فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۰۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به مقایسه دو روش آموزش دو نیمکره مغز و آموزش موسیقی با توجه به سازماندهی مجدد مدارهای عصبی مغز در کاهش علایم حساب نارسایی دانش آموزان دختر پرداخته است. روش: با استفاده از روش آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون سه گروهی، از میان دانش آموزان حساب نارسای پایه دوم و سوم دبستان (مناطق 6 و 7) و بهره گیری از روش غربالگری با چک لیست وارسی تشخیصی حساب نارسایی DSMVI کلیه دانش آموزان مشکوک به نارسایی شناسایی شدند، سپس آزمون هوشی و کسلر کودکان، نقشه برداری مغزی با دستگاه بایومد و آزمون پیشرفت ریاضی ایران کی - مت اجرا و از میان کسانی که حساب نارسا تشخیص داده شدند، به صورت تصادفی 20 دانش آموز انتخاب و در سه گروه (آموزش موسیقی، آموزش دو نیمکره مغز و کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایشی به مدت 16 جلسه آموزشی (هر جلسه 1.5 ساعت) تحت آموزش قرار گرفتند. پس از اجرای آموزش ها مجددا همه آزمون ها در سه گروه اجرا شد. نتایج با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مانوا، T و کروسکال والیس) تحلیل شد. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که بین کاهش علایم حساب نارسایی گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین آموزش موسیقی و آموزش دو نیمکره سبب تغییرات فعالیت های بیوالکتریک و فعال شدن مناطق پیشانی، آهیانه و برخی دیگر مراکز مغزی درگیر با ریاضیات شد و آموزش دو نیمکره مغز سبب کاهش علایم حساب نارسایی دانش آموزان شد و در همه حیطه های مربوط به حساب نارسایی (مفاهیم، کاربرد و عملیات) تاثیر داشت. نتیجه گیری: گروه های آزمایشی عملکرد بالاتری نسبت به گروه کنترل در ریاضی نشان دادند و با استفاده از روش های یادشده می توان سازمان دهی مجدد مدارهای نورونی در مغز به وجود آورد و علایم مربوط به حساب نارسایی را کاهش داد.
بررسی ویژگی های خواندن و نوشتن و طبقه بندی نارساخوان های رشدی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نارساخوانی رشدی، یکی از مباحث مهم و ناشناخته مسائل اختلال در خواندن است. شماری از پژوهشگران در پی این بوده اند که میتوان برای این اختلال، طبقه بندی ارائه کرد. این تحقیق، با هدف بررسی و طبقه بندی کودکان نارساخوان رشدی فارسی زبان، با استفاده از تجزیه و تحلیل خطاهای خواندن و نوشتن انجام شده است. این پژوهش از نوع مقطعی تحلیلی بود که با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انجام گرفت. آزمودنی های تحقیق از میان کودکان فارسی زبان پایه دوم دبستان شهر تهران و با استفاده از آزمون تشخیصی خواندنِ شیرازی- نیلی پور انتخاب شدند. برای مشخص شدن انواع نارساخوانی رشدی؛ خطاهای خواندن و نوشتن کودکان در فعالیت های خواندن ونوشتن آن ها، مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل مسیرهای خواندن و نوشتن آزمودنی ها، از آزمون های «تی» مستقل و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد (05/0>p) در این پژوهش بیش ترین خطاها در نوشتن کلمات به خطاهای بینایی و بیش ترین تعداد خطاهای خواندن متن، به خطای امتناع تعلق داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که به طور مشخص و واضح نمی توان مرزهای طبقات نارساخوانی را تعیین کرد. این یافته ها، همخوان با نظریاتی است که نارساخوانی را یک سندرم می دانند و معتقدند که نارساخوانی رشدی دارای تنوعات مختلف است.
نقش بازی های حرکتی، نقاشی و موسیقی در کاهش مشکلات رفتاری تحصیلی کودکان دارای مشکلات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: امروزه شاهد شیوع روزافزون ناتوانی ها و مشکلات یادگیری در بین دانش آموزان هستیم. این اختلال ها در 3دسته کلی اختلال خواندن، اختلال ریاضی و اختلال نوشتاری قابل تقسیم هستند که بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان تاثیرگذارند. به دلیل این که دانش آموزان به عنوان منابع انسانی و قشر کارآمد جامعه نقش بسزایی در آینده هر کشور بازی می کنند، آشکار است تا چه اندازه لزوم دستیابی به روش هایی برای کاهش مشکلات رفتاری و تحصیلی در آن ها ضروری به نظرمی رسد. در پژوهش حاضر از بین روش های درمانی موجود به طور اختصار بازی های حرکتی، نقاشی و موسیقی مورد بررسی قرارگرفته اند. بررسی ها نشان داد بازی های حرکتی ریتمیک در بهبود عملکرد آزمودنی ها و کاهش این نوع مشکلات موثر است. این بازی ها سبب افزایش مهارت حل مسئله، برنامه ریزی و مهارت سازمان دهی رفتاری هیجانی در کودکان با مشکلات یادگیری می شد.
نتیجه گیری: با توجه به این که نتایج نشان داده بود استفاده از نقاشی می تواند نقش موثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان دارای مشکلات یادگیری ازجمله پرخاشگری داشته باشد. باید معلمان و والدین در جریان سودمندی این نوع درمان که به طور تقریبی برای همه کم هزینه و امکانپذیر است، قراربگیرند و برای استفاده از آن آموزش ها و تشویق های لازم را دریافت کنند.
نقش هنر درمانی در سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال یادگیری به گروه نامتجانسی از اختلال ها اطلاق می شود که به شکل مشکلات عمده در فراگیری و به کارگیری توانایی های گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن و استدلال یا محاسبات ریاضی آشکار می شود. اکثر کودکان با اختلال یادگیری دارای مشکلات اجتماعی هیجانی نیز می باشند که در درمان این کودکان باید به آن ها توجه ویژه شود. یکی از روش های موثر و کارآمد برای درمان کودکان با اختلال یادگیری هنردرمانی می باشد. اگر هنردرمانی همراه با کمک های آموزشی باشد علاوه بر مرتفع کردن مشکلات اجتماعی هیجانی کودکان، باعث پیشرفت تحصیلی آن ها نیز می شود. بنابراین مقاله حاضر به بررسی نقش و اهمیت هنردرمانی در درمان و سازگاری اجتماعی هیجانی و تحصیلی کودکان دارای اختلال یادگیری می پردازد.
تاثیر قصه درمانی بر راهبردهای رویارویی کودکان با مشکلات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر قصه درمانی بر راهبردهای رویارویی کودکان با مشکلات یادگیری است. روش: درچهارچوب طرح آزمایشی، 20 نفر از دانش آموزان پایه چهارم (10 دختر و 10 پسر) با مشکلات یادگیری در دو گروه آزمایش و کنترل شرکت داده شدند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. برای اندازه گیری راهبردهای رویارویی از سیاهه راهبردهای رویارویی کودکان (CCSC) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 30 دقیقه ای طی 4 هفته تحت قصه درمانی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قصه درمانی موجب بهبود راهبردهای رویارویی کودکان با مشکلات یادگیری می شود. نتیجه گیری: مقایسه انواع رویه های قصه درمانی در حیطه های متفاوت روان درمانی کودکان می تواند موضوعی چالش انگیز برای پژوهشگران باشد.
مقایسه خلاقیت حرکتی در کودکان تیزهوش، با کودکان با اختلال یادگیری و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی تفاوت خلاقیت حرکتی در کودکان تیزهوش، با اختلال یادگیری و عادی انجام شده است. روش:روش پژوهش از نوع توصیفی علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانش آموزان دختر پایه اول تا سوم دبستان شهر تهران است. با روش نمونه گیری هدفمند 24 دانش آموز عادی و 23 دانش آموز تیزهوش با اجرای آزمون وکسلر از مدارس و 27 دانش آموز با اختلال یادگیری با مراجعه به مراکز اختلال یادگیری انتخاب شدند. سپس آزمون خلاقیت در حرکت و عمل تورنس اجرا شد. یافته ها:نتایج آماری نشان داد که بین سه گروه کودکان تیزهوش، با اختلال یادگیری و عادی در شاخص خلاقیت حرکتی تفاوت وجود دارد و میانگین خلاقیت حرکتی کودکان با اختلال یادگیری به طور معناداری از کودکان عادی و تیزهوش پایین تر است و نتایج با سطح اطمینان 95 % نشان داد که مقیاس های سیالی و تخیل در کودکان با اختلال یادگیری به طور معناداری از کودکان تیزهوش و عادی پایین تر است، ولی در مقیاس ابتکار در بین سه گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری:با توجه به نتایج تحقیق و عملکرد بهتر گروه تیزهوش و عادی در آزمون خلاقیت حرکتی، به منظور تسریع در شناخت به موقع کودکان با اختلال یادگیری می توان از این آزمون استفاده کرد.
بررسی تاثیر روش تصحیح نارساخوانی دیویس در افزایش سطح مهارت های خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این تحقیق برای بررسی تاثیر روش دیویس، بر سطح مهارت های خواندن دانش آموزان نارسا خوان انجام شده است. به این منظور، چهار دانش آموز پایه چهارم (11 ساله) که دارای مشکل نارسا خوانی بودند، از مرکز آموزش مشکلات ویژه ی یادگیری شهرستان ارومیه انتخاب شدند. این چهار آزمودنی، بر حسب جنسیت، دو دختر و دو پسر بودند که از نظر سن، بهره ی هوشی، سطح نارسا خوانی، سطح سواد والدین و وضعیت اقتصادی - اجتماعی خانواده با یک دیگر هم خوانی داشتند. پس از اجرای پیش آزمون خواندن، از بین آزمودنی ها، یک دختر و یک پسر به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایش انتخاب و به مدت سه ماه به روش دیویس (مشاوره ی موقعیت یابی و تسلط یابی بر نماد) آموزش داده شدند. گروه گواه نیز آموزش با شیوه های رایج را ادامه دادند. پس از سه ماه از آزمودنی های هر دو گروه، پس آزمون خواندن به عمل آمد. نتایج آزمون ها نشان داد که روش دیویس در افزایش مهارت های خواندن و پیش رفت تحصیلی آزمودنی های گروه آزمایش تأثیر مثبت دارد.
"
تأثیر تکنیک خودآموزش دهی در کاهش مشکلات خواندن و کاهش افسردگی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر آموزش راهبرد های شناختی- رفتاری (خود آموزش دهی) در بهبود عملکرد خواندن و کاهش میزان افسردگی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی شهر اراک بود. بدین منظور از بین کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی مشغول به تحصیل شهر اراک تعداد 32 دانش آموز نارسا خوان همراه با اختلال افسردگی، پس از اجرای آزمون های تشخیصی (از جمله آزمون اختلال خواندن، آزمون هوشی وکسلر و پرسشنامه رفتاری راتر) به صورت نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه، تحت آموزش راهبرد خود آموزش-دهی قرار گرفتند. همزمان مادران همین آزمودنی ها هم به مدت 6 جلسه این راهبرد آموزشی را دریافت کردند تا با دانش آموز در خانه تمرین کنند. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که عملکرد خواندن آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به میزان معناداری بهبود یافته و میزان افسردگی آنان نیز به میزان معناداری نسبت به گروه گواه کاهش یافته است.
بررسی کارآمدی روان نمایشگری بر بهبود بخشی مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی کارآمدی روان نمایشگری بر مهارت های اجتماعی و عزت نفس کودکان نارساخوان در دبستان های منطقه 1 آموزش و پرورش شهرستان اردبیل پرداخته است. روش: نمونه پژوهش 31 نفر از دانش آموزان دختر و پسر 13 ساله نارساخوان در پایه پنجم ابتدایی مدارس دولتی در سال تحصیلی 85-1384 بودند که پس از دو مرحله نمونه گیری، به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و اجرای مصاحبه با معلم، والدین و کودک و با استفاده از فرم مخصوص بررسی وضعیت کودک از لحاظ خواندن انتخاب شدند (16 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل). در مرحله بعدی پیش آزمون از دو گروه با استفاده از آزمون مهارت های اجتماعی استفنز (SBA) و آزمون عزت نفس کوپراسمیت (SEI) گرفته شد. سپس گروه آزمایش به مدت ده جلسه گروهی تحت درمان روان نمایشگری قرار گرفتند و در پایان مجددا پس آزمون بر روی دو گروه انجام گرفت. یافته ها: تحلیل و مقایسه اطلاعات به دست آمده از تفاضل پیش آزمون- پس آزمون نشان داد که اجرای روان نمایشگری مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان را افزایش می دهد. همچنین تحلیل زیرمقیاس های آزمون مهارت های اجتماعی نتایج مطالعه نشان داد که اجرای روان نمایشگری بر مهارت های میان فردی و رفتارهای مربوط به کار که از ابعاد آزمون مهارت های اجتماعی هستند، اثر معنادار دارد، اما در رابطه با اثر روان نمایشگری بر رفتارهای مربوط به خود و رفتارهای مربوط به محیط، نتیجه معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: برای افزایش مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان نارساخوان می توان از فنون روان نمایشگری استفاده کرد.
مقایسه کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای اختلال ریاضیات با دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
تاثیر مداخلات کاردرمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مداخلات کار درمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری است. روش: در این پژوهش که از نوع مداخله ای است، 58 نفر از مراجعین به مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران با آزمون مهارت های بینایی - حرکتی (TVMS-R) مورد ارزیابی قرار گرفتند و از بین آنها مراجعین پایه دوم، سوم و چهارم به تعداد 23 نفر، برای ارایه مداخلات کاردرمانی انتخاب شدند. این کودکان از نظر بینایی و شنوایی سالم و بهره هوشی آنها طبیعی بود. نمونه ها به روش بلوک های تصادفی به دو گروه مداخله (11 نفر) و مقایسه (12 نفر) تقسیم شدند. در مرحله بعد، مداخلات کاردرمانی به مدت 16 جلسه در گروه مداخله صورت گرفت و مجددا با آزمون TVMS-R ارزیابی هر دو گروه انجام شد. آزمون TVMS-R مشتمل بر 8 طبقه است و بر اساس کپی کردن تصاویر هندسی ارزیابی را انجام می دهد. این آزمون در سال 1381 در پژوهشکده کودکان استثنایی، استاندارد شده است. یافته ها: در بررسی نمره کل آزمون TVMS-R، آزمون t زوجی اختلاف معناداری را در گروه مقایسه، قبل و بعد از مداخله نشان نداد. (P=0.4) اما در گروه مورد اختلاف معناداری دیده شد (P=0.001). آزمون t مستقل نیز اختلاف معناداری را قبل از مداخله بین دو گروه مورد و شاهد نشان نداد (P=0.07) در صورتی که بعد از مداخله، اختلاف معنادار بود (P=0.001). Aنتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مداخلات کاردرمانی بر مهارت های یکپارچگی بینایی - حرکتی در کودکان با اختلال ویژه یادگیری مراجعه کننده به مرکز مشکلات ویژه یادگیری، به طور معناداری موثر بوده است.