فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
300 - 320
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی عرضی آثار هنری اخیرا مورد توجه محققان قرار گرفته است. در این مقاله موضوع آرزوی داشتن زندگی آرمانی در موضوعات داستان در آثار برگزیده چینوا آچه به و غلامسحین ساعدی مورد بررسی قرار گرفت. آچه به، راه رسیدن به رستگاری را در پایان دادن به استعمارگری غرب، نجات وطن، برگشتن به رسم و رسومات و فرهنگ اصیل آفریقا می داند؛ ساعدی راه رسیدن به زندگی آرمانی را در سکوت و آرامش زندگی روستایی و خلاصی از مشکلات و گرفتاری های زندگی مدرن و رهایی از مشکلات روحی و روانی می یابد. هر دو نویسنده در انتخاب شخصیت های داستان و صحنه پردازی ها در مسیر اهداف هنری خود، وجوه مشترک زیادی دارند. در این مقاله، دو بازیگر نقش اصلی داستان، ایده ها و اسیده ال ها، طرز فکر و تفکرات آن ها از هستی و آرزوهای آرمانی و شیوه انتخاب صحنه و تاثیر پذیری آنها از جهت گیریهای سیاسی و اجتماعی تجزیه و تحلیل و تشابه آنها مشخص شد.
بررسی تطبیقی مضامین مشترک در موضوع شهید و شهادت در اشعار پایداری معاصر فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
470 - 487
حوزه های تخصصی:
ادبیات پایداری مضامین گسترده و متنوعی دارد که یکی از شاخص ترین آنان شهید و شهادت است. شهید و شهادت مقوله ایست که در اغلب نبردهای مقدس از آن یاد می شود و روی سخن بسیاری از شاعران عرصه مقاومت با آنان است. در دین اسلام نیز به این مساله اهمیت والایی داده شده و اسلام کسانی را که در راه خدا جانفشانی می کنند و جان خود را از دست می دهند زنده نمی پندارد. بلکه زندگانی هستند که در نزد خدای خود آرمیده اند. بزرگداشت و تکریم شهیدان میهن که جان خویش را در راه پاسداری از وطن و دین ایفا کردند نیز از مضامین دیگر شعر پایداری است.این پژوهش در صدد بررسی تطبیقی مفهوم شهید و شهادت در اشعار شاعران ایران و عرب است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاعران معاصر انقلابی ایران و عرب، در اشعار خویش از این مفهوم، بسیار بهره برده اند و در اشعار ایشان مضامینی مربوط به شهید و شهادت شامل : ستایش مقام شهید، انتقام خون شهید، مرثیه سرایی برای او و به کارگیری نماد، است.
بررسی تطبیقی ساختارهای اجتماعی در آثار زیدری نسوی و نجیب محفوظ براساس نظریات ساختارگرایانه گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
567 - 595
حوزه های تخصصی:
ساختارگرایی تکوینی در جامعه شناسی ادبیات، یکی از شاخه های نوین در پژوهش های ادبی معاصر است که فیلسوفان جامعه شناس و ادیبی چون لوسین گلدمن و رهبر فکری او یعنی جورج لوکاچ، بدان محور متکی بوده اند و بر طبق آن دیالکتیک نگرش حاکم بر مؤلف و فضای تاریخی، اجتماعی همراه با اقتصاد سیاسی، معیارهای کلی گرایانه ای را به لحاظ ساختار گرایی تکوینی و جامعه شناسی ادبی مطرح می شود.
نفثه المصدور اثر زیدری نسوی یکی از آثار مهم ادبی و جزیی از اسناد تاریخی، اجتماعی در ادبیات فارسی است که از قرن هفتم مصادف با اواخر دوران خوارزمشاهیان و اوایل دوران مغول برجای مانده است. آثار نجیب محفوظ نویسنده معروف مصری و برنده جایزه نوبل ادبی در سال 1988 نیز درباره نوع زندگی اجتماعی مردم زمانه و سلطه بیگانگان بر کشورش و فقر اقتصادی و فرهنگی است.
در پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و پژوهش بر أساس مکتب تطبیقی به بررسی و تحلیل تطبیقی آثار زیدری نسوی بالأخص نفثه المصدور و نجیب محفوظ با نگاه ساختارگرایانه گلدمن پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زیدری نسوی و نجیب محفوظ در آثارشان نسبت به مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه عصر خود بی تفاوت نبوده و سعی داشته اند تا با نشان دادن مشکلات اجتماعی و هم چنین با استفاده از قدرت قلم خود واقعیت های جامعه را در جهت رسیدن به یک جامعه آرمانی به تصویر بکشند.
