فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۱۳۴ مورد.
چهارطاقی سرخ آباد: عبادتگاهی ساسانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رسمیت یافتن دین زرتشت در عصر ساسانی، آتشگاه ها به عنوان جلوه بارز تشریفات و آداب دینی، در جامعه نمایان شدند. چهارطاقی ها نیز نقش اصلی را در معماری مذهبی ساسانیان ایفا کردند. از این نظر، مطالعه این اماکن برای دریافتی درست از وضعیت مذهب زرتشت در این دوره، بسیار اهمیت دارد. اماکن مذهبی معمولاً مجموعه ای عظیم را دربر می گرفت و چهارطاق هسته اصلی آن به شمار می رفت که تمام اجزای ساختمانی این مجموعه در اطراف آن و با توجه به موقعیت مکانی آن سامان می یافت. چهارطاقی سرخ آباد که در منطقه دره شهر ایلام واقع شده، از جمله این بناهاست و در اطراف خود پی هایی مدفون شده دارد که نشانه ای از وجود مجموعه ای در اطراف آن است. تاکنون در هیچ یک از پژوهش های باستان شناسیِ به عمل آمده در این منطقه از این بنا ذکری به میان نیامده است و در نظر بسیاری این بنا متعلق به دوران اسلامی است. هدف از این پژوهش پی بردن به تاریخ ساخت این بنا و پاسخ به این سؤال است که آیا بنای چهارطاقی، واقع در شهر عظیم دره شهر1، بنایی ساسانی است یا اسلامی. فرضیه تحقیق آن است که این بنا با توجه به تطبیق با عمارت های مذهبی این دوره و چشم اندازهای اطراف آن، به دوره ساسانی تعلق دارد که در اوایل اسلام نیز مورد استفاده واقع شده است.
شکل گیری گفتمان: هنر مهدوی و هنر پست مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله چالش های جدی در عصر جدید که بعضی از اندیشمندان، آن را عصر پسامدرنیته می خوانند، نسبت میان شیوه زندگی مسلمانان و جوامع دینی با عصر جدید و دوران پسامدرن است. در این راستا این پرسش اساسی در حوزه هنر نیز خود را بازمی نمایاند و به صورت گفتمان طرح می گردد که با توجه به مبانی معرفتی هنر دینی و مهدوی و همچنین بر اساس مبانی معرفتی هنر پست مدرن آیا امکان سازگاری میان هنر مهدوی و هنر پست مدرن وجود دارد یا نه. در این مقاله دو الگو و نظریه مطرح و نقد و بررسی شده و سپس الگویی بر اساس زیسته فطری پیشنهاد گردیده است.
زیبایی شناسی ابزار های سنگی عصر پارینه سنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ما در این پژوهش بررسی احتمال انطباق قوانین زیبایی شناسی بر ابزارهای عصر پارینه سنگی و پرسش از کیفیت زیبایی آن هاست. به کارگیری حساسیت های زیبا یی شناسانه انسان معاصر برای توصیف مصنوعات پیش از تاریخ دشوار نیست؛ اما در مقاله حاضر رویِ این موضوع تمرکز خواهیم داشت که آیا اساساً می توانیم حساسیت های سازندگان این ابزارها را در مورد امر زیبا آشکار سازیم و نیز، آیا بررسی زیبایی شناسانه ابزارهای پیش از تاریخ بر مبنای نظریات انسان امروزی امکان پذیر است. ما در این مقاله، با بهره گیری از شیوه توصیف مستندات موجود، سنگ ابزار های عصر پارینه سنگی مربوط به حدود پانصد تا یازده هزار سال پیش را که در موزه ویلسون امریکا، موزه آرمیتاژ و موزه بریتانیا نگهداری می شوند، بررسی کردیم. نتایج این بررسی نشان می دهد مجموعه های موزه ها به گونه ای قرار گرفته اند که تمرکز را بر یک شیء و ماده یا تکنیک آن متمرکز می سازند و این امر موجب شده بیشتر از حساسیت های زیبایی شناسانه خود استفاده کنیم و به محیط و سازندگان اشیا توجهی نداشته باشیم؛ در حالی که، می توان ادعا کرد که در ساخت و استفاده از ابزار ها، حسی حضور داشته که از فرهنگ منشأ می گرفته است.
مفهوم و جایگاه «فضا» در سه نگاره از نگاره های استاد کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مفهوم و جایگاه «فضا» در نقاشی ایرانی دوره تیموری1 و تفسیر قواعد و ضوابط حاکم بر آن ها در آثار استاد کمال الدین بهزاد است. در این پژوهش، ساختار بصری سه اثر از معروف ترین نگارگری های ایرانی دوره تیموری بررسی و تحلیل شده است که فضای معماری را تصویر کرده اند. با توجه به اینکه مکتب هرات2 نقطه اوج نقاشی ایران محسوب می شود و در این مکتب به فضا های معماری و شهری بسیار توجه شده است، نگاره ها از این مکتب هنری انتخاب شده اند. ضرورت این پژوهش از جهت یافتن نوآوری های موجود در نگاره های بهزاد، نظام ترکیب بندی عناصر، جایگاه فضاها و تحقیق و دقت نظر در نقش، طرح و رنگ نگاره های استاد است. با فرض اینکه استاد سعی داشته با رعایت اصل تناسبات طلایی، فضاهای معماری را در جایگاه ویژه ای قرار دهد، درک و شناخت قواعد و دریافت فرم و محتوای این آثار، راهی برای درک مفهوم و معانی این نگارگری ها است. نتایج حاصل از تحقیق بیان می کند که در نگارگری های بهزاد، اصول خاصی بر صحنه پردازی فضا حاکم بوده و عناصر معماری بر اساس این ضوابط که اصل نسبت طلایی است، جایگاه ویژه ای داشته اند که نشان دهنده نبوغ و نوآوری های استاد در نظام ترکیب بندی عناصر بوده است.
بررسی تطبیقی اثری از یان وان ایکو مارک شاگال با موضوع واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر دوره ای، هنر برای بیان کردن، زبان و شیوه ای خاص داشته است. در طول تاریخ، با وجود تنوع در بیان های هنری، بین آثار هنری اشتراک ها و شباهت هایی نیز وجود داشته است. با بررسی تاریخ هنر و آثار هنری، درمی یابیم آثار در امتداد یکدیگر و به مقتضای زمان، برای تکامل و پیشرفت هنر به وجود آمده اند. با توجه به این نکته، بررسی و تطبیق آثار هنریِ دوره های مختلف، می تواند ما را با شباهت ها، تفاوت ها، علت های عرضه و بیان خاص آثارِ هر دوره آشنا کند.
در این مقاله، دو اثری که در دو زمان مختلف ولی با موضوعی واحد (یکی اثری است از «یان وان ایک» و متعلق به دوران رنسانس و دیگری اثری است از «مارک شاگال» و متعلق به دوران مدرن) خلق شده اند، بررسی شده، ویژگی های آنها با یکدیگر مطابقت داده می شود. در مباحث مورد نظر، ابتدا به معرفی و شناخت دو هنرمند، و گرایش های فکری و هنری آنها پرداخته شده است. در ادامه، موارد ساختاری و معنایی دو اثر بررسی و تطبیق داده شده است. در انتهای مقاله نیز برای درک آسان و سریع تر مباحث، جدولی از خلاصة مطالب درج شده است.
زندگانی امام خمینی(ره)، از تولد تا ورود به حوزه ی علمیه ی قم
حوزه های تخصصی:
هنر و ادب؛ ایران: گنجی زیر خاک / مروری اجمالی بر تاریخ نگاری هنر انقلاب
حوزه های تخصصی:
نشستنگاه ها در تمدن بین النهرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار کشف شده از تمدن بین النهرین سال های بسیاری است که بهترین ویترین های موزه های دنیا را به خود اختصاص داده است. این آثار هرچند به دلیل وضع بد محیطی و در دسترس نبودن مواد اولیة مناسب و بادوام، بسیار آسیب دیده و یا به طور کل از میان رفته اند؛ همچنان نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کنند.
هدف نخست این مقاله، بررسی نشیمنگاه های مردمان بین النهرین بوده است. آنچه در طی تحقیق و پژوهش برای نگارنده حیرت انگیز می نمود، تداوم این صنعت-هنر تا به امروز بوده است. با نظری اجمالی به چهارپایه ها -که نخستین وسیلة نشستن بوده اند- صندلی های پشت کوتاه، سریر های شاهی و صندلی های پایه بلند با تزئینات بسیار ظریف، می توان به این نکته پی برد که انسان طی این همه سال تنها در نوع مواد اولیه تغییراتی فاحش ایجاد کرده و گرنه ساختار و قاب همان است که مردمان اولیة مصر و بین النهرین به کار می بردند. در تصاویر مختلف، تکرار نشیمنگاه ها بیش از هر چیزی به چشم می خورد؛ از این رو تنها تعدادی که متفاوت بوده و شیوه ای جدید را عرضه کرده بودند معرفی شده اند. با توجه به آنچه ذکر شد و نیز عدم امکان نمایش همة تصاویر، در پایان مقاله تصاویر تمام صندلی ها و چهارپایه ها به طور مجزا و همچنین توالی استفاده از آن ها در دوره های مختلف بررسی شده است؛ همچنین برای دریافت بهتر، با آثار به دست آمده از مصر مطابقت داده شده است. هرچند خاک مصر آثار بیشتری از مردمانش را برای نمایش حفظ کرده است، سعی شده است، تا آنجا که تحقیق از چارچوب خود خارج نشود، این امر به بهترین شکل انجام شود.
بررسی تطبیقی دو سرود کهن مصری و ایرانی (آخناتون و مهر یشت اوستا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنحوتپ چهارم (=آخناتون)، یکی از نامورترین فراعنه ی مصر، سراینده ی سرود بر جای مانده در کتیبه ها از سده ی چهاردهم پیش از میلاد در ستایش خورشید یا خدای خورشید بوده است. سنگ نبشته ی برجای مانده از او، کهن ترین سنگ نبشته ای است که برای نخستین بار ندای توحید سر داده است. مهر یشت اوستا دومین یشت بزرگ اوستاست که یادگار هزاره ی پیش از میلاد در ستایش خورشید، مهر و یا خدای خورشید است. این مقاله پس از معرفی زندگی آخناتون، به مقایسه ی درونمایه ی نزدیک این دو سرود می پردازد. این مقایسه به این برآورد می رسد که خدای آتون ازلی، خالق و مدبر و نسبتا توحیدی یا وحدت وجودی است، در حالی که ایزد مهر هرچند خورشید نیست و با آنکه در کار آفرینشگری نیست، اما ناظر جهان و حامی و پشیبان راستکرداران است.
مطالعة تطبیقی نگارة چاپ سنگی «چاپخانه»، اثر میرزا علیقلی خویی، با نگارة «کاخ خورنق»، اثر بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آخرین صفحه های نسخة چاپ سنگی خمسة نظامی- که از سال 1264 هـ. ق به جا مانده است و در کتابخانة ملّی تهران نگهداری می شود- نگاره ای تحسین شدنی از میرزا علیقلی خویی، استاد چاپ سنگی دورة ناصری، وجود دارد. این نگاره که «چاپخانه» نام دارد، مراحل آماده کردن کتاب را از ابتدا تا آخرین مرحله که چاپ سنگی آن است، به طور مفصّل نشان می دهد. این نگاره، از نظر ساختار بصری، بیان محتوایی و ترکیب بندی خطی، به نگارة «کاخ خورنق»، اثر کما ل الدین بهزاد (مکتب هرات، ۸۹۹ هـ. ق) شباهت چشمگیری دارد. نگارة بهزاد نیز در نسخة خمسة نظامی که در موزه بریتانیا، در لندن نگهداری می شود، موجود است.
هدف از تنظیم این مقاله، مطالعة تطبیقی ویژگی های بصری این دو نگاره از نظر ساختار های مشابهِ بصری، مضمونی، کارکردی و عناصر تجسّمی است. فرض بر این است که مشابهت های بصری با آگاهی ایجاد شده و میرزا علی قلی خویی از ارزش و اعتبار نگارة کاخ خورنق آگاه بوده است. به همین دلیل، از آن تأسی جسته و ساختار کارش را با الهام از آن پایه گذاری کرده است.
نکتة قابل توجه در نگارة چاپخانه، لطایفی است که در ترکیب بندی و تصویرسازی شخصیت های آن بهکار رفته است. به طور قطع، این نگاره با تکیه بر پشتوانة غنیِ سنّت های کتاب آرایی و مصوّرسازی نسخه های خطّی شکل گرفته است. در نگاه اول به این اثر، ویژگیهای نقاشی قاجار خودنمایی می کند. اما با کنکاش در ساختار بصری و با توجه به تأکیدی که نگارة چاپخانه بر رعایت اصولی مثل ریتم، توازن، حرکت و... دارد، می توان بین آن و نگارة کاخ خورنق مشابهت های فراوانی یافت.