فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف این پژوهش، بررسی برخی مؤلفه های اجتماعی بهداشت روانی در نهج البلاغه است. سؤال اصلی مقاله این است که بر اساس آموزه های نهج البلاغه، آیا عوامل اجتماعی، مانند کار و فعالیت اقتصادی، روابط اجتماعی، دریافت حمایت از سوی دیگران و حکومت بر بهداشت روانی تأثیر می گذارد؟ به این منظور، آموزه ها و مفاهیم مرتبط با موضوع یاد شده با بهره گیری از روش استنباطی و تحلیل نظری مورد بحث قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بهداشت روانی تا حدود زیادی از دیدگاه امام علی (ع) تحت تأثیر عوامل اجتماعی، مانند کار و فعالیت اقتصادی، روابط اجتماعی، همبستگی و اتحاد ملی و به ویژه دولت و حکومت و نحوه رفتار و برخورد مسئولان با مردم قرار می گیرد.
رابطة هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطة هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در گروهی از زنان و مردان بود. نمونة پژوهش 320 نفر از کارکنان بیمارستان های شهرستان مراغه بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خود سنجی هوش معنوی کینگ، پرسش نامه بهزیستی معنوی پالوتزیان والیسون، پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. داده های به دست آمده با روش های آماری، ضریب همبستگی و رگرسیون و آزمون مقایسه میانگین های مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین هوش معنوی و بهزیستی معنوی، با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین، می توان گفت: هوش معنوی دربرگیرندة مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت ها می باشد که از منابع معنوی در جهت افزایش بهزیستی و انطباق پذیری فرد استفاده می کند.
نگاهی به ریشههای «نظریه صفات شخصیت» در اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
"
چکیده:مطالعه «روان شناسی صفات» و «اخلاق» به روشنی تشابهی را بین مبانی آنها در باره شخصیت به ذهن متبادر می سازد. ذهنیّت اقتباس نظریه صفات از اندیشههای اخلاقی ساده ترین فرضیه ممکن در این زمینه است. در مقاله حاضر، به بررسی ریشههای روان شناسی صفات در اخلاق پرداخته شده است. بدین منظور، ابتدا رویکرد صفات در موضوع شخصیت مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با مهم ترین نظریههای اخلاقی یعنی نظریه افلاطون، ارسطو، ابن سینا، فیض کاشانی، نراقی غزالی و دیگران این بحث را پی گرفته ایم. شواهد نشان می دهد که تبیین شخصیت بر اساس صفات یک رویکرد غالب در حوزه اخلاق بوده و طی سالها این روند ادامه یافته است. به خصوص همگرایی و تشابهات زیادی بین نظریه صفات و دیدگاه غزالی به چشم می خورد. یافتههای پژوهش نشان داد که روش کار غزالی در توصیف شخصیت و طبقه بندی افراد بر مبنای یک نوع «تحلیل عاملی ساده» بوده است. بنا بر این می توان گفت روان شناسی صفات اگرچه به طور عمده در دهه های 1940 تا 1970 و با کارهای آلپورت، کتل و آیسنگ رسمیت یافت، اما منشأ بررسی صفات به دانشمندان اخلاق از جمله افلاطون، ارسطو، بوعلی سینا، ابن مسکویه، نراقی و غزالی بر می گردد."
بررسی عوامل موثر بر گرایش به ماهواره و تاثیر آن بر باورها و رفتارهای دینی مردم مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تبیینی از نوع علی - مقایسه ای به بررسی عوامل موثر بر گرایش مردم مشهد به ماهواره و تاثیر آن بر باورها و رفتارهای دینی مردم پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل 400 نفر از شهروندان مشهدی واقع در سنین 15 سال و بیشتر در سال 1385 می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سن، جنس، سطح تحصیلات، محل سکونت، نحوه گذران اوقات فراغت و ارزیابی افراد از برنامه های تلویزیون داخلی در گرایش آنان به ماهواره تاثیرگذار می باشد. در سنجش بعد شناختی گرایش به ماهواره اکثریت پاسخگویان ماهواره را باعث افزایش دانش خود و پاسخگوی نیازهای مختلف گروه های سنی و جنسی دانسته و در بعد عاطفی گرایش به ماهواره هم اکثریت پاسخگویان برنامه های ماهواره را لذت بخش، سرگرم کننده و جالب می دانند. در بعد رفتاری اکثریت مردم به تماشای برنامه های ماهواره ای تمایل دارند و لیکن تشویق دیگران به تماشای ماهواره را وظیفه خود نمی دانند. همچنین میانگین اعتقاد به باورها و رفتارهای دینی در دو گروه کسانی که به ماهواره دسترسی دارند و کسانی که به ماهواره دسترسی ندارند، تفاوت قابل توجهی با یکدیگر دارد؛ به گونه ای که کسانی که از ماهواره استفاده نمی کنند بیشتر به باورها و رفتارهای دینی پایبند بوده اند.
اثر بخشی آموزش معنویت به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر آموزش معنویت به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی دانشجویان انجام شده است. این پژوهش از جمله پژوهشهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است و نمونه گیری آن به روش تصادفی خوشه ای انجام گرفته است. به این منظور، تعداد 20 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در 10 جلسه مشاوره گروهی 1.5 ساعته شرکت کردند و یک هفته بعد از آخرین جلسه، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. در این پژوهش از دو پرسشنامه افسردگی بک (فرم کوتاه) و پرسشنامه تجربه معنوی غباری و همکاران (1384) به عنوان ابزار سنجش استفاده شد. پرسشنامه افسردگی بک برای سنجش میزان افسردگی آزمودنی ها و سنجش تاثیر آموزش ارایه شده، و پرسشنامه تجربه معنوی غباری و همکاران (1384) برای سنجش میزان معنویت آزمودنی ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت میان گروه آزمایش و کنترل معنادار بوده است، یعنی مداخلات معنوی شامل دعا، بخشودگی، مراقبه متعالی، معنایابی، موجب کاهش افسردگی در دانشجویان دختر شده است.
رابطه جهت گیری مذهبی و خودمهارگری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه جهت گیری مذهبی اسلامی و عوامل آن، با خودمهارگری در میان زنان و مردان و نیز رابطه این عوامل با سطح اقتصادی و اجتماعی انجام شده است. برای انجام این پژوهش، 120 نفر از دانشجویان با روش تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه های جهت گیری مذهبی ـ اسلامی و خودکنترلی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین عامل جهت گیری مذهبی و عامل اخلاق با خودمهارگری رابطه معناداری وجود دارد. در گروه مردان، عامل عقاید ـ مناسک و خودمهارگری دارای رابطه معناداری است. از سوی دیگر، تفاوت میانگین جهت گیری مذهبی و عامل اخلاق در دو طبقه خودمهارگری بالا و پایین معنادار است؛ اما تفاوت معناداری در عامل عقاید ـ مناسک مشاهده نمی شود. بین سطوح اقتصادی خانواده، در عوامل جهت گیری مذهبی افراد، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما بین این سطوح در میانگین خودمهارگری تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، با افزایش نمره مذهبی افراد، نمره های خودمهارگری آنها افزایش می یابد و هرچه تقید به اخلاق بالاتر می رود، توانایی در خودمهارگری افزایش می یابد. همچنین با افزایش تقید مردان در مناسک ـ عقاید اسلامی، بر میزان خودمهارگری آنها افزوده می شود. ازسوی دیگر، افراد با خودمهارگری بالا، در مقایسه با افراد دارای خودمهارگری پایین سطوح بالاتری از جهت گیری مذهبی را نشان می دهند و با تغییر سطوح اقتصادی افراد، تفاوتی در سطح دین داری آنها مشاهده نمی شود
بررسی مبانی تربیت اجتماعی از دیدگاه امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مبانی تربیت اجتماعی از دیدگاه امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه می باشد. برای رسیدن به این مقصود ابتدا مفهوم تربیت اجتماعی از دیدگاه امام سجاد(ع) با تأکید بیشتر بر صحیفه سجادیه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت تا بدین ترتیب قالبی معین برای استخراج و تبیین مبانی تربیت اجتماعی از صحیفه فراهم گردد. در این پژوهش از روش کتابخانه ای و فیش برداری برای گردآوری اطلاعات استفاده شد که مبنای کار استفاده از دعاهای صحیفه سجادیه و تفاسیر و ترجمه های معتبر این صحیفه بود. و با استفاده از روش تحلیل محتوا به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شد.
براساس یافته های این تحقیق، ایشان در نیایش های خود به شکلی ظریف و دقیق برخی ویژگی های ذاتی انسان را در حیطه تربیت اجتماعی برشمرده که عبارتند از: احسان، شرافت، غفلت پذیری، ضعف، تأثیرپذیری، کمال جویی، اندیشه ورزی و... . یافته های تحقیق نشان می دهد که مفهوم تربیت اجتماعی در صحیفه سجادیه همان یادگیری برقراری رابطه صحیح با مردم، با خدا و خود برای کسب رضایت خدا می باشد.
سازوکارهای روان شناختی فرایند درونی سازی ارزش های اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به شیوه تحلیل محتوا و با صرف نظر ازویژگی کمی آن، به بررسی سازوکارهای فرایند درونی سازی اخلاقی در رویکردهای روان شناختی عمده می پردازد.رویکرد روان تحلیل گری، مبدء این فرایند را فشارهای اجتماعی برای مبادرت به اعمال مورد پذیرش جامعه می داند و همانندسازی و تکوین فرامن، با انگیزه پرهیز از از دست دادن عشق والدین را سازوکارهای اصلی می داند. بر حسب رویکرد شناختی- اجتماعی، هنجارهای اخلاقی در اصل پدیده ای بیرونی و اجتماعی بوده و از طریق فرایندهای تجربه تنبیه، الگوبرداری، تقویت خود، خود نظم دهی و احساس همدلی در خزانه رفتاری فرد جای می گیرند. از دیدگاه شناختی- تحولی، ارزش های اخلاقی یک نظام استدلال در درک روابط اجتماعی می باشند. سازوکارهای اساسی این فرایند را تعارض شناختی، کنش های مکمل جذب و انطباق و در نهایت، تعادل جویی تشکیل می دهند. رویکرد شناختی- عاطفی، تحول درونی سازی اخلاقی را از خلال فنون نظم دهی، پردازش های شناختی و سطح بسنده انگیزش فرد صورت تبیین می کند. هر چند همه رویکردها بر تعامل تعیین کننده های درونی و محیطی تاکید می ورزند، اما میزان مشارکت آنها در درونی سازی متفاوت است. رویکردهای روان تحلیل گری و شناختی- اجتماعی، نقش پدیده های اجتماعی ـ برونی را مؤثرتر می دانند و دیدگاه های شناختی- تحولی و شناختی- عاطفی بر تعیین کننده های درونی، تاکید بیشتری دارند.
دلبستگی به خدا در بافت فرهنگ اسلامی: پایه های نظری، ساخت و رواسازی ابزار اندازه گیری
حوزه های تخصصی:
همانطور که ایجاد رابطه دلبستگی ایمن در کودکان برای رشد و ارتقای سلامت آنان در بزرگسالی یک امر حیاتی تلقی می شود، شکل گیری و تحول دلبستگی ایمن به خدا نیز می تواند در شکوفایی معنوی، سازگاری، سلامت و بهزیستی انسانها نقش اساسی داشته باشد. تا به حال مقیاس های متعددی(مثلاً روات و کرکپاتریک، 2002؛ بک و مک دونالد، 2004) در بافت فرهنگ مسحیت ساخته شده که توسط پژوهشگران اسلامی نیز در برخی تحقیقات مورد استفاده قرار گرفته اند. در صورتی می توان تحقیقات بین فرهنگی در مورد سازه دلبستگی به خدا و نتایج روانشناختی آن انجام داد که سازه مورد نظر از لحاظ تئوریکی، الهیاتی و آزمایشی ارتباطش با فرهنگ و دین خاصی مورد بررسی قرار گرفته و اعتبار نظری و عملیاتی آن محرز شده باشد. پایه های نظری و الهیاتی به کارگیری دلبستگی به خدا در بافت فرهنگ مسیحی قبلاً مورد بررسی قرار گرفته است. در حالی که در مورد پایه های نظری و الهیاتی دلبستگی به خدا در فرهنگ اسلامی تحقیقی صورت نگرفته است و آزمون های معتبر و روا در این زمینه ساخته نشده است. پژوهش حاضر اهداف زیر را دنبال می کند: الف) کشف و ارائه پایه های نظری و الهیاتی دلبستگی به خدا در فرهنگ اسلامی ب) ساخت و اعتباریابی مقیاس دلبستگی به خدا بر مبنای پایه های نظری که از متون اسلامی استخراج شده است. در رسیدن به هدف اول متون اسلامی بررسی شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای متون اسلامی و استنباط هرمنوتیکی پایه های نظری دلبستگی به خدا استخراج گردید. در راستای رسیدن به هدف دوم مقیاس تهیه شده (46 سوالی) بر روی 313 نفر از مسلمانان در کشور استرالیا اجرا شد. نتایج نشان داد که مقیاس مورد نظر دارای 6 عامل مشخص در ارتباط با الگوهای خود و دیگران بوده و در کل از روایی و اعتبار بالایی برخوردار است. نتیجه حاصل نشان داد که در اسلام تئوری دلبستگی به خدا وجود دارد که با مبانی دینی سازگار است و می توان با استفاده از این مبانی، مقیاس معتبری برای اندازه گیری تفاوت های فردی در ابعاد دلبستگی به خدا در اسلام ساخت.
بررسی رابطه بین اعتقادات دینی و آسیبپذیری فرهنگی خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقدمه: پایبندی به آموزههای دینی و داشتن تقیدات مذهبی سد محکمی در برابر آسیبهای اجتماعی، انحرافات اخلاقی و تأثیرات تهاجم فرهنگی است. تقیدات مذهبی هم بطور مستقیم رفتارهای فردی را کنترل میکند و هم بطور غیر مستقیم از طریق افزایش عزت نفس، بهبود روابط بین اعضای خانواده و افزایش نظارت والدین، موجب کاهش رفتارهای نابهنجار میشود. براین اساس مطالعه حاضر انجام شده است تا نقش اعتقادات دینی را در کاهش آسیبپذیری فرهنگی خانواده مورد مطالعه قرار دهد. روش: در این پژوهش تعداد 882 نفر از مردان و زنان متاهل شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود و اطلاعات مورد نیاز از طریق مقیاس رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه محقق ساخته در زمینه شکاف بین نسلها، انحرافات اخلاقی، استفاده از فیلم و برنامههای مبتذل، سیستم نظارت و کنترل خانواده، سازگاری زناشویی، هویتیابی، گرایش به غرب و ضعف هویت ملی جمعآوری شد. دادههای بدست آمده با استفاده از روشهای آماری همبستگی و مقایسه گروهها با بهرهگیری از آزمون تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که اعتقاد و نگرش دینی با آسیبپذیری فرهنگی به میزان 23/0 (با 01/0p≤)، داشتن تقیدات مذهبی با آسیبپذیری فرهنگی به میزان23/0 (با 01/0p≤) رابطه همبستگی معکوس داشتند. همچنین تقیدات مذهبی با میزان نظارت و کنترل والدین بر روی فرزندانشان به میزان 44/0 و با میزان خودپنداری 35/0 رابطه همبستگی مثبت داشت. نتیجهگیری: افزایش تقیدات مذهبی میتواند به عنوان مانعی در برابر آسیبپذیری فرهنگی عمل کند و یا کاهش تقیدات دینی افزایش آسیبپذیری فرهنگی را پیشبینی نماید. بنابراین و بر اساس یافتههای مذکور، روش تقویت تقیدات مذهبی و افزایش نگرش دینی به عنوان یکی از روشهای مناسب برای پیشگیری و کاهش آسیبپذیری فرهنگی در بین جامعه مورد مطالعه پیشنهاد میشود.
"
تعیین اهداف تغییر رفتار و روان انسان در سخنان امام علی(ع):پژوهشی با روش تحلیل محتوا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اهداف تغییر در نظریات روان شناسی و مقایسه این اهداف با دیدگاه امام علی(ع) در نهج البلاغه و تفاوت ها و تشابه های آنهاست. به این منظور روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی و کمّی به کار گرفته شد که محصول آن، طبقات شانزده گانه از اهداف تغییر مورد نظر امام؛ شامل: ذکر و یادآوری، حل تعارض، تعاون و همدلی اجتماعی، غایت نگری، خودکنترلی، آمادگی برای تغییر، تعادل، عقل، صبر، فضایل اخلاقی، اصالت، مسئولیت پذیری، واقع بینی، یکپارچگی شخصیت، انتخاب آزادانه و خشیت است که در ترکیب با طبقات شش گانه روان درمانی؛ شامل: کاهش تنش، سازگاری با محیط، خودشکوفایی، علاقه اجتماعی، تنظیم روابط بین اعضا و منطقی بودن، نظام طبقه بندی تحلیل محتوای 22گانه ای را به عنوان ابزار پژوهش شکل داد. اطلاعات کمّی سازی شده توسط دو ارزیاب با استفاده از نرم افزار SPSS و محاسبه درصد فراوانی ها و ضریب همبستگی بین طبقات محاسبه گردید. نتایج نشان داد که اهداف تغییر مورد نظر امام ضمن دربرگیری اهداف روان شناسی تجربی، اهداف جدیدی چون ذکر و انتخاب آزادانه را معرفی می کند؛ به همراه تفاوت در اولویت بندی ها و تعریف مفاهیم که این امر برگرفته از تفاوت دیدگاه امام با روان شناسی تجربی در تجمیع بُعد مادی و غیر مادی وجود انسان می باشد.
رابطه سلامت معنوی با درگیری شغلی در اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی سلامت معنوی با میزان درگیری شغلی در اعضای هیات علمی است. روش تحقیق، از نوع همبستگی بود و جامعه آماری متشکل از کلیه اعضای هیات علمی زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول در سال 90 بود. نمونه مورد مطالعه (66 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های درگیری شغلیس کانونگو (1982) و پرسشنامه سلامت معنوی آلیسون _ پولوتزین (1982) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل همبستگی ساده پیرسون و رگرسیون چندمتغیره بود. تحلیل داده ها نشان داد که به طور کلی ابعاد سلامت معنوی با درگیری شغلی همبستگی مثبت و معنی دار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 36/. درصد واریانس درگیری شغلی توسط متغیرهای پیش بین سلامت مذهبی و وجودی قابل تبیین است (01/0 < (P. یافته ها اهمیت توجه به سلامت معنوی و مذهبی در سازمان را نشان می دهند.
رابطه بین ابعاد دینداری با شادی دانشآموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: پژوهش حاضر تحت عنوان «بررسی رابطة بین ابعاد مختلف دینداری (بعد اعتقادی، بعد عاطفی، بعد پیامدی، بعد مناسکی) با میزان شادی دانشآموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان»، به دنبال تعیین رابطه و سهم نسبی ابعاد مختلف دینداری در تبیین میزان شادی دانشآموزان بوده است. مطالعه حاضر از نوع تحقیقات همبستگی بوده است. 240 نفر از دانش¬آموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان با روش نمونه¬گیری به شیوة تصادفی خوشه¬ای چند مرحله¬ای انتخاب و بررسی شدند. دادههای بدست آمده با روش رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و مشخص شد بین ابعاد مختلف دینداری (بعد اعتقادی، بعد عاطفی، بعد پیامدی، بعد مناسکی) با میزان شادی دانشآموزان دختر دورة متوسطه رابطة معنیدار وجود دارد. همچنین نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بعد اعتقادی 22/0، بعد مناسکی 19/0 ، بعد پیامدی 17/0 و بعد عاطفی 15/0 به ترتیب پیشبینی¬کننده و تبیین¬کننده میزان شادی دانش¬آموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان بوده¬اند؛ بنابراین می¬توان بیان کرد که دینداری و ابعاد مختلف آن در تبیین سلامت روان و ازجمله شادی دانش¬آموزان دختر دورة متوسطه نقش مهم و بسزایی دارد.
بررسی رابطه توکل به خدا و سلامت روان دانشجویان دانشگاه پیام نور
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه توکل به خدا و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه پیام نور است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. بدین منظور، 177 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور (98 دختر و 79 پسر) به طور تصادفی به پرسشنامه های راهیابی در حوادث و رخدادهای زندگی (توکل به خدا) و سلامت عمومی (GHQ) پاسخ دادند. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، Z فیشر و تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین خرده مقیاس توکل پرسشنامه راهیابی در حوادث با خرده مقیاس های اضطراب، علائم جسمانی و افسردگیِ سلامت روان، همبستگی منفی معنی دار وجود دارد؛ ولی همبستگی سایر ابعاد پرسشنامه راهیابی در حوادث با سلامت روان، معنی دار نشده است. بین دختران و پسران در تمام زیرمقیاس های سلامت عمومی تفاوت معنی دار وجود دارد؛ در حالی که بین این دوگروه در ابعاد پرسشنامه راهیابی در حوادث، تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد توکل به خدا می تواند به عنوان یک راهبرد مقابله ای، نقش موثری در افزایش سلامت روان داشته باشد.
بررسی رابطه بین شادکامی اسلامی و شادکامی روان شناختی در دانشجویان دانشگاه قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون این فرضیه است که آیا می توان بر اساس منابع اسلامی ابزاری ساخت که شادکامی افراد را بسنجد؟ آیا بین آموزه های دینی (اگر به صورت شاخص های قابل اندازه گیری تبدیل شوند) در حوزه شادکامی، با شادکامی روان شناختی رابطه ای وجود دارد؟ این پژوهش به بررسی این رابطه در 143 نفر از دانشجویان مرد و زن مشغول به تحصیل در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه قم پرداخته است. بدین منظور، پرسش نامه ای از مؤلفه های شادکامی در آیات و روایات معصومین(علیهم السلام) تهیه، اعتباریابی و همراه با پرسش نامه شادکامی فوردایس در گروه نمونه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی گشتاوری پیرسون، آزمون لوین و تی مستقل، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین شادکامی اسلامی و شادکامی روان شناختی رابطه معنادار مثبت وجود دارد. بنابراین، این نتایج، می توان بر اساس منابع معتبر اسلامی ابزاری ساخت که شادکامی افراد مذهبی و غیرمذهبی را بسنجد. همچنین می توان مداخله هایی ترتیب داد تا سبک زندگی افراد افسرده به شکلی با تمرین مؤلفه های شادکامی دینی تغییر کند.
رابطه علی بین نگرشهای مذهبی، خوشبینی، سلامت روانی و سلامت جسمانی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی برازش مدل رابطه بین چهار متغیر نگرشهای مذهبی، خوشبینی، سلامت روانی و سلامت جسمانی بود. نمونه تحقیق مشتمل بر 396 نفر دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز که در سال تحصیلی 81-80 به تحصیل اشتغال داشتند، می باشد. در این تحقیق از چهار پرسشنامه دینداری آرین، پرسشنامه سبکهای اسنادی، فهرست 25 نشانه ای و مقیاس شدت بیماریهای جسمانی استفاده شده است. پس از جمع آوری داده ها، از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و آزمون t جهت تحلیل داده ها استفاده شد. براساس نتایج این پژوهش، مسیرهای مستقیم از نگرشهای مذهبی به خوشبینی، از خوشبینی به سلامت روانی و از سلامت روانی به سلامت جسمانی معنی دار بود. همچنین مسیرهای غیرمستقیم از نگرشهای مذهبی به سلامت روانی و جسمانی و از خوشبینی به سلامت جسمانی معنی دار بود. اما مسیرهای مستقیم بین نگرشهای مذهبی و سلامت روانی و جسمانی و بین خوشبینی و سلامت جسمانی، معنی دار نبود.
هوش هیجانی، پیشینه و رویکردها از نگاه دین و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر این است که با رویکردی علمی – دینی و به روش نظری، هوش هیجانی را از نگاه روان شناسی و اسلام، بررسی و مطالعه کند. برای فهم بهتر و غنای بیشتر بحث ابتدا هوش شناختی، تاریخچه و انواع آن مطرح و سپس به روش توصیفی - تحلیلی هوش هیجانی، به صورت مفصل بررسی شده است. در ادامه به مقایسه هوش هیجانی و هوش شناختی و شیوه های سنجش و اندازه گیری هوش هیجانی پرداخته میشود. در بخش پایانی، درباره رویکردهای هوش هیجانی از دیدگاه روان شناسی و اسلام به روش تحلیل متون دینی و استنباط عقلی، بحث و بررسی، صورت گرفته است. نتیجه نهایی این است که حتی اگر بپذیریم که هوش هیجانی در روان شناسی، موضوع تازه ای است، از دیدگاه اسلام چیز جدیدی شمرده نمیشود و زیرمجموعه ای از عقل و احکام آن است.