مقالات
حوزه های تخصصی:
معنویت اسلامی با آثاری همچون ارتباط با خدا، توجه به جهان آخرت، دوست داشتن نیکی ها و مناجات با خدا و توکّل به او موجب رشد معنوی می شود؛ درحالی که معنویت های غیرتوحیدی به دنبال رشد معنوی نیستند و دغدغه ی اصلی آنان آرامش و نشاط در دنیا است. معنویت اسلامی علاوه بر نگرش ها و احساسات مثبت معنوی، بر رفتارهای مثبت دینی مانند نماز، رعایت حریم با نامحرم و توجه به مسئولیت ها نیز تأکید می کند که این مناسک و آداب در رشد معنوی تأثیر بسزایی دارد.
ساخت پرسش نامه ی بومی سنجش دین داری با رویکرد سلامت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: دین عاملی تأثیر گذار در نوع نگرش انسان به خود، محیط پیرامون و هدف زندگی محسوب می شود که تأثیر فراوانی در همه ی ابعاد زندگی بشر دارد. با وجود این اهمیت، تعریف حوزه، تعیین مفاهیم و مؤلفه های دین و دین داری با ابهامات نظری و روشی روبه رو است که ریشه ی بسیاری از این ابهامات در نبود ابزار مناسب اندازه گیری نهفته است. ازاین رو، تهیه ی ابزار اندازه گیری معتبر و روا نخستین و مهم ترین گام در حوزه ی سنجش دین داری است. هدف اصلی این پژوهش ساخت، اعتبار یابی و روایابی ابزار بومی سنجش دین داری است. روش کار: این مطالعه ی روش شناختی از نوع ابزارسازی است. پس از مطالعه ی اسنادی، تهیه ی چارچوب نظری و بانک سؤالات و همچنین بررسی روایی، پرسش نامه ی محقق ساخته ی دین داری در اختیار نمونه ی 500 نفری از شهروندان 18 سال به بالای مناطق بیست ودوگانه ی شهر تهران قرار گرفت. جامعه ی هدف با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی و طبقاتی و متناسب با جنسیت، سن و پهنه ی محل سکونت انتخاب شد. از داده های به دست آمده برای به دست آوردن تحلیل عاملی اکتشافی، آلفای کرونباخ، روایی و پایایی پرسش نامه، شاخص های برازش و در نهایت معرفی پرسش نامه ی دین داری استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی (08/0=RMSEA، 869/0=GFI و 907/0=CFI) که دارای برازش مناسبی بود، هفت عامل تبیین کننده 6/65 درصد از واریانس کل دین داری را در بر می گرفت. علاوه براین، همسانی درونی (83/0=α) و همسانی در طول زمان ابزار نشان داد که پرسش نامه ی نهایی 21 سؤالی دین داری دارای پایایی پذیرفتنی بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد پرسش نامه ی محقق ساخته ی دین داری ایرانیان مسلمان دارای روایی سازه و پایایی پذیرفتنی است و می توان از آن برای سنجش دین داری در جوامع اسلامی استفاده کرد.
رابطه ی معنویت سازمانی با سلامت عمومی و استرس شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: دانشگاه های علوم پزشکی سکان دار عرصه ی بهبود سلامت و تولید علم هستند و اعضای هیئت علمی که دارایی ارزشمندی محسوب می شوند باید در محیطی دارای معنویت و سلامت عمومی و بدون استرس شغلی فعالیت کنند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی بین معنویت سازمانی با سلامت عمومی و استرس شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان بود. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی اعضای هیئت علمی بود که 132 نفر به صورت تصادفی طبقه یی انتخاب شدند و پرسش نامه ها ی معنویت در محیط کار، استرس شغلی و سلامت عمومی را تکمیل کردند. داده ها از طریق روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، بین معنویت سازمانی با سلامت عمومی و استرس شغلی رابطه ی معنی داری وجود داشت (05/0>P). علاوه براین، ضریب همبستگی بین معنویت سازمانی با سلامت عمومی برابر 60/0 و استرس شغلی 39/0- بود. بدین معنا که با افزایش معنویت سازمانی، سلامت عمومی نیز افزایش؛ و استرس شغلی متعاقب آن کاهش یافت. عوامل معنادار بودن کار، احساس همبستگی و همسویی با ارزش های سازمانی نیز به ترتیب با 25/0 = β، 27/0 = β و 26/0 = β بر سلامت عمومی در سطح 5 درصد؛ و مؤلفه های معنویت در محیط کار به ترتیب با 17/0- = β و 18/0- = β بر استرس شغلی تأثیر معنادار داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که معنویت سازمانی سلامت عمومی را افزایش؛ و استرس شغلی را کاهش می دهد. بنابراین، به مدیران و اعضای هیئت علمی توصیه می شود که با اجرای برنامه های آسیب شناسی و توسعه، معنویت را در سطح دانشگاه افزایش دهند.
بررسی رابطه ی بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی با سلامت معنوی در مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: ناتوانی ذهنی کودک می تواند بر سلامت مادر که اصلی ترین مراقب وی است، تأثیر منفی داشته باشد. سلامت معنوی یکی از ابعاد سلامت است که اخیراً توجه محققان را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بهزیستی روان شناختی و ابعاد کیفیت زندگی با سلامت معنوی در مادران دارای کودک کم توان ذهنی شهر رشت صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. برای انجام این پژوهش 150 مادر دارای کودک کم توان ذهنی که فرزندانشان در مدرسه ی کم توان ذهنی شهر رشت در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از توجیه، به ابزارهای پژوهش که شامل مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (PWBS)، پرسش نامه ی کیفیت زندگی (SF-36) و مقیاس سلامت معنوی (SWB) بود، پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، بین بهزیستی روان شناختی با سلامت معنوی ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت (76/0=r و 01/0>P) و نیز مشخص شد که بین ابعاد کیفیت زندگی و سلامت معنوی شامل سلامت جسمانی با سلامت معنوی (65/0 = r و 01/0>P)، سلامت روانی با سلامت معنوی (83/0-=r و 01/0>P)، روابط اجتماعی با سلامت معنوی (57/0=r و 01/0>P) و سلامت محیطی با سلامت معنوی (67/0r= و 01/0>P) رابطه ی مثبت معناداری وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان دهنده ی این بود که سلامت معنوی مادران دارای کودک کم توان ذهنی بر اساس بهزیستی روان شناختی و ابعاد کیفیت زندگی پیش بینی شدنی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که سلامت معنوی افراد با بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی در ارتباط است. ازاین رو، با افزایش سطح سلامت معنوی از طریق آموزش ها و مداخلات لازم می توان کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی مادران و مراقبان کودکان کم توان ذهنی را افزایش داد.
همبستگی بین نگرش های مذهبی و سلامت عمومی در دختران مقطع دبیرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مذهب یکی از عوامل تأثیرگذار در سلامت افراد به ویژه در دوره های مهم رشد است؛ با وجود این، تاکنون کمتر به بررسی آن در نوجوانان پرداخته شده است. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین نگرش های مذهبی و سلامت عمومی دانش آموزان مقطع دبیرستان صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه ی مورد بررسی 120 نفر از دختران دبیرستانی شهر کرج با میانگین سنی 52/0±6/16 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده از چهار مدرسه ی واقع در منطقه ی سه این شهر انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت است از: پرسش نامه ی نگرش های مذهبی گلریز-براهنی و پرسش نامه ی سلامت عمومی (GHQ-28). برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان دهنده ی رابطه ی معنادار بین نگرش های مذهبی و سه خرده مقیاس علائم اضطرابی و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی بود (01/0p<)؛ با وجود این، ارتباط معناداری بین نگرش مذهبی و خرده مقیاس عملکرد جسمانی وجود نداشت (05/0p>). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر به روشنی گویای تأثیرگذاری نگرش های مذهبی بر سلامت عمومی دانش آموزان است.
