تحقیق حاضر به بررسی نقش سبک های شناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی ریاضی در پیشرفت ریاضی دانش آموزان صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان های دولتی منطقه تبادکان تشکیل داد. از این جامعه تعداد 263 نفر آزمودنی با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند سپس پرسش نامه سبک های شناختی وابسته به زمینه و ناوابسته به زمینه «آزمون گروهی اشکال نهفته»، پرسش نامه جهت گیری هدفی میدگلی و همکاران (1998) وپرسش نامه خودکار-آمدی ریاضی به آنان ارایه و داده ها جمع آورری گردید. ضریب پایایی آزمون گروهی اشکال نهفته آن به روش بازآزمایی 89/. به دست آمده است، اعتبار کلی پرسش نامه جهت گیری هدفی در اجرای نهایی نیز 87/؛ و اعتبار خرده آزمون های آن به ترتیب 87/. 84/. و 76/. به دست آمده است، روایی پرسش نامه خودکارآمدی ریاضی بر اساس آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی به دست آمده و تأیید شد. پایایی کلی پرسش نامه 91/. گزارش شد. داده ها با روش آماری همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل و رگرسیون چندگانه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میان سبک های شناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی ریاضی با پیشرفت ریاضی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و خودکارآمدی ریاضی پیشترین سهم را در پیش بینی پیشرفت ریاضی دارد. دانش آموزانی که سبک شناختی ناوابسته به زمینه دارند، میزان خودکارآمدی ریاضی بیشتری را گزارش کرده اند. همچنین دانش آموزان با سبک شناختی ناوابسته به زمینه نمره اهداف تبحری بیشتری دارند. و دانش آموزان با سبک شناختی وابسته به زمینه نمره اهداف اجتنابی بیشتری دارند. اهداف تبحری با خودکارآمدی ریاضی رابطه معنادار دارد. - بین میزان خودکارآمدی و نمره هدف رویکردی ارتباط معناداری در جهت مستقیم وجود دارد- بین میزان خودکارآمدی و نمره هدف اجتنابی ارتباط معناداری در جهت معکوس وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که پیشرفت عملکرد تحصیلی ریاضی به تنهایی از طریق اهداف پیشرفت، سبک شناختی و میزان خودکارآمدی قابل پیش بینی است، ولی در تحلیل رگرسیون گام به گام مشخص گردید که سهم باورهای خودکارآمدی ریاضی پیش از اهداف پیشرفت وسبک شناختی است.