هنرهای صناعی ایران
هنرهای صناعی ایران سال سوم پاییز و زمستان 1399 شماره 2 (پیاپی 5) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
گوهرتراشی از پرسابقه ترین حوزه های فنی و علمی در فرهنگ اسلامی است. دامنه کاربرد این رشته، وسیع بوده و از جمله در ساخت زیورآلات، مُهرها، حرزها و طلسمات کاربرد دارد. بخشی از اطلاعات مربوط به گوهرتراشی در رسالاتی موسوم به «گوهرنامه» بازتاب یافته است. گوهرنامه ها، معمولاً به معرفی شیوه های گوهرشناسی (کانی شناسی) می پردازند. مباحث تمدنی، علوم طبی، علوم حدیث، جنبه های فنی تراش و جلای سنگ ها نیز از دیگر مفاد این رسالات است. مباحث فنی گوهرتراشی در این منابع، غالباً به اشاره و مختصر طرح شده و گاه با تعابیر تخصصی یا نامأنوس همراه شده است. از این رو، درک و کشف دانش پیشینیان در این مورد با ابهاماتی روبروست. یکی از این موارد، تنوع چرخ های تراش و جلاست که به رغم اشاره در اغلب گوهرنامه ها، مفهوم و عملکرد آنها مبهم و نامشخص باقی مانده است. از این رو، پرسش اصلی این تحقیق آن است که چرخ های حکاکی مصطلح در گوهرنامه های فارسی، دارای چه ویژگی هایی از نظر مفهوم، نوع شکل، ساختار و عملکرد بوده اند؟ هدف این مقاله، شناخت بیش تر این هنر و شیوه های به کارگیری چرخ های حکاکی در گوهرتراشی بر اساس متون و اصطلاحات رایج در گوهرنامه هاست. در ابتدای مقاله حاضر، گوهرنامه ها و ساختار محتوایی آنها به اجمال، معرفی و بررسی شده است. سپس بسامد اصطلاحی چرخ های گوهرتراشی (حکاکی) در این متون مورد بررسی قرار گرفته است. هم چنین، برای دستیابی هرچه بیش تر به داده های مرتبط با شکل، ساختار و عملکرد چرخ حکاکی، به جستجوی شواهد تاریخی و تصویری از منابع پیرامونی و متأخر پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که اصطلاح چرخ حکاکی و نظایر آن در متون مختلف، ناظر به سه دستگاه چرخ گوهرتراشی، چرخ کنده کاری و تخته سفته گری بوده است. هم چنین، ساختار و عملکرد کلی این چرخ ها در طول زمان تغییر چندانی نکرده است.
مطالعه فرم و نقشِ رکاب و نگین در انگشترسازی معاصر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگشترسازی از هنرهای اصیل ایرانی با قدمتی دیرینه است. انگشتر، گاهی مُهر و نشان یا فرمانی برای ابلاغ است و یا از نمادین ترین جواهرآلات و بیان کننده پیمان، میراث، شخصیت، افکار و اعتقادات مذهبی است. در دوره معاصر، شهر مشهد با وجود کارگاه های فعال انگشترسازی از مهم ترین مراکز این حرفه محسوب می شود. هدف نگارش این مقاله، مطالعه فرم رکاب و نگین، سنگ های مورد استفاده، دسته بندی و گونه شناسی رکاب ها، تزیینات و کتیبه های به کار رفته در انگشترهای دست ساز معاصر مشهد بوده است که عمدتاً انگشتری های مردانه هستند. پرسش های مطرح شده عبارت اند از: انگشتری های دوره معاصر مشهد چه فرمی دارند؟ و تزیینات و کتیبه های این انگشتری ها کدام است و چگونه دسته بندی می شوند؟ روش انجام این تحقیق، توصیفی و تحلیلی است و جامعه آماری، انگشترسازی معاصر مشهد بوده است که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد سه نوع فرم انگشتری در بازار موجود است: 1) ماشینی، 2) نیمه هنری دست ساز و دارای تزیینات اندک خطی یا طرح مشبک، آینه کاری، پولکی و هم چنین انگشترهای فیلی ساده، طرح صفوی و بیگلو، 3- انگشترهای فاخر هنری، قلمزنی شده روی رکاب انگشتر به صورت مینیاتوری، سه بُعدی و برجسته که تزیینات آن شامل نقوش حیوانات، پرندگان، گیاهان، اماکن مقدس و هم چنین کتیبه با مضمون اسماء الهی، اسامی ائمه، ادعیه، اذکار، آیات قرآن با خط نستعلیق و ثلث و شبکه زنی حروف روی رکاب انگشتر است. انگشترهایی که نگین های عقیق و فیروزه دارند، عمدتاً به احادیث شیعی مزین شده اند.
بازشناسی سفال زرین فام سده های سوم و چهارم هجری از سفالینه های تقلیدی زرین فام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زرین فام، یکی از تکنیک های تزیینی ابداعی در دوران اسلامی است. تکنیک تقلیدی زرین فام، حاصل تلاش بعضی سفالگران جهت تقلید ویژگی های بصری زرین فام های اولیه می باشد. این دو تکنیک، در شیوه تولید با یکدیگر متفاوت هستند اما از لحاظ مشخصات ظاهری آثار از جمله رنگ، نقش و در برخی موارد فرم، شباهت های بسیاری دارند. این مشابهت ها، موجب گردیده تا در مواردی، سفالینه های تقلیدی زرین فام به اشتباه به عنوان تولیدات اولیه زرین فام معرفی گردند. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است، در شناسایی ویژگی های هر دو شیوه مذکور و رفع این اشتباهات تلاش می کند. برای گردآوری اطلاعات این تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده شده است و نتایج آن نشان می دهد سفالینه های تقلیدی زرین فام، نتیجه تمایل و گرایش هنرمندان نیشابوری به تولید آثاری مشابه با سفال های زرین فام دوره عباسیان می باشد که به دلیل عدم دسترسی به دانش تولید زرین فام، به شیوه ای متفاوت انجام پذیرفته است. در ابتدای امر، سفالگران، در تقلید کامل از ویژگی های ظاهری نمونه های زرین فام اولیه کوشش نمودند اما به مرور، از تشابهات میان آثار کم شد و تقلید، به فن و رنگ تولیدات محدود گردید.
بررسی تطبیقی طرح، نقش و رنگ در قالی کلاردشت با قالی کُردی سِنِه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب حدود العالم در قرن سوم ه.ق، اولین منبعی است که به بافت فرش در طبرستان اشاره می کند. سندی تصویری از قالی طبری در دست نیست، اما قدیمی ترین فرشی که در محدوده طبرستان بافته می شود، قالی کلاردشت است. چهار نظریه برای شکل گیری قالی کلاردشت وجود دارد. برخی آن را همان قالی طبری حدود العالم دانسته اند. برخی دیگر، زمینه شکل گیری این قالی را مهاجرت اقوام کُرد به منطقه و در قرن سیزدهم ه.ق دانسته و آن را فارغ از قالی طبری می دانند. نظریه میانه ای نیز وجود دارد که معتقد است قالی طبری، تحت تأثیر قالی کردی قرار گرفته و آنچه امروزه از قالی کلاردشت مشاهده می شود، قالی کردی است که اصالت هایی از قالی طبری سده های ابتدایی اسلامی را با خود به همراه دارد. آخرین نظریه در این خصوص، خاستگاه فرش کلاردشت را در امتزاج فرهنگ های متفاوت بافت مناطق غربی ایران معرفی می کند که به همراه مهاجرین به کلاردشت آورده شده است. بنابراین، این تحقیق برای بررسی نظریات ذکر شده به این پرسش پرداخته است که تطابق طرح، نقش و رنگ در قالی کلاردشت با قالی کردی سِنه چه میزان است؟ تا از این طریق بتواند خاستگاه احتمالی قالی کلاردشت را شناسایی نماید. جهت حصول به پاسخ این پرسش، از روشی تطبیقی با رویکردی توصیفی– تحلیلی مبتنی بر جمع آوری نمونه های میدانی در حوزه کلاردشت و مقایسه آن با نمونه های اصیل قالی سنه در منابع کتابخانه ای استفاده شد. این مطالعه نشان می دهد که ساختار کلی طرح و نقشه فرش های کلاردشت با فرش سنه مشابهت دارند. ضمن این که برخی از نقش مایه های فرش کلاردشت و سنه نیز با یکدیگر مشابه و یکسان هستند. هم چنین این دو قالی از نظر تعداد حاشیه، ساختار قرینگی نقشه، چیدمان نقش مایه ها و تعداد رنگ های به کار رفته در متن و حاشیه، شباهت های قابل توجهی با یکدیگر دارند.
راهکارهای احیاء و بهینه سازی "قالی پَرو"، دستبافته ناشناخته لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستبافته بومی«قالی پرو»، هنر- صنعتی خانگی است که توسط زنان روستایی منطقه پلدختر لرستان و روستای ولیعصر (عج)، از پارچه های بلااستفاده و دورریز بافته می شود و با وجود قابلیت های زیبایی شناسانه و کاربردی آن، امروزه به دلایل مختلف کم تر مورد توجه و استقبال واقع شده است. پژوهش حاضر با هدف یافتن راهکارهایی جهت احیاء و بهینه سازی تولید و عرضه «قالی پرو» شکل گرفته است. از این رو لازم است در ابتدا به آسیب های موجود در مسیر تولید این دستبافته پرداخته شود تا راهکار هایی در پاسخ به سوالات تحقیق ارائه نمود که عبارت اند از: چگونه می توان قالی پرو را به عنوان یک هنر - صنعت خانگی احیاء نمود؟ و احیاء قالی پرو چه فایده ای به دنبال دارد؟ جهت دستیابی به پاسخ های مناسب، از روش زمینه محور برای تحلیل داده ها به شیوه توصیفی- تحلیلی استفاده شد و اطلاعات، به طریق کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شدند. با تحلیل داده ها که به روش کیفی انجام شد، راهکارهای به دست آمده، به بازنگری و اصلاح در سه شاخه تولید، توزیع و مصرف، معطوف گردید. پاره ای از راهکارها عبارت اند از: معرفی و شناساندن قالی پرو در بازارها، تعریف کاربرد ها و روش های اجرایی جدید برای این دستبافته و استانداردسازی کارگاه های تولیدی آن. اصلاح موارد مذکور، ضمن حفظ میراث بومی و سنتی منطقه، زمینه ساز ایجاد اشتغال خواهد بود.
تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری گره درودگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گره چینی از جمله بارزترین الگوهای به کار رفته در دست ساخته ها و بناهای ایرانی است که تنها نباید به عنوان الگوی بصری قلمداد شود بلکه در اصل به عنوان راهکاری جهت حل چالش های اجرایی به کار گرفته شده است. گره درودگری یکی از انواع گره چینی است که در ساخت نرده، در و بیش از همه، پنجره های مشبک به کار رفته است. پژوهش و تحلیل گره های درودگری با توجه به آسیب پذیری ساختمایه چوب خصوصاً به دلیل قرارگیری در مجاورت فضای آزاد و به واسطه معدود تصاویر و نمونه های برجا مانده از معماری سنتی ایران و از همه مهم تر بررسی سنت ساخت این آثار توسط اساتید حاضر قابل انجام است. در این مقاله تلاش شده است با بررسی جوانب مختلف عوامل مؤثر بر شکل گیری این نوع گره، دلایل راهبردی به کارگیری این نوع گره تبیین گردند. هدف این پژوهش، شناخت گره درودگریِ به کار رفته در پنجره های مشبک و عوامل تأثیرگذار بر آن است تا به این وسیله، دلایل تفاوت گره درودگری و سایر گره ها روشن گردد. پاسخ به سوال چیستی گره درودگری، در پی فهم چگونگی ساخت آن است. کارکرد پنجره، ویژگی های ساختمایه چوب و روش های ساخت، دانش پایه هندسه مسطح، ترقی زیبایی شناسانه بصری هنرمندان و معماران از جمله عوامل مؤثر بر شکل گیری گره های درودگری بوده اند. این مقاله که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و مدل سازی به انجام رسیده و از مطالعات میدانی و کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده نموده است، در تلاش برای بازنمایی دقیق گره درودگری و تحلیل مشخصات این نوع گره است. نتایج این پژوهش نشان می دهد سه عامل کارکرد، شکل ظاهری و فناوری در شکل گیری گره درودگری نقش دارند. هم چنین با بررسی جزء به جزء طریقه ساخت این نوع گره، نقش عوامل مختلف در شکل گیری آن بررسی شده است.
بررسی تطبیقی ویژگی های هنری و تاریخی شش تیغ سلطنتی محفوظ در خزانه جواهرات ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خزاین سرزمین ایران، هرگاه استقلال و دولتی قوی داشته، مالامال از جواهر، نفایس و سکه بوده است. حتی در دوره های ضعف و حاکمان بی کفایت نیز آن قدر از این قبیل داشته اند که چشم ناظران و سیاحان خارجی را خیره کند و ایشان را به تحسین و اعجاب وادارد. این ثروت و دارایی دربارهای ایران، همواره به منزله قدرت و پشتوانه ای برای کشور محسوب می شده است، از این رو در حفظ و صیانت آن کوشش می کرده اند. خزانه جواهرات ملی ایران، نمایشگاهی از جواهرات درخشانی است که در طول ادوار مختلف تاریخ به خصوص دوره قاجار، جمع آوری شده اند و هر بیننده ای را مجذوب شکوه و زیبایی خود می کند. از نفیس ترین اشیایی که در این خزانه به چشم می خورند، شمشیرهای مرصع به جواهراتی هستند که هر کدام، جذابیت شگفت آوری دارند. مقاله حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای و مشاهده مستقیم آثار خزانه جواهرات ملی ایران انجام گرفته است، به بررسی 6 نمونه از این شمشیرها پرداخته است. این تحقیق در تلاش است ویژگی های هنری و نمادین این شمشیرها را بررسی نموده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا این شمشیرهای آراسته و تجملی، جنبه کاربرد در میدان جنگ داشته اند یا تنها سمبلی برای نشان دادن قدرت و شکوه شاهان و قدرتمندان بوده اند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که شمشیرهای این دوره گذشته از نفاست و ارزش های فوق العاده مادی که به دست صنعتگران ساخته و پرداخته می شد، برخوردار از نشانه های رمزی و آیینی و نیز مرتبط با اعداد و ادعیه ای می باشند که از باورها و اعتقادات مذهبی و به خصوص اعتقادات شیعی برگرفته شده اند.
بررسی فرم ظروف مفرغی و سفالین هزاره اول ق.م محفوظ در مجموعه سماوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی تلاش های جواد سماوی (1333-1394 ش.) مجموعه ای از ظروف و آثار پیش از تاریخ و دوره اسلامی گردآوری شده است که دارای تنوع شیشه، نقره، برنز، سنگ، سفال و مفرغ می باشند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و طبقه بندی ظروف کاربردی سفالین و مفرغی هزاره اول ق.م موجود در این مجموعه و پاسخ به این سوال است که ظروف مفرغی و سفالی موجود در مجموعه سماوی، از لحاظ فرم و کاربرد چه ویژگی هایی دارند؟ روش تحقیق در این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی- تطبیقی است. به منظور پاسخ به سوال تحقیق، پس از بازدید از مجموعه خصوصی سماوی، ظروف کاربردی مفرغی و سفالی موجود در این مجموعه، به طور وضعی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. روش گرد آوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات، با ترکیبی از روش های کیفی و کمّی انجام شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد ظروف کاربردی و مفرغین هزاره اول ق.م این مجموعه به تعداد 144 ظرف و دارای 77 فرم متفاوت هستند. ظروف سفالین هزاره اول ق.م این مجموعه نیز به تعداد 324 ظرف و دارای 130 فرم متفاوت می باشند. 11 فرم ظروف مفرغین مورد بررسی، شامل بشقاب بزرگ صفحه ای ستاره شکل، پارچ کوچک دسته دار، کاسه منقوش سوزنی شکل، جام پایه دار، دیزی کوچک، سرقلیان، دیگ با لوله شیاردار و دسته و پایه، قوری لوله دار، فنجان منقاری شکل، هاونگ و دسته هاونگ هستند. هم چنین، 15 فرم ظروف سفالی مورد بررسی، مشتمل بر کوزه آبخوری دسته دار، ظرف سفالی لوله دار، ظرف پایه دار، لیوان، کاسه پایه دار، ظرف سوراخ دار، سبو، تنگ کوچک دسته دار، تنگ دسته دار، عطردان گردن بلند، ظرف سفالی، ظرف سفالی لوله دار و کاسه با طرح بادامی شکل است.
بررسی نقش و نوشتار در منسوجات آل بویه (مطالعه موردی: پارچه های مکشوفه در آرامگاه بی بی شهربانو و نقاره خانه شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رونق تولید پارچه های ابریشمی در دوره آل بویه، منسوجات به کالای پرارزشی در ایران تبدیل شدند. بر اساس مدارک مکتوب و یافته های باستان شناسی، در دوره آل بویه پارچه هایی از جنس ابریشم و مزین به نقوش حیوانی، گیاهی و یا کتیبه کوفی، بافته می شده است. یکی از نکات مهم این پارچه های مزین به نقش و کتیبه، کاربری آنها بوده که به عنوان کفن از آنها استفاده می شده است. با توجه به کارکرد پارچه ها به عنوان کفن و محتوای کتیبه های بافته شده، این سوال مطرح است که فرهنگ آل بویه چه تأثیری در چگونگی این هنر داشته است؟ هدف از این پژوهش بررسی سوگیری فرهنگی در زمینه پارچه های ابریشمی کتیبه دار در عصر آل بویه است. محوریت مقاله حاضر بر مبنای خوانش کتیبه های 26 پارچه ابریشمی است که از کاوش های باستان شناسی گورستان نقاره خانه و بی بی شهربانو واقع در شهرری به دست آمده اند. داده های به کار برده شده در این پژوهش، از طریق منابع کتابخانه ای و قابل استناد جمع آوری شده اند و تجزیه و تحلیل داده ها، به صورت کیفی و کمی می باشد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ماهیت نقوش و محتوای نوشتاری پارچه های آل بویه است که با توجه به درجه اهمیت آنها به عنوان کفن و یا در کنار متوفی استفاده شده اند. با توجه به نقش بارز فرهنگ تصویری ایران باستان در نقوش منسوجات، نقش های مورد استفاده به چهار دسته اصلی تقسیم شده اند که به صورت نمادین اشاراتی به کرامت انسان، زندگی پس از مرگ، جاودانگی، بقای انسان و ارتباط انسان و آخرت دارند. نوشتار موجود در کنار نقش ها، شامل مضامینی است که بر محتوای نقوش تأکید می کنند و در بررسی نقوش ، متون هم نشین با منسوجات نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. بیش ترین متن های مورد استفاده در این منسوجات، متن هایی با محتوای دینی یا نص است که از کتاب های شعر عربی گرفته شده اند. این منسوجات، نگاه دوگانه ای دارند؛ از یک سو نقش پارچه ها برگرفته از نقوش اسطوره ای ایران باستان بوده و از سوی دیگر، نگرش دینی آل بویه سبب بهره گیری از کتیبه های اسلامی در پارچه ها شده است.
نوآوری های شیشه گری اسلامی در سده های پنجم و ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیشه گری دوران اسلامی در سده های پنجم و ششم ه.ق در سرزمین های اسلامی به اوج رشد و شکوفایی خود رسید و با ابداعات و نوآوری هایی در حوزه ساخت و تزیین توأم بود که پس از این دوره، الهام بخش شیشه گری جهان گردید. این مقاله با مطالعه شاخصه های شیشه گری اسلامی در دوران اوج آن با هدف معرفی و طبقه بندی نوآوری های صورت گرفته در شیوه های ساخت و تزیین تولیدات شیشه ای، در صدد پاسخ به این پرسش است که طی سده های 5 و 6 ه.ق در حوزه ساخت و تزیین محصولات شیشه ای، کدام تحولات فنی در سرزمین های اسلامی صورت گرفته است؟ این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده های آن از نوع کتابخانه ای و ثبت مشاهدات نگارندگان بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شیشه گری اسلامی در سده های پنجم و ششم هجری بسترهای مناسبی برای ایجاد تحول و نوآوری داشته که این تحولات را می توان در چهار گروه رنگ و مواد اولیه شیشه، فرم و شیوه های ساخت، تزیینات و کاربرد طرح نمود. مطالعه آثار شیشه ای منتسب به این دوره تاریخی، همزمان با ارتقای کیفی مواد اولیه شیشه و تنوع رنگی، تنوع در فرم و شیوه های ساخت آثار و تزیینات و کاربرد نوآورانه را نشان می دهد. در مجموع می توان ادعا کرد شیشه گری اسلامی در ایران، عراق، سوریه و مصر از شاخصه های فنی متمایزی نسبت به دوران قبل از آن برخوردار بود که با حمله مغول در سده هفتم هجری در ایران متوقف و به مراکز شیشه گری عراق، سوریه و مصر منتقل شد و بعدها از این مناطق به غرب رسید و با تجربیات شیشه گری غرب درآمیخت.
مطالعه تطبیقی نمادگرایی در زیورآلات اقوام ترکمن و بلوچ در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم ماشینی شدن زندگی، هنوز زنان و مردانی هستند که با دستان هنرپردازشان، هنرهای دستی کم نظیری را خلق می کنند که حاصل ذوق و ابتکار آنان است. از دیرباز، زیورآلات بین اقوام مختلف ایران از اهمیت خاصی برخوردار بوده زیرا این گونه هنرهای صناعی، زاییده ذهن خلاق و مبتکر آنان و نیز انعکاس دهنده فرهنگ، آداب و رسوم و سنت های آنها بوده است. شاید بتوان با مطالعه تطبیقی زیورآلات اقوام مختلف ایران و بررسی وجوه تشابه و افتراق بین آنها و هم چنین با رمزگشایی زیورآلاتی که مفاهیم خاصی را تداعی می کنند، گامی در جهت اعتلای این هنر برداشت. بیان و معرفی مفاهیم خاص زیورآلات این اقوام می تواند مؤثرترین راه در احیای دوباره این هنر رو به فراموشی برای ترکمن ها، بلوچ ها و حتی اقوام دیگر باشد. پژوهش حاضر به روش تاریخی- تحلیلی انجام گرفته و از شیوه های کتابخانه ای و میدانی جهت گردآوری داده ها استفاده کرده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مفاهیم نمادین زیورهای ترکمن و بلوچ است. زیورآلاتی که زنان، دختران و حتی مردان به وفور از آنها استفاده می کنند. این پژوهش بر این فرض استوار است که باورها و اعتقادات اقوام ترکمن و بلوچ، همواره در ساخت زینت آلات آنها دخیل بوده است. هم چنین این سوال مطرح است که با وجود فاصله جغرافیایی این اقوام، آیا تشابهات به دست آمده می تواند به تأثیرپذیری باورهای آنها از یکدیگر مرتبط باشد یا خیر؟ این تحقیق به بررسی زیورآلات اقوام ترکمن و بلوچ ایران پرداخته و تلاش نموده است زیورآلات این دو قوم را با رویکرد نمادگرایی مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. از نتایج تحقیق، می توان به تشابه این دو فرهنگ در باورها و اعتقادات و نیز اهمیت استفاده از زیورآلات با دلایل آیینی اشاره کرد.
مطالعه تطبیقی تأثیر پایه های قلیایی- بوری و سربی- بوری بر رنگ حاصل از احیای ترکیبات فلزی رنگزای منتخب به روش احیاء درون محفظه ساگار (ویژه هنرمندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ سفال و سرامیک جهان، سرشار از فرم ها، نقوش مختلف و شیوه های گوناگون ساخت، پخت و تزیین است. تحقیق حاضر، با هدف بررسی تأثیر پخت احیایی درون محفظه ساگار بر اکسیدهای رنگی مختلف در دو پایه لعاب قلیایی- بوری و سربی- بوری شکل گرفته است. سوال مطرح شده در این پژوهش این است که پایه های مختلف لعاب سربی- بوری و قلیایی- بوری، بر نوع رنگ حاصل از احیای درون ساگار، چه تأثیری بر ترکیبات فلزی رنگزای منتخب دارند که شامل نیترات نقره، اکسیدهای مس، آهن و آنتیموان و ترکیب آنهاست؟ این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش به شکل تجربی انجام گرفته است. جمع آوری اطلاعات پژوهش، به شیوه کتابخانه ای، اسنادی بوده که با آزمایش و مشاهده، تکمیل گردیده است. نمونه های آزمایش، با جنس بدنه یکسان (ارتن ور فریتی)، در مجاورت ماده سوختنی یکسان (براده چوب) و در دمای 650 درجه سانتی گراد مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق، نشان دهنده تأثیر نوع لعاب پایه بر میزان احیاء و نوع رنگ به دست آمده است. در پایه سربی- بوری ، احیای تقریباً یکدست تمامی نمونه ها و تشکیل فام فلزی روی سطح لعاب و رنگ بندی تیره تر و پخته تر، مشاهده شد که در میزان صاف و براق شدن سطح، با توجه به افزوده ها تفاوت وجود دارد. این نتیجه، در پایه قلیایی- بوری به صورت جلوه های ابر و بادی و رنگ های روشن تر نمودار شد. هم چنین وجود سرب در لعاب سربی- بوری ، عامل تسریع احیای فلزات موجود روی سطح لعاب است و بالابردن دمای کوره و افزودن ماده سوختنی، به احیای بیش تر سطح لعاب کمک می کند. به طورکلی، نوع رنگ، میزان شفافیت و یکدستی لعاب، تحت تأثیر نوع لعاب پایه و نوع ماده رنگزا قرار دارد.