ساخت و هنجاریابی پرسش نامه ی مثبت گرایی با رویکرد اسلامی-ایرانی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بنابر ضرورت وجود مقیاسی اسلامی- ایرانی در حوزه ی مثبت گرایی، در این پژوهش به ساخت ابزاری به منظور سنجش سازه ی مثبت گرایی بر پایه ی منابع اسلامی و متناسب با فرهنگ ایرانی پرداخته شده است. روش کار: برای اجرای پژوهش ابتدا به گردآوری و مطالعه ی مبانی نظری پرداخته شد که بر این اساس مثبت گرایی به صورت گرایش نظری و عملی به ارزش های مثبت درباره ی خداوند، خود، دیگران و طبیعت با توجه به گستره ی زمانی حال، آینده و گذشته که به بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی منجر می شود ، تعریف شد و سپس از نظر متخصصان در زمینه ی طرح گویه های مقیاس بهره گرفته شد. مقیاس اولیه در مراحل آزمایشی بررسی شد و اصلاحات لازم صورت گرفت. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در پایان پرسش نامه ی نهایی روی 350 دانشجوی کارشناسی اجرا شد و میزان روایی و پایایی آن با آزمون های آلفای کرونباخ (96/0) و تحلیل عامل اکتشافی (چهار عامل کلی درباره ی خدا، خود، دیگران و طبیعت) محاسبه شد. نتیجه گیری: نتایج بررسی ها و تحلیل ها نشان دهنده ی روایی و پایایی مطلوب مقیاس مورد نظر است و می توان از آن در حوزه های سنجش، پژوهش و مشاوره بهره برد.
رابطه ی تجارب معنوی و امیدواری با زیستن در زمان حال در مردان مبتلا به سرطان شهر تهران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری سرطان در ایران سومین عامل مرگ و میر افراد تلقی می شود. توجه به متغیّرهای روان شناختی و معنوی در روند بهبودی این بیماری می تواند در کنار مداخله های دارویی از اهمیت بسزایی برخوردار باشد. بنابراین، ایﻦ ﻣﻄﺎلعه با هدف تعیین رابطه ی بین تجارب معنوی و امیدواری با زیستن در زمان حال مردان مبتلا به سرطان شهر تهران در سال 1395 انجام شد. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل مردان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های امام خمینی (ره) و شهدای تجریش شهر تهران در سال 1395 بود که از میان آنها 100 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف انتخاب شدند. سپس برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تجارب معنوی اندروود و ترسی، امیدواری اشنایدر و زندگی در زمان حال سپهوند و عرب استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق روش های آماری تحلیل رگرسیون تک متغیّره و چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده بین امیدواری با زندگی در زمان حال (01/0p<) و نیز بین تجارب معنوی با زندگی در زمان حال رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت (05/0p<). نتیجه گیری: به نظر می رسد درمانگران باید به نقش مثبت منابع روان شناختی و معنوی گوناگونی در پذیرش و بهبودی بیماری سرطان توجه داشته باشند. تجربه ی معنوی که شامل ارتباط با خدا، دعا و دریافت معنویت در زندگی است می تواند به رفتارهای سازگارانه تری در بیماران سرطانی همانند معنادهی به زندگی و تجربه ی زندگی اکنون کمک کند. در نهایت، این منابع می تواند به رشد فردی و قدرت بیمار در بازتعریف او از بیماری یاری برساند.
رابطه ی مؤلفه های معنویت گرایی با زندگی ارزش محور در زنان مبتلا به روماتیسم مفصلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت گرایی یکی از متغیّرهایی است که با سلامت روانی و جسمی انسان مرتبط است و نقش بسیار مهم و مثبتی از نظر روان شناختی در مبتلایان به دردِ مزمن ناشی از بیماری دارد. در این پژوهش تأثیر و نقش این متغیّر در پیش بینی زندگی ارزش محورِ مبتلایان به بیماری روماتیسم مفصلی بررسی شده است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، 70 بیمار زن مبتلا به روماتیسم مفصلی به روش نمونه گیریِ هدفمند انتخاب شدند و از آنان خواسته شد تا به دو پرسش نامه ی «سنجش نگرش معنوی» و «ارزش ها در درد مزمن» پاسخ دهند. داده ها از طریق آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مؤلفه ی توانایی معنوی 22 درصد از تغییرات زندگی های ارزش محور را پیش بینی کرد (0001/0p<). نتیجه گیری: هنگامی که معنویت گرایی در رفتار فردِ مبتلا به درد مزمن نمود می یابد، در ارزش های زندگی وی تأثیر بسیار مثبتی دارد، اما چنانچه معنویت گرایی تنها در حوزه ی عقیدتی باشد، چنین تأثیری نخواهد داشت.
رابطه ی جهت گیری مذهبی و هوش معنوی با خودتنظیمی هیجانی در زنان خشونت دیده در خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از بارزترین خشونت ها در جامعه ی امروزی خشونت علیه زنان است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی خودتنظیمی هیجانی با تأکید بر جهت گیری مذهبی و هوش معنوی در زنان خشونت دیده انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی مورد مطالعه کلیه ی زنان خشونت دیده ی شهر مشهد بودند که در سال 1393 به مراکز اقامتی اورژانس اجتماعی مراجعه کرده بودند و از بین آنان حجم نمونه به تعداد 70 نفر به صورت در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خودتنظیمی هیجانی، مقیاس جهت گیری مذهبی و مقیاس هوش معنوی بود. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین هوش معنوی و جهت گیری مذهبی با خودتنظیمی هیجانی رابطه ی معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، هر چه سطح هوش معنوی در افراد بالاتر باشد، خودتنظیمی هیجانی به نحو مطلوب تری انجام می شود و جهت گیری مذهبی درونی تأثیر مطلوبی بر خودتنظیمی هیجانی دارد. با توجه به یافته ها استنباط می شود که معنویت و تنظیم هیجانی می تواند عاملی مهم در سازگاری افراد در مقابل عوامل فشارزا باشد و مذهب پیش بینی کننده ی کاهش خودتنظیمی هیجانی نامطلوب در افراد است.
بررسی شخصیت بهنجار از منظر روان شناسی و قرآن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در اعصار مختلف انسان ها و مکاتب گوناگون به اظهارنظر درباره ی انسان سالم پرداخته اند و به صورت مکتوب، شفاهی و عملی ویژگی هایی را برای وی برشمرده اند. گروهی از این ویژگی ها را مکاتب انسانی و گروهی دیگر را مکاتب الهی فراهم کرده اند. پشتوانه ی مکاتب انسانی افکار انسانی، نیازسنجی ها و شناسایی های محدود آنها از انسان هم دوره ی خود است که با گذشت زمان کاربرد خود را از دست می دهد، هرچند در زمان معاصر خودش می تواند منافعی برای جامعه ی انسانی داشته باشد و یا مانند بعضی از نظریه ها نه تنها سودی ندارد بلکه مضراتی نیز داشته باشد؛ اما پشتوانه ی مکاتب الهی شناسایی فراانسانی از انسان توسط آفریننده ی او است که یکی از خود همین انسان ها یعنی پیامبر از جانب خداوند متعال بر آنها عرضه می کند که در آن به فهم و توانایی مخاطب یعنی انسان توجه شده و هر انسانی به اندازه ی فهم خود از آن بهره مند می شود. ازاین رو، در مقاله ی مروری حاضر به بررسی شخصیت بهنجار از منظر روان شناسی و قرآن پرداخته شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است که بر پایه ی بررسی های علمی مستخرج از منابع الکترونیک، کتاب ها و مجلات انجام شد. نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که قرآن انسان را موجودی دارای دو بُعد مادی و معنوی در نظر می گیرد و بر همین اساس الگوی شخصیت بهنجار وی را تعریف می کند. نتیجه گیری: در قرآن ضمن در نظر گرفتن سه بُعد شناختی، رفتاری و عاطفی در شخصیت انسان، تحقق استکمال و استعلای وی را در صورتی ممکن می داند که این سه بُعد وجودی در زمینه ی ارتباطی سه وجهی (خود، خدا و جهان) و بر اساس منشور طراحی شده ی انسان در قرآن که آن هم بر اساس فطرت و حقیقت است رشد و ارتقا یابد، نه در ارتباط دووجهی خود و جهان که در بیشتر مکاتب روان شناسی وجود دارد.
بحران فرهنگی و راهکارهای مقابله با آن با توجه به سلامت اجتماعی و بهره گیری از روش مدیریتی برگرفته از قرآن و پیشگامان دینی اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: حاکمیتِ سرگردانی فرهنگی در جامعه ی کنونی موجب تصمیم گیری های ضدونقیض در افراد شده که ممکن است حتی برخلاف اعتقادات و خط مشی آنها باشد. در این مطالعه، فرهنگ و چارچوب های آن، سلامت اجتماعی و بحران و نحوه ی برخورد با آن، با توجه به مدیریت فرهنگی و مدیریت برگرفته از قرآن و پیشگامان دینی اسلام بررسی شده است. روش کار: با جست وجو در پایگاه داده ها و وبگاه های معتبر مانند وب آو ساینس، پاب مِد، اِسکوپوس، گوگل اسکولار، مدلاین؛ و همچنین تحقیق کتابخانه یی، با استفاده از کلیدواژه های فرهنگ، بحران فرهنگی، مدیریت بحران، سلامت اجتماعی، قرآن و پیشگامان دینی اسلام بررسی جامعی صورت گرفت و مطالعات مرتبط استخراج، نقد و تجزیه وتحلیل شد. نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: درک و سازگاری فرهنگی برای بحران های تأثیرگذار و مدیریت اضطراری ضروری است. فرهنگ به نژادهای مذهبی، قومی، جنسی و نهادهای اجتماعی محدود نمی شود، بلکه مجموعه یی از رفتار انسان را که شامل باورها، ارتباطات، آداب و رسوم و ارزش ها است، دربرمی گیرد. تفاوت های فرهنگی در بحران ها و همچنین نقش سلامت اجتماعی در کنترل و مهار کردن آن بسیار مهم است. هدایت و رهبریِ بحران ها، جهت دهنده و هماهنگ کننده ی تمامی فعالیت ها به سوی اهداف تعیین شده است که نتیجه ی آن غلبه بر بحران و تأمین سلامت اجتماعی است. مدیریت بحران ها بر عملکرد گروهی که از شاخصه های سلامت اجتماعی است، تأثیر بسیاری دارد. رهبران دینی ما در شناسایی و برخورد با بحران فرهنگی و آسیب های سلامت اجتماعی، راهبردهای متفاوتی را دنبال می کردند. نتیجه گیری: به کارگیری راهبردهای قرآن و پیشگامان دینی اسلام هنگام بحران و آسیب دیدن سلامت اجتماعی، ارتقای انگیزه و تلاش افراد، آشتی مذهب با وطن دوستی، ایجاد هویت برای جوانان، ایجاد آزادی های فردی، تقویت معنویت و عرفان ناب و اصیل به منظور احیای اخلاقیات، برای راهبردهای فرهنگ سازی، پیشنهاد می شود.
شیوه ی تعامل جامعه با کم توانان جسمی و ذهنی در آموزه های دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: کم توانان جسمی و ذهنی بخشی از بدنه ی جامعه هستند که شیوه ی زندگی آنان اقتضائات ویژه ی خود را دارد. یکی از مسائل مهم در این زمینه، کیفیت تعامل افراد جامعه با آنان است. این مسئله از دیرباز در جوامع بشری مطرح بوده و در آموزه های دینی نیز به آن توجه شده است. واکاوی آیات و روایات برای یافتن وظایف افراد جامعه در تعامل با آنان یکی از بایسته های تحقیق است که کمک بسیاری به کیفیت زندگی آنان خواهد کرد؛ ازاین رو، این پژوهش به یافتن دیدگاه قرآن و روایات در زمینه ی چگونگی تعامل افراد جامعه با افراد کم توان می پردازد. روش کار: در مطالعه ی حاضر، آیات و روایات مرتبط با کم توانان استخراج؛ و با روش توصیفی و تحلیلی از نوع تحلیل مفهومی و اسنادی تبیین شد. نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که افراد جامعه وظیفه دارند نیازهای کم توانان را تأمین نمایند. این نیازها عبارت است از: نیازهای مادی مانند حمایت مالی؛ نیازهای معنوی مانند رفتار احترام آمیز و به دور از تحقیر و توهین؛ نیازهای عاطفی مانند مهرورزی و محبت؛ و نیازهای اجتماعی مانند ارتباط و دوری نگزیدن و یاری رسانی و آزار نرساندن به کم توانان. نتیجه گیری: وظایف افراد جامعه در قبال کم توانان در تأمین نیازهای مادی، معنوی، عاطفی و اجتماعی آنان نقش بسزایی دارد. انجام این وظایف از سوی افراد جامعه موجب شکل گیری ویژگی های مثبتی همچون اعتماد به نفس، بازگشتن به آغوش جامعه، قدرتمندترشدن و احساس رضایتمندی در افراد کم توان می شود.