فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۲۷٬۷۴۵ مورد.
۱۸۸۱.

بررسی تأثیر استفاده از نانوذرات فوتوکاتالیست TiO2 (تیتانیم دی اکسید) در دیوارنگاری های بزرگراه های شهری؛ نمونه مطالعاتی: دیوارنگاری های بزرگراه امام علی (ع) شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصالح خودتمیز شونده نانوذرات TiO2 دیوارنگاری بزرگراه هزینه نگهداری کیفیت محیطی بزرگراه امام علی (ع) شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۴۶
اهداف: خیابان ها و بزرگراه های شهری جلوه گاه محیط بصری به شمار می روند و جداره آن ها اصلی ترین عنصر اثر گذار بر کیفیت محیط شهری است. ازیک طرف ، دیوارنگاری به عنوان یک هنر شهری می تواند نقش مؤثری در ارتقاء کیفیت جدار ه ها ایفا کند و از طرف دیگر، نگهداری جداره های دارای دیوارنگاری یکی از چالش های اساسی برای مدیران شهری به لحاظ اقتصادی و نیروی انسانی محسوب می شود. هدف این پژوهش ارائه راهکاری جهت نگهداری کیفیت جداره در بزرگراههای شهری دارای دیوارنگاره است. ابزار و روش ها: این پژوهش به بررسی تأثیر استفاده از مصالح دارای نانوذرات فوتوکاتالیست TiO 2 به منظور حفظ و نگهداری دیوارنگاره ها در بزرگراه های شهری پرداخته است. بدین منظور هزینه اجرای دیوارنگاری با مصالح خودتمیز شونده و غیرخودتمیز شونده در مقابل هزینه تمیز کردن جداره درمدت10سال مورد بررسی قرار گرفت. این مقایسه در جداره بزرگراه امام علی تهران انجام گردید. یافته ها: ارزیابی هزینه ها نشان می دهد استفاده از رنگ ها و پوشش های خودتمیز شونده حاوی تیتانیوم دی اکسید، نیاز به تمیز کردن جداره را در طول زمان کم می کند و این موضوع نه تنها منجر به کاهش هزینه های اقتصادی و نیروی انسانی خواهد شد بلکه همواره جداره شهری بزرگراه تمیز مانده و کیفیت محیط شهری ارتقاء می یابد. نتیجه گیری: نانوذرات فوتوکاتالیست TiO 2 افزایش طول عمر دیوارنگاره ها و کاهش هزینه نگهداری از آنها را در کنارهم قرارداده است و این یک راه حل امیدوارکننده است که می تواند آرمان مدیران شهری را در حفظ کیفیت جداره های شهری تحقق بخشد.
۱۸۸۲.

بررسی اقتصاد معیشتی در عصر آهن شمال ایران براساس داده های فرهنگی (نمونه موردی گورستان لفور، شهرستان سوادکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام معیشتی عصر آهن گورستان لفور استان مازندران سواد کوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۷۲
بررسی اقتصاد معیشتی رویکردی است که با استفاده از بقایای زیستی انسانی، حیوانی و گیاهی و بهره گیری از علوم مختلف به بازسازی اقتصاد و نظام خوراک جوامع مختلف انسان باستان بپردازد. نظام اقتصاد معیشتی حوزه فرهنگی شمال ایران در عصر آهن که محدوده زمانی نیمه هزاره دوم تا نیمه هزاره اول ق. م را در بر می گیرد، به بررسی ساختار فرهنگی- اقتصادی می پردازد که مهم ترین شاخص آن چگونگی بر هم کنش اجتماعی در چارچوب نظام معیشتی با زیست بوم منطقه مورد مطالعه (سوادکوه) براساس یافته های باستان شناسی است. هدف اصلی این پژوهش تبیین اقتصاد معیشتی گورستان عصر آهن لفور است. پرسش اصلی این است که گونه های جانوری و گیاهی قابل شناسایی در لفور در چه طیفی و چه میزانی در اقتصاد معیشتی نقش دارند؟ در پژوهش حاضر براساس روش میدانی باستان شناسی و آزمایشگاهی، برای تحلیل و مقایسه داده ها از روش کتابخانه ای استفاده می شود. نتایج پژوهش با توجه به شرایط مناسب زیست بوم و اقلیم منطقه، به بازسازی الگوی معیشتی لفور و نوع ارتباط انسان و محیط زیست منطقه در یک بر هم کنش فرهنگی- اقتصادی بازسازی منجر می شود. با توجه به نظام های اقتصادی و به دلیل تفاوت های شکلی، بخش های به هم پیوسته یک نظام اجتماعی- اقتصادی هستند. مطالعات باستان جانورشناسی محوطه، حاکی از وجود جامعه ای شکارگر، دام پرور و کشاورز در عصر آهن است. گونه های جانوری نقش اساسی در اقتصاد مردمان ساکن این مناطق دارد که بر پایه نظام دام پروری استوار بوده است. بررسی گونه های باستان گیاه شناسی وجود یک جامعه کشاورز را توصیف می کند.
۱۸۸۳.

