فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه-بیش فعالی شایع ترین اختلال روان پزشکی تشخیص داده شده در کلینیک های سرپایی روان پزشکی در کودکان دبستانی است. بسیاری از محققان از اطلاعات معلمان و والدین جهت تشخیص کودکان مبتلا استفاده نموده اند. هدف از این مطالعه، بررسی فراتحلیلی این اختلال در دانش آموزان دبستانی از دید معلمان و والدین می باشد.
روش کار: با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Magiran، SID، GoogleScholar و غیره، تعداد 16 مقاله جمع آوری شد و وزن هر مطالعه با توجه به تعداد نمونه و میزان شیوع از توزیع دوجمله ای محاسبه شده است. داده ها با استفاده از روش فراتحلیلی مدل اثرات تصادفی و با نرم افزار R و Stata نسخه ی 2/11تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه 16 مقاله که بین سال های 1375 تا 1390 انجام گرفته بودند، وارد تحلیل شدند. تعداد کل نمونه 14891 دانش آموز 12-7 ساله مقطع دبستان بود. میزان شیوع نقص توجه-بیش فعالی بر اساس توافق نظر والدین و معلمان در کل 8 درصد به دست آمد. میزان شیوع نقص توجه-بیش فعالی از دید والدین در کل 20 درصد و از دید معلمان نیز در کل20 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که شیوع اختلال نقص توجه-بیش فعالی در حد متوسط است لذا لزوم اهمیت سلامت روانی دانش آموزان به عنوان آینده سازان کشور و ضرورت شناسایی، درمان و پی گیری گروه های در معرض خطر توسط نهادهای مسئول و مرتبط آشکار می گردد.
مقایسه تأثیر روش های تحلیل رفتار کاربردی (ABA) پاسخ محور(PRT) و تلفیقی بر افزایش خزانه واژگان کودکان با اختلال طیف اتیسم چهار تا شش ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به مقایسه تأثیر روش های تحلیل رفتار کاربردی، پاسخ محور و تلفیقی (تحلیل رفتار کاربردی و پاسخ محور با یکدیگر) بر افزایش خزانه واژگان کودکان با اختلال طیف اتیسم 4 تا 6 ساله پرداخته است. روش:پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون – پس آزمون گسترش یافته است. تعداد 30 کودک (13 دختر و 17 پسر) 4 تا 6 ساله از دو مرکز آموزشی اتیسم به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب و پس از همتاسازی و به شیوه کاملاً تصادفی در سه گروه تحلیل رفتار کاربردی، پاسخ محور و تلفیقی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی و همگن سازی آزمودنی ها از مقیاس تشخیص اتیسم گیلیام (گارز) و نیز بررسی خزانه واژگان از یک سیاهه ارزیابی واژگان محقق ساخته استفاده شد. همه گروه ها طی 16 جلسه (8 هفته 2 جلسه ای و هر جلسه 90 دقیقه) تحت برنامه مداخله خاص خود قرار گرفتند. یافته ها:تحلیل داده ها بدست امده با استفاده از آزمون کروسکال والیس ( 60/8= x2 ) نشان داد که میانگین واژگان آزمودنی ها در گروه تلفیقی به گونه معناداری از دو گروه تحلیل رفتار کاربردی و پاسخ محور بیشتر بوده است. نتیجه گیری:یافته های به دست آمده نشان داد که روش تلفیقی نسبت به دو روش تحلیل رفتار کاربردی و پاسخ محور به تنهایی به افزایش بیشتر خزانه واژگان کودکان با اختلال طیف اتیسم چهار تا شش ساله منجر می شود.
اثربخشی روش آموزشی حل مسئله اجتماعی در ارتقاء تعامل مادر-کودک در مادران کودکان آهسته گام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش آموزشی حل مسئله اجتماعی در ارتقاء تعامل مادر- کودک (پذیرش فرزند، بیش حمایت گری، سهل گیری، طرد فرزند) در مادران کودکان آهسته گام انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان آهسته گام مدارس استثنایی شهر اردبیل در سال 1391 تشکیل می دادند، 48 نفر از مادران کودکان آهسته گام به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و سپس در دو گروه جایگزین شدند. برای گروه آزمایش، آموزش حل مسئله اجتماعی اعمال شد و گروه کنترل، هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. داده ها به روش اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حل مسئله اجتماعی در ارتقاء تعامل مادر-کودک مادران کودکان آهسته گام مؤثر بوده است و میانگین نمرات مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پرسشنامه تعامل مادر-کودک افزایش یافته بود. نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روش حل مسئله اجتماعی برای کاهش مشکلات ناشی از داشتن کودک آهسته گام و به ویژه ارتقاء تعامل مادر-کودک مؤثر می باشد.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز بر تعدیل روانسازه های ناسازگار و کاهش عواطف منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ارکان رشد و توسعه زندگی فردی و اجتماعی یادگیری است. امروزه اختلال ریاضی به عنوان مانعی مهم در راه پیشرفت تحصیلی و یادگیری افراد تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز، بر تعدیل روانسازه های ناسازگار و کاهش عواطف منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی بود. این پژوهش نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه پژوهش، شامل 40 نفر از دانش آموزان دختر 14 تا 16 ساله مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی شهرستان دلفان بودند که بعد از شناسایی به وسیله آزمون ریاضی کی مت (KMS) و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دانش آموزان به پرسشنامه روانسازه های ناسازگار اولیه (YSQ-SF) و فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن شفقت ورز دریافت کردند. سپس از هر دو گروه، پیش آزمون- پس آزمون به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز، بر روانسازه های ناسازگار و عواطف منفی دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال ریاضی موثر است. بنابراین پیشنهاد می شود که این برنامه درمانی به منظور کاهش عواطف منفی و جلوگیری از شکل گیری روانسازه های ناسازگار در دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی برنامه مدیریت رفتاری برای مادران بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، ضمن تدوین برنامه مدیریت رفتاری برای مادران کودکان ناشنوای دارای مشکلات رفتاری، بررسی اثربخشی آن بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان ناشنوای کاشت حلزون شده دارای مشکلات رفتاری بودند که تحت پوشش خدمات درمانگاه های توان بخشی و کاشت حلزون شهر تهران بودند. نمونه آماری، شامل20 نفر از مادران کودکان ناشنوای دارای مشکلات رفتاری بودکه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جای گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات در زمینه مشکلات رفتاری کودکان، از فرم والدین سیاهه مشکلات رفتاری پیش دبستانی آخن باخ و رسکورلا و همچنین مصاحبه نیمه ساختار یافته در سه مرحله پیشآزمون- پس آزمون و پی گیری استفاده گردید. تدوین برنامه مدیریت رفتار، بر اساس نظریه رفتارگرایی و با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مصاحبه با مادران انجام گرفت. مادران گروه آزمایشی در جلسات آموزشی مدیریت رفتار که در ده جلسه دو ساعته تنظیم گردید شرکت نموده و مادران گروه گواه صرفاً برنامه های توان بخشی شنیداری را دریافت کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بین گروه آزمایشی و گواه در زمینه مشکلات رفتاری کودکان، در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود دارد. بدین معنا که در گروه آزمایشی، مشکلات رفتاری کودکان کاهش معناداری داشته و این کاهش در طول زمان نیز حفظ شده است. نتیجه گیری: با بهره گیری از برنامه تدوین شده حاضر و آموزش آن به مادران کودکان ناشنوایی که دارای مشکلات رفتاری هستند، می توان شاهد تاًثیر آن در کاهش میزان مشکلات رفتاری کودکان بود.
اثربخشی روش درمان با کمک حیوانات بر بهبود نشانه های کودکان اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی
اثربخشی روش درمان با کمک حیوانات بر نشانه های کودکان اتیستیک انجام گرفت. در این
پژوهش، از حیوانات خانگی با هدف اثربخشی آموزشی
و انگیزشیبه منظور افزایش تعامل بین کودک اتیستیک و درمانگر و کاهش اختلال کیفی در تعاملات
اجتماعی، ارتباطات و رفتارهای محدود و تکراری استفاده شد. بدین منظور 12 کودک اتیستیک،
ساکن در استان گلستان، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. قبل
و بعد از اجرای برنامه مداخله ای، فهرست ارزیابی درمان اتیستیک توسط مادران و
روانشناس آن ها تکمیل گردید. در تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده
شد. بنابراین می توان گفت که درمان با کمک حیوانات سبب رشد مهارت های ارتباطی،
اجتماعی، روابط متقابل عاطفی، و هم چنین کاهش رفتارهای کلیشه ای و تکراری کودکان اتیستیک می گردد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی چندرسانه ای آموزشی برای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی الگوی چندرسانه ای آموزشی برای دانش آموزان کم توان ذهنی و اعتبار سنجی آن از نظر متخصصان، انجام شده است. برای انجام تحلیل محتوای کیفی، ابتدا سؤال پژوهش را تعیین کردیم.روش پژوهش برای مرحله طراحی الگوی چندرسانه ای، روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد مرور نظام مند ادبیات پژوهشی [1]و جهت اعتبار سنجی الگو از روش توصیفی- پیمایشی، استفاده شد. جامعه ی آماری این تحقیق جهت طراحی الگوی آموزشی، شامل تمامی کتب، مقالات پژوهشی و مروری، پایان نامه ها و منابع اطلاعاتی اینترنتی مرتبط درزمینه ی طراحی الگوی چندرسانه ای بود و جامعه آماری جهت اعتبار سنجی الگو، متخصصان تکنولوژی آموزشی و متخصصان آموزش ویژه به تعداد ۱۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها فیش برداری و یک پرسشنامه 7 سؤالی محقق ساخته، در مقیاس لیکرت بود. نتایج این مطالعه منجر به تدوین الگوی طراحی چندرسانه ای آموزشی ADPIE [2]در ۵ مرحله شامل تحلیل، طراحی، تولید، اجرا و ارزشیابی طراحی گردید. الگوی مذکور می تواندراهنمایی برای طراحان آموزشی، متخصصان و معلمان آموزش ویژه در تولید چندرسانه ای آموزشی برای دانش آموزان کم توان ذهنی باشد. یافته های اعتبار سنجی نشان داد که ویژگی های عناصر طراحی الگوی چندرسانه ای از نظر متخصصان مطلوب (در حد زیاد) است.
آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی بر اساس وجود مشکلاتی در توجه، بازداری، مهار تکانشگری و سطح فعالیت تعریف می گردد. بر اساس نتایج پژوهش ها، کودکان مبتلا به این اختلال در حیطه های مهمی مانند حافظه کاری و کنش های اجرایی که در تحول بعدی فرد بسیار مهم می باشند، دارای ضعف هستند. این کنش ها به کودک اجازه می دهد تا رفتار خود را بازبینی کرده و مطابق با آن تغییر دهد. اغلب اوقات مشکلات کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در کنش-های اجرایی در تمامی حیطه های تحصیلی، اجتماعی و رفتاری او تبلور می یابد. بنابراین کودکان مبتلا به این اختلال بر اساس گزارش همسالان، والدین و معلمان دارای مشکلات عمیق در برقراری روابط با همسالان هستند. شواهد حاکی از آن است که این مشکلات اجتماعی از دوره کودکی تا نوجوانی و بزرگسالی ادامه دارد. این یافته در هر دو جنس و در هر شکل از اختلال صادق است. به طور کلی درک قابلیت اجتماعی کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ بیش فعالی به بررسی برخی از جنبه های تحولی مانند تصور از خود، کنش های اجرایی و حافظه کاری در آنها بستگی دارد. همچنین بررسی ریخت های مختلف این اختلال حاکی از آن است که کودکان با ریخت غلبه بر نارسایی توجه در مقایسه با ریخت ترکیبی اختلال، کمتر پرخاشگر بوده و از گوشه گیری بیشتری برخوردار هستند و در نتیجه به میزان بیشتری توسط همسالان مورد بی توجهی و غفلت قرار می گیرند. بدین ترتیب مقاله حاضر ضمن توصیف اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی از بعد کنش وری اجتماعی سعی بر آن دارد تا روش های خاص سنجش و عوامل ایجاد کننده نارسایی اجتماعی در کودکان مبتلا به این اختلال را به تفصیل مورد بحث قرار دهد و در نهایت رویکردهای خاص آموزش مهارت های اجتماعی را به این کودکان بیان کند.
کودکان عقب مانده
شناسایی عوامل مؤثر بر فرار دختران و بررسی رابطه این عوامل با اختلالات روانی آنان در استان خوزستان
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان نشانه ها و ذهن آگاهی نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی از شایع ترین اختلال های دوران کودکی است که اغلب تا دوران نوجوانی و بزرگسالی تداوم می یابد. تا کنون روش های درمانی مختلفی جهت بهبود نشانه های این اختلال به کار گرفته شده است. در سال های اخیر، درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی از جمله روش هایی بوده که توجه بیشتر پژوهشگران را به خود جلب کرده است. این پژوهش نیز با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان نشانه ها و ذهن آگاهی نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی به انجام رسید. روش کار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد می باشد. نمونه ی این پژوهش را 30 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های دوره ی اول و دوم شهرستان گناباد که مبتلا به اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی بودند، تشکیل دادند. ابزار مورد استفاده شامل مصاحبه ی بالینی، مقیاس درجه بندی اسنپ فرم والدین (SNAP-IV) و پرسش نامه ی ذهن آگاهی بودند. گروه آزمون هشت جلسه ی 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند و گروه شاهد در لیست انتظار قرار داشتند. داده ها با کمک آمار توصیفی و نیز با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS نسخه ی 20 تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس نتایج مشخص گردید گروه آزمون در مقایسه با شاهد نشانه های اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی را در پس آزمون بهبود یافت (001/0P<). هم چنین نمره ی ذهن آگاهی گروه آزمون در مقایسه با شاهد در پس آزمون، تغییر معنی داری نشان داد (001/0P<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود نشانه های اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی و ذهن آگاهی در نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی گردیده است.
اثربخشی نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی بر علائم اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) دوره بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، یکی از اختلالات روانی-عصبی شایع در افراد است، که در طفولیت شروع شده؛ تا بزرگسالی ادامه یافته و در ابعاد مختلفی از زندگی فرد نظیر زندگی شخصی، تعاملات اجتماعی، زندگی حرفه ای، عملکرد اجرایی نظیر حافظه فعال، تمرکز و سایر ابعاد عملکردی فرد اختلال ایجاد می کند. مطالعات متعددی در خصوص درمان این اختلال از جانب مولفان مطرح گردیده است، با توجه به فقدان مطالعاتی که اثر بخشی نوروفیدبک را همراه با تکالیف شناختی رایانه ای در کاهش نشانه های بیش فعالی در گستره بزرگسالی در ایران مورد بررسی قرار داده باشد، مطالعه کنونی شکل گرفته است. هدف، بررسی اثربخشی نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی رایانه ای در کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز در بزرگسالان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود.
روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی که به کلینیک آتیه در شهر تهران مراجعه کردند، تشکیل دادند؛ که از بین جامعه آماری فوق 2 گروه 8 نفره، یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل، با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگسالی بارکلی، آزمون IVA و آزمون سنجش علائم حیاتی سیستم عصبی مرکزی. داده ها از طریق نرم افزار SPSS و با استفاده از روش آماری یومن ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی رایانه ای، منجر به کاهش معنادار نشانه های نقص توجه و تمرکز در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل گردید.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی رایانه ای، در کنار سایر روش های رفتاری– شناختی می تواند باعث کاهش علائم نقص توجه و تمرکز در بزرگسالان دارای اختلال ADHD گردد.
اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی پایه های دوم تا ششم ابتدایی مدارس عادی شهرستان خرامه در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند، به طوری که هر گروه 16 نفر بودند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش مداخله آموزش مهارت های خودآموزی (مایکنبام و گودمن، 1971) را در 15 جلسه دریافت کردند در حالی که گروه کنترل این مداخله را دریافت نکردند و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای سنجش مشکلات دست خط از سیاهه محقق ساخته مشکلات دست خط(کشاورزی، 1394) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های خودآموزی بر بهبود مشکلات دست خط و خرده مؤلفه های آن(خطاهای دست خط و خطاهای وضعیت بدن هنگام نوشتن) تأثیر معنی دار داشته است (01/0>p). بنابر این اجرای مداخله آموزش مهارت های خودآموزی در بهبود مشکلات دست خط دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی مؤثر است.
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان طیف اتیسم انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، بنیادی و از نظرگردآوری داده ها، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل هست. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا سنین 12-6 سال می باشند. از جامعه آماری مورد نظر تعداد 10 کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از ویرایش چهارم آزمون هوشی وکسلر و پرسشنامه غربالگری درخودماندگی با عملکرد بالا و آسپرگر از کلینیک ذهن زیبا به صورت در دسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 5 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه درمانی را در قالب پانزده جلسه دریافت کرد و گروه کنترل برنامه عادی خود را پیگیری نمود. مهارت های اجتماعی و ارتباطی با استفاده از فهرست ارزشیابی درخودماندگی ارزیابی و داده ها با روش اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری میان مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون و پیگری وجود دارد. در نتیجه این روش می تواند به عنوان یک مداخله در کاهش نشانگان بالینی کودکان طیف اتیسم مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه نیمرخ حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی و کودکان مبتلا به نارساخوانی با کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بعضی از اختلال های روان شناختی و یادگیری دوران کودکی مانند نارساخوانی و اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی می تواند فرایند شناختی کودکان را تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر به منظور مقایسه نیمرخ حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی و کودکان مبتلا به نارساخوانی با کودکان بهنجار ، انجام شد.
ترکیب آموزش والدینی و آموزش حافظه کاری بر کنش اجرایی بازداری کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری، آموزش والدینی و ترکیب این دو مداخله بر بازداری کودکان مبتلا به ADHD انجام شده است. با استفاده از نمونه گیری در دسترس و مقیاس SNAP-IV، CBCL و مصاحبه بالینی، 36 کودک 6 تا 12 سال مبتلا به ADHD انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مداخله گمارش شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کو واریانس چند متغیری (MANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت عملکرد کودکان گروه ترکیبی در مقایسه با دو گروه دیگر در آزمون بازداری شناختی معنادار نبود (05/0 P). اما عملکرد کودکان گروه درمان ترکیبی نسبت به دو گروه دیگر در آزمون بازداری رفتاری تفاوت معناداری داشت و حاکی از عملکرد بهتر این گروه بود (05/0 P