فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۶٬۸۷۹ مورد.
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
1-19
حوزه های تخصصی:
نظریه بیوفیلیا، برای اولین بار توسط «ادوارد او. ویلسن» از اساتید زیست شناسی دانشگاه هاروارد در کتاب او به نام بیوفیلیا در سال 1984 چاپ شد. ازجنبه واژه شناسی اصطلاح «بیوفیلیا» به معنی «دوست داشتنِ حیات یا سیستم های واجدِ حیات» می باشد و برای نخستین بار توسط «اریک فروم» برای تبیین یک گرایشِ روان-شناختی در خصوصِ«جذابیت هر آنچه زنده است»، مورد استفاده قرار گرفت. در واقع او برای اولین بار به وابستگی درونی انسان به ارگانیسم های زنده اشاره کرد. از سویی دیگر، به نظر می رسد که بهترین تحلیل نظام ادراکی انسان در محیط، را می توان با یافته های علوم اداراک و شناخت محیط در دانش روان شناسی محیطی را مرتبط دانست و نوعی کالبدشکافی و جستجوی پیوند و این همانی انسان و طبیعت (محیط) را در آن مشاهده کرد. در هرحال، ارزیابی های شناختی از عناصر معماری بیوفیلی مبتنی بر زمینه های نگرش اکولوژیک می تواند در ارتقا برنامه ریزی و طراحی مسکن تاثیرگذار باشد. این تحقیق بنا به ماهیت بنیادی و بنا به ماهیت، تحقیقی شناختی است. روش تحقیق، «توصیفی- تحلیلی» است که از ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. همچنین از روش «استدلال منطقی» در بازیابی مدل مفهومی استفاده شده است. در راستای تیین مدل کیفی نیز از «روش فراتحلیل» برای تحلیل و جمعبندی مطالعات صورت گرفته در این رابطه و دستیابی بهتر به مدل جامع و جهان شمول در راستای تبیین مدل ارزیابی روان شناسی شناختیِ معماری بیوفیلی در برنامه ریزی و طراحی مسکن بهره گرفته شده است.
تحلیل رضایت شهروندان تبریز از خدمات عمومی شهر به لحاظ ابعاد ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
76-59
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: مدیریت خدمات عمومی در مناطق شهری به عاملی تعیین کننده در جذب و ساماندهی جمعیت تبدیل شده است. مدیریت صحیح این برای دستیابی به رضایت شهروندان ضروری است. برآوردن انتظارات افرادی که از یک شهر بازدید می کنند بسیار مهم است، زیرا می تواند در تصمیم گیری برای اقامت در آن مکان تعیین کننده باشد. دلبستگی شهروندان به یک شهر بستگی به ارائه کافی خدمات عمومی دارد. هدف: این مطالعه به بررسی عوامل ذهنی اثرگذار بر میزان رضایتمندی شهروندان از خدمات شهرداری می پردازد. سه عامل: دلبستگی به مکان، کیفیت زندگی و ارتباط بین شهرداری و شهروندان در نظر گرفته شده است. روش ها: این مطالعه بر پایه تحلیل کیفی و کمّی انجام شده است. چارچوب مفهومی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری ( SEM ) تدوین شده است. یافته ها: نتایج نشان داد، ارتباط دارای بیشترین میزان تاثیر بر رضایتمندی از خدمات عمومی (کل اثرات مستقیم و غیرمستقیم= 938/0) است، پس از آن کیفیت زندگی (اثرات کل = 315/0) و در نهایت، دلبستگی به شهر (اثر غیرمستقیم= 256/0) قرار دارند. نتیجه گیری: بنابراین، شهرداری ها برای برقراری ارتباطات کارآمدتر و سریع تر با شهروندان در تبریز باید از سیستم های فناورانه استفاده کرده و فعالیت های لازم را بر روی آنها ایجاد کنند تا بتوانند به نحو احسن با شهروندان ارتباط برقرار کنند. در ضمن، نهادهای عمومی نباید از این ترفندها برای رویدادهای نامنظم یا دوره های زمانی محدود مانند انتخابات سو استفاده کنند.
ارزیابی کیفیت زندگی ساکنان مناطق دهگانه شهر تبریز از بعد رفاه ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
134-117
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: برای رسیدن به توسعه پایدار مناطق شهری یکی از جنبه های کلیدی امکان نظارت بر کیفیت زندگی در تمام ابعاد آن یعنی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است که این مهم نیازمند اجرای ابزارهایی است که قادر به شناسایی ابعاد اصلی رضایت انسان باشند. هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزیابی رفاه و کیفیت زندگی مردم در شهر تبریز بر اساس مؤلفه های اساسی با ارجاع به نظریه قابلیت های «سن» می باشد. روش ها: بصورت تحلیلی توصیفی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری تحقیق جمعیت شهر تبریز که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 382 نفر بدست آمد. برای تحلیل داده ها از معادلات ساختاری با روش اکتشافی و تحلیل عاملی مرتبه دوم با استفاده از نرم افزار Amos و Spss بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل تعیین کننده اصلی رفاه ذهنی در زمینه ادراکات فردی، شرایط اقتصادی، امنیت، کیفیت محیطی و فرصت های آموزشی هستند. شرایط رفاه در مناطق بسیار 7، 9 و 6 بسیار پایین است، در حالی که در مقابل، 2 و 1 و 5 بالاترین سطوح رفاه را در بین مناطق تبریز نشان داد. با تمرکز بر منطقه 7، می توان مشاهده کرد. این منطقه به مراتب کم ترین مقادیر را برای سه بعد اصلی از چهار بعد اصلی رفاه نشان می دهد که قابل توجه به نظر می رسد. نتیجه گیری: در نتیجه برای رسیدن ساکنین شهر به سطح رفاه و کیفیت زندگی مطلوب باید توجه مضاعف شود.
معاصرسازی الگوی مسکن بومی اصفهان بر پایه تحلیل روابط غیرشکلی پلان، نمونه موردی: خانه جنگجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
185 - 203
حوزه های تخصصی:
معماری بومی به عنوان یکی از مهم ترین «اشکال سازمان دهی اجتماعی فضا» که فهم آن از طریق درک پیوند میان کالبد معماری و زندگی و فرهنگ جاری در آن ممکن می شود، بخشی از پیوستگی فرهنگی تاریخی معماری ایرانی را تشکیل می دهد که شناخت و بازیابی الگوهای رایج آن می تواند نقش مؤثری در پیشبرد تلاش معمار معاصر در حفظ هویت و اصالت فرهنگی در عین کارآمدی فضا و خلق میراث باارزش برای نسل های آینده ایفا نماید؛ همچنین معیاری در تشخیص ایرانی و غیرایرانی بودن الگوهای معماری نیز فراهم می آورد. در این راه تأکید می گردد این نگاه به معنی بازتولید الگوها و فضاهایی نیست که در روزگار معاصر از آن ها عبور شده است بلکه بیشتر به معنی فهمیدن نحوه ارتباط معماری با انسان و محیط پیرامونش و توسعه آن به فضای معاصر است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با راهبرد نمونه موردی و بهره گرفتن از افزونه اسپیس سینتکس سعی دارد ضمن تشریح روابط ریاضی حاکم بر فضا در مفاهیمی چون عمق فضایی، ارزش کنترل، ارزش انتخاب، یکپارچگی و انتروپی، با ارزیابی و تحلیل رابطه بین همنشینی فضاها به کشف مفاهیمی که از معماری گذشته می تواند در معماری امروز نقش ایفا نماید، بپردازد. همچنین با مبنا قرار دادن ارزش های مورد اشاره و حفظ موقعیت و روابط میان فضاهای مختلف در گراف، یک الگو را به زبان معاصر بیان نماید. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اگرچه تفاوت ساختاری بین معماری گذشته و معماری معاصر در ضوابط توده گذاری وجود دارد، می توان با استفاده از مفصل های ارتباطی و فضاهای بینابینی، پیکره بندی فضایی یک الگو را به فضای معماری معاصر تسرّی داد و امکان تداوم هویت معماری گذشته در معماری معاصر را فراهم آورد.
تأثیر سیاست های آموزشی بر کالبد معماری مدارس دوره اسلامی، نمونه موردی: مدارس دوره تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
93 - 115
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تربیت از دیر باز در ایران جایگاه ویژه ای داشته است؛ و بنا به شرایط فرهنگی و هنری، اجتماعی و سیاسی هر دوره تاریخی، نمود و ظهور خاص خود را پیدا کرده است. با تغییر دوره های تاریخی و با پیشرفت فنون معماری و تغییر شیوه های معماری، تغییرات کالبدی در مدارس دوره های تاریخی رخ داد. رویکرد آموزشی در هر دوره به نظام آموزشی و فضاهای متناسب با آن در ارتباط است. در واقع چگونگی تأثیر سیاست های نظام آموزشی بر عناصر معماری مدارس تیموری و صفوی مسأله این تحقیق است. لذا، پرسش اصلی پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که سیاست های آموزشی تیموری و صفوی چه تأثیری بر عناصر کالبدی معماری مدارس این دو دوره داشته است. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، به لحاظ نوع نتایج توصیفی-تحلیلی و به لحاظ رهیافت تاریخی-تفسیری است که به شیوه تحلیل گونه شناختی و با شیوه گردآوری داده کتابخانه ای (اسنادی) و با ابزار نقشه خوانی، سندخوانی و فیش برداری انجام شده است. معماری مدارس منتخب این دو دوره از منظر کالبدی بررسی شد تا روند تحولات مدارس صفوی پس از دوره تیموری مشخص شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان پشتیبانی مالی بانیان بر ابعاد و اندازه ها و بسیاری از عوامل دیگر مانند شیوه ساخت مدارس تأثیر بسزایی داشته است. مفهوم آموزش در هردوره با توجه به سیاست های حاکم در کشور تغییراتی داشته که این تغییرات بر سیاست آموزشی و مفهوم مدارس و در نتیجه در کالبد و معماری مدارس تیموری و صفوی اثر گذاشته است؛از جمله تأثیرات سیاست های آموزشی بر کالبد مدارس دوره تیموری می توان به گسترش ابعاد مدارس، کیفیت حجره ها و مدرس ها، تأمین محل اقامت طلاب، تغییرات دستگاه ورودی اشاره کرد. این مسئله در دوره صفوی به دلیل عمومی تر شدن رویکرد مدارس تأثیر دوچندان داشت و ابعاد و کیفیت فضایی مدارس را متأثر کرد. عمده ترین دگرگونی ها در دو دوره، پاسخ به تأمین فضای اقامتی، آموزشی و نیایشی مطلوب تر بوده است.
بررسی دگرگونی های الگوهای معماری مساجد مردمی در ابتدای مدرنیته در ایران، نمونه موردی: مساجد شهر قم در اوایل دوره ی پهلوی (1340-1304ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
135 - 158
حوزه های تخصصی:
بررسی تاریخ معماری عامیانه ایران از موضوعات پژوهشی ضروری و نسبتاً مغفول مانده برای شناخت راه آینده معماری است. این پژوهش به بخش خاصی از این معماری، یعنی مساجدی می پردازد که در دوران ممنوعیت های مذهبی رضاخانی و بعد از برداشتن آن در عمق بافت درهم پیچیده شهری قم به تعداد زیاد ساخته شده است. این تحقیق با روش تفسیری تاریخی زمینه های اجتماعی سیاسی و کالبدی ظهور این دسته از بناها و تحلیل الگوهای فضایی آنها را بررسی کرده است. برای این پژوهش با بررسی میدانی، بیش از 50 مسجد متعلق به دوران 40ساله اوّل و دوم دوران پهلوی (قبل و بعد از مدرن سازی اجباری) شناسایی و به صورت اولیه تحلیل شد و از بین آنها، 20 مسجد (با سبک غیر سنّتی) که کمتر دچار تغییرات شده بودند، برای تحلیل عمیق انتخاب شد. در ضمن این مطالعه، دو الگوی مسجد بر فرازآب انبار و مساجد سرپوشیده، از لحاظ فضایی و عملکردی، به عنوان ویژگی های خاص مساجد مزبور شناسایی شد. درهمچنین ایجاد بالکن در داخل مساجد پدیده دیگری بود که ردپای آن در سنّت تکایا، پیگیری شد. از لحاظ ساختی و فرمی، الگوی تیرآهن و طاق ضربی آجری نمایان به همراه ستون های لوله ای، نمونه هایی از پدیده های خاص شناسایی شده برای این مساجد بود و در کنار آن، استفاده از پنجره های باریک عریض یا طویل مطابق سبک مدرن و کتابخانه در مساجد، از مواردی بود که در امتداد تحول مدرن در این مساجد ارزیابی گردید. در مورد علت یابی این پدیده ها که پرسش اصلی این مقاله بود، رویکرد جامعه در واکنش به سیاست مدرن سازی رضاشاهی و تلاش عامه برای استفاده از پتانسیل های محلی برای حفظ قالب های فرهنگی در مقابل خواست حکومتی به عنوان یافته های اصلی ارائه شده است.
تحلیل تمثیلی دولت خانه ی صفوی در اقلیم اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
231 - 244
حوزه های تخصصی:
رابطه ی معماری صفوی در اصفهان به خصوص دولت خانه ی صفوی، با اقلیم این شهر اساساً تمثیلی است و تمثال های این دولت خانه بر اساس اقلیم این منطقه شکل گرفته اند. از این منظر معماری دولت خانه رابطه ای تنگاتنگ با اقلیم منطقه برقرار می کند، اما ظهور تمهیدات اقلیمی در این معماری تنها مبتنی بر وجه مادی نیست، بلکه صورت اثر به چیزی فرای آن نیز ارجاع می دهد. از همین راه غایت این مقاله به تبیین رابطه ی میان اقلیم و معماری دولت خانه ی صفوی اختصاص یافت، و روش اسطوره شناسی تمثیلی کروزر در حکم روش تحقیق انتخاب شد چرا که از مناسب ترین روش های تحقیق جهت کشف معنای بنیادین در آثار نمادین و تمثیلی است. این میان جای توجه دارد که به کارگیری روش های نوین در تحلیل روش مند و نظام مند تاریخ معماری ایران به نظر امری ضروری است، چرا که هرگونه نگاه نو به معماری تاریخی ایران وجهی جدید از آن را برملا می سازد و می تواند در فهم این آثار موثر واقع شود. بر این اساس این مقاله که بر آن بود با نگاهی نو به رابطه ی میان دولت خانه ی صفوی اصفهان با اقلیم این شهر بپردازد، با استفاده از روش اسطوره شناسی تمثیلی از صورت عناصر اقلیمی دولت خانه ی صفوی به سوی معنای آن سوق گرفت و با تبیین رابطه ی مذکور به معنای نهان آن دست یافت، و در نهایت به این نتیجه رسید که نیروی محرکه ی شکل گیری تمثال های این دولت خانه همانا اقلیم در معنای اصیل آن یعنی پدیده ها و پدیدارهای طبیعی مکان سکونت بوده است و تاثیر این نیروها چنان بوده است که نزد این اقوام جنبه ای نمادین پیدا کرده، موجب شکل گیری نگرشی متافیزیکی به این نیروها می شود، چندان که از این راه روایت هایی شکل می گیرد و در تمثال های آنان ظهور می یابد.
تحلیلی تبیینی درباره عوامل مؤثر بر شکل گیری ریخت شهری در یک بافت خودانگیخته (نمونه موردی: محله زیادلو، گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
311 - 325
حوزه های تخصصی:
پیش از استقرار نظام شهرسازی نوین در ایران، اغلب بافت های مسکونی طی فرایندهای برنامه ریزی نشده ای شکل می گرفته اند که به دلیل فقدان نظام جامع ثبت املاک، اطلاعات دقیقی از نحوه تقسیمات اراضی شهری و احداث معابر و بناها در کوی های مسکونی در دست نیست. به منظور شناخت نحوه پیدایش یک بافت مسکونی خودانگیخته، محدوده ای از بافت میانی شهر گرگان انتخاب شده و کوشش شده تمام رویدادهای مؤثر بر شکل گیری ریختِ شهریِ از 1300 تا 1350 ه.ش. کاوش گردد. طرح این مقاله مبتنی بر رویکرد کیفی و ترکیب روش نظریه زمینه ای با خوانش سیستماتیک و روش ریخت شناسیِ تطبیقیِ درزمان است. بدین ترتیب که داده ها هم از درون مصاحبه های ساختاریافته و هم به کمک تکنیک آنالیز توسعه ای ریخت شناسی استخراج شده اند تا فقدان داده های مکتوب با استحصال داده های شفاهی از آگاهی ساکنان اولیه بافت جبران گردد. یافته ها نشان می دهد عوامل شکل دهنده به ریخت شهری به صورت الگویی ماتریسی عمل می کنند و نحوه اثرگذاری آن ها مطابق با یک فرایند خطی نیست. اجزاء این ماتریس را سه ساحت کنشگران، عمل/تعامل و شرایط تشکیل می دهد که هرکدام شامل مجموعه ای از مقولات تأثیرگذار و دارای انواع و ابعاد مختص به خود است. فرد/خانواده، جامعه محلی به ترتیب مؤثرترین کنشگران قلمدادشده اند؛ در ساحت عمل/تعامل، حق مالکانه برای تفکیک اراضی، توافق میان صاحبان حقوق و نظام حقوقی مؤثرترین عوامل شناخته شده و مهم ترین شرایط زمینه ای به ترتیب اقلیم و اقتصاد زمین و بعد خانوار به دست آمده اند. همچنین عارضه موجود به صورت فرم مصنوع و فرم طبیعی در ورای تمام ساحت های برشمرده نقش عمده ای را در شکل گیری ریخت شهری ایفا کرده است.
نقش فناوری در همه شمولی شهرها با تأکید بر حضور افراد دارای معلولیت در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
17 - 26
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه دسترسی همه شمول به فضاهای شهری به دلیل رشد سریع شهرنشینی و افزایش جمعیت اهمیت پیدا کرده است. طراحی و برنامه ریزی همه شمول، فرصت های برابر را برای همه گروه های شهروندان صرف نظر از محدودیت هایشان ایجاد می کند. براساس قواعد شهرهای همه شمول، همه گروه های شهروندان ازجمله افراد دارای معلولیت باید از حق دسترسی و حضور در فضاهای شهری برخوردار باشند؛ درحالی که وضعیت دسترس پذیری فضاهای شهری برای افراد دارای معلولیت در شهرهای کشور ما ازجمله تهران نشان می دهد حضور این گروه از شهروندان در فضاهای عمومی تا حد زیادی غیرممکن است.
هدف پژوهش: هدف پژوهش پیش رو بررسی نقش فناوری در همه شمولی شهرها با تأکید بر حضور افراد دارای معلولیت در فضاهای شهری است. روش پژوهش: این مقاله با به کارگیری روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و در قالب دو گام متواتر شامل فراتحلیل و بررسی اسناد کتابخانه ای خارجی و داخلی پیرامون موضوع پژوهش و سپس تحلیل یافته های پرسش نامه ای که با مشارکت 80 فرد دارای معلولیت در شهر تهران همراه بود، انجام شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش تأیید می کند که همه افراد شرکت کننده در پژوهش برای حضور در فضاهای شهری با چالش های عدیده ای روبه رو هستند. نتایج پرسشنامه نشان می دهد که 82 درصد از افراد شرکت کننده در پژوهش، بیش از 5 بار در روز از وسایل الکترونیکی هوشمند استفاده می کنند و نمونه های به کارگیری فناوری کمکی برای بالغ بر 90 درصد افراد دارای جذابیت است. در نهایت پیش بینی می شود که به کارگیری چنین فناوری هایی سبب تسهیل وضعیت دسترس پذیری و افزایش حضور افراد دارای معلولیت در سطح شهر می شود. این مقاله سه رویکرد جدید شهر هوشمند همه شمول، کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات و همه شمولی الکترونیک را به عنوان رویکردهایی جدید جهت بهره گیری از فناوری در راستای افزایش همه شمولی شهری معرفی می کند و در انتها با اتکا به این رویکردها پیشنهادهایی جهت افزایش حضورپذیری فضاهای شهرها برای گروه های دارای معلولیت، با بهره گیری از فناوری مطرح می کند.
تحلیل پست مدرنیستی نقاشی های «وانگچی موتو» هنرمند معاصر آفریقایی-آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
5 - 18
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تعریف پست مدرنیسم هنری همواره با چالش هایی روبه رو بوده است؛ اما می توان با درنظرگرفتن برخی مؤلفه های شکل دهنده از جمله التقاط گرایی، تکثرگرایی، شالوده شکنی، اهمیت خرده روایت ها و خرده فرهنگ ها و بحران هویت به ابزاری برای تحلیل آثار هنری در این دوران دست یافت. در این راستا این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که ویژگی آثار وانگچی موتو کدام است؟ در آثار این هنرمند چه تشابهات و تمایزاتی می توان دریافت کرد؟ و رویکرد آثار چه رابطه ای با کلیدواژگان پست مدرن برقرار می کند؟
هدف پژوهش: هدف از این پژوهش جستجو و تحلیل خصلت های هنر پست مدرن در آثار «وانگچی موتو» هنرمند زن کنیایی تبار ساکن آمریکا است که نمونه ای از هنرمندان این دوره به شمار می رود و با درنظرگرفتن ویژگی آثارش می توان برای خوانش آن ها از این ابزار بهره برد.
روش پژوهش: این پژوهش از طریق مطالعه کیفی به توصیف و تحلیل بخشی از آثار نقاشی های وانگچی موتو براساس مبانی نظری هنر پست مدرن می پردازد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد مؤلف با استفاده از کلاژ تصویری و مفهومی و به صورت کلی جهان بینی کلاژی هم در ساختار و هم در محتوای آثار خود به بیانی التقاطی و متکثر دست یافته است و از این طریق به شالوده شکنی روایت های کلان، به خرده فرهنگ زنان و سیاهان و مهاجران دست زده و از این طریق با مسئله بحران هویت ارتباط برقرار کرده است. موتو آثارش را به عنوان بیانیه های سیاسی-اجتماعی مطرح کرده و در آن به بیان و نقد مسائل تبعیض نژادی و طبقاتی موجود در جهان معاصر می پردازد.
توسعه شهری و افت تراز آب در آبخوان ها؛ رویکرد طراحی شهری حساس به آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
139-155
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: آب به عنوان پرحجم ترین کالای ورودی به شهرها و چرخه آبی به عنوان بخشی از طبیعت واقع در جغرافیای شهری، بیشترین تأثیر را از توسعه شهری در بین دیگر منابع طبیعی دریافت کردند. با توجه به رشد و توسعه شهرها و افزایش نیاز آبی متناسب با آن، افت کمی و کیفی منابع آبی شدت بیشتری گرفته است. از نتایج توسعه شهری غیرقابل نفوذ نمودن سطوح در مناطق شهری همزمان با برداشت بی رویه از آب زیرزمینی بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک است. این مساله منجر به مشکلاتی همانند فرونشست زمین شده است. هدف: نظر به مشکلات عدیده مرتبط با مشکلات آب زیرزمینی در کشورهای خشک و نیمه خشک و اهمیت حفظ و کنترل این منابع حیاتی، هدف از این پژوهش استفاده از رویکرد مبتنی بر طراحی شهری حساس به آب برای کنترل افت تراز آبخوان در محدوده های شهری است. روش: با استفاده از یک شبیه سازی فیزیکی-رفتاری در یک محیط شهری از ابزارهای مبتنی بر طراحی شهری حساس به آب همانند آسفالت نفوذپذیر، تالاب مصنوعی و سدهای لاستیکی برای تغذیه آبخوان در یک محدوده شهری و افزایش نفوذپذیری زمین استفاده خواهد شد. وضعیت کمی آبخوان کن در غرب تهران به عنوان مطالعه موردی مطالعه شده است. یافته ها: توسعه فعلی شهر تهران و افت تراز آبخوان با شرایط فعلی مشکلات جدی را برای آبخوان ایجاد خواهد کرد. با توجه به برداشت های آب برای کاربری های متنوع در محدوده مطالعاتی غرب تهران و نفوذناپذیر شدن اراضی شهری، استفاده از ابزار طراحی شهری حساس به آب می تواند برای کنترل افت آبخوان در محدوده مطالعاتی مؤثر باشد. نتیجه گیری: روش ارائه شده از منظر طراحی شهری حساس به آب در کنترل افت تراز آب زیرزمینی مؤثر است ولیکن با توجه به مصارف آبی در این محدوده و شرایط مرتبط با فرونشست زمین به دلیل افت تراز آبخوان، استفاده از رویکردهای غیرسازه ای در کنار رویکردهای سازه ای ضروری است.
ارزیابی عوامل اثرگذار بر هویت کالبدی نماها در منطقه تاریخی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
36-19
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه به دلیل رویکردهای متناقض و نبود جهت گیری مناسب، متأسفانه نماهای شهری نامناسبی را پدید آورده و هویت کالبدی را در شهرهای ایران از بین برده است. هدف: ارزیابی عوامل اثرگذار بر هویت کالبدی نماها در منطقه تاریخی شهر تبریز می باشد. روش ها: از روش تحلیلی- استنباطی استفاده شد. جامعه آماری دو گروه کاربران ساختمان ها و متخصصان بودند. برای تحلیل اطلاعات روش معادلات ساختاری با نرم افزار Smart Pls به کار گرفته شد. یافته ها: از نظر کاربران بیشترین تأثیر بر روی هویت کالبدی نماهای بافت تاریخی شهر تبریز مربوط به تخریب نماهای تاریخی و سلیقه شخصی و نظم و هماهنگی می باشد و کمترینش مربوط به کنج و خط اتصال به زمین است. از نظر متخصصان هم بیشترین اثرگذاری مربوط به مقیاس و اندازه انسانی، مصالح نما و سلیقه شخصی می باشد. کمترینش مربوط به کنج و خط اتصال می باشد. درنهایت هر دو گروه در زمینه کمترین اثرگذاری یعنی معیار کنج و خط اتصال به زمین متفق القول بودند. نتیجه گیری: همه مؤلفه های مورد بررسی بر روی هویت کالبدی نماهای بافت تاریخی شهر تبریز اثرگذار بوده است. با توجه به رابطه نزدیک هویت کالبدی و نماهای شهری، می توان گفت که با مدیریت صحیح نماها می توان به هویت کالبدی محسوس دست یافت.
بررسی عملکرد و سایه اندازی شناشیر و کاربرد آن در شکل گیری معماری جنوب ایران با نمونه موردی بوشهر
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در این تحقیق معرفی و شناخت ارزش ها و عناصر کالبدی معماری بومی بوشهر، بافت قدیمی بوشهر در استان بوشهر مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. در معماری سنتی ایران توجه به مسائل اقلیمی حائز اهمیت بوده است و بر کالبد بنا تأثیر بسزایی داشته است در این راستا نمونه های با ارزش معماری مسکونی بافت قدیم بوشهر به عنوان مجموعه های با هویت مورد بررسی قرار گرفته است. ایجاد تراس های چوبی یا شناشیرها از جمله تدابیری است که برای سایه اندازی بر روی بازشوهای غربی ساختمان ها در بافت قدیمی شهر بوشهر مورد استفاده قرارگرفته اند.روش تحقیق: روش تحقیق کیفی و راهبرد نمونه موردی بهره برده شد. در این راستا در گام نخست برای بررسی تاریخچه شناشیر از منابع کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات بهره جسته شد. در گام دوم به هدف بررسی سایه اندازی شناشیر و اجزای کالبدی آن با بررسی اسناد کتابخانه ای و میدانی جمع آوری داده ها انجام شد. روش تحقیق حاضر تحقیقات میدانی و شبیه سازی رایانه ای با کلایمت استودیو 1 و داده ها مربوط به تابش خورشید در طول سال نگاشته شده است.هدف: این مقاله با هدف عملکرد سایه اندازی شناشیرهای ضلع غربی و میزان ورود نور به فضای داخل است.نتیجه گیری: این تحقیق در بخشی از منطقه گرم و مرطوب ایران انجام شد که معماری بافت قدیمی آن، کاملاً با اقلیم محیط طبیعی پیرامون سازگار بوده و از شناشیرها به عنوان آرایه های معماری بومی و سیمای شهری یاد می شود که به لحاظ عملکردی، وظیفه اصلی آن ها سایه اندازی بر روی بازشوها است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عملکرد شناشیرها سایه اندازی روی جداره بازشوها خواهد بود و استفاده از آن ها را در معماری و سیمای شهری معاصر بوشهر امکان پذیر می سازد.
نقش صحن آفتابگیر در ایجاد خرداقلیم مطلوب در خانه های روستایی مناطق کوهستانی نمونه موردی: روستاهای شمیرانات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
81 - 94
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : بحران انرژی و ضرورت صرفه جویی در مصرف آن، لزوم تجدیدنظر در نحوه ساخت وساز را به یکی از مهمترین اهداف برنامه ریزی و طراحی تبدیل کرده است. این مسئله در روستاها که از منابع کمتری برخوردارند حیاتی تر است. ضرورت بهره مندی از تابش خورشید به عنوان یک راهکار اقلیمی مناسب در روستاهای سرد و کوهستانی، اهمیت فضاهای آفتاب گیر را دوچندان می کند. عنوان «صحن آفتاب گیر» که در این پژوهش معرفی شده است، می تواند بخشی از فضای باز یا نیمه باز در خانه های روستایی باشد که موجب تغییر در خرداقلیم می شود. هدف پژوهش : هدف از این پژوهش بررسی اهمیت صحن آفتاب گیر و چگونگی ایجاد خرداقلیم در خانه های روستاهای کوهستانی است. مهم ترین سؤال این پژوهش این است که نقش صحن آفتاب گیر در خرداقلیم خانه های روستایی کوهستانی چیست؟ و ساخت و سازهای جدید چه عملکردی در این زمینه دارند؟ روش پژوهش : این پژوهش به روش تحلیلی و بر پایه مطالعات میدانی صورت گرفته، جامعه نمونه روستاهای شمیرانات تهران است. به منظور پاسخگویی به مسئله، چند بنای بومی که دارای صحن آفتاب گیر هستند انتخاب شد. ابتدا جهت استفاده از تجربیات ساکنین در مورد اهمیت صحن آفتاب گیر به روش میدانی به گفتگو با آنها پرداخته شد که در این مرحله رضایتمندی و دلایل نارضایتی افراد شناخته شد و در مرحله بعد، راستی آزمایی نتایج به کمک نرم افزار تحلیل و بررسی شد. نتیجه گیری : صحن های آفتاب گیر در جبهه رو به جنوب با هندسه ای محفوظ از سوزبادهای زمستانی نقش بسیار مهمی در ایجاد خرداقلیم مطلوب و صرفه جویی در مصرف انرژی دارند و باید در ساخت و سازهای جدید به حفظ لفاف خورشیدی و پرهیز از ایجاد سایه های ناخواسته توجه شود.
تبیین انگاشت تاب آوری فضایی در طراحی شهری: یک مرور نظام مند کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
69 - 80
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : در پاسخ به طیف گسترد ه ای از چالش ها و معضلات ناشی از تغییرات اجتماعی و اقتصادی، تاب آوری فضایی به عنوان نظریه متأخر تاب آوری شهری، هم در حوزه نظری و هم حوزه عملی در حال توسعه و مفهوم سازی است. با این وجود، دلالت های مفهومی تاب آوری فضایی به ویژه در حوزه طراحی شهری هنوز به طور مشخص تبیین نشده است و مفاهیم آن در سایر حوزه ها به طور پراکند ه ای در حوزه طراحی شهری به کار رفته است. هدف پژوهش : تاب آوری فضایی از بسیاری ابعاد بیانگر یک رویکرد گفتمانی نوین و چند بعدی در نسبت با تاب آوری شهری با تمرکز بر مکان است، جایی که سیستم شهری در مواجهه با تغییرات، ویژگی های تطبیق پذیری و تغییرپذیری را تولید و بازتولید می کند. این مقاله بنا دارد فصل مشترک های مفهومی و متقنی را برای فضایی بودن تاب آوری فراهم کند. هدف این مقاله تعریف چارچوب مفهومی تاب آوری فضایی در حوزه طراحی شهری و بینش های تأثیرگذار و کلیدی آن است. روش پژوهش : این پژوهش بر اساس چارچوب مفهومی مکان تاب آور (RPA) مطالعات تاب آوری فضایی را بررسی کرده است. در این پژوهش بررسی نظام مند تاب آوری فضایی تحقق یافته و در چهار مرحله از طریق جستجوی واژه «تاب آوری فضایی» در پایگاه داده اسکوپوس از سال 1973 تا آوریل 2020 انجام شده است. نهایتاً 14 مقاله برای تحلیل محتوا انتخاب شدند. نتیجه گیری : فضایی بودن تاب آوری بر جنبه های مکانی و محلی سیستم شهری و یکپارچگی آن با مقیاس های فراتر تأکید دارد. تعاملات و تبادلات درون مقیاسی و بین مقیاس ها، تطبیق پذیری و تغییرپذیری، نوآوری و خلاقیت، هم تکامل بودن و هویت مکان از ویژگی ها و جنبه های پنج گانه تأثیرگذار تاب آوری فضایی است. تاب آوری فضایی ورای تاب آوری سنتی با رویکرد مهندسی، برای یکپارچه سازی و هم پیوندی سیاست های تاب آوری با دیگر سیاست ها و برنامه ها که بر ماهیت مکان ها و چگونگی عملکرد آن ها تأثیرگذارند اهمیت قائل است.
تحلیل عوامل عدم تحقق پذیری طرح های جامع در شهرهای کوچک (مطالعه موردی: شهرهای سنگر، خشکبیجار و شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
5 - 20
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : ارزیابی تحقق پذیری طرح های توسعه شهری در پژوهش های متعدد صورت گرفته، حاکی از عدم موفقیت آن ها بوده و ضرورت بازنگری و ریشه یابی علل عدم تحقق پذیری چنین طرح هایی را در برنامه ریزی شهری آشکار می سازد.
هدف پژوهش : پژوهش حاضر به دنبال واکاوی و تحلیل عوامل مؤثر بر عدم تحقق پذیری طرح های جامع در شهرهای کوچک است که بدین منظور سه شهر کوچک استان گیلان به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند.
روش پژوهش : جهت حصول به هدف مورد نظر از روش تحقیق کیفی از نوع نظریه زمینه ای استفاده شد تا اطلاعات و نظرات موثق و قابل اطمینانی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند حاصل شود. بدین ترتیب جهت رسیدن به اشباع نظری، با 23 نفر از افراد مطلع و صاحب نظر در حوزه مدیریت شهری شهرهای کوچک مصاحبه صورت گرفت که هر مصاحبه حدود یک ساعت تا یک ساعت و سی دقیقه به طول انجامید. فرایند تحقیق به صورت رفت و برگشتی بوده است.
نتیجه گیری : پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری ها، هفت محور اصلی برای علل عدم تحقق پذیری طرح جامع استخراج شد. این محورها عبارتند از: ضعف نظام مدیریتی، مشکلات نظام قانونی، مشکلات نظام اجرایی، مشکلات مالی، مشکلات ماهوی طرح، نبود مشارکت سازنده و مشکلات نظام فرایند تهیه طرح. در هر محور راه حل های متناسب با کدهای باز اولیه و فراوانی آن ها ارائه شده است. یافته های این پژوهش نشانگر این بود که مقوله های متفاوت در عدم تحقق پذیری طرح های جامع، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و به عبارتی دیگر به صورت زنجیره وار می توانند به یکدیگر متصل باشند و با اصلاح برخی موارد می توان به بهبود مقوله های دیگر نیز کمک نمود.
A Spontaneous Location Theory and How Street Vendors Acquire Spaces (Case Study: Kampala City – Uganda)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper presents a 'spontaneous location' theory to explain the choice and appropriation of s treet spaces by s treet vendors for their private enterprises in the central division of Kampala city. It provides for how s treet space locations are chosen and acquired for vending activities. To attain an appropriate sample size, the concept of saturation was used, whereby respondents were selected based on the type of goods sold, how goods were sold, the s treet occupied, time of vending, gender, age, and spatial dis tribution on the s treets. Subsequently, 90 respondents were sampled from 30 s treets. The selection of s treets was based on the exis ting land uses the intensity of vending, and their spatial dis tribution. In the s tudy, direct observations and interviews were used to collect data. Reference was made to location theories and business location decisions. Results indicate that s treet vendors tend to locate their enterprises on roads and paths with high human traffic that offers a market for their goods. We conclude that the ambiguity of government agencies towards s treet vendors and the audacity of s treet vendors as citizens with rights to urban space could promote more random locations of s treet enterprises and set a s tage for further s treet space use contes tation. To avert further conflict arising from the appropriation of spaces, we recommend that s treets identified by s treet vendors for their s treet enterprises be assessed for feasibility and valorized by city authorities to allow the enterprises to take place and generate revenue for the city.
تغییر در مصرف برق با استفاده از پنل های فتوولتائیک در ساختمان ها مسکونی؛ نمونه موردی شهر تهران
حوزه های تخصصی:
انرژی خورشیدی یکی از انرژی های تجدیدپذیر است که رایگان، بدون آلاینده و سازگار با محیط زیست میباشد.شهر تهران با ۳۰۰ روز هوای افتابی در سال از نظر دریافت انرژی خورشید دارای سطح بالایی است که باید از این موقییت با تکنولوژی های لازم استفاده کرد. از این رو استفاده از پنل های فوتوولتایک خورشیدی(سیلیکون تک کریستال)، ابزاری برای تبدیل انرژی خورشید به انرژی الکتریکی لازم است.با استفاده از برنامه شبیه سازی راینو ورژن ۷ و پلاگین های climate studio، لیدی باگ، هانی بی و استفاده از فایل اب و هوایی شهر تهران فرودگاه مهراباد، مقدار تابش انرژی خورشید و میزان دریافت انرژی پنل های فتوولتائیک محاسبه شده است. هدف از این مقاله، محاسبه میزان تولید انرژی الکتریکی پنل های فتوولتائیک و تاثیر ان در میزان مصرف انرژی الکتریکی در خانه های مسکونی شهر تهران میباشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد با استفاده از ۴ پنل های فتوولتائیک با بازدهی ۱۹.۲۳ درصدی، میتوان ۱۵۷۶.۷۴ KWH انرژی الکتریکی در سال تولید کرد که باعث کاهش ۴۳ درصد از میزان برق مصرفی خانگی میباشد.کاهش در مصرف برق میتوان تاثیرات بسیاری در کاهش گاز های گلخانه ای داشته باشد.
سوررئالیسم در نقاشی معاصر سوریه؛ برآیند جنگ و اختناق (مطالعه موردی: آثار باسم دحدوح)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
27 - 36
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: سوریه علی رغم داشتن تمدنی دیرین، دولت ملتی1 است نوپا که طی یک صدسال اخیر در معرض جنگ های متعددی قرار داشته است، اما جنگ های داخلیِ ده سال گذشته و سیطره داعش، خشونت و اختناق گسترده ای را به همراه داشته که موجب به جا گذاشتن تأثیرات عمیق جامعه شناختی و روان شناختی بر مردم و به تبع آن فرهنگ و هنر این کشور شده است. هنر مدرن به ویژه در بحبوحه جنگ ها، هم زبانی مناسب و کارآمد برای بیانگری روح رنجور و لطمه دیده انسان ها از جنگ و دیکتاتوری ها بوده و هم ابزاری برای طغیانگری و افشاگری علیه چنین وضعیتی.
هدف پژوهش: بررسی و استنتاج تأثیر جامعه و مردم جنگ زده روی نقاشی دوره معاصر سوریه با شیوه سوررئالیسم به ویژه در آثار باسم دحدوح هدف این پژوهش است.
روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی توصیفی و تحلیلی و با مطالعه نمونه هایی از آثار نقاشی باسم دحدوح، بر اساس مطالعات کتابخانه ای در کنار تبیین شیوه سوررئالیسم در آثار این نقاش و تحلیل آثار او به سؤالات پژوهش پاسخ می دهد.
نتیجه گیری: پاسخ به این پرسش که رویدادهای سیاسی و اجتماعی سوریه معاصر در ده سال اخیر چه تعاملات و مناسباتی با عرصه هنر نقاشی داشته و چه تأثیری بر شکل گیری شیوه های جدید نقاشی در این کشور گذاشته است، نشان می دهد که نقاشان معاصر سوریه در ده سال اخیر از شیوه سوررئالیسم برای واکنش به تأثیرات جامعه شناختی و روان شناختی جنگ و خشونت و اختناق در این کشور و بیانگری آلام و احساسات و اندیشه ها و گفتمان خود در این برهه بهره گرفته اند.
واکاوی معنا و کارکردهای تعاملی هنر در فضاهای عمومی شهر موردپژوهی: دیوارنگاره های کلیسایی سده های میانه، رومانسک و گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
31 - 44
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : دیوارنگاره های سده های میانه همواره تحت گفتمان دینی مسلط بر این دوره بازخوانی می شوند. در این میان، کمتر به بینامتن های ارجاعی آن در معنای هنر و شهر و هویت های بینامتنی آثار در نسبت با تحولات منطقه ای آن اشاره شده است.
هدف پژوهش : هدف از این پژوهش واکاوی معنایی بصری مضامینی است که با حضور در فضاهای عمومی شهر جهت اعتباربخشی گفتمان های اندیشه ای عمل می کنند و با بینامتن های هویتی و بافتارهای بومی، روایت تصویری هدفمند جهت حضور در فضای عمومی شهر می سازند. لذا چیستی معنا و چگونگی دست یابی به آن در هنر شهرهای پیشامدرن در دو سؤال: چیستی معنایی هنر و شهر و کارکردهای تعاملی هنر در شهر، در نسبت با این اندیشه واکاوی می شود.
روش پژوهش : روش تحقیق به لحاظ هدف بنیادین-نظری است و با جستجوی معنایی در متون تاریخی شهر و هنر آغاز و بر محوریت تاریخ و مصادیق تصویری دیوارنگاره های کلیسایی با روش توصیفی و بعدتر تفسیری-تبیینی بنا شده است.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهند معنای هنر در شهر سده میانه بر ساختاری قدرتمند در نسبت شهر با هنر، ذیل نیروی ماورایی، با روابط جانشینی: خدا (پادشاه، پاپ)، شهر (قلعه، شهر خدا) و هنر (فن، راز) تعریف می شود. لذا، کارکردهای تعاملی آن در نسبت میان شهر و هنر با نیروی برتر بنیان گذارده شده و مخاطب که ماهیتی ذیل اندیشه خدای گون دارد، تنها در نسبت خواننده پیام هویت می یابد.