برنامه ریزی شهر اسلامی در میانه ی دو گفتمان الهیاتی حجاب و عفاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی شهری زنانه شدن شهر الهیات حکمرانی جنسیتی گفتمان حجاب گفتمان عفاف الهیات فضای شهری گفتمان طراحی فضای شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
مواد و روش : با فروریختن معرفت شناختی و حرفه ای برنامه ریزی عقلانی-تکنوکراتیک، نظریه برنامه ریزی شهری ظرفیت نظری تازه ای برای در نظر گرفتن و تحلیل تحولات جامعه شناختی شهر و تأثیرات گفتمان های مختلف در شکل دادن به فضاهای شهری پیدا کرده است. بر پایه این درک پسامدرن از برنامه ریزی شهری ذیل یکی از میدان های استراتژیک جامعه شناسی ایرانی یعنی میدان «جنسیت و الهیات»، فضای شهری آماج دو دسته نیروهای اجتماعیِ زنانه و الهیات حکمرانی جنسیتی متناسب با آن قرار گرفته است. هدف: این مقاله پس از مرور تحول مذکور در حوزه نظریه برنامه ریزی، خواهد کوشید که نظریه جامعه شناختی «زنانه شدن شهر» نعمت الله فاضلی را در زمینه گفتمان های الهیاتی حکمرانی فضای جنسیتی شهری پس از پیروزی انقلاب قرار دهد. یافته ها: ازنظر الهیاتِ برنامه ریزی شهری به نظر می رسد که باید میان دو گفتمان «حجاب» ( veiling ) و «عفاف» ( piety ) درون رخداد انقلاب اسلامی 57 تمایز قائل شد: گفتمان سنتی حجاب که به خانه نشین کردن زنان و تک جنسیتی کردن فضاهای عمومی نظر دارد و گفتمان انقلابی عفاف که از حضور زنان در عرصه عمومی و سلامت اخلاقی و عاری از تعرضات و ابژه سازی جنسی در روابط مدنی و پایاپای میان زن و مرد دفاع می کند. نتیجه گیری: این دو گفتمان نتایج به کلی متفاوتی در برنامه ریزی فضاهای شهری پس از انقلاب بر جای نهاده که یکی از نمونه های مهم آن تفاوت میان حضور برابر زنان و مردان در «رواق امام خمینی» حرم مطهر رضوی در مقایسه با طرح کلی مستوری و حاشیه نشینی زنان در بخش سنتی حرم و معماری سنتی و معمول مساجد است که به خوبی بر رقابت میان دو گفتمان الهیاتی حجاب و عفاف در برنامه ریزی فضاهای شهری و مواجهه مثبت یا منفی با زنانه شدن محیط های شهری دلالت دارد.
۱۸۸۴.

الگوی گفتمان طراحی شهری مشارکت محور با رویکرد آموزش شهروندی(مطالعه موردی: بافت تاریخی کازرون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان طراحی شهری مشارکت محور آموزش شهروندی کازرون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۲
بیان مسئله: الگوی گفتمان طراحی مشارکت محور در دنیا به عنوان راه حلی برای بازطراحی بافت های شهری مطرح می شود. تخریب های گسترده در بافت های تاریخی ایران به علت عدم پیاده سازی گفتمان طراحی شهری است. هدف: این پژوهش به کشف الگوی گفتمان سازی در طراحی مشارکت محور با رویکرد آموزش شهروندی در بافت تاریخی کازرون می پردازد. روش: رویکرد پژوهش کیفی و با دسته بندی خوشه های جامعه مشارکت کننده و نمونه گیری گلوله برفی در 3 دسته باز، محوری و گزینشی کدگذاری شده، سپس با تکنیک تحلیل محتوا تفسیر شده است. یافته: مقولات مستخرج از مصاحبه ها در 7 عامل محوری و در 2 دلیل گزینشی شامل ناآگاهی ساکنان و مدیریت شهری نادرست قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به عوامل مؤثر در ناآگاهی شهروندان (عدم شناخت ویژگی های بافت، عوامل اجتماعی و اقتصادی) طراح شهری به عنوان تسهیل گر ابتدا با هدف آگاهی مشارکت کنندگان از بافت تاریخی و ایجاد زمینه مشارکت محوری به آموزش شهروندی پرداخته سپس با آموزش مقدماتی طراحی شهری به تبدیل نظر به ایده مشارکت کنندگان کمک می کند. سپس ایده ها را تعدیل و به صورت سیاست های یکپارچه و جامع مدون نموده و به مدیریت شهری برای ابلاغ سیاست های اجرایی طراحی شهری مشارکت محور و حل مشکلات ناشی از سیاست های نادرست در زمینه مدیریت شهری، اقتصادی، طراحی و امنیت کمک می کند.
۱۸۸۵.

طبقه بندی، بررسی و آنالیز بقایای استخوان های جانوری محوطه شیرتل (تپه شیره پز خانه) دشت قزوین از دوره نو سنگی تا عصر مفرغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محوطه شیرتل بقایای استخوان های جانوری رژیم غذایی اقتصاد معیشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۱
تپه موسوم به محوطه باستانی شیره پزخانه (شیرتل) در فاصله 9 کیلومتری جنوب شرقی شهر قزوین واقع شده است. با توجه به نمونه هایی که به روش کربن14 تاریخ گذاری مطلق شده اند (شامل دو نمونه زغال و چهار نمونه از بقایای استخوان های جانوری) این محوطه از عصر برنز تا اواسط عصر آهن را شامل می شود. افزون بر بقایای به دست آمده از این محوطه مانند اماکن استقراری، سفال، پیکرک و بقایای انسانی و غیره، مجموعه بقایای استخوان های جانوری به دست آمده است که در بین آن ها می توان از بقایای استخوانی بز، گوسفند، غزال، گاو، گوزن، اسب سانان و درصد اندکی بقایای استخوانی سگ سانان، جوندگان و گراز را نام برد. در میان مجموعه استخوان های جانوری در محوطه شیرتل بیشترین درصد فراوانی را بقایای استخوانی گاو اهلی(Bos Taurus) تشکیل می دهد که با انواع آثار برش، آثار سوختگی و شکستگی قابل شناسایی هستند؛ با توجه به درصد بالای گاو اهلی نابالغ در این مجموعه به نظر می رسد، از نیروی محرکه این گونه جانوری بیشتر در مزارع و تسریع فرایند کشاورزی استفاده شده است. در مجموعه بقایای استخوانی محوطه شیرتل از رسته نشخوار کننده های کوچک (Small Ruminant) همانند دیگر محوطه-های دشت قزوین گوسفند اهلی(Ovis aries ) بیشترین درصد فراوانی را دارد. افزون بر نقش پروتئین در رژیم غذایی جوامع انسانی، از بقایای به دست آمده از محوطه شیر تل این طور به نظر می رسد که از استخوان های حیوانات اهلی برای ساخت ابزار استخوانی استفاده کرده اند. در این محوطه تعدادی بقایای استخوان های حیوانات وحشی نیز به دست آمده است که نقش شکار در اقتصاد معیشتی مردم را نشان می دهد.
۱۸۸۶.

الگوهای سکناگزینی و پراکنش محوطه های عصر آهن در حوضه آبریز اترک میانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکنی گزینی الگوهای استقراری محوطه باستانی عصر آهن حوضه اترک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۴۹
استقرارهای انسانی تحت تأثیر عوامل و نیروهای فضاساز، همواره با تأثیرپذیری از فرآیندهای درونی و بیرونی مختلف درحال تغییر و تحول بوده اند. در این میان استقرارهای انسانی، به عنوان جزئی از نظام های جغرافیایی، که خود متشکل از اجزای مرتبط به یکدیگرند، متأثر از موقعیت و جایگاه مکانی فضایی، دارای تعامل یا ارتباط خود با محیط بوده اند. در این میان نقش عوامل محیطی طبیعی در سازمان فضایی استقرارهای انسانی بسیار برجسته است؛ چراکه شکل گیری، تداوم و یا ترک استقرارها بر اساس استفاده از منابع آب و خاک بوده و گاهی دوام و پایداری آنها نیز در وجود یا عدم وجود منابع طبیعی است. بسترهای محیطی و طبیعی شرایط لازم را برای استقرار سکونتگاه های انسانی مهیا می کنند، ولی بعضی از آنها شرایط پایدارتر را نسبت به برخی عوامل دارند. این پارامترها عبارت اند از: شیب، ارتفاع از سطح دریا، منابع آب، خاک و قابلیت اراضی. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است که برای بررسی الگوهای سکنی گزینی و پراکنش محوطه های عصر آهن در حوضه آبریز اترک میانی می پردازد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، 6 معیار طبیعی شامل مساحت محوطه ها، ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، فاصله محوطه ها از منابع آب، مسیرهای ارتباطی و نوع پوشش گیاهی به عنوان عوامل مؤثر در استقرار سکونتگاه ها انتخاب شده و با استفاده از روش های آماری در محیط GIS و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. به نظر می رسد که پدیده های طبیعی در مکان گزینی، گسترش و توسعه فیزیکی استقرارهای عصر آهن تأثیر به سزایی داشته اند و محوطه های این دوره در دو بخش دشت رسوبی و منطقه کوهستانی شکل گرفته اند.
۱۸۸۷.

اصول زیست شناسی شکل گیری پدیده ها : الگو برداری از طبیعت در فرآیند فرم معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیند تولید فرم سیستم های زایشی رایانش الگوریتم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۲۰۴
ظهور نظریات و روش های رایانشی نوین برگرفته از سیستم های زیست شناختی، در طی چند دهه اخیر، تعمیق در اصول و قواعد فرآیند تولید فرم را امکان پذیر کرده است. فرآیند الگوبرداری و الگوسازی، امروزه فراتر از حوزه شکلی بوده و مجموع دانشی که در نحوه شکل گیری اجزاء زیستی وجود دارد به حوزه ارزشمند برای تولید الگو تبدیل شده است. چنین الگوبرداری نوینی از طبیعت، در مسیری تحت عنوان طراحی الگوریتمیک یعنی خدمت گرفتن رایانش به عنوان ساختار اصلی فعالیت های رایانه، از طریق الگوریتم ها و کد ها و برنامه ها، معادل آنچه در طبیعت به عنوان ژنوم شناخنه شده است میسر می گردد. در این پژوهش هدف عمده بر روی ارائه چارچوبی مشخص و روشی نظام مند از نقش سیستم های زایشی در تولید فرآیندی فرم معماری می باشد. برای این منظور با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به استناد تحقیقات کتابخانه ای، به مطالعه، دسته بندی و توصیف ویژگی ها و مکانیسم سیستم های زایشی و مقایسه توانمندی هریک از آنها در تولید فرم پرداخته شده است نتیجه اینکه سیستم های زایشی با الهام از اصول زیست شناختی شکل گیری پدیده ها، در مسیر الگوریتمیک، نقش عمده ای در  تولید فرآیندی فرم معماری، می تواند داشته باشد. اهداف پژوهش: مطالعه مکانیسم های سیستم های زایشی. بررسی نقش سیستم های الگوریتمیک در فرایند تولید فرم معماری. سؤالات پژوهش: سیستم های زایشی چه مختصاتی دارند؟ چگونه می توان از سیستم های زایشی در فرایند تولید فرم معماری استفاده کرد؟
۱۸۸۸.

مقایسه بازآفرینی شهری و حفاظت شهری در گستره فرایند تغییر (از دیدگاه اندیشمندان معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسائل شهری توسعه مدیریت تغییر ارزش ها تغییر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۵
بیان مسئله : بازآفرینی شهری و حفاظت شهری، زاده تغییر در دو جریان حفاظت و توسعه هستند. هر دو رویکرد در طی دهه ها در تلاش برای نزدیک شدن به یکدیگر بوده، تغییر یافته و به تعریف امروزین خود رسیده اند. این نزدیکی تا به اندازه ای بوده که امروزه برخی این دو را یک رویکرد واحد و یکپارچه به شمار می آورند. از سوی دیگر برخی بالعکس، این دو را رویکردهایی متضاد می دانند که سمت وسویی متفاوت از یکدیگر را دنبال می کنند. پژوهشی که به روشنی این دو رویکرد را از یکدیگر بازشناسد و به تشخیص رابطه میان آنها پرداخته باشد و آنها را در فرایند تغییر در شهرها از یکدیگر تمییز دهد وجود ندارد. هدف پژوهش : پژوهش حاضر در پی بازشناسی دو رویکرد بازآفرینی شهری و حفاظت شهری و مقایسه آنهاست. بنابراین پرسش اصلی این پژوهش این گونه مطرح می شود که اهداف، مؤلفه ها و تعاریف دو رویکرد بازآفرینی شهری و حفاظت شهری چیستند و در گستره فرایند تغییر چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟ با انجام چنین پژوهشی می توان امیدوار بود که تعادلی سازنده تر در شهرها میان رویکردها برقرار شود. روش پژوهش : در این پژوهش، روش تحقیق از نوع کیفی انتخاب شده و از روش مطالعات مقایسه ای برای تحلیل ها و به منظور استخراج کدهای بازآفرینی شهری، حفاظت شهری و فرایند تغییر از کدگذاری انتخابی استفاده شده است. بدین منظور، با استفاده از روش مقایسه ای متغیرمحور، شباهت ها و تفاوت های بازآفرینی شهری و حفاظت شهری در هر بخش از جنبه های فرایند تغییر مورد تحلیل و مقایسه قرار می گیرند. نتیجه گیری : نتایج تحقیق نشانگر آن است که بازآفرینی شهری و حفاظت شهری یک رویکرد واحد و یکپارچه نبوده و اهداف، تعاریف و مؤلفه های متفاوتی دارند. همچنین این دو رویکرد الزاماً متضاد نیستند و می توانند مکمل و همراستا باشند. علاوه براین، هردو به طور توأمان از مؤلفه های حفاظت و توسعه برخوردارند، اما تفاوت آنها در اولویت بندی توجه به این مؤلفه هاست.
۱۸۸۹.

مطالعه ویژگی های فرم و محتوای آثار سفالین هنرمندان کبرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنبش کبرا اندیشه های کبرا سفال هنر قرن بیستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۸۹
  در جنبش های آوانگاردی که هنر قرن بیستم قبل از سال های 1940 به خود دیده است، نقاشی، مجسمه سازی و شعر به طور صمیمانه ای با هم در ارتباط بوده اند. از طرفی هنرهای کاربردی نه فقط به عنوان بهترین محتوا برای صنعت، بلکه به صورت رسانه ای در دست هنرمندان، بوده است. بعد از جنگ جهانی دوم جنبش هایی شکل گرفتند که به طور مشخص مرکز توجه آنها آزادی بیان بود. جنبش کبرا یکی از جنبش های مهمی است که در همین زمان، یعنی زمانی که توقعات و اتفاقات فوق العاده ای از آینده انتظار می رفت، شکل گرفت، زمانی که تعداد زیادی از نوابغ هنری در آن دوران فعالیت داشتند. هنرمندان جنبش کبرا که مرکز توجه آنها آزادی بیان بود، هیچ محدودیتی را نه از نظر روش کار و نه محتوای آثار برای خود قائل نبودند. لذا در آثار هنری ایشان کارهایی از جنس سفال به وفور یافت می شود. آثار سفالین هنرمندان این جنبش هیچ شباهت و ارتباط مستقیمی از نظر روش کار و فرم و محتوای آثار، با سفال در معنا و فرم سنتی خودش ندارد؛ ازاین رو فهم و پذیرش این آثار همانند هر اثر هنری دیگری، در گرو شناخت اندیشه های هنرمندان خالق آنهاست؛ بنابراین پژوهش پیش رو به دنبال چگونگی فرم و محتوای آثار سفالین اعضای این جنبش است. سؤال اصلی که در مقاله مطرح شده این است که آثار سفالین هنرمندان جنبش کبرا از نظر فرم و محتوا چگونه است. این پژوهش با هدفی کاربردی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی و به روش توصیفی تحلیلی و تجزیه وتحلیل کیفی و نمونه گیری غیرتصادفی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این آثار کاملاً جدا از بافت سنتی سفال و در راستای اهداف و تفکرات این جنبش شکل گرفته است. ویژگی های اصلی آثار سفالین این هنرمندان شامل آزادی و بداهگی، توجه به هنر کودکان و هنر بدوی، غیرتخصصی بودن هنر و خلق آثار گروهی بوده و نگاهی نو و جدید را در دنیای سفال خلق کرده است.  
۱۸۹۰.

منظرِ حصار، از نمود تا نماد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منظر حصار نمود نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
در تعریف منظر آمده که محصول تعامل انسان با محیط و جامعه با تاریخ است. «نمود»، شرح این محصول است. محصولی که تدریجاً و در اثر میل به ثبات و تداوم استقرار در مکان پدید می آید. در مقابل «نماد» محصول اراده انسان برای بیان مفهوم موردنظر اوست؛ برپایه علامتی قراردادی باشد یا نشانه ای طبیعی. شهرهای ایران و پیش از آنها قلعه های کوچک در محیط های روستایی مهم تر از هرچیز با حصار خود تبیین می شدند. مرزی که درون و بیرون را از یکدیگر تمیز می داد. تفکیک محیط به دو عرصه درون، محل زندگی و تعاملات آن و بیرون، طبیعت رها. حصار درعین حال که مدافع درون بود در برابر دست اندازی بیگانگان بیرون، حامی محیط ساکنان آن بود در مقابل طبیعت خشن. تعارض دو دنیا در دو طرف حصار آن قدر بارز بود که حصار را به نمود مهم حیات بدل می ساخت، آن بود که زندگی را در پس خود ممکن می کرد. در دوسوی دیوار دو منظر متفاوت فهم می شد، یک طرف آبادی و حضور انسان و طرف دیگر خالی از مداخله. هرچه باغ و خانه بود درون حصار و هرچه بیابان بود در بیرون. خیابان دربرابر بیابان. حصار مرز تمیز این دو نمود بزرگ منظر بود. منظر شهری درمقابل منظر طبیعی، عرصه زندگی انسانی دربرابر طبیعت وحشی. تعارض دو منظر که در نمود حصار به ظهور می رسید، تدریجاً زمینه رشد مفاهیم وابسته شد. حصار دیگر فط نمود مناسب سازی زندگی انسان نبود، بلکه مظهر قدرت و اشرافیت هم خوانده می شد. مزارع و باغات در بیرون حصار توسعه پیدا کرد و رفته رفته مهاجرین جدید و رعایای حصارنشینان در بیرون آن ساکن شدند. محله هایی در بیرون حصار تشکیل و رسماً محله بیرون خوانده شد. در رویارویی های اجتماعی، بعضاً گتوهای هم کیشان غیر حاکم در بیرون حصار مکان یابی شد. محله زرتشتیان زریسف کرمان در پشت دروازه شهر از جمله آنها بود. این جدایی گزینی که ناشی از طبقاتی شدن اجتماعی بود، پیش از اسلام رسمیت بیشتری داشت. شهرهای ساسانی ویژه کاست های خاصی بود که حصار، نماد مشترک قلمرو آنها بود. درون، شارستان و بیرون، ربض با حصاری در میانه از هم جدا می شدند. اساساً بیرون حتی شهر نیز خوانده نمی شد. نخستین مداخله اسلام در شهرهای ایران، تخریب حصار به مثابه نماد برتری جویی و ضدیت با عدالت بود. آن قدر وجه نمادین حصار قدرت داشت که ارزش های نمودی و کارکردی آن مورد غفلت قرار گرفت. غلبه نماد بر نمود در فهم حصار، به سنت تخریب حصارها انجامید. ربض و شارستان یکی شدند و در اثنای آن درون و بیرون نیز به هم پیوستند. کارکردهای امنیتی و طبیعی حصار نیز رها شد. غفلت از ضرورت نمود حصار، چند قرن بعد به ظهور مجدد آن انجامید. شهرها و قلعه های اربابی مجدداً حصارهای خود را بازیافتند. بدین ترتیب جریان ظهور نمود به مثابه عنصر ابتدایی منظر و دگردیسی آن به نماد و عنصر کمال یافته منظر مجدداً آغاز شد. یک تفسیر از قشربندی اجتماعی-اقتصادی جهان غرب به اصالت نماد حصار در فهم آنها از ساختار اجتماع وابسته به زمین و مکان زیست تأکید می کند. بورژوا به معنای ساکن بورگ * (Bourg) یا قلعه، طبقه برتری بود که در پس حصار و درون بورگ زندگی می کرد. حصار ضرورتی امنیتی بود که به نماد اشرافیت و برتری اجتماعی بدل شده بود تا آن حد که معرف کاست بورژوا شد. عناصری از منظر که روند رشد آنها در فرآیند تبدیل نمود به نماد قابل تشخیص باشد، مهمترین عناصری هستند که حفاظت از آنها برای تداوم هویت اجتماعات انسانی کارکرد دارد. لذا در توسعه های شهری که تخریب حصار ناگزیر است، باید جنبه های مختلف آثار کالبدی، کارکردی (نمودی) و معنایی (نمادی) حصار موردتوجه قرار گیرد. پانیذ سلیمانی با این تصویر هوشمندانه تعارض دو دنیای دو طرف حصار در دامغان را برایمان شرح داده است. *گروهی از زبان شناسان بورگ (Bourg) را دگرگون شده «برج» در عربی می دانند که از ریشه «بُرز» فارسی به معنای بالا و بلندی ساخته شده است.
۱۸۹۱.

تحلیل مضمون شناسانه ی نقاشی معاصر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر افغانستان نقاشی نقاشی معاصر افغانستان مضمون در نقاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۳ تعداد دانلود : ۲۸۲
سابقه طولانی هنر افغانستان، تأسیس نهادهای هنری مانند مکتب صنایع نفیسه و نیز دارالمعلمین کابل، توسط شاه امان الله، ظهور استادان دانش آموخته هنر غربی و پس از آن تجربه های جستجوگرانه هویت در نگارگری معاصر و نیز استقبال گسترده زنان در دوره زمامداری کرزی، منجر به تولید انبوهی از آثار و خلق مضامین متنوعی در نقاشی گشت، که در جای جای دنیا پراکنده شده اند. هدف پژوهش حاضر، جمع آوری، بررسی، طبقه بندی و تحلیل مضمونی آثار نقاشان شاخص در نقاشی معاصر افغانستان است. سؤال این است که مضمون های اصلی و فرعی و رمزگان اولیه در تحلیل مضمون شناسانه نقاشی معاصر افغانستان شامل چه موضوعاتی است؟ و نیز چه روابطی میان عناصر تحلیل مضمون شناسانه نقاشی معاصر افغانستان برقرار است؟ این پژوهش به روش تحلیل مضمون شناسانه و به صورت توصیفی انجام گرفته است. نوع نمونه گیری، غیر تصادفی به روش هدفمند است که در آن، آثار صد و نود و دو نقاش، از آغاز دوره ی دوم اصلاحات امانی، بررسی و آثار نقاشان شاخص مذکور در کتاب ها و یا آرشیوهای معتبر، منتخبین جشنواره ها و دوسالانه ها و نیز برگزارکنندگان نمایشگاه انفرادی و جمعی در داخل یا خارج، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که تم های اصلی و فرعی عبارت اند از نقاشی با موضوعات دینی (مفاهیم قرآنی، مضامین بودایی)، نقاشی فرمالیستی (آثار بدون مضمون، نقاشیخط)، نقاشی مردم نگارانه (بناهای تاریخی، زندگی روزمره، مناظر شهری، بازی ها) که در نقاشی مردان، بیشتر به مناظر شهری و بازی بزکشی، و در نقاشی زنان، همگام با اصول مینیاتور با موضوعاتی نظیر عروسی و محافل زنانه به انجام می رسد. مضامین اجتماعی و سیاسی(زنان، جنگ، کودکان، غرور ملی، وضعیت افغانستان)، مناظر طبیعی (باغ ها، جنگل ها و رودخانه های افغانستان)، طبیعت بی جان، مضمون چهره، مضامین عرفانی (رقص، چهره) همچنین در برخی موارد مسائل، مشکلات و افتخارات افغانستان به عنوان رمزگان اولیه در نقاشی بازتاب می یابند. برخی تم های اصلی، با یکدیگر، تداخل صوری و برخی دیگر تداخلی محتوایی برقرار می کنند.
۱۸۹۲.

تدوین شاخص های ارتقای کیفی محور گردشگری دریاچه مهارلو بر اساس الگوی بیوفیلیک؛ متناسب با ساختار شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی بیوفلیک پایداری گردشگری دریاچه مهارلو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
رویکرد بیوفیلیک را می توان به نوعی زیرمجموعه پایداری به شمار آورد که در برخورد با طبیعت، نگرشی حداکثری محسوب می شود، همچنین الگوی تأثیرگذار بر الگوی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو، به ترتیب مؤلفه های دسترسی به پهنه های آبی، میزان گذراندن اوقات فراغت در فضاهای سبز و سرانه فضای سبز می توانند بیشترین تأثیرگذاری را در جهت توسعه الگوی بیوفیلیک داشته باشند. پژوهش حاضر باهدف تبیین شاخص های پیش روی شهرسازی بیوفیلیک در جهت ارتقای کیفیت زندگی انجام شده است. این تحقیق به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی مبتنی بر اکتشاف است. برای گردآوری داده های پژوهش از روش اسنادی و پیمایشی در قالب پرسش نامه محقق ساخته، مصاحبه و مشاهده عمیق استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش بازدیدکنندگان و شهروندان، محور گردشگری دریاچه مهارلو با نمونه ای از مردم عادی و نمونه ای جدا از جامعه متخصصین بوده است. بر اساس نتایج در میان مؤلفه های تأثیرگذار بر الگوی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو، به ترتیب مؤلفه های دسترسی به پهنه های آبی، میزان گذراندن اوقات فراغت در فضاهای سبز و سرانه فضای سبز به ترتیب بیشترین هستند و در میان ابعاد مؤثر توسعه، بعد کالبدی، مدیریتی و بعد اجتماعی- فرهنگی با بیشترین ابعاد تأثیرگذار بر توسعه الگوی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو هستند.
۱۸۹۳.

بررسی و تحلیل پارامتریک عملکرد گرمایشی گلخانه خورشیدی در اقلیم سرد (نمونه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گلخانه خورشیدی ساختمان عملکرد انرژی اقلیم سرد شهر سنندج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۳
در این مقاله اثرات پارامترهای مختلف گلخانه خورشیدی بر میزان دریافت انرژی و کاهش هدر رفت انرژی ارائه شده است. لذا این دو متغیر وابسته تحت تاثیر پنج متغیر مستقل در 153 حالت مختلف و بهینه ترین حالت با استفاده از الگوریتم ژنتیک در 16758 حالت مختلف مورد بررسی قرار گرفت. انرژی مورد نظر با استفاده از مدلسازی پارامتریک در نرم افزار گرس هاپر، مشاهده مدل سه بعدی در نرم افزار راینو، شبیه سازی انرژی با انرژی پلاس و اعتبارسنجی با نرم افزار دیزاین بیلدر انجام گرفت که نتایج حاصل با نرم افزار دیزاین بیلدر مورد مقایسه قرار گرفت. طبق بررسیها متغیرها در حالتهای زیر بیشترین میزان دریافت انرژی را داشتند: جهت گیری جنوب با20 درجه چرخش به سمت غرب یا شرق، درصد جدار نورگذر به جدار کدر 50%، طول 5متر و عمق مطلوب 1متر. عایق حرارتی از جنس پلی یورتان با ضخامت 10سانتیمتر کمترین کارایی را از لحاظ کاهش اتلاف انرژی در فضای گلخانه داشت.
۱۸۹۴.

بازخوانی مفهوم انسان-حیوان با تأکید بر نظریه ژیل دلوز از منظر پساساختارگرایی (پست مدرنیست) با خوانش یازده نمایشنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژیل دلوز پساساختارگرایی انسان-حیوان پست مدرنیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۲۵۳
درام های منتخب با درون مایه سوژه گریز و شخصیت هایی احساس گرا، با تأکید بر تجربه بلافصل و عقل گریز، امکان مطالعه فلسفه دلوز را ممکن ساخته است. این تحقیق قصد دارد تا مفهوم انسان به عنوان سوژه ای فراتر از عقل گرایی را از منظر نظریات ژیل دلوز مطرح و با خوانش نمایشنامه هایی با محوریت تجربه گرایی و فلسفه تجربه گرایی خوانشی تحلیل پذیر از انسان پست مدرن تبیین کند. برای تحقیق درباره این مهم، نمایشنامه هایی انتخاب شده که نمونه موفقی از تجربه ارزیابی مفهوم انسان در درام پست مدرن است. این آثار جایگاه انسان را از منظر فلسفی ارزیابی نموده و اثبات می کند که جایگاه حس و تجربه فراتر از نگاه عقل گرایان است. این تفکر می تواند به سوژه جرأت چیزی فراتر از انسان شدن و یا حتی جرأت تبدیل شدن به یک موجود تجربه گرای صرف را بدهد. در این راستا، ضمن انتخاب درام هایی به عنوان نمونه های موردی، مفهوم انسان را براساس معنای فلسفی زیستن و تجربه فردیت این مفهوم مورد پژوهش قرار داده است. همچنین تلاش خواهد شد تا به شیوه تطبیقی- تحلیلی با استفاده از روش های کتا خانه ای و منابع موجود به این هدف دست یابیم. یافته های پژوهش حاکی از این است که تمامی نمایشنامه ها علاوه بر امکان احصاء مؤلفه های تئاتر پست مدرن امکان بررسی مفهوم انسان– حیوان را از منظر دلوز در فلسفه پساساختارگرایی دارند. عناصر نمایشی باتوجه به آنچه گفته شد علاوه بر دلیل معیاری برای انتخاب آثار بودن همان اجزاء و مؤلفه ها و ویژگی هایی هستند که امکان پساساختارگرا بودن نمایشنامه ها و امکان خوانش مفهوم انسان –حیوان را به دلیل نظریه های تجربه گرایانه دلوز نه تنها درباره سوژه بلکه درباره ویژگی های فلسفه پست مدرنیستی را فراهم ساخت.اهداف پژوهش:بررسی مفهوم انسان-حیوان در متون نمایشی برگزیده از منظره ژیل دلوز.بررسی مفهوم انسان-حیوان در عناصر درام همچون تم، موضوع، عنوان، شخصیت و غیره.سؤالات پژوهش:مفهوم انسان-حیوان در متون نمایشی برگزیده از منظره ژیل دلوز چگونه است؟مفهوم انسان-حیوان در عناصر درام همچون تم، موضوع، عنوان، شخصیت و ... چگونه است؟
۱۸۹۵.

شناسایی عوامل مؤثر بر شاد ی با تمرکز بر ویژگی های مراکز چند منظوره شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شادی مراکز چند منظوره شهری تعاملات اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۶۰
شاد ی مفهوم گسترد ه و پیچید ه ای د ارد که بر اساس د رک بشر د ر اد وار مختلف تعاریف متعد د و متنوعی را د ر گستره علوم شناختی به خود د ید ه است. د ر خصوص تعریف شاد ی د ر حوزه های مختلف مانند فلسفه، اقتصاد و به ویژه علوم اجتماعی مطالعات بسیاری انجام شد ه است. این مقاله با اتکا بر پیکره مطالعات اجتماعی انجام شد ه د ر د هه های اخیر، ویژگی هایی را که موجب شاد ی د ر فضاهای چند منظوره شهری می شود شناسایی می کند . د ر این راستا، فضای شهری، بستری مهم برای مناسبات اجتماعی تعریف شد ه است. از د لایل ترویج و توسعه مراکز چند منظوره شهری شکل د هی به تعاملات اجتماعی است. بنابراین با توجه افزایش و تعد د چشمگیر این مراکز د ر سال های اخیر، لزوم توجه به آنها، به عنوان بستری برای تعامل و شاد ی افراد ، ضروری به نظر می رسد . مسئله محوری تحقیق، شناسایی ویژگی های مراکز چند منظوره شهری است که بر تعامل و شاد ی مخاطبان آن تأثیر می گذارد . د ر این مقاله با روش مشاهد ه و تحلیل محتوا رابطه مفهوم شاد ی و تعامل اجتماعی بررسی شد ه و توسعه مراکز چند منظوره شهری با تمرکز بر نمونه های شهر تهران بر اساس همجوشی ویژگی های تنوع، تراکم و طراحی فضاهای تعاملی د ر قالب کاربری هایی نظیر پرد یس های سینمایی، فضاهای بازی، فروشگاه های مختلف، رستوران و فود کورت؛ و ویژگی هایی نظیر ارتباط عمود ی، گشود گی های افقی، ارتباط با فضای باز، امنیت و فضاهای اشتراکی بررسی شد ه است. د ر نتیجه، برمبنای معیارهای شاد ی مؤثر د ر فضا و شناسایی ویژگی های مراکز چند منظوره شهری، که از بررسی مطالعات پیشین استخراج شد ، مشخص شد که مراکز چند منظوره، نقش مؤثری د ر افزایش شاد ی و تعاملات اجتماعی برای شهروند ان ایفا می کنند .
۱۸۹۶.

رسانه، روشی برای تغییر منظر شهری؛ تبیین مدل مفهومی اثرگذاری بر منظر شهری بدون مداخله فیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منظر شهری رسانه تئوری پرورش یادگیری تداعی گرا عینی - ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۱۸۰
منظر شهری به عنوان یکی از گونه های منظر، د انشی نوین است که محصول تفسیر جد ید انسان معاصر از مقوله فضاست که د ر آن فضا نه موجود یتی فیزیکی بلکه پد ید ه ای با ابعاد د رهم تنید ه عینی-ذهنی است. مطابق این تعریف هرگاه ساماند هی منظر مورد نظر باشد مقصود اثرگذاری بر کلیت این رابطه است با علم بر این موضوع که هرکد ام از این د و وجه بر د یگری اثر می گذارند . بااین حال بررسی اد بیات منظر شهری نشان می د هد که هنگامی که از ساماند هی منظر -تحول رابطه متعامل منظر- سخن به میان می آید ، تنها به اقد امات کمّی که همراه با مد اخله کالبد ی بر وجه عینی منظر اثر می گذارد اشاره می شود ، د ر صورتی که اگر منظر محصول رابطه متعامل د و وجه عینی و ذهنی تصور شود ، د ست کم د ر تئوری باید بتوان با اثرگذاری بر وجه ذهنی منظر نیز این رابطه را متحول کرد . این پژوهش د ر پی پاسخ د اد ن به این پرسش است که «چگونه می توان از طریق مد اخله ذهنی -بد ون مد اخله فیزیکی- بر منظر شهر اثر گذاشت؟» و نیز ارائه د اد ن یک مد ل مفهومی به صورت تئوریک که سازوکار تغییر منظر شهر را از طریق اثرگذاری بر ذهن شهروند ان توضیح د هد . این جستار به د نبال تد وین مد لی مفهومی با استعانت از مفاهیم پذیرفته شد ه موجود د ر سه حوزه د انش منظر، روانشناسی و رسانه است و از شیوه استد لال منطقی برای بیان وجود ارتباط میان گزاره های منطقی این حوزه ها بهره می برد . یافته های پژوهش نشان می د هد که مطابق تئوری پرورش چنانچه پیام های شرطی سازی با هد ف تغییر د ر منظر شهر ارسال شود که بر احساس و رفتار مخاطب اثر گذارد می تواند د ر صورت تد اوم بر نگرش و ذهنیت آن نیز اثرگذار باشد . از آنجا که با تغییر ذهنیت، یکی از د و مؤلفه متعامل منظر تحول می یابد ، د ر تئوری می توان انتظار د اشت منظر شهر، به عنوان محصول این رابطه، نیز متحمل تغییر شود .
۱۸۹۷.

بهشت گمشده: مطالعه نقش طاووس در نمای بیرونی بناهای تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقش مایه طاووس ساختار بصری بناهای اصفهان رنگ و فرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۲۵۳
  نقش طاووس با ویژگی های بصری گوناگون در نمای بیرونی برخی بناهای مذهبی و غیرمذهبی شهر اصفهان به طور متنوع یا تکرارشونده جلوه گر شده است. صورت ظاهری این نگاره ها با مفاهیم مختلف اساطیری، باورهای باستانی و اعتقادات اسلامی، در بستر زمانی چندصد سال درمی آمیخته و مهارت هنرمندان ایرانی را آشکار ساخته اند. این پژوهش در ابتدا به بررسی پیشینه طاووس و جایگاه آن در هنر ایران باستان و دوره اسلامی و پس از آن به مطالعه ساختار بصری نقوش طاووس در نمای بیرونی بناهای اصفهان پرداخته است. روش پژوهش بر اساس یافته های میدانی و مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی است. بررسی پیش رو مفاهیم و ریخت شناسی نقوش طاووس و سیر تحول آن را ارزیابی کرده است. شیوه ترسیم نقوش، بیشتر به صورت ترکیبی از شمایلی و استیلیزه است که به اشکال متنوعی ایجاد شده اند. هنرمندان در ترسیمات خود، هم از حالات طبیعی جانور الهام گرفته و هم آن را با بیان ذهنی خود درآمیخته اند که ارتباطی میان دو نوع متفاوت تفکر اسلام شیعی و باورهای پیش از آن به وجود آورده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان 18 نمونه مطالعاتی، ۱ مورد متعلق به قدیمی ترین نمونه برجای مانده یعنی بنای مسجد جورجیر از دوره دیلمی است. اوج بازتاب نقش مایه طاووس در دوره صفوی (8 مورد) و در بناهای مذهبی است. در دوره قاجار، 2 مورد و در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی، 7 نمونه وجود دارد که شباهت فرمی و رنگی آن نشان دهنده احیای کاشی کاری و مضامین دوره صفویه است. در بیشترین حالت، طاووس از نمای جانبی با چتر نیمه بسته (13 مورد)، به عنوان عنصر نگهبان در کنار درخت زندگی است، و از نمای مقابل ۵ نقش تکی با چتر بازشده وجود دارد. همچنین در ترکیب بندی ها بیش از همه رنگ های سبز، آبی فیروزه ای، لاجوردی، قهوه ای و از اواخر صفوی و قاجار رنگ زرد و قرمز وجود دارد، که با قاب های هندسی، مازه دار،تیزه دار و گاهی همراه با کتیبه طراحی شده است.  
۱۸۹۸.

تحلیل پیرامتنی امضاءِ «اسدالله اصفهانی» بر شمشیرهای عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیرامتنیت کتیبه خوشنویسی اسدالله اصفهانی مذهب شیعه وجه شاهانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۱
در عصر صفویه با حمایت سلاطین از هنر و صنایع، رزم افزارهای فلزی دستخوش تحولاتی گردید. از جمله؛ شمشیرهای فولادی که علاوه بر کیفیت تیغه ها، بر تزیینات و کتیبه های آن نیز توجه بسیار شده است. این کتیبه ها به عنوان یکی از اجزاء ثبت تاریخی، از لحاظ محتوا؛ اطلاعاتی درباره تاریخ و شرایط اجتماعی عصر سازندگان و نام ایشان، نام های سفارش دهنده آثار و همچنین حاکمِ وقت ارائه می دهند. در این پژوهش برآنیم تا براساس رویکرد پیرامتنیت ژرار ژنت به بررسی ابعاد گوناگون امضاءِ «اسدالله اصفهانی» بر کتیبه شمشیرهای صفوی بپردازیم که به عنوان یک پیرامتن، امضاء و نام سازنده اثر چگونه می توانند در دریافت متن از سوی مخاطبان مؤثر واقع شوند؟ هدف، پی بردن به محتوای صریح و ضمنی امضاء، ارتباط متن، پیرامتن و در نهایت، مخاطب با یکدیگر بوده که به عقیده ژنت؛ پیرامتنیت، در آستانه متن قرار داشته اند و نقش مهمی در ارتباط، درک و دریافت متن از سوی مخاطبان دارند. یافته های حاصل، به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام گرفته اند، بیان می کنند با توجه به ویژگی های امضاءِ «اسدالله»، به عنوان پیرامتن بانام حقیقی- یکی از شمشیرسازان درباری- و نیز پیرامتن بانام مستعار - لقبی برای برتری تیغه های ساخت شمشیرسازان دیگر- به تنهایی درج نشده است. بلکه نام دارنده شمشیر نیز جزء لاینفک امضای اسدالله بوده که می تواند مظهر قدرت و عظمت سیاسی شاهان صفوی در رأس دربار باشد. سازنده این تیغه ها، علاوه بر وجه ظاهری امضاء و فرمانبرداری چاکرانه اش نسبت به شاه ولایت صفویان تلاش نموده تا با القاب و جملاتی، به اعتقادات شیعی شاهان صفوی تأکید نماید، که نشانگر وجه شاهانه، سیاست و اقتدار حکمرانان صفویه در زیر لوای اعتقادات شیعی و ارادتشان به خاندان نبوّت بوده است.
۱۸۹۹.

Analysis of the Effects of Social and Economic Factors on Energy Consumption, with Emphasis on Family Travel Patterns (Case S tudy: Malek-Shahr and Amir-Arab Neighborhoods in Isfahan)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Social and economic factors Energy consumption Travel pattern Malek-Shahr neighborhood Amir-Arab neighborhood

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۲
The transportation sector, which is affected by travel patterns, has a significant stake in energy use; these patterns depend on a variety of factors including social and economic factors. The purpose of this paper is to examine the effects of social factors and economic factors on energy consumption, with an emphasis on family travel patterns; for this purpose, the Malek-Shahr and Amir-Arab neighborhoods in Isfahan, Iran, were selected as the research cases. A mixed-paradigm methodology (the qualitative research methodology paradigm and non-experimental research methodology from the quantitative research methodology paradigm) was used. The required information needed to examine the measures and the related factors was obtained by documentation and field study i.e. observation and questionnaire; In addition, the Mann-Whitney U test was used to examine the significant differences between the neighborhoods considering social, economic and travel pattern variables. Also, factor analysis and regression were applied in order to carry out path analysis and explain how the factors and variables were related to each other. The results indicate that the Malek-Shahr neighborhood has a significantly better social and economic status and more arbitrary travel patterns in comparison with the Amir-Arab neighborhood. It was also found that in both neighborhoods, there was no significant relationship between the social factor and the travel patterns while the economic factor played a major role in this respect; this was more pronounced in the Amir-Arab neighborhood that is afflicted by a lower economic status.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان