فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
اهداف: آموزش و پژوهش مبتنی بر ایمنی بیمار، یکی از ابزارهای پیاده سازی و ارتقای ایمنی بیمار در سیستم های سلامت محسوب می شود. مطالعه حاضر با هدف تحلیل وضعیت آموزش و پژوهش مبتنی بر ایمنی بیمار در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش ها: پژوهش حاضر، توصیفی _تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1391 در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابزار مطالعه، پروتکل ارزیابی ایمنی بیمار سازمان جهانی بهداشت بود. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه ساختارمند، بررسی مستندات توسط پژوهشگر و تکمیل چک لیست طبق راهنمای آن صورت گرفت. اطلاعات با استفاده از از آزمون های توصیفی و تحلیلی (آزمون T تک نمونه ای و آزمون کروسکال والیس) توسط نرم افزار SPSS 13 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین کلی امتیاز بیمارستان های مورد مطالعه در آموزش و پژوهش مبتنی بر ایمنی بیمار در حوزه شاخص های اساسی و پیشرفته بر مبنای راهنمای پروتکل، ضعیف بود. در شاخص های اساسی، بیمارستان فارابی، بالاترین و بیمارستان های مرکز طبی کودکان و امام خمینی(ره) پایین ترین امتیاز را کسب کردند. در شاخص های پیشرفته نیز بیمارستان فارابی بالاترین و بیمارستان های رسول اکرم(ص) و شریعتی پایین ترین امتیاز را کسب نمودند. در مجموع، وضعیت کلیه بیمارستان ها در خصوص گزاره های شاخص های آموزش و پژوهش ایمنی بیمار پایین تر از استاندارد طلایی بود.
نتیجه گیری: کلیه بیمارستان های مورد مطالعه در خصوص رعایت شاخص های آموزش و پژوهش مبتنی بر ایمنی بیمار در وضعیت ضعیفی قرار دارند و نقاط ضعف شناسایی شده در بیمارستان ها همسان است. بنابراین، تدوین برنامه های جامع آموزشی و انجام پژوهش های کاربردی در زمینه چالش های ایمنی بیمار، ضروری به نظر می رسد.
نیازسنجی آموزشی کارکنان خدمات آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال 91-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین نیازهای آموزشی کارکنان خدمات آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل 79 نفر بوده، که بر اساس جدول مورگان تعداد 66 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با 45 گویه در سه حوزه دانش، توانش و نگرش بود. یافته های پژوهش نشان داد که اولویت نیازهای آموزشی به ترتیب دانش زبان انگلیسی، روش های تحقیق و پژوهش، به روز رسانی دانش در خدمات آموزشی و به کارگیری رایانه در انجام امور آموزشی می باشد.
عوامل مؤثر در تمایل به ترک خدمت فرهنگیان دارای تحصیلات عالی(کارشناسی ارشد و بالاتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناخت عوامل مؤثر بر تمایل به ترک خدمت فرهنگیان کارشناس ارشد و بالاتر شهر تهران(90-1389) از دیدگاه ایشان انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه فرهنگیان کارشناس ارشد شاغل در کادر آموزشی مناطق نوزده گانه شهر تهران و تعدادی از فرهنگیان دارای دکترا بود. برای بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به ترک خدمت از پرسشنامه محقق ساخته با مؤلّفه های شایسته سالاری، پرداخت عادلانه، رضایت شغلی و تعهد سازمانی استفاده شد. پرسشنامه میان 170 تن از فرهنگیان کارشناس ارشد و بالاتر در4 منطقه شهر تهران توزیع شد که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و با تعدادی از ترک خدمت کنندگان از آموزش و پرورش نیز مصاحبه به عمل آمد. نتایج حاکی از آن بود که 4/96 درصد از افراد نمونه به ترک خدمت از آموزش و پرورش تمایل داشتند و از دیدگاه آن ها عوامل مؤثر در تمایل به ترک خدمت ایشان به ترتیب اولویت عبارت بودند از: 1) اجرا نشدن نظام هماهنگ و عادلانه پرداخت؛ 2) نبود زمینه ارتقاء و پیشرفت شغلی مناسب در آموزش و پرورش و3) فقدان شایسته سالاری در سازمان آموزش و پرورش.
بررسی دیدگاه معلمان در مورد چگونگی شاداب سازی مدارس با توجه به استانداردهای کالبدی طراحی فضاهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشاط و شادابی همواره به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای دانش آموزان و معلمان در مدارس مطرح بوده است. پژوهش های صورت گرفته، نشان داده اند که عوامل کالبدی، مدیریتی و روابط در مدرسه در ایجاد شادکامی در معلمان و دانش آموزان دخیل هستند. در تحقیق حاضر؛ تمرکز اصلی ما روی بعد کالبدی مدارس می باشد و براساس قوانین نظام آموزشی کشورمان، باید مطابق استانداردهای مصوب آموزش و پرورش باشد. در پژوهش حاضر، قصد داریم دیدگاه معلمان را در مورد اثرگذاری استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی، رنگ، امکانات و بهداشت مدارس در ایجاد محیط شاداب در مدارس بررسی نماییم. برای نیل به این هدف، تحقیق به شکل توصیفی- زمینه یابی بوده و از یک پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. روایی این پرسشنامه با توجه به نظر پنج تن از اساتید تعیین شده و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ عدد 84/0 محاسبه گردیده است. جامعه ی آماری نیز شامل معلمان ابتدایی ناحیه چهار کرج می باشد که به شکل خوشه ای، نمونه ا ی صد نفری از آن ها انتخاب شده است. برای تحلیل آماری نیز از میانگین و روش t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج بیان گر آن هستند که از نظر معلمان، استانداردهای مربوط به رنگ و امکانات آموزشی مدارس تاثیر مطلوبی در شادابی معلمان و دانش آموزان دارند و برعکس، استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی و بهداشت مدارس باعث کاهش شادابی آن ها در مدرسه می گردند.
رابطه سواد آکادمیک و سواد هیجانی در اعضای هیات علمی؛ دانشگاه کردستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: سواد آکادمیک اصلی ترین پشتوانه آموزش عالی است که لزوماً باید با سواد هیجانی بالا که یکی از عوامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی است، همراه باشد. سواد آکادمیک در راستای سواد هیجانی می تواند اثری انکارناپذیر بر جامعه علمی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر ، بررسی رابطه سواد آکادمیک و سواد هیجانی اعضای هیات علمی دانشگاه بود.
روش ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، 100 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه کردستان در سال 1391 که نمرات پژوهشی آنها به ثبت رسیده بود به روش نمونه گیری تصادفی ساده و طبق فرمول کوکران انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، فرم بررسی سوابق پژوهشی و پرسش نامه سواد هیجانی بار- آن با پایایی 81/0 در مقیاس آلفای کرونباخ بود. روایی پرسش نامه نیز از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، بالا گزارش شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیری ساده) با به کارگیری نرم افزار SPSS 20 انجام گرفت.
یافته ها: بین سواد هیجانی و حوزه های آن با سواد آکادمیک رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین مدل سواد آکادمیک در پیش بینی سواد هیجانی اعضای هیات علمی دانشگاه موفق نبود (87/0= p ).
نتیجه گیری: در اعضای هیات علمی دانشگاه، بین سواد آکادمیک با سواد هیجانی و حوزه های آن رابطه ای وجود ندارد و سواد آکادمیک بالا لزوماً به معنی داشتن سواد هیجانی بالا به عنوان عامل تعیین کننده توانایی یک شخص برای اثربخش بودن نیست.
ارزیابی سطح صلاحیت ها و مهارت های حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و رابطه آن با تعهد و دلبستگی شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور ارزیابی سطح صلاحیت ها و مهارت های حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و رابطه آن با تعهد و دلبستگی شغلی در معلمان انجام شده است. هدف تحقیق، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی (همبستگی) بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بهشهر که تعداد آنها 522 نفر بوده است، تشکیل داده اند. حجم نمونه بر مبنای جدول «مورگان» 220 نفر تعیین و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب نوع مدرسه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دلبستگی شغلی «لاداهل و کجنر» (1968)، پرسشنامه تعهدشغلی «بلا» (1993) در ابعاد وابستگیحرفه ای، وابستگی سازمانی، پایبندیبهارزش هایکار و مشارکتشغلی و پرسشنامه محقق ساخته مهارت های مدیریتی بر مبنای مدل «رابرت کتز» (1974) شامل سه مهارت فنی، انسانی و ادراکی بوده است. مقیاس هر سه پرسشنامه پنج درجه ای بوده است. ضریب آلفای به دست آمده برای هر یک از پرسشنامه ها به ترتیب برابر با 78/0، 82/0 و 80/0 بوده است.داده های گردآوری شده به کمک آزمون های پارامتریک نظیر t تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده وضعیت مدیران مدارس ابتدایی از نظر برخورداری از صلاحیت ها و مهارت های حرفه ای مدیریتی را در حد مطلوب نشان داد. به طوریکه مدیران مدارس ابتدایی مورد مطالعه از مهارت های انسانی بیشتر از دو مهارت فنی و ادراکی برخوردار هستند. همچنین، بین سطح برخورداری مدیران از صلاحیت ها و مهارت های حرفه ای مدیریتی با تعهد و دلبستگی شغلی در معلمان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بطوریکه نتایج حاصل از رگرسیون مشخص نموده است که 1/72 درصد تغییرات تعهد شغلی و 8/57 درصد تغییرات دلبستگی شغلی معلمان را می توان از طریق صلاحیت ها و مهارت های حرفه ای مدیریتی مدیران تبیین نمود.
ارتباط تفکر انتقادی با خلاقیت، باورهای خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تفکر انتقادی با خلاقیت، باورهای خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج بوده است که 213 دانشجو در سه گروه تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه: تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI)، خلاقیت، خودکارآمدی عمومی (GSE) و همچنین معدل دانشجویان استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، روش رگرسیون چندگانه و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که بین تفکر انتقادی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان رابطه معنادار وجود ندارد، متغیرهای خلاقیت و خودکارآمدی تفکر انتقادی را در جهت مثبت پیش بینی می کنند و بین دانشجویان دختر و پسر در تفکر انتقادی و خلاقیت تفاوت معنادار وجود دارد ولی به لحاظ باورهای خودکارآمدی بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود ندارد.
بررسی رابطه میزان عمل به احکام دین با بهداشت روانی معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه میزان عمل به احکام دین با بهداشت روانی معلمان ابتدایی در سال تحصیلی 92_91 پرداخته است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان ابتدایی شهرستان فراشبند است و نمونه پژوهش شامل 100نفر از معلم ابتدایی(50 نفر معلم زن، 50نفر معلم مرد) است که به شیوه تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات عبارت بودند از پرسشنامه معبد گلزاری برای اندازگیزی میزان عمل به احکام دین و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) برای سنجش بهداشت روانی. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش همبستگی بود.در این پژوهش مشخص شد بین میزان عمل به احکام دین با بهداشت روانی معلمان رابطه مثبت وجود دارد و بین میزان عمل به احکام دین با علائم جسمانی رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین بین میزان عمل به احکام دین با اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی رابطه معکوس وجود دارد. همچنین میزان عمل به احکام دین بین معلمان زن و مرد یکسان می باشد.
الگوی ساختاری نقض قرارداد روان شناختی، تعهد سازمانی، ترک خدمت، رضایت شغلی و رفتارهای انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری روابط بین نقض قرارداد روان شناختی با تعهد سازمانی، ترک خدمت، رضایت شغلی و رفتارهای انحرافی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش کارکنان یک شرکت صنعتی در شیراز بودند که از میان آن ها 300 نفر از طریق سهل الوصول انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسشنامه نقض قرارداد روان شناختی (تک لیب و همکاران، 2005)، پرسشنامه تعهد سازمانی (اسپیر و ون کاتش، 2002)، پرسشنامه رضایت شغلی (اسپکتور، 1985)، پرسشنامه ترک خدمت (تک لیب و همکاران، 2005) و پرسشنامه رفتارهای انحرافی (بنت و رابینسون، 2000) بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، الگو سازی معادله ساختاری و تحلیل واسطه ای تحلیل شد. یافته ها نشان داد نقض قرارداد روان شناختی، 1/7 درصد از واریانس تعهد سازمانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی، 7/16 درصد از واریانس ترک خدمت، تعهد سازمانی، 3/20 درصد از واریانس رضایت شغلی و ترک خدمت نیز 3/4 درصد از واریانس رفتارهای انحرافی را تبیین می نمایند. تحلیل واسطه ای نیز نشان داد که تعهد سازمانی متغیر واسطه ای کامل برای رابطه نقض قرارداد روان شناختی با رضایت شغلی و رضایت شغلی نیز متغیر واسطه ای پاره ای برای رابطه بین تعهد سازمانی با ترک خدمت است. در پایان، با توجه به محدود بودن تعمیم پذیری نتایج این پژوهش به سازمان های صنعتی، پیشنهاد می شود که سازمان ها نباید تعهدات خود نسبت به کارکنان را به صورت یک طرفه نقض نمایند.
بررسی تأثیر سازمان یادگیرنده بر عملکرد سازمانی با واسطه یادگیری سازمانی:مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمانی با واسطه یادگیری سازمانی به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، 509 نفر از کارکنان دفتر مرکزی شرکت ملّی صنایع پتروشیمی بودند، از میان آن ها 215 نفر به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه های سازمان یادگیرنده سنگه، یادگیری سازمانی واتکینز و مارسیک و عملکرد سازمانی فراستخواه استفاده شد. پایایی سه پرسشنامه به ترتیب 96/0، 94/0 و 98/0 برآورد و روایی آن ها توسط متخصصان تأیید شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، از روش های آمار استنباطی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سازمان یادگیرنده به طور غیر مستقیم و از طریق یادگیری سازمانی بر عملکرد سازمانی تأثیر می گذارد. رابطه بین همه ابعاد سازمان یادگیرنده با یادگیری سازمانی به غیر از بعد تسلط فردی معنادار بود.
زمینهیابی شیوه های تقویت کارکرد انجمن اولیاء و مربیان 1(مورد مطالعه: انجمن اولیاء و مربیان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با الهام از مباحث نظری و تجربی استدلال شد که مشارکت والدین در جلسات انجمن تحت تأثیر عواملی چند، در سطح ساختار و عامل است. این پژوهش با روش پیمایش و با انجام دادن مصاحبه های نیمه ساختیافته با والدین و کارشناسان برای شناخت دقیق تر موانع مشارکت اجرا شد و تا حد زیادی ماهیت اکتشافی داشت و همچنین به منظور زمینهیابی راهکارهای پیشنهادی نظرسنجی شد. در بخش مصاحبه های نیمه ساختیافته که شامل نمونه 47 نفری از اولیاء و 21 نفری از مسئولان و مدیران بود، نتایج نشان دهنده تأثیر عملکرد انجمن به لحاظ( شیوه نظرخواهی، نحوه اداره جلسات، اطلاع از زمان برگزاری جلسات، جوّ حاکم بر جلسات و حفظ جانب احترام از سوی اولیای مدرسه، شخص دعوت کننده به جلسات، تعداد جلسات)، نگرش والدین و اعتماد به فعالیت انجمن بر میزان مشارکت والدین است. همچنین افزایش احساس مسئولیت و تمایل کمک به دیگران، لزوم مشارکت در امور جامعه و کاهش یاس اجتماعی در بین اولیاء بر میزان مشارکت تأثیر دارد. در نهایت در بخش نظرسنجی، زمینهیابی راهکارهای متناسب با هر یک از متغیرهای سطح عامل و ساختار، در میان جامعه آماری انجام شد که به شیوه خوشه ای چند مرحله ای در سه دوره تحصیلی با حجم نمونه 240 نفر در شهرهای مشهد، درگز، نیشابور، تبادکان و کوهسرخ انتخاب شدند که فعالان انجمن، اولیاء غیر فعال و کمی فعال، مدیران و مربیان را شامل بود.
مقایسه نظرات دانشجویان درباره عملکرد اساتید مشاور قبل و پس از اجرای طرح استاد مشاور؛ دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: استاد مشاور عهده دار هدایت تحصیلی و راهنمایی دانشجویان است و مشاوره توسط وی به دانشجویان در غلبه بر مشکلات آموزشی کمک خواهد کرد. هدف مطالعه حاضر، مقایسه نظرات دانشجویان درباره عملکرد اساتید مشاور، قبل و پس از اجرای طرح استاد مشاور بود.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، نظرات 244 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در نیم سال اول 91-1390 و 92-1391 در مورد عملکرد اساتید مشاور، قبل و پس از اجرای طرح استاد مشاور با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته مورد مقایسه قرار گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 16 و آزمون های T زوجی و مجذور کای انجام شد.
یافته ها: نظرات دانشجویان در مورد داشتن استاد مشاور و مراجعه به وی، پذیرش وی به عنوان منبع کسب اطلاعات، آگاهی از چگونگی کمک گرفتن از استاد مشاور و تشکیل پرونده تحصیلی و سئوال در مورد ادامه تحصیل ، قبل و پس از طرح، تفاوت معنی داری داشت. کنترل و امضای فرم انتخاب واحد، راهنمایی دانشجو در مورد مشکلات شخصی و نقد و بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجو، مواردی از عملکرد اساتید مشاور بودند که تفاوت معنی دار داشتند.
نتیجه گیری: نظرات دانشجویان پس از اجرای طرح در مورد داشتن استاد مشاور و مراجعه به وی، پذیرش وی به عنوان منبع کسب اطلاعات، آگاهی از چگونگی کمک گرفتن از او و تشکیل پرونده تحصیلی و سئوال در مورد ادامه تحصیل وضعیت بهتری دارد. همچنین کنترل و امضای فرم انتخاب واحد، راهنمایی دانشجو در مورد مشکلات شخصی و نقد و بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجو، مواردی از عملکرد اساتید هستند که پس از اجرای طرح بهبود یافته اند.
رابطه علّی توانمندسازی روان شناختی و قابلیت فن آوری اطلاعات مدیران مدارس متوسطه شهر اصفهان با میانجی گری خودکارآمدی عمومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه علی توانمندسازی روان شناختی و قابلیت فن آوری اطلاعات با میانجی گری خودکارآمدی مدیران مدارس دخترانه متوسطه شهر اصفهان بوده که با روش پژوهش همبستگی انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه مدیران مدارس دخترانه متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-1392 به تعداد 250 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 152 نفر برآورد گردید و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب ناحیه بود. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه های توانمند سازی روان شناختی اسپریتزر، خودکارآمدی شوارتز و جروسالم، و قابلیت فن آوری اطلاعات بود. روایی صوری پرسش نامه ها مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. پایایی بر اساس آلفای کرونباخ برای پرسش نامه توانمند سازی 85/0، برای پرسش نامه خودکارآمدی 0/80 و برای پرسش نامه قابلیت فن آوری اطلاعات 0/82 برآورد گردید. داده ها با نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS نسخه 18 در سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی با آزمون های رگرسیون چند گانه، ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین توانمند سازی روان شناختی با قابلیت فن آوری اطلاعات مدیران رابطه مثبت معنادار وجود دارد. هم چنین، بین خودکارآمدی مدیران با قابلیت فن آوری اطلاعات رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بعد معنی دار بودن توانمند سازی روان شناختی بهترین پیش بینی کننده قابلیت فن آوری اطلاعات مدیران بود. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد توانمندسازی روان شناختی از طریق خودکارآمدی عمومی بر قابلیت های فن آوری مدیران تأثیرگذار است.
همبستگی بین نمرات ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان، مدیر گروه و رئیس دانشکده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: ارزش یابی استاد نقش مهمی در برنامه ریزی و بهبود کیفیت آموزش در دانشگاه ها دارد. یکی از چالش هایی که دانشگاه ها با آن مواجه اند، استفاده از روش ها و منابع مناسب برای ارزیابی عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی است. این مطالعه با هدف تعیین میزان همبستگی بین نمرات ارزش یابی استاد توسط دانشجویان، مدیران گروه های آموزشی و روسای دانشکده ها انجام شد.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، نمرات ارزش یابی 205 نفر از اعضای هیات علمی علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 91-1390 مورد بررسی قرار گرفت. نمرات ارزش یابی مربوط به تمامی اعضای هیات علمی غیربالینی دانشگاه بود که توسط سه گروه دانشجویان, مدیران گروه ها و روسای دانشکده ها به اساتید داده شده بود. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه که روایی و پایایی آنها قبلاً مورد تایید قرار گرفته بود، استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات ارزش یابی اساتید توسط دانشجویان، مدیران گروه های آموزشی و روسای دانشکده ها به ترتیب 40/0±07/4، 49/0±44/4 و 52/0±39/4 بود. بین نمرات ارزش یابی اساتید توسط مدیران گروه ها و روسای دانشکده ها رابطه معنی دار آماری وجود داشت (0575/0= r ؛ 0001/0= p )، اما در سایر موارد همبستگی معنی دار مشاهده نشد.
نتیجه گیری: میزان توافق مدیران گروه ها و روسای دانشکده ها در مورد ارزش یابی استاد با همدیگر بیشتر از میزان توافق آنها با دانشجویان است.
تجارب معلمان شرکت کننده در آزمون اعزام به مدارس خارج از کشور: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام دادن این پژوهش، دستیابی به تجارب معلمان شرکت کننده در آزمون اعزام به مدارس خارج از کشور برای شناخت این پدیده است.مطالعه حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدار شناسی با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 14 نفر ازمعلمانی انجام گرفت که در مصاحبه پس از قبولی در آزمون سال تحصیلی 92-91شرکت کرده بودند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه بود. مصاحبه ها به دقت ثبت و در همان جلسه، با شرکت کنندگان مرور می شد و در صورت تایید مورد پذیرش قرار می گرفت. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها با روش هفت مرحله ای کلایزی صورت پذیرفته است.یافته های حاصل ازتجارب معلمان در چهار مضمون اصلی شامل: عوامل انگیزه بخش برای شرکت در آزمون، فعالیتهای قبل از شرکت در آزمون، نگرانیهای قبل از قبولی، ویژگیهای افراد اعزام شونده و 23 مضمون فرعی شامل: کسب تجربه جدید، لذت بردن از سفرو آشنایی با فرهنگ وآداب ورسوم کشورهاوتنوع در زندگی،حقوق و مزایا،رضایت و اشتیاق همسر،کسب موقعیت اجتماعی،یادگیری زبان برای خود و فرزندان،افزایش اعتماد به نفس،احساس وظیفه نسبت به دانش آموزان هم وطن،یافتن دوستان جدید از استانهای گوناگون، اشاعه فرهنگ دینی و معرفی انقلاب اسلامی، شناخت بیشتر جایگاه کشور خود،حج تمتع و عمره مفرده از طریق کشور میزبان، خرید منابع مطالعه و آمادگی برای شرکت در آزمون، مشورت و تحقیق و بررسی پیرامون نحوه برگزاری آزمون ومصاحبه،تحقیق و بررسی پیرامون امنیت کشورها،نگرانی قبول نشدن در آزمون، نگرانیپیرامون تحصیل فرزندان درخارج ازکشور،نگرانی پیرامون مسائل فرهنگی واخلاقی فرزندان،نگرانی دوری از پدر و مادر، نگرانی ازذبح اسلامی در کشورهای غیر مسلمان،نگرانی ازعدم رعایت عدالت در پذیرش معلمان، داشتن شخصیت علمی،حجاب اسلامی، ظاهر مناسب و اخلاق خوب استخراج شده است.نتایج حاصل از پژوهش حاضر می تواند برای مسئولان آموزش و پرورش و سایر پژوهشگران علاقه مند در این حوزه مورد استفاده قرار گیرد و تصویری روشن از ادراکات معلمان شرکت کننده در آزمون ارائه نماید.
ارتقای همزمان یادگیری و رضایتمندی با آموزش مشارکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در مطالعات گذشته، مشارکت دانشجو در امر تدریس، در افزایش موفقیت تحصیلی و کسب مهارت های ارتباطی موثر شناخته شده است. هدف از این مطالعه، مقایسه روش های مشارکتی تدریس با شیوه سنتی از نظر موفقیت تحصیلی و رضایتمندی دانشجویان بود.
روش ها: این پژوهش نیمه تجربی روی 21 دانشجوی سال سوم مامایی در درس پزشکی قانونی در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 93-1392 انجام شد. 8 جلسه اول به روش سخنرانی و 8 جلسه دوم به روش مشارکتی اجرا شد. در پایان هر روش، آزمون علمی با میزان دشواری یکسان برگزار شد و دانشجویان پرسش نامه رضایت سنجی را که روایی و پایایی آن تایید شده بود، تکمیل کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 16 و آزمون آماری Tمستقل انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره آزمون علمی در روش مشارکتی با تفاوت معنی داری از روش سخنرانی بیشتر بود (0/0001>p). دانشجویان ، روش مشارکتی را باعث افزایش انگیزه آموختن (6/66%)، افزایش صمیمت و ارتباط دانشجویان (1/80%)، افزایش بحث گروهی در داخل و خارج از کلاس (81%) و افزایش یادگیری مطالب درسی (9/80%) دانستند. همچنین میانگین کلی رضایت با اختلاف معنی داری در گروه مشارکتی بیشتر بود (0/0001>p).
نتیجه گیری: به کارگیری روش های نوین مشارکتی در کلاس های تئوری دانشگاه علوم پزشکی، می تواند به افزایش یادگیری و درک دانشجویان و بهبود سطح مهارت های ارتباطی آنها کمک کند.
بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و گرایش های مذهبی با رضایت زناشویی در معلمان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:سلامتخانواده به عنوان یکی از نهادهای مهم و حیاتی جامعه به عوامل مختلفی بستگی دارد، و تا کنون پژوهش های مختلفی درباره آن انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و گرایش های مذهبی با رضایت زناشویی در معلمان متأهل می باشد. روش:درپژوهش حاضر ازروش پژوهش همبستگی استفاده شده است.به این منظور، 135 معلم متأهل در نیم سال اول سال تحصیلی 1393- 1392 به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس زوجی انریچ، پرسشنامه هوش اخلاقی، و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار 18SPSS و با شیوه آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها:نتایج تحقیق حاکی از آن است بین هوش اخلاقی و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0> P). همچنین بین گرایش مذهبی درونی با رضایت زناشویی ارتباط مثبت و معنادار به دست آمد (01/0> P). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که هوش اخلاقی می تواند به طور معناداری 23/0 از واریانس رضایت زناشویی را به طور معناداری پیش بینی کند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر اهمیت هوش اخلاقی و گرایش مذهبی درونی بر رضایت مندی زناشویی در معلمان متأهل را آشکار ساخت و در برنامه های مشاوره قبل از ازدواج و مشاوره خانواده باید آنها را به عنوان یک عامل کلیدی در تعیین رضایت زناشویی در نظر گرفت.
ویژگی های عمومی و حرفه ای مدیران مدارس متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، شناسایی، دسته بندی و توصیف ویژگیهای عمومی و حرفه ای مدیران آموزشی و نیز تعیین میزان تطابق ویژگیهای مدیران با قوانین مصوب شورای عالی آموزش و پرورش است. روش پژوهش با توجه به ماهیت موضوع آن از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل مدیران مدارس متوسطه ایران در دو سال تحصیلی 89-1388 و90-1389 و همچنین قوانین و آیین نامه های مصوب شورای عالی آموزش و پرورش بوده است. با توجه به انجام سرشماری، نمونه گیری به عمل نیامده است. متغیر های مورد مطالعه شامل ویژگیهای عمومی و حرفه ای (اختصاصی) مدیران مدارس متوسطه هستند. مسئله اصلی پژوهش درقالب دو پرسش پژوهشی تدوین شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که به طورکلی میان ویژگیهای عمومی مدیران از قبیل نوع استخدام، سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و قوانین و آئین نامه های مصوب در این زمینه، فاصله وجوددارد. از نظر ویژگیهای حرفه ای، میانگین سابقه خدمت آموزشی - اداری مدیران مدارس مورد مطالعه بالاست. همچنین، وضعیت تناسب رشته تحصیلی با پیشینه تحصیلی افراد شاغل در پست مدیریت مدارس متوسطه نامطلوب است. در مجموع رشته تحصیلی 88 درصد از مدیران مدارس دوره آموزش متوسطه با شرایط و آئین نامه های انتصاب مدیران مدارس مصوب شورای عالی آموزش و پرورش همخوانی ندارد. در پایان مقاله براساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی به منظور بهبود مدیریت مدارس کشور ارائه شده است.
بررسی الگوی تحلیل مسیر ابعاد خشنودی شغلی و تعهد سازمانی
حوزه های تخصصی:
خشنودی شغلی حالت عاطفی مثبتی است که کارکنان نسبت به شغل خود دارند و تعهد سازمانی از احساس مثبت آنان نسبت به سازمان ناشی می شود. در پژوهش حاضر رابطه بین این دو متغیر و الگوی مسیر ابعاد این متغیرها بررسی شد. نمونه شامل 404 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی بود که به روش تصادفی ساده اتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش که دو پرسشنامه تعهد سازمانی و خشنودی شغلی بودند، پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. نتایج هم چنین حاکی از رابطه مثبت خشنودی از خود شغل، خشنودی از ارتقاء و خشنودی از پرداخت با تعهد پیوستگی و خشنودی از خود شغل، خشنودی از سرپرست، خشنودی از خط مشی و خشنودی از همکاران با تعهد همانندسازی شده و نیز رابطه مثبت تعهد پیوستگی و تعهد مبادله ای با تعهد مبادله ای بودند. با توجه به یافته ها، سازمان ها باید شرایط خشنود کننده را فراهم کنند و از این طریق تعهد سازمانی کارکنان را بالا ببرند.
نقش باور به دنیای عادلانه و ناعادلانه در پیوند بین فرسودگی و استرس شغلی با رفتارهای غیراخلاقی: گسترش یک نظریه درایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش باور به دنیای عادلانه و
ناعادلانه در پیوند بین فرسودگی و استرس شغلی با رفتارهای غیراخلاقی به مرحله ی
اجرا درآمد. شواهد پژوهشی قبلی حاکی از آن است که باور به دنیای عادلانه می تواند
اثرات استرس بر افراد را مورد تعدیل قرار دهد.این پژوهش از نوع پژوهش های
همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش را کارکنان یک سازمان دولتی در بهار و تابستان
1389 تشکیل دادند که از بین آنها 287 نفر به شیوه ی سهل الوصول برای شرکت در پژوهش
انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی باور به دنیای عادلانه با 7 سوال،
پرسشنامه ی باور به دنیای ناعادلانه با 4 سوال، استرس شغلی با 5 سوال، فرسودگی
شغلی با 4 سوال و رفتارهای غیراخلاقی با 4 سوال بود. داده های حاصل از پرسشنامه های
پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل از تحلیل
رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که باور به دنیای عادلانه، رابطه ی استرس شغلی با
رفتارهای غیراخلاقی را تعدیل می نماید. بدین معنی که وقتی باور به دنیای ناعادلانه
در حد پایینی است ، افزایش استرس شغلی منجر به افزایش رفتارهای غیراخلاقی می شود.براساس یافته های این
پژوهش، با تقویت باور به دنیای عادلانه، می توان از پیوند میان استرس شغلی و
رفتارهای غیراخلاقی جلوگیری کرد.