فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواسی- جبری (Obsessive-compulsive disorder یا OCD) در سیستم طبقه بندیDiagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5th Edition(DSM-5) که در سال 2013 منتشر شد، فصل جداگانه ای را به خود اختصاص داد که با عقاید، تصاویر، نشخوارها، افکار ناخواسته و اضطرابی به صورت مزاحم و مکرر و یا رفتارهای ذهنی و عملی تکرار شونده تعریف می شود. در بررسی های بالینی بیماران مبتلا به OCD،مواردی از شکایات بیماران از علایم ادراری وجود دارد و این فرضیه را مطرح می کند که اختلال وسواسی- جبری با علایم ارولوژی مانند تکرر ادرار و... در ارتباط می باشد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر در سال 1393 بر روی 100 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه وسواس وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت. جهت تعیین شدت ابتلای بیمار به وسواس، از پرسش نامه نمره دهی افکار و رفتارهای وسواسی Yale-Brown (Yale-Brown Obsessive Compulsive Scale یا Y-BOCS) و جهت بررسی میزان اضطراب و افسردگی ازمقیاس نمره دهی بیمارستانی اضطراب و افسردگی (Hospital anxiety and depression scale یا HADS) استفاده شد. برای بررسی نمره علایم ادراری نیز پرسش نامه بررسی علایم مجاری ادراری تحتانی (Lower urinary tract symptoms questionnaire یا LUTSQ) و چک لیستی شامل 25 علامت مربوط به علایم ادراری مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های t، 2c و آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و همبستگی Pearson در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین نمره علایم ادراری در بیماران مورد مطالعه، 8/6 ± 1/11 با دامنه 27-0 بود. بین نمره علایم ادراری و نمره اختلال وسواسی- جبری همبستگی مستقیم و معنی داری وجود داشت (022/0 = P). همچنین، بین نمره اضطراب و افسردگی و علایم ادراری نیز همبستگی مستقیمی مشاهده شد (001/0 >P). از طرف دیگر، همبستگی مستقیمی بین نمره اختلال وسواسی- جبری و نمره اضطراب و افسردگی بود (049/0 = P).
نتیجه گیری: اختلال وسواس در بیش از نیمی از مشارکت کنندگان با علایم ادراری همراه بود و در 74 درصد بیماران علایم همبود اختلال اضطراب و افسردگی نیز وجود داشت. بنابراین، در مصاحبه و درمان این بیماران باید به این همبودی ها توجه نمود و در مداخلات درمانی به درمان آن ها نیز اهتمام ورزید تا از سرگردانی بیماران به خصوص در زمینه شکایات ادراری جلوگیری شود.
تعیین میزان رفتار درمانی دیالکتیک بر افزایش تمایزیافتگی خویشتن در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تاثیر رفتار درمانی دیالکتیک بر افزایش تمایزیافتگی خویشتن در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد انجام شد. پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه پلکانی انجام شد. بر اساس میزان تمایل به شرکت در پژوهش، مصاحبه تشخیصی ساختاریافته و ملاک های ورود، از میان بیماران زن مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد چهار نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. هر چهار آزمودنی در خلال دوازده جلسه تحت رفتار درمانی دیالکتیک قرار گرفتند. به منظور سنجش تمایزیافتگی خویشتن از پرسشنامه تمایزیافتگی خویشتنDSI-R که توسط اسکوورون (1998) ساخته شد، استفاده شد. رفتار درمانی دیالکتیک موجب افزایش چشم گیر نمرات تمایزیافتگی خویشتن در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد شد، به طوری که نمرات در طی دوازده جلسه مداخله افزایش قابل ملاحظه ای نسبت به نمرات خط پایه داشتند. بازبینی نمودارهای اثربخشی و اندازه ی اثر بیانگر افزایش معنادار تمایزیافتگی خویشتن در آزمودنی ها بود. مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک می تواند در کمک به افزایش تمایزیافتگی خویشتن موثر واقع شود و تلویحات کاربردی مطلوبی در زمینه درمان و پیشگیری از سوء مصرف مواد دارد.
اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب مبتلایان به MS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب مبتلایان به ام.اس انجام شد. روش: طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، اعضای جامعه حمایت از بیماران ام.اس شهر تهران و حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس از میان اعضا جامعه ی ام.اس انتخاب شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در مرحله ی پیش آزمون از پرسشنامه اضطراب بک برای سنجش میزان اضطراب مبتلایان استفاده شد. گروه آزمایش جلسات درمانی را به مدت 8 جلسه ی یک ساعت و نیمه دو بار در هفته دریافت کردند اما گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. در مرحله ی پس آزمون و پیگیری سه ماهه، مجددا پرسشنامه اضطراب بک برای هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد کاهش نمرات اضطراب گروه آزمایش در مرحله ی پس آزمون در مقایسه با گروه کنترل معنادار بود و نیز اثر درمانی ACT در پیگیری 3 ماهه تداوم داشت(P<0.01). نتایج روشن ساخت که درمان پذیرش و تعهد، درمانی مؤثر در کاهش اضطراب مبتلایان به ام.اس است. نتیجه گیری: روان درمانی پذیرش و تعهد می تواند به عنوان برنامه ی مداخله ای در مراکز مربوط به بیماران ام.اس مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر آموزش مدیریت استرس و راهبردهای کنترل فکر برکیفیت زندگی مادران دارای فرزنداوتیسم در شهرستان بندرعباس
حوزه های تخصصی:
اختلال اوتیسم یکی از بیماری های گروه اختلالات فراگیر رشد می باشد که با تخریب پایدار در تعامل اجتماعی متقابل، تاخیر یا انحراف ارتباطی و الگوی ارتباطی کلیشه ای محدود، مشخص است. به خاطر مشکلات فراوان این کودکان، خانواده ها و بخصوص مادران، از تنش ها و فشارهای روانی زیادی رنج می برند. سلامت روان والدین می تواند به شدت تحت تاثیر کودک ناتوان قرار گیرد. مادران این کودکان معمولا فشار روانی بیشتری را نسبت به پدران خواهند داشت و برخی از پدران فشارهای روانی ناشی از همسر را تهدید کننده تر از مشکلات کودک تلقی می کنند و آن را تهدیدی برای خانواده می دانند. پژوهش حاضربا هدف تاثیر آموزش مدیریت استرس بر کیفیت زندگی و کنترل فکر مادران دارای فرزند اوتیسم در شهر بندرعباس بوده است. این مطالعه پیرو طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و گواه بود. جامعه آماری شامل 30 نفر از مادران دارای فرزند اوتیسم شهرستان بندرعباس بود که برای انتخاب این افراد از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و سپس به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آزمودنیها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با دو ابزار روانشناختی شامل مقیاس کیفیت زندگی و کنترل فکر ولز و دیویس مورد سنجش قرار گرفتند. مداخله مدیریت استرس در ده جلسه دو ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند داده ها با استفاده از برنامه آماری 22SPSS و در سطح معناداری 01/ تحلیل شدند.
نتایج تحقیقات کوواریانس چند متغیری نشان داد مدیریت استرس برکیفیت زندگی (01/0 , P =36/160(SF= به طور معنا داری تاثیر داشت اما بر کنترل فکر (62/0 , P =24/0(SF =معنی دار نبود ودر مولفه های سلامت جسمی (01/0 , P =45/19(SF =، سلامت روانشناختی (01/0, P =21/7(SF =، محیط زندگی (01/ 0, P =18/7 (SF =معنی دار می باشد. در حالی که در مولفه روابط اجتماعی (38/0P = 77/0(SF =معنی دار نیست.
تأثیر بازی آموزشی- تفریحی (شبنم) بر شب ادراری کودکان مبتلا به اختلال شب ادراری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :بی اختیاری ادرار به معنی ادرار کردن غیر ارادی بدون هر گونه علت عضوی یکی از اختلالات شایع دوران کودکی است که می تواند برای کودک و خانواده او آزار دهنده باشد. از این رو، انجام مداخلاتی مناسب در جهت کاهش این مشکل ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر بازی آموزشی- تفریحی (شبنم) بر شب ادراری کودکان مبتلا به شب ادراری در شهر اصفهان انجام گرفت. مواد و روش ها:پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری شامل کودکان 6 تا 10 سال مبتلا به شب ادراری مراجعه کننده به کلینیک مشاوره بهداشت و روان بیمارستان نور اصفهان و کلینیک خصوصی فوق تخصص روان پزشکی بود. تعداد 30 کودک (15 نفر گروه آموزش از طریق بازی و 15 نفر گروه شاهد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به نسبت مساوی و تصادفی به دو گروه آزمایش وشاهد گماشته شدند. ابزار سنجش شامل چک لیست شاهد ماهانه شب ادراری محقق ساخته بود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها:میانگین سنی کودکان مورد مطالعه در گروه آزمایش 86/7 و در گروه شاهد 06/8 بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دفعات شب ادراری در مرحله پس آزمون بین دو گروه مداخله و شاهد تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (0001/0 ≤ P). استفاده از نرم افزار بازی آموزشی- تفریحی (شبنم) موجب کاهش شب ادراری آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد در مرحله پس آزمون شد. نتیجه گیری:استفاده از بازی آموزشی- تفریحی (شبنم) روش مناسبی جهت کاهش تعداد دفعات شب ادراری در بیماران مبتلا به اختلال شب ادراری است و استفاده از این روش را در کنار سایر درمان ها پیشنهاد می کند.
اختلالات شخصیت و اعتیاد
حوزه های تخصصی:
یکی از پدیده های خطرناکی که نس ل بش ر را در معرض سقوط و انحطاط روانی، اخلاقی و جسمانی قرار می دهد، اعتیاد به مواد مخدر است که تاثیر آن از فرد و خانواده عبور می کند و کل جامعه را درگیر می سازد. اعتیاد هزینه های اقتصادی، عاطفی و اجتماعی گزافی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. اعتیاد اختلالی چند عاملی است که اغلب سیری مزمن و عود کننده دارد. آنچه در این زمینه مهم است، این است که اعتیاد امری قابل پیشگیری و قابل درمان است، اما درمان آن ساده نیست چرا که اعتیاد ابعاد گوناگون دارد. پیشگیری، موثرتر و کم هزینه تر از درمان است و با شناخت عوامل، ویژگی ها و خصیصه هایی که افراد را در مقابل اعتیاد آسیب پذیر می کند، شروع می شود. اختلالات شخصیت از جمله عواملی هستند که همبودی بالایی با اعتیاد دارند و باعث آسیب پذیری در برابر اعتیاد می شوند. بنابراین با شناخت اختلالات شخصیتی در افراد معتاد به مواد مخدر می توان درمانی مناسب با شرایط این افراد انتخاب نمود که راه حل موثرتر و سازنده تری باشد. استفاده از خدمات روانپزشکی و روانشناسی در پیشگیری و درمان در کنار دارو درمانی در مراکز درمانی سوءمصرف مواد امری ضروری است.
افزایش وضوح گفتار در کودک مبتلا به فلج مغزی: گزارش موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فلج مغزی می تواند به عنوان اختلال کنترل حرکتی و وضعیت بدنی تعریف شود که از طریق صدمه به سیستم اعصاب مرکزی، آسیب هایی را به زندگی آینده فرد تحمیل می کند.
پیامد درمانی مدل درمانی ماتریکس بر کیفیت زندگی سوء مصرف کنندگان مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی پیامد درمانی مدل درمانی ماتریکس بر کیفیت زندگی سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین بود. روش: در یک طرح شبه آزمایشی از میان 30 سوءمصرف کننده شیشه که تحت درمان بودند، 15 نفر به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر به عنوان گروه گواه گمارده شدند. گروه آزمایش از آموزش گروهی ماتریکس به مدت 24 جلسه 60 دقیقه ای بهره برده، اما برای گروه گواه مداخله خاصی صورت نگرفت. گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی بین دو گروه در مرحله پس آزمون تفاوت معنادار داشته لیکن این تفاوت در مرحله پیگیری معنادار نبود. نتیجه گیری: جلسات گروهی ماتریکس توانسته اند کیفیت زندگی سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین را در کوتاه مدت بهبود بخشند اما پایدار نمانده است.
مقایسه ی دانش آموزان آزار پذیر، آزار رسان و عادی از لحاظ افسردگی، اضطراب، خشم و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان سال اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه دانش آموزان آزار پذیر، آزار رسان و عادی از لحاظ افسردگی، اضطراب، خشم و عملکرد تحصیلی بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان شهر اهواز بود، که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از دو منطقه انتخابی سه مدرسه انتخاب و از بین دانش آموزانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه آزاررسانی کسب کردند، نمونه ای شامل 138 نفر :34 نفر گروه آزار رسان، 35 نفر گروه آزارپذیر و 69 نفر به همان تعداد بعنوان گروه عادی همتاسازی و انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه تجدید نظر شده ی آزار رسانی-آزار پذیری الویس، سیاهه افسردگی کودکان(CDI) ، مقیاس اضطراب چند بعدی کودکان (MASC)، خرده مقیاس خشم از پرسشنامه پرخاشگری (AGQ) و برای سنجش عملکرد تحصیلی معدل ترم قبل، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند راهه (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد، بین سه گروه از لحاظ افسردگی، اضطراب، خشم و عملکرد تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد. افسردگی در دانش آموزان آزار پذیر نسبت به دو گروه دیگر و آزار رسان از گروه عادی بالاتر بود. همچنین، بین اضطراب در دو گروه تفاوتی مشاهده نشد، اما اضطراب در هر دو گروه، نسبت به دانش آموزان عادی، بیشتر بود. علاوه براین، خشم در دانش آموزان آزار رسان و آزار پذیر، نسبت به دو گروه دیگر و گروه عادی بالاتر بود. عملکرد تحصیلی در دانش آموزان عادی بالاتر و در گروه آزار رسان پایین تر بود. با در نظر گرفتن نتایج پژوهش، توجه مضاعف به کاهش رفتار قلدری در دانش آموزان پسر پیشنهاد می گردد.
نقش میانجی تفکر ارجاعی در ارتباط بین کمال گرایی و اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر تفکر ارجاعی در رابطه بین کمال گرایی و اضطراب اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) شهر قزوین به تعداد 7030 نفر در سال 1394 بود؛ که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس های تفکر ارجاعی اهرینگ (2010)، کمال گرایی فراست (1990) و اضطراب اجتماعی کانور (2000) بود. داده های آزمودنی ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفکر ارجاعی رابطه بین کمال گرایی و اضطراب اجتماعی را میانجی گری می کند. نتیجه-گیری: کمال گرایی و تفکر ارجاعی به نوعی نقش پیش بینی کننده برای اضطراب اجتماعی دارند. به طوری که با افزایش کمال گرایی و تفکر ارجاعی، اضطراب اجتماعی نیز افزایش می یابد. افراد کمال گرایی که مشخصه های تفکر ارجاعی را دارند، اضطراب اجتماعی بیشتری را متحمل می شوند. در تدوین برنامه های درمانی برای اضطراب اجتماعی باید به کمال گرایی و تفکر ارجاعی که به عنوان فرآیندهای فراتشخیصی مطرح می شوند توجه ویژه شود.
ویژگی های عصب روان شناختی و نظریه ی ذهن در کودکان بیش فعال همراه با نقص توجه و کودکان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزیابی عصب روان شناختی جامع علایم موجود در فرد را در نظر می گیرد که بر پایه ی درک ساختار و عملکرد مغز است و باعث درک غنی تر از علایم و در نهایت، منجر به توصیه های درمانی موثرتر می شود. این پژوهش به منظور بررسی ویژگی های عصب روان شناختی و تئوری ذهن و رابطه ی این دو مولفه در کودکان بیش فعال همراه با نقص توجه و مقایسه ی آن ها با کودکان عادی صورت گرفت. روش کار: روش تحقیق این پژوهش، به روش علی مقایسه ای است که به این منظور 25 دانش آموز بیش فعال به روش نمونه گیری در دسترس و 25 دانش آموز عادی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و از آزمون عصب روان شناختی کانرز و آزمون نظریه ی ذهن برای سنجش دو گروه استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل آماری با استفاده تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون نشان دادکه بین دو گروه بیش فعال و عادی از نظر مولفه های نظریه ی ذهن و 3 تا زیرمقیاس آزمون عصب روان شناختی، مشکلات توجه (001/0=P) و کارکردهای اجرایی (0001/0=P) و عملکرد تحصیلی خواندن (027/0=P) تفاوت وجود داشت یعنی کودکان بیش فعال از نظر این 3 مولفه و از نظر نظریه ی ذهن (009/0=P) پایین تر از کودکان عادی عمل کردند اما همبستگی بین ویژگی های عصب روان شناختی و نظریه ی ذهن در دو گروه بیش فعال و عادی ملاحظه نشد. نتیجه گیری: برای ارزیابی تشخیصی کودکان بیش فعال می توان از آزمون های عصب شناختی به عنوان مکمل آزمون های رفتاری استفاده کرد و هم چنین با توجه به نتایج این پژوهش، کودکان بیش فعال، نیازمند برنامه های توان بخشی در مورد عملکرد تحصیلی، مشکلات توجهی، عملکرد تحصیلی خواندن هم چنین تئوری ذهن هستند بنابراین تمهیداتی در این زمینه باید صورت گیرد.
بررسی تحلیلی اختلال طیف اتیسم در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: واژه اختلال طیف اتیسم از کلمه یونانی اوتوس به معنی «خود» گرفته شده است و برای اشاره به افرادی به کار می رود که دامنه اندکی از روابط شخصی و تعامل محدودشده با محیط دارند. یعنی نوعی گوشه گیری از کالبد زندگی اجتماعی به درون خود. اختلال طیف اتیسم مجموعه گسترده ای از رفتارهای نابهنجار ادراکی، شناختی، زبانی و اجتماعی را دربرمی گیرد. برخی از الگوهای رفتاری پایدار با اختلال طیف اتیسم همراه هستند، ولی پراکندگی زیادی در نشانه های رفتاری این افراد مشاهده شده است. نه تنها نشانه ها متفاوت هستند، بلکه شدت نشانه ها هم دامنه گسترده ای دارند. اگرچه نشانه های اختلال طیف اتیسم، دامنه گسترده ای دارد، ولی در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی به 2دسته کلی نقص در ارتباط اجتماعی و الگوهای رفتار تکراری و محدود تقسیم شده است. بسیاری از کودکان با اختلال طیف اتیسم فاقد قصد ارتباطی هستند و تمایل به ارتباطی که هدف اجتماعی داشته باشد، نشان نمی دهند. نقص در ارتباط اجتماعی رابطه نزدیکی با نقص در توجه مشترک دارد. برخی از این کودکان دارای آسیب های زبانی شدید بوده و برخی دیگر خموش یا بی صدا هستند. آن ها در کاربرد اجتماعی زبان یا سرنخ های اجتماعی زبان هم مشکل دارند.
نتیجه گیری: در این مقاله تعریف، ملاک های تشخیصی، میزان شیوع، علت شناسی و ویژگی های اختلال طیف اتیسم براساس نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی ارایه شده و در پایان نتیجه گیری صورت گرفته است.
بررسی مدل رابطه تعارض نقش جنسیتی مرد بر افسردگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زن با میانجی گری انتقاد شوهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی مدل تعارض نقش جنسیتی مرد بر افسردگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زن با میانجی گری انتقاد شوهر در زوج های مناطق شهرداری شهر اهواز بود. 300 زوج از میان زوج های 4 منطقه شهرداری شهر اهواز به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و مقیاس تعارض نقش جنسیتی مرد، پرسش نامه فرم کوتاه افسردگی بک، مقیاس های رضایت زناشویی، عزت نفس روزنبرگ و انتقاد زناشویی تکمیل کردند. آزمایش مدل با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOSانجام شد. یافته ها نشان دادند که مدل نهایی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. ضرایب مسیر تعارض نقش جنسیتی مرد به انتقاد شوهر، تعارض نقش جنسیتی مرد به افسردگی زن، تعارض نقش جنسیتی مرد به عزت نفس زن، تعارض نقش جنسیتی مرد به رضایت زناشویی زن، انتقاد شوهر به افسردگی زن و انتقاد شوهر به رضایت زناشویی زن همگی معنی دار بودند، به جز ضریب مسیر انتقاد مرد به عزت نفس زن. ضریب های مسیر غیرمستقیم تعارض نقش جنسیتی مرد به افسردگی زن با میانجی گری انتقاد مرد و تعارض نقش جنسیتی مرد به رضایت زناشویی زن با میانجی گری انتقاد مرد هم معنادار بودند، اما ضریب مسیر غیرمستقیم تعارض نقش جنسیتی مرد به عزت نفس زن با میانجی گری انتقاد مرد معنادار نبود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که انتقاد مرد نقشی مهم در افسردگی و رضایت زناشویی زن دارد.
اثربخشی خانواده درمانی شناختی- رفتاری بر اختلال تنوع طلبی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه میزان وقوع خیانت در زمان تأهل آمار دقیقی در دست نیست. این در حالی است که بی شک در همه جوامع ازدواج بر پایه قرار دادی انجام می گیرد که در آن هر دو همسر متعهد می شوند نسبت به یکدیگر وفادار باشند. مسئله خیانت زمانی رخ می دهد که در ازدواجی که طرفین متعهد به تک همسری باشند، یکی از آن ها مخفیانه تعهد را نقض کند. تحقیقات نشان داده اند به دلیل نقش مهم اعضای خانواده، آموزش خانواده همراه با به کارگیری روش های شناختی- رفتاری در درمان اختلالات جنسی به طور اعم و تنوع طلبی جنسی و خیانت به طور خاص، تأثیر بسزایی دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد خانواده درمانی توأم با روش های شناختی- رفتاری در درمان تنوع طلبی جنسی بود. روش پژوهش حاضر از نوع مطالعه موردی بود. در این روش، متغیر های متعدد در مورد تعداد اندکی آزمودنی مورد بررسی قرار می گیرد. در این مطالعه، سه آزمودنی 28، 28 و 48 ساله که از طریق مصاحبه بالینی و آزمون های روان شناختی مبتلا به تنوع طلبی جنسی تشخیص داده شدند، مورد مطالعه و درمان قرار گرفتند. نتایج مؤید قطع روابط فرا زناشویی و بازیابی تعامل زوجین در درمان تنوع طلبی جنسی و کارایی خانواده درمانی با تأکید بر رویکرد شناختی-رفتاری بود. همچنین در پیگیری های پس از درمان، مراجعین به زندگی زناشویی خود متعهد بودند و هیچ گونه خیانت و رابطه فرازناشویی در آن ها مشاهده نشد. همسویی این نتایج با نتایج پژوهش های قبلی نیز به تفصیل مورد بحث واقع شده است.
مقایسه اثربخشی درمان روانی اجتماعی و بازخورد زیستی بر بهبود سردردهای میگرنی (کاهش ناتوانی ناشی از سردرد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:میگرن نوعی اختلال عصبی شایع است که با سردرد شدید و ناتوان کننده و اغلب تهوع و ترس از نور و صدا همراه می باشد و ناتوانی ناشی از آن متفاوت است. بنابراین، پزشکان باید به عواملی که در بروز و شدت حملات سردرد و ناتوانی های ناشی از آن تأثیر دارد، توجه کنند تا بتوانند فراوانی و شدت حملات را کاهش دهند و تأثیر آن بر عملکرد فرد را محدود نمایند. مواد و روش ها:مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی و کارآزمایی بالینی همراه با گروه شاهد و پیگیری سه ماهه بود که بر روی 55 بیمار مبتلا به میگرن مراجعه کننده به درمانگاه های تخصصی مغز و اعصاب بیمارستان های شهر اهواز انجام شد. نمونه ها به صورت پی در پی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه درمان روانی اجتماعی (20 نفر)، بازخورد زیستی (15 نفر) و شاهد (20 نفر) قرار گرفتند. درمان روانی اجتماعی و بازخورد زیستی هر کدام در هشت جلسه درمانی 60 دقیقه ای طبق پروتکل تنظیم شده اجرا گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، چک لیست مشخصات دموگرافیک، پرسش نامه ناتوانی ناشی از سردرد (Migranie Disability Assessment Questionnaire یا MIDAS)و دستگاه بازخورد زیستی مقاومت گالوانیک پوست (Galvanic skin response یا GSR) بود که در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) برای هر سه گروه انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندگانه همراه با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها:شدت حملات سردرد در هر سه مرحله در گروه های درمان روانی اجتماعی و بازخورد زیستی تفاوت معنی داری با یکدیگر داشت (010/0> P). بین میانگین شدت مراحل و گروه ها نیز تعامل معنی داری مشاهده شد (010/0> P). میانگین ناتوانی ناشی از سردرد در سه مرحله تفاوت معنی داری را نشان داد (001/0 = P) و تعامل بین نمره ها و گروه ها نیز معنی دار بود (001/0 = P). شدت حملات سردرد و ناتوانی ناشی از سردرد بعد از درمان روانی اجتماعی کاهش چشمگیرتری نسبت به درمان بازخورد زیستی داشت و در مرحله پیگیری هم باقی مانده بود. نتیجه گیری:نتایج بیانگر اثربخشی درمان های روانی اجتماعی و بازخورد زیستی در بهبود شدت حملات میگرن و کاهش ناتوانی ناشی از سردرد می باشد. درمان روانی اجتماعی برای کاهش شدت حملات میگرن و ناتوانی ناشی از سردرد بیماران مؤثرتر است.
پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس بخشایش و معنویت در آموزگاران متأهل
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های برجسته در گستره سلامت، استوار ساختن و توانمندسازی خانواده ها در برابر مشکلات است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس بخشایش و معنویت بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه آموزگاران متأهل در شهرستان سلسله در سال تحصیلی 1395-1394 بود. نمونه دربرگیرنده 212 نفر (72 زن و 140 مرد) بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب گزینش شدند. ابزار اندازه گیری دربرگیرنده شاخص تاب آوری خانواده، مقیاس بخشایش خانواده و پرسشنامه نگرش و توانایی معنوی بودند. یافته های برآمده از پژوهش نشان داد میان متغیرهای بخشایش و معنویت با متغیر تاب آوری خانواده همبستگی معنادار وجود دارد. افزون بر این میان بخشایش و تاب آوری خانواده همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. یافته ها نشان داد که بخشایش و معنویت می توانند در بالا بردن تاب آوری خانواده نقش داشته باشند.
رابطه ناگویی خلقی و کیفیت زندگی در بیماران با شکایت درد مراجعه به درمانگاه های پزشکی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط ناگویی خلقی و کیفیت زندگی در بیماران شکایت درد و افراد سالم انجام شد. روش: نمونه پژوهش شامل200 نفر (100 بیمار با شکایت درد و 100 نمونه از افراد سالم با فاصله سنی 18-60) بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده های به دست آمده از مقیاس ناگویی خلقی(TAS-20) و پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی (SF-36) با آزمون t مستقل، همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون همزمان تحلیل شد. یافته ها: براساس یافته ها دو گروه بیماران و افراد سالم هم در مقیاس ناگویی خلقی و هم کیفیت زندگی تفاوت معنادار داشتند. در آزمون همبستگی نیز ارتباط بین ناگویی خلقی و کیفیت زندگی به ویژه در زیر مقیاس های مشکل در توصیف احساسات و تفکر عینی در گروه بیماران قوی تر بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد درد موجب ارتباط قوی تر ناگویی خلقی و کیفیت زندگی می شود و بعد روانی کیفیت زندگی بیشتر از ابعاد دیگر تحت تأثیر ناگویی خلقی قرار دارد.
سنجش و اولویت بندی نیازهای والدین دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی یک اختلال روان پزشکی است که در دوره کودکی ظاهر شده و از شایع ترین اختلال های دوران کودکی است. هدف از پژوهش حاضر سنجش و اولویت بندی نیازهای والدین دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی است. روش:طرح پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمامی والدین دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهرستان رشت در سال تحصیلی 1395-1394 بود که نمونه ای به حجم 120 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس نیازهای خانواده برای خانواده های ایرانی( نصیری و سامانی، 1387) استفاده شد.
مقایسه توجه دیداری فضایی و چالاکی مهارت دیداری- دستی در کودکان دبستانی مبتلا به اختلالات یادگیری با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه توجه دیداری فضایی و چالاکی مهارت دیداری- دستی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری با کودکان عادی می باشد. روش پژوهش پس رویداری و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مبتلا به اختلالات یادگیری و عادی در مقطع دبستان شهر مشهد بود، که به وسیله نمونه در دسترس 15 نفر کودک مبتلا و20 نفر کودک عادی انتخاب شد.ابزارها شامل آزمون کرسی رایانه ای وآزمون تعقیب دایره چرخان رایانه ای است. داده ها با روش آزمون T دو جامعه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد بین میانگین نمرات دانش آموزان مبتلا به اختلال و همتایان عادی آنان در آزمون کرسی و تعقیب دایره چرخان تفاوت معنی داری وجود دارد؛به طوری که توجه دیداری – فضایی و چالاکی مهارت دیداری – دستی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ضعیف تر از کودکان عادی است. این مشکلات باید در افراد مبتلا به اختلالات یادگیری مد نظر باشد و هدف مداخله قرار گیرد.
اثر بخشی امید درمانی بر کیفیت زندگی همسران جانبازان دچار اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جنگ علاوه بر عوارض و اختلالات جسمی و روانی برای رزمندگان، خانواده آنان را نیز در معرض خطر و مشکلات قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی امید درمانی بر کیفیت زندگی همسران جانبازان دچار اختلال استرس پس از سانحه انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر به صورت شبه آزمایشی بوده است که در آن30 نفر از همسران جانبازان دچار اختلال PTSD شهر دهلران به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برنامه آموزش گروهی امید درمانی برای گروه آزمایش طی هشت هفته و در هشت جلسه دو ساعته اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) بود. این پرسشنامه در سه مرحله، قبل، بعد و دو ماه پس از مداخله(مرحله پیگیری) در دو گروه اجرا شد.
یافته ها: بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازه های تکراری، میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معنا داری افزایش یافت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش که مبین تأثیر امید درمانی بر کیفیت زندگی است، پیشنهاد می گردد جهت ارتقای کیفیت زندگی افراد جامعه، به ویژه خانواده جانبازان، از برنامه امید درمانی استفاده گردد.