فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۵۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
بازخوانی و بازشناسی کاذب کلمات و محرک های تصویری ارائه نشده
حوزه های تخصصی:
در دو آزمایش، اثر حافظه کاذب (پارادایم دیس - رودیگر - مک درموت) در میان جمعیت ایرانی مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش 1، فهرست هایی از کلمات متداعی (از نظر معنایی) به آزمودنی ها ارایه شد. در آزمایش 2 که گسترشی از پارادایم پیش گفته بود، آزمودنی ها فهرست هایی از تصاویر کلمات متداعی (از نظر معنایی) را دریافت نمودند. در هر دو آزمایش میزان بالایی از بازخوانی و بازشناسی کاذب مشاهده گردید. یافته ها حاکی از آن است که الف) این اثر در میان جمعیت ایرانی قابل تکرار است، و ب) می توان آن را به محرک های تصویر تعمیم داد. نتایج در رابطه با نظریات شبکه ای مورد بحث قرار می گیرند.
فانتوم لیمب (عضو خیالی) و همبسته های آن در گروهی از جانبازان مبتلا به قطع عضو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه سبک های یادگیری در دانشجویان نابینا و بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سبک های یادگیری در دانشجویان نابینا و بینا بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. نمونهشامل 60 دانشجو (30 نفر دانشجوی نابینا،30 نفر دانشجوی بینا) بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری سبک های یادگیری از پرسشنامه سبک یادگیری کلب استفاده شد. فرضیه های این پژوهش با استفاده از آزمون تی برای دو گروه مستقل، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که دانشجویان نابینا از سبک های انطباق و همگرا بیشتر استفاده می کنند. در مقابل دانشجویان بینا در مقایسه با دانشجویان نابینا سبک واگرا را بیشتر ترجیح می دهند. در استفاده از سبک جذب بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0> P). با توجه به سبک های غالب انطباق و همگرا در دانشجویان نابینا پیشنهاد می شود از روش های آموزشی سخنرانی، شبیه سازی و ایفای نقش بیشتر استفاده کنند. همچنین با استفاده از راهبردهای مختلف آموزشی، مهارت های ارتباطی این دانشجویان تقویت شود، زیرا همگراها کمتر به موضوعاتی که مستلزم کار با افراد دیگر و مردم است علاقه نشان می دهند.
ارایه الگویی برای ارتقای توانمندی معلمان دوره ابتدایی، به منظور پرورش استدلال جبری و تفکر تابعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه، به بررسی فرآیند تغییر ادراک معلمان دوره ابتدایی پایه های 3 تا 5 می پردازد که در دوره رشد حرفه ای «تفکر جبری، اساس ریاضیات ابتدایی» شرکت کردند. تفکر جبری به عنوان تفکر تابعی، اساس طراحی دوره و به کارگیری و تولید منابع در طول دوره بود. برای بررسی فرآیند تغییر و ارتقای معلمان، از مدل «پذیرش مبتنی بر دغدغه» (CBAM) به عنوان چارچوب نظری مطالعه، استفاده شد. این مدل ، روشی برای اجرا و مدیریت و ارزیابی برنامه های نوآوری است که در این پژوهش، از یکی از ابزارهای آن به نام «پیمایش دغدغه ها» جهت اجرا، مدیریت و ارزیابی کارآمدی این دوره آموزشی و تحلیل فرآیند تغییر معلمان، استفاده شد. این ابزار، توصیفی قدرتمند از میزان پویایی و درگیر شدن فرد را برای تغییر، فراهم می کند. بدین سبب از آن، به عنوان وسیله ای برای رتبه بندی دغدغه های شرکت کنندگان در سه بعد «خود»، «تکلیف» و «تأثیر» در هفت سطح آگاهی، اطلاعاتی، شخصی، مدیریت، پیامد، همکاری و تمرکز مجدد، استفاده شد. نتایج حاصل از به کارگیری مدل، تغییرات مؤثر در میزان آگاهی، مدیریت برنامه و تولید تکلیف های مناسب برای تحقق اهداف برنامه در معلمان را نشان داد. تعدادی از معلمان تا سطح «تکلیف» و «تأثیر» از مراحل دغدغه، ارتقا یافتند. در ضمن، بر اثر کار با معلمان و با تکیه بر مفهوم پردازی های آنان، الگویی برای پرورش تفکر تابعی به دست آمد.
Books
تفکرات انطباق ناپذیر و رفتارهای منفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفکر به منزله زیربنای رفتار انسان جایگاه ویژه ای دارد و برای تقویت، اصلاح و آسیب شناسی رفتار، لازم است تفکرات را شناسایی کرد. با توجه به اینکه تفکر، محوری سازنده، ضروری و مفید دانسته شده است، مسئله مطرح در این پژوهش این است که آیا هر اندیشه ای را می توان مفید و سازنده ارزیابی کرد یا تفکرات ویرانگر و زیانبار نیز وجود دارد که باید آنها را شناسایی و مزاحمتشان را در فرایند تفکر، مهار کرد؟ هدف این پژوهش این است که به تفکرات آسیب زا و مضر، همچون تفکر بسته، تفکر خرافی و تفکر و ذهنیت های منفی که از آنها با عنوان تفکرات انطباق ناپذیر یاد می شود، بپردازد و حد و مرز، انواع و راه های مقابله با آن را تبیین کند. روشی که در این پژوهش به کار رفته است، روشی تحلیلی، توصیفی و متکی به متون دینی و روان شناسی است و یافته این پژوهش نشان می دهد که تفکرات انطباق ناپذیر، انسان را از حقیقتی که در عالم روی می دهد، دور می کند و بیراهه ها را راه نشان می دهد و سرابی می شود که انسان را به خطر می اندازد. بنابراین، باید با ظهور و بقای چنین تفکراتی مقابله کرد. راهکارهای مقابله با تفکر مزاحم، به نوع تفکر و مقایسه باورهای معقول و نامعقول ارتباط دارد که انسان ها می توانند باتمرکز بر نقاط قوت، به حذف یا کنترل آن اقدام کنند.
تبیین عوامل مؤثر بر نگرش به کامپیوتر در میان دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین طبقه اجتماعی- اقتصادی، داشتن کامپیوتر شخصی و دسترسی به اینترنت و سابقه شرکت در کلاس های آموزش کامپیوتر، با نگرش نسبت به کامپیوتر در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. این تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1390 است. نمونه آماری، شامل 180 نفر (115 دختر و 65 پسر) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، مقیاس نگرش نسبت به کامپیوتر (CAS) بود. پایایی کل این مقیاس به روش آلفای کرونباخ، 92/0 به دست آمد. برای تحلیل نتایج از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی گروه های مستقل و رگرسیون به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد که طبقه اجتماعی- اقتصادی با اضطراب نسبت به کامپیوتر همبستگی مثبت و معنادار (05/0P <) دارد؛ دارا بودن کامپیوتر شخصی و سابقه شرکت در کلاس های آموزشی با اضطراب، اطمینان و نگرش کلی نسبت به کامپیوتر در سطح (01/0P <) و با علاقه مندی در سطح (05/0P <) رابطه مثبت و معنادار نشان داد. طبق نتایج، بین دو جنس در ارتباط با نگرش نسبت به کامپیوتر تفاوت معناداری دیده نشد. ضمن این که طبق نتایج، دارا بودن کامپیوتر شخصی به طور معناداری (008/0P <) و سابقه شرکت در کلاس های کامپیوتری به طور معناداری (004/0P <) قادر به پیش بینی نگرش نسبت به کامپیوتر بودند. نتایج این تحقیق گویای تأثیر قابل توجه داشتن کامپیوتر شخصی و شرکت در کلاس های آموزشی کامپیوتر بر نگرش مثبت به کامپیوتر است.
مقایسه اثربخشی سه روش یادگیری مشارکتی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر پایه دوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی سه روش یادگیری مشارکتی (گروه های پیشرفت تیمی دانش آموزان- جیگ ساو- باهم آموختن) بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر پایه دوم راهنمایی منطقه سه تبریز انجام پذیرفته است.گروه نمونه شامل 97 نفر دانش آموز از چهار کلاس است که از راه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. از این چهار کلاس به صورت تصادفی سه کلاس به عنوان گروه های آزمایشی و یک کلاس به عنوان گروه گواه در نظر گرفته شده اند و سپس در طی هشت جلسه در هر یک از گروه های آزمایشی یکی از روش های یادگیری مشارکتی مذکور اجرا شده و گروه گواه روند متداول تدریس را دنبال کرده است. برای گرد آوری داده ها از مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون در دو مرحله ی قبل و بعد از جلسات و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش ، در مقایسه اثربخشی این سه روش بر مهارت های اجتماعی، تفاوت میانگین های به دست آمده بین گروه های آزمایشی معنادار نیستند؛ ولی در مقایسه میانگین نمره های گروه های آزمایشی با گروه گواه، تفاوت میانگین های گروه های آزمایشی الف (گروه های پیشرفت تیمی دانش آموزان) و ب (جیگ ساو) با گروه گواه، به ترتیب در سطوح (01/0P<) و(05/0P<) معنادارند. این در حالی است که تفاوت میانگین های\nگروه های آزمایشی ج (باهم آموختن) و گواه در هیچ یک از این سطوح معنادار نیست. به عبارت دیگر، نتایج گویای تفاوت این سه روش در تأثیرگذاری بر مهارت های اجتماعی هستند.
فراموشکاری کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۶۸ شماره ۱۱۹
حوزه های تخصصی:
مقایسه زمان حل مسأله بین حالتهای مختلف مسأله و شیوه های بیان مسأله در معادلات درجه اول یک مجهولی در بین دانش آموزان سال دوم ریاضی شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
مقایسه عملکرد حافظه آینده نگر- گذشته نگر، کوتاه مدت- بلندمدت و فردمحور- پیرامون محور در بیماران MS با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مالتیپل اسکلروزیس یا بیماری ام اس یک بیماری مزمن و تخریبی اعصاب مرکزی است که در دو دهه اخیر شیوع روزافزونی داشته است و تاثیر مخربی بر فرآیندهای شناختی در بیماران دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع حافظه در بیماران مبتلا بهMS ، و افراد سالم انجام گرفت. روش: این تحقیق از نوع مطالعات علی- مقایسه ای است که به روش پس رویدادی به مقایسه انواع حافظه در این بیماران با یک گروه سالم پرداخت. در این راستا، عملکرد انواع حافظه 37 بیمار مبتلا به MS(26 زن و 11 مرد) و 37 فرد سالم (24 زن و 13 مرد) بوسیله یرسشنامه حافظه آینده نگر/ گذشته نگر (PRMQ) سنجش و مقایسه شد. یافته ها: نتایج آزمون تعقیبی LSD، نشان داد که تقریباً در همه انواع حافظه؛ حافظه آینده نگر، حافظه گذشته نگر، حافظه کوتاه مدت، حافظه بلندمدت، حافظه فرد محور و حافظه پیرامون محور در کل چه زنان و چه مردان دارای ام اس خطای بیشتری نسبت به مردان و زنان سالم گزارش کرده اند (P
اثر تعاملی نوع اطلاعات و تفاوت های سنی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار: شواهدی برای دیدگاه پردازشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت های سنی و نوع اطلاعات (آزمایشگاهی و معمولی) بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار انجام شد. به عبارت دیگر هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع بود که تفاوت در عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار به دلیل عوامل پردازشی است یا عوامل ساختاری (سیستم های متفاوت).
روش: 240 آزمودنی از دو گروه سنی بزرگسالان و کودکان به صورت تصادفی انتخاب شدند؛ گروه کودکان و بزرگسالان به ترتیب از دانش آموزان و دانشجویان بودند. ابزار آزمون شامل اطلاعات معمولی و آزمایشگاهی بود که جهت سنجش حافظه آشکار (بازشناسی) و ناآشکار (تکمیل کلمه با حروف نخستین) بر گروه های سنی مختلف به صورت آزمایشگاهی اجرا گردید. هر آزمون معمولی و آزمایشگاهی شامل 32 واژه بود که در تجارب معمولی با فراوانی بالا و پایین استفاده گردید. داده های به دست آمده از طریق تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار تحت تأثیر تفاوت های سنی و نوع اطلاعات است. همچنین بین تفاوت های سنی و نوع اطلاعات اثر تعاملی وجود داشت.
نتیجه گیری: مهمترین نتیجه پژوهش حاضر این بود که تفاوت در عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار به دلیل عوامل پردازشی است، نه صرفاً این نکته که این دو حافظه از دو سیستم یا ساختار متفاوت برخوردار هستند.
ارائه الگوی روابط علی جهت گیری هدف تحصیلی و درگیری شناختی: نقش واسطه ای هیجان های تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی روابط علی جهت گیری هدف تحصیلی و درگیری شناختی بر اساس نقش واسطه گری هیجان های تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی به روش تحلیل مسیر است. روش: نمونه آماری این پژوهش شامل 523 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه هایی متشکل از درگیری شناختی وانگ و اسکالیس (2013)، خودکارآمدی تحصیلی میجلی و همکاران (2000)، جهت گیری هدف تحصیلی میدلتن و میگلی (1997) و هیجان های تحصیلی پکران (2005) پاسخ دادند. یافته ها: به طورکلی نتایج از اثرات غیرمستقیم مؤلفه های جهت گیری هدف تحصیلی بر درگیری شناختی دانشجویان اشاره دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده جهت گیری هدف تحصیلی و مؤلفه های آن از طریق واسطه گری ابعاد هیجان های تحصیلی بر درگیری شناختی تأثیرگذار بوده به طوری که اهداف تبحری از طریق هیجان های مثبت و درگیری تحصیلی اثر غیرمستقیم و مثبت و اهداف اجتنابی و عملکردی از طریق هیجان های منفی بر درگیری شناختی اثر غیرمستقیم و منفی است. کلیه متغیرهای مطرح در این پژوهش سی و یک درصد از تغییرات موجود در متغیر درگیری شناختی را تبیین می کنند.
تبیین عناصر بنیادی پرورش تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر ساخت و ارائة نقشة مفهومی و سبک یادگیری بر یادداری، درک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به مقایسة اثربخشی دو شیوة ساخت نقشه های مفهومی توسط فراگیران و ارائة نقشه های از قبل آماده شده بر یادداری، درک و حل مسئله برای در نظرگرفتن سبک یادگیری آزمودنی ها پرداخته است. اثرات کاربندی ها از طریق دو آزمون پیشرفت تحصیلی که دارای شاخص های قابل قبول روایی و پایایی بودند، مورد اندازه گیری قرار گرفتند. برای اندازه گیری سبک یادگیری وابسته به زمینه و نابسته به زمینه، آزمودنی ها از آزمون گروهی اشکال نهفته استفاده شد. پژوهش بر اساس طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون طراحی شده است. شش کلاس به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان 4 گروه آزمایشی و 2 گروه کنترل انتخاب شدند. در دو گروه آزمایشی، نقشه های از قبل آماده شده به آزمودنی ها ارائه شد و اعضای دو گروه آزمایشی دیگر به تهیة نقشه های مفهومی پرداختند. در گروه های کنترل نیز آزمودنی ها به شیوة مرسوم به یادگیری متن های درسی مشابه پرداختند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ارائة نقشة مفهومی در شرایطی که سبک یادگیری آزمودنی ها وابسته به زمینه باشد نسبت به ساخت تأثیر بیشتری دارد و ساخت نقشة مفهومی در شرایطی که آزمودنی ها دارای سبک نابسته به زمینه باشند بر ارائة نقشة مفهومی برتری دارد. بدون در نظر گرفتن سبک یادگیری هیچ کدام از این دو روش برتری چشم گیری نسبت به هم نداشتند.