوهش از نوع توصیفی است که در آن، نمونه ای شامل 50 نفر از مجرمین در زندان تبریز انتخاب و با استفاده از پرسشنامه شخصیتی میلون دو (MCMI-II)، پرسشنامه سبک حل مساله کسیدی و لانگ و پرسشنامه محقق ساخته مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که در مجرمین، سبک مقابله ای گرایش با ویژگی های اسکیزوئیدو خودآزارگری ارتباط معکوس دارد. سبک اجتناب با ویژگی وابسته، ارتباط مستقیم و با ویژگی خودشیفته، ارتباط معکوس دارد. سبک اعتماد با ویژگی شخصیتی اجتناب، ارتباط معکوس دارد. سبک خلاقیت با هیچ کدام از ویژگی های شخصیتی همبسته نیست. سبک مهارگری با ویژگی شخصیتی وابسته، ارتباط مستقیم و با سه ویژگی ضداجتماعی، پرخاشگری و منفعل پرخاشگر، ارتباط معکوس دارد. سبک درماندگی با دو ویژگی درمانده و اسکیزوئید ارتباط مستقیم و با سه ویژگی ضداجتماعی، پرخاشگری و اجباری ارتباط معکوس دارد.