تحلیل و تطبیق ساختار روایی قطعات ابن یمین فریومدی و غزل قطعه های آرش آذرپیک بر اساس الگوی کنشی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
641 - 670
حوزه های تخصصی:
منتقدان بسیاری از جمله مکتب پاریس به بررسی ساختارها و فرم های روایی و بررسی عناصر و قوانین ترکیب آن ها پرداخته اند. از جمله می توان الگوی گریماس را نام برد که با ابداع نظام مبتنی بر نمایش شکل واره ای برای روایت، طرحی بر پایه چگونگی روابط بین واحدها، پیشنهاد می کند. معناشناسان مکتب پاریس و گریماس معتقدند واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشه های واقعی آن همواره مبهم اند. لذا روایت گونه ای شبیه سازی از واقعیت است. در این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته؛ با بررسی تطبیقی قطعه های ابن یمین و آثار آرش آذرپیک براساس الگوی کنشی گریماس درصدد پاسخ به این پرسش است که چه نوع رابطه ای (تقلیدگرا، احیاءگرا، ابداع گرا، بدعت گرا، فراگرایی) بین آثار این دو برقرار است. در واقع هدف این پژوهش بررسی میزان انطباق و درک هر چه بهتر نسبت به قطعه های ابن یمین و آرش آذرپیک و شناخت الگوی گریماس است و نتیجه می گیرد که ساختار روایی قطعه های آرش آذرپیک نسبت به ابن یمین ابداع گرایانه است.
مقایسه تطبیقی عناصر چهارگانه طبیعت در اشعار منتخب افسانه شعبان نژاد و سنیه صالح (شاعر عرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
752 - 779
حوزه های تخصصی:
عناصرچهارگانه طبیعت در باورهای کهن اساس جهان ودرواقع پایه ی جهان را تشکیل می دادند واز عناصری هستند که در فرهنگ بشری با آفرینش هستی گره خورده اند.
هدف از این پژوهش،مقایسه تطبیقی موضوعات مربوط به عناصر چهار گانه طبیعت در اشعار منتخب افسانه شعبان نژاد (شاعر فارسی زبان)و سنیه صالح (شاعر عرب زبان) پس از معرفی اجمالی این دو ادیب ،به این صورت انجام شده که موضوعات وصف عناصر طبیعت به صورت جداگانه بررسی و شیوه پرداختن به این مفاهیم همراه با شاهد مثال ذکر شده است .
در این مقاله به تعابیر پر تکرار شاعران مورد نظر پیرامون طبیعت پرداخته شده و از نظر کمی شاعرعرب بیشتر از شاعر فارسی زبان به خلق اثر پرداخته در حالی که شاعر فارسی زبان از واژگان آرام بخش و با نشاط در مقابل استفاده ی شاعر عرب زبان از کلمات خشن و ترس و وهم ،آثاری کیفی تر آفریده است .
بدون تردید طبیعت و مظاهر آن از مبانی اصلی اشعار سنیه صالح و افسان شعبان نژاد است و در مقاله حاضر با بهره گیری از منابع منتخب دو شاعر کودک ونوجوان به بررسی تطبیقی عناصر چهارگانه طبیعت (آب،باد،خاک وآتش) و برخی واژه ها و تعابیر مرتبط با عناصر طبیعت پرداخته شده است.
تحلیل کهن الگوهای «سایه» و «پیرخردمند» در طوطی نامه ضیاء الدین نخشبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
124 - 143
حوزه های تخصصی:
طوطی نامه اثر ضیاءالدین نخشبی، عارف قرن هشتم هجری، داستانی تعلیمی، پندآموز و با موضوع محوری فریبکاری زنان، با ساختار داستان در داستان به شیوه هزار و یک شب است. موضوع اصلی بسیاری از این داستان ها، جدال بین خیر و شر و سعادت و شقاوت است و نویسنده در این داستان ها در پی رسیدن به نتیجه اخلاقی برای مخاطب است؛ به همین سبب، فرض بر این است که این ویژگی ها از یک سو با آموزه های عارفان مسلمان و ریاضت ها و مجاهدت هایی که آنها در سیر و سلوک عارفانه خویش بر نفس سرکش تحمیل می کنند و از سوی دیگر با کهن الگوهای سایه و پیرِخردمند در نزد یونگ، منطبق هستند. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوای کیفی و با رهیافت نقد روانکاوانه در پی اثبات این فرضیه و پاسخ به این پرسش هاست که چگونه داستان های عامیانه طوطی نامه قابلیت تطبیق با دو کهن الگوی مذکور را دارند و این کهن الگوها چگونه در تکمیل فرایند ناخودآگاه جمعی و رسیدن به کمال و تعلیم مسائل اخلاقی مؤثر واقع شده اند؟. فرجام سخن حکایت از آن دارد که این کهن الگوها در مشاجرات طوطی و خجسته کاملاً مشهود است. اصرار خجسته در دنیاطلبی و کام گرفتن از معشوق و بیم و هشدار از سوی طوطی به خجسته، جلوه ای از رابطه نفس اماره و نفس مطمئنه است که با کهن الگوهای سایه و پیرخردمند تحلیل پذیر و درخور واکاوی است. کهن الگوی سایه در این داستان ها به صورت حماقت و نادانی، حیله و نیرنگ، خباثت، خیانت، حرص و طمع، شهوت رانی و... و کهن الگوی پیر فرزانه در هیأت پادشاه، طوطی سخنگو، حکیم، وزیر، دایه، پیرزن معمّر و عناصر طبیعی همچون باد و دریا نمایان می شود.
دگراندیشی در اشعار اسماعیل شاهرودی(از 1332 تا 1357 هجری شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
144 - 172
حوزه های تخصصی:
دگراندیشی، شیوه نگرش متفاوت و ناسازگار با اصول حاکمیت، باورهای دینی و سنّت های اجتماعی است که با رویکردی تعقلی و تخیّلی، دیدگاهی تازه بیان می دارد. این رویکرد با سلطه استبداد، استمرار جهل و تحجّر جهت گیری متضاد دارد و جنبه های ستیزه جویانه آن مؤلّفه های متنوّعی در افکار شاعران نوپرداز پدید می آورد. با تحلیل و توصیف محتوای مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی به روش کتابخانه ای مشخص خواهد شد که در زمینه های فکری این شاعر به ظاهر گمنام چه اندیشه ها و آرمان های تأثیرگذار و برجسته اخلاقی و تعلیمی وجود دارد. در نتیجه متناسب با تأثیرات حوادث مهم تاریخی از وی، مبارزی عدالت طلب، آزادی خواه و الهام بخش تصویر می گردد. او مبارزه را برای مساوات، آگاهی را برای آزادی خواهی و دانایی را برای گذار از کاستی های سنّت به کار می بندد. با مطالعه زمینه های فکری مساوات جو، فساد ستیز، ضد استعماری، جهل ستیز، صلح طلب و انسان مدار شاهرودی در مقایسه با شاعران غیر متعهد، لذت طلب، وابسته به حاکمیت و فردگرا، کارکرد ارزش های اخلاقی و انسانی ازیادرفته برجسته می گردد و پیوند تاریخی اصالت های فکری فرهنگ ایرانی پایدار می ماند. افکار دگراندیشانه شاهرودی، نواقص سنّت های اجتماعی را نمودار می سازد، ریشه های ساختار حاکمیت استبداد را بر ملا می نماید و توانمندی های نهاد دین را برای هماهنگی با نیازهای روزآمد آشکار می کند.
بررسی تطبیقی مردم شناسی فرهنگی در منظومه «مهر و وفا»، در ادب کلاسیک فارسی و عامیانه کُردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
296 - 316
حوزه های تخصصی:
بدیهی است که منظومه های غنایی شعر فارسی در نوع خود بیش ترین الگوهای فرهنگی و نشانه های تمدن را بازنمایی می کنند. بررسی این داستان ها از دیدگاه مردم شناسی فرهنگی (که پایه های اصلی آن فرهنگ عامه است)، نگرشی نو به آن هاست و پژوهشگران را با دو گزینه آشنا می سازد: یکی بررسی فرهنگ مردم در محتوای داستان ها و دیگر تأثیرگذاری فرهنگی راوی است با توجه به فرهنگی که در آن پرورده شده است و این در تمامی داستان هایی که راویان مختلف دارند، صدق می کند. در این پژوهش که دانستنی های مختلف ادبی و فرهنگی نهفته در ادب عامه کُردی «بیت» در مقابل با منظومه های ادب کلاسیک فارسی مقایسه و بررسی شود، به ویژه آن جا که ساختار و محتوای این آثار با اصول داستان سرایی مطابقت داشته باشد، می تواند در بخش مطالعات مردم شناسی فرهنگی کار ارزنده ای باشد. این پژوهش به توصیف و تحلیل مولفه های فرهنگی از دیدگاه مردم شناسی در منظومه «مهر و وفا» در ادب کلاسیک فارسی و ادب عامیانه کُردی به روایت مام احمد لطفی پرداخته است. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است بیشتر مولفه های مردم شناسی در این منظومه نمود پیدا کرده است و میزان شباهت ها نسبت به تفاوت ها بیشتر است و این نشان دهنده بینامتنیّت بین منظومه فارسی و کُردی است. دیگر آن که روایت های کُردی داستان، هرچند در کلیّات، مضمون و مفهوم، مطابق با روایت های فارسی هم نام مذکور است، اما هم در قالب و فرم و هم در محتوا به ویژه تغییرات و تحولات فرهنگ عرفانی، حماسی و غنایی در دوره های گوناگون است.
خوانش و مقایسه فکری سیاست نامه و قابوس نامه بر اساس نظریه P4C(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۵
69 - 96
حوزه های تخصصی:
لیپمن استاد دانشگاه کلمبیا، در سال ۱۹۶۲ م. برنامه فلسفه برای کودک یا فبک را که با نام اختصاری p4c شهرت جهانی یافته است، برای بهبود تفکّر کودکان پایه گذاری کرد. با توجه به مؤلفه های فلسفه برای کودک و سه بسندگی ادبی، فکری و روان شناسی، حکایاتی را در ادب فارسی می توان یافت که در آن، حداقل یک یا دو مضمون و مفهوم فلسفی متناسب با فرهنگ بومی به کار رفته است. ازآنجاکه بر طبق اهداف برنامه فلسفه برای کودک می بایست حکایت هایی گزینش شوند که با معیارها و مؤلفه های فبک بالاترین همخوانی را داشته باشند، به نظر می رسد دو کتاب سیاست نامه از خواجه نظام الملک طوسی و قابوس نامه از عنصرالمعالی کیکاووس، می توانند از نمونه های برجسته ی ادب فارسی در این زمینه باشند. این دو کتاب ازجمله آثار ارزشمند فارسی و سرشار از مفاهیم اخلاقی و آموزه های تربیتی هستند که در قالب داستان بیان شده است. با بررسی داستان ها، مطابق با ویژگی های داستان های فبک این نتیجه حاصل می شود که بیش تر داستان های این دو کتاب به لحاظ پردازش و هم چنین موضوعات طرح شده، از جذابیت و قابلیت مناسبی برای کودکان برخوردار هستند. در این نوشته، سعی بر آن بوده که برنامه ی فلسفه برای کودک طبق نظر پایه گذاران این برنامه یعنی لیپمن و افرادی نظیر فیلیپ کم، مطرح شده و ویژگی های داستان های فکری تبیین شود. ازاین رو، برای انجام این منظور و تشریح داده های بنیادین، از روش تحلیل محتوایی و قیاسی بهره گرفته شده است.
مطالعه الگوهای گفتار زنانه در بافت متنی رمان های «خوف و نی-نا» اثر شیوا ارسطویی «با تکیه بر رویکرد رابین لیکاف DSL»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۵
289 - 317
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی تلاش می کند تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا الگوهای گفتار زنانه در بافت متنی رمان های «خوف» و «نی نا» اثر شیوا ارسطویی، با الگوی رابین لیکاف (DSL) مطابقت دارد یا الگوهای ارائه شده در این آثار با الگوی مدّنظر وی در تعارض هستند؟ در این پژوهش از میان شاخصه های مدّنظر لیکاف (1975) بر سطح واژگانی تأکید شده و هر 5 مؤلفه این سطح شامل «استفاده مکرر از تردیدنماها یا تعدیل کننده ها»، «کاربرد صورت های مؤدبانه زبان و پرهیز از دشواژه ها»، «استفاده از قیدهای تشدیدکننده»، «کاربرد صفات عاطفی» و «کاربرد واژگان خاص زنانه» در نظر گرفته شده است. با این هدف پس از طبقه بندی داده های پژوهش و تحلیل آن ها، ابتدا سعی شد که سبک نوشتاری شیوا ارسطویی در سطح گفتار شخصیت های زنانه این دو رمان مشخص و سپس با مؤلفه های مدّنظر لیکاف انطباق داده شود. یافته ها نشان می دهد که ارسطویی در زمینه انتخاب زبان شخصیت زنان این دو رمان دقت فراوانی داشته و مؤلفه هایی مانند سن، طبقه اجتماعی، شغل، تحصیلات و ... در سبک گفتار زنان داستان های وی به وضوح قابل مشاهده هستند و می توان ادعا کرد که وی یکی از موفق ترین زنان داستان نویس در این زمینه است. علاوه بر این، بسیاری از مؤلفه های حاکم بر سبک گفتار زنانه در داستان های وی با الگوی رابین لیکاف مطابقت دارد. مؤلفه هایی مانند واژگان خاص زنانه، تردیدنماها، تشدیدکننده ها، سوگندواژه ها و جملات عاطفی شاخص ترین نمودهای این انطباق هستند.
عناصر عامیانه و غیررسمی گفتاری و نوشتاری در سطح واژگانی برخی از ترجمه های کهن عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گونه های ناشناخته زبان و ادبیات فارسی، ترجمه های کهن عهد عتیق هستند. معمولاً زبان این متون فارسی و خط آن ها عبرانی است. یکی از ویژگی های این نوع از متون، تأثیرپذیری شدید از ادبیات و زبان عامیانه فارسی است. در این مقاله براساس معیارهای زبان شناسی اجتماعی، عناصر عامیانه گفتاری و نوشتاری برخی از این متون (ترجمه های عهد عتیق) بررسی شده است. براساس این بررسی، زبان متون پیش گفته در سطح واژگانی از دو جنبه تحت تأثیر زبان عامیانه قرار گرفته است: نخست تحولات آوایی که شامل موارد زیر است: تحول âm / ân > um / un، همگونی آوایی، کاهش واجی، افزایش واجی، انواع مختلف ابدال و قلب. دوم واژه های گویشی. عناصر گویشی هر زبان پیوستگی تنگاتنگی با زبان و ادبیات عامه آن دارند. عناصر نوشتاری غیررسمی نیز از دو جنبه بر این متون تأثیر گذاشته اند: الف) استفاده از خط عبرانی؛ ب) اغلاط املایی. براساس تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که این نوع از ترجمه های عهد عتیق از نظر زبانی به گونه عامیانه یا دست کم غیررسمی زبان نزدیک تر هستند.
ضرب المثل؛ ابزاری فرهنگی برای تنظیم و شکل دهی به رفتار جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه فرهنگ، میدان همگرایی و تعامل جهان بینی ها و ایدئولوژی هاست. ضرب المثل ها یکی از ابزار های فرهنگی تأثیرگذار در ترویج، تنظیم و هدایت ایدئولوژی ، جهان نگری و رفتار اجتماعی سازمان یافته هستند. آن ها هماهنگی جمعی را در کنشگران اجتماعی تقویت می کنند و موجب همگرایی فکری و فرهنگی، حول یک موضوع مشترک می شوند. در این مقاله تلاش می شود تا با روش تحلیل کیفی و توصیف، به این مسئله پرداخته شود که ضرب المثل ها به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده در فرهنگ عامه، چگونه به رفتار جمعی شکل می دهند. پیش فرض این است که ضرب المثل ها با «عقلانی سازی»، «نهادینه سازی» و «ساخت گرایی»، رفتارهای فردی را با رفتارهای جمعی همسو می کنند. مبانی و کارکرد ضرب المثل ها، نشان دهنده ظرفیت و توانایی آن ها برای نظارت و کنترل رفتارهای اجتماعی است؛ انتظار ایفای نقش هایی چون «هم بستگی و تطور همکاری»، «حصول منفعت مشترک»، «تعریف طرح واره های رفتاری»، «قاب بندی»، «اطمینان آفرینی» و «انسجام اجتماعی» از ضرب المثل ها، موجب می شود تا آن ها بتوانند رفتار پراکنده مخاطبان را تنظیم و هم جهت کنند. ضرب المثل ها با طرح الگوهای آشنا و نهادینه، «ناهماهنگی شناختی و پراکندگی رفتاری»1 افراد را در جامعه محدود می کنند.
ارتباط پوشش با مناسک آیینی -اسطوره ای در میان زرتشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوششی که در اجرای مراسم آیینی استفاده می شود مکمل یک آیین باستانی یا داستان اساطیری از دوران کهن است. لباس ها، تزیینات و اشیای مورد استفاده در اجرای مراسم آیینی همگی نمادین هستند. افراد با این نمادها آشنایی دارند و به تقلید از پیشینیان خود آن ها را به کار می برند، حتی اگر از جنبه نمادین آن اطلاع دقیقی نداشته باشند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی پوشش در اسطوره و حماسه و تأثیر آن در مراسم آیینی با تأکید بر پوشش زرتشتیان است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از شیوه تحلیلی توصیفی و استفاده از اسناد کتابخانه ای کاربرد پوشش در مراسم آیینی بررسی شود. در این پژوهش مشخص شد که رنگ و نوع لباس نشان دهنده باورها واعتقادات مردم است و کاربرد آن در مراسم آیینی جنبه اسطوره شناختی دارد. اقوام مختلف برای فرایند گذار از زندگی بدوی و ورود به زندگی متمدن روایت های اساطیری درمورد پوشاک دارند. این روایت ها را که به تولید و استفاده از پوشاک اشاره دارد، در حماسه به شخصیت ها و قهرمانان حماسی نسبت داده اند.
پیشینه، سیر دگرگونی و کاربرد یک ضرب المثل: «مثل چنبر دف حلقه به گوش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۵۰
۱۷۳-۱۳۹
حوزه های تخصصی:
یکی از نمودهای هر فرهنگی ادبیات عامیانه آن است و یکی از کهن ترین نمونه های ادبیات عامیانه، مَثل است. مَثل ها دربردارنده تفکرات، جهان بینی و آداب ورسوم هرقوم و ملتی هستند. ریشه پیدایش آنان به طور قطع معلوم نیست، اما مردمان در طول زمان مَثَلی را که محصول یک واقعه، افسانه، اسطوره، شعر و... است برمی گزینند و مطابق با ذوق و پسند خود آن را دگرگون می سازند. «مثل چنبر دف حلقه به گوش» از ضرب المَثل هایی است که در کتاب های مربوط به امثال ضبط شده و در این پژوهش به دنبال پیشینه، سیر دگرگونی و کاربرد آن هستیم. با روش توصیفی تحلیلی و کاربست مطالعات کتابخانه ای ابتدا زمینه های پیدایش مَثل را بررسی کردیم و سپس پیشینه آن را کاویدیم و پس از آن سیر کاربردش را در متون گوناگون تا عصر حاضر جست وجوکردیم و درنهایت دریافتیم که پیشینه این مَثل حداقل به سده ششم هجری بازمی گردد و در متون شعر بروز یافته است. گمان است که تا سده ششم مَثَلی رایج بوده که به شعر شاعران این سده وارد شده و یا از شعر شاعران این دوره خصوصاً خاقانی شروانی به ادبیات عامیانه آمده و غالباً بر مضمون بنده و خدوم بودن دف، در جایگاه لفظ مستعار تکیه داشته و رفته رفته با دگردیسی شرایط اجتماعی در عصر حاضر و تغییر نگاه عمومی نسبت به موسیقی و ساز دف به سوی ورافتادگی پیش رفته است.
نقدی بر مقاله «نگاهی به حیات اجتماعی شهر باستانی سیمره از شکل گیری تا فروپاشی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیمره یکی از شهرهای مهم غرب ایران در سده های آغازین اسلامی است که از اواخر دوره قاجار تاکنون از زوایایی مخلتف مورد مطالعه قرار گرفته است. نوشتار حاضر به بررسی و نقد یکی ا ز جدیدترین مقاله های منتشر شده در مورد این شهر می پردازد؛ این مقاله باعنوان «نگاهی به حیات اجتماعی شهر باستانی سیمره از شکل گیری تا فروپاشی» به قلم «محسن سعادتی» و «حسین ناصری صومعه» در مجله پژوهش های باستان شناسی ایران شماره 22، دوره نهم، پاییز 1398 منتشر شده است. ارزیابی نقادانه ی مقاله نشان می دهد علی رغم نقاط قوتی که دارد اما از نظر شکلی و محتوایی دارای کاستی ها و اشکالات جدی است؛ ایرادات محتوایی مقاله از دو جنبه قابل طرح است؛ نخست رعایت نکردن اصول اولیه تحقیق و دیگری ایرادات عدیده علمی است که باعث گردیده مقاله فاقد تحلیل ها و نتایج سنجیده ای از موضوع مورد بررسی باشد. علی رغم جدید بودن، مقاله هیچ یافته نو و حرف تازه ای ندارد و مطالب آن تکرار گزارش های پژوهشگران پیشین در مورد شهر سیمره است. در مورد زمان و دلیل انقراض شهر(که پرسش اصلی مقاله و محور شکل گیری آن بوده است) اطلاعات جدیدی ارائه نشده است، زمان و دلیل مطرح شده برای انقراض شهر همان فرضیه اشتباهی است که در پژوهش های پیشین آمده است.
روش شناسی به مثابه الگوی تحلیل روش: نقد و بررسی کتاب راهنمای روش های آمیخته در پژوهش های علوم رفتاری و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی با روش شناسیِ پژوهش از الزامات انجام هر طرح پژوهشی است. آنچه در اکثر آثار تألیفی یا ترجمه مشاهده می شود، تمرکزِ صرف بر آموزشِ یک یا چند روش پژوهش است. کتاب راهنمای روش های آمیخته در پژوهش های علوم رفتاری و اجتماعی، رویکرد متفاوتی دارد و با پیگیری اهداف سه گانه تبیین گرایش های فلسفی، صورتبندی روش شناسی و روش و در نهایت کاربرد پژوهش های آمیخته، به رشته تحریر درآمده است. تمایز در هدف، که کتاب را در قیاس با دیگر آثار این حوزه برجسته می سازد، دلیل انتخاب آن برای نقد و بررسی بود. ترجمه فارسی کتاب، اثر تشکری و تدلی بر اساس معیارهای ارزیابی شورای نقد و بررسی متون و و کتب علوم انسانی در دو ساحت نقد ساختاری و نقد محتوایی، بررسی شد. نقاط قوت اصلی کتاب، تمرکز بر چهار رکن پارادایم های پژوهش یعنی هستی شناسی، شناخت شناسی، ارزش شناسی و موکداً روش شناسی پژوهش های آمیخته، تعدد و تنوع دیدگاه ها، بهره گیری از پیشگامان حوزه روش های پژوهش در نگارش فصول و نیز استفاده از منابع دست اول و معتبر، ارائه مثال و مطالعات موردی بود. در عین حال، اثر نقاط قابل بهبودی دارد که از جمله مهم ترین آن ها می توان به همپوشانی زیاد در محتوای برخی فصول، نامگذاری و نحوه چینش فصول و ترجمه تحت اللفظی برخی جملات اشاره کرد.
خوانشی نقادانه بر کتاب رازهای جدایی: سینمای اصغر فرهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعید عقیقی در کتاب رازهای جدایی: سینمای اصغر فرهادی فیلم های فرهادی را از اولین فیلم سینمایی او تا «فروشنده» مورد ارزیابی قرار می دهد. او بر معرفی و تحلیل الگوهای روایی داستان ها و نقد نحوه شخصیت پردازی و همچنین مقایسه آثار فرهادی با سینمای کلاسیک و واقع گرا متمرکز شده است. در کنار آن به صورت مختصر، نیم نگاهی به عناصر بصری، اصول فیلمسازی و همچنین برخی تحلیل های روانشناختی و خصوصاً جامعه شناختی مرتبط با فیلم های اصغر فرهادی نیز دارد. عدم وجود انسجام، خصوصاً در حجم بالای توصیفات و پراکندگی مطالب تحلیلی در کنار ایرادات فنی تخصصی از جمله رعایت نکردن اصول روزآمد نگارش کتاب، متغیر بودن دستور زبان نوشتاری و بکارگیری اصطلاحات تخصصی نابجا در کنار غیرعلمی بودن تئوری ها و فرضیات پژوهشی، و همچنین فقدان مبانی نظری، نقدهای این کتاب را از سطحی مابین تعدادی نقد ژورنالیستی نسبتاً خوب و تعدادی تحلیل تخصصی ناقص فراتر نمی برد. مشکل دیگر کتاب، تمرکز نویسنده بر بحث درون مایه، روایت، شخصیت پردازی وغیره است به گونه ای که مطالب مرتبط با نحوه ارائه بصری فیلمساز از کمیت و کیفیت لازم برخوردار نیستند و به نظر نمی رسد مخاطب جویای این مباحث را راضی کند.
جایگاه زنان در تصوف: نقد تفکر مردسالارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاریخی نقش زنان در طبقات گوناگون جامعه از جمله طبقه صوفیه، شناختی جامع و دقیق از آنان ارائه خواهد کرد. تلاش برای درک این نقش با توجه به حاکمیت نگاه مردسالارانه در واقع راهی برای تحلیل و نقادی این نگاه حاکم به شمار می آید. شواهد تاریخی متعدد، به مفهوم فراجنسیتی در تصوف گواهی دارند که نادیده انگاری تاریخی زنان در چنین نگرشی را نامفهوم می نماید. در جامعه مردسالار که زنان کمتر از مردان، امکان حضور در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، دینی و سیاسی را داشته و معمولا از متن به حاشیه رانده شده اند، به طور طبیعی، ورود زنان به سلک عارفان و طی مراحل کمال عرفانی با دشواری هایی متعدد روبرو بوده است. این مقاله با بررسی تاریخی سرگذشت زنان صوفی و چگونگی ورود آنان به سلک عارفان، به این نتیجه می رسد که عواملی چند در راه یابی زنان به سلوک عرفانی از اهمیت برخوردار بوده اند که مهمترین آنها رابطه خویشاوندی است که نگاه مردسالارانه آن را نادیده گرفته است و این خود یکی از مهمترین نقدها به نگرش مردسالارانه به جریان سلوک و تصوف به شمار می آید.
بررسی شخصیت اصلی رمان «روز دیگرِ شورا» براساس نظریه جامعه شناختی"استعاره نمایشی" گافمن
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 16
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی به ویژه داستان و رمان ازجمله مهم ترین عرصه ها در بازتاب مسائل اجتماعی است. با مطالعه داستان های دغدغه محور علاوه بر دستیابی به سیمایی از جامعه و مسائل آن، می توان با تکیه بر مطالعات جامعه شناختی گام های مؤثری در اصلاح معضلات اجتماعی برداشت. شخصیت یکی از مهم ترین عناصر داستانی است که پردازش دقیق و هنرمندانه آن می تواند بیانگر اهداف و دغدغه های نویسندگان باشد. بسیاری از درون مایه ها و شخصیت های داستانی را می توان با توجه به نظریه های جامعه شناختی تحلیل کرد و تصویری نزدیک به واقعیت را از شخصیت های داستانی ترسیم کرد. در مقاله حاضر شخصیت اصلی رمان روز دیگر شورا برمبنای نظریه جامعه شناسانه اروینگ گافمن تجزیه و تحلیل شده است. طبق نظریه استعاره نمایشی اروینگ گافمن هر انسانی در صحنه زندگی اش بنابر مقتضیات اجتماعی، نقش های متعددی اجرا می کند و به چهره نقاب می زند. گافمن معتقد است افراد تلاش می کنند تا نقص ها و عیب هایشان را پنهان کرده و تصویری مطلوب از خود ارائه دهند. پژوهش حاضر در صدد است تا نشان دهد چه زمینه هایی باعث شدند تا شورا به اجرای نقش روی بیاورد و در مدیریت رابطه جدیدی که با آن مواجه شده است، از چه راهکارهاییاستفاده می کند؟.در مقاله حاضر از روش ادغام مصداق های مستخرج از داستان و رویکرد تحلیلی تفسیری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سه عامل فقدان عاطفه در رابطه زناشویی، تأثیرات خانواده شوهر و روزمرگی زمینه ساز گرایش شورا به ایجاد رابطه ای خارج از عرفاست. شورا برای اجرای نقش ها و مدیریت رابطه جدید از راهکارهایی نظیر نقاب زدن، انزوا، پنهان کاری و دروغ استفاده می کند. هرچند پایان رابطه برای شورا ناخوشایند است ولی او در اجرای نقش هایش موفق عمل می کند.
بررسی و تحلیل رمان «دوردست های مبهم» از سید محسن نکومنش فرد بر اساس نظریه فرهنگ پذیری«جان بری»
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲
17 - 32
حوزه های تخصصی:
این پژوهش یکی از رمان های معاصر فارسی با موضوع مهاجرت را بر اساس نظریه فرهنگ پذیری «جان بری» بررسی می کند. مناسبات فرهنگی میان اجتماعات مختلف و چندفرهنگی چارچوب اصلی ادبیات مهاجرت است که چالش های هویتی و فرهنگی در جامعه میزبان را نیز در برمی گیرد.«بری» فرهنگ پذیری را فرایندی می داند که افراد به کمک آن در یک محیط فرهنگی جدید با زندگی سازگار می شوندو این موضوع به چگونگی ارتباط فرد مهاجر با فرهنگ اصلی خود و فرهنگ جامعه مقصد بستگی دارد. وی چهار استراتژی برای مهاجر در نظر می گیرد: یکپارچگی، همانندگردی، جدایی و حاشیه نشینی. البته در انتخاب راهبرد فرهنگ پذیری نگرش مهاجر و نگرش جامعه پذیرنده بسیار مهم و مؤثر است. هدف این تحقیق بررسی رفتارهای فرهنگ پذیری مهاجران و چگونگی برخورد جامعه میزبان در رمان «دوردست های مبهم» از محسن نکومنش فرد است و به این پرسش پاسخ می دهد که شخصیت های این رمان در برخورد با جامعه میزبان کدام یک از روش های یادشده را در پیش می گیرند؟ نتیجه به دست آمده نشان می دهد که سرعت و شدت فرهنگ پذیری در افراد مختلف متفاوت است و پذیرش مهاجران با افزایش فاصله فرهنگی کاهش می یابد. همچنین در مسئله فرهنگ پذیری دیدگاه جامعه میزبان به مهاجران نیز بسیار مهم و اساسی تلقی می شود. رفتارهای جامعه میزبان، چگونگی سازگاری یک مهاجر و نوع فرهنگ پذیری او را تعیین می کند. پذیرش نامطلوب میزبان برای مهاجران ایجاد محدودیت کرده و باعث بحران هویت و سلب آرامش و امنیت آنان می شود، بنابراین استراتژی مهاجران در این کشورها اغلب شیوه جدایی و یا حاشیه نشینی است؛ اما استراتژی همانندگردی اولویت فرهنگ پذیری در مهاجران نسل دوم است.