فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۸۰۰ مورد.
مقایسه ی حافظه فضایی و جهت یابی فضایی در بین افراد نابینا، کم بینا و سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:نابینایی ازجمله اختلالاتی است که برای فرد مبتلا رنج روانی و مشکلات فراوانی در زندگی روزمره ایجاد می کند. به نظر می رسد عمده ترین مشکل نابینایان یافتن مسیر و حرکت در جهت آن باشد. این پژوهش با هدف مقایسه جهت یابی فضایی در بین افراد نابینا، کم بینا و سالم اجرا گردیده است. روش:روش تحقیق علی مقایسه ای از نوع مورد شاهدی بود و نمونه تحقیق 116 نفر نابینا، کم بینا و سالم با ترکیب دو جنس در دامنه سنی 10 الی 49 سال بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند در شهرستان بوشهر انتخاب شدند. هر سه گروه طی مصاحبه ساختمند بررسی شدند و در دو مرحله به وسیله دستگاه ماز لابیرنت مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها:تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد بین سه گروه افراد بینا، کم بینا و نابینا ازنظر حافظه فضایی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0> P). همچنین تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد بین سه گروه افراد بینا، کم بینا و نابینا با کنترل اثر مرحله اول، تفاوت معناداری ازنظر جهت یابی فضایی وجود دارد (001/0> P). نتیجه گیری:این تحقیق نشان می دهد که نابینایی عاملی در جهت تقویت حافظه فضایی و جهت یابی فضایی است.
خشم در مادران کودکان دارای نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بر مبنای دو متغیر سطح تحصیلات و وضعیت اشتغال، میزان خشم مادران دارای فرزند استثنائی (دیرآموز و عقب مانده عقلی) بررسی شد. 100 مادر دارای فـرزند دیرآموز و عقب مانده عقلی آموزش پذیر، پرسشنامه خشم چند بُعدی (سیگل، 1986) با زیرمقیاسهای برانگیختگی خشم، موقعیتهای فـراخوان خشم، نگـرش خصمانه، خشم بیـرونی و خشم درونی و فـرم اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس دو راهه نشان دادند سطح تحصیلات با میزان برانگیختگی خشم و خشم درونی ارتباط معنادار دارد و مادران با سطح تحصیلات بالاتر از سطوح پایین تر برانگیختگی خشم و خشم درونی برخوردارند.
"
اثر بخشی نقاشی درمانی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان کم شنوا به علت نارسایی در مهارت های ارتباطی مستعد بروز رفتارهای برون نمود از قبیل پرخاشگری هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی نقاشی درمانی در کاهش رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا بود.
روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل همه دانش آموزان ابتدایی دختر کم شنوا در استان قم بودند که پس از تکمیل پرسش نامه فهرست رفتاری کودکان توسط معلمان، 46 دانش آموزی که بالاترین نمره را در زیر مقیاس رفتار پرخاشگرانه داشتند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه به نقاشی آزاد پرداختند. در پایان دوره آموزشی، معلمان دو گروه پرسشنامه های یاد شده را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند.
یافته ها: تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس بیان گر تاثیر نقاشی درمانی بر کاهش نمره های رفتار پرخاشگرانه (0/05<P) دانش آموزان کم شنوا در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مداخله نقاشی درمانی در کاهش رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا موثر بوده است. بنابراین می توان گفت که کاربرد روش های هنر درمانی و به طور ویژه نقاشی درمانی باعث کاهش مشکلات رفتاری کودکان با نیازهای ویژه می شود.
اختلال هماهنگی رشدی
ارزشیابی از فرآیند یاددهی- یادگیری، سازماندهی، تحقق اهداف و محتوای برنامه درسی دوره ی پیش دبستانی کم توان ذهنی: مدل هاموند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی از برنامه درسی دوره پیش دبستانی دانش آموزان کم توان ذهنی صورت گرفت. روش تحقیق ارزشیابانه و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران، معلمان و اولیای دانش آموزان مراکز استثنایی استان آذربایجان غربی و مشاهده گران از این مراکز بودند. روش نمونه گیری برای مدیران و معلمان به صورت سرشماری و برای اولیای دانش آموزان، خوشه ای چندمرحله ای و مشاهده گر برای هر مرکز دو نفر بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک متغیره) استفاده گردید. برای گردآوری داده ها از ابزارهای پرسش نامه، چک لیست، سؤالات بازپاسخ و نمرات دانش آموزان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت سازماندهی منابع انسانی از نظر مدیران، معلمان و مشاهده گران و اولیا نامطلوب می باشد. کیفیت محتوای برنامه درسی دانش آموزان از نظر تمام گروه ها مطلوب می باشد. کیفیت فرآیند تدریس به صورت تئوری از نظر مدیران و معلمان مطلوب و از نظر اولیا نامطلوب می باشد. کیفیت فرآیند تدریس در بخش عملی از نظر تمامی گروه های شرکت کننده مطلوب می باشد. کیفیت تحقق اهداف حیطه رشد اجتماعی- هیجانی از نظر مدیران و معلمان مطلوب و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی نسبتاً مطلوب و از نظر اولیا نامطلوب می باشد و در نهایت کیفیت تحقق اهداف حیطه زبان، برقراری ارتباط و سوادآموزی از نظر مدیران و اولیا نامطلوب، از نظر معلمان مطلوب، و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی نوآموزان نسبتاً مطلوب می باشد. در قسمت بحث و نتیجه گیری به تبیین نتایج و ارائه پیشنهاداتی، پرداخته شد.
بررسی ویژگی های زیستی ، روانی و اجتماعی والدین دارای بیش از یک فرزند استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
آموزش والدین برای خانواده های دارای دختر با اختلال نارسایی توجه ،بیش فعالی
حوزه های تخصصی:
مقایسه درک اجتماعی و ابعاد آن در دانش آموزان با و بدون اختلال شنوایی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه درک اجتماعی و ابعاد آن در دانش آموزان با و بدون اختلال شنوایی شهر شیراز بود. در این پژوه پژوهش تعداد160 نفر (80 نفر با اختلالات شنوایی) و (80 نفربدون اختلال شنوایی) مورد بررسی قرار گرفتند. آزمودنی های موردبررسی شامل دو گروه از دانش آموزان با اختلال شنوایی(40 پسر و40 دختر) و دو گروه از دانش آموزان بدون اختلال شنوایی (40 پسر و40 دختر) بودند که از بین دانش آموزان دو مرکز ناشنوایی، دانش آموزان با اختلال شنوایی به صورت تصادفی ساده و در انتخاب دانش آموزان بدون اختلال شنوایی از روش نمونه برداری چند مرحله ای استفاده شد. ابزار مورد استفاده مقیاس درک اجتماعی بوزاکی(1998) بود. مقیاس درک اجتماعی شامل ابعاد مفهوم نقش پذیری، ادراک شخصی، احساس همدلی و توضیحات متناوب بود. روایی مقیاس از طریق همسانی درونی و پایایی آنها از طریق آلفای کرنباخ( 81/0) احراز گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری تحلیل واریانس یک طرفه و دوطرفه و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد بین دانش آموزان دختر و پسر در نمره کل مقیاس درک اجتماعی و ابعاد آن تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه با اختلال شنوایی و بدون اختلال شنوایی در نمره کل مقیاس درک اجتماعی و ابعاد آن وجود دارد (001/0P<). نتایج نشان داد در میان دانش آموزان با اختلال شنوایی و بدون اختلال شنوایی با توجه به طبقه اقتصادی – اجتماعی (تحصیلات و شغل پدر) در مقیاس درک اجتماعی و ابعاد-آن تفاوت معنا داری وجود دارد (001/0P<). همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که در مقیاس درک اجتماعی به ترتیب، متغیرهای تحصیلات پدر(لیسانس و بالاتر)، شغل پدر (فنی تخصصی و خدماتی) در مقایسه با سایر متغیرها از قدرت پیش بینی معنا دار و بالاتری برخوردار هستند (001/0P<).
"بررسی تحول مفهوم فضای اقلیدسی در دانش آموزان ناشنوا و شنوا "
حوزه های تخصصی:
"هدف پژوهش حاضر بررسی تحول مفهوم فضای اقلیدسی در دانش آموزان ناشنوا در مقایسه با دانش آموزان شنوا می باشد. در این تحقیق مجموعاً 100 نفر (50 نفر دانش آموز ناشنوا – 50 نفر دانش آموز شنوا) مورد آزمایش قرار گرفت. نمونه مورد آزمایش شامل 2 گروه از دانش آموزان ناشنوا (25 پس و 25 دختر) و 2 گروه از دانش آموزان شنوا (25 پسر و 25 دختر) می باشد. در این پژوهش از آزمون تجسم سطح افقی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمونهای کروسکال – والیس و لامان ویتنی استفاده گردید.
نتایج نشان داده بین ناشنوایان و شنوایان در تحول مفهوم فضای اقلیدسی تفاوت معنی داری وجود ندارد. یافته دیگر پژوهش حاضر، مبین آن است که بین دختران و پسران ناشنوا در تحول مفهوم فضای تفاوت معنی داری وجود دارد و عملکرد دختران ناشنوا از پسران ناشنوا ضعیف تر است. همچنین هیچ یک از چهار گروه به مفهوم اقلیدسی دست نیافته اند و در مقایسه با معیارهای جهانی تاخیر قابل ملاحظه ای در آزمودنی ها دیده می شود."
آموزش پاسخ محور (PRT) در کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اتیسم یکی از اختلالاتی است که در چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی در طبقه اختلال های تحولی فراگیر قرار می گیرد. آسیب در مهارت های اجتماعی، مهارت های ارتباطی و الگوهای رفتاری، علایق و فعالیت های کلیشه ای، تکراری و محدود از مهم ترین ویژگی های این اختلال است. با توجه به آمار بالا، متخصصان برنامه های مداخله ای ویژه ای برای درمان و آموزش این کودکان در نظر گرفته اند که اغلب این روش ها مبتنی بر رویکرد هایی است که مهم ترین آنها رویکرد های رفتاری و آموزشی می باشد. یکی از روش هایی که در چهار چوب رویکردهای رفتاری به کار می رود آموزش پاسخ محور است. در این روش رفتار هایی به منزله رفتار هدف تلقی می شوند که در بهبود سایر رفتار ها نقش داشته باشند. از آنجایی که در این روش پس از اصلاح یک رفتار هدف، رفتارهای وابسته به آن نیز تغییر می کنند، استفاده از این روش موجب صرفه جویی در وقت می شود. آموزش پاسخ محور مبتنی بر طبیعت کودک است و کودک فعالیت های مورد علاقه و شکل آموزش را انتخاب می کند. در واقع در این روش مربی باید ابتکار عمل زیادی داشته باشد و از هر موقعیت یک بازی بسازد و با روشی دور از خشونت و آزار کودک ، به او آموزش دهد. در این مقاله برآنیم تا به معرفی آموزش پاسخ محور بپردازیم و چالش های پیش رو را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
مقایسه تأثیر رویکرد لباس فضایی و بوبات بر عملکرد حرکتی درشت کودکان مبتلا به فلج مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور مقایسه تأثیر رویکرد لباس فضایی با رویکرد بوبات بر عملکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی 4 تا 11 ساله شهر تهران انجام گرفت. روش بررسی: در این مطالعه تجربی و کارآزمایی بالینی تصادفی، 24 کودک مبتلا به فلج مغزی براساس معیارهای تحقیق، از بین مراجعان مؤسسه توانبخشی ولیعصر بهطور ساده انتخاب و پس از همتا سازی بر اساس سن و سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت، بهصورت تصادفی ساده به دو گروه لباس فضایی و بوبات تخصیص یافتند. دوره درمانی برای هر دو گروه 36 جلسه، 3 بار در هفته بود. ابزار مورد استفاده، آزمون اندازه گیری مهارتهای حرکتی درشت بود. در تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های کولموگروف اسمیرونوف، تی مستقل و تحلیل واریانس برای اندازه های تکراری استفاده شد. یافته ها: هر دو گروه بعد از مداخله، پیشرفت معناداری در مهارتهای حرکتی درشت داشتند (۰/۰۰۱>P). پس از قطع مداخله، گروه لباس فضایی کماکان پیشرفت معناداری داشت (۰/۰۰۷=P)، اما گروه بوبات بهطور معناداری پسرفت نمود (۰/۰۴=P). بلافاصله پس از مداخله، تفاوت معناداری بین دو رویکرد دیده نشد (۰/۵۹۸=P)، ولی پس از قطع درمان، اختلاف دو رویکرد معنادار بود (۰/۰۰۲=P). نتیجه گیری: هر دو رویکرد لباس فضایی و بوبات در بهبود عملکرد حرکتی درشت کودکان مبتلا به فلج مغزی مؤثرند، ولی با قطع جلسات درمانی، در رویکرد لباس فضایی پیشرفت ادامه یافته، در حالی که در رویکرد بوبات، بهبودی حاصل شده تا اندازه ای از دست میرود.
بررسی تأثیر آموزش « نحوه مراقبت از کودکان مبتلا به فلجمغزی» بر کیفیتزندگی مراقبین خانوادگی آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: نظر به اینکه وجود فرزند مبتلا به فلجمغزی زندگی خانواده و بهویژه مراقب خانوادگی کودک را متأثر می سازد، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش نحوه مراقبت از کودکان مبتلا به فلجمغزی بر کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی این کودکان انجام شده است. روش بررسی: در این مطالعه مداخلهای و شبهتجربی، ۲۵ نفر از مراقبین اصلی خانوادههای دارای کودک مبتلا به فلجمغزی اسپاستیک تحت پوشش بهزیستی شهرستان بابلسر که حداقل سواد خواندن و نوشتن داشتند، بهروش تمامشمار و با رعایت معیارهای لازم انتخاب و مورد آموزش قرار گرفتند. قبل و سهماه پس از آموزش، میزان مهارت مراقبین در مراقبت از کودک مبتلا به فلجمغزی بر اساس فرم جمعآوری اطلاعات نحوه مراقبت از کودکان فلجمغزی و کیفیتزندگی مراقبین با پرسشنامه فرم کوتاه بررسی وضعیت سلامت (SF36) مورد سنجش قرار گرفت. آموزش بهصورت عملی و با حضور مراقب و کودک مبتلا در طی 6 تا ۸ جلسه 30 دقیقهای انجام پذیرفت. دادههای حاصل با استفاده از آزمون تیزوجی و آزمون ناپارامتری ویلکاکسون تحلیل شد. یافتهها : نمرات کیفیتزندگی مراقبین 3 ماه پس از پایان آموزش نسبت به قبل از دریافت آموزش در تمامی 8 قلمرو، 2 حیطه کلی سلامتذهنی و سلامتجسمانی و کیفیتزندگی کل به میزان معناداری افزایش یافت (00۱/0>P). از میان قلمروهای هشتگانه کیفیتزندگی، کمترین میانگین افزایش در قلمرو سلامتذهنی و بیشترین آن در قلمرو نقشعاطفی مشاهده شد. میزان این تغییر در نمره کلی کیفیتزندگی بود. نتیجه گیری: با توجه به ارتقاء کیفیتزندگی والدین بهدنبال گذراندن دوره آموزشی درباره نحوه صحیح مراقبت از کودکان مبتلا به فلجمغزی، اهمیت آموزش والدین بیش از گذشته معلوم شده و به نظر میرسد در ارزیابی اثربخشی برنامههای توانبخشی کودکان، میبایست آثاری که این برنامه ها بر سایر اعضاء خانواده دارد نیز همواره مورد توجه قرار گیرد.