فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۴۱ تا ۳٬۹۶۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
45 - 54
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه جایگاه و ارزش های معماری و زیستگاه های بومی و حفاظت از آنها، بیش از پیش اهمیت یافته و به همین دلیل، ایده ایجاد موزه های فضای باز در حال گسترش است. با وجود تنوع موضوعی، این موزه ها در یک نقطه اشتراک دارند و آن، انتقال سازه ها از مکان اصلی به موزه است. در این پژوهش چگونگی حفاظت از ارزش های پنهانی چون اصالت، در هنگام انتقال از مکان اولیه به موزه فضای باز، به عنوان مسئله اصلی بیان شده است و پاسخ به این پرسش که از نظر اصول حفاظت معماری، واچینی و جابه جایی اجزای خانه ها از محل اصلی و دوباره چینی آن در فضای جدید و موزه، چه تغییراتی در اصالت اثر و محیط پیرامون آن به وجود می آورد، به عنوان سؤال اصلی مطرح است. هدف پژوهش: هدف پژوهش، بررسی اصالت اثر در موزه های فضای باز و تأثیر محیط پیرامون بر اصالت روح اثر است. روش پژوهش: این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار اسنادی و میدانی و تجربیات حاصل از پروژه موزه میراث روستایی گیلان انجام شده و با توجه به اهمیت موضوع، مقاله ای بنیادی- کاربردی است. نتیجه گیری: دستاورد این پژوهش بیانگر آن است که اگرچه با جداسازی یک اثر معماری از اقلیم اصلی خود، اصالت روح اثر و محیط پیرامون آن مخدوش می شود، اما براساس جامع نگری برآمده از رویکرد نظریه اصالت وجود، تداوم حرکت وجودی یکپارچه اثر به سمت کمال تعقیب می شود و امکاناتی جهت حفظ و نجات کالبد اثر در مکانی دیگر و مجالی برای آشنایی مردم با معماری، آداب و رسوم و دانش نانوشته معماری و اطلاعات مادی و معنوی آن ایجاد می شود و بدین ترتیب تغییر مواد و مصالح و حتی تغییر کاربری و بستر مکانی اثر را توجیه می نماید.
بازتاب نمادها و نشانه های ماندالا در داستان مصور کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
328 - 343
حوزه های تخصصی:
ماندالا یکی از مهم ترین کهن الگوهای یونگ است که با برخی اعداد، اشکال هندسی و مفاهیم ارتباط دارد. مهم ترین مضمون آن وحدت و برجسته ترین شکل هندسی آن، دایره می باشد که می توان نمود آن را در هنر و ادبیات مشاهده کرد. نویسندگان داستان های کودک و نوجوان از کهن الگوهای اساطیری به عنوان ابزاری برای غنای داستان های خود بهره برده اند. ماندالا یکی از این کهن الگوهاست که در داستان های کودک و نوجوان مورد استفاده قرار گرفته است. با توجّه به این که نویسندگان کودک و نوجوان گرایش زیادی به اساطیر دارند و لازم است با دیدی علمی به استفاده از این ابزار کارآمد پرداخته شود، در این مقاله سعی شده است به روش کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی-تحلیلی بازتاب ماندالا در داستان های کودک و نوجوان بررسی شود. به همین منظور ابتدا ماندالا به صورت مختصر تعریف شده و سپس این نوع کهن الگو در داستان های کودک و نوجوان مورد تحلیل قرارگرفته است. به نظر می رسد ماندالا در داستان های کودک و نوجوان در قالب نمادهایی مانند زمان، ماه، خورشید، غار، چشمه، اعداد و دایره بیان شده است. اهداف: 1.ارائه تحلیلِ الگوهای ماندالا در ادبیات داستانی کودک و نوجوان 2.بررسی کارکرد ماندالا در ادبیات کودک و نوجوان سؤالات 1.ماندالا به چه شکل هایی در ادبیات داستانی کودک و نوجوان بروز یافته است؟ 2.حضور ماندالا در ادبیات کودک و نوجوان چه کارکردی دارد؟
شناسایی فرم، کاربرد و تزئینات کجاوه در نگارگری ایرانی دوره های تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
85 - 101
حوزه های تخصصی:
نگارگری ایرانی، منبع مفیدی برای شناخت ابزار و وسایل کاربردی زندگی مردم در اعصار تاریخ ایران است. وجود کجاوه به عنوان وسیله حمل و نقل در ایرانِ گذشته، در برخی نگاره های دوره تیموری و صفوی نیز مشهود است. مساله ی مقاله حاضر، به چگونگی شکل، کاربرد و تزیینات کجاوه در نگارگری دوره های تیموری و صفوی بر اساس داستان نگاره ها می پردازد. همانطور که از وسایلی همچون کجاوه و تخت های روان برای جابه جایی افراد و اشیاء درمیان اقشار جامعه استفاده می شده است، کاربرد و حضور دائمی این ابزار حمل و نقل در زندگی روزمره از دلایل تصویر شدن این عنصر در نگارگری ادوار مختف با موضوعات متنوع می باشد که در شکل های گوناگون و با تزئینات رایج آن دوره در نگاره ها مصور شده است. انواع مختلف کجاوه و اشخاصی که درون کجاوه قرار گرفته اند، کاربری های آن و نیز شیوه ی تصویرگری آن در نگارگری عصر تیموری و صفوی، موضوعی است که پرداختن به آن، مساله اصلی پژوهش حاضر است. باتوجه به اندک بودن پژوهش ها در این زمینه، هدف از انجام این پژوهش دستیابی به اطلاعات جامعی در مورد کاربرد کجاوه و فرم شناسی و نقوش و تزیینات بکاربرده شده در کجاوه ها در نگارگری دوره تیموری و صفوی است. بر این اساس سؤالات اصلی مقاله بدین شرح است: 1. کجاوه در نگاره های دوره تیموری و صفوی از چه فرم ها و کاربردی برخوردار بوده است؟ 2. کجاوه در نگاره های دوره تیموری و صفوی با چه نقوشی تزئین شده است؟ روش تحقیق در مقاله ی حاضر بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. همچنین روش تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز کیفی بوده است که با بررسی فرم و کاربرد کجاوه و نیز نقوش و تزئینات آن ها در 13 نمونه نگاره دوره تیموری و صفوی که در قالب 5 نمونه نگاره با ماهیت رزمی و 8 نمونه نگاره با موضوع بزمی است به تحلیل، جمع بندی در قالب جداول و ارائه نتیجه گیری می پردازد نتایج تحقیق نشان می دهد که هم در نگاره هایی که ماهیت رزمی دارند و هم نگاره های بزمی مربوط به دو دوره تیموری و صفوی، تصویر کجاوه مشهود بود. این تصویر در نگاره های رزمی غالباً بسته شده بر پشت فیل و بدون سقف و دارای نقوش ختایی، هندسی و جانوری بوده اما درنگاره های بزمی بر پشت شتر و دارای سقف، ترسیم شده که بیشتر با تزئینات ختایی، هندسی و اسلیمی مزین شده است. کجاوه در نگاره های دوره تیموری ساده تر و به صورت سه ضلعی است اما در نگاره های دوره صفوی در فرم های چندضلعی و پرآرایه تر می باشد.
واکاوی آسیب های مرتبط با دست بافته های عشایر بختیاری در سبک زندگی معاصر با تکیه بر آرای پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
117 - 136
حوزه های تخصصی:
دست بافته های کاربردی همواره یکی از تولیدات مهم و موردنیاز عشایر بختیاری بوده است. هنری قومی که در عرصه علوم انسانی و اجتماعی نیز به عنوان سند تاریخی و یک گونه ی متفاوت از حوزه هنر دارای اهمیت است. با توجه به تغییرات کنونی سبک زندگی که عمدتاً مطابق با تحولات فرهنگی و اجتماعی و فاصله میان سنت و تجدد بوده، کاهش دامنه ی تولید و فراموش شدن بخش عظیمی از بافته ها اجتناب ناپذیر شده است. ازاین رو مقاله حاضر باهدف آسیب شناسی دست بافته های کاربردی عشایر بختیاری، در پی پاسخگویی به این سؤال اصلی که آسیب ها و موانع حیات و مصرف دست بافته های بختیاری در سبک زندگی امروزی کدام اند؟ بوده است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی و از نوع مطالعات مردم نگاری بوده و از لحاظ ماهیت کیفی است. رویکرد آن جامعه شناسی هنر با تأکید بر نظریه ی پیر بوردیو در خصوص مصرف و سبک زندگی است و در این راستا از نظریه "میدان" و مؤلفه های مرتبط با آن بهره برده است. تحلیل داده ها بر پایه ی تحلیل مضمون و ارائه ی الگو بر پایه ی آسیب شناسی انجام گرفته است. نمونه گیری به صورت غیر احتمالی و بر پایه ی اشباع اطلاعاتی با مشارکت 34 نفر از تولیدکنندگان، عرضه کنندگان، مصرف کنندگان و صاحب نظران صورت گرفته و اطلاعات به دو روش اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. حاصل آنکه آسیب ها با دو حوزه ی کاربرد و زیبایی شناسی (ذائقه هنری) در ارتباط مستقیم اند که متأثر از منش افراد در حکم کنشگران میدان بافته ها می باشد؛ همان گونه که بوردیو نیز فرهنگ مصرف را ریشه در منش و ذائقه هر فرد می داند. به واقع با در نظر گرفتن نقش سرمایه فرهنگی در سبک زندگی، در میدان دست بافته های کاربردی عشایر بختیاری در قامت سرمایه ی فرهنگی عینی شده، دو گروه کنشگران ناب و وابسته قابل تشخیص است که خود نیاز به یک گروه سوم در راستای تلفیق خصوصیات دو گروه مذکور و به دست آوردن میدان قدرت را نشان می دهد؛ چراکه قطب سوم از منظر سرمایه فرهنگی بر دست بافته ها تأکید دارد و با توجه به عدم تطابق کاربردی آن ها با معیارهای پذیرش در بازارهای هدف و وجوه زیبایی شناسی شان با سلیقه و پسند دنیای امروزی؛ در پی ورود ایده های جدید بوده تا توأمان جایگاه هنری و مصرفی را به دست آورد.
استفاده از مصالح FRP به روش NSM در مقاو م سازی لرزه ای ساختمان های بنایی تاریخی (مطالعه موردی ساختمان آموزشی شماره1 دانشگاه هنر اسلامی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفاظت از ساختمان های بنایی دارای ارزش تاریخی و فرهنگی در مقابل بلای طبیعی زلزله، برای نسل های آینده از هر جهت لازم است. بهره گیری از روش های برگشت پذیر و نوین در مقاوم سازی ساختمان های دارای ارزش تاریخی، به نحوی که ضمن بهبود عملکرد آن حین زلزله، کمترین دخل و تصرف را در معماری و سازه ساختمان ایجاد کند، در سال های اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است. در مطالعه حاضر با مقاوم سازی دیوارهای مصالح بنایی با استفاده از مصالح FRP (Fiber Reinforced Polymer) و به روش NSM (Near Surface Mounted)، که از روش های نوین در عرصه مقاوم سازی ساختمان های بنایی تاریخی بوده و تاحدود زیادی ویژگی های ذکر شده را دارد، تغییر رفتار لرزه ای ساختمان قبل و بعد از مقاوم سازی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ساختمان مورد مطالعه (ساختمان آموزشی شماره یک دانشگاه هنر اسلامی تبریز) به صورت سه بعدی و به روش قاب معادل در نرم افزار 3Muri مدلسازی گردید. برای ارزیابی رفتار لرزه ای ساختمان و همچنین تأثیر روش مقاوم سازی در این رفتار، از شاخص ایمنی تعریف شده در " راهنمایی ارزیابی و کاهش خطر لرزه ای بناهای تاریخی میراث فرهنگی" کشور ایتالیا استفاده شده است. شاخص انتخاب شده تابعی از مقاومت برشی ساختمان، لرزه خیزی منطقه، نوع خاک و سطح عملکرد مورد نظر می باشد. محاسبه شاخص ایمنی برای سطوح عملکردی مورد نظر و بر اساس نتایج حاصل از تحلیل بار افزون، توسط نرم افزار 3Muri صورت گرفته است. نتایج حاصل از ارزیابی ساختمان نشان داد که تقویت دیوارهای باربر ساختمان به روش NSM به همراه اضافه کردن دیوارهای بنایی مسلح جدید، موجب افزایش قابل توجه مقاومت لرزه ای آن می شود. به طوری که میزان شاخص ایمنی در بعضی موارد مخصوصاٌ راستای عرضی (ضعیف تر) ساختمان 7/1 تا 6 برابر می شود. نتایج حاصل در مطالعه حاضر صرفاً بر اساس مدلسازی عددی بوده و تنها از یک شاخص برای ارزیابی رفتار لرزه ای ساختمان استفاده شده؛ بنابراین نیاز است که در این زمینه کارهای تئوری و آزمایشگاهی بیشتری انجام گیرد.
شارت، روشی برای مشارکت در طراحی شهری
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
16 - 1
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش دامنه فعالیت ها به واسطه ساخت و سازهای سرسام آور در شهرها، موجب بروز مشکلات ترافیکی در معابر نظیر تراکم ترافیک و کُندی جریان عادی عبور و مرور وسایل نقلیه،کاهش شدید فضای پارکینگ، افزایش استفاده از سوخت های فسیلی،بروز تصادفات و کاهش میزان امنیت عابران،افزایش آلودگی های زیست محیطی و مشکلات اجتماعی چون کاهش سرزندگی در افراد و مسائلی از این دست می شود. مراکز شهری به دلیل تمرکز فعالیت ها و تجمع افراد، همواره به عنوان یکی از مهم ترین گره های ترافیکی در سطح شهرها نمایان می شوند. نظریه پردازان شهری ضمن ارائه تکنیک های متعدد در راستای توسعه انسان محورشهرها،اشاره ای مستقیم به احداث پیاده راه ها و تأثیرات مثبت این گونه فضاها بر رونق سرزندگی اجتماعی و افزایش رضایتمندی شهروندان داشته و آن را به عنوان یکی از مهم ترین راهکارهای کاهش حجم ترافیک وسایل نقلیه در معابر معرفی می کنند.در فضای مشترک علاوه بر مرتفع کردن اولویت نخست نظریه پردازان شهری که همان انسان محور کردن فضاهای شهری می باشد، به نیازهای وابسته به حضور خودروها نیز توجه شده و همین امر موجب رضایت خیل عظیمی از ذینفعان فضاهای شهری به همراه داشته است.در فضای مشترک سعی برآن شده که علاوه بر حضور کامل افراد پیاده، وسایل نقلیه به صورت کنترل شده و با حجم محدود در فضای شهری حضور یابنددر این مقاله با استفاده از روش های توصیفی و تحلیل اطلاعات موجود در منابع موردنظر،معیارهای طراحی شهری فضاهای مشترک در مراکز شهرها استخراج و ارائه شد .در همین راستا و بر پایه معیارهای به دست آمده متون نظری و تجربیات جهانی متعدد ،راهکارها و ضوابط طراحی برای اجرای این ایده در مناطق مرکزی شهری(نمونه مورد مطالعه: خیابان خیام قزوین) در قالب یک چارچوب به صورت جدول ارائه شد.
مفهوم سازی و حقیقت یابی رسالت «سبک زندگی اسلامی» در تبیین معیارهای بُنیادین «مسکن ایرانی اسلامی» در «عصر جهانی شدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«جهانی شدن»، نه به مفهوم جغرافیایی بلکه به مفهوم سیاسی و ایدئولوژیک طرحی است که توسط کشورهای ثروتمند و قدرتمند دنیا، تدوین شده و منظور از آن، ادامه سلطه اقتصادی، سیاسی و نظامی بر دیگر کشورهای عالم است. یکی از اشکال نفوذ سلطه در عصر حاضر، از طریق تهاجم فرهنگی است که به واسطه آن، برای تضعیف بنیان های فرهنگی و اعتقادی مردم مسلمان به ویژه کمرنگ کردن سبک زندگی اسلامی تلاش می کند. در حوزه معماری و مسکن نیز، امروزه نسبت به گذشته، فرم ها و فضاهای زیستی، با گرایش به هم شکلی با الگوهای وارداتی و بیگانه با هویت خویش، جامعه را نیز به ازخودبیگانگی دچار کرده اند و کاملاً دگرگون شده اند. به تعبیر مقام معظم رهبری: «یکی از ابعاد پیشرفت با «مفهوم اسلامی»، سبک زندگی کردن، رفتار اجتماعی و شیوه زیستن است»؛ ازاین رو، مفهوم سازی رسالت «سبک زندگی اسلامی» به عنوان ظرف و مقوم شکل دهنده به «مسکن ایرانی اسلامی» باید موردتوجه قرار گیرد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و در قالب دو بخش ارائه شد: در بخش اول، اطلاعات لازم در حوزه ارتباط «جهانی شدن» و «سبک زندگی اسلامی» و در مرحله بعد، بررسی ارتباط «سبک زندگی» با «مسکن» در ادوار تاریخی مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش دوم، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی واژگان کلیدی پژوهش، موردتحقیق و کندوکاو قرارگرفتند و با استفاده از مؤلفه ها و آثاری که دراین ارتباط هست، به تبیین «اصول و معیارهای بنیادین مسکن ایرانی اسلامی» پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد «روح اسلامی» جاری در فضای سکونت ایرانی مسلمان، در تجلی حقیقت مفهوم «حیات طیبه» به عنوان عالی ترین درجه سبک زندگی اسلامی، در «حیاط خانه ایرانی»، به عنوان قلب تپنده آن معنی می شود.
ارزیابی آسایش راحتی و بررسی شاخص های آسایش حرارتی PMV و PPD بر مبنای نور روز و جهت گیری خانه، در خانه های سنتی بافت یزد (نمونه موردی: خانه ملک زاده شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
151 - 182
حوزه های تخصصی:
نور در معماری سنتی ایران نقشی مهم و اساسی دارد؛ به گونه ای که خلق کیفیت های فضایی بر عهده نور است. در پژوهش حاضر از دیدگاه مسئله آسایش افراد در محیط، بررسی اطلاعات و تحلیل داده ها بر مبنای نور روز در خانه که بیشترین استفاده را در میان سایر عملکردها دارد، انجام شده است. این پژوهش با هدف چگونگی فراهم آوردن شرایط آسایش راحتی و شاخص های آسایش حرارتی PMV و PPD، خانه ملک زاده شهر یزد را به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار داده است. برای این منظور اتاق پنج دری مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته و مدل سازی توسط نرم افزار الگوریتمیک گرس هاپر، آنالیزها توسط پلاگین های هانی بی و لیدی باگ صورت پذیرفته است. وضعیت فعلی اتاق پنج دری (رون راسته) و پنج وضعیت پیشنهادی شامل قرارگیری خانه به صورت رون اصفهانی و کرمانی، جهت گیری خانه به سمت شمال، افزایش و کاهش ارتفاع درب اتاق پنج دری ارائه و آنالیز شده و در نهایت با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قرارگیری اتاق پنج دری در حالت رون راسته نسبت به وضعیت های پیشنهادی در محدوده DA (Daylight Autonomy) برابر %50 قرار دارد و معادل 300lux نور دریافت می کند، که آسایش راحتی ساکنان را فراهم می آورد. همچنین با PMV برابر +0.53 و PPD برابر %14.38 بالاترین شرایط آسایش حرارتی را در میان وضعیت های پیشنهادی دارد. پتانسیل کاربردی اتاق پنج دری خانه ملک زاده با توجه به موقعیت قرارگیری در ساختمان، در طول سال توانسته فضایی با نهایت آسایش حرارتی و راحتی را فراهم آورد.
بررسی هندسه ی متعارف بلوک های شهری در میزان تقاضای انرژی گرمایشی و سرمایشی ساختمان های مسکونی در اقلیم سرد ایران؛ مطالعه موردی: شهر همدان
حوزه های تخصصی:
مصرف بالای انرژی در بخش ساختمان موجب آن شده است تا عومل موثر بر این امر مورد مطالعه پژوهش های متعددی قرار گیرد. هندسه ساختمان یکی از مهمترین عوامل موثر در میزان مصرف انرژی در این بخش بسیار مهم است. هدف از این پژوهش بررسی میزان تقاضای انرژی گرمایشی و سرمایشی هندسه های متعارف بلوک های شهری در اقلیم سرد شهر همدان و چگونگی تاثیرگذاری فرم بر مصرف انرژی در این اقلیم است. روش تحقیق در این پژوهش بر پایه تحلیل و مقایسه نتایج حاصل از شبیه سازی رایانه ای است. در این پژوهش از نرم افزار دیزاین بیلدر (Design Builder) جهت شبیه سازی ساختمان های مذکور استفاده شده است. نتایج نشان می دهد هرچه میزان سطح به حجم در فرم ساختمان بیشتر باشد میزان تقاضای انرژی در بخش گرمایشی و سرمایشی ساختمان بیشتر می گردد. همچنین نحوه جهت گیری ساختمان به شدت بر میزان دریافت تابش های خورشید موثر بوده و در نتیجه جهت گیری شرقی-غربی علاوه بر دریافت تابش بهتر در زمستان و کاهش بار گرمایشی، در فصل تابستان نیز تابش های کمتری از سمت شرق و غرب دریافت نموده و موجب کاهش بار سرمایشی می گردد. از سوی دیگر به دلیل وزش باد غالب از سمت غرب در فرم هایی با کشیدگی شرقی-غربی تهویه بهتری صورت می گیرد که در نتیجه موجب کاهش بار سرمایشی در ساختمان می گردد.
بررسی و شناسایی انرژی پاک (خورشیدی و بادی) در محیط شهری
حوزه های تخصصی:
در سالیان متوالی مردمان ایران زمین برای استفاده گوناگون با تجربیات و راهکارهای متفاوت به استفاده از انرژی تجدید پذیر پرداخته اند. در مصارف اقتصادی استفاده از انرژی باد و آب و برای تهویه و تغییر دما و ذخیره آب برای روزهای گرم سال راهکارهای گوناگونی را مورداستفاده قرار می گرفت. حال در راستای احیا محیط زیست و کم کردن وابستگی به انرژی فسیلی در جهان، کشورها با توجه به زیرساخت های خود قوانین و مقررات مشخص تعیین گردیده و طبق این قوانین روز به روز به ظرفیت انرژی پاک افزوده اند و وابستگی خود به انرژی فسیلی را کاهش داده. با توجه به نیاز بشر به انرژی تمایل و نیاز انسان به استفاده از انرژی پاک و قابل تجدید روز به روز افزوده می شود، ازاین رو پیشرفت تکنولوژی جهت تولید و ذخیره انرژی ایجاد شده است. برای پیشرفت در این حوضه نیاز به برنامه ریزی چه در تولید انرژی و چه در مصرف انرژی هست.
تبیین و ارزیابی عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت فضاهای بازی کودکان در شهرها با تأکید بر جنبه های ایمنی و امنیت کودکان از دیدگاه والدین؛ مورد مطالعه بوستان کودک شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
۱۰۷-۸۷
حوزه های تخصصی:
بازی دوران کودکی جهت توسعه مهارت های شناختی، روانی و جسمانی، ضروری است. زمین های بازی، فضاهایی هستند که فرصت های لازم برای توسعه مهارت ها و نیازهای اساسی کودک مثل؛ ارتباط با طبیعت، بازی و فعالیت و ... را فراهم می کنند. حضور کودک در این فضاها، نیازمند الزاماتی است تا محیطی ایمن و امن را برای او فراهم آورد. در همین راستا، هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های مؤثر بر کیفیت فضاهای بازی کودکان، ارزیابی عوامل مؤثر بر ایمنی و امنیت کودکان در فضای بازی به عنوان یکی از مهم ترین کیفیات فضاهای بازی کودکان، ارائه چارچوب طراحی جهت افزایش ایمنی و امنیت کودکان و در راستای ارتقای کیفیت محیطی فضای بازی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر نوع پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. تحلیل عاملی اکتشافی به عنوان مدل تحلیل، جهت نیل به هدف پژوهش استفاده شده است. در این پژوهش، فضای بازی بوستان کودک شهر اصفهان بر اساس 35 شاخص اثرگذار بر ایمنی و امنیت کودکان، بررسی شده است و تعداد 300 نفر از والدین کودکان حاضر در فضای بازی، مورد تحقیق واقع شده اند که با توجه به مقادیر مربوط به نتایج آزمون های کیسر-میر-اولکین و بارتلت، تعداد حجم نمونه جهت انجام پژوهش، تأیید شده است (746/0 KMO= و 000/0 SIG=).نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن بوده که عوامل تأثیرگذار در ایمنی و امنیت کودکان در فضای بازی بوستان کودک به ترتیب اولویت عبارت هستند از؛ 1. آسایش اقلیمی در فضای بازی کودکان، 2. وضعیت کف سازی زمین بازی، 3. ایمنی کودکان در استفاده از وسایل بازی و فضای سبز تعبیه شده در آن، 4. نحوه نورپردازی فضای بازی و انطباق پوشش گیاهی با آن، 5. فاصله از کاربری ها و عملکردهای سازگار، 6. شرایط حضور والدین در فضای بازی و مراقبت و نگهداری از آن، 7. آگاهی کاربران فضای بازی از شرایط فضای بازی و پیرامون آن، 8. آسیب پذیری کودکان در مقابل تجهیزات بازی و پوشش گیاهی، 9. امکان نظارت بر کودکان و فعالیت آنها در فضای بازی، 10. وجود آلودگی ها در فضای بازی یا مجاورت آن. در انتها سعی شده تا بر اساس یافته های به دست آمده و شناسایی نقاط ضعف اصلی فضای بازی بوستان کودک، به ارائه پیشنهاد اتی برای این موارد در راستای ارتقای ایمنی و امنیت پرداخته شود.
بررسی قوانین و مقررات فضاهای تازه تاسیس در شهر به عنوان یک فضای متصل: بلندمرتبه
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
131-142
حوزه های تخصصی:
با توجه به شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیایی منطقه 22، این منطقه تنها کریدور باد در شهر بوده و بلند مرتبه سازی های فعلی تنها امید شهر برای کاهش آلودگی هوا را از بین خواد برد. همچنین این بلند مرتبه سازی های بی هدف فضاهای بی شکل و بلا تکلیفی به وجود آورده که حس شهریت و سرزندگی را تضعیف و کیفیت زندگی را کاهش می دهد. بی توجهی به قوانین موجود بلند مرتبه سازی و عدم مطالعات اساسی و بنیادی در این زمینه طرح مسئله ای مبتنی بر ارزیابی قوانین بلند مرتبه سازی بالاخص در شهر تهران را به روشنی توجیح می کند. عمدتا کیفیت زندگی با رضایتمندی کلی از زندگی تعریف می شود و ادراک ذهنی از شرایط زندگی یک فرد است. این پژوهش با تمرکز بر " تاثیر بلند مرتبه سازی و قوانین هدایت کننده آن بر کیفیت زندگی" بر آن است تا بواسطه ی شناسایی مولفه های موثر بر میزان رضایتمندی شهروندان وضعیت کیفی زندگی شان بپردازد. هدف تحقیق، ارائه راهکارهایی برای ساماندهی قوانین کنترل کننده بلند مرتبه سازی و سوال تحقیق، آیا بلند مرتبه سازی بر ارتقاء کیفیت زندگی تاثیر مثبتی خواهد داشت؟، می باشد. با توجه به اینکه شهر تهران نیاز به بلند مرتبه سازی به شکل حاضر دارد ولی نظر تصمیم گیرندگان بر تشویق به بلند مرتبه سازی بسیار متراکم استوار است در عین حال این روند کاملا متضاد با شرایط زیست محیطی این شهر میباشد. بر همین اساس نیاز است تا تاثیر ساختمان های بلندمرتبه به عنوان یکی از عناصر اصلی سیمای شهری و همچنین به عنوان نقاط عطف در شهر مورد تدقیق بیشتری قرار گیرند. زیرا ابنیه بلند می توانند به دلیل تاثیرگذاری زیادشان به عنوان نقاط عطف شهری، تاثیر بسزایی در شخصیت بخشی به یک شهر داشته باشند.
نمادشناسی حیوان گاو
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
54 - 75
حوزه های تخصصی:
یکی از عناصر خلقت، که به دلیل نقش بنیادی و جایگاه ویژه اش در زندگی انسان باستان مورد توجه جدی ملت های کهن بوده و بر همین اساس، اسطوره ها و باورهای متعددی پیرامون موجودیت او پدید آمده است، گاو اسطورهای است. وابستگی انسان به گاو وحشی را می توان با نگاهی به نقاشی های غارهای پیش از تاریخ در سراسر جهان دریافت. حال سوال اینجاست که این حیوان، در ایران و سایر تمدن های کهن نماد چه چیزی بوده است؟ در ایران باستان و سایر ملل این حیوان دارای نقش توتمی بوده و از آنجا که نماد باروری، زایش و آب میباشد و در پیوند نزدیک با کشاورزی قرار دارد، جنبه اساطیری به خود گرفته و در جایگاه بسیاری از خدایان مورد پرستش و احترام بوده است. این نقش ویژه و نمادین را همچنین، در ادبیات و هنرهای بصری سایر ملل میتوان مشاهده نمود. تحقیق حاضر، از نوع تحقیقات بنیادی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است. روش گردآوری اطلاعات، در این تحقیق، به روش کتابخانه ای و واقعی انجام گرفته است. پردازش اطلاعات در این تحقیق نیز، به صورت تحلیلی- استنتاجی می باشد.
بررسی تطبیقی طرح، نقش و رنگ در قالی کلاردشت با قالی کُردی سِنِه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب حدود العالم در قرن سوم ه.ق، اولین منبعی است که به بافت فرش در طبرستان اشاره می کند. سندی تصویری از قالی طبری در دست نیست، اما قدیمی ترین فرشی که در محدوده طبرستان بافته می شود، قالی کلاردشت است. چهار نظریه برای شکل گیری قالی کلاردشت وجود دارد. برخی آن را همان قالی طبری حدود العالم دانسته اند. برخی دیگر، زمینه شکل گیری این قالی را مهاجرت اقوام کُرد به منطقه و در قرن سیزدهم ه.ق دانسته و آن را فارغ از قالی طبری می دانند. نظریه میانه ای نیز وجود دارد که معتقد است قالی طبری، تحت تأثیر قالی کردی قرار گرفته و آنچه امروزه از قالی کلاردشت مشاهده می شود، قالی کردی است که اصالت هایی از قالی طبری سده های ابتدایی اسلامی را با خود به همراه دارد. آخرین نظریه در این خصوص، خاستگاه فرش کلاردشت را در امتزاج فرهنگ های متفاوت بافت مناطق غربی ایران معرفی می کند که به همراه مهاجرین به کلاردشت آورده شده است. بنابراین، این تحقیق برای بررسی نظریات ذکر شده به این پرسش پرداخته است که تطابق طرح، نقش و رنگ در قالی کلاردشت با قالی کردی سِنه چه میزان است؟ تا از این طریق بتواند خاستگاه احتمالی قالی کلاردشت را شناسایی نماید. جهت حصول به پاسخ این پرسش، از روشی تطبیقی با رویکردی توصیفی– تحلیلی مبتنی بر جمع آوری نمونه های میدانی در حوزه کلاردشت و مقایسه آن با نمونه های اصیل قالی سنه در منابع کتابخانه ای استفاده شد. این مطالعه نشان می دهد که ساختار کلی طرح و نقشه فرش های کلاردشت با فرش سنه مشابهت دارند. ضمن این که برخی از نقش مایه های فرش کلاردشت و سنه نیز با یکدیگر مشابه و یکسان هستند. هم چنین این دو قالی از نظر تعداد حاشیه، ساختار قرینگی نقشه، چیدمان نقش مایه ها و تعداد رنگ های به کار رفته در متن و حاشیه، شباهت های قابل توجهی با یکدیگر دارند.
بررسی و تحلیل نقوش پرنده سفالینه های اسلامی نیشابور با پرندگان موجود در زیست بوم منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مشاهده مقالات منتشر شده در حوزه سفالینه های نیشابور به روشنی می توان دریافت که بسیاری از این مقالات بر روی تاثیر این نقوش از آثار و مفاهیم نمادین از جمله منظومه منطق الطیر عطار متمرکز شده اند اما آیا سفالگر نیشابوری هنگام تزئین اثر خود تنها متاثر از اینگونه آثار بوده است؟ آیا وجود انواع گونه های مختلف پرندگان در زیست بوم منطقه) باعث تاثیرپذیری هنرمند در منقوش نمودن ظروف سفالی خود با نقش پرنده نداشته است؟ با طرح این پرسش ها با انجام یک پژوهش از نوع توصیفی- تطبیقی سعی شده است تا با بازطراحی انواع نقوش بکار رفته در تصاویر ظروف سفالی منتشر شده و مقایسه ویژگی های ظاهری آن ها و گونه های مختلف پرندگان موجود در منطقه، تاثیر زیست بوم در تولیدات سفالی نیشابور نشان داده شود. در این پژوهش با بررسی سفالینه ها بیش از 29 نقش شناسایی گردید. بعد از مطالعه ویژگی های ظاهری نقوش و مقایسه آنان با گونه های مشابه مشخص گردید که تمامی نقوش در غالب 8 راسته و 23 گونه مختلف قرار دارند از این بین حجم عمده مربوط به پرندگانی است که عموما در مناطق مسکونی زیست و پرورش دارند و انسان ارتباط نزدیکی با آنان دارد. از نکات مهم نبود هیچ گونه پرنده شکاری در بین نقوش مورد بررسی است.
به کارگیری مفهوم مناطق شهری چندمرکزی در مجموعه های شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۵۲-۴۱
حوزه های تخصصی:
انگاشت مناطق شهری چندمرکزی در دو دهه اخیر در زمره سیاست های برنامه ریزی فضایی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. در تعریفی موجز، منطقه شهری چندمرکزی1 عبارت است از دو یا چند شهر نزدیک، مستقل با ساختار ارتباطات شهری متقابل غیرسلسله مراتبی که ظرفیت و توان ناشی از همکاری بین آن ها فراتر از حاصل جمع تک تک شهرهاست و در عین بهره مندی از مزایا و صرفه های تجمع و مقیاس، اندازه بازار؛ مشکلات ازدحام و تراکم مناطق متمرکز شهری را نیز ندارند. در این مقاله خاستگاه نظری و پیشینه، سیر تکامل موضوع تبیین و با بررسی پژوهش های کاربردی کشورهای مختلف، گسترش و بسط موضوع در دهه اخیر تصویر گردید. ازآنجایی که انگاشت چندمرکزیت مبتنی بر شناسایی الگویی از توسعه منطقه ای در مناطق شهری اروپای غربی پدید آمده است، ضمن پرداختن اجمالی به نمونه های شاخص و شناخته شده ازجمله رانشتاد هلند، راین - رور آلمان، فلمیش دیاموند بلژیک؛ ویژگی های متمایز آن ها، مزیت ها و نقدهای مترتب بر رویکرد منطقه شهری چندمرکزی تبیین گردیده است. مبتنی بر مبانی نظری و مقایسه نظریات گوناگون مورد وفاق و پژوهش های کاربست موضوع در کشورهای مختلف و با بهره گیری از یافته های بررسی نمونه های شاخص؛ تعریف پیشنهادی و معیارهای اصلی انگاشت منطقه شهری چندمرکزی ارائه گردید و به منظور تطابق با زمینه و بستر و مناسبات فضایی ایران، جایگاه این انگاشت در ارتباط با نظام برنامه ریزی فضایی کشور تحلیل و برهمین اساس، پنج تفاوت مهم زمینه ای که در کاربست این انگاشت در ایران باید مدنظر قرار گیرد، نمایان شد. نظر به خلأ موجود در برخورد با مصادیق انگاشت و هم سویی با رویکردهای موردپذیرش و وفاق کشور در توسعه منطقه ای، تمرکززدایی از کلان شهرها و مناطق کلان شهری، حمایت از شهرهای کوچک و میانی و افزایش رقابت پذیری بین شهرها؛ با توجه به ظرفیت قانونی مصوبه تعریف مجموعه های شهری و شاخص های تبیین آن، گنجاندن این انگاشت در این مصوبه از طریق شورای عالی شهرسازی و معماری ایران پیشنهاد گردید.
بررسی تأثیر مفهوم توسعه پایدار در فلسفه تکنولوژی مارتین هایدگر بر معماری بازیافتی مایکل رینولدز
حوزه های تخصصی:
امروزه تولید یکی از عمدهترین دلایل آلودگی زیستمحیطی است. آلودگیهایی که موجب بحران اخیر تغییرات آب و هوایی شده است. کارخانههای گوناگون در سراسر جهان منابع طبیعی را دریافت کرده و سپس دیاکسید کربن و سایر آلایندهها و پسماندها را در محیطزیست رها میکنند. در این میان معمارانی چون مایکل رینولدز با استفاده از معماری ضایعاتی همزمان با انجام رسالت معماری خود، سعی در حفظ محیطزیست با بهرهگیری از مفهوم توسعه پایدار کردهاند. بر اساس رویکردهای مختلف موجود در مبحث معماری پایدار از قبیل بیونیک، اکوتک و غیره، حال این سؤال مطرح است که رینولدز در طراحی این پروژهها چه دیدگاهی را مد نظر قرار داده است؟ نظر به حضور ویژگی "عدم تعرض به طبیعت" در پروژههای این معمار، وجود ارتباط بین مبانی نظری معماری وی و دیدگاه فلسفی مارتین هایدگر، پیرامون نسبت متقابل انسان و تکنولوژی بهعنوان فرضیه مطرح میباشد. در این پژوهش که دادههای خود را از طریق روش اسنادی و بهصورت کتابخانهای گردآوری کرده، سعی شده تا به بررسی ارتباط بین مبانی توسعه پایدار در فلسفه مارتین هایدگر و معماری بازیافتی مایکل رینولدز پرداخته شود. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی انجامشده و تایید وجود ارتباط بین فلسفه هایدگر و معماری بازیافتی رینولدز نتیجه آن است.
مرز محله در بافت تاریخی شهرهای ایران، نمونه پژوهشی: محله علی قلی آقا، شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرز و محدوده محله ، از موضوعاتی هستند که در پژوهش های شهرسازی و طراحی شهری به طور گسترده به آنها پرداخته شده است. طبعاً در مطالعات متعددی نیز موضوع "مرز محله در بافت تاریخی شهرهای ایران" بررسی شده، اما مرور ادبیات موضوع نشان می دهد که همچنان ابهاماتی در این رابطه وجود دارند و از مهم ترین آنها، چگونگی مرز محله در این بافت ها است. به این مسئله، دو پاسخ متناقض داده شده است؛ دسته ای از مطالعات، برای محله های بافت تاریخی شهرهای ایران، مرز کاملاً مشخص قائل بوده، در حالی که دسته دیگر، مرز محله ها را در این بافت ها "مبهم" دانسته و معتقد هستند هر محله به صورت "تدریجی" به محله دیگری می رسد. هدف مقاله حاضر، "تشخیص" مرز محله در این بافت ها است. در این راستا، "محله علی قلی آقا" در بافت تاریخی شهر اصفهان، به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شده و از روش تحقیق کیفیِ "تحلیل محتوای عرفی" استفاده شده است. در این رابطه، مرز محله علی قلی آقا از سه طریق مورد بررسی قرار گرفته است؛ مرز تاریخی، مرز محله بر اساس مصاحبه خانه به خانه و مرز ذهنی ترسیم شده توسط ساکنان محله. در میان این سه طریق، مرز تاریخی که بر اساس ساختار تاریخی دسترسی و عناصر شاخص محله کشف شده، نشان دهنده نظمی پنهان در ساختار بافت است و روش بدیعی را برای کشف مرز عینی محله در بافت های تاریخی شهرهای ایران ارائه می نماید. جالب آنکه صحت دستاوردهای این روش، توسط دو مرز دیگر تأیید می شود. در نهایت، مقاله به این نتیجه رسیده است که بر اساس ساختار تاریخی، مرز کاملاً مشخص و عینی در بخشی از محله وجود دارد. این مرز غالباً در بن بست ها و دربندها است و از پشت به پشت خانه ها می گذرد. همچنین در مکان هایی که مرز مشخص و عینی وجود ندارد، می توان حدود محله را بر اساس این مرز تعیین نمود.
قدمگاه امام علی(ع)؛ در جستجوی تربت خانه ایلخانی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
89-112
حوزه های تخصصی:
شهریار عدل در مقاله ای با عنوان «یک جفت کاشی دوآتشه یادبود از کاشان مورخ سال 711ق»، دو قطعه کاشی زرین فام مدوّر محفوظ در موزه سِور پاریس را مطالعه کرده است که بنا بر متن کتیبه مندرج در کاشی ها در ارتباط با یک بنای یادمانی شیعی در کاشان ساخته شده اند. یکی از کاشی ها که لبه ای برجسته شبیه نعل اسب دارد، روایتگر رؤیایی از سال 711ق است. طبق شرح رؤیای یادشده، امام علی(ع) و امام مهدی(عج) در سر راه هند به کاشان آمده اند و در آنجا امام علی(ع) دستور ساخت بنایی را صادر کرده است تا کسانی که نمی توانند به دیدار ایشان بروند، آن بنا را زیارت کنند. با وجود بررسی های صورت گرفته و از جمله اشاره به موقعیت کلی بنا، تاکنون خود بنا و جای دقیق آن شناسایی نشده است. لذا این پرسش ها قابل طرح است که آیا جفت کاشی زرین فام یادشده به بنایی مشخص اشاره دارند؟ و مهم تر اینکه اگر بنای یادشده قابل شناسایی است، کجا واقع شده و چه خصوصیاتی دارد؟ این مقاله در پی یافتن بنای یادشده و روشن کردن خصوصیات اصلی آن است. این مطالعه بر اساس روش تفسیری تاریخی به انجام رسیده است. برای این منظور، متن کتیبه ها و متون تاریخی مرتبط مطالعه و تفسیر می شوند؛ همچنین محدوده ای وسیع در شمال غربی حصار تاریخی شهر بررسی می شود تا امکان پاسخ دادن به پرسش ها فراهم شود. در ادامه، مکان دقیق بنایی در همان محدوده مطالعه و بقایای بنای یادشده با برخی نمونه ها مقایسه می شود تا خصوصیات دقیق تر و دوره تاریخی ساخت آن روشن شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بنای گنبدخانه ای کوچک در شمال گورستان صالح آباد که در بیرون حصار کاشان قرار دارد، همان بنایی است که شرح حال ساخت آن بر روی کاشی زرین فام مورد نظر نوشته شده است. مطالعات صورت گرفته نشان دهنده رابطه میان دو کاشی منحصربه فرد یادشده و بنای گنبددار کوچکی در شمال حصار کاشان در محدوده صالح آباد است؛ جایی که بنای دیگری تا سال 1397 با عنوان قدمگاه وجود داشته است. دو کاشی یادشده از گزند حوادث در امان مانده اند تا بخشی از تاریخ فرهنگی و معماری کاشان را بازگو کنند و البته نقش و جایگاه محدوده ای در شمال حصار تاریخی شهر را در فرهنگ شیعی کاشان برای ما روشن کنند.
بازتاب نمودهای فرهنگی در نظام ساختاری و نقوش پوشاک مردان جامعه عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
95 - 109
حوزه های تخصصی:
پوشاک با توجه به جنبه حفاظتی اش یکی از اساسی ترین نیاز های بشر محسوب می گردد، اما علی رغم این هدف مشترک در میان جوامع گوناگون راهکار های مشترک در شکل دهی به آن صورت نگرفته است و نمی توان دو جامعه ای را یافت که از این منظر نظام مشابهی را پیروی نمایند. در این میان پوشاک عشایری به عنوان نمونه ای از هنر قومی، دارای نظام ساختاری و نقوش منحصر به فردی است که پایداری خود را بعد از گذر سالیان متمادی حفظ نموده است و امکان مطالعه در لایه های پنهان آن را میسر می سازد. بنابراین شناسایی چگونگی بازتاب فرهنگ در نظام ساختاری، شکل و نقش پوشاک عشایری مساله اصلی تحقیق حاضر است. از این رو با هدف شناسایی رابطه بین اعتقادهای دینی- مذهبی با نظام ساختاری پوشاک و بازتاب مؤلفه های فرهنگی- تجسمی در قالب نقوش پوشاک، سوال اصلی مطرح شده این بود که فرهنگ چه نقشی در شکل دهی به ساختار، نقش و رنگ پوشاک عشایری دارد؟ در این تحقیق از روش انسان شناسی کارکردگرا با هدفی کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی استفاده شد و اطلاعات لازم از طریق منابع کتابخانه ای و روش میدانی با ابزار های اصلی فیش برداری و مشاهده مشارکتی کسب گردید. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش بر حسب رویکرد کیفی اتخاذ شده مبتنی بر تحلیل یافته های متنی، تصویری و اسنادی است که تحلیل محتوای مربوط به سه بخش سرپوش، پاپوش و تن پوش مردان بختیاری به عنوان نمونه مورد مطالعه از زوایای رنگ، شکل و نقش مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان داد که شکل گیری پوشاک مردان بختیاری ریشه در اعتقاد های مذهبی و اسطوره ای آنها دارد و در میان آنها نشانه هایی از آیین های مهرپرستی و و زرتشتی همچنان پابرجاست. در نهایت طراحی هماهنگ با شیوه زندگی عشایری، ارتباط نظام ساختاری پوشاک با عقاید مذهبی و جایگاه ماورایی آن از مهم ترین دلایل پایداری شکل و نقش پوشاک مردان بختیاری است.