فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۴٬۳۵۹ مورد.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه ""Coping cat"" در کاهش اضطراب کودکان 10-8 ساله مبتلا به اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه ""Coping cat"" در کاهش علائم اضطراب کودکان 10-8 ساله ایرانی مبتلا به اضطراب صورت گرفته است. این پژوهش، بر اساس یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل انجام شده است. 20 کودک 8 تا 10 ساله با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر، اضطراب جدایی، و یا اضطراب اجتماعی پس از مصاحبه بالینی توسط روان پزشک کودک و نوجوان، ارزیابی با مصاحبه تشخیصی نیمه ساختاریافته اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان (K-SADS-PL) و قرارگرفتن در سطح بالینی بر اساس مقیاس اضطراب مبتنی بر DSM آزمون فهرست مشکلات رفتاری کودکان (CBCL)، با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری (گروه درمان و گروه انتظار) جایگزین شدند. مداخله درمانی مبتنی بر برنامه شناختی رفتاری انفرادی ""Coping cat"" به مدت 16 جلسه برای شرکت کنندگان گروه درمان اجرا شد. تحلیل داده ها بر اساس آزمون ناپارامتریک من ویتنی، فریدمن و همچنین بررسی معناداری بالینی نشان داد درمان شناختی رفتاری ""Coping cat"" از نظر آماری (335/3-=Z ، 001/0p<) و بالینی به طور معناداری علایم اضطراب گروه درمان را در مقایسه با گروه انتظار کاهش داده که در پیگیری های یک و نیم ماهه و سه ماهه نیز تداوم داشته است
اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی در دانش آموزان ابتدایی با اختلال یادگیری املا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری املا انجام شده است. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پایه چهارم دبستان شهرستان بیرجند بودند که در سال تحصیلی 93-1392 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه پژوهش شامل 10 دانش آموز پایه چهارم بود که با تشخیص اختلال یادگیری املا به مرکز توان بخشی اختلال یادگیری ویژه شهرستان بیرجند ارجاع داده شده بودند. ابزار گردآوری داده ها، شامل آزمون هوش وکسلر مقیاس کودکان (شهیم، 1371)، آزمون تشخیص اختلال املا برای پایه چهارم (کریمی، 1383)، آزمون عملکرد تعویض واج (پوراعتماد،1382) و آموزش ترکیبی بسته های آموزشی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی بوده است. توزیع با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش ترکیبی بر کاهش غلط های املایی و نیز بر بهبود عملکرد تعویض واج دانش آموزان دبستانی مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان روش آموزش ترکیبی را برای آموزش های ویژه و مناسب برای اختلال املا نویسی پیشنهاد کرد.
مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده در معتادان مبتلا به HIV، غیر معتادان مبتلا به HIV و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده در معتادان و غیر معتادان مبتلا به HIV و افراد سالم صورت گرفته است. این پژوهش از جمله پژوهش های توصیفی و مقایسه ای بوده که جامعه آماری آن شامل تمامی مردان معتاد مبتلا به HIV ، غیر معتادان مبتلا به HIV و افراد سالم 50-25 ساله شهرستان سنقر بودند. نمونه پژوهش از بین نمونه های در دسترس در مرکز مراقبت از بیماران HIV انتخاب شدند. گروه سالم نیز از نمونه های در دسترس در سطح شهر و با تاکید بر همانند بودن متغیرهای جمعیت شناختی با گروه های تحت بررسی وارد پژوهش شدند. حجم هر گروه 25 نفر و در مجموع سه گروه 75 نفر بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده ی چند بعدی( MSPSS) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل واریانس (ANOVA) و نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در حمایت اجتماعی ادراک شده بین سه گروه معتادان و غیر معتادان مبتلا به HIV و افراد سالم در سطح 001/0 تفاوت معنی دار وجود دارد و افراد معتاد مبتلا به HIV از حمایت اجتماعی ادراک شده ی پایین تری نسبت به دو گروه غیر معتادان مبتلا به HIV و افراد سالم برخوردار هستند. بنابراین ابتلا همزمان به اعتیاد و HIV می تواند بیشترین تاثیر منفی را بر دریافت و ادراک حمایت اجتماعی افراد داشته باشد.
از استرس پیش از تولد مادر تا اوتیسم: شدت و زمان بندی استرس ها در کانون توجه!(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات اخیر بر روی اوتیسم، به عنوان سردسته اختلالات طیف اوتیسم، بر کمرنگی مسئولیت ژنوم در ایجاد اوتیسم نسبت به تخمین های اولیه و برجسته سازی نقش عوامل محیطی همچون استرس های شدید و زمان مند پیش از تولد مادری در تکامل آن، عمدتاً به دلیل پتانیسل بالای انحراف آفرینی این استرس ها در مسیر تکامل عصبی جنین، تأکید می ورزند.
مواد و روش ها: در راستای سنجش این فرضیه در جامعه ی ایران، تعدادی از مادران کودکان اوتیسمی از نظر کمیت و کیفیت و نیز زمان بندی مواجهه با 45 رویداد استرس زا در یک بازه زمانی 15 ماهه (6 ماه پیش از تولد تا لحظه ی تولد) با مادران کودکان سالم مقایسه شدند. همچنین با تقسیم بندی این وقایع استرس زا به دو گروه وابسته به ژنوم (رویدادهای منبعث از برهمکنش های ژن-محیط همچون طلاق و اعتیاد) و مستقل از ژنوم (وقایع صرفاً محیطی همچون جنگ و زلزله)، شیوع آنها بطور مجزا در بین خانواده های بیمار و کنترل مورد مداقّه و مقایسه قرار گرفت.
یافته ها: بررسی های آماری نشان داد که شدت و تعداد مواجهات با رویدادهای استرس زا در بین مادران کودکان اوتیسمی بطور معنی داری بیشتر از مادران گروه کنترل است (P=0.000). اگرچه افزایش استرس های مادری در ماه های 7-4 (هفته های 32-14) بارداری با افزایش معنی دار احتمال ابتلای کودک به اوتیسم همراه بود، ولی نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش شدت استرس ها در ماه های 3-2 (هفته های 13-5) بارداری با افزایش معنی دار شدت ابتلا به اوتیسم همراه است (P<0.05).
نتیجه گیری: با این همه، اگرچه این مطالعه همسو با یافته های اخیر در عرصه های اپی ژنتیک و برهمکنش ژن-محیط، می تواند تأییدیه ای بر پتانسیل اوتیسم آفرینی استرس های شدید و زمان مند پیش از تولد مادری به شمار آید ولی لزوم مطالعه ای آینده نگر و در ابعاد وسیع تر را در جامعه ایران انکار نمی کند.
مقایسه حافظه ی آینده نگر و گذشته نگر در بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، اختلال وسواسی_جبری و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:هدف پژوهش حاضر، بررسی عملکرد حافظه ی آینده نگر و حافظه ی گذشته نگر در بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی،اختلال وسواسی_جبری و مقایسه ی آن با افراد بهنجار بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع علی_مقایسه ای بوده است.نمونه آماری شامل 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی ،30 نفر افراد مبتلا به اختلال وسواسی_جبری و 30 نفر از افراد بهنجار بود که با استفاده از پرسشنامه حافظه ی آینده نگر و حافظه ی گذشته نگر اسمیت و همکاران مورد ارزیابی قرار گرفتند . یافته ها:تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که حافظه ی گذشته نگر و حافظه ی آینده نگر بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال وسواسی_جبری ضعیف تر از افراد بهنجاراست. نتیجه گیری:نتایج حاصل نشان دهنده نارسایی شناختی عمده بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال وسواسی_جبری در زمینه حافظه ی آینده نگر و گذشته نگر بود.
اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر ترک اعتیاد و سنجش پایداری اثر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر ترک اعتیاد و سنجش پایداری اثر آن صورت گرفت. روش: نوع پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تبریز در نیمه دوم سال 1392 و نیمه اول سال 1393 بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 50 نفر (مداخله فراشناختی 25 نفر و کنترل 25 نفر) انتخاب شد. مقیاس های افکار اعتیاد مک مولین، مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان اعتیاد و نگرش نسبت به اعتیاد در گروه نمونه اجرا شد. روش درمانی فراشناختی گروهی در 8 جلسه یک ساعته اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان فراشناختی گروهی باعث کاهش نگرش نسبت به اعتیاد و افزایش تمایل به تغییر و درمان اعتیاد می شود. نتیجه گیری: درمان فراشناختی گروهی از روش های درمانی تاثیرگذار بر نگرش نسبت به اعتیاد وتمایل به تغییر و درمان می باشد.
بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی و تعارضات زناشویی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی زنان متأهل – به مفهوم داشتن شخصیتی ابرازگر و قوی در رابطه ی جنسی- و تعارضات زناشویی انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: بدین منظور تعداد 225 نفر از زنان متأهلی که در سال 1393 در شهرستان زرین شهر استان اصفهان ساکن بوده اند، به طور تصادفی انتخاب گردیده و به پرسش نامه های احقاق جنسی هالبرت (Hulbert Index of Sexual Desire) و تعارضات زناشویی باقر ثنایی (Marital Conflict Questionnaire) پاسخ داده اند. یافته ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 19 به روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بین احقاق جنسی زنان متأهل و تعارضات زناشویی آنان رابطه ی قوی، منفی و معنی دار 203/0- وجود دارد (05/0 (p<. به علاوه، بین احقاق جنسی زنان و مؤلفه های کاهش رابطه ی جنسی131/0- افزایش واکنش های هیجانی 149/0- جدا کردن امور مالی از یکدیگر 188/0- و کاهش ارتباط مؤثر زوجین249/0- رابطه منفی و معنی دار بود و قوی ترین رابطه، بین احقاق جنسی و کاهش ارتباط مؤثر مشاهده گردید.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که با کاهش احقاق جنسی زنان، بر شدت تعارضات زناشویی افزوده می شود. بنابراین پژوهشگران ضمن پیشنهاد انجام مطالعات مشابه کمی با نمونه های بیشتر و کیفی در جمعیت های مشابه، معتقد هستند طراحی دوره های آموزش جنسی و نحوه ابرازگری مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی می تواند در افزایش توانایی احقاق جنسی زنان متأهل و به دنبال آن کاهش تعارضات زناشویی خانواده ها مؤثر واقع گردد.
نقش میانجی ارتباط بین والد-کودک، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی در رابطه بین اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی و افسردگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی متغیرهای محیطی (ارتباط والد-کودک)، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی به منظور تبیین افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی بود. بعد از غربالگری کودکان مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی مقیاس های مدیریت رفتاری و تنیدگی والدگری به عنوان نشان گرهای مربوط به رابطه والد-کودک و مقیاس اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی توسط مادران و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته و پرسش نامه افسردگی و منبع کنترل بر روی کودکان اجرا شد. تحلیل ضرایب همبستگی نشان گر ارتباط مثبت و معنی دار بین اختلال بعد نارسایی توجه و افسردگی بود؛ همچنین بین سه متغیر واسطه با افسردگی و بعد نارسایی توجه ارتباط معنی داری وجود داشت. تحلیل معادلات ساختاری نشان گر اهمیت متغیر ارتباط والد-کودک به عنوان متغیر میانجی گر رابطه بین اختلالنارسایی توجه و افسردگی بود. دو متغیر عملکرد تحصیلی و مکان کنترل نتوانستند به عنوان متغیر میانجی در الگو عمل کنند. یافته های این پژوهش تایید کننده اهمیت ارتباط والد-کودک و والدگری در اختلال افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه- بیش فعالیاست که باید در درمان و مشاوره این گروه از کودکان مورد توجه قرار گیرد.
نقش طرحواره های جنسی و تصویر بدنی بر کارکرد جنسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف از پژوهش حاضر ، بررسی نقش طرحواره های جنسی و تصویر بدنی بر کارکرد جنسی زنان متاهل می باشد .
روش : جامعه آماری شامل همه زنان متاهل پرستار شاغل در بیمارستانهای دولتی تهران می باشد .200 نفر به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس طرحواره جنسی اندرسن و سیرانوسکی ، پرسشنامه تصویر تن فیشر و شاخص کارکرد جنسی زنان را تکمیل کردند . از بین این پرشسنامه ها، 190 پرسشنامه به طور کامل پاسخ داده شده بود و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که بین طرحواره جنسی ، خرده مقیاس پرشور – عاشقانه و خرده مقیاس خجالتی – محتاط با کارکرد جنسی رابطه معنی داری وجود دارد، اما خرده مقیاس صریح – راحت با کارکرد جنسی رابطه معناداری ندارد . رضایت بدنی نیز با کارکرد جنسی رابطه معنی داری دارد .
نتیجه گیری: طرحواره های جنسی و تصویر بدنی می تواند کارکرد جنسی زنان را تعیین کنند.
اثربخشی بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال رفتاری درکودکی موضوع بسیار مهمی است که می تواند زمینه ساز اختلالات در سنین بزرگسالی باشد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کودکان پیش دبستانی دارای اختلال رفتاری در شهر کرمانشاه بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 کودک با استفاده از پرسشنامه اختلال رفتاری کودکان پیش دبستانی شهیم و یوسفی (1378) انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش(10 نفر) و کنترل(10 نفر) جایگزین شدند. 8 جلسه بازی درمانی بی-رهنمود به روش کداسن و شفر (2001) برای گروه آزمایش اجرا شد. در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمون مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کوکان پیش دبستانی مؤثر بود (001/0P<). بنابراین توصیه می شود که والدین، مربیان و کارشناسان آموزشی برای کاستن از رفتارهای مشکل آفرین کودکان از این شیوه آموزشی و درمانی بهره ببرند. همچنین پیشنهاد می شود که درمانگران و متخصصان کودک در کنار درمان های پزشکی، از مداخلات بازی درمانی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان استفاده کنند.
کارآیی مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره خانواده مبتنی بر دلبستگی در بهبود علائم افسردگی در نوجوانان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق اینست که با تلفیقی از درمان شناختی رفتاری و خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی، علائم افسردگی را در نوجوانان دختر افسرده بهبود بخشد. به این منظور 40 نفر از نوجوانان 15 تا 17 سال که نمره آنها در مقیاس افسردگی کودکان (CDI)، 5/1انحراف معیار بالاتر از میانگین قرار داشتند و در آزمون تشخیصی K-SADS نیز دارای اختلالات افسردگی بودند انتخاب شدند و در نهایت با در نظر گرفتن ملاک های ورود و ملاک های خروج در نظر گرفته شده، در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های آزمایش عبارت بودند از: مشاوره خانواده، مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره تلفیقی. نتایج نشان داد که هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری اول، هر سه نوع درمان توانسته است در کاهش علائم افسردگی 0001/0≥P در آزمودنی ها موثر باشد. اما در مرحله پیگیری دوم در حیطه کاهش علائم افسردگی، بین گروه مشاوره خانواده و گروه مشاوره تلفیقی (005/0=(P، و هم چنین بین گروه مشاوره شناختی رفتاری و گروه مشاوره تلفیقی (010/0=(P تفاوت معنادار وجود داشت. هم چنین بین هر یک از گروه های آزمایش و گروه کنترل، نیز تفاوت معنادار وجود داشت )001/0≥(P. نتایج نشان دهنده تأثیرات بلندمدت تر مشاوره تلفیقی نسبت به روش های دیگر است.
مقایسه عملکرد خانواده از دید افراد دچار مبتلا به ملال جنسیتی و افراد غیرمبتلا در اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : ملال جنسیتی پدیده ای است که علت اصلی بوجود آمدنش هنوز کشف نشده و با مشکلات متعددی از جمله درگیری با خانواده همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد خانواده افراد دچار ملال جنسیتی و مقایسه آن با افراد هتروسکسوال در کلینیک نوید بخش شهرستان اصفهان انجام گرفته است.
مواد و روش ها : این مطالعه از نوع تحقیقات بنیادین و پس رویدادی بود. نمونه گیری به دلیل عدم دسترسی کافی به افراد ملال جنسیتی به شیوه در دسترس انجام شد. در نهایت با در نظر گرفتن ملاک های ورود 30 نفر ملال جنسیتی و 30 نفر هتروسکسوال با پرسشنامه FAD-53 از نظر عملکرد خانواده مورد بررسی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با روش آماری مقایسه میانگین ها آزمون t نمونه های مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : تحلیل داده ها مشخص کرد در مولفه های ارتباط (p = .000) ، آمیزش عاطفی ( p = .001) ، ایفای نقش ( p = .000) ، و حل مشکل (p = .049) بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد و با توجه به میانگین ها افراد ملال جنسیتی در این مولفه ها کارکرد پایین تری دارند.
نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش وجود ملال جنسیتی در افرادی که دچار مسائل ارتباطی ، عاطفی ، ایفای نقش و حل مسئله در خانواده خود هستند محتمل تر است و کمک به این افراد از طریق مداخلات خانوادگی می تواند موثر واقع شود. همچنین با آگاه سازی خانواده ها در رابطه با نیاز های عاطفی و تربیتی فرزندان می توان در جهت کاهش بروز ملال جنسیتی اقدام کرد.
بررسی تأثیر رفتار درمانی شناختی متمرکز بر بهبود خواب در کیفیت خواب و شدت بی خوابی بیماران مبتلا به اختلال بی خوابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال بی خوابی اختلالی شایع در اختلالات خواب است که در آن فرد در شروع خواب و یا حفظ و تداوم آن ناتوان است. هدف از این پژوهش نیز بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر درمان اختلال بی خوابی بود.
مواد و روش ها: جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد دارای اختلال بی خوابی در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 20 نفر از این افراد بود که به صورت تصادفی زمانی انتخاب شدند. برای نمونه گیری از روش تصادفی زمانی استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده آزمون کیفیت خواب پیتربورگ (PSQI یا Pittsburg Sleep Quality Index) و آزمون تعیین شدت بی خوابی (ISI) بودند. مداخله از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بودکه حدود سه ماه به طول انجامید. نتایج توسط نرم افزار SPSS 18 و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که رفتار درمانی شناختی به میزان 7/65٪ در کاهش نمرات آزمون ISI و 7/84٪ در بهبود کیفیت خواب افراد در پرسش نامه یPSQI مؤثر می باشد که این تأثیر به طور معنی داری در اثر عضویت گروهی افراد در گروه آزمایش می باشد (05/0p<). شرکت کنندگان در این پژوهش افزایش طول مدت خواب، هم چنین بهبود کیفیت خواب و مهارت های مقابله ای مؤثرتر در مواجهه با بی خوابی را گزارش کرده و اعلام داشتند که بهتر می توانند از خواب برخیزند.
نتیجه گیری: در تبیین نتایج کسب شده از این پژوهش می توان مطرح نمود با این فرض که افکار خود آیند فرد بر بی خوابی تأثیرگذار است و با تغییر این افکار می توان به درمان این اختلال کمک نمود در نتیجه رفتار درمانی شناختی مورد استفاده در این پژوهش در کاهش علائم بی خوابی آزمودنی ها مؤثر بوده است. پژوهش های بعدی می توانند به بررسی تأثیر این درمان در سایر اختلالات خواب از قبیل وحشت زدگی شبانه نیز بپردازند.
ارزیابی ویژگی های شخصیتی و رویداد منفی استرس زا در تبیین راهبردهای مقابله ای منفی در افراد وابسته به مواد مخدر: نقش میانجی گر مولفه های عواطف منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و رویدادهای منفی زندگی با سبک های مقابله ای و نقش میانجی گر عواطف منفی در افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر همبستگی بود. تعداد 152 مصرف کننده مواد، مقیاس های سرشت و منش کلونینگر، رویدادهای زندگی پیکل، عواطف منفی پاناس، و سبک های مقابله ای اندلر و پارکر را تکمیل کردند.یافته ها: نوجویی بر سبک مقابله ای هیجان اثر غیرمستقیم دارد. خشم در این رابطه نقش میانجی داشت، اما در رابطه خودراهبری پائین و رویدادهای منفی زندگی با سبک های مقابله ای هیجانی نقش میانجی نداشت. آسیب پرهیزی بر سبک مقابله ای اجتناب مدار اثر مستقیم داشت. عاطفه ترس در رابطه ساختاری آسیب پرهیزی و رویدادهای منفی زندگی با سبک مقابله ای اجتناب مدار نقش میانجی داشت. وابستگی پاداش بر سبک مقابله ای اجتناب مدار اثر غیرمستقیم داشت. عاطفه غم در رابطه وابستگی پاداش با سبک مقابله ای اجتناب مدار نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: افراد با ویژگی های شخصیتی آسیب زا، با تجربه رویدادهای منفی استرس زا عواطف منفی از خود نشان می دهند که سبک مقابله ای آسیب زایی از جمله اعتیاد را به دنبال دارد.
راهکارهایی برای ارتقاء روش درمان نگه دارنده با متادون در زندان های ایران: مطالعه کیفی
حوزه های تخصصی:
درمان نگه دارنده با متادون یکی از مهم ترین اقداماتی است که از حدود 10 سال پیش و با توجه به افزایش موارد ابتلا به اچ.آی.وی در گروه معتادان تزریقی در راستای کاهش آسیب در زندان های ایران اجرا می شود. مطالعه حاضر با هدف شناخت راهکارهای ارتقاء این برنامه از دیدگاه پزشکان، مشاوران، کارشناسان، رؤسا و مدیران زندان های کشور انجام شد. داده های مطالعه ازطریق ۱۴ بحث گروهی متمرکز که در هر گروه بین 8 تا 11 نفر شرکت کننده وجود داشت، طی سال های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹در میان پزشکان، مشاوران، کارشناسان، رؤسا و مدیران زندان های کل کشور جمع آوری شد. از روش تحلیل محتوا برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. تهیه و بازبینی و اجرای صحیح پروتکل ها، توجه به هم سوکردن فعالیت های درمان نگه دارنده با متادون در زندان ها و جامعه عمومی، ارائه آموزش های توجیهی به تمام افراد مرتبط با برنامه (زندانیان، خانواده زندانیان، قضات و مسئولان زندان ها)، توجه به اشتغال زندانیان و تقویت مراقبت های پس از خروج و همچنین تقویت روش های روان درمانی در کنار درمان نگه دارنده با متادون تعدادی از مهمترین راهکارهای ارائه شده بودند. استفاده از این نتایج می تواند به ارتقاء برنامه درمان نگه دارنده با متادون در زندان های ایران کمک کند.
تأثیر نوروفیدبک و درمان ترکیبی نوروبیوفیدبک بر کاهش علائم وسواس فکری عملی: مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نوروفیدبک و درمان ترکیبی نوروبیوفیدبک بر کاهش علائم اختلال وسواس فکری عملی صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون بود و با حجم نمونه 12 نفر که در 3 گروه به شیوه تصادفی جایگزین شدند، صورت گرفت. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه 30 سؤالی مادزلی بود. ابتدا از آزمودنی ها پیش آزمون گرفته شد، سپس آن ها به 3 گروه نوروفیدبک، نوروبیوفیدبک (که درمان ترکیبی دریافت کردند) و گروه دارودرمانی تقسیم شدند. گروه های نوروفیدبک و درمان ترکیبی به مدت 10 هفته، 30 جلسه درمان دریافت کردند (گروه دارودرمانی تنها دارو مصرف نمودند). سپس پس آزمون از همه گروه ها گرفته شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که درمان اختلال وسواس با نوروفیدبک، در مقایسه با روش دارودرمانی، منجر به کاهش معنادار )01/0 ( p< در علائم وسواس فکری-عملی می شود. همچنین، انجام نوروبیوفیدبک منجر به کاهش معنادار )004/0 p#,
مقایسه ویژگی های شخصیتی و حمایت اجتماعی در معتادان موفق و ناموفق در ترک اعتیاد
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی و حمایت اجتماعی در معتادین موفق و ناموفق در ترک اعتیاد بود. در این بررسی علّی-مقایسه ای، 50 فرد موفق در ترک اعتیاد، به روش نمونه گیری در دسترس و50 فرد ناموفق در ترک اعتیاد به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شخصیتی نئو و پرسشنامه حمایت اجتماعی پروسیندانو و هلر که دارای دو مقیاس خانواده و دوستان است استفاده شد. نتایج نشان داد که معتادان موفق در ترک اعتیاد، در مقایسه با گروه ناموفق در ترک اعتیاد، در بعد شخصیتی روان رنجوری نمره پایین تر و در ابعاد دلپذیربودن و باوجدان بودن نمره بالاتری داشتند و حمایت بیشتری را از سوی خانواده دریافت می کردند. بین حمایت دوستان در دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. ویژگی های شخصیتی و حمایت اجتماعی خانواده عواملی هستند که می توانند در موفقیت یا عدم موفقیت معتادان در ترک اعتیاد نقش مؤثری ایفا نمایند و لازم است در مداخلات آموزشی و درمانی نقش این دو عامل مورد توجه جدی تر قرار گیرد.