فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
45-58
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: از مهم ترین عوارض آزاردهنده ی شیمی درمانی در سرطان، تهوع و استفراغ است که روش های پیشگیری یا درمانی و گاهی روان درمانی یا موسیقی درمانی برای کمک به کنترل آن، مطالعه و تأثیر صوت قرآن بر کاهش درجه و بروز این دو عارضه بررسی شده است. روش کار: این مطالعه ازنوع نیمه تجربیِ تک گروهی بود که بر روی 31 بیمار مبتلا به سرطان که در بخش رادیوتراپی انکولوژی بیمارستان امام حسین (ع) به صورت سرِپایی شیمی درمانی شدند، صورت گرفت. بیماران در دو دوره ی متناوب شیمی درمانی، درمان های رایجِ ضد تهوع و استفراغ را با شنیدن صوت قرآن و در نوبتی دیگر بدون شنیدن آن دریافت کردند و سپس پرسش نامه یی را درباره ی بروز و درجه ی عارضه های فوق طبقِ نظام درجه بندی استانداردِ بین المللی پاسخ دادند و هر بیمار با وضعیت قبل و بعد این نوع درمان مقایسه شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد افرادی که حالت تهوع و استفراغ داشتند، بعد از شنیدن قرآن این حالت از 35 درصد به 22 درصد کاهش یافت، اما اختلاف آماری معنی دار نبود (125/0P=). همچنین شنیدن آوای قرآن احتمال بروز استفراغ را در بیماران، 64 درصد (03/0P= و 36/0OR = ) و درجه ی بالاترِ تهوع را در 89 درصد موارد، کاهش داد (001/0 P<و 12/0OR = ). قبل از انجام این نوع از درمان 5/35 درصد از بیماران تهوع نداشتند درحالی که بعد از آن این رقم به 7/67 درصد رسید و تقریباً نیمی از افرادِ مورد مطالعه، درجه ی تهوع کمتری داشتند. همچنین، درجه ی تهوعِ هیچ یک از بیماران بعد از درمانِ ذکرشده افزایش نیافت. نتیجه گیری: شنیدن صوت قرآن حتی به مدت کوتاه می تواند به طور چشمگیری موجب کاهش تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی شود. چنین تأثیری که به دلیل انحراف فکر بیمار از شیمی درمانی یا از آثار معنوی قرآن است، باید در مطالعات گسترده تر و به صورت دوگروهی سنجیده شود. با توجه به تأثیری که شنیدن صوت قرآن در مطالعات دیگر، ازجمله القای بیهوشی داشته، شاید بتوان از این روش در کنترل عوارض آزاردهنده ی درمان سرطان نیز استفاده کرد.
بررسی میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
96-108
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به تأثیر نماز بر هر شخص به ویژه در سن جوانی و دوران دانشجویی، این پژوهش با هدف تعیین میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن، در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور در سال 1396 انجام شده است. روش کار: در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، تعداد 260 دانشجوی واجد شرایط دانشگاه علوم پزشکی نیشابور با روش نمونه گیری طبقه یی وارد پژوهش شدند. ابزار گردآوری اطلاعات یک پرسش نامه ی دوبخشی شامل اطلاعات جمعیت شناختی و میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون های توصیفی (میانگین، انحراف معیار و فراوانی) و استنباطی (آزمون تی و واریانس یک طرفه) تجزیه و تحلیل شد و سطح معناداری 05/0P< در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین و انحراف معیار کلی گرایش به نماز 38/19±96/73 به دست آمد. بیشترین عوامل تأثیرگذار در گرایش دانشجویان به نماز به ترتیب لذت بخش بودن نماز و رسیدن به آرامش قلبی، پیشگیری از گناه و کارهای ناپسند؛ و کمترین عوامل تأثیرگذار به ترتیب ارتباط صمیمی با امام جماعت، سخنرانی مفید و تسلط علمی امام جماعت در زمان برپایی نماز بود. آزمون آماری تی بین تأهل و جنس با میانگین گرایش به نماز ارتباط معنادار (05/0P<)؛ و آزمون آماری واریانس یک طرفه بین میانگین گرایش به نماز با سال تحصیلی، معدل و تحصیلات والدین دانشجویان اختلاف معناداری نشان داد (05/0P<). به عبارتی دیگر، میزان گرایش به نماز در دانشجویان متأهلِ زن، با معدل بالا و سال آخر، نسبت به دانشجویان دیگر بیشتر بود. نتیجه گیری: میزان گرایش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور به نماز در سطح خوب بود، اما نیازمند تدوین برنامه ی آموزشی مؤثر در زمینه ی تقویت این فریضه است.
ارتباط هوش هیجانی و تقیّد به نماز با تمایل جنسی در دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر میانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
61-72
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر، مدیریت نادرست تکانه های هیجانی، سیر نزولی انجام فریضه ی دینی نماز و افزایش معاشرت بین دختران و پسران دانشجو از مسائل مهم در دانشگاه ها است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی هوش هیجانی و تقیّد به نماز با تمایل جنسی در دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر میانه انجام شد. روش کار: طرح این پژوهش توصیفی و روش آن همبستگی است. جامعه ی پژوهش کلیه ی دانشجویان مجرد مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور و آزاد شهر میانه بود که از میان آنان نمونه یی به حجم 140 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. داده ها با کمک پرسش نامه های هوش هیجانی پترایدز فارنهایم، تقیّد به نماز پناهی و پرسش نامه ی چندوجهی مسائل جنسی (MSQ) جمع آوری؛ و با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره ی هم زمان تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد از میان مؤلفه های هوش هیجانی فقط کنترل هیجان رابطه ی منفی معناداری با تمایل جنسی داشت (01/0> Pو 236/0- = r). علاوه براین، تقیّد به نماز نیز با تمایل جنسی رابطه ی منفی معناداری داشت (05/0> Pو 165/0-=r)؛ در حالی که هوش هیجانی کلی، درک هیجان ، کنترل هیجان و مهارت های اجتماعی با تقیّد به نماز رابطه ی مثبت معنادار داشت (05/0>P)؛ در عین حال خوش بینی رابطه ی معناداری با تقیّد به نماز نداشت. متغیّر کنترل هیجان نیز توانایی پیش بینی 23 درصد از تمایل جنسی را داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای مداخلات در جهت ارتقای کنترل هیجان و تقیّد به نماز می تواند در کاهش تمایلات جنسی دانشجویان مجرد مؤثر باشد.
مقایسه سازه تصور از خدا در میان چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سازه تصور از خدا، از موضوعات بسیار مهم، در حوزه روان شناسی دین است که ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه سازه تصور از خدا در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - مقایسه ای و جامعه آماری این پژوهش شامل طلاب حوزه علمیه، دانشجویان دانشگاه علمی و کاربردی، فرهنگیان آموزش و پرورش و مشاغل آزاد بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 3۶7 نمونه گرفته شد. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss نسخه 2۶ تجزیه و تحلیل شدند. یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که سازه تصور از خدا بر اساس «ناصریت»، «رحمانیت - غافریت»، «منعمیت - رازقیت»، «خالقیت - قادریت» و «عالمیت»، در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد، تفاوت معناداری دارد. افراد متأهل نسبت به افراد مجرد در تمام ویژگی ها بالاتر هستند و این تفاوت معنادار است. در گروه مردان و زنان، تفاوت معناداری به دست نیامد. تصور از خدا در گروه های سنی بالاتر، بر اساس ناصریت، رحمانیت - غافریت و منعمیت - رازقیت، بالاتر از گروه های سنی پایین تر بود و این تفاوت معنادار است. در سطوح مختلف تحصیلی گروه فوق لیسانس بالاترین و گروه دیپلم و زیر دیپلم پایین ترین نمره تصور از خدا را دارند و تفاوت معنادار است.
ضرورت تأسیس روان شناسی واحد در چارچوب رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، روان شناسی اسلامی را به عنوان دانشی حقیقت محور و دارای ظرفیت، برای بررسی قواعد حاکم بر سازمان یافتگی های روانی، فرایندهای زیرین و نمودهای رفتاری انسان تبیین می کند. روش پژوهش، که از سنخ تحقیقات بنیادین نظری است، پس از گردآوری کتابخانه ای، تجزیه وتحلیل عقلانی است. بدین منظور، پس از بررسی سخنان روان شناسان و پژوهشگران در فلسفه روان شناسی، در اعتراف به فقدان انسجام و افول روان شناسی معاصر، به تحلیل علل آن پرداخته و تأْسیس روان شناسی اسلامی را به عنوان راه حل ضروری آن معرفی می کند. یافته های پژوهش عبارتند از: پس از شکل گیری مکاتب سه گانه روان شناسی، مکتب جامعی برای معرفی روان شناختی انسان شکل نگرفته است. رویکردهای جدید نیز علی رغم دربردارندگی گزاره های صحیح، معمولاً به تبیین سازوکارهای رفتاری، شناختی و یا پایه های زیستی آن می پردازند. بسیاری از این نظریات، مبانی نظری جامعی نداشته و یا برخی نظریه پردازان اساساً به آن توجهی نداشته اند. روان شناسی اسلامی، با مبانی نظری ویژه خود، می تواند با هدف بررسی قواعد حاکم بر سازمان یافتگی های روانی، فرایندهای زیرین و نمودهای رفتاری انسان، مکتبی جامع ارائه کند که همه ابعاد رفتار انسان را تبیین کند.
بررسی رابطه بهزیستی معنوی با پایستگی در اهداف بلندمدت و لذت از یادگیری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بهزیستی معنوی با پایستگی در اهداف بلندمدت (ثبات علایق و پایداری در تلاش) و لذت از یادگیری در دانشجویان دختر بود. بدین منظور، 146 نفر از دانشجویان دختر خوابگاه دانشگاه شهید چمران اهواز، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. سپس، پرسش نامه های بهزیستی معنوی، خرده مقیاس لذت یادگیری، مقیاس هیجان های پیشرفت پکران و مقیاس پایستگی را تکمیل کردند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های رگرسیون گام به گام و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که از بین ابعاد بهزیستی معنوی، ارتباط با طبیعت و ارتباط با خود، مهم ترین پیش بین های لذت از یادگیری بودند و ارتباط با خود و ارتباط با دیگران، پایداری در تلاش را پیش بینی کردند. همچنین، لذت از یادگیری میانجی گر رابطه بهزیستی معنوی، با پایستگی در اهداف بلندمدت بود. بنابراین، یکی از آثار بهزیستی معنوی، پایداری در تلاش برای دستیابی به اهداف بلندمدت و تجربه هیجان لذت در حین فعالیت های یادگیری است که اهمیت آن را در زندگی تحصیلی و غیرتحصیلی دانشجویان نشان می دهد.
مدل علّی رابطه ی بین «مذهب»، «سرسختی روانشناختی»، «دنیاگرایی» و «حل مسئله» در سربازان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل علّی رابطه ی بین «مذهب»، «سرسختی روانشناختی»، «دنیاگرایی» و «حل مسئله» در سربازان بود. از بین جامعه آماری (سربازان پایگاه چهارم هوانیروز اصفهان) با روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 110 سرباز با سنوات خدمتی متفاوت، انتخاب شده و به پرسشنامه های «دنیاگرایی» (مسد)، «سرسختی» اهواز (AHI، «دینداری»خدایاریفرد و «تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی» (SPSI-R) پاسخ دادند.یافته ها نشان داد که: 1. «مذهب» به طور مستقیم بر «حل مسئله» اثر می گذارد؛ 2. «مذهب» از طریق «افزایش سرسختی» و «کاهش دنیا گرایی» نیز بر «حل مسئله» اثر می گذارد. بنابر این می توان نتیجه کلی گرفت که مذهب نقش مهمی در رویارویی با استرس های زندگی دارد و می تواند اثر بحران های شدید زندگی را تعدیل کند
اثربخشی «قصه های قرآنی» بر «ذهنیت فلسفی» و «گرایش به تفکر انتقادی» دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی «قصه های قرآنی» بر «ذهنیت فلسفی» و «گرایش به تفکر انتقادی» دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد افراد نمونه از بین همه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر قاین انتخاب شدند؛ به این صورت که از بین دانش آموزان یادشده، دو کلاس انتخاب شدند که 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. از دو پرسشنامه ذهنیت فلسفی و گرایش به تفکر انتقادی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده ها با به کار بردن نرم افزار spss و آزمون کوواریانس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از قصه های قرآنی بر افزایش ذهنیت فلسفی و گرایش به تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی تأثیر مثبت دارد؛ بنابراین به دست اندرکاران نظام آموزش و پرورش ابتدایی سفارش می شود که از قصه های قرآنی در مدارس ابتدایی استفاده شود.
اقتضائات آموزشی و پرورشی دوره کودکی از چشم انداز «آموزه های اسلامی» و «دانش روان شناسی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
متون اسلامی و دانش روان شناسی انجام گرفته است. پرسش اساسی این است که مهم ترین راهبردها و راهکارهای آموزشی و پرورشیِ متناسب با تحولات و ویژگی های دوره کودکی کدام است؟ در این پژوهش از روش توصیفی−تحلیلی و اجتهادی استفاده شده است. از تتبع و ژرف اندیشی در آموزه های اسلامی و آموزه های روان شناختی−تربیتی، می توان استنباط کرد که اقتضائات مهم آموزشی و پرورشی دوره کودکی عبارتند از: 1. ارتباط صمیمی و عاطفی با کودک؛ 2. ارتباط مبتنی بر بازی و قصه گویی؛ 3. پاسخ گویی شناختی همتراز با فهم کودکان؛ 4. همتراز سازی مطالب با تحول روان شناختی کودک؛ 5. رعایت اصل تدریج؛ 6. سبک ارتباطی مبتنی بر تحول شناختی و هیجانی−عاطفی؛ 7. بهره گیری از یادگیری الگویی؛ 8. ساده سازی پیام و بهره گیری از آموزش گام به گام و تدریجی در آموزش و پرورش کودک.
اثربخشی معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن و دعا بر شدت علائم افسردگی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
88-98
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: افسردگی اساسی از شایع ترین و مزمن ترین اختلالاتی است که به درمان نیاز دارد. هدف پژوهش حاضر اثربخشی معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن و دعا بر شدت علائم افسردگی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی شهر قم در سال 1396 بود که از بین آنان نمونه یی به حجم 30 بیمار (هر گروه 15 نفر) با توجه به معیارهای شمول به صورت داوطلبانه انتخاب شد. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس افسردگی بک بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین گروه آزمایش در مرحله ی پیش آزمون در مؤلفه ی شدت علائم افسردگی 80/35 و گروه گواه 60/33؛ و در مرحله ی پس آزمون برای گروه آزمایش 86/19 و برای گروه گواه 46/32 بود. پس از اعمال مداخله ی میزان افسردگی در گروه گواه تغییری ایجاد نشد ولی نمرات افسردگی گروه آزمایش کاهش یافت که از نظر آماری معنادار بود (01/0 > p). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن و دعا در کاهش شدت علائم افسردگی زنان مبتلا به افسردگی اساسی مؤثر است.
فرآیندهای تغییر مثبت و مراحل آن: تدوین مدلی مفهومی بر اساس متون اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شناسایی روان درمانی های متمایز، ازجمله کارهای محققان بوده است و همواره این سؤال مطرح بوده که کدام درمان یا نظریه مؤثرتر است. در این راستا، این سؤال که تغییر بالینی چگونه رخ می دهد پژوهش های بسیاری را به سوی کشف فرآیندهای اساسی تغییر و مراحل آن هدایت کرده است. با توجه به این که ادبیات متون اسلامی شامل گزاره هایی درباره تغییر روان شناختی است، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی مفهومی برای فرآیندهای تغییر مثبت و مراحل آن بر اساس متون اسلامی انجام شده است. بدین منظور، مراحل و فرآیندهای تغییر مثبت از گزاره های توصیفی و تبیینی موجود در متون اسلامی (قرآن و حدیث) با روش تحلیل محتوا کیفی استخراج شد. روایی محتوای استخراج شده درباره فرآیندها و مراحل تغییر مثبت، با استفاده ازنظر کارشناسان خبره به شیوه زمینه یابی جمع آوری و تحلیل شد. نتایج نشان داد فرآیندهای تغییر مثبت شامل فعالیت های آشکار و پنهانی که افراد برای تغییر شناخت، عواطف و رفتار خود انجام می دهند در فرآیندهای 1) انگیزه سازی؛ 2) توانمندسازی عقلانی؛ 3) توفیق خواهی معنوی و ۴) اقدام، عمل صحیح فرد را به سعادت و شادکامی رهنمون می شود.
کارآمدی درمان گروهی معنوی مذهبی، بر کاهش استرس مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین کارآمدی درمان گروهی معنوی مذهبی، بر کاهش استرس مادران کودکان کم توان ذهنی بود. جامعه آماری پژوهش، مادران کودکان کم توان ذهنی مدارس پسرانه آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 2 مدرسه گزینش شد. پس از تکمیل پرسش نامه پاسخ به استرس کوه و همکاران توسط مادران، 24 نفر که نمره بالاتر از نقطه برش را کسب کردند، به عنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، 8 جلسه120 دقیقه ای روان درمانی معنوی مذهبی اجرا شد، اما گروه کنترل، مداخله ای را دریافت نکرد. نتایج تحلیل داده ها، در پس آزمون و نیز در آزمون پیگیری دو ماه پس از اجرای پس آزمون نشان داد که درمان معنوی مذهبی گروهی، بر کاهش استرس تنش، پرخاشگری و افسردگی مادران کودکان کم توان ذهنی گروه آزمایش مؤثر بوده است.
نقش دلبستگی به خدا و سلامت معنوی در پیش بینی خوش بینی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف نقش دلبستگی به خدا و سلامت معنوی در پیش بینی خوش بینی دانش آموزان دختر و پسر اجرا شد. روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه در سال 95-1394 شهرستان جلفا بودند که تعداد 200 نفر نمونه به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار شامل پرسش نامه های دلبستگی به خدا، سلامت معنوی و خوش بینی بود که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که خوش بینی با نمره کلی سلامت معنوی ارتباط مثبت و معناداری دارد. اما با اجتناب از صمیمیت با خدا و اضطراب از طرد شدن از زیرمؤلفه های دلبستگی به خدا ارتباط معکوس دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 54 درصد از واریانس خوش بینی به وسیله سلامت معنوی و اجتناب از صمیمیت و اضطراب از طرد شدن از زیرمؤلفه های دلبستگی به خدا، تبیین می شود.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس کاستی خداآگاهی و حرمت خود دانشجویان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی افکار خودکشی بر اساس خداآگاهی و حرمت خود بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل رگرسیونی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان زن و مرد یکی از دانشگاه های بیرجند در سال 1398 1399 بوده است. نمونه این پژوهش تعداد 375 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس های خداآگاهی (نورعلیزاده، 1390)، افکارخودکشی (بک، 1961) و حرمت خود (کوپر اسمیت، 1957) بودند. یافته های پژوهش نشان داد بین خداآگاهی و حرمت خود و افکارخودکشی رابطه معنی دار منفی وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که میزان افکار خودکشی، حرمت خود و خداآگاهی در میان زنان بیشتر از مردان است و این آمار در میان افراد مجرد به مراتب بیشتر از افراد متأهل بوده است. بر اساس یافته ها پیش بینی می شود که با ارتقای خداآگاهی و حرمت خود می توان بهداشت روانی افراد را افزایش داده و از شکل گیری افکار خودکشی پیشگیری و با آن مقابله کرد. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده بسته خداآگاهی بر گروهی از افراد آسیب پذیر به افکار خودکشی اجرا شود و اثربخشی آن بر کاهش افکار خودکشی ارزیابی شود.
تأثیر آموزش هوش معنوی بر میزان استرس سازمانی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
محیط دانشگاهی علاوه بر اینکه محیطی آموزشی است، یک محیط اجتماعی نیز می باشد. دانشجویان به عنوان متخصصان آینده و ایفاگر نقش های اساسی در شبکه ارتباطات اجتماعی و پیشرفت و ترقی کشور، با گستره وسیعی از مشکلات روانی از جمله استرس سازمانی مواجهه هستند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر میزان استرس سازمانی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان زنجان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان زنجان تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (30 نفر) و یک گروه کنترل (30 نفر) جایگزین شدند. دانشجویان قبل و پس از آموزش، به استرس سازمانی محقق ساخته پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس یک راهه و واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش هوش معنوی گروهی، در بهبود و کاهش استرس سازمانی دانشجویان تأثیر معناداری دارد. همچنین در مطالعات پیگیری این نتیجه برقرار ماند.
پیش بینی افسردگی بر اساس تعلق مادی، دلبستگی به خدا و نگرش های ناکارآمد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر بر افسردگی که از شایع ترین اختلالات روان پزشکی است، می تواند به پیشگیری و درمان آن کمک کند. از منظر اسلام، تعلق مادی و نوع رابطه با خداوند، از عوامل اثرگذار بر افسردگی هستند. از سوی دیگر، دانشمندان غربی بر نقش نگرش های ناکارآمد، به عنوان یک عامل مؤثر بر افسردگی تأکید کرده اند. هدف این پژوهش، پیش بینی افسردگی بر اساس تعلق مادی و دلبستگی به خدا در مقایسه با نگرش های ناکارآمد بود. طرح پژوهش، از نوع همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شیراز بود که 209 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک، تعلق، دلبستگی به خدا و نگرش های ناکارآمد بود. نتایج نشان داد که تعلق مادی، نگرش های ناکارآمد و سبک دلبستگی اجتنابی به خدا می توانند افسردگی را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کنند. تعلق مادی نیز به عنوان قوی ترین متغیر شناسایی شد. نتایج حاکی از این است که اسلام دارای پتانسیل های زیادی برای تعریف متغیرهای کلیدی در تبیین افسردگی است.
اثربخشی دعادرمانی بر کاهش عقاید ناکارآمد نوجوانان دارای مشکلات تحصیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی دعادرمانی بر کاهش عقاید ناکارآمد نوجوانان شهرستان قشم می باشد. بدین منظور، 32 نفر از نوجوانان شهرستان قشم که دچار افت تحصیلی و عقاید ناکارآمد بودند، به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. مفاهیم و مراحل دعادرمانی، طی 8 جلسه هفتگی در شهر قشم انجام شد. پرسش نامه عقاید غیرمنطقی جونز (IBT)، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات افکار غیرمنطقی، در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، کاهش معناداری پیدا کرده است (001/0P<). همچنین، نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی، توقع تأیید از دیگران، سرزنش کردن خود، بی مسئولیتی عاطفی، نگرانی توأم با اضطراب، اجتناب از مشکل، وابستگی، درماندگی برای تغییر و کمال گرایی در گروه آزمایش، نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است.
شاخص های سنجش شادکامی: بررسی تطبیقی مدل شادکامی آکسفورد و مدل شادکامی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موضوع شادکامی در سال های اخیر توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرده و بسیاری از پیمایش های جهانی به این موضوع اختصاص یافته است و کشورها بر اساس میزان شادکامی مردمانشان سنجیده و رتبه بندی می شوند. درباره نحوه سنجش شادکامی جوامع، دو دیدگاه وجود دارد: برخی از محققان از امکان طراحی سنجه هایی عام برای سنجش شادکامی در همه جوامع و فرهنگ های مختلف سخن می گویند. در برابر، برخی بر ضرورت طراحی شاخص های سنجش شادکامی متناسب با فرهنگ های مختلف تأکید دارند. پژوهش حاضر با طراحی پرسشنامه شادکامی اسلامی با محوریت «الگوی اسلامی شادکامی» (پسندیده، 1397) به مقایسه دو مدل شادکامی اسلامی و مدل شادکامی آکسفورد پرداخته است. نتایج مقایسه این دو مدل نشان می دهد هرچند شباهت هایی میان این دو مدل ازجمله توجه به معناداری زندگی، رضایت از زندگی، اهمیت روابط اجتماعی در شادکامی و لذت جسمانی وجود دارد اما تفاوت هایی بنیادین در مبانی خداشناسی، انسان شناسی، جهان شناسی و دین شناسی دارند.
همبستگی بین نگرش های مذهبی و سلامت عمومی در دختران مقطع دبیرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
50-59
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مذهب یکی از عوامل تأثیرگذار در سلامت افراد به ویژه در دوره های مهم رشد است؛ با وجود این، تاکنون کمتر به بررسی آن در نوجوانان پرداخته شده است. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین نگرش های مذهبی و سلامت عمومی دانش آموزان مقطع دبیرستان صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه ی مورد بررسی 120 نفر از دختران دبیرستانی شهر کرج با میانگین سنی 52/0±6/16 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده از چهار مدرسه ی واقع در منطقه ی سه این شهر انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت است از: پرسش نامه ی نگرش های مذهبی گلریز-براهنی و پرسش نامه ی سلامت عمومی (GHQ-28). برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان دهنده ی رابطه ی معنادار بین نگرش های مذهبی و سه خرده مقیاس علائم اضطرابی و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی بود (01/0p<)؛ با وجود این، ارتباط معناداری بین نگرش مذهبی و خرده مقیاس عملکرد جسمانی وجود نداشت (05/0p>). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر به روشنی گویای تأثیرگذاری نگرش های مذهبی بر سلامت عمومی دانش آموزان است.
رابطه ی تجارب معنوی و امیدواری با زیستن در زمان حال در مردان مبتلا به سرطان شهر تهران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
75-88
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری سرطان در ایران سومین عامل مرگ و میر افراد تلقی می شود. توجه به متغیّرهای روان شناختی و معنوی در روند بهبودی این بیماری می تواند در کنار مداخله های دارویی از اهمیت بسزایی برخوردار باشد. بنابراین، ایﻦ ﻣﻄﺎلعه با هدف تعیین رابطه ی بین تجارب معنوی و امیدواری با زیستن در زمان حال مردان مبتلا به سرطان شهر تهران در سال 1395 انجام شد. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل مردان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های امام خمینی (ره) و شهدای تجریش شهر تهران در سال 1395 بود که از میان آنها 100 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف انتخاب شدند. سپس برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تجارب معنوی اندروود و ترسی، امیدواری اشنایدر و زندگی در زمان حال سپهوند و عرب استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق روش های آماری تحلیل رگرسیون تک متغیّره و چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده بین امیدواری با زندگی در زمان حال (01/0p<) و نیز بین تجارب معنوی با زندگی در زمان حال رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت (05/0p<). نتیجه گیری: به نظر می رسد درمانگران باید به نقش مثبت منابع روان شناختی و معنوی گوناگونی در پذیرش و بهبودی بیماری سرطان توجه داشته باشند. تجربه ی معنوی که شامل ارتباط با خدا، دعا و دریافت معنویت در زندگی است می تواند به رفتارهای سازگارانه تری در بیماران سرطانی همانند معنادهی به زندگی و تجربه ی زندگی اکنون کمک کند. در نهایت، این منابع می تواند به رشد فردی و قدرت بیمار در بازتعریف او از بیماری یاری برساند.