فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱٬۶۶۸ مورد.
۱۰۰۱.

رابطه بین آمادگی جسمانی با درصد چربی بدن و چربی های سرم خون و تفاوت آن متغیرها در دانش آموزان پسر 15-13 ساله شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی درصد چربی بدن دانش آموزان شهری – روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۰۳
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین میزان آمادگی جسمانی، درصد چربی بدن و چربی های سرم خون و تفاوت آن متغیرها در دانش آموزان پسر 13- 15 ساله دوره راهنمایی شهری و روستایی است. به همین منظور 60 دانش آموز پسر از مدارس راهنمایی شهرستان جوانرود از دو گروه شهری (30 نفر) و روستایی (30 نفر) انتخاب شدند. میانگین سن، قد و وزن گروه شهری به ترتیب 778/0±97/13 سال، 579/9 ±20/157 سانتی متر و 159/8±70/44 کیلوگرم و میانگین سنی، قد و وزن گروه روستایی به ترتیب830/0± 14 سال، 803/7±73/153 سانتی متر و 225/9±17/40 کیلوگرم بود. به منظور انجام این تحقیق از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن داده ها واز آزمون لوین برای همگنی واریانس ها استفاده شد. از آزمون برتر ایفرد که شامل آزمون های دراز و نشست، بارفیکس اصلاح شده، انعطاف پذیری و دویدن540 متر است، برای سنجش میزان آمادگی جسمانی دو گروه استفاده شد و همچنین برای به دست آوردن درصد چربی بدن از کالیپر و با استفاده از فرمول دونقطه ای (سه سر بازو- ساق پا ) لومان و اسلاتر استفاده شد. میزان چربی های سرم خون نمونه ها بر اساس نمونه خونی به دست آمد که در آزمایشگاه پزشکی از آن ها گرفته شد. ابزار اندازه گیری شامل آزمون برتر ایفرد و دستگاه کا لیپر بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری، از آزمون تی مستقل برای مقایسه متغیرهای بین دو گروه و از آزمون همبستگی پیرسون برای ارتباط بین گروهی متغیرها استفاده و نتایج زیر حاصل شد. بین میانگین نمرات آمادگی جسمانی در دو گروه شهری و روستایی، اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد. بین میانگین درصد چربی بدن دو گروه شهری و روستایی اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد(گروه روستایی درصد چربی بدن کمتری داشتند). بین متغیرهای چربی سرم خون (TC, TG , LDL, HDL ) دو گروه شهری و روستایی، فقط در دو فاکتور HDL و TC اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد (گروه روستایی مقادیر بیشتری HDL و TC نسبت به گروه شهری داشتند). بین سطح آمادگی جسمانی و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی فقط بین میانگین آمادگی جسمانی با HDL درگروه شهری (410/0=r ) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد. بین درصد چربی بدن و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی، فقط بین درصد چربی بدن با TG در گروه شهری (367/0=r ) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد.
۱۰۰۲.

تاثیر تمرین استقامتی بر سطوح مولکول های چسبان بین سلولی و عروقی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان میانسال مولکول های چسبان سلولی و عروقی فعالیت هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۱۹
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فعالیت استقامتی بر سطوح مولکول های چسبان بین سلولی و عروقی در زنان میانسال دارای اضافه وزن است. به این منظور 20 زن چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، درصد چربی بدن، وزن و شاخص توده بدنی (88/6 1/49 سال، 18/6 7/36 درصد، 10/9 56/73 کیلوگرم و 15/4 53/25 کیلوگرم بر مترمربع) انتخاب و به صورت تصادفی به گروه فعالیت ورزشی و کنترل تقسیم بندی شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی شامل دویدن روی تردمیل به مدت 50 تا 60 دقیقه، هفته ای 5 جلسه با شدت برابر 7 مت به مدت 8 هفته اجرا شد و در شیوه زندگی گروه کنترل تغییری ایجاد نشد. مرحله اول خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی و 48 ساعت پس از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. از آزمون t زوجی برای بررسی اختلاف میانگین تغییرات قبل و بعد بین گروه ها و از آزمونt مستقل در سطح معنی داری (05/0 P< برای تعیین اختلاف معنی دار تغییرات بین گروه ها استفاده شد. نتایج آزمون t مستقل از متغیرهای پیش آزمون عدم تفاوت معنی دار بین گروه ها را نشان داد. (05/0 P>). سطح سرمی ICAM-1 در گروه تجربی پس از 8 هفته تمرین 18 درصد کاهش یافت (05/0P<). VCAM-1 تا 8 درصد کاهش نشان داد، ولی معنی دار نبود (05/0P>). وزن، شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن آزمودنی ها به ترتیب 6/4، 2/6 و 10 درصد کاهش یافت (01/0 P<). بین تغییرات درصد چربی بدن با تغییرات ICAM-1 (62/0 = R، 01/0=P) رابطه معنی داری مشاهده شد. براساس نتایج پنج روز دویدن با شدت تقریبی 7 مت به مدت 8 هفته با کاهش وزن موجب افت معنی دار سطوح خونی ICAM-1 در افراد دارای اضافه وزن می شود. در نهایت اجرای فعالیت هوازی منظم علاوه بر کاهش وزن و درصد چربی بدن، افت معنی دار ICAM-1 را در پی خواهد داشت، هر چند ممکن است تغییر معنی دار VCAM-1 مشاهده نشود.
۱۰۰۳.

تاثیر دو مرحله مختلف دوره ماهانه (اواسط فولیکولی و لوتئینی) و فعالیت هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: HS هموسیستئین پلاسمایی مراحل دوره ماهانه CRP سرمی دختران ورزشکار فعالیت هوازی وامانده ساز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۷ تعداد دانلود : ۹۰۶
هدف از تحقیق، تعیین تاثیر مراحل دوره ماهانه و فعالیت هوازی شدید روی هموستئین پلاسمایی و hs-CRP سرمی در دختران ورزشکار بود. به این منظور 9 دختر ورزشکار سالم با 8 سال سابقه فعالیت باشگاهی و دوره ماهانه منظم انتخاب شدند. این افراد دو قرارداد تمرینی بروس را در مراحل اواسط فولیکولی و لوتئینی تا حد واماندگی انجام دادند و نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت گرفته شد. به منظور بررسی تغییرات دو شاخص طی دو مرحله دوره ماهانه از آزمون واریانس یک راهه با اندازه گیری های مکرر استفاده شد (سطح معنی داری 05/0). مقادیر پایه و افزایش متعاقب فعالیت هموسیستئین و hs-CRP در مرحله فولیکولی بیشتر از مرحله لوتئینی بود که با افزایش استروژن در این مرحله همسو بود. تنها افزایش پس از فعالیت هموسیستئین در اواسط فولیکولی معنی دار بود. نتایج نشان داد افزایش استروژن در اواسط لوتئینی موجب کاهش هموسیستئین و hs-CRP می شود که حاکی از نقش محافظتی این هورمون در مقابل شاخص های پیشگوی بیماری قلبی – عروقی است.
۱۰۰۴.

