حمید رجبی

حمید رجبی

مدرک تحصیلی: استاد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه خوارزمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۲۸ مورد.
۱.

تاثیر تمرین ترکیبی بر آترواسکلروز آئورت و FGF23 در رت های نر مبتلا به نارسایی مزمن کلیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ورزشی مواد معدنی دیالیز گلومرول بطن چپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۷
هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر تمرین ترکیبی بر آترواسکلروز آئورت و FGF23 در رت های نر مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روش شناسی: تعداد 20 سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 10±250 گرم) که به روش NX5/6 نارسایی مزمن کلیه به آن ها القا شد بعد از 2 هفته دوره نقاهت به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین ترکیبی تقسیم شدند و به مدت 8 هفته پروتکل تمرین ترکیبی را انجام دادند. پروتکل تمرین ترکیبی شامل؛ تمرین مقاومتی به صورت تمرین روی نردبان و شامل 2 ست و 6 تکرار با درصدهایی از وزن بدن بود و تمرین هوازی شامل 30 دقیقه فعالیت کم شدت روی تردمیل بود. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد تمرین ترکیبی باعث کاهش آترواسکلروزیس آئورت و کاهش پلاک ها شد، همچنین FGF23 به طور معنی داری کاهش یافته بود ( p= 0.001). هورمون پاراتورمون نیز کاهش معنی داری داشت ( p=0.041) و کلسیم و فسفر نیز، کاهش معنی داری را داشتند (به ترتیب، p= 0.004 و p= 0.005). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی می تواند با کاهش FGF23، هورمون پاراتورمون، کلسیم و فسفر بر آترواسکلروز آئورت و شاخص های بیماری قلبی- عروقی در بیماران نارسایی مزمن کلیه موثر باشد.
۲.

تاثیر شش هفته تمرین پلایومتریک بالاتنه بر توان بی هوازی بالاتنه و مراحل مختلف عملکرد شنای 25 متر کرال سینه شناگران پسر 10 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین پلایومتریک اوج توان بی هوازی میانگین توان بی هوازی رکورد شنا نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۹۹
هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر تمرین پلایومتریک بالاتنه بر توان بی هوازی بالاتنه و مراحل مختلف عملکرد شنای 25 متر کرال سینه شناگران پسر 10 ساله بود. بدین منظور 16 نفر از شناگر (میانگین سن7/0±9/9 سال، وزن 9±9/45 کیلوگرم، قد 5 ±8/149سانتی متر، شاخص توده بدن 3±19/20 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. آزمودنی ها به یک گروه تمرین پلایومتریک (8 نفر) و کنترل (8 نفر)تقسیم شدند. پیش و پس از اجرای پروتکل، آزمون رکورد 25 متر شنا کرال سینه در مسافت های10، 20 و 25 متر و تعداد ضربات دست جهت بررسی عملکرد شنا و تست وینگیت دست جهت بررسی عملکرد توان بی هوازی انجام شد. بررسی داده ها، از طریق تحلیل کوواریانس صورت پذیرفت. نشان داد، شش هفته تمرین پلایومتریک بالاتنه روی دست شناگران کرال سینه شاخص های عملکردی از جمله اوج توان به میزان 18 درصد نسبت به گروه کنترل پیشرفت معنی داری داشت اما میانگین توان با اینکه 7 درصد پیشرفت داشت اما معنا دار نبود(05/0<p). همچنین عملکرد شنا در مسافت های10متر (8 درصد)، 10 الی 20 متر (6 درصد) و در مسافت 25 متر (80/3 درصد) پیشرفت نسبت به گروه کنترل وجود داشت که معنی داری در همه مسافت ها مشاهده شد (05/0> p) همچنین در تعداد ضربات دست شنا گروه تمرین پلایومتریک با اینکه در مسافت های 10 متر شنا (11 درصد)، در مسافت 10 الی 20 متر (5/7 درصد) و در مسافت 25 متر (33/5 درصد) پیشرفت داشته اند ولی این تغییرات معنی دار نبود. (05/0<p). نتایج نشان داد شش هفته تمرین پلایومتریک بالاتنه در افزایش و بهبود پارامترهای اندازه گیری شده موثراست و می تواند به عنوان یک روش تمرینی مکمل در شناگران جوان مورد استفاده قرار گیرد.
۳.

تاثیر تمرینات مقاومتی و نوروفیدبک بر شاخص های عملکردتیراندازی در افراد مبتدی نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوروفیدبک سرعت تیراندازی پایداری اسلحه امتیاز تیراندازی اندازه گیری مکرر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۱
به کارگیری شیوه های تمرین بهبود و سرعت یادگیری افراد مبتدی در مهارت های اجرایی مانند تیراندازی از موضوعات نوین در پژوهش های اخیر است. هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی و نوروفیدبک بر بهبود شاخص های تیراندازی مرتبط با عملکرد شناختی در افراد مبتدی بود. برای این منظور با بهره گیری از طرح پیش آزمون-پس آزمون و با استفاده از سیستم امتیازدهی الکترونیکی، عملکرد تیراندازی 25 نفر از افراد مبتدی، در گروه های مختلف، قبل و بعد از 12 جلسه تمرینات مقاومتی و نیز تقویت موج SMR در ناحیه C4 و تقویت موج آلفا در ناحیه F3، مورد مطالعه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار گرف پدپریسم9 و با در نظر گرفتن 5 درصد خطای اندازه گیری، انجام و مشخص شد که مداخلات تمرینی موجب افزایش امتیاز تیراندازی در گروه های مقاومتی(P=0.0011)، مقاومتی-نوروفیدبک(p<0.0001)و نوروفیدبک(P=0.0014)؛ کاهش سرعت تیراندازی در گرو های مقاومتی(P=0.0014)، مقاومتی-نوروفیدبک(P<0.0001) و نوروفیدبک(P=0.0372)، افزایش پایداری اسلحه در گروه های مقاومتی(p=0/0005)، مقاومتی-نوروفیدبک(P<0/0001) و نوروفیدبک(P=0.0293) گردید؛ اما میزان ردیابی هدف تغییر معناداری نداشت. همچنین آزمون تعقیبی بین گروهی در پس آزمون نشان داد تغییرات شاخص سرعت تیراندازی در گروه مقاومتی-نوروفیدبک نسبت به گروه مقاومتی(P=0.0124) و شاخص پایداری اسلحه در گروه مقاومتی- نوروفیدبک نسبت به گروه مقاومتی(P=0.0315) و نوروفیدبک(p=0/0001) بهتر بوده است. با توجه به اهمیت قدرت عضلانی و کارکردهای مغز در خصوص عملکرد مناسب فرد تیرانداز و با توجه به نتایج این پژوهش در خصوص ارتقاء شاخص های مرتبط با تیراندازی، می توان گفت به کارگیری شیوه های تمرینی تقویت عضلات و بهبود عملکرد امواج مغز مرتبط با مهارت تیراندازی، بخشی از فرآیند یادگیری و ارتقاء مهارت در این رشته را بهبود می بخشد.
۴.

کاربرد تحریک مغناطیسیِ فراجمجمه ای (TMS) در پاسخ و سازگاری های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری های عصبی پتانسیل برانگیخته حرکتی قدرت عضلانی خستگی توانمندسازی پس فعالی ناتوانی پس فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۲۲۱
اهداف: افزایش قدرت پس از یک دوره تمرین مقاومتی و چند انقباض نسبتاً شدید (توانمندسازی پس فعالی) و همچنین کاهش قدرت بعد از انقباض های تکراری (خستگی) و حرکات کششی ایستا (ناتوانی پس فعالی)، فقط به عضله مربوط نیست؛ بلکه سایر عوامل نیز مانند سیستم عصبی در این امر دخیل هستند. در سال های گذشته روش های مختلفی همچون الکترومایوگرافی سطحی، ثبت بازتاب نخاعی و ثبت تک واحد حرکتی برای اثبات نقش عوامل عصبی در تغییرات زودگذر و ماندگار قدرت به کار برده شده است. در سی سال گذشته روش های نوینی همچون TMS برای بررسی سازوکارهای عصبی، در پاسخ و سازگاری به دنبال فعالیت مقاومتی به کار گرفته شده است و اهمیت برانگیختگی و سطح فعال سازی عصبی مرکزی در رخداد خستگی ورزشی و سازگاری های حاصل از تمرین مقاومتی نشان داده شده است. مواد و روش ها: در این مقاله به مبانی دستگاه TMS و سطوح کاربرد این تکنیک به طور اجمالی اشاره شده است. یافته ها: نتایج نشان داد سطح برانگیختگی، به ویژه در قشر حرکتی پس از تکرارهای مقدماتی با بار نسبتاً شدید و پس از یک دوره تمرین مقاومتی افزایش، پس از جلسات تمرینی خسته کننده کاهش می یابد و بعد از حرکات کششی ایستا تغییر نمی کند. نتیجه گیری: هرچند TMS ابزاری ارزشمند برای تعیین کمیت سهم عوامل عصبی است، اما به تنهایی توانایی پاسخگویی به تمام سازوکارها و سازگاری های رخ داده پس از مداخله را ندارد و ترکیبی از تکنیک های موجود در حیطه علوم اعصاب، بینش بیشتری درباره عملکرد مغز و انعطاف پذیری سیستم عصبی-عضلانی در پاسخ به ورزش حاد و مزمن فراهم می کند
۵.

اثر فعالیت در آب و تزریق آلوژنیک سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان به همراه پلاسمای غنی از پلاکت در ترمیم تاندون آشیل موش های صحرایی (PRP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت در آب پلاسمای غنی از پلاکت ها سلول های بنیادی مزانشیمی ترمیم تاندون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۲۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر فعالیت در آب و تزریق آلوژنیک سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان به همراه پلاسمای غنی از پلاکت ها (PRP) در ترمیم تاندون آشیل موش های صحرایی است. 74 سر موش صحرایی از نژاد اسپراگوداولی انتخاب و در 69 سر از آنها آسیب تاندونی ایجاد شد. موش های صحرایی به طور تصادفی به هشت گروه مختلف تقسیم بندی شدند. 5 سر باقیمانده که آسیبی در آنها ایجاد نشده بود به عنوان کنترل سالم در نظر گرفته شد. 72 ساعت پس از جراحی، به گروه ها سلول های جداسازی شده از مغز استخوان و پلاسمای غنی از پلاکت از طریق کتتر تزریق شد. گروه های تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته 5 جلسه فعالیت در آب را انجام دادند. در پایان هفته هشتم تاندون آشیل جدا و برای ارزیابی میزان ترمیم تاندونی از رنگ آمیزی اختصاصی شامل Mason Trichrome و H&E استفاده شد. نتایج نشان داد که از لحاظ میزان ترمیم تاندون آشیل تفاوت معناداری در بین گروه های مورد مطالعه وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از بررسی های هیستوپاتولوژیک تفاوت معنی داری از لحاظ تعداد فیبروبلاست ها، رسوب رشت های کلاژن، میزان دانسیته سلولی و قطر تاندونی در گروه های مورد مطالعه را نشان داد. به کارگیری این روش های درمانی به واسطه باند شدن با گیرنده های غشای سلول های هدف مانند فیبروبلاست ها، سلول های بنیادی مزانشیمی و اندوتلیال منجربه فعال شدن یک سری پروتئین های داخل سلولی می گردند که در نتیجه فعالیت آنها واکنش هایی اتفاق می افتد که باعث شکل گیری ماتریکس و سنتز کلاژن می گردد که به ترمیم تاندون کمک می کند.
۶.

تاثیر چهار هفته تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون بر سطح مقطع آناتومیکی عضلات محدود نشده مجاور در مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
زمینه و هدف : تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون، پاسخ و رهاسازی هورمون های آنابولیک را تحریک و هایپرتروفی را در عضلات محدود شده افزایش می دهد؛ با این وجود، تاثیر این شیوه تمرینی بر عضلات محدود نشده مجاور، کمتر بررسی شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون بر سطح مقطع آناتومیکی عضلات محدود نشده مجاور در مردان جوان فعال بود. روش تحقیق : تعداد 16 مرد جوان 25 تا 30 ساله به طور تصادفی به دو گروه (8 نفره) شامل گروه تمرین مقاومتی با شدت بالا و تمرین مقاومتی با شدت پایین همراه با محدودیت جریان خون تقسیم شدند. هر دو گروه حرکات پرس سینه و اسکوات را سه جلسه در هفته و به مدت چهار هفته اجرا کردند. گروه تمرین مقاومتی با شدت بالا، سه نوبت 10 تکراری با شدت 75% قدرت بیشینه، و گروه با محدویت جریان خون، چهار نوبت 30، 15، 15 و 15 تکراری با شدت 30%  قدرت بیشینه را برای هر حرکت اجرا کردند. در گروه با محدودیت جریان خون، فشار محدودکننده در شروع تمرینات 50% فشار انسداد شریانی استراحتی افراد در نظر گرفته شد و بتدریج در خلال چهار هفته، به 80% فشار انسداد شریانی استراحتی افزایش یافت. در شروع و 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، سطح مقطع عضلات سه سر بازویی، سینه ای بزرگ، چهار سر ران و سرینی بزرگ با دستگاه MRI اندازه گیری شد. داده ها با آزمون t همبسته و تحلیل کوواریانس در سطح معنی داری p<0/05 بررسی گردید. یافته ه ا: پس از چهار هفته، افزایش معنی داری در سطح مقطع عضلات سه سر بازویی، چهار سر رانی، سینه ای بزرگ و سرینی بزرگ هم در گروه تمرین مقاومتی با شدت بالا (به ترتیب با 4%، 5/7%،10%، 10%) و هم گروه  محدودیت جریان خون (به ترتیب با 11%، 12%، 18%، 22%) مشاهده شد. نتیجه گیری : به نظر می رسدکه اثرات آنابولیکی ناشی از تمرینات با محدودیت جریان خون به صورت موضعی محدود نمی شود و می تواند به عضلات مجاور درگیر در تمرین که مستقیما تحت تاثیر محدودیت جریان خون نیستند، انتقال یابد.
۷.

بررسی کمیت و کیفیت تولید مقالات علمی دانشکده های علوم ورزشی ایران در بازه سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ برمبنای پایگاه اسکوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقالات علمی دانشکده های علوم ورزشی ایران اسکوپوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۴۰
این مطالعه با هدف بررسی کمیت و کیفیت تولید مقالات علمی دانشکده های علوم ورزشی ایران در بازه پنج ساله (2015-2020) برمبنای پایگاه اسکوپوس انجام شد. در این مطالعه توصیفی همه اعضای هیئت علمی پیمانی و رسمی و دارای مدرک دکتری 18 دانشکده تربیت بدنی کشور به تعداد 334 نفر، وارد مطالعه شدند. اطلاعات برمبنای اساتید و مجموع دانشکده ها براساس پایگاه اسکوپوس استخراج شد و با نرم افزارهای اس پی اس اس و اکسل تحلیل و ارزیابی شد. نتایج این مطالعه نشان داد که دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های تهران، گیلان، فردوسی مشهد، خوارزمی و اصفهان بیشترین تعداد مقاله را در پنج سال اخیر چاپ کرده اند. همچنین نتایج نشان داد که دانشگاه خوارزمی (45 مقاله)، تهران (28 مقاله)، گیلان (26 مقاله) و محقق اردبیلی (22 مقاله) در تعداد مقالات کیفی (Q1) وضعیت بهتری داشتند. در تعداد مقالات Q2 نیز دانشگاه های تهران (51 مقاله)، اصفهان (41 مقاله)، خوارزمی (40 مقاله) و گیلان (28 مقاله) برتری داشتند. نتیجه اچ ایندکس و جی ایندکس دانشکده های تربیت بدنی نیز حاکی از برتری دانشکده های اصفهان (25 و 45 مقاله)، خوارزمی (24 و 45 مقاله) و گیلان (19 و 26 مقاله) بود. میزان همکاری های بین المللی یکی دیگر از مواردی بود که در این مطالعه بررسی شد؛ به طوری که نتایج نشان داد دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های خوارزمی (52 مقاله)، تهران (49 مقاله) و علامه طباطبائی (36 مقاله) تعداد بیشتری مقاله با همکاری بین المللی منتشر کرده بودند. درمجموع به نظر می رسد برخی دانشگاه ها سیاست گذاری های جدی تری برای برخورداری از نمایه های بین المللی و همچنین تلاش برای رؤیت پذیری مقالات دارند؛ البته توجه به اینکه لازم است که بیشترین مقالات چاپ شده به حیطه های پزشکی، علوم پایه و تندرستی مربوط است و دانشگاه های جامع و دانشگاه هایی که ارتباط با بخش های علوم پایه و پزشکی داشته اند، مقالات بهتری دارند.
۸.

مقایسه اثر فعالیت تناوبی شدید با حرکت هم زمان، متوالی و متناوب بالاتنه و پایین تنه بر آیریزین وBDNF پلاسمای زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: HIIE بالاتنه و پایین تنه آیریزین BDNF زنان چاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر فعالیت تناوبی شدید با سه مدل چیدمان؛ همزمان، متوالی و متناوب فعالیت بالاتنه و پایین تنه بر آیریزین و BDNF پلاسمای زنان چاق بود. 11 زن تمرین نکرده ی چاق، 5/8±30/5 ساله و درصد چربی؛ 4/0±39/9، طی سه روز غیر متوالی، سه پروتکل روی دستگاه الپتیکال را با اعمال طرح متقاطع اجرا کردند. در پروتکل متوالی؛ پدال زدن دست، سپس پا بصورت متوالی هر کدام 10 تکرار با 90% وات حداکثر به مدت 40 دقیقه، در پروتکل همزمان؛10 تکرار پدال زدن دست با پا بصورت همزمان با 90% وات حداکثر به مدت 29 دقیقه و در پروتکل متناوب؛ پدال زدن دست و پا بصورت متناوب هر کدام 14 تکرار با 90% وات حداکثر به مدت 26 دقیقه و40 ثانیه، اجرا گردید. وهله های یک دقیقه ای فعالیت توسط استراحت های فعال یک دقیقه ای با 30% وات حداکثر تفکیک شدند. نمونه خونی قبل و یک ساعت پس از اتمام پروتکل ها اخذ شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی LSD، تفاوت معناداری (p≤0/05) در مقایسه تغییرات آیریزین و یا BDNF بین پروتکل ها نشان نداد اما در پروتکل های همزمان، متوالی و متناوب به ترتیب با افزایش 28/24 (0/02=p)، 21/86 و 17/18 (0/03=p) درصدی سطوح آیریزین و کاهش 0/01، 10/08 و 10/76 درصدی سطوح BDNF، نسبت به مقادیر پایه روبرو بودیم. در مجموع علیرغم صرف زمان کمتر در مدل های همزمان و متناوب نسبت به مدل متوالی و درک فشار کمتر مدل متناوب نسبت به مدل همزمان، به نظر می رسد ترشح آیریزین و BDNF بیشتر متاثر از انرژی مصرفی طی ورزش باشد تا شدت، مدت و یا مدل چیدمان فعالیت عضلات.
۹.

تأثیر تکلیف دوگانه حرکتی شناختی بر کارکردهای اجرایی سالمندان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افراد سالمند کارکردهای شناختی چاقی تکلیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۸
پژوهش حاضر به صورت بالینی و با هدف مقایسه تأثیر دو روش تمرینی حرکتی-شناختی بر کارکردهای اجرایی سالمندان دارای اضافه وزن انجام شد. شرکت کنندگان تعداد 30 نفر از سالمندان 65 تا 80 ساله (میانگین سنی72 سال) شهر تهران بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یک ﻫﻔﺘﻪ ﻗﺒﻞ پیش آزمون (بازداری پاسخ، حافظه کاری و حل مسئله) به عمل آمد سپس به طور تصادفی به دو گروه تمرینات تکلیف منفرد (15 نفر) و تکلیف دوگانه (15 نفر) تقسیم شدند. پس از پایان جلسه دوازدهم پس آزمون به عمل آمد و دو ماه بعد نیز آزمون پیگیری گرقته شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس مکرر برای ارزیابی یافته ها استفاده شد. نتایج نشان داد اختلاف معناداری در کارکردهای اجرایی در سه زمان پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری وجود دارد. اما اثر تعاملی دو فاکتور گروه و زمان معنادار نیست. بنابراین دو روش تمرینی بر کارکرد اجرایی سالمندان دارای اضافه وزن اثر یکسانی دارند.
۱۰.

تاثیر تمرین مقاومتی روی سطح ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون بر الگوهای زمانی و تعداد سینرژی عضلانی سالمندان با سابقه افتادن در حین راه رفتن: مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راه رفتن سینرژی عضلانی شاخص های زمانی محدودیت جریان خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۷
مقدمه و هدف: با افزایش سن، سازگاری های عصبی - عضلانی کاهش و میزان سقوط افراد افزایش می یابد. تجزیه و تحلیل الگوهای زمانی سینرژی عضلات می تواند چارچوب مفیدی را برای توصیف و تفسیر سازگاری سیستم عصبی - عضلانی فراهم آورد. لذا هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین مقاومتی ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون بر الگوهای زمانی و تعداد سینرژی عضلانی سالمندان با سابقه افتادن درحین راه رفتن بود.مواد و روش ها: 27 مرد سالمند (1.5±62 سال) با سابقه افتادن به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی ناپایدار بدون محدودیت جریان خون، تمرین مقاومتی ناپایدار با محدودیت جریان خون و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل 4 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین اسکات با وزن بدن روی سطح ناپایدار بود. قبل و بعد از مداخله، سیگنال های الکترومیوگرافی از هشت عضله اندام تحتانی در حین راه رفتن برای استخراج تعداد سینرژی، میزان به کارگیری عضلات، مدت زمان به کارگیری عضلات و ثبات و پایداری فرمان های عصبی ثبت گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون کروسکال-والیس، آزمون جفت شده ویلکاکسون و تحلیل کوواریانس با آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد (0.05>P < span lang="FA">).یافته ها: نتایج نشان داد که اگرچه در تعداد سینرژی عضلانی بین گروه کنترل با گروه تمرین مقاومتی روی سطح ناپایدار با محدودیت جریان خون (0.002=P < span lang="FA">) و بدون محدودیت جریان خون (0.013=P < span lang="FA">) تفاوت معنادار آماری وجود دارد؛ ولیکن بین دو گروه تمرینی تفاوت معنی دار آماری مشاهده نشد (0.23=P < span lang="FA">). هم چنین میزان به کارگیری عضلات و مدت زمان به کارگیری عضلات در هر دو گروه تمرین با محدودیت جریان خون (0.0001=P < span lang="FA">) و بدون محدودیت جریان خون (0.0001=P < span lang="FA">) کاهش یافته است. تفاوت معنی دار آماری تنها در متغیر پایداری فرمان های عصبی بین دو گروه تمرین با و بدون محدودیت جریان خون  مشاهده شد (0.005=P < span lang="FA">).بحث و نتیجه گیری: تمرینات مقاومتی ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون تنها منجر به بهبود شاخص پایداری فرمان های عصبی حین راه رفتن نسبت به تمرینات مقاومتی ناپایدار بدون محدودیت جریان خون در افراد مسن با سابقه افتادن می گردد.
۱۱.

تدوین هنجار آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای زنان سنین 60-18 ساله استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نورم آمادگی جسمانی زنان استان البرز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۴۹
پژوهش حاضر با هدف تدوین نُرم عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای زنان سنین 18-60 ساله استان البرز انجام شد. 255 نفر از زنان سنین 18-60 ساله استان البرز با میانگین قد 0/5±159 سانتی متر، وزن 6/10±3/71 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 1/4±1/28 کیلوگرم بر مترمربع، نمونه آماری تحقیق را تشکیل دادند که به شکل سیستماتیک انتخاب شدند. استقامت قلبی-تنفسی با استفاده از آزمون راکپورت، قدرت عضلانی با استفاده از دینامومتر پنجه دست، استقامت عضلانی با استفاده از آزمون درازونشست و شنای سوئدی، انعطاف پذیری با استفاده از آزمون نشستن و خم شدن به سمت جلو و ترکیب بدن با استفاده از کالیپر ارزیابی شد. با استفاده از آمار توصیفی و محاسبه نقاط درصدی به تفکیک آزمون های مختلف، نُرم آمادگی جسمانی تهیه شد. یافته های تحقیق نشان داد که میانگین استقامت قلبی-تنفسی آزمودنی ها 2/25 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه، چربی بدن 32 درصد، قدرت مچ دست راست 4/23 کیلوگرم، قدرن مچ دست چپ 0/23 کیلوگرم، استقامت عضلانی ناحیه شکم تعداد 8/15 درازو نشست، استقامت عضلانی ناحیه کمربند شانه ای تعداد 3/7 شنای سوئدی بود. در این متغیرها آزمودنی ها در مقایسه میانگین و نُرم های افراد همسال درکشورهای دیگر و نُرم های موجود از نظر متغیرهای ترکیب بدن در وضعیت خوبی نبودند و آمادگی هوازی بسیار ضعیفی داشتند. همچنین نُرم های استقامت عضلانی در مقایسه با نُرم های ذکرشده مقادیر بسیار کمتری را نشان داد؛ بنابراین فقر حرکتی در زنان میانسال استان البرز مشهود است و لازم است برای فعال ترکردن آنان چاره اندیشی شود.
۱۲.

مقایسه تأثیر تمرین پلایومتریک قبل و بعد از بلوغ همراه با تمرین فوتبال بر شاخص الکترومایوگرافی و عملکرد بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازیکنان فوتبال بلوغ تمرین پلایومتریک الکترومایوگرافی پرش عمودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۳۷۵
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر تمرین پلایومتریک قبل و بعد از بلوغ همراه با تمرین فوتبال بر شاخص الکترومایوگرافی و عملکرد بازیکنان فوتبال بود. تعداد 30 دانش آموز فوتبالیست قبل از بلوغ (وزن 6/59 ± 32/38 کیلوگرم، سن 0/53 ± 10/35 سال و قد 6 ± 141 سانتی متر) و بعد از بلوغ (وزن 96/10 ± 79/43 کیلوگرم، سن 0/72 ± 15/43 سال و قد 9 ± 156 سانتی متر) از شهرستان دلفان انتخاب شدند. آزمودنی ها در دو گروه 15 نفرِ قبل و بعد از بلوغ قرار گرفتند. برای ارزیابی سن از شاخص هایی همچون قد، سن دندانی و سن استخوانی (روش پرتونگاری) استفاده شد، سپس جهت همگن کردن گروه ها از شاخص سن بیولوژیکی توسط رادیولوژیست استفاده شد. قبل و بعد از 4 هفته تمرین، آزمون های عملکردی دو 20 متر سرعت، چابکی، پرش سارجنت و همچنین آمپلی تود عضله پهن جانبی گرفته شد. نتایج با استفاده از آزمون t زوجی نشان داد در گروه قبل از بلوغ در پرش عمودی، چابکی و 20 متر سرعت تفاوت معناداری مشاهده شد. در گروه بعد از بلوغ تنها در عملکرد پرش عمودی و چابکی تغییرات معناداری مشاهده شد و در سایر متغیرها تفاوت معناداری مشاهده نشد. در تغییرات بین گروهی آزمون t مستقل نشان داد، تنها در آزمون 20 متر سرعت تفاوت معناداری مشاهده شد و در سایر متغیرها باوجود تفاوت های ظاهری، ازنظر آماری تفاوتی نداشت. نتایج پژوهش نشان داد تمرین پلایومتریک در گروه قبل از بلوغ نسبت به گروه بعد از بلوغ اثری بیشتری داشت و این نتایج می تواند به مربیان گروه های سنی قبل از بلوغ در استفاده از این نوع تمرینات در طراحی تمرین فوتبال کمک شایانی کند.
۱۳.

تاثیر هم زمان تمرین استقامتی جسمانی و مغزی بر میزان خستگی و تحمل ورزشی افراد فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۹۲
زمینه و هدف: به نظر می رسد ترکیب تمرین مغزی و تمرین جسمانی بدلیل کاهش میزان درک تلاش در حین عملکرد استقامتی، از تمرین جسمانی تنها موثرتر است. بر همین اساس هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین استقامتی جسمانی به همراه تمرین مغزی بر میزان خستگی تحمل ورزشی افراد فعال بود. روش تحقیق: تعداد 20 داوطلب سالم (14 مرد و 6 زن) به دو گروه تمرین استقامتی جسمانی+تمرین استقامتی مغزی و تمرین استقامتی جسمانی تقسیم شدند. دو گروه در هر جلسه 60 دقیقه با شدت 75-60 درصد ضربان قلب ذخیره بر روی چرخ کارسنج رکاب زدند. گروه تمرین مغزی در حین رکاب زدن یک تلاش ذهنی را نیز انجام دادند. دو گروه هر هفته 3 تا 4 جلسه به مدت 24 جلسه تمرین کردند. حداکثر اکسیژن مصرفی با استفاده از یک آزمون فزآینده و تحمل ورزشی افراد با استفاده از یک آزمون وامانده ساز با بار ثابت، قبل و بعد از دوره تمرین اندازه گیری شد. درک تلاش و ضربان قلب در طول آزمون زمان رسیدن به واماندگی ثبت شد. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با عامل بین گروهی تجزیه و تحلیل شدند (p˂0/05). یافته ها: حداکثر اکسیژن مصرفی در هر دو گروه به طور معنی داری افزایش یافت (p =0/01). با این وجود، زمان رسیدن به واماندگی در گروه تمرین استقامتی جسمانی + تمرین استقامتی مغزی نسبت به گروه تمرین استقامتی جسمانی به طور معنی داری افزایش یافت(p =0/01)هم چنین تمرین استقامتی جسمانی + تمرین استقامتی مغزی نسبت به تمرین استقامتی جسمانی میزان درک تلاش را در آزمون وامانده ساز به طور معنی داری کاهش داد (P˂0/05)نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد ترکیب تمرین مغزی و جسمانی از طریق کاهش درک تلاش بیشتر، کارآیی بهتری برای افزایش عملکرد استقامتی نسبت به تمرین جسمانی دارد.
۱۴.

تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی در دوران ریکاوری بر شاخص NLR و پلاکت خون افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماری کووید-19 تمرین ترکیبی ریکاوری شاخص NLR پلاکت خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
مقدمه و هدف: اختلال در شاخص نسبت نوتروفیل به لنفوسیت (NLR) و تعداد پلاکت های خونی و ماندگاری آن یکی از عوارض بیماری کووید-19 می باشد. تمرین ورزشی دارای فشار متابولیکی و مکانیکی (تمرین ترکیبی) مناسب، یک عامل تنظیمی برای شاخص NLR و باعث افزایش پلاکت ها می شود. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی در دوران ریکاوری  بر شاخص NLR و پلاکت خون افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19 بود. مواد و روش ها: تعداد 27 فرد بهبود یافته از بیماری کووید-19 با میانگین سنی 7±35 سال و شاخص توده بدنی 3.18±48.26 کیلوگرم بر متر مربع به روش منطبق در دو گروه تمرین ترکیبی (14 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه تمرین 3 جلسه در هفته، به مدت 8 هفته تمرینات ترکیبی را اجرا کردند. یک روز قبل از اولین جلسه تمرین و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در هفته های چهارم و هفته هشتم نمونه خون از آزمودنی ها گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری آنوا با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری (0.05>P < span lang="FA">) استفاده شد.یافته ها: میزان شاخص NLR و پلاکت خون پس از 8 هفته تمرین ترکیبی گرچه بهبودی نسبی یافتند، اما از نظر آماری معنادار نشدند. آزمون بونفرونی نشان داد بین تمامی هفته ها اثر زمان معنادار بوده است (0.0.5>P < span lang="AR-IQ">). همچنین تغییرات وزن و شاخص توده بدنی بهبود غیرمعناداری را نشان داد (0.05 ).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین ورزشی ترکیبی تا حدودی می تواند سبب تقویت و تسریع برگشت سیستم ایمنی بدن به وضعیت طبیعی آن در افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19 شود. 
۱۵.

تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی بر میزان پروتئین های کلوتو، پروتئولیپید پروتئین و فاکتور نکروزتوموری آلفا در بافت مخچه موش های سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پروتئو لیپید پروتئین تمرین تناوبی فاکتور نکروز توموری آلفا کلوتو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۳۵۹
امروزه در تحقیقات بسیاری نشان داده شده است که تمرینات ورزشی به سلامت و بهبود عملکرد مغز منجر می شود. همچنین ممکن است مسیرهای عصبی و نورولوژیکی را در مغز افزایش دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ۸ هفته تمرین تناوبی با شدت ۸۰ درصد سرعت بیشینه در هفته اول تا ۱۱۰ درصد سرعت بیشینه در هفته آخر بر میزان کلوتو،  PLPو TNF-α بافت مخچه موش های سالم بود. بدین منظور، تعداد ۲۰ سر موش ماده به طور تصادفی به دو گروه تمرین (۱۰=n) و کنترل (۱۰=n) تقسیم شدند. در گروه تمرین، حیوانات ۸ هفته تمرین تناوبی بر تردمیل را اجرا کردند. ابتدا به مدت ۳ دقیقه با سرعت ۶ متر بر دقیقه دویدند و هر ۳ دقیقه یک بار، ۳ متر بر دقیقه به سرعت تردمیل اضافه شد تا زمانی که قادر به حفظ این شدت نباشند. آخرین تلاش هر موش به عنوان حداکثر سرعت درنظر گرفته شد. در نهایت، پروتکل تمرینی به مدت ۸ هفته ۵ جلسه در هفته اجرا شد. از روش وسترن بلات به منظور اندازه گیری متغیرهای تحقیق استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل در سطح معناداری 05/0 P≤ تجزیه تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد، تمرین تناوبی به افزایش میزان کلوتو (01/0P≤) , PLP (05/0P≤) و کاهش میزان TNF-α (05/0P≤) در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل منجر شد. در نهایت می توان گفت ۸ هفته تمرین تناوبی میزان پروتئین های میلین ساز را افزایش و میزان TNF-α را کاهش داد. به نظر می رسد تمرین ورزشی با افزایش در بیومارکرهای میلین ساز، نقش مهمی در حفاظت از سیستم اعصاب مرکزی دارد.
۱۶.

تأثیر تمرین هوازی با شدت متوسط و زیاد بر بیان ژن های آپوپتوزی BAX (BCL2 associated X) و BCL2 (B-cell lymphoma 2) میوکارد موش صحرایی پس از کم خونی و خون رسانی مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آپوپتوز تمرین هوازی با شدت متوسط و شدید Bax BcL2 ایسکمی-ریپرفیوژن میوکارد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۵۷۳
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرین هوازی با شدت متوسط و زیاد بر بیان ژن های BAX و BCL2 میوکارد موش های صحرایی نر پس از کم خونی و خون رسانی مجدد بود. در این پژوهش از 26 سر موش صحرایی ویستار دوماهه با وزن تقریبی 25/25 ± 25/225 گرم استفاده شد. برای بررسی ایجاد سکته حاصل از تزریق ایزوپرنالین، مطالعه ای راهنما در گروه تجربی برای گروه سکته (تعداد = هفت) و گروه کنترل (تعداد = هفت) انجام شد و سکته بطن چپ پس از تزریق ایزوپرنالین با تکنیک تری کروماسون تأیید شد. سپس، موش های گروه پژوهش برای اندازه گیری بیان ژن ها به سه گروه تمرین هوازی با شدت متوسط (تعداد = چهار)، شدت زیاد (تعداد = چهار)و کنترل (تعداد = چهار)تقسیم شدند. موش های گروه پژوهش به مدت یک هفته با دویدن روی نوار گردان آشنا شدند و تمرین هوازی یک ماهه را با شدت متوسط و زیاد با تواتر سه جلسه در هفته اجرا کردند. پس از دو روز استراحت، با فاصله 24 ساعت به موش ها ایزوپرنالین تزریق شد، اما به موش های گروه کنترل فقط ایزوپرنالین تزریق شد. از فرمول 2-∆∆ct برای اندازه گیری بیان ژن BAX و BCL2 و از آزمون آماری تی مستقل برای مقایسه دو گروه سکته و کنترل در مطالعه راهنما و از آزمون آنوا برای مقایسه گروه ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که تمرین هوازی متوسط و زیاد می تواند بیان ژن BAX و BCL2 را به ترتیب کاهش و افزایش دهد، اما این تغییرات در تمرین هوازی با شدت متوسط و زیاد معنا دار نبود؛ بنابراین، به نظر می رسد این شدت و مدت زمان تمرین نمی تواند مسیرهای آنتی آپوپتوزی حاصل از ورزش را برای به حداقل رساندن عوارض سکته فعال کند.
۱۷.

مطالعه تأثیر تمرین شدید تناوبی رکاب زدن همراه با محدودیت جریان خون بر عملکرد هوازی و بی هوازی مردان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید محدودیت جریان خون عملکرد هوازی عملکرد بی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۴۳۵
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر عملکرد هوازی و بی هوازی مردان جوان فعال است. به این منظور، 24 نفر از دانشجویان رشته تربیت بدنی 23-19 ساله دانشگاه خوارزمی (میانگین وزن 6 ± 67/8 کیلوگرم، قد 5/4 ± 173/9 سانتی متر و شاخص توده بدنی 6/84 ± 22/7) به سه گروه تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون، تمرین تناوبی شدید بدون محدودیت جریان خون، و گروه گواه تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل دو هفته تمرین رکاب زدن هر هفته شش جلسه و هر جلسه ده مرحله یک دقیقه ای، با شدت 85-80 درصد W max بود که بین هر مرحله، دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 50 درصد W max صورت گرفت (مجموع زمان تمرین اصلی در هر جلسه 30 دقیقه بود). پیش و پس از دوره تمرین، پروتکل آزمون آستراند برای بررسی عملکرد هوازی و آزمون وینگیت برای بررسی عملکرد بی هوازی اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی وابسته، آزمون تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی ال.اس.دی استفاده شد. نتایج نشان دهنده تفاوت معنی دار در عملکرد هوازی گروه های تمرینی نسبت به گروه گواه (0/000 = p vo 2max ، 0/000 = p w max ، 0/001 = p زمان رسیدن به خستگی) بود. دیگر یافته پژوهش، گویای افزایش معنادار مؤلفه های عملکرد هوازی در گروه تمرین همراه با محدودیت جریان خون نسبت به گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون بود، اما، تفاوت معناداری در عملکرد بی هوازی بین هیچ یک از گروه ها (0/064 = p اوج توان بی هوازی، 0/058 = p میانگین توان بی هوازی،826 /0 = p حداقل توان بی هوازی) مشاهده نشد. به طور کلی، نتایج نشان داد اعمال محدودیت جزئی بر جریان خون حین تمرین تناوبی رکاب زدن، بر سازگاری هوازی در یک دوره کوتاه اثر معنی داری دارد، اما بر عملکرد بی هوازی بی تأثیر است.
۱۸.

اثر یک دوره فعالیت زیر بیشینه رکاب زدن همراه با محدودیت جریان خون بر تغییرات خون شناسی مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۷۶
زمینه و هدف : تمرین انسدادی روش تمرینی نسبتا جدیدی است که می تواند آثار تمرین در شرایط هایپوکسی را تا حدودی شبیه سازی کند و اثر مطلوبی بر سلول های خونی بگذارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره کوتاه مدت فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون بر سطح سرمی هموگلوبین، گلبول های قرمز خون و هماتوکریت در مردان فعال انجام شد. روش تحقیق: برای این منظور 24 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه خوارزمی به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به سه گروه رکاب زدن همراه با محدودیت جریان خون (8=n)، رکاب زدن بدون محدودیت جریان خون (8=n) و کنترل (8=n) تقسیم گردیدند. آزمودنی های گروه تمرین با انسداد و تمرین بدون انسداد به مدت 3 هفته، هر هفته 3 جلسه و در مجموع 9 جلسه تمرین کردند. هر جلسه تمرین شامل 3 وهله سه دقیقه ای رکاب زدن با شدت 50 درصد توان حداکثری بود که بین هر وهله 45-30 ثانیه استراحت وجود داشت. میزان فشار روی ران در گروه انسداد 170-140 میلی متر جیوه بود. متغیرهای وابسته با استفاده از دستگاه سلول شمار هماتولوژی و کیت های جمع آوری کننده خون که حاوی ماده ضد انعقاد بودند، اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های t وابسته، تحلیل واریانس یک طرفه، و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 0/05≥p استفاده گردید . یافته ها: نتایج درون گروهی نشان داد 3 هفته تمرین زیر بیشینه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا در مقایسه با پیش آزمون، باعث تغییرات معنی داری در مقادیرگلبول های قرمز (RBC)، هموگلوبین (HGB)، هماتوکریت (Hct) می شود (0/05>p)؛ اما این تغییرات در گروه های بدون انسداد و کنترل معنی دار نبودند. از طرف دیگر، نتایج بین گروهی نشان داد که 3 هفته فعالیت زیربیشینه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا در مقایسه با سایر گروه ها، میزان HGB (p=0/02)، RBC (p=0/002) و Hct (p=0/03) را به طور معنی داری افزایش می دهد. نتیجه گیری: محدودیت جریان خون موضعی هنگام فعالیت زیر بیشینه رکاب زدن اثر مثبتی بر میزان HGB، RBC و Hct خون دارد؛ از این رومی توان انتظار داشت تمرین انسدادی تا حدی بتواند اثر تمرین در شرایط هایپوکسی را ایجاد نماید.
۱۹.

اثر 6 هفته تمرین تایچی بر مقادیر سرمی عامل نکروز کننده تومور آلفا و کیفیت خواب زنان با عارضه سکته مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تای چی عامل نکروز کننده تومور آلفا کیفیت خواب سکته مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۹
زمینه و هدف: از آنجا که سکته مغزی موجب افزایش سایتوکاین های پیش التهابی می شود و کیفیت خواب را تحت تأثیر قرار می دهد؛ در تحقیق حاضر به بررسی اثر 6 هفته تمرین تای چی بر مقادیر سرمی عامل نکروز کننده تومور آلفا (TNF-α) و کیفیت خواب زنان با عارضه سکته مغزی پرداخته شد. روش تحقیق: بیست نفر از زنان شهر قم با عارضه سکته مغزی (با میانگین سن 3/55±65/80 سال، وزن 14/00±68/41 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 5/15±26/33 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کرده و به طور تصادفی به گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت 6 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه تمرینات تای چی را به اجرا درآوردند. گروه کنترل طی این دوره در هیچ گونه فعالیت ورزشی شرکت نکردند. از همه آزمودنی ها قبل و بعد از 6 هفته تمرین، در حالت ناشتا خونگیری به عمل آمد. به منظور اندازه گیری مقادیر سرمی عامل نکروز کننده تومور آلفا از کیت الایزای TNF-α ساخت شرکت کازوبایو بایوتک چین- آمریکا و دارای حساسیت 1/95 پیکوگرم بر میلی لیتر استفاده شد؛ و جهت ارزیابی کیفیت خواب شرکت کنندگان از پرسشنامه کیفیت خواب پیتسبرگ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های t وابسته و t مستقل در سطح معنی داری 0/05>p انجام گرفت. یافته ها: مقادیر سرمی TNF-α نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری (0/007>p) کاهش یافت؛ اما در کیفیت خواب، بهبودی معنی داری مشاهده نشد (0/05<p). نتیجه گیری: تمرین تای چی می تواند به عنوان یک مداخله موثر برای کاهش وضعیت التهاب در زنان با عارضه سکته مغزی، در نظر گرفته شود.
۲۰.

اثر فعالیت وامانده ساز اندام بالایی بر فعالیت قشری- نخاعی و پاسخ دهی موتونورون های نخاعی اندام پایینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خستگی مرکزی پتانسیل برانگیخته حرکتی (MEP) پتانسیل برانگیخته گردنی- بصل النخاعی (CMEP) خستگی عضلانی غیرموضعی (NLMF)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۳۹۵
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر فعالیت وامانده ساز اندام بالایی بر فعالیت قشری- نخاعی و پاسخ مجتمع موتونورون نخاعی اندام پایینی بود. تعداد 10 آزمودنی مرد فعال به صورت دردسترس و داوطلبانه (سن 99/2 ± 1/28 سال، قد 1/4 ± 77/1 متر، وزن 98/4 ± 70/75 کیلوگرم) در سه جلسه مجزا در این پژوهش شرکت کردند. پس از اندازه گیری ویژگی های آنتروپومتریک و آشنایی با انجام درست حرکت بارفیکس و تحریکات در جلسه اول، در جلسه های دوم و سوم، پتانسیل برانگیخته حرکتی ( MEP )، پتانسیل برانگیخته گردنی- بصل النخاعی ( CMEP ) و پاسخ حرکتی مستقیم بیشینه ( Mmax )، بلافاصله 10 و 20 دقیقه پس از اتمام پروتکل خستگی (انجام حرکت بارفیکس تا واماندگی، هفت ست با فاصله استراحتی یک دقیقه)، با استفاده از تحریک مغناطیسی قشر حرکتی مغز و مسیرهای نخاعی و تحریک الکتریکی عصب پیرامونی اندازه گیری شدند. نتایج پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری نشان داد که  MEP عضله ساقی قدامی (غیردرگیر) در مراحل بلافاصله ( = 0.001 P )، 10 دقیقه ( ₌ 0.001   P ) و پس از پروتکل خستگی نسبت به مقادیر استراحتی کاهش معناداری داشت. CMEP و Mmax تغییر معناداری را نسبت به مقادیر استراحتی نشان ندادند ( P = 0.5 ، 0.07   P = ). براساس داده های به دست آمده، به نظر می رسد که در پدیده انتشار خستگی از اندام بالایی به پایینی، مراکز فوق نخاعی درگیر باشند. افزون براین، این خستگی فوق نخاعی به زمان قابل توجهی برای بازیافت نیاز دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان