فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
اختلال رفتاری درکودکی موضوع بسیار مهمی است که می تواند زمینه ساز اختلالات در سنین بزرگسالی باشد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کودکان پیش دبستانی دارای اختلال رفتاری در شهر کرمانشاه بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 کودک با استفاده از پرسشنامه اختلال رفتاری کودکان پیش دبستانی شهیم و یوسفی (1378) انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش(10 نفر) و کنترل(10 نفر) جایگزین شدند. 8 جلسه بازی درمانی بی-رهنمود به روش کداسن و شفر (2001) برای گروه آزمایش اجرا شد. در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمون مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کوکان پیش دبستانی مؤثر بود (001/0P<). بنابراین توصیه می شود که والدین، مربیان و کارشناسان آموزشی برای کاستن از رفتارهای مشکل آفرین کودکان از این شیوه آموزشی و درمانی بهره ببرند. همچنین پیشنهاد می شود که درمانگران و متخصصان کودک در کنار درمان های پزشکی، از مداخلات بازی درمانی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان استفاده کنند.
در آستین مرقع ...
جایگاه داروهای هومیوپاتی در درمان سوءمصرف مواد
حوزه های تخصصی:
متأسفانه شیوع مصرف مواد مخدر در جامعه افزایش یافته است و معضل اعتیاد به عنوان یکی از چهار بحران و مساله روز مطرح است.گسترش اعتیاد می تواند ریشه بنیادهای اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی یک جامعه را سست و آن را از درون دچار فساد کند و در نهایت به انحطاط بکشاند. هومیوپاتی به عنوان سیستمی از درمان بر اساس مشابه با مشابه جا افتاده است. بیماری ها با تجویز دوزهای کوچکی از داروهایی درمان می شوند که می توانند علائم مشابهی در افراد سالم ایجادکنند. داروهای هومیوپاتی از مواد متفاوتی چون گل ها،گیاهان، ریشه ها و درختان ساخته می شوند و به همراه مشاوره روان شناختی می توانند به جنبه های روحی، ذهنی، سوءمصرف مواد و هم چنین برخی نشانگان همراه با سوءمصرف کمک کنند. هومیوپاتی به عنوان یک درمان تطبیقی برای مشکلات وابستگی و اعتیاد است و برای کسانی که درتلاش هستند بر مشکل سوءمصرف و رفتارهای اعتیاد آور خود فائق آیند، بسیار سودمند است. روش تحقیق حاضر، تحلیلی-توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب و اسناد و منابع کتابخانه ای است. در مجموع می توان گفت که داروهای هومیوپاتی می توانند برای بیمارانی که دچار سوءمصرف مواد هستند، با موفقیت استفاده شود. این داروها در مدیریت علائم ترک وابستگی به مواد،کارآمد هستند و می توانند تهدید وابستگی شیمیایی را کم کنند. مقاله حاضر با هدف بررسی جایگاه داروهای هومیوپاتی در درمان سوءمصرف مواد تدوین شده است.
زندگی بی ترس
مقایسه اثربخشی گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد معتاد تحت درمان در بیمارستان های شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد و پیامدهای ناخوشایند ناشی از آن، یکی از مهم ترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود. طرحواره های ناسازگار اولیه با اعتیاد مرتبط می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitmen therapy یا ACT) و طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد معتاد انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش تجربی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود. از میان کل جامعه آماری (1500 نفر)، 60 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه [یک گروه شاهد (20 نفر)، دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر)] قرار گرفتند. جهت سنجش طرحواره های ناسازگار اولیه، از فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره (Young Schema Questionnaire Short form یا YSQ-SF) استفاده گردید. گروه های آزمایشی در 12 جلسه گروه درمانی به صورت هفته ای دو جلسه 90 دقیقه ای شرکت نمودند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس، آزمون های همگنی و یکسانی واریانس و آزمون تعقیبی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: درمان های گروهی ACT و طرحواره درمانی بر مؤلفه های طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیرگذار بود.
نتيجه گيري: روش های درمانی گروهی ACT و طرحواره درمانی، تا حد زیادی توانست طرحواره های ناسازگار اولیه را کاهش دهد و می تواند در درمان مبتلایان به این اختلال به کار گرفته شود.
بررسی رابطه میان سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل150 زن سرپرست خانوار منطقه 16 شهر تهران بود که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های مقابله با موقعیت های استرس زا، مقیاس حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. یافته ها بیانگر رابطه معنادار میان سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی بود. در میان مؤلّفه های سبک های مقابله، مؤلّفه مسأله مداری و مؤلّفه اجتنابی با کیفیت زندگی همبستگی مثبت و مؤلّفه هیجان مداری با کیفیت زندگی همبستگی منفی داشت. هم چنین میان مؤلّفه های حمایت اجتماعی (به جز حمایت دوستان) با کیفیت زندگی رابطه معنادار مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای سبک مقابله هیجان مدار، حمایت خانواده و سبک مقابله اجتنابی قادر به پیش بینی واریانس کیفیت زندگی بودند. نتایج نشان داد که توانایی مقابله با رویدادهای استرس زا بویژه از طریق مقابله اجتنابی و برخورداری از حمایت خانواده می تواند کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. هم چنین هیجان مداری تأثیر منفی بر کیفیت زندگی دارد.
اثر بخشی آموزش خود- دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش خود- دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به افسردگی انجام شده است. روش: طرح پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. نمونه آماری شامل تعداد 48 نفر از دانش آموزان افسرده مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر نوشهر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در گروههای آزمایش (خود-دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان) و کنترل گمارده شدند. ابزار های مورد استفاده در پژوهش حاضر، شامل پرسشنامه افسردگی و کیفیت زندگی بود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش خود-دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل در بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان افسرده مؤثر بود. همچنین آموزش خود -دلسوزی شناختی درمقایسه با درمان متمرکز بر هیجان، بر بهبود افسردگی دانش آموزان افسرده مؤثرتر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، می توان گفت که آموزش خود-دلسوزی عامل تأثیرگذار مهمی بر کیفیت زندگی و افسردگی می باشد.
چگونه می توانم رایانه را به وسیله روش های خلاق به کودکان کم توان ذهنی آموزش دهم؟ (اقدام پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: در دنیای کنونی یادگیری رایانه یکی از متغیرهای سواد محسوب می شود. از آنجا که آموزش استفاده از رایانه به کودکان کم توان ذهنی متفاوت از افراد عادی می باشد. هدف از این پژوهش، طراحی و اجرای روش های مبتکرانه برای آموزش رایانه به کودکان کم توان ذهنی و بررسی میزان اثربخشی این روش ها است. روش: پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و از نوع اقدام پژوهی می باشد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان استثنایی گروه کم توان ذهنی استان همدان بودند؛ که با روش نمونه گیری هدفمند، 10 دانش آموز از پایه اول تا پنجم انتخاب و در گروه آزمایش قرار گرفتند. روش های استفاده شده برای آموزش رایانه در این اقدام پژوهی شامل: ساده ساختن مفاهیم و موضوعات آموزشی، استفاده از روش های مجسّم و عینی، استفاده از نرم افزارهای گوناگون، بازی ها و سرگرمی های مختلف، روش های متنوّع تکرار و تمرین و تلفیق مفاهیم درسی همراه با آموزش رایانه می باشند و برای آموزش دانش آموز معلول فلج مغزی هم از دو روش اختصاصی آموزش چندحسی و به کاربردن وسایل توان بخشی مخصوص استفاده شد. عملکرد دانش آموزان در شواهد یک و دو به صورت چک لیست اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها: در تحلیل یافته ها مشخّص شد که روش های آموزشی معرفی شده، برای آموزش رایانه به کودکان کم توان ذهنی حدود 53 درصد مؤثر بوده اند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روش های معرفی شده برای آموزش رایانه به دانش آموزان کم توان ذهنی و کودکان عادی زیر 7 سال قابل استفاده می باشد.
تاثیردرمان ترکیبی شناختی-رفتاری و کاهش اندیشه پردازی خطر بر اختلال وسواسی- اجباری در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی درمان ترکیبی شناختی ـ رفتاری وکاهش اندیشه پردازی خطر بر اختلال وسواسی ـ اجباری در دانشجویان دختر دانشگاه های تهران بود و روش تحقیق به صورت شبه تجربی بود. با استفاده از شیوه غربالگری به صورت تصادفی600 دانشجوی دختر (28-22 ساله) از سه دانشگاه (الزهرا، تهران، علامه طباطبایی) انتخاب شده وبه پرسشنامه وسواسی - اجباری مادزلی پاسخ دادند. از میان افراد واجد شرایط (دارای وسواس شستشو) که به تایید روانپزشک نیز رسیده بودند (براساس ملاک های تشخیصی DSM-IV )، 12 بیمار وسواسی - اجباری از نوع شستشو به روش تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند.افراد گروه آزمایشی به مدت 2 ماه، هفته ای دوبار در جلسه90 دقیقه ای درمان ترکیبی شناختی - رفتاری و کاهش اندیشه پردازی خطر شرکت کردند.فرضیه تحقیق مبنی بر اثر بخشی درمان ترکیبی شناختی- رفتاری و کاهش اندیشه پردازی خطر بر اختلال وسواسی - اجباری در دانشجویان دختر با استفاده از آزمون t تایید شد. (p<0.01). همچنین داده های کیفی حاصل از مشاهدات بالینی درمانگر، خودگزارشی بیماران و تشخیص روانپزشک حاکی از بهبود بیماری در گروه آزمایشی بود.این امر نشانه آن است، که درمان ترکیبی شناختی- رفتاری و کاهش اندیشه پردازی خطر برای درمان بیماران وسواسی- اجباری شستشو می تواند مفید و مؤثر باشد.
مقایسه اثربخشی روش های مشاوره گروهی و اقتصاد ژتونی در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان عقب مانده ذهنی
همبودی تروماهای متعدد، دلیریم، مانیا و مصرف مواد: معرفی یک بیمار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
صدمات مغزی به دنبال ضربات جمجمه، امروزه یکی از موارد شایع اورژانس ها می باشد و اغلب عواقب روان پزشکی متعددی را به بار می آورد. از آن جایی که برخی مشکلات دیگر روان پزشکی مانند اختلالات خلقی و مصرف مواد از عوامل زمینه ساز این ضربات می باشد، پیچیدگی علایم و تظاهرات ناشی از این مجموعه در بسیاری از موارد باعث بروز مشکلات تشخیصی و درمانی متعددی می گردد. بدیهی است که وقتی دلیریم (Delirium) و برخی عوارض دیگر ناشی از درمان های جراحی هم به این مجموعه اضافه گردد، مشکلات اداره بیمار بسیار بیشتر می شود. در مقاله حاضر پس از معرفی بیمار، جوانی با مجموعه ای از این مشکلات، یعنی: ضربه مغزی منجر به بیهوشی، دلیریم، مانیا و مصرف مواد مخدر به بحث در مورد تشخیص های افتراقی و اداره آن ها پرداخته شد.
مقایسه فراشناخت ها در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا اختلال اضطرابی و گروه کنترل غیربیمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی این فرضیه پرداخته است که فراشناخت ها یکی از عوامل آسیب پذیری در اختلالات روانشناختی هستند. به نظر می رسد که بیماران دچار اسکیزوفرنیا و بیماران دچار اختلال اضطرابی، در مقایسه با گروه غیربیمار، در مقیاس های نقایص فراشناخت نمرات بالاتری کسب می کنند.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی – مقایسه ای بود که به صورت مقطعی انجام شد. دو گروه بیماران شرکت کننده در این مطالعه از بین بیماران بستری در مرکز روانپزشکی، و مراجعه کنندگان به کلینیک روانپزشکی و روان درمانی انتخاب شده، که به وسیله روانپزشکان و روانشناسان بالینی براساس ملاک های DSM-IV-TR تشخیص اسکیزوفرنیا (32=n) و اختلالات اضطرابی (فوبی اجتماعی (26=n) و وسواس فکری – عملی (28=n)) دریافت کرده بودند. به منظور افزایش اعتبار تشخیص ها، با این بیماران بر اساس DSM-IV مصاحبه تشخیصی شد و سپس همراه با گروه غیربیمار (30=n) به وسیله پرسشنامه فراشناخت ها مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: بیماران دچار اسکیزوفرنیا در مقایسه با سایر گروه ها، سطوح بالاتری از باورهای فراشناختی ناسازگارانه را نشان دادند. گروه بیماران دچار اختلال اضطرابی در مقایسه با گروه بیماران اسکیزوفرنیا نمرات پایین تر و در مقایسه با گروه غیربیمار نمرات بالاتری گرفتند. همچنین، گروه غیربیمار در مقایسه با گروه بیماران، باورهای فراشناختی سالم تر و سازگارانه تری نشان داد.
نتیجه گیری: باورهای فراشناختی از عوامل آسیب پذیری معمول در طیف اختلالات روانشناختی، به ویژه اختلالات روانپریشی هستند.
" مقایسه ی اثربخشی تکنیکهای هوشیاری فراگیر انفصالی و توجه برگردانی در کاهش وسوسه مصرف مواد و احتمال لغزش در بیماران مرد وابسته به مواد مخدر: مطالعه ی موردی چند خط پایه ای"(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: هدف پژوهش مقایسه ی اثربخشی تکنیک های هوشیاری فراگیر انفصالی و تکنیکهای توجه برگردانی در کاهش وسوسه ی مصرف مواد مخدر و احتمال لغزش و مصرف مجدد مواد در بیماران مرد وابسته به مواد مخدر بود.روش کار: در طی یک طرح آزمایشی تک موردی چند خط پایه ای 6 آزمودنی مرد با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از بین مراجعین شش ماهه ی دوم سال 1386 مرکز درمانی پارسیان مشهد انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم و با رعایت اخلاق پژوهش درمان (تکنیک های هوشیاری فراگیر انفصالی یا توجه برگردانی) برای آنها شروع شد. آزمودنی ها، مقیاس پیش بینی از بازگشت را در مراحل پیش از درمان، در طول درمان (جلسه ی چهارم)، بعد از درمان (جلسه ی هشتم) و پیگیری (5/1 ماه بعد از درمان) کامل کردند. به منظور تحلیل داده ها از نمودار، محاسبه میزان درصد بهبودی و مقایسه یافته های بالینی برای مقایسه نتایج دو شیوه ی درمانی استفاده شد.یافته ها: هر دو گروه تکنیک ها در کاهش وسوسه ی مصرف مواد و احتمال لغزش و مصرف مجدد مواد موثر بوده اند. هم چنین یافته ها نشان داد که تکنیک های هوشیاری فراگیر انفصالی در مقایسه با تکنیک های توجه برگردانی دارای اثربخشی بیشتر بوده اند (62% در مقابل39%).نتیجه گیری: تکنیک های هوشیاری فراگیر انفصالی اثربخشی احتمالی بیشتری نسبت به تکنیک های توجه برگردانی، در کاهش وسوسه ی مصرف مواد مخدر و احتمال لغزش و مصرف مجدد مواد، دارا می باشند.
"
تأثیر طرحواره درمانی گروهی بر باورهای اختلال خوردن و احساس شرم در دختران نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی در کاهش باورهای مرتبط با اختلال خوردن و احساس شرم در دختران نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی بود.
این پژوهش به روش نیمه تجربی و با استفاده از گروه کنترل، اجرای پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. نمونه آماری شامل 40 دختر نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه تشخیصی از بین مراجعه کنندگان به مراکز بهداشتی و مشاوره و روان درمانی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گیری شدند. سپس گروه آزمایش در 12 جلسه طرحواره درمانی گروهی شرکت نمودند. هر دو گروه پرسشنامه های باور اختلال (کوپر و همکاران, 1997) و شرم درونی شده (کوک، 1991) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل نمودند. در پایان نتایج بین دو گروه به وسیله تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد مقایسه قرارگرفت.
نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات پیش آزمون و پیگیری در گروه کنترل پایین تر است.
یافته های این پژوهش اثربخشی طرحواره درمانی گروهی درکاهش باورهای اختلال خوردن و احساس ش رم در دختران نوجوان م بتلا به بی اشتهایی عصبی را مورد تأیی د قرار داده و لذا می تواند در تعیین مداخلات بالینی و برنامه های درمانی دراین زمینه مفید واقع شود.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی بر افسردگی، اضطراب و استرس زناشویی در بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی بر افسردگی، اضطراب و استرس زناشویی در بیماران کرونر قلبی بود.
روش: در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توام با گروه کنترل، تعداد 56 نفر از بیماران کرونری (26 مرد و30 زن) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گماشته شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس اضطراب- افسردگی بیمارستانی و مقیاس استرس زناشویی را تکمیل کردند. گروه های آزمایش طی 2 ماه تحت درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی قرار گرفتند. بعد از دو ماه از همه گروه ها پس آزمون و نیز طی 4 ماه بعد از آن پی گیری به عمل آمد. داده ها با آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی باعث کاهش معنادار در پس آزمون و نیز پی گیری 4 ماهه افسردگی در گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه گواه نشده است، اما باعث کاهش معنادار در پس آزمون و پی گیری 4 ماهه اضطراب و استرس زناشویی در گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است.
نتیجه گیری: درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی در کاهش اضطراب و استرس زناشویی در بیماران کرونر قلبی طی یک دوره حداقل 4 ماهه مؤثر است. با این وجود، درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی طی یک دوره درمانی 2 ماهه برای کاهش علائم افسردگی در بیماری قلبی ناکافی است. این موضوع طراحی مداخله مناسب و جامع برای بیماران قلبی دارای اضطراب، استرس زناشویی و در معرض خطر افسردگی و نیز نیاز برای برنامه های پیشگیری و ارتقای سلامت آنان را یادآور می سازد .
رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران
حوزه های تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش با هدف شناخت رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران انجام شده است.
روش: روش پژوهش، پس رویدادی است. نمونه گیری به روش در دسترس و شامل40 زن معتاد مراجعه کننده به مراکز توانبخشی استان تهران و 40 زن غیرمعتاد بود که از نظر برخی متغیرهای دموگرافیک با آنها همتا سازی شدند. از «آزمون گسترش یافته عینی پایگاه هویت من»( EOM-EIS2) (مارسیا، 1966)، برای سنجش پایگاه هویت استفاده شد. داده ها به کمک آزمون t تحلیل شد.
یافته ها: آزمون t نشان داد که نمرات پایگاه های هویت سردرگم و معوق در گروه معتاد، به طور معنا داری بالاتر از گروه غیر معتاد و نمرات پایگاه هویت موفق در گروه غیر معتاد، بالاتر از گروه معتاد بود.
نتایج: هرچه فرد بحران هویت را تجربه کرده باشد و از وضعیت هویتی دارای تعهد و رشد یافته تری برخوردار باشد، کمتر احتمال دارد که به معضل اعتیاد گرفتار شود.
" تاثیر آموزش خودآموز کلامی بر کاهش نشانه های برانگیختگی در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"به منظـور بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر کاهش نشانه هـای بـرانگیختگی دانش آمـوزان دارای اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD)، 30 پسـر کلاس سوم و چهارم ابتدایی مبتلا بهADHD، بر مبنای فهرست نشانه مرضی کودک (گدو و اسپرافکین، 1999) و مصاحبه بـالینی منطبق بر ملاکهـای تشخـیصی ADHD در DSM-IV-TR (2000) انتخاب و بر مبنای سن، پایه تحصیلی و هوش (آزمون هوش ریون) همتا شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی در 8 جلسه یکساعته برنامه آموزشی خودآموزی کلامی را دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که بین به کارگیری خودآموزی کلامی و کاهش نشانه های برانگیختگی رابطه معناداری (01/0P<) وجود دارد. در مجموع، مداخله آموزشی خودآموزی کلامی موجب کاهش نشانه های برانگیختگی در دانش آموزان مبتلا به ADHD شد.
"