آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵

چکیده

پژوهش حاضر به شیوه تحلیل محتوا و با صرف نظر ازویژگی کمی آن، به بررسی سازوکارهای فرایند درونی سازی اخلاقی در رویکردهای روان شناختی عمده می پردازد.رویکرد روان تحلیل گری، مبدء این فرایند را فشارهای اجتماعی برای مبادرت به اعمال مورد پذیرش جامعه می داند و همانندسازی و تکوین فرامن، با انگیزه پرهیز از از دست دادن عشق والدین را سازوکارهای اصلی می داند. بر حسب رویکرد شناختی- اجتماعی، هنجارهای اخلاقی در اصل پدیده ای بیرونی و اجتماعی بوده و از طریق فرایندهای تجربه تنبیه، الگوبرداری، تقویت خود، خود نظم دهی و احساس همدلی در خزانه رفتاری فرد جای می گیرند. از دیدگاه شناختی- تحولی، ارزش های اخلاقی یک نظام استدلال در درک روابط اجتماعی می باشند. سازوکارهای اساسی این فرایند را تعارض شناختی، کنش های مکمل جذب و انطباق و در نهایت، تعادل جویی تشکیل می دهند. رویکرد شناختی- عاطفی، تحول درونی سازی اخلاقی را از خلال فنون نظم دهی، پردازش های شناختی و سطح بسنده انگیزش فرد صورت تبیین می کند. هر چند همه رویکردها بر تعامل تعیین کننده های درونی و محیطی تاکید می ورزند، اما میزان مشارکت آنها در درونی سازی متفاوت است. رویکردهای روان تحلیل گری و شناختی- اجتماعی، نقش پدیده های اجتماعی ـ برونی را مؤثرتر می دانند و دیدگاه های شناختی- تحولی و شناختی- عاطفی بر تعیین کننده های درونی، تاکید بیشتری دارند.

تبلیغات