پاسخ شاخص های هورمونی و خونی زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 به تمرین هوازی در آب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین در آب انسولین هموگلوبین گلیکوزیله رتینول باند شده به پروتئین زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۸
مقدمه و هدف: دیابت یکی از شایع ترین بیماری های غدد درون ریز است که مشخصه آن افزایش مزمن قند خون و اختلال در متابولیسم کربوهیدرات، چربی و پروتئین می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین در آب بر مقادیر HbA1C، RBP4، انسولین، گلوکز و نیمرخ لیپیدهای سرم زنان مبتلا به دیابت نوع 2 می باشد. روش شناسی: 20 نفر از بین زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 شهرستان مرند با دامنه سنی 60-50 سال به روش غیر احتمالی انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) و گروه شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته (3 جلسه در هفته) تمرینات هوازی در آب را با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه انجام داد. گروه شاهد در طول دوره پژوهش هیچ گونه فعالیت بدنی نداشت. نمونه های خونی در حالت ناشتا قبل و بعد از تمرین برای هر دو گروه بدست آمد. مقادیر HbA1C، RBP4 و انسولین توسط روش الایزا و گلوکز و نیمرخ های لیپیدی با روش کالریمتری آنزیمی اندازه گیری شد. برای محاسبه شاخص مقاومت انسولینی از روش HOMA-IR استفاده شد. تحلیل داده ها در سطح خطای آلفای 5 درصد و توسط نرم افزارSPSS نسخه 18 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد پس از 12 هفته برنامه تمرینی، سطوح گلوکز، نیمرخ لیپیدی، HbA1C و RBP4 بطور معناداری کاهش یافت؛ همچنین مقاومت انسولینی در گروه تجربی کاهش معناداری را نشان داد (05/0 < P). سطوح انسولین سرم نیز افزایش داشت با این حال این افزایش معنادار نبود (05/0> P). بحث و نتیجه گیری: برطبق نتایج پژوهش حاضر تمرینات هوازی در آب با تغییرات شاخص های خونی و هورمونی اثر شبه انسولینی خود را در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 نشان داد.
۱۰۰۵.

مقایسه تاثیر تمرینات تناوبی و تداومی بر برخی عوامل خطرزای قلبی – عروقی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی تمرین تداومی زنان چاق لیپوپروتئین ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۴۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرینات تداومی و تناوبی بر برخی عوامل خطرزای قلبی – عروقی زنان جوان چاق بود. به این منظور 36 آزمودنی چاق غیرفعال با شاخص توده بدنی بالای 30 انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه 12 نفری (گروه تمرین تناوبی با میانگین و انحراف استانداردهای قد، وزن و سن 8/5 +2/163 سانتی متر، 8/11 + 8/86کیلوگرم و 3/1 +7/20 سال؛ گروه تمرین تداومی با میانگین و انحراف استانداردهای قد، وزن و سن 4/6+ 2/160سانتی متر، 5/9 + 8/83 کیلوگرم و 2/2 + 1/22 سال) و گروه کنترل میانگین و انحراف استانداردهای قد، وزن و سن 1/7+ 166 سانتی متر، 5/10 + 6/86 کیلوگرم و 4/2+22 سال تقسیم شدند. گروه تمرین تناوبی مسافت 800 متر را به صورت 4 دوی 200 متری با شدت 80 تا 90 درصد ضربان قلب ذخیره و زمان استراحت 1 به 3 و گروه تمرین تداومی مسافت 800 متر را با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره فعالیت خود را به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه آغاز کردند. در گروه تناوبی هر هفته 400 متر به صورت 2 دو 200 متری و در گروه تداومی هم هر هفته 400 متر به مسافت اولیه اضافه می شد. قبل از شروع و پس از پایان پروتکل تمرین، سطوح لیپید و لیپوپروتئین های خون با استفاده از روش آنزیمی و با دستگاه اتوآنالایزر آلفا X اندازه گیری شد. گروه کنترل فقط در پیش آزمون و پس آزمون شرکت کرد. به منظور تعیین تاثیر نوع فعالیت های بدنی از روش های آماری تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون t وابسته و پس آزمون LSD استفاده شد. یافته ها نشان داد در گروه تناوبی TC و HDL به ترتیب به طور معنی داری کاهش و افزایش یافتند. همچنین در گروه تداومی HDL به طور معنی داری افزایش و LDL، TC، VLDL و وزن آزمودنی ها به طور معنی داری کاهش یافت (05/0> P). نتایج بین گروهی نشان داد تغییرات وزن، VDLD، HDL، TC ، در پس آزمون گروه های تداومی، تناوبی و کنترل معنی دار است (05/0 P>). این اختلاف های معنی دار بین گروه کنترل با گروه های تداومی و تناوبی است. تغییرات سطوح TG و LDL در پس آزمون گروه ها معنی دار نیست. در نهایت مشخص شد هر دو روش تمرینات سبب تغییرات مثبت در عوامل خطرزای قلبی – عروقی می شود
۱۰۰۶.

اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین سرمی در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عامل رشد شبه انسولین ترکیب بدن تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون قدرت حداکثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۱ تعداد دانلود : ۹۱۴
هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین (IGF-1) سرمی دختران غیرورزشکار است. آزمودنی-های تحقیق را 27 نفر از دختران غیرورزشکار (سن 20/2 55/18، وزن 86/9 56 کیلوگرم، قد 33/5 162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه هرمی (10 نفر)، هرمی واژگون (10نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه به تمرین پرداختند. حرکت هر ایستگاه در سه ست و دو دقیقه استراحت بین ست ها انجام می شد. در گروه هرمی، ست اول با 50% ده تکرار بیشینه و ست دوم با 75% ده تکرار بیشینه و ست سوم با 100% ده تکرار بیشینه و در گروه هرمی واژگون به صورت عکس اجرا شد. گروه کنترل نیز فعالیت عادی خود را انجام می دادند. از آزمودنی ها قبل و بلافاصله پس از جلسه اول و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات نمونه خون گرفته شد و غلظت عامل رشد شبه انسولین با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد. قدرت حداکثر آزمودنی ها نیز، در پایان هفته سوم و ششم اندازه گیری شد. برای مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و برای داده های بین گروهی ازt مستقل و ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد IGF-1پس از یک جلسه تمرین، در هر یک از گروه ها کاهش داشت، اما معنی دار نبود (هرمی85/0p= و هرمی واژگون 1p=). IGF-1 بین گروه ها نیز تفاوت معنی داری نداشت (67/0P=). همچنین پس از یک دوره شش هفته ای نیز IGF-1 درون گروه ها (هرمی 1P=، هرمی واژگون 86/0P=) و بین گروه ها (58/0P=) تغییر معنی داری نداشت. قدرت حداکثر در تمامی حرکات دو گروه به طور یکسان و بدون تفاوت معنی دار، افزایش داشت، به جز در حرکت جلو بازو که در گروه هرمی واژگون افزایش بیشتری داشت (بین گروهی 009/0P=). ترکیب بدن افراد نیز پس از 6 هفته، تغییر معنی داری نداشت. نتایج تحقیق نشان می دهد تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون، در مدت شش هفته اثرات مشابهی دارند و با توجه به این که ترکیب بدن تغییر نکرده است، افزایش قدرت احتمالاً در اثر سازگاری عصبی رخ داده و به نظر می رسد میزان این سازگاری عصبی در اثر تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون یکسان است. همچنین با توجه به این که IGF-1 (محرک اصلی افزایش پروتئین عضله) تغییر معنی داری نداشته است، مدت زمان تمرین، به ویژه برای دختران، برای هایپرتروفی کافی نیست.
۱۰۰۷.

مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) در دانشجویان زن و مرد غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) توده بدون چربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۷۳
از تحقیق حاضر عبارت است از مقایسه اکسیداسیون چربی بین دانشجویان زن و مرد غیرورزشکار. 10 مرد و 10 زن غیرورزشکار فعالیت دوی فزاینده ای را با مراحل 3 دقیقه ای روی نوارگردان اجرا کردند. در طول آزمون با استفاده از روش کالری سنجی غیرمستقیم میزان اکسیداسیون چربی اندازه گیری شد. متغیرهای حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت متناسب با آن (Fatmax) در هر فرد تعیین شد. با آزمون آماری t مستقل میانگین مقادیر بین دو گروه مقایسه شد. میزان مطلق اکسیداسیون چربی (g/min) به طور معناداری در همه شدت های نسبی فعالیت در مردان بالاتر از زنان بود (05/0≥P). اما در میزان نسبی اکسیداسیون چربی (g/min/kg ffm) تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. میزان MFO در مردان به طور معناداری بالاتر از زنان بود (به ترتیب 07/0±26/0 و 05/0±17/0 گرم در دقیقه؛ 05/0≥P). با وجود این، MFO در دو گروه، در شدت های یکسانی رخ داد (مردان 7/7±1/41 و زنان 8/7±2/40 درصد max2VO). میزان اکسیداسیون کربوهیدرات در شدت های بالاتر از 40 درصد max2VO در مردان بیشتر از زنان بود و سهم نسبی اکسیداسیون چربی در تامین انرژی زمان فعالیت بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت. 56 درصد از تغییرات اکسیداسیون چربی به واسطه عوامل max2VO و FFM تبیین شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد مقادیر اکسیداسیون چربی و MFO در مردان نسبت به زنان بیشتر است اما اگر دو گروه از لحاظ آمادگی بدنی و توده عضلانی همتراز باشند، ممکن است زنان اکسیداسیون چربی بالاتری داشته باشند.
۱۰۰۸.

روایی و پایایی روش های مقاومت بیوالکتریکی و لایه پوستی با روشن وزن سنجی زیر آب در برآورد درصد چربی بدن زنان تمرین کرده و تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایی پایایی درصد چربی بدن مقاومت بیوالکتریکی چربی زیر پوستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۷ تعداد دانلود : ۸۲۹
هدف مطالعه حاضر تعیین پایایی، روایی ملاکی و روایی هم زمان روش های مقاومت بیوالکتریکی و لایه چربی زیر پوستی(اسکین فولد) با روش وزن سنجی زیرآب، در برآورد درصد چربی زنان ورزشکار و غیرورزشکار بوده است. آزمودنی های این تحقیق شامل تعداد 98 زن ورزشکار با میانگین سن 5/1±4/21 سال، قد 7/4±2/163 سانتی متر، وزن 7/8±4/50 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 4/2±6/21 کیلوگرم بر مترمربع و تعداد 91 زن غیرورزشکار با میانگین سن 9/1±6/20 سال، قد 4/5±9/160 سانتی متر، وزن 4/9±3/56 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 1/3±6/21 کیلوگرم بر مترمربع، بدون دارا بودن سابقه بیماری های قلبی ریوی بودند. درصد چربی بدن با روش مقاومت بیوالکتریکی و لایه چربی زیر پوستی اندازه گیری شد. روش وزن سنجی زیرآب نیز به عنوان روش معیار برای تعیین درصد چربی بدن استفاده شد. ضریب درون طبقه ای(ICC) برای تعیین پایایی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل برای تعیین روایی ملاکی و رگرسیون خطی برای تعیین روایی هم زمان و خطای برآورد استاندارد استفاده شد. میزان پایایی روش لایه چربی زیر پوستی برای زنان ورزشکار در دامنه 991/0 تا 996/0 و برای زنان غیرورزشکار در دامنه 926/0تا 964/0 قرار داشت. همبستگی بین روش مقاومت بیوالکتریکی و روش وزن سنجی زیرآب، در برآورد درصد چربی به ترتیب برای زنان ورزشکار و غیرورزشکار 66/0 و 53/0 بود که بیشتر از میزان همبستگی روش لایه چربی زیر پوستی و معیار در هر دو گروه است. با این وجود، بین میانگین درصد چربی برآورد شده با هردو روش با روش معیار، تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0p≤). در پیش بینی درصد چربی بدن، روش مقاومت بیوالکتریکی در مقایسه با روش لایه چربی زیر پوستی از ضریب تعیین و بتای بیشتر و خطای استاندارد برآورد کمتری برخوردار بود (05/0p≤). یافته ها نشان می دهند روش مقاومت بیوالکتریکی دارای روایی ملاکی و هم زمان بالاتری است. بر اساس این مطالعه، به نظر می رسد برای برآورد درصد چربی زنان ورزشکار و غیرورزشکار، روش مقاومت بیوالکتریکی نسبت به روش لایه چربی زیر پوستی مناسب تر است.
۱۰۰۹.

تأثیر 4 هفته تمرینات هوازی بر وضعیت اکسایشی تحریک شده با هموسیستئین در هیپوکمپ پشتی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دمانس تمرین هوازی استرس اکسایشی مواد ضد اکسایشی هیپوکمپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۴۰
هرچند که تمرین منظم بدنی برای بدن مفید است، اما اطلاعات اندک و سردرگم کننده ای در خصوص این موضوع که آیا ورزش منظم می تواند باعث ایجاد استرس اکسایشی در مغز، به وی ژه در هیپوکمپ پشتی شود یا خیر وجود دارد. هدف این مطالعه، تعیین اثر 4 هفته تمرین هوازی بر سوپراکسید دیسموتاز و مالوندی آلدهید در هیپوکمپ پشتی موش های نر بود. در این خصوص تعداد 82 سر موش 3 ماهه با وزن 40 ±300 گرم به طور تصادفی به دو گروه شامل طرح مطالعه مقدماتی (برای تعیین دوز مؤثر هموسستئین یعنی 1/0، 2/0، 3/0 و 6/0 مولار بر تغییرات فرسایشی مغز واختلالات حافظه) و طرح مطالعه اصلی و زیر گروه های مربوطه دسته بندی شدند. موش های گروه تمرین هوازی به مدت 4 هفته، هفته ای 5 جلسه با سرعت 12 تا 14متر در دقیقه و به مدت 10 تا30 دقیقه روی نوارگردان دویدند. در پایان هفته چهارم، سوپر اکسیددیسموتاز و مالوندی آلدهید هیپوکمپ پشتی به ترتیب با روش های الایزا واسپکتروفتومتری اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده ازمون های t مستقل و وابسته در سطح 05/0 p ≤ تحلیل شدند. نتایج نشان داد که القای هموسیستئین ( با دوز 6/0 مولار) به درون هیپوکمپ پشتی، باعث افزایش معنی دار مالوندی آلدهید در این ناحیه و اختلال حافظه در موش های صحرایی گردید. به علاوه، انجام 4 هفته تمرین هوازی باعث افزایش قابل توجه مقدار سوپر اکسید دیسموتاز وکاهش غیر معنی دار مقادیر مالوندی آلدهید در مقایسه با گروه کنترل با سن مشابه شد. این نتایج نقش انجام تمرین منظم بدنی در حفظ و بهبود عملکرد مغز را نشان می دهد و به نظر می رسد افزایش عوامل ضد اکسایشی و احتمالاً نوروژنز، به عنوان یک سازوکار فیزیولوژیک در بهبود حافظه ناشی از ورزش نقش دارند.
۱۰۱۰.

تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات و اسیدفولیک بر سطوح هوموسیستئین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات هوموسیستئین ورزش وامانده ساز مصرف کوتاه مدت مکمل اسیدفولیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰۳ تعداد دانلود : ۲۸۳۲
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات و اسید فولیک بر سطوح هوموسیستئین افراد فعال به دنبال یک جلسه تمرین وامانده ساز بود. به این منظور 18 تن از اعضای حاضر در اردوی آماده سازی تیم فوتبال دانشگاه مازندران (با میانگین سنی 02/2±11/22 سال؛ VO2max31/2±51/56 میلی لیتر کیلوگرم، و هوموسیستئین 59/0±45/13میکرومول در لیتر )، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی کراتین مونوهیدرات (6 نفر) و اسیدفولیک(6 نفر) و یک گروه دارونما(6 نفر) تقسیم شدند. از آزمودنی ها در وضعیت حداقل 12 ساعت ناشتایی خون گیری به عمل آمد. پس از خون گیری آزمودنی ها تا مرز واماندگی برروی نوارگردان دویدند و بلافاصله بعد از آن دوباره خون گیری انجام شد. گروه تجربی2 به مدت 9 روز، 800 میکروگرم مکمل اسیدفولیک و در 5 روز بعدی علاوه بر مصرف همین مقدار اسید فولیک 3/0 گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، دارونمای شبه کراتین مونوهیدرات دریافت کرد. گروه تجربی 1 به مدت 9 روز دارونمای شبه اسیدفولیک و برای 5 روز بعد علاوه بر دارونمای شبه اسید فولیک، به مقدار 3/0 گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، مکمل کراتین مونوهیدرات نیز دریافت کرد. بعد از اتمام دوره مکمل گیری، آزمودنی ها با حفظ توالی حاکم بر پیش آزمون بار دیگر ارزیابی شدند. برای بررسی معناداری سطوح هوموسیستئین و تفاوت بین گروه ها، از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. سطح معناداری(05/0p<) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بعد از دوره مصرف مکمل، سطوح هوموسیستئین گروه کراتین مونوهیدرات به طور معنی داری کاهش یافت، اما در سطوح هوموسیستئین بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. سطوح هوموسیستئین بلافاصله بعد از ورزش در گروه کراتین نسبت به پیش آزمون به طور معنی داری پایین تر بود. تفاوت گروه های کراتین با اسیدفولیک و کراتین با دارونما نیز معنی دار بود (به ترتیب 001/0 p=و 002/0p=). اما بین گروه های اسیدفولیک و دارونما تفاوت معنی داری نبود(714/0p=). در مجموع یافته ها نشان داد که مصرف مکمل کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات تاثیر معنی داری بر سطوح هوموسیستئین بعد از ورزش وامانده ساز دارد، اما مصرف کوتاه مدت مکمل اسیدفولیک تاثیری بر سطوح پایه و بلافاصله بعد از تمرین وامانده ساز در سطوح هوموسیستئین ندارد.
۱۰۱۱.

مقایسه تأثیر سه روش برگشت به حالت اولیه (شنای ملایم ، نشستن و ماساژ) بر ضربان قلب و لاکتات خون شناگران بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لاکتات برگشت به حالت اولیه ضربان قلب شنای ملایم ماساژ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
هدف: هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه تاثیر برگشت به حالت اولیه فعال(شنای ملایم) و غیر فعال(نشستن و ماساژ) بر سطح لاکتات خون و ضربان قلب شناگران بزرگسال بود. مواد و روش ها: 14 شناگر با میانگین سن12/4 ± 5/24 سالکه بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمودنی ها پس از شنای 100 متر کرال سینه، در سه روز مختلف با فاصله زمانی 48 ساعت، بعد از انجام هر آزمون یک برنامه برگشت به حالت اولیه 12 دقیقه ای ویژه را انجام می دادند(برگشت به حالت اولیه فعال: شنای ملایم و دو روش غیر فعال: نشستن و ماساژ). سطح لاکتات خون و ضربان قلب قبل و بعد از فعالیت و دقیقه 12 برگشت به حالت اولیه اندازه گیری می شد. برای تحلیل داده های آماری از آزمون رتبه ای ویلکاکسون و فریدمن با سطح معنی داری 0.05 >P استفاده شد. یافته ها: برگشت به حالت اولیه غیرفعال(نشستن) بر سطح لاکتات خون آزمودنی ها اثر معنا دار ندارد (0.064= P). برگش ت ب ه حالت اولیه غیر فعال(نشستن و ماساژ) و فعال (شنای ملایم) بر تعداد ضربان قلب آزمودنی ها اثر معنا دار دارد (0.001= P=0.001 ،P و 0.002= P). برگشت به حالت اولیه غیر فعال(ماساژ) و فعال(شنای ملایم) بر سطح لاکتات خون آزم ودنی ه ا اث ر معن ا دار دارد (0.001= P و 0.001= P). بین روش های مختلف برگشت به حالت اولیه بر سطح لاکتات خون و تعداد ضربان قلب آزمودنی ها تف اوت معنادار وجود دارد (0.03= P = 0.018 ،P). بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیر معنادار و بیشتر شنای ملایم بر کاهش سطح لاکتات خون و همچنین تأثیر معنادار و مفیدتر ماساژ بر کاهش تعداد ضربان قلب، به مربیان و ورزشکاران توصیه می شود برای برگشت بحالت اولیه سریعتر از این روش ها استفاده کنند. 
۱۰۱۲.

اثر کوتاه مدت و طولانی مدت تمرین تداومی هوازی بر شاخص های قلبی- عروقی جدید و سُنتی موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تمرین تداومی هوازی موش ویستار مولکول های چسبان سلولی میانجی های التهابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۴ تعداد دانلود : ۶۸۲
شواهد علمی نشان می دهند مولکول های چسبان سلولی و میانجی های التهابی که موجب افزایش فعالیت آندوتلیال عروقی می شوند و شاخص های قلبی- عروقی جدیدند که در مقایسه با شاخص های سنتی در پیشگویی بیماری های قلبی- عروقی حساسیت بیشتری دارند و در پاتوژنز آترواسکلروز نقش مهمی بر عهده دارند. هدف این پژوهش عبارت است از مطالعه اثر کوتاه مدت (یک جلسه) و طولانی مدت (24 و 36 جلسه) تمرین تداومی هوازی بر شاخص های قلبی- عروقی جدید و سنتی موش های نر ویستار. 36 سرموش نر 3 ماهه از نژاد ویستار به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (18 سرموش، با وزن 11±202 گرم) و کنترل (18 سرموش، با وزن 12±201 گرم) قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت 12 هفته و هفته ای 3 جلسه، با شدت 55 تا 85 درصد max2Vo (معادل دامنه سرعت 15 تا 30 متر در دقیقه) به مدت 15 تا 60 دقیقه اجرا شد. خون گیری پس از 14 ساعت ناشتایی در سه مرحله تمرین با شرایط مشابه انجام گرفت. برای اندازه گیری مقادیر 1sICAM- از کیت تجاری الایزای شرکت R&D و مقادیر β1IL- وTNF-α از کیت های تجاری الایزای شرکت Koma استفاده شد. مقادیر TC، TG، HDL-C، و LDL-C پلاسمایی با استفاده از کیت های شرکت پارس آزمون اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون های اندازه گیری های مکرر، تعقیبی LSD، و t مستقل تحلیل شدند. نتایج نشان داد یک جلسه تمرین هوازی تغییر معناداری در مقادیر شاخص های قلبی- عروقی ایجاد نکرد. پس از 24 جلسه تمرین هوازی مقادیر متغیرهای 1 sICAM-(179/0=p)، β1IL- (072/0=p)، TNF-α (163/0=p)، TC (059/0=p)، TG (340/0=p)، و LDL-C (591/0=p) کاهش معناداری نداشتند، در حالی که تنها مقادیر HDL-C (035/0=p) با افزایش معناداری همراه بود. با ادامه تمرین تا 36 جلسه، 1sICAM- (001/0=p)، β1IL- (002/0=p)، TNF-α (016/0=p)، TC (001/0=p)، TG (024/0=p)، و LDL-C (031/0=p) کاهش معناداری پیدا کردند. تفاوت معنادار بین گروهی نیز در مقادیر 1sICAM- (001/0=p)، β1IL- (039/0=p)، TNF-α (028/0=p)، TC (000/0=p)، TG (001/0=p)، LDL-C (000/0=p)، و HDL-C (002/0=p) در انتهای پژوهش دیده شد. یافته های این پژوهش نشان داد، تمرین های تداومی هوازی با افزایش HDL-C و کاهش TC، TG، LDL-C (شاخص های سنتی)، 1sICAM-، β1IL- و TNF-α که شاخص های جدید بیماری های قلبی- عروقی محسوب می شوند افراد را در مقابل خطر بیماری های قلبی- عروقی ایمن می سازند و احتمالاً در پیشگیری و کنترل بیماری های قلبی- عروقی نقش مهمی دارند.
۱۰۱۳.

تاثیر یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی بر ANP پلاسمای دانشجویان ورزشکار مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت استقامتی و سرعتی ANP پلاسما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۱ تعداد دانلود : ۸۰۷
هدف از این تحقیق، مقایسه تاثیر یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی بر ANP پلاسمای دانشجویان ورزشکار مرد بود. به این منظور، 24 ورزشکار مرد به صورت داوطلب انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه استقامتی (8 نفر با میانگین سنی 1/2± 5/24 سال، قد 5/3±3/176 سانتیمتر، وزن 6/4±75/71 کیلوگرم)، سرعتی (8 نفر با میانگین سنی 2/2±1/22 سال، قد 8/4 ±1/176 سانتیمتر، وزن 4/7±6/67 کیلوگرم) و کنترل (8 نفر با میانگین سنی 6/2 ±6/23 سال، قد 9/7 ±7/174 سانتیمتر، وزن 9/7± 6/71 کیلوگرم) تقسیم شدند. گروه استقامتی مسافت 3200 متر را به مدت 12 دقیقه و گروه سرعتی 100 متر را 4 بار با فواصل استراحتی که در آن ضربان قلب استراحتی به یک سوم ضربان قلب فعالیت کاهش می یافت، دویدند. 10 دقیقه قبل و 10 دقیقه پس از فعالیت، خونگیری برای سنجش ANP پلاسما به عمل آمد. نتایج آزمون تی زوجی نشان داد یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی موجب افزایش معنی دار ANP پلاسما شد (05/0P<). با استفاده از آزمون ANOVA تفاوت غیرمعنی داری در ANP پلاسما در مرحله پیش آزمون (05/0 P>) و تفاوت معنی داری در مرحله پس آزمون سه گروه مشاهده شد (05/0P<). در نتیجه، می توان گفت یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی بر ANP پلاسمای دانشجویان ورزشکار مرد تاثیر می گذارد.
۱۰۱۴.

مقایسه وضعیت پراکندگی گونه پیکری ورزشکاران زن و مرد استان مرکزی در 12 رشته ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشته های ورزشی گونه پیکری پراکندگی گونه پیکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۸ تعداد دانلود : ۸۳۲
هدف از اجرای این پژوهش، مقایسه وضعیت پراکندگی گونه پیکری ورزشکاران زن و مرد استان مرکزی در 12رشته ورزشی بود. بدین منظور از بین ورزشکار زن و مرد استان مرکزی (86-87) تعداد 480 نفر (240 زن و 240 مرد) با میانگین (سن= 52/2± 26/24 سال، قد=65/5 ± 82/176 سانتی متر، وزن=17/8± 03/69 کیلوگرم) برای مردان و میانگین (سن=31/2± 26/21 سال، قد=45/4± 82/163 سانتی متر، وزن=15/7± 03/56 کیلوگرم) برای زنان به صورت تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از روش هیث-کارتر مورد آزمون قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی، آزمون t مستقل و F (تحلیل واریانس) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین پراکندگی (SAD) گونه پیکری (نسبت به میانگین کلیه رشته ها در هر جنس) ورزشکاران مرد (35/0±82/0) و زن (45/0±00/1) در رشته های ورزشی مختلف تفاوت معنی داری در سطح 001/0≥P وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه-گیری کرد که زنان از در رابطه با یک رشته ورزشی خاص از همگنی بیشتری برخوردار بودند و این در حالی است که مردان همگنی بیشتری را در رابطه با تمام رشته های ورزشی داشتند.
۱۰۱۵.

تأثیر یک دوره تمرین استقامتی منتخب بر سایتوکاین ها و سلول های ایمنی پلاسمای خون زنان فعال پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: IL1 TNFα سلول های ایمنی با آنتی ژن CD8 و CD4

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۸ تعداد دانلود : ۹۹۷
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر سازگاری یک دوره تمرین استقامتی منتخب بر سایتوکاین ها و سلول های ایمنی پلاسمای خون زنان فعال پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز انجام شده است. در این تحقیق یک برنامه تمرینی تا مرز واماندگی آزمایش شد تا تأثیر این فعالیت بر سایتوکاین ها و سلول های ایمنی بررسی شود. نمونه آماری20 نفر دانشجوی دختر تربیت بدنی بودند که در دو گروه تجربی وکنترل قرار گرفتند. گروه تجربی دارای میانگین وزن 99/6 ±25/57 کیلوگرم، قد 71/2 ± 45/161 سانتی متر و حداکثر اکسیژن مصرفی 75/2 ± 18/34 (میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) بودند. گروه کنترل دارای میانگین وزن 82/3 ± 69/54 کیلوگرم، قد 86/4 ± 81/159 سانتی متر و حداکثر اکسیژن مصرفی 79/3 ± 1/34 (میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) بودند. ابتدا هر یک از آزمودنی ها فعالیت وامانده ساز را انجام دادند. سپس آزمودنی ها به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته یک دوره تمرین استقامتی دویدن فزاینده را انجام داد. پس از هشت هفته هر دو گروه بار دیگر فعالیت وامانده ساز را انجام دادند. قبل و پس از واماندگی در دو مرحله، از آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد. در بخش آمار توصیفی از میانگین و جداول و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد انجام یک دوره تمرین استقامتی، پس از فعالیت وامانده ساز سبب تغییر در غلظت IL1 و TNFα نمی شود، اما در تعداد و درصد سلول های ایمنی با آنتی ژن CD8 و CD4 تغییراتی ایجاد می کند. فعالیت استقامتی منتخب، باعث تقویت و سازگاری مثبت در بخش سلولی دستگاه ایمنی ذاتی گروه تجربی شده به طوری که کاهش تعداد سلول های ایمنی با آنتی ژن CD4 در گروه تجربی کمتر از گروه کنترل و افزایش سلول های ایمنی با آنتی ژن CD8، در گروه تجربی بیشتر از گروه کنترل بوده است.
۱۰۱۶.

تاثیر تمرینات مقاومتی با دو شدت متفاوت (50 و 70 درصد یک تکرار بیشینه) بر شاخص های DOMS در مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی احساس درد کراتین کیناز کوفتگی عضلانی تأخیری قدرت هم طول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹۲ تعداد دانلود : ۹۸۴
کوفتگی عضلانی تأخیری، پدیده رایج در بین غیرورزشکاران و ورزشکاران پس از یک دوره دوری از تمرینات بدنی و یا پس از انجام فعالیت های ورزشی غیرمعمول و عمل برونگرای عضله به شمار می رود. مطالعه حاضر، با هدف تعیین تأثیر تمرینات مقاومتی با دو شدت متفاوت 50 و70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) بر شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری در مردان غیر ورزشکار انجام شده است. تعداد 16 مرد سالم غیر ورزشکار داوطلب (با میانگین سنی 63/0±9/20 سال و چربی 84/1±86/16 درصد) به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه همگن (A و B) قرار گرفتند و طی دو هفته متوالی با فاصله هفت روز در دو جلسه تمرین مقاومتی کشش پشت پا شرکت کردند. تمرین مقاومتی گروه A در جلسه اول، با 50 درصد 1RM (20 تکرار، 3 دوره؛ 5/1 دقیقه استراحت) و گروه B با 70درصد 1RM (15 تکرار، 3دوره؛ 5/1 دقیقه استراحت) شروع شد. پس از یک هفته جای دو گروه در قراردادهای تمرینی عوض شد. تغییرات آنزیم کراتین کیناز سرمی، محیط ران، انعطاف پذیری، قدرت بیشینه هم طول و احساس درد قبل و 24 ساعت پس از هر جلسه تمرینی اندازه گیری شد. میانگین و دامنه تغییرات داده های حاصله، با استفاده از آزمون های t همبسته و مستقل و تغییرات آنها در هر دو گروه طی دوره های زمانی مختلف (دو هفته متوالی) به وسیله آزمون تحلیل واریانس مکرر دو گروهی در سطح معنی داری 05/0 ≥ p بررسی شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که تمرینات مقاومتی با شدت های 50 و 70 درصد 1RM در هفته اول و دوم باعث تغییرات نامطلوب در شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری می شود. هر چند تغییرات شاخص های محیط ران و انعطاف پذیری در گروه A طی هفته اول معنی داری نبود. با این حال، تغییرات فعالیت آنزیم کراتین کیناز سرمی و احساس درد در هفته اول و محیط ران، انعطاف پذیری و احساس درد در هفته دوم در بین دو گروه به طور معنی داری متفاوت بود. به علاوه، نتایج حاصل از تحلیل واریانس مکرر حاکی از آن بوده ا ست که تغییرات شاخص های مورد مطالعه به غیر از احساس درد، طی دوره ها ی زمانی مختلف در هر دو گروه معنی دار نیست. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت در صورت تحمل درد ناشی از کوفتگی عضلانی، به جای شروع تمرین مقاومتی با 50 درصد، می توان تمرین را با 70 درصد یک تکرار بیشینه شروع کرد.
۱۰۱۷.

برآورد درصد چربی بدن از طریق توزین زیر آب و اندازه های محیط بدن و ارائه معادلات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکیب بدنی درصد چربی بدن توزین زیر آب محیط اندام ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳۴ تعداد دانلود : ۱۵۴۴
هدف از پژوهش حاضر، برآورد درصد چربی بدن از طریق محیط بخش های مختلف بدن با استفاده از چگالی سنجی توزین زیر آب به عنوان روش معیار و ارائه معادلات مربوط به آن بود. به این منظور 158 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه اصفهان (سن 6/21 سال، قد 174 سانتی متر، وزن 69 کیلوگرم، 61/15 درصد چربی بدن و شاخص توده بدنی 5/22) به صورت تصادفی انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه سوابق پزشکی، آزمون های پژوهش را اجرا کردند. چگالی بدن از طریق توزین زیر آب به دست آمد. حجم باقی مانده از طریق معادله برآورد شد. قد، وزن و محیط اندام ها در هشت نقطه از بدن اندازه گیری شد. از طریق ضریب همبستگی پیرسون و معادلات رگرسیون خطی و به روش گام به گام، پنج معادله توسعه ارائه شد. مقدار ضرایب همبستگی بین وزن و محیط اندام ها و آزمون معیار قابل قبول و زیاد و برای ترسیم معادله مناسب بود. دو معادله از پنج معادله ای که ضریب تعیین بالاتری داشتند، عبارتند از : متغیر وابسته معادله r r2 SEE مقدار توده بدون چربی بدن به کیلوگرم (HC * 197/) + (CC * 303/) + (LA * 490/) – (W* 655/) + 924/5 = TBF(kg) 901/0 812/0 60438/2 مقدار توده بدون چربی بدن به کیلوگرم 2 (LA) * 003/ - (W * 358/) + 413/2 = TBF(kg) 2(CC) * 001/ + (SCCAUA * 098/) + 904/0 818/0 52478/2 W= وزن ، LA= محیط پایین شکم، CC= محیط سینه، HC= محیط باسن، SCCAUA= جمع محیط سینه و بالای شکم
۱۰۱۸.

مقایسه سرعت، شتاب و سرعت دریبل کردن در فوتبالیست های آماتور با توجه به پست بازی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوتبال سرعت شتاب سرعت دریبل کردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴۵ تعداد دانلود : ۸۳۴
برای سازمان دهی کارآمد تیم ها، لازم است توانایی های هر بازیکن با توجه به پست بازی وی، برای برتری بر حریف توسعه یابد. بدین ترتیب، پژوهش درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که آیا بین سرعت، شتاب و سرعت دریبل کردن در فوتبالیست های آماتور، با توجه به پست های بازی آنها تفاوت معنی دار وجود دارد. 236 نفر با میانگین سن 05/4 ± 89/20 سال، قد 93/6 ± 66/177 سانتی متر، وزن 34/7 ± 94/71 کیلوگرم در پست های مختلف (22 نفر دروازه بان ، 80 نفر مدافع، 75 نفر هافبک و 59 نفر مهاجم) که هفته ای سه الی چهار جلسه تمرین منظم داشتند، پس از اطلاع رسانی، به صورت داوطلب در این تحقیق شرکت کردند. برای ارزیابی سرعت از آزمون 30 متر سرعت، شتاب از آزمون سرعت چهار خطه و مهارت دریبل از آزمون سرعت دریبلینگ استفاده شد. برای مقایسه آزمودنی ها در پست های مختلف از تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 05/0p≤ استفاده شد. نتایج نشان داد سرعت (25/0 = p ،37/1= F) شتاب (16/0 =, p 73/1 = F) و سرعت دریبل زدن (50/0= p , 68/0=F) بین پست های دروازه بان، مدافع، هافبک و مهاجم تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند. در تحقیق حاضر بین فاکتورهای اندازه گیری شده تفاوت معنی داری مشاهده نشد که این موضوع نشان دهنده یکسان بودن برنامه تمرینی اعضای تیم می باشد در صورتی که مربیان باید به این موضوع توجه داشته باشند که هر پست دارای ویژگی های متفاوتی است و این حقیقت که هر پست هنگام مسابقه، نیازهای فیزیولوژیک و مهارتی خاص خود را می طلبد، ضرورت برنامه ریزی تخصصی برای هر پست در جلسات تمرینی را آشکار می سازد.
۱۰۱۹.

ارتباط پاسخ های عامل رشدی شبه انسولین و کراتین کیناز پس از یک جلسه و دوره شش هفته ای تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری کراتین کیناز تمرین مقاومتی هرمی عامل رشد شبه انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۶ تعداد دانلود : ۷۱۱
هدف از انجام این مطالعه عبارت بود از تعیین ارتباط پاسخ های عامل رشد شبه انسولین و کراتین کیناز پس از یک نوبت و شش هفته تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون در دختران غیرورزشکار. پ ژوهش های زیادی به صورت جداگانه روی عامل رشد شبه انسولین و کراتین کیناز انجام گرفته است، اما با توجه به فرضیه تحریک عوامل رشد پس از آسیب سلولی (فرضیه آسیب سلولی)، ارتباط بین تغییرات عامل رشدی و آسیب سلولی به ویژه در آزمودنی های دختر در پرده ابهام است. آزمودنی های تحقیق را 27 دختر غیرورزشکار (سن 20/2±55/18 سال، وزن 86/9±56 کیلوگرم، و قد 33/5±162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه تمرین هرمی (10 نفر)، تمرین هرمی واژگون (10نفر)، و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه در شش ایستگاه تمرینی (جلوبازو، پشت بازو، کشش جانبی، جلوران، پشت ران، و پرس پا به تعداد سه نوبت و دو دقیقه استراحت بین نوبت ها) به تمرین پرداختند. گروه هرمی ست اول را با 50% ده تکرار بیشینه، ست دوم را با 75% ده تکرار بیشینه، و ست سوم را با 100% ده تکرار بیشینه اجرا کردند. گروه هرمی واژگون به صورت عکس عمل کردند. قبل و بلافاصله پس از جلسه اول، و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات، غلظت عامل رشد شبه انسولین به روش الایزا، و کراتین کیناز به روش آنزیماتیک اندازه گیری شدند. قدرت حداکثر افراد نیز در پایان هفته سوم و ششم اندازه گیری شد. به منظور مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و بین گروهی از ANOVA و t مستقل (05/0P<) استفاده شد. نتایج نشان داد قدرت حداکثر در دو گروه به طور یکسان افزایش دارد، به جز در حرکت جلوبازو که در گروه هرمی واژگون بیشتر بود. ترکیب بدن افراد نیز تغییر معناداری را پس از 6 هفته نشان نداد. همچنین IGF-1 متعاقب یک جلسه تمرین در هر یک از گروه ها کاهش غیر معنادار، و CK افزایش معناداری داشتند. به هرحال، پاسخ پس از شش هفته بدون تغییر بود. اما CK در هرمی واژگون افزایش داشت. نتایج نشان داد بین عامل رشد شبه انسولین و آسیب سلولی ارتباطی وجود ندارد. بنابراین، با توجه به افزایش کراتین کیناز و عدم تغییر معنادار عامل رشد شبه انسولین آسیب سلولی احتمالاً به صورت حاد پاسخ های ترمیمی رشدی را فعال نمی کند.
۱۰۲۰.

تاثیر شانزده هفته تمرین شدید و مصرف مکمل استروژن بر میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوانی در رت های اورکتومی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوکی استخوان استحکام استخوان رسوب کلسیم یائسگی استروژن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷
مقدمه: پوکی استخوان یکی از ویرانگرترین بیماریهای دستگاه اسکلتی است. عارضه پوکی استخوان در صورت نداشتن فعالیت بدنی و تغذیه ناکافی از دوران کودکی آغازمی شود که معمولا این عارضه ناشی از کاهش میزان آهکی شدن (کلسیفه شدن) بافت استخوانی است. هدف: هدف از انجام این مطالعه ارزیابی تاثیر شانزده هفته تمرین شدید و مصرف مکمل استروژن بر میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوانی در رت اورکتومی شده بود. روش شناسی: در این پژوهش 130 سر موش دو ماهه با وزن15±180 گرم انتخاب شدند.10 سر موش در همان ابتدا به منظور تعیین کلسیم و استحکام استخوان ران ها کشته شدند و 120سر موش باقیمانده در چهار گروه30 تایی (گروه کنترل، گروه تمرینی، گروه مصرف مکمل استروژن و گروه تمرینی همراه با مصرف مکمل استروژن) تقسیم شدند. مدت زمان کل تمرینات شدید با 16 هفته و هر هفته سه جلسه بود .در هشت هفته اول، برنامه تمرینی با سرعت 36 متر بر دقیقه به مدت 15 دقیقه آغاز و سپس هر دو هفته یکبار 12 متر بر دقیقه به سرعت اضافه شد.در پایان هشت هفته اول، عمل جراحی و برداشت تخمدان در تمامی موشها صورت گرفت و یک ماه بعد برنامه تمرینی در هشت هفته دوم تکرار شد. حیوانات با استفاده از کتامین و زایلازین بیهوش و سپس کشته می شدند. در پایان هشت هفته اول ،یکماه بعد از عمل جراحی و در پایان هشت هفته دوم استخوان ران سمت راست و چپ موش ها به ترتیب برای اندازه گیری میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان بیرون کشیده شد. نتایج: نتایج تحقیقات نشان داد در میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان تفاوت معناداری بین گروهها وجود دارد. در مرحله اول (هشت هفته اول تمرین) مشخص گردید تغییرات رسوب کلسیم و استحکام استخوان در گروههای مکمل، تمرینی و تمرین همراه با مکمل معنا دار بود. در هشت هفته دوم تمرینات نیز نتایج نشان داد میزان رسوب کلسیم در هر چهار گروه کاهش یافته بود و تنها در گروه کنترل معنادار بود. نتیجه گیری: بعد از عمل جراحی نتایج تحقیق نشان داد علاوه بر اینکه انجام فعالیت های ورزشی شدید نتوانست از پوکی استخوان جلوگیری کند بلکه حتی نسبت به گروه کنترل، باعث کاهش بیشتری در میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان