سعید دباغ نیکوخصلت

سعید دباغ نیکوخصلت

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

اثرات تک جلسه ای و هشت هفته ای تمرینات تناوبی با شدت بالا بر سندروم روده ای- معدای در دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی با شدت بالا آسیب روده نفوذپذیری روده سندروم اختلال گوارشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 546 تعداد دانلود : 265
زمینه و هدف : سندروم اختلالات گوارشی (افزایش آسیب و نفوذپذیری روده و اندوتوکسمی)، از عوامل محدود کننده و شایع در فعالیت های ورزشی شدید و دراز مدت می باشد. با توجه به روشن نبودن اثرات حاد و درازمدت تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر عملکرد دستگاه گوارش، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثرات تک جلسه ای و هشت هفته ای HIIT بر برخی از علائم و نشانگرهای سندروم اختلال گوارشی دختران ورزشکار انجام شد. روش تحقیق : تعداد 20 دختر ورزشکار، در قالب یک طرح نیمه تجربی دو گروهی شامل گروه کنترل (10 نفر) و گروه HIIT (10 نفر) در مطالعه شرکت کردند. قرارداد ورزشی تک جلسه ای شامل 18 بار دویدن 400 متر با شدت 100 تا 110 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود که در دوره تمرین (هشت هفته) از نه به 18 تکرار 400 متر رسید. نمونه خون قبل، بلافاصله و دو ساعت پس از اجرای قرارداد های ورزشی جمع آوری گردید. شاخص های پروتئین متصل به اسید چرب روده (I-FABP)، زونولین، لیپوپلی ساکارید (LPS) و ایمونوگلوبین ام (IgM) سرم به روش الایزا اندازه گیری شدند و سپس، همه داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و ویلکاکسون در سطح معنی داری 05/0>p نتایج استخراج گردید. یافته ها : یک جلسه HIIT در ابتدا و انتهای دوره تمرین، موجب افزایش معنی دار I-FABP، زونولین، LPS و کاهش معنی دار غلظت IgM سرمی شد (0/05>p) و تنها تغییرات زونولین در جلسه ابتدایی؛ و زونولین و IgM در جلسه انتهایی دوره HIIT، پس از گذشت دو ساعت به حالت اولیه برگشت. تفاوت غلظت LPS و IgM گروه های کنترل و HIIT پس از هشت هفته تمرین معنی دار نبود (0/05<p). نتیجه گیری : ممکن است یک جلسه HIIT باعث افزایش نفوذپذیری FABP روده ای و اندوتوکسمی دستگاه گوارش شود؛ اما سازگاری مثبت ناشی از انجام یک دوره HIIT (هشت هفته)، بهبود پاسخ ورزشی نشانگرهای یکپارچگی روده ای دختران ورزشکار را در پی دارد.
۲.

تأثیر دو شیوه فعالیت مقاومتی بر نشانگرهای آسیب زیستی عضله قلب ورزشکاران تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تروپونین قلبی نوع I با حساسیت بالا (hscTnI) پپتید ناتریوتیک نوع B (Nt-proBNP) فعالیت مقاومتی با ست های خوشه ای فعالیت مقاومتی وامانده ساز شاخص حجم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 195 تعداد دانلود : 421
فعالیت های مقاومتی وامانده ساز، همراه با پیشرفت سریع آمادگی جسمانی و عضلانی است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر فعالیت ست های وامانده ساز و خوشه ای بر نشانگرهای آسیب عضله قلبی است. مواد و روش ها: 12 مرد فعال با میانگین سنی 25/2±20/23 سال داوطلبانه انتخاب شدند. دو نوع پروتکل تمرینی ست های وامانده ساز و خوشه ای با طرح پیش آزمون و پایش 30 دقیقه، چهار، 12 و 24 ساعت بعد، مجزا اجرا شدند. هر دو نوع پروتکل وامانده ساز و خوشه ای شامل 9 حرکت با وزنه در دامنه شدت (RM 15-12) برابر و با حجم های تمرینی مساوی بودند. یافته ها: میانگین ضربان قلب دور پایانی تمرین در هر دو شیوه تمرینی کاهش نشان داد که در ست های خوشه ای با اندازه اثر (67/0=d) این کاهش بارزتر بود (05/0P<). میزان درک فشار تنها در مرحله اول پایش تفاوت داشت که در شیوه ست های وامانده ساز با اندازه اثر (59/3=d) بالاتر بود (05/0P<). میانگین تروپونین قلبی نوع I با حساسیت بالا (hscTnI) در پایش 24 ساعت بعد از مداخله در شیوه ست های وامانده ساز با اندازه اثر (90/0=d) بزرگ تری مشاهده شد (05/0P<). در تمامی مراحل پایش دو شیوه تمرینی (به استثنای پایش 24 ساعت بعد) مقدار پپتید ناتریوتیک نوع B (Nt-proBNP) قلبی بالاتر از سطوح پایه بود که اوج افزایش آن 4 ساعت بعد با اندازه اثر (35/1=d) در شیوه ست های وامانده ساز مشاهده شد. نتیجه گیری: اجرای فعالیت های مقاومتی وامانده ساز سطوح نشانگرهای زیستی آسیب عضله قلب را افزایش می دهد و امکان دارد دوره بازیافت 24 ساعته کافی نباشد.
۳.

تأثیر مقادیر مختلف سیر بر پاسخ تعیین کننده های اصلی همورئولوژی به یک جلسه فعالیت استقامتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیر فیبرینوژن فعالیت هوازی ویسکوزیته خون و پلاسما

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 204 تعداد دانلود : 662
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر مصرف مقادیر مختلف سیر بر پاسخ تعیین کننده های اصلی همورئولوژی به یک جلسه فعالیت استقامتی بود. پانزده مرد ورزشکار (میانگین ± انحراف معیار؛ سن 88/7± 27 سال)، داوطلبانه در این تحقیق شرکت نمودند. آزمودنی ها در 4 جلسه مجزا با فاصله یک هفته، پس از مصرف مقادیر مختلف سیر (500، 750 و 1000 میلیگرم پودر سیر و دارونما) در فعالیت استقامتی 30 دقیقه روی نوارگردان شرکت داشتند. سه نمونه خونی قبل، 4 ساعت بعد از مصرف مکمل و بلافاصله بعد فعالیت ورزشی، برای اندازه گیری عوامل همورئولوژی (ویسکوزیته خون و پلاسما، فیبرینوژن، هماتوکریت، هموگلوبین و شمارش گلبول های قرمز) گرفته شد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آنالیز واریانس مکرر انجام شد. مقدار مصرفی سیر بر ویسکوزیته پلاسما و فیبرینوژن تاثیر داشت (p= 0.001). آزمون تعقیبی نشان داد این دو فاکتور در پاسخ به مصرف 500 میلیگرم سیر نسبت به سایر مقادیر کاهش بیشتری داشت در حالیکه مقدار مصرفی سیر بر ویسکوزیته خون، هماتوکریت، هموگلوبین و شمارش گلبول های قرمز، تاثیر معنی داری نداشت (p= 0.067). صرف نظر از مقدار مصرفی، مصرف سیر به تنهایی باعث کاهش تمامی فاکتورهای همورئولوژی شد (p= 0.000). بر اساس نتایج تحقیق حاضر میتوان نتیجه گیری نمود که مصرف سیر باعث بهبود فاکتورهای اصلی همورئولوژی میشود، در حالیکه مقدار مصرفی سیر در مقادیر پایین ویسکوزیته پلاسما و فیبرینوژن را حین فعالیت ورزشی بهبود میبخشد. بنابرین ممکن است افراد دارای مشکلات هموستازی چنانچه قبل از فعالیت ورزشی مقدار پائین سیر مصرف نمایندخطرات قلبی- عروقی آنها طی فعالیت کاهش یابد
۴.

