مقالات
حوزه های تخصصی:
حمام یا گرمابه علاوه بر کارکرد اصلی خود به عنوان محلی برای شست وشو و پاکیزگی، دارای کارکردهای جنبی دیگر، از قبیل فضای شکل گیری تعاملات اجتماعی نیز بوده است. بنابر شواهد تاریخی ساخت حمام های عمومی از دوره هخامنشیان در ایران رایج بوده و با ورود اسلام به ایران با پیداکردن جنبه آیینی اهمیت این نوع بناها افزایش پیدا کرد؛ به طوری که حمام های گوناگون و زیادی در کنار مجموعه بازار و مساجد شهرهای مختلف ساخته شدند. با توجه به پراکندگی حمام ها در دوره اسلامی در گستره ایران و نظر به ثبات نسبی باورهای آیینی اسلامی درباره استحمام، یکسان بودن کارکردی فضاهای داخلی این بنا قابل توجیه است، اما با بررسی ابعاد کالبدی می توان به تفاوت در تناسبات موجود در ریز فضاهای بنای حمام در اقلیم های مختلف پی برد. با توجه به این موضوع و با هدف کشف دلایل شکل گیری این تفاوت ها، پژوهش حاضر با استفاده از اسناد کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین تناسبات کالبدی موجود در بنای حمام های تاریخی واقع در اقلیم های گرم و خشک و سرد و کوهستانی، به بررسی و تحلیل کم و کیف تناسبات شکل گرفته متأثر از شرایط اقلیمی در آنها پرداخته است. به عنوان نتیجه در کالبد حمام های واقع در اقلیم یکسان، تناسبات مشابه قابل رؤیت است. با توجه به یکسان بودن عملکرد فضاهای داخلی در بنای حمام، این گونه به نظر می رسد که معمار با ایجاد تناسبات منحصر به اقلیم در فضاهای اصلی و کریدورها سعی داشته بر چالش های مرتبط با انرژی و همسازی با اقلیم فائق آید.
جستاری در گونه شناسی شوادان های دست کند دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری دست کند به دلیل عدم استفاده از مصالح آزاد، گونه خاصی از معماری بشمار می رود. توجه به معماری زمین پناه که به معماری دست کند نیز شناخته می شود در سال های اخیر از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است. به طوری که موجب شده است تا بسیاری از ابعاد ناشناخته این معماری مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد. در این میان شوادان های دزفول که به عنوان گونه ای بی نظیر از معماری دست کند مسکونی از مدت ها مورد توجه محققان قرار داشته است، هیچ گاه مورد پژوهشی مستقل و با رویکرد گونه بندی معماری شکل یافته قرار نگرفته است. هدف این پژوهش شناخت و بررسی عوامل مؤثر در گونه بندی این شوادان ها است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی انتخاب شد. براساس مطالعات کتابخانه ای به بررسی پیشینه و مباحث تاریخی پرداخته و از طریق برداشت های میدانی (مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه با صاحب نظران) شناخت جامعی از شوادان ها حاصل شد. سپس با استفاده از روش دلفی و تحلیل پرسشنامه ها عوامل تأثیرگذار در دسته بندی و گونه شناسی شوادان های مورد مطالعه (۳۰ نمونه از شوادان های به جامانده از دوران قاجار تا دوران پهلوی) مشخص شدند. در نهایت مشخص شد که دو گونه عمده برای شوادان ها می توان برشمرد. گونه اول، شوادان های منفرد و گونه دوم، شوادان های گسترده هستند. در این میان وضعیت اقتصادی اجتماعی ساکنین نقش بسزایی در این گونه بندی داشته است.
قلاع و دژهای دفاعی رستاق بلادشاپور از منظر جغرافیای سیاسی- اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس منابع جغرافیایی و تاریخی سده های نخستین و میانه اسلامی ، رستاق بلادشاپور به مرکزیت شهر جومه، در بخش شمال کوره ارجان واقع شده بود که موقعیت آن شهر، در محوطه ایدنک شهرستان کهگیلویه تعیین شده است . با وجود اشاره منابع مکتوب به وضعیت اقلیمی و موقعیت جغرافیایی این ناحیه، با رستاق های متعدد کوره شاپور و ارجان، حدود و ثغور این رستاق در متون و نقشه های تاریخی قرون نخستین و میانه اسلامی، چندان روشن نیست. هدف پژوهش حاضر، شناسایی استحکامات رستاق بلادشاپور، به منظور تعیین گستره جغرافیایی، سازمان دفاعی و اهمیت ژئوپلیتیک تاریخی این رستاق است؛ بنابراین، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش ها برآمده است: ۱.شکل گیری و اهمیت سیاسی- نظامی رستاق بلادشاپور بر اساس استحکامات دفاعی منطقه به چه دوره ای برمی گردد؟ ۲.با توجه به بازه زمانی شکل گیری استحکامات دفاعی و منابع مکتوب سده های نخستین و میانه اسلامی، گستره جغرافیایی این رستاق، به چه میزان با منابع مکتوب قرون متأخر اسلامی مطابقت دارد؟ در این مقاله بر اساس بررسی منابع تاریخی و جغرافیایی و همچنین شواهد باستان شناختی، با رویکرد توصیفی- تاریخی به بررسی و تحلیل موضوع خواهیم پرداخت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که دژ کوه های مستحکم مانند کمربندی دفاعی، اضلاع چهارگانه گستره جغرافیایی رستاق بلادشاپور را محافظت می کردند. همگونی سفال های شناسایی شده در این پژوهش و ساختارهای معماری برجای مانده مورد بررسی به روشنی گویای سکونت در این دژها، دست کم از پایان سده دوم هجری، هم زمان با حاکمیت گیلویه و نوادگان او تا پایان دوره سلجوقی بر این ناحیه کوهستانی شرق ارجان است. این دژها هم زمان با دوره سلجوقیان، با هجوم اسماعیلیان ویران شده اند و پس از آن، مورد غفلت حاکمیت سیاسی کوه گیلویه و بلادشاپور قرار گرفتند.
مجسمه های میادین شهر تهران به منزله میراث ماندگار نوسازی (مطالعه موردی میدان حر (باغ شاه) شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت های ناصری و پهلوی با تأسیس سازمان های حافظه، انجام برنامه های حافظه و ابداع سنت به اعمال قدرت در «حافظه شهری» دست زدند. از سوی دیگر، سیاست فرهنگی حکومت ناصری و پهلوی سبک های «نوسازانه» را در نقاشی، شهرسازی، معماری و مجسمه سازی شهری ایران حاکم کرده بود. در حقیقت گسترش نصب مجسمه های شهری در ایران با تثبیت نوسازی عجین است. از طرف دیگر، اقشار سنتی و مذهبی با نمایش و نصب مجسمه در انظار عموم مخالف بودند. مجسمه های ناصرالدین شاه و گرشاسب در باغشاه و میدان حر دو میراث گران بهای نوسازی است. نگارندگان در این مقاله با نشانه شناسی این مجسمه ها در جست وجوی فهم چگونگی روابط قدرت و حافظه حاکم بر آن ها هستند. مجسمه ناصرالدین شاه در روابط اجتماعی حاصل از ساز و کار قدرت «حاکمیت مند» خلق شده است. روابط قدرت حک شده در این مجسمه سیاست حافظه «تجددخواهی» را باز تولید کرده است. مجسمه گرشاسب در بستر روابط اجتماعی برساخته از ساز و کار قدرت «انضباطی» آفریده شده است. ساز و کار قدرت پنهان در این مجسمه سیاست حافظه «باستان گرایی» را بازسازی کرده است. با وجود سقوط حکومت پهلوی با انقلاب اسلامی و براندازی ساز و کار قدرت انضباطی با جهانی سازی این میراث ۸۵ ساله- مجسمه گرشاسب- با تغییر نام به «حر» به حیات خود ادامه داد. مجسمه گرشاسب پیوند میان حافظه باستانی و اسلامی را نمایش داده است. از طرفی، حصارکشی و مرزبندی های ساختگی ساز و کار قدرت انضباطی و سیاست حافظه باستان گرایی را آشکار کرده است. در حقیقت حافظه جمعی و شهری یک مجموعه به هم پیوسته است.
خوانش تطبیقی دو نمود فرهنگی؛ شاهنامه فردوسی و معماری قرن پنجم هجری، با تمرکز بر خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با این فرضیه که شاهنامه فردوسی و معماری ایرانی به مثابه دو نمود فرهنگی، اهداف مشترکی را دنبال می کردند، تلاش دارد با تحلیل واژگان معماری در شاهنامه و جست وجوی خصلت های حماسی گونه در آثار معماری پس از آن، وجوه اشتراک این دو نمود فرهنگی را کاوش نماید. ابتدا به تحلیل و تبیین ویژگی های اشعار فردوسی، سپس بررسی دقیق معماری خراسان پس از شاهنامه پرداخته شده و در نهایت با روش هم بستگی، به تناظر نتایج اشعار و ویژگی های ابنیه پرداخته شد. هدف اصلی، تعیین شاخص هایی برای شناخت معماری حماسی است. سوال آن است که کدام عناصر و خصلت های هنری، به طور مشترک در شعر و معماری خراسان در دوره پس از آفرینش این اثر وجود دارد و آیا این همانندی ها دلالت بر اثرگذاری شاهنامه بر جریان فکری معماری خراسان در قرن پنجم دارد؟ این شاخص ها چگونه اولویت بندی می شوند؟ ابتدا خصلت های شاهنامه ای با استفاده از منابع کتابخانه ای شناسایی و سپس به منظور نظرسنجی از خبرگان با تکنیک دلفی، پرسش نامه ای برای وزن دهی به شاخص های مؤثر در معرض دید ۱۵ فرد خبره قرار گرفت. سپس با انتخاب ۸ بنای مهم قرن پنجم با کاربرد روش سلسله مراتبی و تکنیک AHP با بهره گیری از نظرات ۱۰ خبره، به اولویت بندی بناها به لحاظ حماسی بودن پرداخته شد. نتایج نشان می دهد از میان شاخص های معماری حماسی، «القای هیبت و عظمت»، «صلابت» و «نماد» بیشترین تبلور معنایی را در بناهای قرن پنجم نسبت به دوره پیش از خود داشته و در میان نمونه ها، مسجد ملک زوزن و پس از آن، آرامگاه ارسلان جاذب در بالاترین رتبه جای دارند.
مطالعه تحلیلی نقوش گیاهی انتزاعی تزیینات معماری مسجد جامع وکیل شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد جامع وکیل شیراز به عنوان شاخص ترین بنای مذهبی دوره زندیه در تاریخ هنر و معماری اسلامی ایران شناخته می شود و از جمله زیباترین و مستحکم ترین مسجدی است که بعد از دوره صفویه در ایران ساخته شده است. این مسجد از نظر ویژگی های معماری و تزیینی می تواند مصداقی از تاریخ معماری این دوران باشد . با توجه به پیشینه ساخت مسجد وکیل می توان دریافت که اجزای معماری این مسجد به دلیل ساخت و پرداخت در دوره های مختلف در سبک تزیینات به ویژه در کاشی کاری، تفاوت ها و شباهت هایی دارند. بر مبنای این پیش فرض این پژوهش به بررسی انواع نقوش گیاهی، طبقه بندی طرح های تزیینی و بیان شباهت ها و تفاوت های میان این نقوش در تزیینات معماری مسجد وکیل شیراز می پردازد. روش تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از داده های این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد نقوش گیاهی در فضاهای مسجد با وجود تنوع و فراوانی ظاهری، ویژگی های مشترکی دارند و از الگوهای منسجم و مشابهی در طراحی پیروی می کنند.
مطالعه باغات یزد با تکیه بر متون تاریخی از پیدایش تا دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یزد به واسطه اینکه کمتر دچار فراز و نشیب های اجتماعی شده، معماری در یک بستر آرام به استمرار و تداوم خود ادامه داده است. دور بودن از دغدغه های امنیتی و ایجاد آرامش نسبی در طی قرون میانی و حفر قنوات متعدد، زمینه را برای ظهور باغ در شهر یزد فراهم نموده است. با توجه به کاربرد زیاد باغ در متون تاریخی یزد و عدم انجام پژوهشی درباره باغ های قرون میانی یزد، در این مقاله به این موضوع پرداخته شده است. هدف این مقاله پاسخ گویی به این سوال است که به استناد متون تاریخی باغ های یزد دارای چه ویژگی هایی هستند و مؤلفه های سازنده این باغ ها چه بوده است؟ روش تحقیق این مقاله بر مبنای اسناد و مدارک تاریخی و همچنین مطالعات کتابخانه ای است. روش این پژوهش تحلیلی-تاریخی و منبع اصلی آن، منابع تاریخی مانند کتاب «تاریخ یزد» و «تاریخ جدید یزد» و «جامع مفیدی» است. این مقاله باغ های تاریخی را از جنبه های عملکردی، شکلی، اجزاء و عناصر معماری مورد کنکاش قرار داده است. محدوده تاریخی این پژوهش از زمان پیدایش یزد تا قرن دهم هجری بوده و شامل باغ های قرون اولیه هجری، دوره آل کاکوئیه، اتابکان، آل مظفر، تیموریان و صفوی است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باغ های یزد دارای ویژگی های محلی هستند که در این ناحیه رواج داشته است. شیوه های معماری و تزیینات بومی در داخل ساختمان باغ ها به کار گرفته می شده است. همچنین تحولات باغ ها در طول تاریخ و به کارگیری فعالیت های متنوع در باغ های یزد نشان از چند عملکردی بودن برخی باغ ها دارد. در نهایت حاکمان محلی و اشراف به عنوان بانی های باغ ها نقش اصلی در حفر قنوات و در نهایت شکل گیری باغ های تاریخی داشته اند.
تأثیر تحولات میدان های پیرامون ارگ بر یکدیگر در پایتخت قاجاری (میدان های مشق، ارگ، توپخانه، سبزه میدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روزگار قاجاریان، دوره تغییرات بنیادین و ورود مفاهیم نوین شهری بوده و میدان ها، گونه ای از فضاهای شهری بستر برخی از این تغییرات بودند. هدف این مقاله که بر چهار میدان اصلی پایتخت قاجاری (مشق، ارگ، توپخانه، سبزه میدان) متمرکز است، درک تحولات کالبدی و مکانی آنها در کنار یکدیگر و مرتبط با ارگ به عنوان بستر شهری مشترکشان است. سؤالات پژوهش عبارت اند از: ۱.کدام تحولات این چهار میدان بر محوطه ارگ تأثیرگذار بوده است؟ ۲.تغییرات هر میدان چه تأثیری بر تحولات میدان های دیگر داشتند؟ با استفاده از روش تفسیری- تاریخی در منابع مکتوب دست اول و دوم و استاد تصویری جمع آوری شده و استدلال منطقی یافته ها، ترسیم دیاگرام ها و باز تولید برخی نقشه ها مشخص کرد که اولا تحولات میدان های ارگ، مشق و سبزه میدان در دوره ناصری (پیش از گسترش شهر) و بهبود وضعیت کالبدی و عملکردی آنها سبب تولد میدان هایی با طرح و کارکرد معین در شمال و جنوب ارگ شد که تا پیش از این فضاهای بی نظم و ترتیب با عملکردهای چندگانه بودند. همچنین تغییرات میدان ارگ و تبدیل آن به باغ گلشن، سبب تولد میدان توپخانه در شمال ارگ و چهارمین میدان پیرامون این بستر شهری مشترک شد. شکل گیری این میدان جنبه ارتباطی جدیدی را به سمت شمال و محله تازه تاسیس دولت برای ارگ به همراه داشت. دوم اینکه میدان ها پیش زمینه پیدایش دیگری بوده اند: ابتدا سبزه میدان، سپس میدان ارگ و بعد از آن میدان مشق و در نهایت میدان توپخانه شکل می گیرد و از طرفی عملکرد و مکان یابی میدان ها در هماهنگی با یکدیگر بوده است.
شکل گیری و توسعه شهر بیرجند با استناد به قرائن تاریخی و شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی با اینکه دارای بافت تاریخی با ارزشی است، تاکنون هیچ گونه کاوش باستان شناسی در بافت قدیمی آن صورت نگرفته و به همین دلیل، روند شکل گیری و رشد آن در طول تاریخ به طور دقیق مشخص نیست و تنها با بررسی منابع و متون تاریخی که آن هم اندک اشاره دارند و همین طور با توجه به شواهد و آثار تاریخی بافت قدیم بیرجند و محدوده شهر باید به روند شکل گیری و رشد شهر پی برد. کویری بودن بخش زیادی از خراسان جنوبی موجب شده است شرایط محیطی در همه جای این منطقه برای شکل گیری مجتمع های زیستی فراهم نشود. شهر بیرجند از منظر جغرافیایی در محیطی شکل گرفته که آب و خاک حاصل خیز و همین طور هوای مطلوب در فصل گرما و سرما نسبت به مناطق هم جوار داشته است . همچنین نقش ارتباطی آن و قرارگیری در مسیر ارتباطی خراسان و سیستان در طول تاریخ و انتقال مرکزیت از قاین به بیرجند در طی دوره صفوی تا قاجار همواره نقش بسزایی در رشد و توسعه شهر ایفا کرده است؛ به طوری که در اواسط دوره قاجاریه اهمیت شهر موجب می شود کشورهای انگلیس و روسیه در بیرجند کنسولگری تأسیس کنند. در این دوره شاهد شکل گیری محلات جدید و همین طور بازار در شهر هستیم. هدف این تحقیق، شکل گیری و توسعه شهر بیرجند براساس شرایط جغرافیایی، متون تاریخی و داده های باستان شناسی مورد بررسی بوده که جمع آوری یافته های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی با رویکرد تاریخی - فرهنگی و به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. در آخر، این مقاله در صدد پاسخ به این سؤالات است: ۱. چه عواملی در روند رشد و توسعه شهر بیرجند در طول زمان تأثیرگذار بوده است ؟ ۲. با توجه به شواهد معماری در بافت قدیم بیرجند، محدوده شکل گیری شهر ، کدام نقطه بوده و در چه دوره ای به عنوان مرکز قُهستان مورد توجه قرار می گیرد؟
تحلیل و بازخوانی کارکرد بنای تاریخی شیخ لطف الله درگذر زمان بر پایه اسناد توصیفی تاریخی و سفرنامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره صفویه، میدان نقش جهان به عنوان مجموعه معماری حکومتی شاخص در اصفهان ساخته شد. میدان نقش جهان از چهار ساختمان ویژه تشکیل شده که هر کدام دارای کارکرد مجزا بوده است. بنای شیخ لطف الله، سومین اثر ویژه ساخته شده است که در شرق میدان و مقابل کاخ عالی قاپو قرار دارد. تغییرات پدید آمده در کالبد این ساختمان و بناهای هم جوار آن، شناخت کارکرد اصیل آن را دچار اشکال کرده است. این مقاله بر آن است تا تحلیل مناسبی از کارکرد اولیه بنا و تحولات آن در گذر زمان ارائه دهد. بررسی اسناد تاریخی هم زمان با ساخت بنا و همچنین اسناد تألیف شده توسط افرادی که در مدرسه به تحصیل یا تدریس می پرداختند، کارکرد آن را در گذر زمان آشکار ساخت. تحلیل اسناد مرتبط با کاربری بنا مشخص می کند کارکرد بنای شیخ لطف الله در زمان ساخت، مدرسه بوده است. این مدرسه با توجه به وسعت آن، نمازخانه بزرگی را در بر می گرفته است. بعدها با توجه به شباهت این بخش با مسجدها و تخریب قسمت های وابسته به تدریس بنا، این ساختمان را مسجد نامیده اند. از سوی دیگر، در بناهای آموزشی مشابه، عمدتا کاربری آموزشی و نیایشی تکمیل کننده یکدیگر بوده است؛ بنابراین نام گذاری این بناها براساس گستره کارکردی غالب آن بوده است . روش پژوهش در این تحقیق ترکیبی از بررسی اسناد توصیفی در کنار مطالعه مقایسه ای بناهای مشابه و تحلیل شکلی و مفهومی استوار است. در این راستا این پرسش مطرح می شود که کارکرد اولیه بنای شیخ لطف الله چه بوده و در گذر زمان چه تحولاتی داشته است؟
ناکش، یک عنصر حفاظتی اصیل برای مقابله با رطوبت در بناهای تاریخی منطقه گرم و خشک مرکز ایران (نمونه موردی: اجرای ناکش خانه اخوان سیگاری (تراب) یزد، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رطوبت از دشمنان دیرینه بناهای تاریخی به ویژه بناهای خشتی به شمار می رود. برای مقابله با رطوبت، معماران سنتی ایران راهکارهای قالب توجهی را به کار بسته اند که یکی از آنها «ناکش» است. این مقاله با هدف مستندسازی، حفاظت، معرفی، آموزش و کمک به استفاده دوباره این شیوه اصیل حفاظت سنتی در معماری مرکز ایران به طرح این پرسش ها پرداخته است که ناکش در معماری منطقه گرم و خشک فلات مرکزی ایران چیست؟ نحوه کارکرد و اجرای درست آن چگونه است؟ روش رسیدن به پاسخ این سؤالات رجوع به منابع مکتوب، بررسی میدانی نمونه های اصیل و تمرکز بر فرایند اجرای نمونه موردی در خانه تاریخی اخوان سیگاری یزد است. در نهایت از طریق کدگذاری اطلاعات به دست آمده، یافته ها در چارچوبی ساختارمند ارائه شده اند. ناکش ها انواع مختلفی دارند که البته ماهیت کارکرد آنها یکسان است؛ به گونه ای که در این مقاله بر آن تمرکز خواهد شد یک کانال هوا در داخل حیاط مرکزی ابنیه تاریخی منطقه گرم و خشک فلات مرکزی ایران است که بر مبنای یک فرایند طبیعی سدی را در برابر نفوذ رطوبت ایجاد و رطوبت را به نحوی هدایت و تبخیر می کند که به بخش های تحتانی بنا آسیب نرساند. نوع مصالح مصرفی، فنون اجرای کف، جداره ها و سقف و همین طور طرح ناکش مانند میزان عمق، عرض، سازمان دهی در پلان و شکل مقطع که در هر بنایی بسته به ویژگی های آن بنا متفاوت است، در عملکرد مناسب ناکش بسیار مهم است.
بررسی اقتصاد معیشتی در عصر آهن شمال ایران براساس داده های فرهنگی (نمونه موردی گورستان لفور، شهرستان سوادکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی اقتصاد معیشتی رویکردی است که با استفاده از بقایای زیستی انسانی، حیوانی و گیاهی و بهره گیری از علوم مختلف به بازسازی اقتصاد و نظام خوراک جوامع مختلف انسان باستان بپردازد. نظام اقتصاد معیشتی حوزه فرهنگی شمال ایران در عصر آهن که محدوده زمانی نیمه هزاره دوم تا نیمه هزاره اول ق. م را در بر می گیرد، به بررسی ساختار فرهنگی- اقتصادی می پردازد که مهم ترین شاخص آن چگونگی بر هم کنش اجتماعی در چارچوب نظام معیشتی با زیست بوم منطقه مورد مطالعه (سوادکوه) براساس یافته های باستان شناسی است. هدف اصلی این پژوهش تبیین اقتصاد معیشتی گورستان عصر آهن لفور است. پرسش اصلی این است که گونه های جانوری و گیاهی قابل شناسایی در لفور در چه طیفی و چه میزانی در اقتصاد معیشتی نقش دارند؟ در پژوهش حاضر براساس روش میدانی باستان شناسی و آزمایشگاهی، برای تحلیل و مقایسه داده ها از روش کتابخانه ای استفاده می شود. نتایج پژوهش با توجه به شرایط مناسب زیست بوم و اقلیم منطقه، به بازسازی الگوی معیشتی لفور و نوع ارتباط انسان و محیط زیست منطقه در یک بر هم کنش فرهنگی- اقتصادی بازسازی منجر می شود. با توجه به نظام های اقتصادی و به دلیل تفاوت های شکلی، بخش های به هم پیوسته یک نظام اجتماعی- اقتصادی هستند. مطالعات باستان جانورشناسی محوطه، حاکی از وجود جامعه ای شکارگر، دام پرور و کشاورز در عصر آهن است. گونه های جانوری نقش اساسی در اقتصاد مردمان ساکن این مناطق دارد که بر پایه نظام دام پروری استوار بوده است. بررسی گونه های باستان گیاه شناسی وجود یک جامعه کشاورز را توصیف می کند.