مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
خداآگاهی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة بین خداآگاهی و خودآگاهی، و تبیین نقش خداآگاهی در خودآگاهی است. روش این پژوهش از نوع همبستگی و پس رویدادی می باشد. تعداد 225 نفر، به شیوة تصادفی خوشه ای نمونه گیری شدند. داده های گردآوری شده توسط آزمون خداآگاهی و مقیاس خودشناسی انسجامی که از اعتبار و روایی لازم برخوردارند، با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون و شاخص های آماری دیگر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته های پژوهش نشان داد که بین خداآگاهی و خودآگاهی رابطة معنادار مثبت وجود داشته، خداآگاهی نقش پیش بینی کننده در خودآگاهی دارد. نتایج این پژوهش حکایت از بعد مهمی از دین داری، در تبیین چگونگی اثربخشی آن در کارکردهای روان شناختی دارد. با افزایش میزان خداآگاهی، میزان خودآگاهی نیز افزایش خواهد یافت. همچنین با ارتقای سطح دانش و آگاهی دین شناختی و پایبندی مذهبی، میزان خداآگاهی و خودآگاهی افراد افزایش می یابد. بنابراین، خداآگاهی به منزلة عامل بنیادین وحدت، در رأس سازمان روانی انسان، فرایند خودآگاهی را در کنش وری بهتر «خود»، یک پارچگی و توحید یافتگی شخصیت و دیگر کارکردهای روان شناختی، تحت تأثیر قرار می دهد.
تقدم خداآگاهی بر خودآگاهی در معرفت نفس از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
علامه طباطبایی معرفت نفس را یگانه راه به سوی کمال می داند و همانند ملاصدرا بر این باور است که چون ممکن الوجود با ربط به حضرت حق تحقق می یابد، علمش به خداوند نیز عین ربط است؛ ازاین رو معرفت رب بر دیگر معارف، حتی شناخت نفس نیز مقدم است. علامه دست کم پنج نوع دلیل بر این ادعا آورده که بازشناسی آنها برای اولین بار در این مقاله صورت گرفته و به برخی سؤالات و شبهات درباره آن پاسخ داده شده است. ضمن اینکه علم به خداوند، نوری است که به واسطه آن همه چیز شناخته می شود و بین خدا و مخلوقات، حجابی غیر از آنها نیست.
از خداآگاهی تا سلامت روان: آزمون یک مدل با کاربرد تحلیل مسیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، با هدف مدل یابی، تبیین سازوکار اثرگذاری و آزمون نقش خودآگاهی و هویت در فرایند تأثیر خداآگاهی در سلامت روانی انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است که از روش تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده های چهار مقیاس مربوط، که به طور همزمان بر روی 225 نفر نمونه اجرا شده بود، استفاده شد. یافته ها حاکی از برازش مطلوب مدل علّیِ ارائه شده و الگوی تحلیل مسیر خداآگاهی تا سلامت روانی از طریق میانجی گری «خودآگاهی» و «هویت یابی» بود. بنابراین، مکانیسم اثر خداآگاهی و ذکر و یاد خدا در آرامش و سلامت روانی، از طریق فرایندهای خودآگاهی و هویت یابی و درنتیجه با کارکردهای شخصیتی، در توحید، انسجام و تعادل نظام روانی، تبیین پذیر است.
خودآگاهی به مثابه خداآگاهی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
نحوه ارتباط انسان با پیرامون خویش که ذهن هر اندیشنده ای را به خود مشغول می دارد، در فلسفه عمدتاً ارتباط «من» و «او» یا «خود» و «دیگری» تعبیر می شود. «من» با ادراک از «من» یا خودآگاهی عجین است. خودآگاهی در دیدگاه فلاسفه اسلامی از جمله علوم حضوری به حساب می آید. این نوشتار مدعی است که اگرچه از دیدگاه ملاصدرا نیز علم به خود به نحو حضوری است، اما مبانی و پاره ای از شواهد در دیدگاه ملاصدرا دریافت نوینی از خودآگاهی موردنظر وی عرضه می دارد. در این دریافت، «غیر» یا «دیگری» نقش عمده ای در تکون «من» و تکامل آن دارد؛ به نحوی که مراتب آگاهی انسان متناسب با ادراک از «غیر» تکامل می یابد؛ تا آنجا که بالاترین مرتبه از معرفت «نفس» یا «خود»، معرفت به بالاترین مراتب از «غیر خود» که همان رب اوست، محسوب می شود.
از خداآگاهی تا خودمهارگری؛ آزمون یک مدل با کاربرد تحلیل مسیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف شناسایی رابطه و مدل ارتباط علّی بین خداآگاهی و خودمهارگری با میانجی گری خودآگاهی و حرمت خود در میان زنان و مردان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که از روش تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده های چهار مقیاس خداآگاهی، خودکنترلی، خودشناسی انسجامی و حرمت خود که به-طور هم زمان بر روی 322 نفر از دانشجویان جامعة المصطفی و جامعة الزهرا با روش نمونه گیری خوشه ای اجرا شده بود، استفاده شد. یافته ها حاکی از وجود رابطه معنادار و مثبت بین خداآگاهی و خودمهارگری با میانجی گری خودآگاهی و حرمت خود و برازش مطلوب مدل علّی ارائه شده و الگوی تحلیل مسیر خداآگاهی تا خودمهارگری از طریق میانجی-گری خودآگاهی و حرمت خود بود. بنابراین، تأثیر خداآگاهی و ذکر و یاد خداوند در خودمهارگری از طریق فرایندهای خودآگاهی و حرمت خود، تبیین پذیر است.
الوعی العرفانی الخاص فی الادب الفارسی مع التأکید علی مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
تؤکد هذه المقاله على أن الأدب الفارسی یتمتع بقدرات وإمکانیات خاصه تمکنه من إیجاد الحلول المناسبه لکافه المسائل والمشاکل الروحیه الشدیده التی یعانی منها الإنسان التّائه فی عالمنا الیوم العالم الذی جعل روح الإنسان عرضه للهواجس الموذیه الناشئه عن التقدم التقنی وسیطره الآله التی ألقت به فی دوامه الاضطراب والتشتت الروحی حتی وصل به الأمر أمام هذا السیل الجارف إلى فقدان الذات وضیاع الهویه. هذه الصبغه التی یتمتع بها الأدب الفارسی دون غیره إذا ما وضعناها فی مقابل المشاغل البشریه الیوم، أمکننا تسمیتها "الوعی العرفانی الخاص" و إذا ما وقفنا على مشارف ذهن الشاعر العارف "مولوی" کان حتماً علینا أن نسمیها "الوعی الإلهی" الوعی الذی لا یصل إلیه الا الذین طهّرهم السلوک العرفانی بعد طی مراحله وکسب المقامات الربانیه. فالوصول إلى الوعی الإلهی الذی یعتبر فی الواقع نوعاً من "الشهود العرفانی" یستلزم طیَّ طریق خاص وسلوک معیّن، وعلیه نجد أن سالکی الطریق الربانی وحسب الرﺆیه الکونیه العرفانیه قد قدموا لنا مراتبَ ودرجاتٍ لمعرفه الإنسان للطبیعه والنفس والربّ والوصول إلیها یخضع لتقسیمات خاصه ومعینه، وما یتناوله هذا البحث هو أعلى مرتبه یتربّعها العارف والتی سمیناها "ما بعد الوعی" إذ لا یمکن الوصول إلیها من خلال القوى الإدراکیه و الأدوات المعرفیه المتعارفه. فما بعد الوعی یراد به "النظر إلى الوجود بعین العارف و أو بعین الله" و هذا کما ذُکِرَ انما هو نتیجهٌ للعروج فی المراتب والمقامات العرفانیه المتسامیه والحیره والفناء. وهذا یقع فی مقابل الحیره المذمومه والضیاع وفقدان الذات الناشیء عن کثره الکمالیات والتجملات الخادعه فی عالمنا الیوم، والوعی المتحدَّث عنه لا یعتبر أکثر سمواً من العلم وحسب إنما یفوق البصیره والمعرفه الباطنیه التی یسمّیها علماء النفس "الوعی الذاتی" أو "الشعور" کما ویعتبر ما بعد الوعی نوع من "الوعی الباطنی" الناتج عن طی السلوک العرفانی وصولاً إلى "الحیره العرفانیه" و صیروره "أنا" السالک "مابعد الأنا" أو "الأنا الجدیده" المحیطه والمتصله بعالم الملکوت. فالکاتب تقدّم بدایه إلى إثبات المدَّعی المذکور ومن ثم خاض فی تجلیات هذا النوع من الوعی فی دیوان الحیره الممدوحه فی جمیع جنبات دیوان "المثنوی المعنوی" نرى أن ما یقصده مولوی منها هو "مابعد الوعی" أو "الوعی الإلهی" و وصول العارف إلى "الأنا المحیطه" أو "ما بعد الأنا" .
مدل یابی ارتباط دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، با نقش میانجی خداآگاهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف مدل یابی ارتباط علّی دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، با اضطراب وجودی، به واسطه نقش میانجی خداآگاهی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است که از روش تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از اجرای همزمان سه مقیاس دلبستگی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی، بر روی 300 نفر از طلاب حوزه علمیه قم استفاده گردید. یافته ها حاکی از وجود رابطه معنادار و دو به دو بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی بود. برای سنجش نقش میانجی خداآگاهی، در ارتباط میان سبک های گوناگون دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، مطابق رویکرد بارون و کنی عمل شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثر غیرمستقیم هریک از دلبستگی های ایمن، اضطرابی و اجتنابی به خدا در اضطراب وجودی، از طریق میانجی گری خداآگاهی معنادار است. بنابراین، تأثیر دلبستگی به خدا در کاهش اضطراب وجودی از طریق میانجی گری فرآیند خداآگاهی، تبیین پذیر است.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس کاستی خداآگاهی و حرمت خود دانشجویان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی افکار خودکشی بر اساس خداآگاهی و حرمت خود بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل رگرسیونی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان زن و مرد یکی از دانشگاه های بیرجند در سال 1398 1399 بوده است. نمونه این پژوهش تعداد 375 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس های خداآگاهی (نورعلیزاده، 1390)، افکارخودکشی (بک، 1961) و حرمت خود (کوپر اسمیت، 1957) بودند. یافته های پژوهش نشان داد بین خداآگاهی و حرمت خود و افکارخودکشی رابطه معنی دار منفی وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که میزان افکار خودکشی، حرمت خود و خداآگاهی در میان زنان بیشتر از مردان است و این آمار در میان افراد مجرد به مراتب بیشتر از افراد متأهل بوده است. بر اساس یافته ها پیش بینی می شود که با ارتقای خداآگاهی و حرمت خود می توان بهداشت روانی افراد را افزایش داده و از شکل گیری افکار خودکشی پیشگیری و با آن مقابله کرد. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده بسته خداآگاهی بر گروهی از افراد آسیب پذیر به افکار خودکشی اجرا شود و اثربخشی آن بر کاهش افکار خودکشی ارزیابی شود.
نقش میانجی خودمهارگری در رابطه بین خداآگاهی و خردمندی(مقاله ترویجی حوزه)
خردمندی از مفاهیم و متغیرهای موردتوجه پژوهش های اسلام و روان شناسی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودمهارگری در رابطه بین خداآگاهی و خردمندی انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری این پژوهش را زنان و مردان بالای 18 سال شهر تهران در سال 1399 تشکیل می دادند. از میان جامعه آماری تعداد 197 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه سه بعدی خرد آردلت (2003)، پرسشنامه خداآگاهی نورعلیزاده (1390) و مقیاس خودمهارگری رفیعی هنر (1390) استفاده شد. رابطه بین متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون خطی بررسی شد. برای بررسی نقش میانجی خودمهارگری از روش بارون و کنی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف) بین خردمندی و خداآگاهی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ ب) بین خردمندی و خودمهارگری رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ ج) بین خداآگاهی و خودمهارگری رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ د) 85 درصد ارتباط بین خداآگاهی و خردمندی از طریق خودمهارگری قابل پیش بینی است؛ بنابراین خودمهارگری نقش میانجی کامل در رابطه بین خداآگاهی و خردمندی را دارد. نتایج این پژوهش نشان داد تقویت خداآگاهی، از طریق ارتقاء خودمهارگری قادر است خردمندی افراد را افزایش دهد.
بررسی و تحلیل رویکرد ابن سینا به انقطاع نفس از قوا با نگاهی به برهان انسان مُعلق و رساله حی بن یقظان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
271 - 289
حوزه های تخصصی:
یکی از براهین معروفِ ابن سینا برای نیل به خودآگاهی، برهان تنبیهی انسان معلَّق است. این برهان در آثار مختلف ابن سینا تقریرهای متفاوتی دارد که نقطه کلیدی تمام این تقریرات، نیل به خودآگاهی و اثبات اِنیت نفس در صورت گسست و انقطاع از قوا است. این انقطاع دارای سه مرحله است: قطع توجه از بیرون، عطف توجه به درون و درنهایت آگاهی نسبت به انیت (وجود خاص) که از نظر ابن سینا عمیق ترین لایه «خود» است. ابن سینا دقیقاً همین رویکرد را در رساله حی بن یقظان ، در قالب سیروسیاحت نفس برای نیل به خداشناسی در پیش می گیرد. در این رساله، سیاحتی با راهبری عقل فعال و رهروی نفس ناطقه، برای شناخت مبادی عالیه و در رأس آنها خدا به تصویر کشیده شده است. ابن سینا از زبان حیّ یا همان عقل فعال، بر این نکته تأکید میکند که نیل به خداآگاهی نیز بدون انقطاع از قوا تحقق نمییابد. درحقیقت ابن سینا در آثار خویش رویکرد واحدی در سیر خودآگاهی و خداآگاهی اتخاذ کرده است که مبتنی بر تزاحم قوا در سیر نفس و لزوم انقطاع نفس از قوا برای تحقق و تکمیل این سیر است. دلیل این امر نیز رویکرد خاص ابن سینا در تفسیر چیستی قوا و نسبت آن با نفس است.