فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴۸۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه همخوانی/ ناهمخوانی سبک های تفکر دانشجو- استاد با پیشرفت تحصیلی انجام شد. در این راستا 150 نفر از دانشجویان (93 دختر و 57 پسر) و 30 نفر از استادان (27 مرد و 3 زن) دانشگاه سمنان به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) و پرسشنامه سبک های تفکر در تدریس گریگورنکو و استرنبرگ (1993) به کار برده شد. داده ها به کمک ضریب همبستگی و روش تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. تحلیل داده ها نشان داد که ناهمخوانی سبک های تفکر دانشجو- استاد در بعد محافظه کارانه و قانون گذار، پیشرفت تحصیلی دانشجویان را به طور معنادار پیش بینی نمود. مبتنی بر این نتایج می توان بیان داشت که ارزیابی همزمان متغیرهای درون فردی (سبک های تفکر) دانشجویان و استادان دربردارنده اطلاعات مهمی برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی است.
بررسی رابطه آخرت نگری، هدفمندی در زندگی، امید و انگیزش تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز پیشرفت تحصیلی مهم ترین شاخص موفقیت فرد و نظام های آموزشی محسوب شده است. از این رو، مطالعه پیش بینی کننده های آن جزو مهم ترین اولویت های پژوهشی حوزه روانشناسی و تعلیم و تربیت به شمار می آید. بنایراین، هدف مطالعه حاضر تعیین نقش متغیرهای آخرت نگری، امید، هدفمندی در زندگی و انگیزش تحصیلی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان دوره کارشناسی بود. برای رسیدن به این مهم، 370 نفر از دانشجویان سال دوم به بالای دوره کارشناسی دانشگاه ارومیه از طریق نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. آزمون آخرت نگری، مقیاس امید اسنایدر، آزمون انگیزش تحصیلی والرند و همکاران و خرده مقیاس هدفمندی در زندگی آزمون بهزیستی روانشناختی ریف مورد استفاده قرار گرفتند. معدل تحصیلی نیز به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. جهت تحلیل داده ها از رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای آخرت نگری (مولفه های تعالی، تکلیف گریزی و لذت جویی)، هدفمندی در زندگی، امید و انگیزش تحصیلی (مولفه های انگیزش درونی، بی انگیزگی و نمره کل) قادرند به طور معنی دار عملکرد تحصیلی را پیش بینی کنند. روی هم رفته می توانند بیش از 64 درصد واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین و پیش بینی کنند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت متغیرهای شخصی غ یرشناختی قادرند همان ند متغیرهای شناختی پیشرفت تحصیلی دانشجویان را پیش بینی نمایند.
مدل علی پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان آموزش مجازی: نقش باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و هیجان های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و هیجان های تحصیلی در قالب مدل علی به روش تحلیل مسیر انجام شده است. روش: برای این منظور 231 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور استان فارس به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از خرده مقیاس های باورهای هوشی (دوپی را و مارینه، 2005)، اهداف پیشرفت (میدلتن و میجلی(1997) و هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) پاسخ دادند. ضمنا معدل پایان ترم دانشجویان بعنوان شاخص پیشرفت تحصیلی منظور گردید. یافته ها: به طور کل ی نتایج پژوهش حاکی از اثرات غیر مستقیم و متفاوت باور هوشی ذاتی و افزایشی بر پیشرفت تحصیلی می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که باور هوشی افزایشی از طریق واسطه گری اهداف تبحری و هیجان های مثبت بر پیشرفت تحصیلی دارای اثر غیر مستقیم و مثبت و باور هوشی ذاتی از طریق واسطه گری اهداف اجتناب عملکرد، اهداف رویکرد عملکرد و هیجان های منفی بر پیشرفت تحصیلی دارای اثر غیر مستقیم و منفی می باشد. همچنین بر اساس نتایج اثر مستقیم باور هوشی ذاتی بر هیجان های منفی معنی دار می باشد در حالی که اثر مستقیم باور هوشی افزایشی بر هیجان های مثبت مورد تأیید قرار نگرفت.
رابطه فرسودگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 92- 91 می باشد. نمونه پژوهش شامل 379 نفر دانش آموز دختر وپسر بوده و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان 162 دبیرستان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها برای سنجش فرسودگی تحصیلی پرسشنامه برسو و برای انگیزش پیشرفت پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس و برای عملکرد تحصیلی معدل کل نیم سال اول بوده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد فرسودگی تحصیلی وعملکرد تحصیلی رابطه منفی وجود و بین انگیزش پیشرفت وعملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. در تحلیل رگرسیون مشاهده شد که نسبت به انگیزش پیشرفت، فرسودگی تحصیلی بیشترین واریانس عملکرد تحصیلی را پیش بینی می کند.همچنین تحلیل 2 tهتلینگ نشان داد که تفاوت معنی داری بین ترکیب دو متغیر وابسته در دو گروه دانش آموزان دختر و پسر وجود دارد. تحلیل های تک متغیری آزمون t مستقل نشان داد که دانش آموزان دختر و پسر فقط در متغیر عملکرد تحصیلی تفاوت معنی داری با هم دارند.
عوامل موثر بر تعامل دانشجو و استاد در محیط آموزشی مبتنی بر وب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: ایجاد تعامل به عنوان عنصر کلیدی فرآیند آموزش و یادگیری یکی از چالش های مربیان و طراحان دوره های آموزش از راه دور به ویژه آموزش مبتنی بر وب است. یکی از پیش شرط های طراحی موثر آموزش مبتنی وب، شناسایی عوامل تاثیرگذار بر تعامل است. هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر تعامل یادگیرنده با استاد در آموزش مبتنی بر وب به منظور ارایه راهکارهای مناسب برای افزایش تعامل بود.
روش ها: در این پژوهش کیفی با روش تحلیل محتوای کیفی، 15 دانشجوی مجازی مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده علوم پزشکی و نیز 10 نفر از اساتید آموزش مجازی دانشکده های پزشکی دو دانشگاه تربیت مدرس و تهران به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های حاصل از هر مصاحبه کدگذاری و سپس مصاحبه بعدی انجام شد. برای تحلیل محتوای استقرایی از نرم افزار Maxqdata 10 استفاده شد. تشخیص زیر طبقات و در نهایت، طبقات براساس داده های به دست آمده از تحلیل محتوای کیفی توسط خود پژوهشگر انجام شد.
یافته ها: از تجزیه و تحلیل داده ها، 110 کد اولیه استخراج شد و پس از ادغام و همپوشانی کدها، 8 طبقه اصلی و 56 زیرطبقه به عنوان عوامل موثر بر تعامل یادگیرنده با استاد به دست آمد.
نتیجه گیری: عوامل موثر بر تعامل یادگیرنده با استاد در محیط آموزشی مبتنی بر وب شامل مهارت های فنی و ابزاری، مهارت های ارتباطی، تعهد و نظم، تسلط علمی، ارتباط صوتی و تصویری زنده، کمیت و کیفیت امکانات ارتباطی، انگیزه و نگرش نسبت به آموزش مجازی و تعداد دانشجویان است.
بررسی تأثیر بسته آموزشی جغرافیا بر جو روانی-عاطفی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه سوم دوره متوسطه رشته علوم انسانی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و گسترش فناوریهای نوین و بهره گیری از آنها در کلاس درس سبب تغییر و تحول در تولید بسته آموزشی و چگونگی کاربرد آنها در کلاس درس شده است. اگرچه بسیاری از کشورها در این راستا گامهایی سازنده برداشته اند، اما هنوز برخی از کشورها در بهره مندی از آنها با چالش رو به رو هستند. ایران از جمله کشورهایی است که نظام آموزشی آن با توجه به تغییر و تحول فناوریهای آموزشی در راه چگونگی بهره گیری از بسته آموزشی با رویکردهای نوین آموزشی قرار دارد. در این زمینه پژوهشی با هدف تعیین اثر بسته آموزشی بر جو روانی-عاطفی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام شده است. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه رشته علوم انسانی منطقه 5 شهر تهران و نمونه پژوهش شامل 267 دانش آموز پایه سوم رشته علوم انسانی بوده که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه جو روانی-عاطفی و آزمون پیشرفت بود. داده های به دست آمده با روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t گروه های مستقل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که جو روانی- عاطفی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که با بسته آموزشی آموزش دیده اند به طور معنادار بالاتر از جو روانی- عاطفی دانش آموزانی است که این آموزشها را دریافت نکرده اند.
مدل پیش بینی رضایت و پیشرفت تحصیلی از طریق کمال گرایی دو بعدی و اهداف پیشرفت در دانش آموزان مقطع دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پیشرفت و رضایت تحصیلی دانش آموزان که به عنوان دو شاخص سازگاری تحصیلی هم درنظر گرفته می شوند از جمله مسائل مهم در تعلیم و تربیت هستند و عوامل مهمی به جز توانش های شناختی در آن ها نقش دارند. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه کمال گرایی دوبعدی و اهداف پیشرفت با رضایت و پیشرفت تحصیلی در قالب یک مدل پیشنهادی است. روش: بدین منظور، نمونه ای مشتمل بر 319 نفر دانش آموز ( شامل 140 نفر پسر و 179نفر دختر) به روش خوشه ای چندمرحله ای از میان دانش آموزان مقطع اول و دوم دبیرستان آموزش و پرورش منطقه پنج شهر تهران انتخاب شده و به پرسشنامه جهت گیری هدف پیشرفت، مقیاس چند وجهی رضایت از زندگی دانش آموزان، و مقیاس کمال گرایی کودک و نوجوان پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که ابعاد کمال گرایی به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر رضایت و پیشرفت تحصیلی اثرگذار است. اهداف پیشرفت نیز به عنوان متغیر واسطه ای بر رضایت و پیشرفت تحصیلی اثرگذار است. بحث: الگویی خاصی از باورها و انگیزش، یعنی کمال گرایی خودمدار و اهداف تبحری موجب پیشرفت و رضایت تحصیلی دانش آموزان می شود.
ارائه مدلی برای ارزیابی رابطه بین ارزشیابی توصیفی با شیفتگی تحصیلی، خلاقیت تحصیلی و خشنودی تحصیلی با میانجیگری امید تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی رابطه بین ارزشیابی توصیفی با شیفتگی تحصیلی، خلاقیت تحصیلی، و خشنودی تحصیلی مبتنی بر میانجیگری امید تحصیلی بوده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان ابتدائی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1391-1390تشکیل داده اند. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای بوده که نهایتاً تعداد 240 نفر از دانش آموزان مورد نظر پژوهش، بطور تصادفی برای تحقیق انتخاب شده اند. ابزار تحقیق پنج پرسشنامه محقق ساخته بوده است: 1- پرسشنامه محقق ساخته شاخص های ارزشیابی توصیفی کارآمد؛ 2- پرسشنامه محقق ساخته امید تحصیلی؛ 3- پرسشنامه خلاّقیت تحصیلی(عابدی)؛ 4-پرسشنامه محقق ساخته شیفتگی تحصیلی؛ 5- پرسشنامه محقق ساخته موفقیت تحصیلی که روایی آنها به لحاظ محتوا تأمین شده و در این خصوص از نظرهای استادان و متخصصان استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مسیر و مدل معادله ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر، نشان داد که ارزشیابی توصیفی بر امید تحصیلی اثر مستقیم دارد. نیز امید تحصیلی بر شیفتگی تحصیلی، خلاقیت تحصیلی، و موفقیت تحصیلی تأثیر مستقیم دارد (001/0 < ). همچنین، نتایج نشان داد، ارزشیابی توصیفی بر شیفتگی تحصیلی، خلاقیت تحصیلی، و موفقیت تحصیلی تأثیر غیر مستقیم دارد (001/0 < ) . مطالعه مدل تجربی پژوهش به روش معادله ساختاری نشان داد، شاخص های برابر با 96/0، برابر با 93/0، برابر با 0483/0، ( ) برابر با 71/246 و 94 = بوده که گویای برازش مطلوب مدل است.
تأثیر استفاده از نرم افزار کیف الکترونیکی بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که در میان عوامل متعدد و گوناگون تأثیرگذار بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی یاد گیرندگان، انگیزش نقش برجسته و بلکه، مهم تری را ایفا می نماید. لذا، شناخت و تحلیل مناسب انگیزش فراگیران برای کارآیی و اثربخشی فعالیت های یاددهی و یادگیری اهمیت زیادی دارد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر استفاده از نرم افزار کیف الکترونیکی بر انگیزش تحصیلی درس زیست شناسی دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه که در مدارس هوشمند و عادی شهرستان پاکدشت در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند، انجام شده است. پژوهش از نوع کاربردی است و به روش شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم رشته علوم تجربی بود. نمونه آماری شامل 120 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در دو گروه گواه و آزمایش در قالب 60 دانش آموز از مدارس هوشمند و 60 دانش آموز از مدارس عادی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه انگیزش تحصیلی بود. گروه آزمایش به مدت سه ماه از نرم افزار کیف الکترونیکی استفاده نمود در حالی که گروه گواه، به روش سنتی آموزش دیدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری و کوواریانس تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج پژوهش نشان داد که پس از استفاده از نرم افزار کیف الکترونیکی تفاوت معناداری بین نمرات انگیزش تحصیلی دانش آموزان در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه مشاهده شد. نتایج این پژوهش بیانگر نقش مثبت استفاده از نرم افزار کیف الکترونیکی در یادگیری بهتر و تعمیق اثر آموزش درس زیست شناسی در دانش آموزان بود.
پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس پنج رگه نیرومند شخصیت در بین دانشجویان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مشکلات بسیاری از یادگیرندگان، تعلل ورزی یا به تعویق انداختن کارها و تکالیف خود است.
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه ویژگی های شخصیتی (پنج عامل اصلی شامل بی ثباتی هیجانی، برون گرایی، باز بودن به تجربه ها، توافق و وجدانی بودن)با میزان تعلل ورزی تحصیلی ورزشکاران انجام شد.جامعه آماری متشکل از کلیه دانشجویان ورزشکار دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب بود و نمونه مورد مطالعه (120 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه تعلل ورزی شوارزر شیمینز و دیهیل و پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی NEO-FFI بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های همبستگی ساده، تحلیل رگرسیون چندگانه، و آزمون t برای گروه های مستقل انجام شد.تحلیل دادها نشان داد که به طور کلی متغیرهای شخصیتی (پنج مولفه شخصیت) با تعلل ورزی همبستگی معنادار دارند. متغیر بی ثباتی هیجانی و برونگرایی در کل دانشجویان ورزشکار دختر و پسر پیش بینی کننده خوبی برای تعلل ورزی بود. حال آنکه متغیر وظیفه شناسی و بی ثباتی هیجانی در گروه نمونه دختران پیش بینی کننده بود. دیگر نتایج دال بر آن بود که متغیرهای بی ثباتی هیجانی و برونگرایی با تعلل ورزی در دانشجویان ورزشکار پسر همبستگی معنادار نشان داد. همچنین مقایسه دانشجویان دختر و پسر نشان داد که بین آنها از نظر سطح تعلل ورزی، تفاوت معناداری وجود دارد، ولی فرض وجود تفاوت در میزان تعلل ورزی دانشجویان متاهل و مجرد معنی دار نبود.
با توجه به شیوع تعلل ورزی و اثرات آن در دانشجویان، ارایه مداخلات و آموزش هایی برای افزایش خود تنظیمی و مدیریت زمان به دانشجویان ضروری می باشد.
اثر بخشی آموزش روش های حل مسئله در بهبود استرس، اضطراب و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان تربیت معلم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مشخص کردن میزان اثر بخشی آموزش روشهای حل مسئله در بهبود استرس، اضطراب و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر و پسر دوره کاردانی تربیت معلم انجام شده است. روش پژوهش نیمه تجربی است. جامعه آماری شامل156دانشجوی سال اول تربیت معلم بلال حبشی پسران (شهید بهشتی) و شهید رجایی دختران تهران (زینبیه سابق) در سال تحصیلی 89 -1388 بوده است. نمونه آماری شامل 78 نفر بوده که در گروه آزمایش 20 دختر و 20 پسر و در گروه کنترل 20 دختر و 18 پسر شرکت کرده اند. گروه آزمایش آموزش 2ماهه دریافت کردند. آنها در گام اول طرح مشکل، در گام دوم بیان راه حلها و در گام سوم به راه حلها (از 1تا 10) امتیازدادند ؛ در گام چهارم راه حلهایی برای اجرایی شدن ارائه شد، در گام پنجم پس از اجرا اثربخشی آن را برای خود و دیگران بیان نمودند. ابزار پژوهش شامل آزمون های اضطراب، استرس و انگیزش پیشرفت تحصیلی بود. فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس دو عاملی بررسی گردید. میانگین های مشاهده شده در گروه ها نشان می دهد، انگیزش پیشرفت دانشجویان پسر گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش یافته؛ بین انگیزش پیشرفت دانشجویان دختر گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود ندارد. اضطراب آنهایی که در معرض آموزش بودند، نسبت به گروه کنترل کمتر است. با توجه به میانگین مشاهده شده گروه های آزمایش، میزان استرس دانشجویان آموزش دیده نسبت به دانشجویان گروه کنترل کمتر بوده است.
نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در اضطراب امتحان دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در اضطراب امتحان دانش آموزان بود. با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 330 نفر (165 دختر و 135 پسر) از دانش آموزان مقطع متوسطه انتخاب شدند و توسط نسخه ی فارسی پرسش نامه ی نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون،2001) و مقیاس اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین راهبردهای سازگارانه ی نظم جویی شناختی هیجان، راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه گیری هر دو مولفه ی نگرانی و هیجان پذیری اضطراب امتحان را مورد پیش بینی قرار دادند، درحالی که نمره ی کل اضطراب امتحان توسط راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی پیش بینی شد. از بین راهبردهای ناسازگارانه، راهبردهای ملامت خویش و فاجعه سازی مولفه ی نگرانی و نمره ی کل اضطراب امتحان را موررد پیش بینی قرار دادند. همچنین مولفه ی هیجان پذیری از طریق راهبردهای ناسازگارنه ملامت خویش، فاجعه سازی و نشخوارگری مورد پیش بینی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مقابله ی شناختی ناکارآمد یکی از دلایل بروز اضطراب امتحان است و با آموزش راهبردهای کارآمد نظم جویی شناختی هیجان می توان گام های اساسی در مداخلات مبتنی بر اضطراب امتحان برداشت.
بررسی رابطه روش های سنجش کلاسی و ترجیحات سنجشی دانشجویان با رویکردهای یادگیری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریه های یادگیری جدید سنجش کلاسی به عنوان عنصر مهم نه تنها در فرایند آموزش که در فرایندهای مطالعه و یادگیری نیز شناخته می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه روش های سنجش کلاسی(تکوینی و تراکمی) و ترجیحات سنجشی(چند گزینه ای و تشریحی) دانشجویان با رویکردهای یادگیری آنان است. روش این پژوهش همبستگی و خاصه مدل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی 89-1388 بود. جامعه این پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران است که در نیمسال دوم سال تحصیلی 92-91 در این دانشگاه مشغول تحصیل بوده اند(N=22000). دو ابزار، فرم دو عاملی پرسشنامه رویکردهای یادگیری بیگز و همکاران(2001) و پرسشنامه محقق ساخته برای اندازه گیری ترجیحات سنجش دانشجویان و رویکرد سنجش کلاسی مدرس طراحی شد. ضریب آلفای کرونباخ برای رویکرد عمقی (شامل10 سؤال) 88/0 و برای رویکرد سطحی(شامل10 سؤال) 75/0، ترجیحات سنجش(4 سؤال) 68/0 و برای رویکرد سنجش کلاسی(8 سؤال) 72/0 حاصل شد. جهت تحلیل و بررسی روابط مورد نظر در مدل مفهومی از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد سنجش تکوینی و سؤالهای چند گزینه ای رابطه مثبت و معنی دار با رویکرد یادگیری عمقی و رابطه منفی معنی دار با رویکرد سطحی یادگیری دارند.
تأثیر آموزش مبتنی بر رویکرد نوشتن برای یادگیری (WTL) در ارتقاء سطح یادگیری و تفکر دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر تکالیف نوشتاری بر سطح یادگیری و تفکر تأملی دانشجویان انجام گرفت. آموزش مبتنی بر تکالیف نوشتاری به عنوان متغیر مستقل در دو سطح تکالیف کوتاه نوشتاری و مقاله نویسی تحلیلی اجرا شد. با استفاده از طرح گروه های نامعادل با پیش آزمون و پس آزمون، 115 نفر از دانشجویان کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان امیرکبیر کرج به طور تصادفی در 3 گروه گمارده شدند:
گروه آزمایشی1 (تکالیف کوتاه نوشتاری)، گروه آزمایشی2 (مقاله نویسی تحلیلی)، و گروه گواه (آموزش سنتی). نتایج تحلیل کوواریانس و واریانس بر داده های حاصل از اجرای ابزارهای پژوهش (آزمون پیشرفت تحصیلی و پرسشنامهﯼ تفکر تأملی کمبر (2000))، در دو مرحلهﯼ پیش آزمون و پس آزمون، که قبل و بعد از ارائهﯼ 16 جلسه آموزش اجرا شد، نشان داد: 1- میانگین نمرهﯼ یادگیری دانشجویان دو گروه نوشتاری، در همهﯼ سطوح یادگیری به جز سطح به یادآوردن، بالاتر از گروه آموزش سنتی به دست آمد و میانگین گروه مقاله نویسی در سطح به کاربستن بیش از گروه تکالیف کوتاه بود. 2- میانگین نمرهﯼ تفکر تأملی دانشجویان دو گروه نوشتاری نیز در سطوح درک و فهم، تفکر بر عمل، و تفکر انتقادی بالاتر از گروه آموزش سنتی بود و میانگین گروه مقاله نویسی در سطوح تفکر بر عمل و تفکر انتقادی بالاتر از گروه تکالیف کوتاه بود. در مجموع، این یافته ها اثربخشی آموزش مبتنی بر نوشتن را بر ارتقاء سطح یادگیری و تفکر تأملی دانشجویان تایید کرد و نشان داد که مقاله نویسی تحلیلی نسبت به تکالیف کوتاه اثربخش تر است.
تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارپوشه الکترونیکی مجموعه ای از شواهد و مستندات دیجیتالی و الکترونیکی دانشجویان است که کوشش، پیشرفت و موفقیت تحصیلی آنها را در یک دوره آموزشی یا در یک درس نشان می دهد. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده، جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی تشکیل داده اند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند.نمونه پژوهش هم شامل دو کلاس از مقطع کارشناسی ارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب گردیده اند. تعداد دانشجویان هر کلاس 18 نفر، و کل تعداد نمونه 36 نفر بودند که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شده اند. همچنین برای اندازه گیری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی آزمودنی ها از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت (1990) استفاده شده است. درابتدای ترم از هردو گروه در شرایطی یکسان پیش آزمونی به عمل آمد و سپس گروه آزمایش به مدت یک ترم در معرض متغیر مستقل قرار گرفت و درنهایت در پایان ترم جهت بررسی تغییرات حاصله پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا گردید. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها نشان داد که راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که کارپوشه الکترونیکی یکی از ابزارهای یاددهی، یادگیری و سنجش است که در آن یادگیرندگان به فعالیت بیشتر ترغیب شده و درنهایت به موفقیت های بیشتری در یادگیری و مهارت های مربوط به آن نائل می شوند.
روابط ساختاری بین اسنادهای علّی، هیجان های پیشرفت و خودنظم جویی تحصیلی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجیگر هیجان های پیشرفت در رابطه اسنادهای علّی و خودنظم جویی تحصیلی انجام شد 270 دانشجو (93 پسر و 177 دختر) به مقیاس هیجان های پیشرفت (پکران، گوئتز و پری، 2005)، پرسشنامه سبک اسنادی (پیترسون، سیمل، بی یر، آبرامسون، متالسکی و سلیگمن، 1982) و مقیاس خودنظم جویی تحصیلی (ریان و کانل، 1989) پاسخ دادند. در مطالعه حاضر، به منظور آزمون روابط ساختاری بین اسنادهای علّی، هیجان های پیشرفت و خودنظم جویی تحصیلی از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه بین اسنادهای علّی مثبت با هیجان های پیشرفت مثبت، مثبت و معنادار و با هیجان های پیشرفت منفی، منفی و معنادار؛ رابطه بین اسنادهای علی منفی با هیجان های پیشرفت مثبت، منفی و معنادار و با هیجان های پیشرفت منفی، مثبت و معنادار؛ در نهایت، رابطه هیجان های پیشرفت مثبت با خودنظم جویی تحصیلی مثبت و معنادار و رابطه هیجان های پیشرفت منفی با خودنظم جویی تحصیلی منفی و معنادار بود. همچنین، نتایج نشان داد که الگوی مفروض واسطه مندی هیجان های پیشرفت مثبت و منفی در رابطه اسنادهای علّی و خودنظم جویی تحصیلی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در هر دو مدل واسطه مندی هیجان های پیشرفت مثبت و منفی، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و در مدل های واسطه مندی هیجان های پیشرفت مثبت و منفی به ترتیب 25 و 21 درصد از پراکندگی خودنظم جویی تحصیلی تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر با تاکید بر واسطه مندی هیجان های پیشرفت مثبت و منفی به طور تجربی از آموزه های نظریه اسناد به عنوان یک نظریه شناختی انگیزش پیشرفت تحصیلی حمایت کرد.
بررسی اثربخشی طرح غنی سازی تجارب یادگیری در دروس ریاضیات و علوم تجربی پایه اول راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای انجام این پژوهش، اطلاعات مورد نیاز با به کارگیری ابزارهای گوناگون گرد آوری شد. تعداد 100 مدیر مدرسه و 239 معلم، به پرسشنامه های محقق ساخته پاسخ دادند. 432 دانش آموز مشمول طرح و 385 دانش آموز غیرمشمول در آزمون پیشرفت دروس ریاضیات و علوم تجربی شرکت کردند و مدرسان آموزش دیده 46 کلاس درس را مشاهده کردند. یافته های پژوهش نشان داد که میان دانش آموزان مشمول طرح غنی سازی و غیرمشمول (گروه مقایسه)، از لحاظ عملکرد در دروس ریاضیات و علوم تجربی، تفاوت معنادار وجود ندارد. واکنش و نگرش مدیران و معلمان نسبت به اغلب جنبه های طرح غنی سازی تجارب یادگیری مثبت است. امّا، این دیدگاه مثبت با «اگر و امّاهای» فراوان همراه بوده و به انتزاع طرح از بستر و شرایط اجرای واقعی آن مشروط شده است. از سوی دیگر، نگرش بخش قابل توجهی از مدیران و معلمان مدارس تحت پوشش منفی است. 33 درصد معلمان و 2/18 درصد مدیران تصور می کنند که طرح «غنی سازی تجارب یادگیری» اثری محسوس بر بهبود روشهای آموزشی معلمان نداشته است و درباره مناسب بودن اجزای متفاوت برنامه (زمینه، منابع، فرایند و بازده) تردید دارند. ظرفیتهای طرح برای ارتقای کیفیت آموزش و پرورش غیرقابل انکار است ولی در مورد قابلیت اجرایی آن در شرایط کنونی تردید وجود دارد. وسعت و کیفیت اقدامات و فعالیتهای مدارس تحت پوشش و نیز سطح انگیزش و مهارتهای حرفه ای معلمان برای اجرای موفقیت آمیز طرح غنی سازی در حد مطلوب نبوده است. به ویژه، در زمینه کفایت زمان و مناسب بودن امکانات و شرایط لازم برای استفاده از روشهای فعال تردید جدّی وجود دارد. موفقیت طرح غنی سازی مستلزم هماهنگی اهداف این طرح با سایر انتظارات و اهداف نهایی برنامه های آموزش و پرورش است.
بررسی عملکرد دانش آموزان سال سوم راهنمایی در موقعیت های طرح مسئله ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عملکرد دانش آموزان سال سوم راهنمایی در موقعیت های طرح مسئله و واکنش آنها به این نوع موقعیت ها بود. به این منظور، یک آزمونِ طرح مسئله بر مبنای چارچوب استویانوا و الرتن تهیه و اجرا شد. جهت بررسی دقیق تر عملکرد دانش آموزان، برمبنای مطالعات قبلی و تجارب محققان و نیز بررسی اولیه مسائل طرح شده توسط دانش آموزان، یک چارچوب برای بررسی مهارت طرح مسئله آنها طراحی شد. نمونه مورد مطالعه 65 دانش آموز پسر در پایه سوم راهنمایی در شهرستان باقرشهر بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع کیفی و روش مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی با استفاده از تحلیل محتوا است. به منظور کسب آگاهی بیشتر از واکنش های دانش آموزان هنگام رویارویی با تکالیف طرح مسئله و نوع موقعیت هایی که ترجیح می دهند، پرسشنامه های شامل سه سؤال نیز بین 32 نفر از آنها توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد، دانش آموزان در موقعیت ساختاریافته ی طرح مسئله عملکرد بهتری نسبت به موقعیت های نیمه ساختاریافته و آزاد دارند و طرح مسئله در این موقعیت ها را نیز نسبت به دو موقعیت دیگر ترجیح می دهند. اما در مجموع، عملکرد آنها در طرح مسئله ریاضی بسیار ضعیف و تأمل برانگیز بود. به طوری که در موقعیت نیمه ساختاریافته، 84% و در موقعیت آزاد، 65% از دانش آموزان موفق به طرح حتی یک مسئله صحیح نشده بودند. همچنین، اکثر مسائل طرح شده توسط دانش آموزان، تکرار مسئله های موجود در کتاب درسی بود که نشانگر وابستگی آنها به کتاب، و فقدان تجربه کافی برای طرح ایده ها و مسائل جدید، و شاید عدم وجود فرصت برای پرورش مهارت تفکر واگرا است.
اثر آموزش مهارت حل مسأله ابداعی بر تفکرخلاق، تفکرانتقادی، تفکرعلمی و خودکارآمدی دانشجویان علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، تحت شرایط بیوریتم فکری متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر آموزش مهارت حل مسأله ابداعی بر تفکرخلاق، تفکرعلمی، تفکرانتقادی و خودکارآمدی دانشجویان، تحت شرایط بیوریتم متفاوت انجام گرفت. برای این منظور نمونه ای به اندازه 120 نفر از دانشجویان دختر گروه علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به دو روش نمونه گیری تصادفی و داوطلبانه انتخاب شدند که در نهایت به علت افت آزمودنی تعداد 116 نفر، در شش گروه شامل گروه آزمایش 2 و 1، گروه کنترل 2 و 1 و گروه پلاسیبو 2 و 1 مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد که متشکل از یک متغیر مستقلِ آموزش تریز، یک متغیر تعدیل کننده بیوریتم فکری و متغیرهای وابسته تفکرخلاق، انتقادی، علمی و خودکارآمدی بود. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه مهارت های تفکرانتقادی کالیفرنیا فرم ب(1977)، آزمون خلاقیت دکتر عابدی(1373)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه تفکرعلمی لیانگ و همکاران(2006) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد آموزش تریز تحت شرایط بیوریتم فکری بالا، باعث افزایش تفکرخلاق، تفکرانتقادی، تفکرعلمی و خودکارآمدی دانشجویان می شود. به عبارت دیگر درحالیکه آموزش تریز باعث افزایش ابعاد مختلف تفکر و خودکارآمدی می شود، بیوریتم فکری متفاوت(مثبت و منفی) باعث تعدیل آن می شود.