روانشناسی معاصر

روانشناسی معاصر

روانشناسی معاصر بهار 1385 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت مهارت های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۶
به منظور بررسی اثر بخشی آموزش کوتاه مدت مهارت های زندگی، دو کلاس از دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان بنت الهدی صدر منطقه 18 تهران (63 نفر) به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش (n=33) و گواه (n=30) تقسیم شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه تحت تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی و بین شخصی قرار گرفتند. دانش آموزان گروه گواه طی این مدت به فعالیت تحصیلی عادی خود ادامه دادند. قبل و بعد از آموزش مهارت ها، از هر دو گروه خواسته شد تا مقیاس سنجش مهارت های اجتماعی ماتسون را تکمیل کنند. به منظور پاسخدهی به سوالات پژوهش، از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصله مشخص گردید که میزان تکانشوری دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری کاهش یافت، اما از نظر سایر عامل ها، تفاوت معنی داری بین دو گروه دیده نشد. اگر چه شواهد پژوهشی خاصی در خصوص تاثیر آموزش کوتاه مدت بر عوامل مهارت های اجتماعی (مقیاس ماتسون) در دسترس نبوده و امکان مقایسه یافته حاضر با سایر پژوهش ها وجود ندارد، با این وجود به نظر می رسد با توجه به ماهیت چهار عامل دیگر، لازم است برای تغییر این عوامل ضمن ایجاد تغییراتی در محتوای آموزش، از جمله استفاده از دیگر مهارت های زندگی، بر مدت زمان آموزش نیز افزوده شود. در عین حال به نظر می رسد با توجه به اهمیت رفتار تکانشی، نتایج حاضر می تواند در ارتقا بهداشت روانی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد
۲.

بررسی خودشیفتگی ناسالم در نمونه ای از دانشجویان ایرانی و آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فردگرایی جمع گرایی خودشیفتگی سالم خود شیفتگی ناسالم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷۰
خودشیفتگی یک ساختار شخصیتی است که بر مبنای فرضیه پیوستاری طیفی است که از خود شیفتگی ناسالم شروع می شود و به خود شیفتگی سالم و در نهایت عزت نفس منتهی می شود. یافته های گذشته با مقیاس شخصیت خود شیفته در نمونه های ایرانی حکایت از همسانی درونی پایین این مقیاس کرده اند. در این پژوهش، خود شیفتگی با استفاده از مقیاس مارگولیس و توماس (1980) به صورت بین فرهنگی و با هدف بررسی تطبیقی ماهیت و عوامل فرهنگی موثر در آن بررسی شد. دویست و سی و پنج دانشجوی ایرانی (110 پسر، 125 دختر) و 240 دانشجوی آمریکایی (96 پسر، 144 دختر) با تکمیل مقیاس های خود شیفتگی، خودشکوفایی، هویت و ارزش های فردگرایانه و جمع گرایانه در این پژوهش شرکت کردند. یافته ها نشان دادند که این مقیاس تنها عوامل آسیب شناختی خود شیفتگی را می سنجد؛ خود شیفتگی ناسالم دارای ساختاری متفاوت در دو نمونه ایرانی و آمریکایی است؛ فردگرایی در شکل دهی خودشیفتگی ناسالم تنها در نمونه آمریکایی موثر است، اما جمع گرایی در هر دو نمونه در کاهش خودشیفتگی ناسالم موثر است. در عین حال، دانشجویان ایرانی نمره های بالاتری در خودشیفتگی ناسالم کسب کردند. یافته ها، از ضرورت نظریه پردازی در خصوص عوامل و ماهیت متفاوت خودشیفتگی در دو فرهنگ ایرانی و آمریکایی حکایت می کند
۳.

بررسی ویژگی های روانسجی ISALEM-97 و مقایسه سبک های یادگیری شناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۸
هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی ISALEM-97 و مقایسه سبک های یادگیری شناختی در دانشجویان بود. نمونه پژوهش شامل 759 نفر بود که برای دو مرحله انتخاب شدند. در مرحله اول برای سنجش ویژگی های روان سنجی ISALEM-97، 55 نفر به نسبت مساوی و با روش نمونه گیری در دسترس از دانشکده های یازده گانه دانشگاه شهید بهشتی انتخاب شدند. در مرحله دوم به منظور مقایسه سبک های یادگیری دانشجویان، 704 نفر به نسبت مساوی و با روش تصادفی طبقه ای از دانشکده ها انتخاب شدند. ISALEM-97 و LSI کلب بر حسب مورد روی آنها اجرا شد. در تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسن، مجذور کای دو متغیری و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج معرف میانگین 6.05 تا 6.75 از 7 برای روایی صوری، 0.46 تا 0.59 برای روایی توافقی با LSI کلب و 0.79 تا 0.89 برای پایایی شیوه های یادگیری شهودی، روشمند، تاملی، و عمل گرا بود که مبین درست و مناسب بودن ISALEM-97 برای تشخیص سبک های یادگیری شناختی دانشجویان است. نتایج مقایسه ها حاکی از عدم تفاوت معنادار بین گروه های مقایسه و همخوان با یافته های پژوهش های از این نوع با ISALEM-97 است.
۴.

تبیین رضایت زناشویی و سلامت روانی بر حسب سبک های مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰۲
در این پژوهش رابطه سبک های مقابله با رضایت زناشویی و سلامت روانی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین رضایت زناشویی و سلامت روانی بر حسب سبک های مقابله کارآمد (مساله مدار، هیجان مدار مثبت) و ناکارآمد (هیجان مدار منفی) در گروهی از دانشجویان متاهل بود. دویست و هفتاد و شش آزمودنی (138 زوج) ساکن در خوابگاه های متاهلین دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنیها خواسته شد مقیاس سبک های مقابله (کارور، شیر و وینتراب، 1989)، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک – راست (راست، بنان، کرو و گلومبوک، 1988) و مقیاس سلامت روانی (ویت و ویر، 1983؛ ترجمه بشارت، 1384) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روشهای آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های مقابله کارآمد با رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی همبستگی مثبت معنی دار و با درماندگی روانشناختی همبستگی منفی معنی دار وجود دارد، و بین سبک مقابله ناکارآمد با رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معنی دار و با درماندگی روانشناختی همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد. سبک های مقابله کارآمد و ناکارآمد می توانند واریانس متغیرهای رضایت زناشویی، بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی را به صورت معنی دار تبیین کنند؛ یعنی سبک های مقابله کارآمد با افزایش رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی و کاهش درماندگی روانشناختی در زوجین مطابقت می کنند و سبک مقابله ناکارآمد، با کاهش رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی و افزایش درماندگی روانشناختی زوجین همراه است.
۵.

شفافیت املا و تاثیر آن بر خوانش خوانندگان طبیعی و نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۴
هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان تاثیر شفافیت املای واژه ها در پیشرفت (رشد) خواندن و نوشتن خواننده های مبتدی طبیعی و نارساخوان فارسی زبان است. خط فارسی که به لحاظ انطباق نگاره به واج قاعده مند است به دو صورت متمایز شفاف و تیره حرف نویس می شود. سه گروه از خواننده های فارسی زبان، یعنی، الف) نارساخوان های رشدی (29 نفر با میانگین سن 9.4 سال و انحراف معیار 1.4سال)، ب) خواننده های طبیعی همتای سنی نارساخوان های رشدی (23 نفر با میانگین سنی 7.2سال و انحراف معیار 0.44) در آزمون تلفظ واژه ها و ناواژه ها و نیز املا شرکت کردند. الگوی کلی نتایج قابل انتظار بود و کودکان نارساخوان در تمام آزمون ها ضعیف تر از کودکان طبیعی همتای سنی خود عمل کردند. با این حال عملکرد هر سه گروه کودک در آزمون تلفظ واژه ها و ناواژه ها و نیز در آزمون نوشتن واژه های شفاف به صورت معناداری نیز از عملکرد آنها در آزمون تلفظ واژه ها و ناواژه ها و نیز آزمون نوشتن واژه های تیره بود. نتایج ضمنی این یافته ها مورد بحث قرار می گیرد.
۶.

نقش متغیرهای شخصی در پیشرفت ریاضی با توجه به نظریه شناختی – اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت رویکرد شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت رویکرد یادگیری اجتماعی
تعداد بازدید : ۳۴۹۸
در این مطالعه اهمیت خودکارآمدی در نظریه شناختی – اجتماعی و نقش آن به همراه نگرش ریاضی، اضطراب ریاضی و پیشرفت قبلی ریاضی در پیشرفت ریاضی از طریق تحلیل مسیر مورد بررسی گرفته است. برای این کار 366 دانش آموز کلاس سوم راهنمایی مورد مطالعه قرار گرفتند. مقیاس نگرش ریاضی فنما، مقیاس اضطراب ریاضی شکرانی، مقیاس ترکیب شده از دو مقیاس خودکارآمدی ریاضی پاجارس، نمرات ریاضی دانش آموزان در سال تحصیلی قبل و نمرات ریاضی پایان سال تحصیلی دانش آموزان برای سنجش متغیرهای پژوهش به کار گرفته شدند. نتایج مطالعه نشان داد که عملکرد قبلی در ریاضی بالاترین نقش و پس از آن خودکارآمدی ریاضی بالاترین نقش را در پیشرفت ریاضی دارد. نقش واسطه ای خودکارآمدی ریاضی بین نگرش ریاضی و پیشرفت ریاضی تایید شد. نقش واسطه ای اضطراب ریاضی بین خودکارآمدی ریاضی و پیشرفت ریاضی از یک طرف و همچنین نگرش ریاضی و پیشرفت ریاضی از طرف دیگر تایید شد. نتایج همچنین نشان داد که سطح پیشرفت قبلی از طریق نگرش ریاضی، خودکارآمدی ریاضی و اضطراب ریاضی بر پیشرفت ریاضی تاثیر دارد. به علاوه، نگرش ریاضی بر اضطراب ریاضی نیز اثر دارد. مقایسه بین انواع اثرات نگرش ریاضی بر پیشرفت ریاضی نشان داد که نگرش ریاضی اثر خود را از طریق غیر مستقیم و از طریق تاثیرگذاری بر متغیرهای میانجی چون خودکارآمدی ریاضی و اضطراب ریاضی بر پیشرفت ریاضی منتقل می کند.
۷.

نگرانی و رابطه آن با زیر مجموعه های وارسی و شستشوی اختلال وسواسی – اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۳
هدف این پژوهش بررسی رابطه نگرانی با زیر مجموعه های وارسی و شستشوی اختلال وسواسی – اجباری و نقش آن در بازداری فعال شدن شاخص های پردازش هیجانی در بیماران وارسی کننده بود. شصت آزمودنی مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری (30 شستشو کننده، 30 وارسی کننده) و 60 نفر به عنوان گروه کنترل (30 بیمار مضطرب، 30 فرد بهنجار) برای این هدف انتخاب شدند. گروه ها از نظر متغیرهای جمعیت شناسی با گروه وارسی کننده همتا شدند و از نظر نوع افکار و اعمال وسواسی – اجباری با استفاده از مقیاس وسواسی – اجباری مادزلی و نیز مصاحبه بالینی مورد بررسی قرار گرفتند. نگرانی آزمودنیها از طریق پرسش نامه نگرانی اهواز و شاخص های پردازش هیجانی بر حسب میزان ضربان قلب و میزان تشویش ذهنی تجربه شده اندازه گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بیماران وارسی کننده از نظر میزان نگرانی با گروه شستشو کننده و بهنجار تفاوت معنی دار دارند، اما با گروه مضطرب تفاوتشان معنی دار نبود. همچنین بین گروه وارسی کننده با گروه شستشو کننده از نظر میزان ضربان قلب و تشویش ذهنی تفاوت معنی دار بود. در نتیجه می توان با توجه به سطوح نگرانی و شاخص های پردازش هیجانی بین نوع وارسی اختلال وسواسی – اجباری با نوع شستشوی آن تفاوت قایل شد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