فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ یکی از زیباترین فعالیت های انسان، آفرینش باغ بوده است. هنر باغ سازی یکی از کهن ترین هنرهای ایرانیان است که دارای سنت های ارزشمند و قدرتی معنوی است. قدم نهادن در باغ های ایرانی، ما را به این اندیشه وا می دارد که چه رمز و رازی در پس ظاهر آراستة آنها نهفته است که بعد از گذشت قرن ها کهنه نمی شوند و همچنان با منظری جذاب، انسان امروز را به سوی خود دعوت می کنند. شکل باغ در ایران از دیرباز تاکنون با طبیعت و میزان آب تناسبی کامل داشته است. اطلاعات درباره باغ های سمرقند به گزارش های کلاویخو و تعدادی مقاله محدود شده و در حال حاضر اثری از بیشتر باغ های سمرقند و اصفهان دیده نمی شود. هدف اصلی این مقاله بررسی ساختار فیزیکی باغ های سمرقند و اصفهان و تأثیرات باغ های تیموری در سمرقند بر باغ های خیابان چهارباغ اصفهان در دوره صفوی است تا اینکه محتوای این مطالعات، گامی در جهت مطالعات بیشتر در این زمینه باشد.
در این راستا با رویکرد توصیفی- تاریخی، مروری به شناخت عناصر شکل دهنده باغ های دو دوره تیموری و صفوی و شباهت ها و تفاوت ها در این باغ ها با دو دوره زمانی متفاوت پرداخته می شود و در واقع توصیفاتی که درباره باغ های این دوران (تیموری - صفوی) شده، بسیار مفصل تر از توصیفاتی است که از باغ های دورانی قبلی شده و این، کمک بزرگی به شناخت باغ های این دو دوره تاریخی کرده است و به این سؤال که باغ های دورة تیموری و به ویژه باغ هایی که تیمور در سمرقند ایجاد کرد، تا چه اندازه بر باغ های بعد از خود در دوره صفوی تأثیر داشته ، پاسخ داده می شود. برای بررسی باغ های این دو دوره از منابع تاریخی و سفرنامه ها و اسناد و مدارک به جا مانده از آن دوران و نتایج و مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران معاصر استفاده شده و به این نتیجه رسیده که باغ سازی به شیوه صفوی و به طور خاص خیابان چهارباغ ریشه در دوران تیموری داشته است.
spatial structure of Tabriz in Safavid era in comparison with itineraries and pictorial documents (تحلیل ساختار فضایی شهر تبریز در دورة صفوی با مقایسة تطبیقی سفرنامه ها و اسناد تصویری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز تا اواسط حکومت شاه تهماسب صفوی 962ه.ق/1555م. به عنوان پایتخت و بعد از آن تا اواخر حکومت سلسلة صفوی 1193ه.ق/1779م. به عنوان دومین شهر مهم کشور ایران از جنبه های مختلف مذهبی، سیاسی، اقتصادی و به تبع آنها معماری از اهمیت ویژه و منحصر به فردی برخوردار بوده است. به گونه ای که در دوره قاجار نیز با حفظ لقب دارالسلطنه، ولیعهد نشین و همچنان دومین شهر مهم ایران محسوب می شده است. متأسفانه سوانح طبیعی از جمله زلزله هولناک سال 1193ه.ق و سوانح مصنوع اعم از جنگ های پی درپی با کشور قدرتمند عثمانی، باعث زیر و رو شدن ساختار فضایی این شهر شده و امروزه بعد از گذشت سه قرن تحقیق را با سؤالات زیادی در رابطه با ساختار فضایی تبریزِ دورة صفوی مواجه کرده است. چراکه تنها مستندات باقیمانده شامل معدود بناهای به جامانده از این دوره به همراه سفرنامه ها و در برخی موارد ترسیماتی می شوند که از سوی برخی از جهانگردان با مقاصد مختلف ثبت شده اند. بنا بر ادعای این مقاله در طول دورة صفوی تغییرات ساختاری مهمی در نظام فضایی شهر تبریز اتفاق افتاده است. از این رو هدف مقاله حاضر تحلیل ساختار فضایی تبریزِ دورة صفوی از طریق مقایسة تطبیقی سفرنامه ها و همین اسناد تصویری است تا در نهایت بتوان تصویر نسبتاً دقیقی از ساختار فضایی صفوی این شهر ارایه کرد. جهت نیل به هدف در جمع آوری داده ها از روش تاریخی- اسنادی با بهره گیری از متون و منابع و در تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیلی- تطبیقی استفاده شده است. از جمله نتایج تحقیق در طول این دوره می توان به جابه جایی مرکز حکومتی شهر از شمال رودخانه به جنوب آن و مجاورت با ضلع شرقی بازار، همچنین از رونق افتادن میدان مشهور صاحب آباد در اواخر صفوی و اهمیت سایر میادین از جمله میدان عتیق شهر و نیز تغییر ابعاد فیزیکی اشاره کرد.
خاستگاه نظری میدان نقش جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرهای ما بیش از هر چیز نیازمند فضاهای جمعی هستند. میدان ها از دیرباز در بافت شهر به عنوان یک فضای جمعی ایفای نقش می کرده اند. وجود میدان ایرانی در شهر ایرانی، ضرورتی انکار نشدنی است. ویژگی های میدان ایرانی را می توان در میدان های تاریخی ایران که در رأس آنها میدان نقش جهان قرار دارد، جستجو کرد. میدان نقش جهان به عنوان یک میدان حکومتی ایرانی و با دربرداشتن سه جزء اصلی شهر (اقتصاد، مذهب و حکومت) سعی در پیوند با مردم دارد. یافتن خاستگاه نظری ویژگی های میدان نقش جهان می تواند به یافتن اصول طراحی یک میدان حکومتی بیانجامد. مقاله حاضر با مقایسه ویژگی های میدان نقش جهان با بناهای مشابه توانسته تا حدودی به خاستگاه نظری ویژگی های آن نزدیک شده و الگویی برای طراحی یک میدان ایرانی ارایه دهد. مقایسه ویژگی های میدان نقش جهان با میادین پیشین صفوی و مقبره شیخ صفی در قالب ویژگی های مشترکشان صورت گرفته است. این ویژگی ها از متون تاریخی استخراج و سعی شده به ویژگی های اصیل آنها نزدیک تر باشد. با طبقه بندی و تحلیل و بررسی ویژگی این بناها، معنا و خاستگاه نظری آنها استنباط شده است. سپس با تأکید بر بدیع بودن میدان نقش جهان در زمان خود به ویژگی های خاص و ترکیبی آن پرداخته می شود. میدان نقش جهان ترکیبی نو از میادین پیشین صفوی، مقبره شیخ صفی و به طور کلی معماری ایران بوده است. در آخر و پس از شناخت معنایی میدان نقش جهان، راهبردهایی برای طراحی میدان حکومتی ایرانی ارایه شده است. راهبردهایی چون استفاده از هندسه ایرانی، محصوریت، استفاده از عناصر باغ ایرانی، احیای سنت نقاره خوانی، دادن نقش مذهبی، تجاری و نمایشی به میدان بایستی در طراحی میدان حکومتی ایرانی مدّ نظر قرار گیرد.
بررسی تطبیقی مضمون کتیبه های مسجد گوهرشاد و مبانی اعتقادی شیعه در دوره تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۵
مدرسه جعفرآباد بنایی ناشناخته از دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرسه جعفرآباد در فاصله 50 کیلومتری شمال اصفهان در دشت باستانی برخوار قرار گرفته و برای اولین بار، توسط نگارندگان شناسایی شده است. تحقیق حاضر به منظور پاسخ به پرسش هایی همچون تعیین زمان ساخت بنا، دلیل ساخت مدرسه در جعفرآباد و تعیین ارتباط مدرسه با سایر ابنیه و علت قرارگیری مدرسه در بافت فعلی جعفرآباد انجام شده است. روش مورد استفاده در این مقاله، توصیفی تحلیلی است؛ بر همین اساس، پس از بررسی سطحی باستان شناختی آثار و مواد فرهنگی جعفرآباد، مدرسه مورد مطالعه به دقت ثبت و مستند سازی شده و در مرحله بعد با مطالعه متون و منابع مکتوب تاریخی، به ویژه سفرنامه ها، متون جغرافیایی محلی و برخی تواریخ مرتبط با دوران صفوی و قاجار و برخی کتب و منابع دوره معاصر و همچنین بررسی ارتباط جعفرآباد با سایر سکونت گاه های دشت برخوار، پاسخ گویی به سؤالات مطرح شده مورد نظر بوده است. بر این اساس، مشخص شد که مدرسه جعفرآباد در اواخر دوره صفوی و احتمالاً زمان سلطان حسین صفوی ساخته شده و دلیل ساخت آن در این مکان، به واسطه اهمیت شهری جعفرآباد و همچنین در نتیجه موقعیت مکانی ویژه آن، در بین سکونت گاه های عهد صفوی دشت برخوار بوده است. قرارگرفتن مدرسه در بافت فعلی، توسعه شهری جعفرآباد در عهد صفوی را نشان داده و تمهیدی در راستای بالابردن ظرفیت های اقتصادی، به منظور تأمین هزینه های مدرسه و تداوم حیات آن بوده است.
خانه ی سوکیاس در جلفای نو اصفهان: تاریخچه، معماری، تزئینات و تعمیرات
حوزه های تخصصی:
خانه های دوره ی اسلامی ایران از جمله ی مهم ترین بناهایی هستند که هنرهای ایرانی در آن ها به نحوی شایسته در قالب های گوناگون پدیدارشده است. معماری و تزئینات به کار رفته در این خانه ها نیز دارای ویژگی های بسیار قابل تأملی است که متأسفانه کم تر بدان پرداخته شده است. شهر اصفهان به عنوان یکی از پایتخت های فرهنگی جهان اسلام، موزه ای با چند صد خانه ی تاریخی مربوط به دوران صفویه و قاجاریه است. در جلفا - منطقه ی ارمنی نشین اصفهان - خانه هایی وجود دارد که با کم ترین دخل و تصرف، ویژگی های اصیل معماری اسلامی - مسیحی را حفظ کرده اند. از این قبیل خانه ها می توان به خانه ی سوکیاس اشاره کرد که در بررسی معماری تاریخی خانه های جلفای نو بسیار حائز اهمیت است. این خانه ی تاریخی در واقع یکی از کوشک های ارامنه ی جلفای اصفهان بوده که در عصر صفوی، میان سال های ۱۶۶۰-۱۶۷۰میلادی ساخته شده است. معماری حاکم بر این خانه با وجود صاحبان ارمنی اش، مطابق با معماری اسلامی مکتب اصفهان در معماری ایرانی است ولی تزئینات و باغ اطراف آن، ساختاری کاملاً مسیحی دارند. در این مقاله، به مواردی از قبیل: تاریخچه، معماری، تزئینات و تعمیرات خانه ی سوکیاس در جلفای اصفهان پرداخته خواهد شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش، از طریق حضور در محل خانه ی سوکیاس، مشاهده ی دقیق و عکس برداری از بنا به علاوه ی بررسی منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند.
مطالعه نمادشناسانه و تطبیقی عناصر نقوش منسوجات ساسانی و صفوی
حوزه های تخصصی:
هنر دوران ساسانی به عنوان چکیده ای از هنر تمامی اعصار ایران به شمار می رود. بیشترین مشخصه هنر ساسانی، نقوش تزئینی آن است و یکی از تجلیات این نقوش در منسوجات ساسانی است که تأثیر عمیقی بر هنر ادوار و ملل مختلف تاریخ گذاشت. در دوره صفویه نیز به علت حمایت حاکمان وقت، صنعت نساجی به ویژه قالی بافی از پیشرفت چشمگیری برخوردار بوده است. قالی های سده دهم هجری در زمره باشکوه ترین نمونه های باقیمانده آن دوره است. بیشتر شهرهای صفوی پیشرفت قابل توجهی در پارچه بافی داشته اند. شماری از مستشرقان، بهترین منسوجات را متعلق به کاشان دانسته اند. در تحقیق حاضر، به رمز و ماهیت نمادشناسانه نقوش پرداخته شد. رمز یا نماد، بیانی ادراکی و مشهود است که باید جایگزین چیزی مخفی و مکتوم شود و این ماهیت در نقوش هر دو دوره کاملاً قابل مشاهده است. در این مقاله، با استفاده از روش های تاریخی، توصیفی و تطبیقی، عناصر نقوش منسوجات ساسانی با توجه به کیفیات فرمی و محتوایی آنها، در منسوجات دوره صفوی به عنوان دوران درخشان فرهنگ و هنر ایران و دوره اوج درخشش هنر پارچه بافی ، ردیابی شده است.
در انتها این پژوهش به بررسی علمی و نمادشناسانه و تطبیقی نقوش منسوجات در دوره پرداخته و با ذکر مقایسه عناصر با یکدیگر، به تاثیر پذیری عصر صفوی از این نقوش اشاره کرده است. نتیجه ای که در این نوشته حاصل شده آن است که بیشتر نقوشی که به عنوان نقوش تزیینی در پارچه های صفوی مورداستفاده قرار گرفته اند همان اشکال ساسانی اند که با کیفیت فرمی و محتوایی متفاوتی به کار رفته اند.
بررسی نماد براق در مکتب های هرات و تبریز (2)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اسطوره، دریچه ای به تجربه های ماورایی است، تجربه هایی که فراسوی استدلال عقلی می نشیند. بنابراین، بهترین بستر برای بیان تجربیات عمیق انسان در برقراری ارتباط با مبدا هستی است، زیرا، تجربیاتی ژرف مانند معراج حضرت پیامبر، به استدلال های منطقی تمکین نمی کنند. حیوانات ترکیبی در دنیای اساطیر نقشی مهم ایفا می کنند و براق – مرکب حضرت پیامبر در شب معراج – در میان حیوانات ترکیبی اساطیری، نمونه ای نادر به عنوان واسطه تحقق تجربه های ماورایی انسان است و مفاهیم نمادین بسیاری را در خود نهفته دارد.
مضمون معراج حضرت پیامبر از دوره ایلخانی مورد اقبال هنرمندان واقع شد و در دوران تیموری و صفوی شاهکارهایی در این زمینه آفریده شدند. در این مقاله نمونه هایی از براق در نگاره های دو مکتب مورد مقایسه قرار گرفته است. هنرمندان با در نظر داشتن روایات و آثار ادبی و بهره گیری از سنت های تصویری مکتب مربوط و خلاقیت خود به ترسیم براق همت گماشته اند. براق در نگارگری هرات گاه زیبایی صرف و گاهی شکوه را به نمایش می گذارد و هنرمند در نگارگری تبریز زیبایی و شکوه را با هم می آمیزد و در وجود براق عرضه می کند.
مفاهیم مذهبی در هنر عصر صفوی (قالی بافی، خوشنویسی و نگارگری) با نگاهی تاریخی
حوزه های تخصصی:
تاریخ ایران در سراسر دوران اسلامی یعنی پس از 9 قرن از زمان ورود اسلام به ایران تا قبل از روی کار آمدن سلسلة پادشاهی صفوی و برای برهه ای کوتاه در زمان آل بویه هیچ گاه شاهد حاکمیت دولتی شیعی مذهب نبوده است. در دوران صفوی، «مذهب» نقش مهمی در روند مطالعة فرهنگ و هنر داشت، طبعاً از این رهگذر مقولة هنر نیز از تغییر ایدئولوژی و تحولات اجتماعی که در عصر صفوی رخ داده بود بی بهره نماند و در واقع علاوه بر مردم، هنرمندان ایرانی و شیعه مذهب هم سعی کردند که اندیشه، تفکر، عناصر شیعی، ارادت به خاندان پیامبر(ص) و ائمة اطهار و مخصوصاً شخص «علی بن ابیطالب» (ع) و همچنین موضوعات، احادیث و وقایعی همچون حادثة کربلا، معراج پیامبر و... که در حوزة تفکر شیعی بود، در هنر و آثار هنری خود منعکس کنند.
این مقاله بر آن است تا مذهب و عناصر مذهبی غالب در دوران صفوی را با رویکرد به هنرهای قالی بافی، نقاشی ایرانی (نگارگری) و خوشنویسی که در هنر این دوران منعکس شده است، با نگاهی تاریخی بازگو نماید.
تاریخ هنر نقاشی و آغاز صورت نگاری در دوره ی صفویه
حوزه های تخصصی: