فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
" هدف: نظر به اهمیت بهداشت روان، و مدارس بعنوان جایگاهی مناسب برای اشاعه و ارتقای آن، و از آنجاییکه اولین گام در این راه بررسی وضعیت موجود است، لذا هدف این مطالعه بررسی شیوع یکی از مولفه های مهم بهداشت روان در سنین نوجوانی تحت عنوان اختلال وسواسی – جبری و تعدادی از عوامل مرتبط با آن از جمله سن، جنس، سطح تحصیلات پدر و مادر، تعداد خواهر و برادر و ترتیب تولد نوجوان در خانواده و همراهی این اختلال با دیگر اختلالات شایع روانی می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 672 دانش آموز دوره راهنمایی، (%54.9) 369 دختر و (%45.1) 303 پسر، محصل در مدارس شهر تهران بررسی شدند. روش نمونه گیری بصورت چند مرحله ای و خوشه ای با انتخاب چهار منطقه از قسمتهای شمال، غرب، شرق و جنوب آموزش و پرورش شهر تهران و سپس در هر منطقه دو مدرسه راهنمایی (یکی پسرانه و یکی دخترانه) و در هر مدرسه حداقل دو پایه مختلف تحصیلی صورت گرفت. داده ها توسط پاسخ به پرسشنامه SCL-90R توسط کلیه دانش آموزان حاضر در کلاسهای انتخاب شده، جمع آوری شد.
یافته ها: با احتساب میانگین نمرات کسب شده از سوالات کلیدی مربوط به علایم وسواسی - جبری در هر فرد، درصد افرادی که نمره 2 و بالاتر کسب کرده اند %10.8 با حدود اطمینان (%8.3-%13.2) %95 بدست آمد که در دختران %12.3 و در پسران %8.7 است که البته این اختلاف از نظر آماری معنی دار نیست (P=0.16).
از بین عوامل مرتبط نیز سن و منطقه جغرافیایی مدرسه با شیوع علایم ارتباط معنی دار آماری دارند به گونه ای که با افزایش سن، شیوع این اختلال افزایش می یابد (P<0.001). از بین مناطق جغرافیایی نیز منطقه شرق و جنوب آموزش و پرورش درصد بیشتری از علایم این اختلال را به خود اختصاص می دهند (P=0.045). از بین نشانه های همراه نیز، شایعترین، علایم اضطرابی است. سطح معنی داری در همه آزمونهای آماری p<0.05 در نظر گرفته شده است.
نتیجه گیری: با نظر به شیوع بالای این علایم در بررسی انجام شده، توجه به امر بهداشت روان در مدارس بخصوص در زمینه علایم وسواسی – جبری، بیش از پیش روشن می شود. لذا آموزش دانش آموزان و معلمان آنها و مسوولین مربوطه در آموزش و پرورش و نیز ارزیابی بالینی جهت تشخیص قطعی و در صورت لزوم اقدامات درمانی پیشنهاد می شود.
"
تعیین اثربخشی مشاوره رفتاری - شناختی جنسی زوجین بر بهبود، اعتماد به نفس جنسی، بی پرده گویی جنسی و دانش جنسی زنان سردمزاج در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده یکی از مهم ترین ارکان جامعه است و همان طور که می دانید، روابط زوجین به عنوان هسته خانواده بر چهار پایه ارتباطات عاطفی، شناختی، اقتصادی و جنسی قرار دارد. از این رو؛ اختلالات جنسی، زوج و جامعه را با مشکلات متعددی مواجه می سازد. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی مشاوره رفتاری - شناختی جنسی بر بهبود اعتماد به نفس، بی پرده گویی و دانش جنسی زنان سردمزاج می پردازد. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور اجرای پژوهش 18 زوج که زنان آنها به سردمزاجی جنسی مبتلا بودند، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. در مورد گروه آزمایش، 8 جلسه مشاوره رفتاری - شناختی جنسی اجرا شد و در گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نشد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه دانش جنسی (آن هوپر، 1992)، پرسشنامه اعتماد به نفس جنسی (آن هوپر، 1992) و پرسشنامه بی پرده گویی جنسی (ویلیام و اسنل،1997). نتایج پژوهش نشان داد که مشاوره رفتاری - شناختی جنسی زوجین بر بهبود دانش جنسی (p=0.000)، اعتماد به نفس جنسی (p=0.000) و بی پرده گویی جنسی (p=0.000) زنان سردمزاج موثر است.
درمان وسواسی فکری عملی
رابطه آلکسی تیمیا با سبک های ابراز هیجان و سلامت عمومی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"تاثیر آموزش آرمیدگی عضلانی در کاهش علایم سندرم پیش از قاعدگی "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حافظه بینایی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی در مقایسه با افراد طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : مطالع ات انجام شده در مورد اختلال بیش فعالی - کم توجهی حاکی از وجود اختلال در عملکرد اجرایی از جمله حافظه کاری است . از طرف دیگر در این بیماران شواهدی دال براختلال در حافظه بینایی نیز به دست آمده است . هدف این مطالعه بررسی حافظه بینایی با
استفاده از آزمون های نوروپسیکولوژی حساس به عملکرد لوب تمپورال در کودکان مبتلا به
اختلال بیش فعالی - کم توجهی بود .
روش: در این مطالعه مقطعی - تحلیلی 41 کودک 6 تا 11ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی با بهره هوشی طبیعی که قبلاً تحت درمان دارویی نبودند، با 30 کودک سالم که از نظر سن، جنس و بهره هوشی با آنها همسان شده بودند، به یادگیری جفت ، (DMS) وسیله آزمون های نوروپسیکولوژی تأخیر در جور کردن با نمونه عملکرد PAL مقایسه شدند . یافته ها : در آزمون (PRM) و حافظه شناسایی الگو (PAL) ارتباط افراد مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی ضعیف تر از گروه کنترل بود . تعداد کل خطاها و تعداد کل تلاش ها به شکل معنی داری بیشتر و تعداد مراحل تکمیل شده به شکل معنی داری کمتر درصد پاسخ های صحیح، گروه بیمار به طور معنی داری کمتر از گروه DMS بود . در آ زمون کنترل بود و این اختلاف در مورد درصد پاسخ های صحیح کل تأخیرها و نمایش همزمان نیز نشان داد که درصد پاسخ های صحیح و میانگین زمان PRM معنی دار بود . نتایج آزمون پاسخدهی صحیح در گروه بیمار ضعی ف تر از گروه کنترل بود، اما این تفاوت به لحاظ آماری معنی دار نبود .
نتیجه گیر ی : کارکرد بیماران مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی بدون دریافت قبلی دارو در آزمون های حساس به عملکرد تمپورال به ویژه در زمینه حافظه بینایی نسبت به گروه کنترل دارای درجاتی از اختلال می باشد.
مقایسه شیوههای فرزندپروری والدین نوجوانان با اختلال سلوک و نوجوانان عادی
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش، بررسی شیوههای فرزندپروری در بین والدین دارای نوجوانان با اختلال سلوک و والدین دارای نوجوانان عادی است. در انتخاب نمونه مورد مطالعه به دو روش نمونهبرداری تصادفی و نمونهبرداری انباشته عمل شده است. نمونه مورد مطالعه 282 نفر است که 137 نفر آزمودنیهای با اختلال سلوک و 145 نفر آزمودنیهای عادی میباشد. کلیه آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه اختلال رفتاری کودکان ) (CSI- و والدین آنها با استفاده از پرسشنامه شیوههای فرزندپروری رابینسون مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتایج استخراج شده از پرسشنامهها با استفاده از آزمون مجذورخی و آزمون لگاریتم خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه در والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک بیشتر از والدین آزمودنیهای عادی به کار گرفته میشود (001/0 P<). شیوه فرزندپروری مقتدرانه در والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک کمتر از والدین آزمودنیهای عادی به کار گرفته میشود (001/0 P<). بین والدین آزمودنیهای عادی و والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک، در استفاده از شیوه فرزندپروری سهلگیرانه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). تضاد بین شیوههای فرزندپروری والدین، در والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک، بیشتر از والدین آزمودنیهای عادی است (001/0 P<). آزمودنیهای پسر، تحت تاثیر شیوههای فرزندپروری هر دو والدشان هستند (01/0 P<). در حالی که آزمودنیهای دختر، تحت تاثیر شیوه فرزندپروری مادرانشان هستند (05/0P<). همچنین یافتههای جانبی تحقیق نشان داد که میزان افت تحصیلی در آزمودنیهای با اختلال سلوک بیشتر از آزمودنیهای عادی است (05/0 P<) و اعتیاد در بین پدران آزمودنیهای با اختلال سلوک بیشتر از آزمودنیهای عادی است (05/0 P<). در بین سایر متغیرها، تفاوت معنادار یافت نشد.
"
ارتباط سبک فرزندپروری والدین با مهارت های اجتماعی و جنبه هایی از خودپنداره دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر عبارت بودند از 1) بررسی رابطه بین نحوه ادراک از سبک فرزندپروری والدین و مهارت های اجتماعی و 2) بررسی رابطه بین نحوه ادراک از سبک فرزندپروری والدین و جنبه هایی از خود- پنداره. برای این منظور، 256 دانش آموز دبیرستانی شیراز، دو آزمون زمینه یابی نگرش ها و ادراکات دانش آموز (SAPS) و مهارت های اجتماعی ماتسون MESSY)) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که در فرهنگ ایرانی، ادراک از خانواده به عنوان قاطع و / یا مستبد، پیش بینی کننده رفتارهای غیر اجتماعی، پرخاشگری و رفتارهای تکانشی افراد؛ و ادراک از خانواده به عنوان صمیمی و حمایت کننده، پیش بینی کننده ی تمامی جنبه های خود ـ پنداره دانش آموزان است. نتایج با توجه به یافته های حاصل از مطالعات بین فرهنگی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
خانواده درمانی شناختی رفتاری همراه با کایروپراکتیک در درمان اختلالات روان تنی
حوزه های تخصصی:
استفاده از درمان کایروپراکتیک یا تطبیق و تنظیم ستون فقرات یکی از درمان های متداول برای این نوع کمردردها و گردن دردها است. با این حال تحقیقات نشان داده اند که پس از قطع درمان و طی یک دوره کوتاه، مجددا نشانگان بیماری در بیماران مبتلا به این دردهای عضلانی استخوانی عود می کند. لذا اخیرا توجه متخصصان حوزه سلامت روان معطوف به روان درمانی این بیماران با استفاده از فنون رفتاری، شناختی، شناختی - رفتاری و روان تحلیل گری شده است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی خانواده درمانی شناختی - رفتاری همراه با کایروپراکتیک در درمان بیماران مبتلا به دردهای عضلانی استخوانی (کمردرد، گردن درد) است. بدین منظور با استفاده از یک طرح تک آزمودنی از نوع طرح AB، 5 نفر از افراد مبتلا به دردهای عضلانی استخوانی که به یک مرکز خصوصی درمان کایروپراکتیک رجوع کرده بودند انتخاب و با استفاده از روش خانواده درمانی مبتنی بر فنون شناختی رفتاری همراه با کایروپراکتیک مورد مطالعه و درمان قرار گرفتند.
نتایج نشان دهنده تاثیر و کارایی زیاد این شیوه درمان ترکیبی است. از جمله دلایل احتمالی کارایی این شیوه درمانی، تنظیم ستون فقرات بیماران مبتلا به کمردرد و گردن درد و شناخت همزمان علل روان شناختی زیر بنایی این دردها و برطرف کردن این علل از طریق روان درمانگری شناختی - رفتاری است. هم سویی و ناهم سویی یافته ها در پایان مورد بحث قرار گرفته و پیشنهاد هایی نیز ارایه شده است.
تاثیر سازماندهی اطلاعات در بهبود حافظه اسکیزوفرنهای آشفته و پارانوئید
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نارسایی حافظه بیماران اسکیزوفرن و تاثیر سازماندهی اطلاعات در بهبود حافظه این بیماران است. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مرد اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان رازی تبریز بودند. 28 بیمار اسکیزوفرن (14 پارانوئید، 14 آشفته) و 14 فرد بهنجار به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.
آزمودنیهای بهنجار از لحاظ متغیر های سن، تحصیلات و طبقه اقتصادی با گروه بیمار همتا شدند. آزمودنی ها با استفاده از یک تکلیف لیست یادگیری متشکل از دو فهرست واژگان تصادفی و طبقه بندی شده مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها نشان دادند که عملکرد افراد بهنجار در آزمون حافظه بهتر از عملکرد بیماران اسکیزوفرن است. همچنین بیماران پارانوئید در آزمون حافظه بهتر از بیماران آشفته عمل کردند. در هر سه گروه، سازماندهی اطلاعات باعث بهبود حافظه شد.
مقایسه ویژگیهای شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار 18 - 12 ساله شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
اثر شیوه های درمانی نوروسایکولوژیک در کارآمدی خواندن دانش آموزان با نارساخوانی تحولی نوع ادراکی
بررسی تاثیر ادراک مفهوم خداوند بر احساس افسردگی، اضطراب و تنیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم خداوند، تحول و شکل گیری دین داری شخصی افراد را تعیین می کند. و در طول دهه گذشته، بیش از هر مفهوم مذهبی دیگر، مورد برسی پژوهش گران قرار گرفته است (هاید، 1990). تاثیر ادراک افراد از مولفه های مختلف این مفهوم بر بهداشت روانی افراد توجه بسیاری از متخصصان روان شناسی، را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی تاثیر ادارک مفهوم خداوند بر احساس تنیدگی، اضطراب و افسردگی صورت گرفته است. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر 251 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های مفهوم خداوند گورسوچ و مقیاس DASS مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی داده ها ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه به کار گرفته شد نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که ادراک خداوند به عنوان نیک خواه، ارزش مند و لایتناهی با افسردگی رابطه منفی و ادراک خدای نامربوط و خدای تنبیه گر با افسردگی رابطه مثبت داشت. تنیدگی نیز با ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند لایتناهی رابطه منفی و با مولفه خداوند تنبیه گر رابطه مثبت داشت. همچنین ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند تنبیه گر با اضطراب رابطه مثبت داشت.