فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر هیجانی موسیقی با دو ریتم مختلف بر فشار خون و ضربان قلب بیماران مبتلا به فشار خون بالای اولیه براساس ابعاد شخصیتی درون گرایی و برون گرایی انجام شد.113 نفر از بیماران مرد مبتلا به فشار خون اساسی مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی شهرستان تبریز، مقیاس تجدیدنظر شده NEO-FFI فرم کوتاه را تکمیل نمودند و پس از احراز نمره مورد قبول در دو گروه درون گرا و برون گرا (هر گروه 30 نفر و مجموعاً 60 نفر) طبقه بندی شدند (دامنه سنی 50-31 و میانگین 42 سال). در مورد گروه ها، دو نوع موسیقی با دو ریتم آرام و تند در یک جلسه با فاصله زمانی نیم ساعت بین دو نوع موسیقی، اعمال شد. میزان فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب آزمودنی ها قبل و پس از ارائه موسیقی اندازه گیری و ثبت گردید. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.نتایج نشان داد که بیماران برون گرا کاهش بیشتری را در فشار خون سیستولیک نسبت به بیماران درون گرا بعد از ارائه موسیقی با ریتم آرام به دست آوردند و به عبارتی هنگام ارائه موسیقی با ریتم آرام فشارخون سیستولیک بیماران برون گرا نسبت به میزان آن در مرحله خط پایه کاهش بیشتری داشت. با اینکه موسیقی با ریتم تند بر روی شاخص های فیزیولوژیکی موثر بود اما باعث به وجود آمدن تفاوت های معنی دار در دو گروه نشد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که بیماران درون گرا عواطف منفی بیشتری نسبت به بیماران برون گرا تجربه می کنند و این عواطف م نفی باعث به وجود آمدن تغییر ک متر در فشارخون این بیماران نسبت به بیماران برون گرا می شود.
تأثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیتزندگی بیماران مبتلا به نارساییقلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: نارساییقلبی یکی از شایع ترین اختلالات قلبی- عروقی بوده و به عنوان یک اختلال مزمن، پیشرونده و ناتوان کننده مطرح میباشد. کیفیتزندگی در بیماران مبتلا به نارساییقلبی پائین است. یکی از روشهای ارتقادهنده کیفیتزندگی، آموزش خودمراقبتی میباشد. هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیتزندگی بیماران مبتلا به نارساییقلبی میباشد. روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 126 بیمار مبتلا به نارساییقلبی از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی تهران مطابق معیارهای تحقیق انتخاب و با روش بلوکهای تبدیل شده تصادفی به طور مساوی در دوگروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزار گرد آوری دادهها شامل فرم مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه کیفیتزندگی بیماران مبتلا به نارساییقلب و "پرسشنامه اروپایی رفتار مراقبت از خود بیماران نارساییقلبی" بود. بیماران گروه مداخله در شش گروه ده نفری جهت آموزش قرار گرفته و در 4 تا ۶ جلسه آموزش دیدند و در نهایت بسته آموزشی در اختیار این بیماران قرار گرفت. طول مدت جلسات 30 تا ۴۵ دقیقه بود. برای تحلیل دادهها از آزمونهای تیزوجی و مستقل، کای اسکوئر ،کلموگروف- اسمیرنوف، لیون و آنالیز کوواریانس استفاده شد. یافتهها: میانگین کیفیتزندگی، (۰٫۲۱۴=p) و خودمراقبتی (۰٫۷۹۵=p) بین گروه مداخله و کنترل قبل از انجام مداخله تفاوت معنادار نداشت، ولی بعد از مداخله تفاوت دو گروه در این ۲ متغیر معنادار شد (۰٫۰۰۱>p). میانگین ابعاد اقتصادی-اجتماعی، روانی، جسمی- فعالیت و سلامت عمومی کیفیتزندگی بین دو گروه بعد از انجام مداخله تفاوت معنادار داشت (۰٫۰۰۱>p). کیفیتزندگی (۰٫۱۵۴=p) و رفتارهای مراقبت از خود (۰٫۴۳۱=p) در گروه کنترل قبل و بعد از مداخله تفاوت معنادار نداشته، ولی در گروه مداخله این متغیرها بعد از مداخله نسبت به قبل از آن تفاوت معناداری یافته بود (۰٫۰۰۱>p). نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که آموزش خودمراقبتی بر کیفیتزندگی بیماران مبتلا به نارساییقلبی مؤثر میباشد و توصیه میشود به عنوان یکی از روشهای اثربخش و غیر دارویی، جهت ارتقاء کیفیتزندگی این بیماران بهکار برده شود.
عوامل موثر بر استرس شغلی کارکنان و اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران ا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
"هدف اساسی این مطالعه بررسی عوامل موثر بر استرس شغلی کارکنان و اعضای هیات علمی است. این تحیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع زمینه یابی است. جامعه آماری متشکل از کلیه کارکنان و اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران در سال 84-1383 شامل 1207 نفر کارمند و 606 عضو هیات علمی است. با استفاده از جدول کرجسی ...
اثربخشی مدیریت شناختی رفتاری استرس بر بهزیستی ذهنی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ناباروری یک رویداد منفی بسیار مهم زندگی است که تاثیرات مخربی روی بهزیستی ذهنی زنان و مردان نابارور می گذارد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر میزان بهزیستی ذهنی زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک های زنان و نازایی شهر یزد بود.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری آن زنان ناباروری بودند که در تابستان 1388به کلینیک های زنان و نازایی شهر یزد مراجعه کرده بودند. 24 زن نابارور با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. گروه درمان به مدت 10 جلسه ی هفتگی تحت مداخله ی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری قرار گرفتند. گرد آوری داده ها به کمک پرسشنامه سلامت ذهن و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی انجام شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات بهزیستی ذهنی در گروه آزمایش افزایش معنی داری هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری داشته است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری در بهبود بهزیستی ذهنی زنان نابارور می باشد. با توجه به کاهش بهزیستی ذهنی در زنان نابارور و مؤثر بودن مداخله روانی باید توجه جدی به درمان های روان شناختی در این گروه بیماران شود.
بررسی اثر مستقیم و غیرمستقیم بازخورد نسبت به مصرف مواد، کانون کنترل و توانمندیهای فردی و اجتماعی بر مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر مستقیم و غیرمستقیم بازخورد نسبت به مصرف مواد، کانون کنترل و توانمندیهای فردی و اجتماعی بر مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر انجام شده است. نمونه پژوهش حاضر شامل 480 نفر از نوجوانان پسر سال اول متوسطه منطقه 19 شهر تهران بودند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده مصرف مواد و پرسشنامه بررسی وضعیت مصرف مواد گردآوری شدند. از روش تحلیل عامل تاییدی (CFA) و مدل معادلات ساختاری (SEM) بر پایه نرم افزار لیزری برای ارزیابی مدل ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری، متغیرهای نهفته بازخورد نسبت به مصرف مواد، مهارتهای خود مهارگری (خود گردانی) و احساس کنترل درونی به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق توانمندیهای اجتماعی بر مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر تاثیر می گذارد. هر چه مهارتهای خود مهارگری و احساس کنترل درونی در فرد بیشتر باشد، توانایی او در امتناع قاطعانه از مصرف مواد بیشتر خواهد بود که در جای خود به طور مستقیم با مصرف کم مواد مرتبط است. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. با توجه به نتایج این پژوهش، آموزش های مهارتهای خودگردانی و اجتماعی، تغییر بازخورد نوجوانان نسبت به مصرف مواد و ایجاد احساس کنترل درونی و افزایش حرمت نفس نوجوانان در پیشگیری از مصرف مواد بسیار مفید است. این مولفه ها باید بخش مهم برنامه های پیشگیری از سوء مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر باشد.
تاثیر مداخله مدرسه ـ محور مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر برای افزایش فعالیت جسمانی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: فعالیت جسمانی منظم در ارتباط با نتایج مثبت متعددی در جوانان است. میزان فعالیت جسمانی در طی دوران دبیرستان دختران نوجوان ایرانی در مقایسه با پسران پایین تر است. برای توقف و یا معکوس کردن این روند کاهش، مداخلات مبتنی بر تئوری ها و الگوهای گوناگون با هدف افزایش رفتار ورزشی دختران مورد نیاز است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر مداخله مدرسه ـ محور مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر برای افزایش فعالیت جسمانی دانش آموزان دختر بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی آموزش بهداشت تصادفی شده با گروه شاهد بوده و تاثیر اجرای یک برنامه آموزشی 24 هفته ای مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر را به منظور بهبود عوامل شناختی و روانی اجتماعی مرتبط با فعالیت جسمانی و افزایش رفتار ورزشی، دختران نوجوان (106 نفر) شهر سنندج را در سال 1385 ارزشیابی کرد. برنامه مداخله شامل؛ جلسات آموزشی و مشاوره های متناسب شده بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف، تی مستقل و زوجی، مان ویتنی و ویلکاکسون آنالیز گردید.
یافته ها: افزایش وقت صرف شده روزانه برای فعالیت جسمانی گروه تجربی در مقایسه با شروع مطالعه، 45 دقیقه بود. مداخله موجب تاثیر مثبت و معنی داری در پیشرفت مراحل آمادگی، بهبود خود کارآمدی درک شده، لذت درک شده مرتبط با رفتار، تاثیرات بین فردی، داشتن برنامه ریزی برای عمل، همچنین کاهش موانع درک شده و ترجیحات رقابت کننده با انجام فعالیت در گروه تجربی شد (p£0.0001-0.04).
نتیجه گیری: ارزشیابی پیامدها در پایان برنامه مداخله، اثرات مثبت برنامه را بر مراحل تغییر، تعیین کننده های بالقوه رفتار فعالیت جسمانی و متوسط فعالیت جسمانی روزانه نشان داد. نسبت قابل توجه افراد مراحل عمل و نگهداری گروه تجربی در مقایسه با آزمون پایه، رسیدن به معیار توصیه شده برای فعالیت جسمانی نوجوانان، از نتایج امیدوار کننده مداخله مدرسه مدار مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر محسوب می شود.
بررسی تأثیر طولانی مدت رویکرد درمانی بوبت بر روی یک کودک همی پلژی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی تأثیر طولانی مدت (6 سال ) رویکرد درمانی بوبت با استفاده از روشهای ابزاری نوین بر روی یک کودک همی پلژی صورت گرفت. روش بررسی: تحقیق حاضر یک مطالعه- تک موردی بوده و بر روی یک کودک مبتلا به فلج مغزی از نوع همی پلژی اسپاستیک انجام شد. برای ارزیابی وضعیت کیفی عملکرد حرکتی درشت از ارزیابی کلی بوبت و برای ارزیابی کمی، از ابزار ارزیابی عملکرد حرکتی درشت استفاده گردید. این ارزیابی ها به طور سالیانه و در مرداد ماه هر سال انجام شد. مداخلات درمانی، بر اساس تمرینات رویکرد درمانی بوبت به مدت 6 سال و متناسب با سطح توانائی کودک هفته ای یک بار انجام گردید. یافته ها: بر اساس سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت، پس از دریافت مداخله، عملکرد حرکتی درشت مددجو ازسطح II به I ارتقا یافت. بر اساس ارزیابی کلی بوبت، در بدو ورود به کاردرمانی، مشکلات اولیه کودک شامل هایپرتونی، دامنه حرکتی محدود، فقدان حرکات مجزا بین اندامها، وجود الگوهای حرکتی غیر طبیعی در اندامها و هایپرلوردوز و اسکولیوز سمت چپ بدن بود. همچنین مهارتهای نشستن، غلتیدن از چپ به راست و خزیدن را انجام می داد. در سال ششم توانست مهارتهای راه رفتن، پریدن و دویدن سریع در محیط بیرون از منزل، لِیلِی کردن بر روی پای درگیر و بالا و پایین آمدن از پله به طور متناوب را به دست آورد. در ارزیابی با ابزار ارزیابی عملکرد حرکتی درشت، در اولین ارزیابی، نمره 09/46 و در سال ششم نمره 99/79 را کسب نمود. نتیجه گیری: برنامه های درمانی بوبت که بر اساس ارزیابی های دقیقی طرح ریزی شده باشند، می توانند از تثبیت الگوهای ناهنجار جلوگیری کرده و تا حد امکان تواناییهای مددجو را به پایه رشدی طبیعی نزدیک نمایند.
رابطه جهت گیری مذهبی سبکهای مقابله و شادکامی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة جهت گیری مذهبی، سبک های مقابله و شادکامی در دانشجویان انجام شده است. بدین منظور، حجم 386 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری طبقه ای از جامعه آماری مورد پژوهش (دانشجویان دانشگاه های کاشان در سال تحصیلی 91 -90) انتخاب و به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت، پرسش نامه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا از اندلر و پارکر و پرسش نامه شادکامی آکسفورد استفاده شده است. داده ها با شاخص های آماری همچون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، آزمون t و رگرسیون تحلیل شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که بین جهت گیری مذهبی درونی و سبک مقابله مسئله محور، رابطه مثبت معنادار (r=0/26)، هم چنین بین جهت گیری مذهبی درونی و شادکامی رابطه مثبت معنادار(r=0/16) وجود دارد. همچنین تحلیل نتایج بیانگر این است که از بین سبک های مقابله، سبک مسئله محور با شادکامی، رابطه مثبت معنادار (r=0/41 ) دارد.
مقایسة اثرات نوع تمرین بر عملکرد و یادگیری برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت. به منظور اجرای این طرح، 80 آزمودنی داوطلب مرد (با دامنة سنی 23-19 سال) به طور تصادفی در چهار گروه تمرینی قالبی، تصادفی و ترکیبی (قالبی – تصادفی و تصادفی – قالبی) قرار گرفتند. آزمایش شامل اجرای تکالیف زنجیره ای با برنامة حرکتی تعمیم یافتة متفاوت (تغییر ابعاد فضایی) و پارامتر زمان متغیر بود. آزمودنی ها پس از آشنایی با آزمون و انجام 108 کوشش، براساس گروه تمرینی، در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمایش، مقدار خطای زمان بندی نسبی (شاخص کارایی برنامة حرکتی تعمیم یافته) و خطای زمان بندی مطلق (شاخص دقت و کارایی پارامتر) محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام گرفت. نتایج اختلاف معنی داری (05/0 ? P). را بین روش های مختلف تمرین در مرحلة اکتساب نشان داد، ولی در مراحل یادداری و انتقال، با وجود برتری نسبی طرح های تمرینی ترکیبی بر مقدار خطاهای زمان بندی نسبی و مطلق، تفاوت بین گروه های تمرینی معنی دار نبود. بنابراین نتایج تحقیق با اثر تداخل زمینه ای و نظریة شی و کهل و ایندرمیل (1990)، لندین و هبرت (1997) و لی و سیمون (2004) مبنی بر سودمندی طرح تمرین ترکیبی بر یادگیری مغایر است.
بررسی اثر برنامه های مداخله ای تمرینات تحمل وزن و مصرف منظم مکمل غذایی کلسیم بر چگالی مواد معدنی استخوان های ران کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسة اثر برنامه های مداخله ای تمرینات تحمل وزن و مصرف منظم مکمل غذایی کلسیم بر چگالی مواد معدنی استخوان های ران کودکان بود. به این منظور نمونه ای 32 نفری از بین کودکان مهد ""راه ظفر"" با رضایت والدین به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. این کودکان در چهار گروه مختلف به مدت پنج ماه تحت برنامه های مداخله ای قرار گرفتند. همگن بودن گروه ها از نظر کلسیم مصرفی ماهانه به وسیلة پرسشنامة مصرف کلسیم بررسی شد. جمع آوری داده ها توسط دستگاه چگالی سنجی (DEXA) انجام و برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس یک متغیره و t گروه های همبسته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد اختلاف معناداری بین کلسیم مصرفی ماهانة گروه های تحقیق وجود ندارد (192/0 = Sig و 696/1= F). نتایج مقایسة اختلاف میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون BMD گردن استخوان ران در همة گروه ها معنادار بود (تمرینات تحمل وزن همراه با مصرف مکمل غذایی کلسیم، 002/0 = Sig و 919/4 = t ؛ تمرینات تحمل وزن ، 00/0 = Sig و 232/6= t؛ مصرف مکمل غذایی کلسیم، 00/0 = Sig و 86/7- = t و کنترل 002/0 = Sig و 499/5 = t). در مجموع، مقایسة نمره های BMD گروه های تحقیق نشان داد، تفاوت بین میانگین نمره های گروه ها معنادار است (019/0 = Sig و 981/3= F) و بر اساس نتایج آزمون تعقیبی توکی اختلاف معناداری بین میانگین گروه های 1 و 2 با گروه کنترل وجود داشت. این یافته ها بر اهمیت دوران کودکی و نوجوانی به عنوان سنین حساس زندگی در شکل گیری تراکم استخوان تأکید دارد و مؤید این نظریة مکانیکی در رابطه با استخوان هاست که ""استخوان ها نسبت به بار وارده به وسیلة اضافه کردن مواد معدنی پاسخ می دهند"".
معیارهای سلامت روان
حوزه های تخصصی:
بهداشت روانی دوران بارداری
حوزه های تخصصی:
بهداشت روانی در دوران بارداری از جمله مسائلی است که پرداختن به آن از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. عوامل مهم در این رابطه عبارتند از:
1- مسائل مربطو به زن حامله از جمله: نگرش زن حامله نسبت به حاملگی خود و شاید مقدم بر آن، نگرش او نسبت به هویت خود به عنوان یک زن، همچنین تغییرات هورمونی، تغییرات در فیزیک بدن، نوع تغذیه و فعالیتهای زن باردار همگی نیاز به صرف انرژی روانی قابل ملاحظه ای از سوی او جهت انطباق خود با این تغییرات دارد....
بررسی تاثیر تمرین ذهنی بر هماهنگی چشم ودست در دختران سالم 25 - 20 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: انسان ها دارای توانایی ایجاد ارتباطات ذهنی بین فرآیندهای درکی و حرکتی می باشند، بدون اینکه محرک خارجی این فرآیندها را تحریک کرده باشد. این توانایی را تصور حرکت می گویند. تمرین ذهنی کسب یک مهارت فیزیکی از طریق تصور حرکت است. به عبارت دیگر یک نوع تمرین شناختی در غیاب عملکرد حرکتی فیزیکی واقعی است.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرین ذهنی بر هماهنگی چشم و دست در دختران سالم 25-20 سال صورت گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش به صورت یک مطالعه شبه تجربی آینده نگر و کاربردی صورت گرفته است. جامعه پژوهش 45 نفر از دختران سالم 25-20 سال دانشگاه علوم پزشکی اهواز بوده اند که بصورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش دستگاه E-Link آزمایشگاه تعقیب کنایی حرکت دانشکده توانبخشی اهواز بود. در این پژوهش هماهنگی چشم و دست بعد از تمرین فیزیکی و تمرین ذهنی مورد بررسی قرار گرفت. افراد به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند؛ گروه فیزیکی، که افراد به مدت 10 جلسه تمرین را به صورت فیزیکی انجام می دادند. گروه تمرین ذهنی، که به صورت ذهنی مراحل انجام تمرین را تصور می کردند و گروه کنترل، که هیچ گونه تمرینی را انجام نمی دادند.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که گروه تمرین فیزیکی بیشترین پیشرفت را در هماهنگی چشم و دست پیدا کرده بود (P<0.05). در گروه تمرین ذهنی هم پیشرفت معنی داری در هماهنگی چشم و دست دیده می شد اما این پیشرفت کمتر از میزان پیشرفت گروه فیزیکی بود (P<0.05). گروه کنترل، پیشرفت آماری معنی داری را نشان داد (P>0.05).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش این نظریه را تایید می کند که تمرین ذهنی باعث تسهیل یادگیری حرکتی می شود. لذا توصیه می شود هنگامی که تمرین فیزیکی به هر دلیلی برای افراد قابل انجام نباشد از تمرین ذهنی استفاده شود.
عوامل موثر در بهداشت و سلامت انسانها
منبع:
پیوند ۱۳۷۷ شماره ۲۳۱
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش کنترل استرس در کاهش اضطراب و افسردگی شرکت کنندگان در کلاس کنکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی روش آموزش کنترل استرس در جمعیت شرکت کنندگان در کلاس های کنکور.
روش: این تحقیق در قالب یک کار نیمه آزمایشی، با تخصیص تصادفی 217 نفر در هشت گروه (چهار گروه آزمایشی و چهار گروه گواه در دو گروه جنسی) به آزمون اثر هشت جلسه آموزش کنترل استرس بر کاهش افسردگی و اضطراب آزمودنی ها پرداخت. آنها در آغاز و پایان طرح توسط پرسش نامه های افسردگی و اضطراب بک آزمون شدند.
یافته ها: یافته های مطالعه دوم حاکی از اثربخشی شایان توجه روش کنترل استرس برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی شرکت کنندگان در مطالعه است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد سیاست گذاران جامعه باید به آوردن آموزش کنترل استرس در کنار آموزش های فشرده کنکور برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی افراد توجه خاص داشته باشند.
رابطه رضایت از زندگی، سبک مساله گشایی و نگرش مذهبی با سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان رضایت از زندگی، سبک مساله گشایی و نگرش مذهبی با سلامت روانی می باشد. برای این منظور از میان مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره دانشگاه تهران دانشجویانی که از سوی روانپزشک تشخیص اختلالات اضطرابی و یا خلقی دریافت داشتند به روش نمونه گیری در دسترس 85 نفر انتخاب و چهار پرسشنامه رضایت زمانی از زندگی، سبک مساله گشایی، نگرش مذهبی و سلامتی عمومی- 28 گویه ای را تکمیل کردند. نمونه سالم از دانشجویان دانشگاه تهران با روش همتاسازی انتخاب و چهار پرسشنامه را تکمیل نمودند. داده های حاصله از طریق تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و رگرسیون چندگانه با روش گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت.
دانشجویان سالم در مقایسه با دانشجویان بیمار از رضایت بالاتر نسبت به زندگی (P<0.01)، سبک مقابله ای انطباق تر (P<0.01) و نگرش های مذهبی قوی تر (P<0.05) برخوردارند. دانشجویان دختر از رضایت بالاتر نسبت به زندگی و گرایشات مذهبی قوی تر برخوردارند (P<0.01). دانشجویان دختر و پسر بیمار در مقایسه با دانشجویان سالم زودتر احساس درماندگی می کنند، از زندگی ناراضی تر هستند و گرایشات مذهبی ضعیف تری دارند (P<0.01). سبک مساله گشایی به ویژه مقیاس درماندگی، بالاتری قدرت پیش بینی سلامت روانی روانی را دارند (P<0.01). نتیجه اینکه سبک مساله گشایی، رضایت از زندگی و نگرش مذهبی در تعدیل و تضعف استرس زندگی دانشجویی تاثیر معنی دار می گذارند.