مقایسه ی تأثیر فعالیت هوازی در اوایل دوره ی فولیکولی با اواخر دوره ی فولیکولی بر لپتین سرم زنان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لپتین فعالیت هوازی اوایل فولیکولی اواخر فولیکولی زنان غیر ورزشکار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 374 تعداد دانلود : 990
تحقیق حاضر در نظر داشت تا تاثیر فعالیت هوازی در دوره های اوایل و اواخر فولیکولی را بر لپتین سرم زنان غیرورزشکار سالم بررسی کند. برای این منظور، 12 نفر از دانشجویان غیرورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سنی 2±26 سال، قد 0/4±6/160سانتی متر، وزن 8/3±4/53 کیلوگرم، درصد چربی 7/3±5/24، BMI 5/1±8/20 کیلوگرم بر مجذور قد و حداکثر اکسیژن مصرفی 9/8±5/35 میلی لیتر بر کیلوگرم داوطلب شدند تا فعالیت هوازی را که شامل دویدن روی نوارگردان با VO2max 70% تا حد واماندگی بود، انجام دهند. فعالیت در دو دوره ی اوایل و اواخر فولیکولی به صورت متقاطع انجام گرفت و نمونه های خونی(3 میلی مول)، قبل، بعد و 48 ساعت بعد از فعالیت جمع آوری شد. برای اندازه گیری لپتین از روش الایزا و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس(ANOVA) با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد در مقایسه ی سطوح استراحتی لپتین در این دو دوره، تفاوت معنا داری وجود ندارد(05/0 p >). همچنین، تغییرات سطوح لپتین نیز در پاسخ به یک جلسه فعالیت هوازی در اوایل فولیکولی معنادار نبود(05/0 p >). با این حال در اواخر فولیکولی بلافاصله بعد از فعالیت، سطوح لپتین، نسبت به قبل از فعالیت، افزایش معنا داری داشته است (02/0=p) و 48 ساعت بعد از فعالیت نیز نسبت به بلافاصله بعد از فعالیت به طور معنا داری کاهش یافت(04/0=p).از نتایج تحقیق حاضر به نظر می رسد که احتمالاً تأثیر فعالیت هوازی بر سطوح لپتین در اواخر دوره ی فولیکولی بیشتر از اوایل این دوره باشد.
۵.

تأثیر فعالیت هوازی در زمان های مختلف روز بر کورتیزول و برخی شاخص های پیش التهابی سرم مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول ریتم شبانه روزی فعالیت هوازی شاخص های پیش التهابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 667 تعداد دانلود : 974
هدف از تحقیق حاضر، تعیین تأثیر فعالیت هوازی در زمان های مختلف روز بر کورتیزول و برخی شاخص های پیش التهابی سرم مردان غیرورزشکار است. 11 مرد سالم غیرورزشکار (سن: 7/2±4/24 سال، توده بدن: 1/8±6/64 کیلوگرم، قد: 8/9±6/171سانتی متر) به-صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها فعالیت هوازی مشابهی را در چهار زمان مختلف روز (08:00،12:00،16:00 و 20:00)، به صورت تصادفی روی چرخ کارسنج انجام دادند. در هر جلسه، آزمودنی ها پس از گرم کردن و کشش، با شدتی معادل90 درصد حداکثر ضربان قلب، به مدت 30 دقیقه روی چرخ کارسنج رکاب زدند. از هر آزمودنی دو نمونه خونی، قبل و بلافاصله بعد از هر آزمون گرفته شد. پس از بررسی داده ها، با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مشخص شد مقادیر پایه تمامی شاخص ها به جز CRP (05/0<P) در دوره های زمانی مختلف روز تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند (05/0>P). فعالیت هوازی سبب افزایش معنی دار کورتیزول و IL-6 شد (05/0>P)، ولی در پی انجام فعالیت هوازی، تغییر معنی داری در سطوح αTNF- و CRP مشاهده نشد (05/0<P). همچنین ریتم شبانه روزی بر اندازه و میزان پاسخ این شاخص ها به فعالیت هوازی تأثیر معنی داری نداشت (05/0<P). بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری کرد که به استثنایCRP، غلظت های پایه سایر شاخص ها تحت تأثیر تغییرات زمان روز هستند. با این حال، پاسخ کورتیزول و شاخص های پیش التهابی به فعالیت هوازی حاد به زمان وابسته نیستند.
۶.

تاثیر دو مرحله مختلف دوره ماهانه (اواسط فولیکولی و لوتئینی) و فعالیت هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: HS هموسیستئین پلاسمایی مراحل دوره ماهانه CRP سرمی دختران ورزشکار فعالیت هوازی وامانده ساز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 668 تعداد دانلود : 232
هدف از تحقیق، تعیین تاثیر مراحل دوره ماهانه و فعالیت هوازی شدید روی هموستئین پلاسمایی و hs-CRP سرمی در دختران ورزشکار بود. به این منظور 9 دختر ورزشکار سالم با 8 سال سابقه فعالیت باشگاهی و دوره ماهانه منظم انتخاب شدند. این افراد دو قرارداد تمرینی بروس را در مراحل اواسط فولیکولی و لوتئینی تا حد واماندگی انجام دادند و نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت گرفته شد. به منظور بررسی تغییرات دو شاخص طی دو مرحله دوره ماهانه از آزمون واریانس یک راهه با اندازه گیری های مکرر استفاده شد (سطح معنی داری 05/0). مقادیر پایه و افزایش متعاقب فعالیت هموسیستئین و hs-CRP در مرحله فولیکولی بیشتر از مرحله لوتئینی بود که با افزایش استروژن در این مرحله همسو بود. تنها افزایش پس از فعالیت هموسیستئین در اواسط فولیکولی معنی دار بود. نتایج نشان داد افزایش استروژن در اواسط لوتئینی موجب کاهش هموسیستئین و hs-CRP می شود که حاکی از نقش محافظتی این هورمون در مقابل شاخص های پیشگوی بیماری قلبی – عروقی است.
۷.

تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح استراحتی متغیرهای همورئولوژی مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی هماتوکریت فیبرینوژن ویسکوزیته خون ویسکوزیته پلاسما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 21 تعداد دانلود : 461
رئولوژی زیستی، شاخه ای از بیولوژی است که به مطالعه جریان و تغییر شکل مواد زیستی تحت نیروهای وارده می پردازد و با تأکید بیشتر بر خون این علم را همورئولوژی نامیده اند. ارتباط آمادگی جسمانی و وضعیت همورئولوژیکی در تحقیقات متعددی گزارش شده است. علی رغم اهمیت تمرینات مقاومتی بر سلامت افراد، تأثیر این تمرینات بر همورئولوژی مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر متغیرهای همورئولوژیکی مردان جوان سالم بود. به همین منظور، تعداد 20 دانشجوی پسر غیرورزشکار سالم به طور تصادفی به دو گروه 10 نفره تمرین (میانگین± انحراف معیار، سن: 7/1±0/22 سال، درصد چربی: 0/2±5/15، قد: 7/3±3/177 سانتی متر و وزن: 7/3±5/77 کیلوگرم) و کنترل (میانگین± انحراف معیار، سن: 1/2±5/22 سال، درصد چربی: 5/2±1/15، قد: 7/2±0/174 سانتی متر و وزن: 7/2±4/74 کیلوگرم) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین برای 12 هفته و هر هفته سه جلسه با شدت های متفاوتی تمرین کردند. ابتدا، تمرینات با شدت 50 درصد یک تکرار بیشینه (RM-1) شروع شد و در پایان هفته چهارم شدت تمرین به 60 درصد RM-1 و در پایان هفته هشتم به 70درصد RM-1 افزایش یافت. هر جلسه تمرین شامل سه ست 10 تکراری برای هشت حرکت پرس سینه، چهارسر ران، پرس سرشانه، دراز و نشست در سطح شیب دار، پارویی، کشش پایینی (لت پول)، جلو بازو و پرس پا بود. نمونه های خونی قبل از تمرین و در انتهای هفته های چهارم، هشتم و دوازدهم جمع آوری شدند و برای اندازه گیری ویسکوزیته خون، ویسکوزیته پلاسما، فیبرینوژن، آلبومین، پروتئین تام و هماتوکریت مورد آنالیز قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دو طرفه مکرر با عامل بین گروهی استفاده شد. نتایج نشان دادند که ویسکوزیته خون، ویسکوزیته پلاسما، فیبرینوژن، پروتئین تام و هماتوکریت در پایان هفته های چهارم و هشتم کاهش معنی داری (05/0P<) داشتند که هم زمان، کاهش معنی داری در درصد چربی و وزن بدن نیز مشاهده شد (05/0P<). باوجود این، با افزایش شدت تمرین به 70درصد RM-1 در چهار هفته پایانی، علی رغم کاهش معنی دار درصد چربی بدن متغیرهای همورئولوژیکی تقریباً به سطوح قبل از تمرین بازگشتند. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، تمرین مقاومتی با شدت های 50 و 60درصد RM-1 می تواند سبب بهبود سطوح استراحتی متغیرهای همورئولوژیکی شود که با افزایش شدت تمرین، این تغییرات به سطوح اولیه قبل از تمرین باز می گردند.
۹.

بررسی قانون زنجیره سینتیکی مشت زدن در کاراته(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 733 تعداد دانلود : 734
هدف تحقیق حاضر بررسی سینما توگرافیکی اصل زنجیره سینتیکی بر روی اجرای مشت است روش اجرای مشت بدین شکل است کهدست ضربه زننده مخالف پایی است که در جلو قرار داده شده است . در این تحقیق دو روش اجرا برای مشت مخالف یا معکوس در نظر گرفته شده بود پرتاب دست به سمت جلو به دنبال شروع چرخش کمر به داخل و شروع حرکت پرتابی دست به سمت جلو پس از شروع چرخش کامل کمر به سمت داخل (با تاخیر زمانی)دو روش اجرای ضربه زیر مجموعه الگوی حرکتی پرتاب ها می باشند که از قوانین مربوط به الگوی حرکتی پرتاب ها (اصل زنجیره سینتیکی) تبعیت می کنتد تفاوت روش اجرای این دو ضربه در زمان بندی درگیری مفاصل و اندام ها در حین اجرااست بدین معنی که در اجرای هر یک از این دو روش زمان درگیر شدن چرخش لگن و تنه نسبت به شروع حرکت دست متفاوت است جهت اجرای ضربه برای این منظور دو روش اجرای مشت به دو گروه 12 نفره که هگی مبتدی بودند به مدت یک ترم آموزش داده شد مدت آموزش 17 جلسه 1/5 ساعته بود و برای هر دو گروه موارد تمرینی یکسان در نظر گرتفه شده بود در پایان دوره آموزشی برای مقایسه این دو روش با یکدیگر پارامتر های سینماتیک از طریق سینماتوگرافی دو بعدی از اجرای آزمودنی ها به عمل آمد که پارامتر های زمان سرعت متوسط و شتاب متوسط به صورت مستقیم و نیرو انرژی جنبشی و توان ضربه به صورت غیر مستقیم از تصاویر ویدیویی محاسبه گردید برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه های تحقیق از روش آماری تست T و آلفای 0/05 استفاده شد که تفاوت معنی داری بین پارامتر های اندازه گیری شده به دست نیامد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان