فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
افسردگی، اضطراب، استرس و کیفیت زندگی در دانشجویان غیر ایرانی و ایرانی دانشکده های پزشکی، دندان پزشکی و داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، 92-1391(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانشجویان گروه در معرض خطر ابتلا بیشتر به مشکلات روان شناختی هستند. اگر چه پژوهش های زیادی در این زمینه انجام و به عوامل خطر موقعیتی زیادی اشاره شده است ولی تاکنون مطالعه ای مقایسه ای بین دانشجویان ایرانی و غیرایرانی انجام نشده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین و مقایسه افسردگی، اضطراب، استرس و کیفیت زندگی در دانشجویان غیرایرانی و ایرانی دانشکده های پزشکی، دندان پزشکی و داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به انجام رسیده است.
مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش مقطعی است که در سال 1392 در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به انجام رسید. در این مطالعه از دو پرسش نامه استاندارد شده (DASS یا Depression Anxiety Stress Scale) برای سنجش افسردگی، اضطراب و استرس و نسخه کوتاه (WHO-QOL-Bref یا World Health Organization- Quality of Life) برای سنجش کیفیت زندگی استفاده شده است. داده ها پس از ورود به رایانه با نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون های دقیق فیشر، T، آنالیز واریانس چندمتغیره، رگرسیون چندگانه ی چندمتغیره و آزمون همبستگی پیرسون، صورت گرفت.
یافته ها: بر اساس پرسش نامه DASS، میانگین نمره اضطراب، افسردگی واسترس در دانشجویان ایرانی و خارجی به ترتیب 11/20±88/28 و 57/33±47/38 بود (001/0 p<). میانگین نمره کیفیت زندگی در حیطه های سلامت جسمی، سلامت روانی، روابط اجتماعی و محیط زندگی کل دانشجویان مورد مطالعه به ترتیب 1/4±24، 1/4±6/19، 2/2±8/9 و 8/4±2/26 بود. دانشجویان ایرانی به طور معنی داری در حیطه سلامت جسمی و روانی بهتر از دانشجویان خارجی بودند در دو مؤلفه سلامت اجتماعی و محیط نیز تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود داشت.
نتیجه گیری: دانشجویان غیرایرانی از شدت نسبی بالاتری از اضطراب و افسردگی و سطح پایین تری از کیفیت زندگی برخوردار بوده اند، این تفاوت در برخی ابعاد به لحاظ آماری معنی دار بود و نشان دهنده آسیب پذیری بیشتر این گروه از دانشجویان می باشد.
مقایسه روان درمانگری رفتاری- شناختی با دارو درمانگری بر وضعیت روانشناختی و درمان افراد مبتلا به IBS(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه دو روش روان درمانگری رفتاری- شناختی با دارودرمانگری در درمان سندرم روده تحریک پذیر (IBS) و ارتقاء سطح سلامت روانی افراد مبتلا به این اختلال اجرا گردید. روش: در یک طرح شبه تجربی، 50 نفر از افراد مبتلا به IBS از بین بیماران مراجعه کننده به کلینیک تخصصی گوارش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از ارزیابی اولیه با استفاده از مقیاس ROM-II و میزان سطح سلامت روانی با استفاده از پرسشنامه SCL-90-R، بصورت تصادفی در دو گروه (دارو درمانگری به عنوان گروه کنترل و روان درمانگری رفتاری- شناختی به همرا ه دارو درمانگری به عنوان گروه آزمایشی) جایگزین شدند. آزمودنیهای گروه آزمایشی طی 8 جلسه تحت روان درمانگری رفتاری- شناختی قرار گرفتند. سپس آزمودنیهای هر دو گروه مجدداً با مقیاس ROM-II و پرسشنامه SCL-90-R مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای بدست آمده با استفاده از آزمون t برای گروههای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که روش روان درمانگری رفتاری– شناختی به همراه دارو درمانگری، بیش از دارو درمانگری به تنهایی، در بهبود علائم IBS موثر است و سطح سلامت روانی در گروه آزمایش بطور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: با توجه به نقش روان درمانگری رفتاری- شناختی به همراه دارو درمانگری در درمان بیماران مبتلا به IBS پیشنهاد میشود درمان این بیماران به صورت تیمی مرکب از متخصصان گوارش و متخصصان روانپزشکی و روانشناسی صورت گیرد."
اثربخشی مداخله ی بهنگام خانواده- محور بر نشانگان استرس مادران کودکان با آسیب شنوایی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با تولد کودک دارای ناتوانی، والدین با چالش های بسیاری مواجه می شوند. به طور کلی والدین کودکان با ناتوانی در مقایسه با والدین کودکان عادی استرس بیشتری دارند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله بهنگام خانواده-محور بر نشانگان استرس مادران کودکان با آسیب شنوایی انجام شد.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. حجم نمونه 32 مادر بودند که از میان همه ی مادران کودکان با آسیب شنوایی شهر شیراز در سال تحصیلی 94-1393 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند، به طوری که هر گروه 16 نفر بود. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه نشانگان استرس خدایاری فرد و پرند(1385) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات نشانگان استرس و خرده مقیاس های آن ( نشانه های جسمی، نشانه های عاطفی، نشانه های شناختی و نشانه های رفتاری) در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است (05/0P < ).
نتیجه گیری: در واقع یافته ها نشان دهنده این بود که مداخله بهنگام خانواده-محور سبب بهبود نشانگان استرس در مادران کودکان با آسیب شنوایی شده است.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انعطاف پذیری روان شناختی یک صفت چندوجهی است که در بسیاری از حوزه های زندگی از جمله سلامت روان نقش دارد. با توجه به نقش انعطاف پذیری روان شناختی، پژوهشگران به بررسی این خصوصیت علاقمند شدند؛ اما برای بررسی آن ابزاری که به صورت تخصصی انعطاف پذیری روان شناختی را مورد سنجش قرار دهد، در اختیار ندارند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی بود تا در نبود یک مقیاس منسجم، کوتاه و مختص به اندازه گیریِ انعطاف پذیریِ روان شناختی بتواند در سنجش این خصوصیت در پژوهش های روان شناسی کمک کند. به منظور جمع آوری داده ها، 400 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 98-99با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه انعطاف پذیریِ روان شناختی را تکمیل کردند. برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد و به منظور بررسی اعتبار محاسبه ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفت. تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه 5عامل دارد که عبارتند از: تفسیر مثبت از تغییر، در نظر گرفتن خود به عنوان فردی منعطف، در نظر گرفتن خود به عنوان فردی گشوده و خلاق، تفسیر واقعیت به عنوان پویا و قابل تغییر بودن، و تفسیر واقعیت به عنوان چندوجهی بودن که پنج عامل بر روی هم 83/59% از واریانس کل پرسشنامه را تبیین می کردند. همسانی درونی گویه های پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی برابر ضریب آلفای 89/0 به دست آمد که بیانگر پایایی مطلوب این پرسشنامه است. بر اساس نتایج تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی در این پژوهش پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی از روایی و اعتبار قابل قبول در دانشجویان برخوردار است .
اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی برکاهش افسردگی بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی بیماران سرطانی شهر شیراز می باشد.نمونه مورد پژوهش بیماران مبتلا به سرطان با تشخیص قطعی سرطان و بدون پیشینه روانپزشکی و بیماری مزمن مراجعه کننده به بخش سرطان بیمارستان نمازی و درمانگاه مطهری شیراز بودند که تعداد 30 نفر از آنها در محدوده سنی 20-40 سال ،در گروه های 15 نفری آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند .روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون ، با گروه کنترل بود .داده ها از طریق پرسشنامه افسردگی بک جمع آوری شدند . جلسات معنا درمانی طی 10 جلسه 120 دقیقه ای 2 بار در هفته به گروه آزمایش آموزش داده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که آموزش معنا درمانی بر کاهش افسردگی بیماران سرطان تاثیر معناداری دارد. یافته های دیگر تحقیق نشان دادند که معنادرمانی به شیوه گروهیدر مرحله پیگیری نیز تاثیر معناداری بر کاهش میزان افسردگی این بیماران دارد. بین میزان افسردگی بیماران مبتلا به سرطان با توجه به تحصیلات آنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
سنجش درد ذهنی: ویژگی های روان سنجی و تحلیل عامل تأییدی پرسشنامه چندبعدی درد ذهنی (OMMP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
146 - 172
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درد روانشناختی یک تجربه ذهنی است که ارزیابی منفی از خود را در بر دارد و از این رو، برای سنجش آن باید از ابزارهای خودگزارشی استفاده کرد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی پرسشنامه درد ذهنی بود. روش: پژوهش در قالب یک طرح پژوهش همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و AMOS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مؤلفه های درد ذهنی و اضطراب و افسردگی و راهبردهای منفی نظم جویی شناختی هیجانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0≥P). همچنین بین مؤلفه های درد ذهنی و شفقت به خود رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (001/0≥P). نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی 6 عامل را شناسایی کرد که در مجموع این شش عامل 40/66 درصد از واریانس درد ذهنی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عامل تأییدی 44 گویه را در شش عامل تأیید کردند. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه درد ذهنی 966/0 و برای عامل پوچی و بی ارزشی 952/0، عامل سردرگمی و آشفتگی هیجانی 893/0، عامل فقدان کنترل 877/0، عامل تغییرناپذیری 872/0، عامل فاصله گیری اجتماعی/ از خود بیگانگی 869/0 و عامل ترس از تنهایی 617/0 بدست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه درد ذهنی در دانشجویان، از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های روان شناختی استفاده کرد.
بررسی عوامل استرس زا، راهبردهای مقابله و رابطه آن با سلامت روانی در افراد نابارور
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی افسردگی، اضطراب، سلامت روان عمومی و عزت نفس در زندانیان بندهای مشاوره و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: محیط زندان به صورت بالقوه یک عامل تنش زای مهم در ایجاد یا تشدید مشکلات روانی محسوب می گردد لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی شاخص های بهداشت روانی در زندانیان بندهای مشاوره و عادی زندان مرکزی مشهد انجام شده است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی شامل تمام زندانیان بندهای عادی و مشاوره ی زندان مرکزی مشهد در سال 1391 بود که از این بین تعداد 300 نفر به صورت تصادفی و تعداد برابر از بندهای عادی و مشاوره، انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های ویراست دوم افسردگی بک، اضطراب بک، سلامت روان عمومی و عزت نفس کوپراسمیت و فرم مشخصات فردی بود. داده ها با شاخص های توصیفی نظیر مقایسه ی میانگین های مستقل، تحلیل واریانسها و تحلیل رگرسیون توسط نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: میزان اضطراب و افسردگی در گروه مشاوره به صورت معنی داری پایین تر و میزان عزت نفس و سلامت روان عمومی بالاتر بود (001/0< P، 001/0< P). عزت نفس، تنها متغیری بود که با نوع جرم، رابطه ی مثبتی نشان داد و در زندانیان با جرایم دزدی و شرارت نسبت به سایرین، بالاتر بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه،به نظر می رسد مداخلات مشاوره ای در زندان ها می تواند شاخص های بهداشت روان نظیر افسردگی، اضطراب، سلامت روان عمومی و عزت نفس را در زندانیان بهبود بخشد.
مقایسه تجارب معنوی و تاب آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، به منظور بررسی مقایسه ای تجارب معنوی و تاب آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مقایسه ای پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی از اردیبهشت تا اوایل مهر 1392 تشکیل دادند. نمونه پژوهش به روش در دسترس و به تعداد 50 نفر از میان زنان مبتلا به سرطان پستان دارای سابقه جراحی و ماستکتومی انتخاب شدند که دوره شیمی درمانی را به اتمام رسانده و تحت پرتو درمانی بودند و در مقایسه با 50 نفر از همتایان عادی قرار گرفتند که از نظر سن، تحصیلات، وضعیت تأهل با گروه مطالعه مشابه بودند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس تجارب معنوی روزانه و مقیاس تاب آوری Connor و Davidson جمع آوری گردیده و توسط نرم افزار SPSS و روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین تجارب معنوی زنان مبتلا به سرطان پستان با زنان سالم تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود داشت (05/0 > P). تجارب معنوی زنان مبتلا به سرطان پستان بیشتر از زنان سالم بود. همچنین، بین تاب آوری زنان مبتلا به سرطان پستان با همتایان عادی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0 P <). تاب آوری زنان سالم بیشتر از زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
نتیجه گیری: تجارب معنوی و تاب آوری در بیماران مبتلا به سرطان پستان و تحت پرتو درمانی تأثیرگذار بود. از این رو، به نظر می رسد که یافتن روش هایی برای افزایش تاب آوری و تجارب معنوی در بهبود و کنترل بیماری آنان ضروری است. پیشنهاد می شود که پژوهش های آینده، با الهام از نتایج این پژوهش در پی ارتقای قدرت تاب آوری زنان مبتلا به سرطان برآمده و به بررسی اثرات آن بر سلامت روان و کیفیت زندگی این گروه از بیماران اقدام نمایند.