هدف از اجرای تحقیق حاضر اعتباریابی و مقایسه انتظارت خودکارآمدی شغلی در دانشجویان پسر و دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. برای این منظور به تدوین و اعتباریابی مقیاس راهنمای انتظارات خودکارآمدی شغلی برای دانشجویان دانشگاه شهید چمران نیز پرداخته شد. نتایج به دست آمده درباره پایایی کل مقیاس و همچنین درباره خرده مقیاسهای نیازمندیهای آموزشی، وظایف شغلی، مشاغل حیطه مردانه و مشاغل حیطه زنانه حاکی از پایایی بالای مقیاس می باشند. ضرایب روایی همزمان بین مقیاس انتظارات خودکارآمدی شغلی با مقیاس خودکارآمدی عمومی و با خرده مقیاسهای نیازمندیهای آموزشی و وظایف شغلی در کل نمونه و برای دانشجویان پسر و دختر همگی معنی دار بودند. همچنین، تحلیل واریانس عاملی با اندازه های مکرر بر روی عامل مشاغل ده گانه حیطه مردانه و زنانه از خرده مقیاس نیازمندیهای آموزشی در بین دانشجویان پسر و دختر تفاوت معنی دار نشان داد، اما این تفاوت در خرده مقیاس وظایف شغلی معنی دار نبود. به علاوه، میزان انتظارات خودکارآمدی شغلی دانشجویان در مشاغل ده گانه حیطه مردانه و زنانه، در مقایسه با خرده مقیاسهای نیازمندیهای آموزشی و وظایف شغلی، متفاوت می باشند
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ساده و چندگانه استرسورهای دانشجویی (استرسورهای مربوط به شرایط تحصیلی، محیط آموزشی، فارغ التحصیلی و محیط خوابگاه) و عملکرد تحصیلی در دانشجویان دارای نگرشهای مذهبی بالا، متوسط و پایین می باشد. نمونه پژوهش شامل 511 نفر (235 پسر و 276 دختر) از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی بود که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استرسورهای دانشجویی و پرسشنامه نگرش مذهبی جهت آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که استرسورهای دانشجویی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دارای نگرشهای مذهبی بالا (0.33-=r)، متوسط (r=-0.31)و پایین (r=-0.59) رابطه منفی دارد (p<0.001). بین ترکیب خطی متغیرهای پیش بین (استرسورهای دانشجویی) با متغیر ملاک (عملکرد تحصیلی) دانشجویان دارای نگرشهای مذهبی بالا (0.336=MR)، متوسط (0.334=MR) و پایین (0.661=MR) رابطه معنی داری وجود دارد (p<0.001). نتایج آزمون Z فیشر نشان داد که ضریب همبستگی چند متغیری استرسورهای دانشجویی با عملکرد تحصیلی "دانشجویان دارای نگرش مذهبی پایین در مقایسه با دانشجویان دارای نگرش مذهبی متوسط" و "دانشجویان دارای نگرش مذهبی بالا" به طور معنی داری بیشتر است (p<0.05). بین ضریب همبستگی چند متغیری استرسورهای دانشجویی با عملکرد تحصیلی "دانشجویان دختر (0.535=MR) و دانشجویان پسر (0.436=MR)" تفاوت معنی داری به دست آمد.
در پژوهش حاضر روابط ساده و چندگانه عدالت سازمانی با خشنودی شغلی مورد بررسی قرار گرفت. در عدالت سازمانی مطرح می شود که باید به چه شیوه هایی با کارکنان رفتار شود تا احساس کنند به صورت عادلانه با آنها رفتار شده است. عدالت سازمانی شامل سه حیطه عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت تعاملی است. طبق فرضیه های تحقیق عدالت سازمانی با خشنودی شغلی کارکنان رابطه مثبت دارد. نمونه این تحقیق 268 نفر از کارکنان یک کارخانه بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روشهای آماری ضریب همبستگی ساده و همبستگی چندگانه با روش ورود و مرحله ای برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهند که عدالت سازمان کلی با خشنودی شغلی کلی ضریب همبستگی 0.61 دارد. علاوه بر آن، عدالت سازمانی کلی و حیطه های مختلف آن با حیطه های مختلف خشنودی شغلی یعنی خشنودی از کار، خشنودی از سرپرستی، خشنودی از همکاران، خشنودی از حقوق و خشنودی از ترفیع همبستگی مثبت معنی دار داشتند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهند که سه نوع عدالت سازمانی با خشنودی شغلی کلی و حیطه های آن همبستگی چندگانه معنی دار دارند.
هدف از انجام این پژوهش، بررسی برازش مدل رابطه بین چهار متغیر نگرشهای مذهبی، خوشبینی، سلامت روانی و سلامت جسمانی بود. نمونه تحقیق مشتمل بر 396 نفر دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز که در سال تحصیلی 81-80 به تحصیل اشتغال داشتند، می باشد. در این تحقیق از چهار پرسشنامه دینداری آرین، پرسشنامه سبکهای اسنادی، فهرست 25 نشانه ای و مقیاس شدت بیماریهای جسمانی استفاده شده است. پس از جمع آوری داده ها، از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و آزمون t جهت تحلیل داده ها استفاده شد. براساس نتایج این پژوهش، مسیرهای مستقیم از نگرشهای مذهبی به خوشبینی، از خوشبینی به سلامت روانی و از سلامت روانی به سلامت جسمانی معنی دار بود. همچنین مسیرهای غیرمستقیم از نگرشهای مذهبی به سلامت روانی و جسمانی و از خوشبینی به سلامت جسمانی معنی دار بود. اما مسیرهای مستقیم بین نگرشهای مذهبی و سلامت روانی و جسمانی و بین خوشبینی و سلامت جسمانی، معنی دار نبود.
پژوهش حاضر به منظور بررسی علل از هم پاشیدگی خانواده ها در دوران قبل از ازدواج، عوامل آشنایی های قبلی و تطابق ویژگی های فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی زوجین انجام شد. هدف از انجام آن برداشتن گامی موثر در جهت پیشگیری از تلاشی خانواده ها از طریق شناخت عوامل فوق بود. تا جوانان بتوانند به وسیله پرسشنامه های تهیه و ارایه شده، قبل از ازدواج شناخت بیشتری نسبت به خصوصیات یکدیگر پیدا کنند و از زندگی پایدار و موفقی برخوردار گردند. تحقیق در دو مرحله مطالعه مقدماتی با نمونه ای به حجم 40 نفر و مرحله اصلی با نمونه ای به حجم 200 نفر انجام شد. نمونه اخیر شامل 50 خانواده ناموفق (100 زن و شوهر) و 50 خانواده موفق (100 زن و شوهر) می شد که به طور تصادفی انتخاب گردیدند. خانواده های ناموفق به کمک دادگاه های خانواده و به عنوان گروه آزمایشی و خانواده های موفق به طور موازی با گروه اول و به عنوان گروه گواه برگزیده شدند. ابزار سنجش شامل آزمون خلقی گلیفورد - زیمرمن و پرسشنامه جامع فردی اجتماعی بود: اهم نتایج به شرح زیر است: 1. کمی سن جوانان به هنگام ازدواج، فقر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کم بودن سواد، پایین بودن سطح شغلی، دخالت بی مورد اطرافیان، پدیده طلاق والدین زوجهای ناموفق، وابستگی مالی زوجین به والدین همه از عوامل تهدید کننده زندگی مشترک زوجین جوان بودند. 2. عدم همسویی زوجین در جهات مختلف موجب اختلاف زناشویی بین زوجین می شود. 3. تشابه نظرات زوجین به عنوان عامل تداوم بخش زندگی مشترک شناخته شد. 4. وجود بیماریهای جسمی، روانی و اختلافات رفتاری اعلام نشده از سوی همسران و خانواده های آنها عامل سستی روابط بین زوجین تلقی شد. 5. حصول شناخت از خصوصیات یکدیگر قبل از ازدواج به عنوان عامل تداوم بخش زندگی شناخته شد.
پژوهش حاضر مقایسه سرسختی روانشناختی، هیجان خواهی و سنخ شخصیتی الف غیرسمی و سمی در میان مردان و زنان مبتلا به سرطان و عادی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی در شهر اهواز می باشد. نمونه این تحقیق 180 نفر بودند، که شامل 6 گروه: 30 مرد سرطانی، 30 زن سرطانی، 30 نفر برادران سرطانی، 30 نفر خواهران سرطانی، 30 نفر مرد هم محله ای و 30 نفر زن هم محله ای سرطانیها بودند. هدف این تحقیق پیدا کردن علل روان شناختی سرطان و ارائه راهکارهایی به منظور پیشگیری از آثار منفی روانشناختی در افراد مبتلا به سرطان بود. برای مقایسه افراد سرطانی و عادی در چهار متغیر شخصیتی فوق، از آزمونهای سرسختی روانشناختی، آزمون سنخ شخصیتی الف غیرسمی، سنخ شخصیتی الف سمی و آزمون هیجان خواهی با روایی و پایایی قابل قبول استفاده شد. طرح تحقیق از نوع علی- مقایسه ای بود. یافته های تحقیق از میان افراد سرطانی، خواهر، برادر و افراد هم محله سرطانیها در مراکز مشاوره و مراکز روان درمانی در اهواز جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده شد و تفاوت در میانگینها با استفاده از آزمون پیگیری توکی بررسی گردید. بر اساس یافته های به دست آمده در این پژوهش مشخص گردید که بین مردان و زنان از لحاظ متغیرهای سرسختی روانشناختی، هیجان خواهی، سنخ شخصیتی الف غیرسمی و سمی تفاوت دیده نشد و فقط بین گروههای سه گانه مردان و زنان سرطانی، برادران و خواهران سرطانی و برادران و خواهران عادی از لحاظ متغیرهای هیجان خواهی و سنخ شخصیتی الف- سمی تفاوت وجود دارد.
پژوهش حاضر به منظور مقایسه نظام ارزشی، نگرش نسبت به کنترل نوجوانان و نگرش نسبت به تحصیل دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای اهواز با والدین و نزدیکترین دوستان همکلاسی آنها طراحی و اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال سوم دبیرستانهای شهر اهواز در سال تحصیلی 82-81 بود. نمونه پژوهش تعداد 400 نفر دانش آموز (200 دختر و 200 پسر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. به علاوه، تعداد 800 نفر والدین (400 نفر پدر و 400 نفر مادر) و تعداد 1200 نفر از نزدیکترین دوستان همکلاسی دانش آموزان در تحقیق حاضر شرکت داشتند. در این تحقیق از پرسشنامه نظام ارزشی آلپورت، ورنون و لیندزی و پرسشنامه نگرش نسبت به کنترل نوجوانان استات و پرسشنامه نگرش نسبت به تحصیل رانکویست و اسلتو استفاده گردید. ابزارهای فوق از لحاظ ویژگیهای روان سنجی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پایایی و اعتبار این آزمونها مطلوب و رضایت بخش هستند. فرضیه اصلی این پژوهش یعنی وجود تفاوت معنی دار بین ابعاد ششگانه ارزشها (نظری، اقتصادی، اجتماعی، هنری، سیاسی و مذهبی) و نگرشهای دانش آموزان و والدین و شباهت بین ارزشها و نگرشهای دانش آموزان و نزدیکترین دوستان همکلاسی آنان با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری با اندازه گیریهای مکرر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. آزمونهای پیگیری توکی، مشخص کردند که بین میانگین نمره های به دست آمده دانش آموزان و والدین در ابعاد ارزش نظری، سیاسی، هنری و اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد، ولی در ارزشهای اقتصادی و مذهبی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین، این آزمونها نشان دادند که بین میانگین نمره های دانش آموزان و نزدیکترین دوستان همکلاسی آنان در ابعاد ارزش نظری، اقتصادی و اجتماعی شباهت وجود دارد لیکن در ارزشهای هنری، سیاسی و مذهبی تفاوت وجود دارد. بین میانگین نمره های والدین و دانش آموزان در نگرش نسبت به کنترل نوجوانان و نگرش نسبت به تحصیل نیز تفاوت معنی دار وجود دارد، در حالی که بین میانگین نمره های دانش آموزان و نزدیکترین دوستان همکلاسی آنان در نگرشهای فوق الذکر شباهت وجود دارد. نتایج نیز با توجه به مساله شکاف بین نسلها، مورد بررسی قرار گرفت.
این پژوهش به منظور مقایسه ویژگیهای شخصیتی هنرمندان رشته های شعر و ادب، نمایش، موسیقی و هنرهای تجسمی با افراد غیرهنرمند بر اساس آزمون شخصیتی نئو اجراء شده است. جامعه آماری مورد مطالعه مشتمل بر هنرمندان عضو انجمنهای شعر و ادب، نمایش، موسیقی، هنرهای تجسمی و کارکنان غیرهنرمند شاغل در اداره کل ارشاد اسلامی خوزستان، شهر اهواز و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بوده است. 320 هنرمند و 80 آزمودنی غیرهنرمند به صورت تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردید. فرضیه اصلی این پژوهش عبارت از این است که بین آزمودنیهای هر یک از چهار گروه هنری مورد مطالعه با افراد غیرهنرمند از نظر ویژگیهای شخصیتی تفاوت وجود دارد. فرضیه با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد بررسی قرار گرفت. مقدار F برای آزمونهای پیلائیز، هتلینگز و ویلکس به ترتیب 7.44=F، 7.98=F، و 7.77=F به دست آمد، که فرضیه تحقیق در سطح معنی داری 0.001= ?مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، پنج فرضیه فرعی تدوین گردید که عبارت بودند از: بین آزمودنیهای هر یک از چهار گروه هنری مورد مطالعه با افراد غیرهنرمند از نظر عصبیت، برون گرایی، بازبودن، توافق و وجدانی بودن تفاوت وجود دارد. نتایج فرضیه های فرعی نشان داد که به جز در شاخص عصبیت که مقدار 1.12=F و تفاوت مشاهده شده در گروههای هنرمند و غیرهنرمند معنی دار نشد، در سایر شاخصها، به ترتیب، برون گرایی با 22.32=F، توافق با 4.05=F و وجدانی بودن با 5.73=F تفاوتهای معنی داری در گروههای هنرمند با گروه غیرهنرمند مشاهده گردید و فرضیه های تحقیق تأیید شدند. به دلیل این که پاسخ انسان به موقعیتها بر اساس آمادگیهایی به نام صفات صورت می گیرد که در او وجود دارند، معنی دار بودن فرضیه ها تبیین گردید. نتایج با توجه به دیدگاه صفات کتل مورد بحث قرار گرفت.