معصومه جنتی

معصومه جنتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

اثر تغییر پذیری تمرین ترکیبی (جسمانی و خودالگودهی مثبت) بر بازتحکیم حافظه و انتقال مهارت حرکتی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودالگودهی مثبت تغییرپذیری تمرین تعمیم پذیری بازتحکیم پرتاب دارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۵۲۹
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین جسمانی در ترکیب با خود الگودهی از نوع خود مرورگری مثبت (تحت ساختار ثابت و متغیر) بر پردازش بازتحکیم حافظه و انتقال مهارت حرکتی کودکان انجام شد. تعداد 36 دانش آموز دختر 12-9 سال از دبستان مکتبی ناحیه1 شهر قم مهارت پرتاب دارت را آموزش دیدند. از میان 15 پرتاب فیلمبرداری شده (از فواصل 1.5، 2 و 2.5 متری در ترتیب قالبی) در پیش آزمون، ویدئوی خودمرورگری مثبت تهیه شد. یک هفته بعد افراد در سه گروه تمرین ترکیبی ثابت، قالبی و تصادفی تمرین کردند. مقایسه های زوجی میانگین خطای شعاعی پایان اکتساب با آزمون یادداری 24 ساعت بعد از فراخوانی (با ساختار قالبی) نشان دهنده پیشرفت معنی دار مهارت در هر سه گروه تمرینی ( P≤0.05 )، با آزمون یادداری 24 ساعت بعد از فراخوانی (با ساختار ثابت) نشان دهنده پیشرفت معنی دار مهارت تنها در گروه تمرین ترکیبی قالبی ( P=0.016 )، با آزمون انتقال 24 ساعت بعد از فراخوانی نشان دهنده کاهش معنی دار عملکرد در همه گروه های تمرینی بود. بنابراین تثبیت دوباره حافظه حرکتی در طول فرایند بازتحکیم در کودکان رخ داده، تمرین ترکیبی با تغییر پذیری کم (قالبی) باعث هدایت بهتر کودکان به سوی فرایندهای مربوط به باز تحکیم و انتقال حافظه حرکتی در آن ها می شود.
۲.

تأثیر ساختار تمرین و طول فواصل تمرین آسایی بر تحکیم حافظه حرکتی در کودکان: بررسی زیربنای نظریه های تغییرپذیری تمرین و کدگذاری اختصاصی بازنمایی های حافظه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کدگذاری اختصاصی حافظه تغییرپذیری تمرین تحکیم حافظه حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۳۵۲
زمینه و هدف: تحکیم حافظه و یادگیری از عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری و تحول مهارت های شناختی و حرکتی کودکان است. در پژوهش حاضر ساختار تمرین و فواصل تمرین آسایی (فاصله زمانی بدون تمرین بعد از جلسه اکتساب) دست کاری و اثر آنها بر تحکیم حافظه حرکتی کودکان بررسی شد. روش: تعداد 36 دانش آموز دختر 12-9 سال دبستان مکتبی شهر قم، به طور تصادفی انتخاب و در سه گروه تمرین ثابت، قالبی، و تصادفی قرار گرفتند. پژوهش شامل اکتساب و یادداری تکلیف پرتاب دارت (اجرای آزمون ها در 3 مرتبه زمانی 1 ساعت، 1 روز، و 1 هفته) بود. به منظور بررسی اصول تغییرپذیری و اختصاصی بودن، آزمون های یادداری به سه روش ثابت، قالبی، و تصادفی به عمل آمد. یافته ها: میانگین های خطای شعاعی نشان دهنده پیشرفت مهارت با تمرین های قالبی و ثابت و حفظ پایداری پیشرفت با گذر زمان، تحت تمرین قالبی هستند. با مقایسه های زوجی پایان اکتساب و یادداری مشابه شرایط تمرین برای هر گروه، کاهش خطا (005/0 ≥ P ) تنها بعد از تمرین قالبی دیده شد (تأیید اختصاصی بودن). مقایسه های زوجی پایان اکتساب در هر گروه تمرینی و آزمون های یادداری ثابت، بهبود معنی دار عملکرد گروه تمرین تصادفی و قالبی را در هیچ یک از فواصل تمرین آسایی نشان ندادند (005/0 ≤ P )؛ ولی در آزمون های یادداری به روش متغیر، در هر دو گروه تمرین قالبی و تصادفی بهبود معنی دار (005/0 ≥ P ) مشاهده شد (اصل اختصاصی بودن). نتیجه گیری: تحکیم حافظه و ارتقاء عملکرد کودکان بعد از اکتساب و در تمرین آسایی (حتی یک ساعت بعد) رخ می دهد. علاوه بر این، تمرین ثابت و با تغییر پذیری کم (قالبی) باعث هدایت بهتر کودکان به سوی فرایندهای مربوط به تحکیم و ارتقاء حافظه مهارت حرکتی در آن ها می شود.
۳.

اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین سرمی در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عامل رشد شبه انسولین ترکیب بدن تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون قدرت حداکثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۴ تعداد دانلود : ۹۱۷
هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین (IGF-1) سرمی دختران غیرورزشکار است. آزمودنی-های تحقیق را 27 نفر از دختران غیرورزشکار (سن 20/2 55/18، وزن 86/9 56 کیلوگرم، قد 33/5 162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه هرمی (10 نفر)، هرمی واژگون (10نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه به تمرین پرداختند. حرکت هر ایستگاه در سه ست و دو دقیقه استراحت بین ست ها انجام می شد. در گروه هرمی، ست اول با 50% ده تکرار بیشینه و ست دوم با 75% ده تکرار بیشینه و ست سوم با 100% ده تکرار بیشینه و در گروه هرمی واژگون به صورت عکس اجرا شد. گروه کنترل نیز فعالیت عادی خود را انجام می دادند. از آزمودنی ها قبل و بلافاصله پس از جلسه اول و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات نمونه خون گرفته شد و غلظت عامل رشد شبه انسولین با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد. قدرت حداکثر آزمودنی ها نیز، در پایان هفته سوم و ششم اندازه گیری شد. برای مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و برای داده های بین گروهی ازt مستقل و ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد IGF-1پس از یک جلسه تمرین، در هر یک از گروه ها کاهش داشت، اما معنی دار نبود (هرمی85/0p= و هرمی واژگون 1p=). IGF-1 بین گروه ها نیز تفاوت معنی داری نداشت (67/0P=). همچنین پس از یک دوره شش هفته ای نیز IGF-1 درون گروه ها (هرمی 1P=، هرمی واژگون 86/0P=) و بین گروه ها (58/0P=) تغییر معنی داری نداشت. قدرت حداکثر در تمامی حرکات دو گروه به طور یکسان و بدون تفاوت معنی دار، افزایش داشت، به جز در حرکت جلو بازو که در گروه هرمی واژگون افزایش بیشتری داشت (بین گروهی 009/0P=). ترکیب بدن افراد نیز پس از 6 هفته، تغییر معنی داری نداشت. نتایج تحقیق نشان می دهد تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون، در مدت شش هفته اثرات مشابهی دارند و با توجه به این که ترکیب بدن تغییر نکرده است، افزایش قدرت احتمالاً در اثر سازگاری عصبی رخ داده و به نظر می رسد میزان این سازگاری عصبی در اثر تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون یکسان است. همچنین با توجه به این که IGF-1 (محرک اصلی افزایش پروتئین عضله) تغییر معنی داری نداشته است، مدت زمان تمرین، به ویژه برای دختران، برای هایپرتروفی کافی نیست.
۴.

ارتباط پاسخ های عامل رشدی شبه انسولین و کراتین کیناز پس از یک جلسه و دوره شش هفته ای تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری کراتین کیناز تمرین مقاومتی هرمی عامل رشد شبه انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۷ تعداد دانلود : ۷۱۲
هدف از انجام این مطالعه عبارت بود از تعیین ارتباط پاسخ های عامل رشد شبه انسولین و کراتین کیناز پس از یک نوبت و شش هفته تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون در دختران غیرورزشکار. پ ژوهش های زیادی به صورت جداگانه روی عامل رشد شبه انسولین و کراتین کیناز انجام گرفته است، اما با توجه به فرضیه تحریک عوامل رشد پس از آسیب سلولی (فرضیه آسیب سلولی)، ارتباط بین تغییرات عامل رشدی و آسیب سلولی به ویژه در آزمودنی های دختر در پرده ابهام است. آزمودنی های تحقیق را 27 دختر غیرورزشکار (سن 20/2±55/18 سال، وزن 86/9±56 کیلوگرم، و قد 33/5±162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه تمرین هرمی (10 نفر)، تمرین هرمی واژگون (10نفر)، و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه در شش ایستگاه تمرینی (جلوبازو، پشت بازو، کشش جانبی، جلوران، پشت ران، و پرس پا به تعداد سه نوبت و دو دقیقه استراحت بین نوبت ها) به تمرین پرداختند. گروه هرمی ست اول را با 50% ده تکرار بیشینه، ست دوم را با 75% ده تکرار بیشینه، و ست سوم را با 100% ده تکرار بیشینه اجرا کردند. گروه هرمی واژگون به صورت عکس عمل کردند. قبل و بلافاصله پس از جلسه اول، و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات، غلظت عامل رشد شبه انسولین به روش الایزا، و کراتین کیناز به روش آنزیماتیک اندازه گیری شدند. قدرت حداکثر افراد نیز در پایان هفته سوم و ششم اندازه گیری شد. به منظور مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و بین گروهی از ANOVA و t مستقل (05/0P<) استفاده شد. نتایج نشان داد قدرت حداکثر در دو گروه به طور یکسان افزایش دارد، به جز در حرکت جلوبازو که در گروه هرمی واژگون بیشتر بود. ترکیب بدن افراد نیز تغییر معناداری را پس از 6 هفته نشان نداد. همچنین IGF-1 متعاقب یک جلسه تمرین در هر یک از گروه ها کاهش غیر معنادار، و CK افزایش معناداری داشتند. به هرحال، پاسخ پس از شش هفته بدون تغییر بود. اما CK در هرمی واژگون افزایش داشت. نتایج نشان داد بین عامل رشد شبه انسولین و آسیب سلولی ارتباطی وجود ندارد. بنابراین، با توجه به افزایش کراتین کیناز و عدم تغییر معنادار عامل رشد شبه انسولین آسیب سلولی احتمالاً به صورت حاد پاسخ های ترمیمی رشدی را فعال نمی کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان