پژوهشنامه روان شناسی اسلامی
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان 1398 شماره 11 (مقاله پژوهشی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شناسایی روان درمانی های متمایز، ازجمله کارهای محققان بوده است و همواره این سؤال مطرح بوده که کدام درمان یا نظریه مؤثرتر است. در این راستا، این سؤال که تغییر بالینی چگونه رخ می دهد پژوهش های بسیاری را به سوی کشف فرآیندهای اساسی تغییر و مراحل آن هدایت کرده است. با توجه به این که ادبیات متون اسلامی شامل گزاره هایی درباره تغییر روان شناختی است، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی مفهومی برای فرآیندهای تغییر مثبت و مراحل آن بر اساس متون اسلامی انجام شده است. بدین منظور، مراحل و فرآیندهای تغییر مثبت از گزاره های توصیفی و تبیینی موجود در متون اسلامی (قرآن و حدیث) با روش تحلیل محتوا کیفی استخراج شد. روایی محتوای استخراج شده درباره فرآیندها و مراحل تغییر مثبت، با استفاده ازنظر کارشناسان خبره به شیوه زمینه یابی جمع آوری و تحلیل شد. نتایج نشان داد فرآیندهای تغییر مثبت شامل فعالیت های آشکار و پنهانی که افراد برای تغییر شناخت، عواطف و رفتار خود انجام می دهند در فرآیندهای 1) انگیزه سازی؛ 2) توانمندسازی عقلانی؛ 3) توفیق خواهی معنوی و ۴) اقدام، عمل صحیح فرد را به سعادت و شادکامی رهنمون می شود.
اثربخشی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر سلامت روان و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان کم شنوا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر سلامت روان و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان کم شنوا صورت گرفت. مطالعه حاضر، مطالعه ای شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. 30 نفر از مادران کودکان کم شنوا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) را تکمیل کردند. سپس به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 5 جلسه هفتگی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی را دریافت کرد و پس از پایان درمان، هر دو گروه پرسشنامه های مربوط را مجدداً تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر افسردگی، انعطاف پذیری روان شناختی و ادراک توجیه رفتار مادران کودکان کم شنوا تأثیر معنی داری دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که تاب آوری با رویکرد اسلامی می تواند برای بهبود شرایط روان شناختی مادران کودکان کم شنوا مفید باشد.
شاخص های سنجش شادکامی: بررسی تطبیقی مدل شادکامی آکسفورد و مدل شادکامی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موضوع شادکامی در سال های اخیر توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرده و بسیاری از پیمایش های جهانی به این موضوع اختصاص یافته است و کشورها بر اساس میزان شادکامی مردمانشان سنجیده و رتبه بندی می شوند. درباره نحوه سنجش شادکامی جوامع، دو دیدگاه وجود دارد: برخی از محققان از امکان طراحی سنجه هایی عام برای سنجش شادکامی در همه جوامع و فرهنگ های مختلف سخن می گویند. در برابر، برخی بر ضرورت طراحی شاخص های سنجش شادکامی متناسب با فرهنگ های مختلف تأکید دارند. پژوهش حاضر با طراحی پرسشنامه شادکامی اسلامی با محوریت «الگوی اسلامی شادکامی» (پسندیده، 1397) به مقایسه دو مدل شادکامی اسلامی و مدل شادکامی آکسفورد پرداخته است. نتایج مقایسه این دو مدل نشان می دهد هرچند شباهت هایی میان این دو مدل ازجمله توجه به معناداری زندگی، رضایت از زندگی، اهمیت روابط اجتماعی در شادکامی و لذت جسمانی وجود دارد اما تفاوت هایی بنیادین در مبانی خداشناسی، انسان شناسی، جهان شناسی و دین شناسی دارند.
مقایسه سازه تصور از خدا در میان چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سازه تصور از خدا، از موضوعات بسیار مهم، در حوزه روان شناسی دین است که ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه سازه تصور از خدا در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - مقایسه ای و جامعه آماری این پژوهش شامل طلاب حوزه علمیه، دانشجویان دانشگاه علمی و کاربردی، فرهنگیان آموزش و پرورش و مشاغل آزاد بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 3۶7 نمونه گرفته شد. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss نسخه 2۶ تجزیه و تحلیل شدند. یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که سازه تصور از خدا بر اساس «ناصریت»، «رحمانیت - غافریت»، «منعمیت - رازقیت»، «خالقیت - قادریت» و «عالمیت»، در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد، تفاوت معناداری دارد. افراد متأهل نسبت به افراد مجرد در تمام ویژگی ها بالاتر هستند و این تفاوت معنادار است. در گروه مردان و زنان، تفاوت معناداری به دست نیامد. تصور از خدا در گروه های سنی بالاتر، بر اساس ناصریت، رحمانیت - غافریت و منعمیت - رازقیت، بالاتر از گروه های سنی پایین تر بود و این تفاوت معنادار است. در سطوح مختلف تحصیلی گروه فوق لیسانس بالاترین و گروه دیپلم و زیر دیپلم پایین ترین نمره تصور از خدا را دارند و تفاوت معنادار است.
بایدهای اخلاقی سه گانه در فرایند مشاوره از چشم انداز آموزه های اسلامی و دانش روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رعایت هنجارهای اخلاقی از مهم ترین عوامل مصونیت بخش فرایند مشاوره است. برخی از بایدها و اصول اخلاقی به دلیل نقش سازنده و اساسی که در فرایند مشاوره دارند در اولویت بوده و رعایت آن ها باعث ایجاد اعتماد در مراجع و باعث افزایش موفقیت در فرایند مشاوره می شود. پژوهش پیش رو با هدف تبیین مهم ترین بایدهای اخلاقی در فرایند مشاوره انجام شده است. سؤال اساسی این است که مهم ترین بایدهای اخلاقی در فرایند مشاوره چیست و چه فوایدی دارد؟ در پژوهش حاضر از روش توصیفی تحلیلی و اجتهادی بهره گرفته شده و آموزه های اخلاقی سه گانه که می تواند نقش سازنده و مهمی در فرایند مشاوره داشته باشد، بررسی شده است. با بررسی اصول اخلاقی قابل استنباط از آموزه های اسلامی در فرایند مشاوره، می توان ادعا کرد که برخی از اصول اخلاقی نقش بنیادین و محوری در فرایند مشاوره دارند؛ به گونه ای که بدون التزام به این اصول اخلاقی، فرایند مشاوره با چالش ها و آسیب های جدی روبرو خواهد شد. پرواپیشگی، عفاف و صداقت، ازجمله اصول مهم در فرایند مشاوره است. رعایت این اصول و بایدهای اخلاقی سه گانه، می تواند مشاور را از غلتیدن در بسیاری از چالش ها مصونیت بخشد و می تواند زمینه ساز ایجاد اعتماد و امنیت روانی در مراجع باشد.
بهبود رابطه کلامی دانشجویان درون گرا و با عزت نفس پایین بر اساس خودافشایی و لغات ترغیب کننده استنباط شده از آیات 17 و 18 سوره طه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ارتباط یکی از نیازهای مهم انسان است. دانشجویان هنگام تحصیل و بعد از فراغت برای یافتن شغل مناسب نیازمند مهارت های ارتباطی اند. پژوهش حاضر به منظور تقویت رابطه کلامی دانشجویان، مبتنی بر مهارت های ارتباطی استنباط شده از آیات 17 و 18 سوره طه انجام شد. از بین کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی، ابتدا 120 نفر به روش نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب و سپس 30 نفر با نمرات عزت نفس کمتر، برون گرایی کمتر و روان آزردگی بیشتر برگزیده شدند. این تعداد به شکل تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند و همه آن ها در پیش آزمون شرکت کردند. گروه تجربی دو جلسه آموزش از آموزه های استنباط شده قرآنی دریافت کرد و پس ازآن، هر دو گروه در پس آزمون شرکت کردند. یافته ها در دو مرحله و دو گروه با آزمون t مستقل و وابسته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که گروه آزمایشی تحت تأثیر آموزش های انجام شده، از رابطه کلامی بیشتری برخوردار شده اند.