مقالات
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: مسئله ی اصلی پژوهش، تصور کاهش احساس پیوند میان شهروندان و محیط زندگی آن ها است. در واقع اگر به شهر، سرعت و میزان تغییرات شهری در ابعاد گوناگون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و... دقت شود، عدم تطابق این تغییرات با فرآیندهای ادراکی انسان ها، تصور اولیه را تایید می کند. تغییرات محیط شهری به واسطه ی پیامدهای خواسته و یا ناخواسته گوناگون، باعث ایجاد چالش های بسیار می شوند. بررسی ها حاکی از آن است که تاثیر پیامدهای مذکور غالبا از جنبه های کمّی مورد مطالعه و برنامه ریزی قرار گرفته است. اما به تاثیر این پیامدها بر فرآیندهای اجتماعی و تعاملی انسان ها با محیط شهری به-خصوص دلبستگی مکانی، کمتر پرداخته شده است. هدف: بازیابی و معرفی نقش اجزای شکل دهنده ی دگرگونی، تغییرات شهری و دلبستگی مکانی و هم چنین تاثیر و رابطه آن ها بر یک دیگر را می توان به عنوان هدف اصلی پژوهش تعریف نمود. روش: برای پیشبرد پژوهش، به روش توصیفی و بر پایه مطالعات اسنادی، به بررسی آراء و نظرات صاحب نظران در ارتباط با تغییرات شهری و دلبستگی مکانی پرداخته می شود. در تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای کیفی و نیز روش فراترکیب استفاده می گردد. منظور از روش فراترکیب، ترکیب تفسیرهای داده های مطالعات منتخب به منظور کشف مفاهیم و استعاره های جدید است. یافته ها: پی بردن به تفاوت ها و جایگاه هر یک از مفاهیم دگرگونی، انتقال و تغییرات شهری، به انواع فرآیند تغییرات شهری و روابط آن ها با یک دیگر، به عوامل موثر بر ادراک فرد از تغییرات محیط شهری، به مفهوم دلبستگی مکانی و عوامل موثر و اثرپذیر از آن و در نهایت ارائه مدل و چارچوبی برای پی بردن به چگونگی تاثیر مفاهیم مذکور، از یافته های پژوهش می باشد. نتیجه گیری: دگرگونی و تغییرات شهری بر رابطه افراد با مکان به خصوص بر دلبستگی مکانی تاثیرگذار است، و همچنین کیفیت، میزان و سرعت تغییرات با دلبستگی مکانی ساکنان شهر، ارتباطی خاص و معنادار دارد.
کاربست سیاست های طراحی شهری در راستای ایجاد محلات پایدار با تاکید بر رویکرد TOD (موردپژوهی: محله منصور تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شهرسازی معاصر دنیا، توجه به گسترش حمل و نقل عمومی و توسعه شهرها بر مبنای آن به یک اصل پذیرفته شده جهت مواجهه با ترافیک سنگین و مشکلات ناشی از آن و خلق محلاتی سرزنده، پویا و قابل زیست در شهرها تبدیل شده است. ایده توسعه حمل و نقل محور(TOD) در سطح خرد با ارائه راهکارهای طراحی شهری زمینه محور، بر گسترش اجتماعات محلی و محلات زیست پذیر تأکید می کند. محلاتی پویا، کارا، سرزنده و مشوق تعاملات اجتماعی که گسترش آنها از اهداف و انگاره های پایداری در طراحی شهری است. محله منصور تبریز از جمله محلاتی است که در مجاورت خود با احداث ایستگاه متروی شهید بهشتی مواجه بوده و برنامه و طرحی برای بررسی تاثیرپذیری محله از این زیرساخت حمل و نقل عمومی صورت نپذیرفته است. از این رو هدف پژوهش حاضر تبیین لزوم بهره مندی از مزایای سیستم حمل و نقل عمومی در راستای ایجاد و افزایش روند پایداری در محله منصور تبریز و کاربست سیاست های طراحی شهری حمل و نقل محور در راستای پایداری محدوده مورد مطالعه می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر به صورت روش توصیفی و تحلیلی است، روش گردآوری داده ها و اطلاعات به دو روش اسنادی، کتابخانه ای و همچنین پیمایشی و میدانی می باشد در روش میدانی در قالب پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه اطلاعات گردآوری می گردد. در ادامه با استفاده از مدل آرگون چشم انداز نویسی، تعیین اهداف، راهبرد و سیاست ها، به ارائه آلترناتیوها و ارزیابی آنها به کمک روش GAM پرداخته می شود. انتخاب بهترین سناریو جهت رسیدن به طراحی مناسب برای محله منصور تبریز با بکارگیری رویکرد TOD و پایداری محله، به عنوان نتایج پژوهش تدوین گردیده است.
کاربست رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی با تأکید بر روش نظریه ی زمینه ای؛ نمونه موردی: محله آبکوه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه پایداری شهرها بر مدار شهروندی و مشارکت شهرها استوار بوده و با تعهد جامعه شهروندی در اجتماعات سکونتی تحقق می یابد. قراردادهای اجتماعات محلی با معرفی از سوی سازمان هبیتات به عنوان فرآیندی مردمی معرفی شده اند که در تمامی برنامه های محلی به حضور مردم تأکید ویژه دارند. این رویکرد چند سالی است که مورد توجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته به منظور توانمندسازی و بهبود مدیریت محلی قرار گرفته است. هدف: با توجه به نوآوری موضوع در ایران قصد بر آن است؛ تا با انتخاب محله آبکوه در شهر مشهد به عنوان مورد پژوهی به معرفی و امکان سنجی رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی و با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای پرداخته شود. روش: تبیین چارچوب موضوعی این پژوهش به روش کتابخانه ای و امکان سنجی اجرای رویکرد به روش میدانی همراه با مصاحبه و پرسشنامه است. روش پژوهش با توجه به هدف بیرونی کاربردی و ماهیت آن توصیفی – تحلیلی می باشد. نمونه گیری در مصاحبه و پرسشنامه به روش هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع انجام شده است. شیوه ی تحلیل یافته ها بر اساس تحلیل محتوای جهت دار است. یافته ها: نتایج تحلیل نشان از 193 کد باز، 12 زیر مقوله، 2 مقوله اصلی و یک هسته اصلی دارد که در تحقق پذیری رویکرد قراردادی در محله آبکوه مشهد نقش کلیدی دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، اگرچه اجرا و پیاده سازی رویکرد قرارداد اجتماعات محلی در سطح محلات به ظاهر سهل و ممکن است، اما تحقق این رویکرد در محله آبکوه نیازمند یکپارچگی و همسو نمودن سازمان های دخیل در بافت است. از طرفی فقدان بودجه برای واگذاری اقدامات ساماندهی محله به شهروندان، ضعف یکپارچگی در امر مدیریت، تصمیم گیری و نظارت بر ساماندهی بافت های فرسوده و نیز ضعف فرهنگ مشارکت در مردم و مدیران شهری از مواردی است که پیش از پیاده سازی رویکرد باید در نظر گرفته شود.
سنجش و اولویت بندی شاخص های شهر اکولوژیک در توسعه شهری با مدل یابی معادلات ساختاری (SEM ) (مورد مطالعه: شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه برنامه ریزی با تأکید بر بعد اکولوژیکی رکن جدایی ناپذیر توسعه پایدار شهری محسوب می شود که طی آن توسعه شهری مبتنی بر رویکرد اکولوژیک از طریق کاهش اثرات زیست محیطی فعالیت های اقتصادی و بیشینه کردن روابط اجتماعی به دنبال رسیدن به شهر سالم است. این پژوهش با ماهیت توسعه ای-کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی با سنجش شاخص های شهر اکولوژیک در توسعه شهری به اولویت بندی و مدل یابی ابعاد مؤثر بر توسعه شهری اکولوژیک در بندرعباس پرداخته است. مطابق با نتایج تحلیل، شاخص "منظر و چشم انداز شهری" و "سلامت شهری" به عنوان متغیر مستقل به ترتیب با بار عاملی 0.94 و 0.88 بیشترین تأثیر و شاخص آلودگی فضای شهری نیز با 0.47- کمترین میزان اهمیت را بر روی سازه توسعه شهری اکولوژیک به عنوان متغیر وابسته دارند. همچنین شاخص "نفوذ در طبیعت و محیط" با ضریب 0.79، حمل و نقل پایدار با ضریب 0.75، حس تعلق به مکان با ضریب 0.74 به ترتیب جایگاه های سوم تا پنجم را دارند. متغیر مشارکت اجتماعی و دسترسی به خدمات شهری نیز به ترتیب با ضریب 0.63 و 0.51 در رتبه ششم و هفتم قرار دارند. مقادیر آمارهای مستخرج از مدل نظری تحقیق نیز همگی حاکی از انطباق خوب و مناسب مدل است و گویه های انتخاب شده برای سنجش الگوی توسعه بندرعباس مبتنی بر رویکرد شهر اکولوژیک از اعتبار لازم برخوردار بوده و به خوبی می توانند سازه/مؤلفه های هشتگانه تحقیق را مورد سنجش قرار دهند. اکولوژیگ از اعتبار لازم برخوردار بوده و به خوبی می توانند سازه/مؤلفه های هشتگانه تحقیق را مورد سنجش قرار دهند.
بررسی میزان همبستگی میان اندازه ی بناها در بلوک های شهری و بار سرمایشی و گرمایشی سالانه ی آن ها در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی بلوک های شهری، متاثر از پارامترهایی چون اندازه ی بناها، تعداد، شکل، هندسه و آرایش آن ها است که بر میزان مصرف انرژی ، تاثیر زیادی دارند. در این میان، بار گرمایش و سرمایش سالانه ی ساختمان ها، یکی از مهمترین شاخص ها در میزان تقاضای انرژی است. در پژوهش های پیشین کمابیش، اطلاعاتی در خصوص تاثیر تراکم، فشردگی، تخلخل و نظایر آن، فراهم شده است؛ اما، تصویر روشنی از تاثیر اندازه ی بناها در مصرف انرژی مجموعه های متشکل از چند بنا، در دست نیست. در این چارچوب، هدف این پژوهش، یافتن رابطه ی احتمالی میان نحوه ی توزیع اندازه ی بناها در یک مجموعه ی متشکل از چند بنا و بار گرمایش و سرمایش سالانه ی آن مجموعه می باشد. این پژوهش در سه مرحله انجام شده است. در مرحله ی اول، متغیرهای پژوهش، از جمله پارامترهای اندازه و چیدمان بناها و همچنین، بار گرمایش و سرمایش سالانه ی ساختمان، تبیین شده است. مرحله دوم به طراحی الگوریتمی مناسب جهت تولید اندازه ی بناها و چیدمان های مختلف در سایت، بررسی عوامل مداخله گر و حذف آن ها، شروط مسئله و شبیه سازی بار گرمایش و سرمایش چیدما ن ها اختصاص یافته است. این مرحله، با برنامه نویسی به زبان پایتون در محیط افزونه ی گرس هاپر در نرم افزار راینو و شبیه سازی مدل ها با استفاده از افزونه ی هانی بی و لیدی باگ در این نرم افزار انجام شده است. در مرحله ی سوم، به بررسی همبستگی میان این دو متغیر پرداخته شده است. تحلیل یافته های حاصل از آزمون همبستگی، حاکی از آن است که در منطقه ی مورد مطالعه، سرمایش فصول گرم نسبت به گرمایش فصول سرد بیشتر حائز اهمیت است. رابطه ی همبستگی منفی قوی میان بارهای سرمایش با واریانس اندازه ی بناها، نشان دهنده ی این است که هرچه تنوع اندازه ی قطعات در یک مجموعه بیشتر باشد، بار سرمایشی کمتری خواهد داشت. همچنین، رابطه ی مثبت بارهای سرمایش با کشیدگی اندازه ی قطعات، نشان دهنده ی این است که هرچه قطعات یک مجموعه، از نظر اندازه پراکنده تر باشند، در کاهش بار سرمایشی، مناسب تر عمل خواهند کرد.
بررسی نظری مفهوم دلپذیری در مقیاس مطالعات فضای شهری با کمک روش تحلیل محتوا (نمونه منتخب: مطالعات بازه زمانی 2020-1998)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلپذیری به عنوان یکی از کیفیت های فضای شهری، از سال 1998 وارد ادبیات جهانی شهرسازی گردید. با ورود این مفهوم، اهمیت آن به عنوان کیفیتی پایه و پیچیده در مطالعات معدودی مورد توجه قرار گرفت. اما با این وجود، مدلی مفهومی که بتواند ابعاد گوناگون تشکیل دهنده ی این مفهوم در حوزه فضای شهری را به صورتی جامع ارائه کند، یافت نگردید. همچنین در حوزه مطالعات طراحی شهری در ایران جایگاه این کیفیت، با وجود کاربرد گسترده آن در سایر نقاط جهان، هنوز نوپاست. اگرچه این مفهوم به دلیل ارتباط نزدیکش با فرهنگ، امری زمینه محور به شمار می آید؛ اما شناسایی و استخراج مفاهیم و مقولات مشترک در پیشینه مطالعاتی، قیل از کاربست آن در بستر فرهنگی- فضایی خاص، امری ضروری به نظر میرسد.بنابراین، هدف مقاله پیش رو، شناسایی و دسته بندی مقولات مشترک و سازنده ی دلپذیری و دستیابی به مدل مفهومی عام برای تعریف این کیفیت در مقیاس فضای شهری از میان مطالعات جهانی است. پژوهش حاضر بر پایه رویکرد کیفی و با کمک روش تحلیل محتوا، به شناسایی 178 مفهوم پایه و دسته بندی 34 مقوله مشترک مستخرج از مجموع 40 مطالعه نظری و عملی معتبر حول کیفیت دلپذیری در مقیاس فضای شهری در بازه زمانی 1998 الی 2020، پرداخته است. مهمترین دستاورد این مقاله، مدلی هشت لایه متشکل از 4 بعد اصلی با توانایی کمی سازی مقولات کیفی دلپذیری در ارزیابی فضاهای شهری است. با توجه به نتایج مدل نهایی، بعد اجتماعی- فرهنگی از میان سایر ابعاد، مهمترین و پرکاربردترین مضمون مشترک در حوزه مطالعات کیفیت دلپذیری به شمار می آید.
آینده پژوهی متغیرهای رشد هوشمند شهری و سناریو سازی محتمل و مطلوب با روش تحلیل ساختاری و شبکه ای (مورد پژوهی: سمنان؛ دارالمرحمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف تلاش برای شناسایی متغیرها و سناریو های پیش روی آینده رشد هوشمند شهری در شهر سمنان می باشد. روش:دراین تحقیق با سامان دهی و جمع بندی نظرات شهروندان شهر دارالمرحمه(سمنان) و بیست و دو تن از خبرگان آینده پژوهی، شهرسازی،برنامه ریزی شهری،مدیریت شهری و اقتصاد و مستندات موجود و با تحلیل و دخیل نمودن نظرات نگارندگان تحقیق طی مدل مفهومی کاتالیزوری داده و ستانده و طی مراحل چهارگانه انجام شده و سپس سناریوهای تحلیلگر آینده های ممکن، محتمل و مطلوب(سناریو سازی بهترین گزینه ممکن و مطلوب رشد هوشمند سمنان) ایجاد و خلق شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد«تشویق پیاده محوری با تاکید بر شیوه های حمل ونقل چندگانه با ضریب نهایی وزنی 0/698 و ضریب تاثیر گذاری سناریویی 18، همانند پیاده راه خیابان امام ره (بازار سنتی)و بازآفرینی(تجدید حیات زندگی در بخش های مرکزی،بافت های فرسوده و تاریخی مانند؛عمارت کلانتر،کهنه دژ، خانه تدین)»با اهمیت ترین متغیر پیش روی آینده رشد هوشمند شهر سمنان است که باعث پایداری سیستم شهر می شود. همچنین مهم ترین متغیرهایی که هم زمان بیشترین تاثیرگذاری و تاثیرپذیری را بر سایر متغیرهای رشد هوشمند در سمنان دارند، عبارتند از: هدایت توسعه به سمت محله های موجود(توسعه میان افزا) با ضریب نهایی وزنی 0/636 و ضریب تاثیر گذاری سناریویی 16، و کاربری ترکیبی و حفظ ساختار سنتی محله های شهر . نتیجه گیری:در نهایت سناریو های آینده نگاری رشد هوشند این شهر تعیین شدند که شاخص شهر آهسته با زیر شاخص اصلی«پیاده راه و پیاده محور»و به طور ویژه «باغراه سازی» در سمنان مانند باغراه های کندنه،نی کیژه، و انجیلا ، در جهت توسعه پایدار و تقویت و رونق گردشگری و برندینگ خلاقانه سمنان، به عنوان قوی ترین سناریو و با عنوان سناریوی منتظره و مطلوب و مرجح انتخاب شد. کلیدواژه ها: تحلیل ساختاری رشد هوشمند شهری، سناریو سازی،دارالمرحمه ، آینده محتمل و آینده مرجح مطلوب(منتظره و غیر منتظره)
توسعه شهری و افت تراز آب در آبخوان ها؛ رویکرد طراحی شهری حساس به آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: آب به عنوان پرحجم ترین کالای ورودی به شهرها و چرخه آبی به عنوان بخشی از طبیعت واقع در جغرافیای شهری، بیشترین تأثیر را از توسعه شهری در بین دیگر منابع طبیعی دریافت کردند. با توجه به رشد و توسعه شهرها و افزایش نیاز آبی متناسب با آن، افت کمی و کیفی منابع آبی شدت بیشتری گرفته است. از نتایج توسعه شهری غیرقابل نفوذ نمودن سطوح در مناطق شهری همزمان با برداشت بی رویه از آب زیرزمینی بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک است. این مساله منجر به مشکلاتی همانند فرونشست زمین شده است. هدف: نظر به مشکلات عدیده مرتبط با مشکلات آب زیرزمینی در کشورهای خشک و نیمه خشک و اهمیت حفظ و کنترل این منابع حیاتی، هدف از این پژوهش استفاده از رویکرد مبتنی بر طراحی شهری حساس به آب برای کنترل افت تراز آبخوان در محدوده های شهری است. روش: با استفاده از یک شبیه سازی فیزیکی-رفتاری در یک محیط شهری از ابزارهای مبتنی بر طراحی شهری حساس به آب همانند آسفالت نفوذپذیر، تالاب مصنوعی و سدهای لاستیکی برای تغذیه آبخوان در یک محدوده شهری و افزایش نفوذپذیری زمین استفاده خواهد شد. وضعیت کمی آبخوان کن در غرب تهران به عنوان مطالعه موردی مطالعه شده است. یافته ها: توسعه فعلی شهر تهران و افت تراز آبخوان با شرایط فعلی مشکلات جدی را برای آبخوان ایجاد خواهد کرد. با توجه به برداشت های آب برای کاربری های متنوع در محدوده مطالعاتی غرب تهران و نفوذناپذیر شدن اراضی شهری، استفاده از ابزار طراحی شهری حساس به آب می تواند برای کنترل افت آبخوان در محدوده مطالعاتی مؤثر باشد. نتیجه گیری: روش ارائه شده از منظر طراحی شهری حساس به آب در کنترل افت تراز آب زیرزمینی مؤثر است ولیکن با توجه به مصارف آبی در این محدوده و شرایط مرتبط با فرونشست زمین به دلیل افت تراز آبخوان، استفاده از رویکردهای غیرسازه ای در کنار رویکردهای سازه ای ضروری است.