فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۴۴۲ مورد.
۲۶۱.

تأثیر حفاظتی هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان دکورین، TGF-β و حجم تومور در مدل حیوانی سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزش حجم تومور دکورین سرطان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۴۴۵
دکورین مایوکاینی است که ازطریق تعامل با فاکتور رشد تومور بتا (TGF-β)، رشد و تکامل سلول های سرطانی را تعدیل می کند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حفاظتی هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان دکورین TGF-β و حجم تومور در مدل حیوانی سرطان پستان است. در این تحقیق تجربی40 سر موش آزمایشگاهی ماده نژاد بالب سی به روش تصادفی و به طور مساوی در چهار گروه کنترل، تومور، ورزش و گروه ورزش به همراه تومور تقسیم شدند. تمرین اصلی، چهار هفته قبل و چهار هفته بعد از کاشت تومور با 50 تا 70 درصد توان بیشینه موش ها اجرا شد. موش های دو گروه تومور و گروه ورزش به همراه تومور، ازطریق جراحی زیرجلدی با تومور آدنوکارسینومای پستان موشی سرطانی شدند. رشد تومور به صورت هفتگی اندازه گیری شد و در پایان مطالعه تومورها و بافت عضله سولئوس ازطریق جراحی استخراج شدند. برای بررسی بیان ژن دکورین و TGF-β از روش Real-Time PCR استفاده شد و داده ها به روش آزمون های تی تحلیل واریانس یک طرفه و به دنبال آن آزمون تعقیبی توکی با سطح معنی داری 05/0P< تجزیه و تحلیل شدند. میزان رشد تومور درگروه تومور به طور معنی داری بیشتر از گروه ورزش به همراه تومور بود و تفاوت معنی داری در میزان بیان دکورین در عضله سولئوس بین چهار گروه وجود داشت .(F=12/30,P=0/0023) همچنین، آزمون تعقیبی توکی نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی تناوبی سبب افزایش معنی دار بیان ژن دکورین در بافت عضله سولئوس در دو گروه ورزش نسبت به گروه کنترل و گروه ورزش به همراه تومور نسبت به گروه تومور شده است (P=0/02)، اما میزان بیان TGF-β در بافت تومور در گروه ورزش به همراه تومور نسبت به گروه توموری کاهش معنی داری نشان داد. نتایج نشان داد که تمرینات هوازی تناوبی احتمالاً با افزایش بیان دکورین و کاهش بیان TGF-β، در کاهش رشد سلول های سرطان پستان نقش دارد که اهمیت این نوع تمرین ورزشی را در مهار رشد تومور در سرطان پستان نشان می دهد.
۲۶۲.

تأثیر شدت های مختلف تمرینات مقاومتی بر عملکرد کبد در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی شدت تمرین مردان چاق عملکرد کبد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۶۵ تعداد دانلود : ۱۲۰۴
این اساس هدف از این مطالعه بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی با شدت های مختلف بر نتایج تست های عملکرد کبد در مردان چاق بود. مطابق معیارهای ورود به پژوهش 32 مرد چاق انتخاب شدند و به طور تصادفی در 4 گروه 8 نفری (کنترل، تمرین با شدت کم:30% یک تکرار بیشینه، تمرین با شدت متوسط:50% یک تکرار بیشینه و تمرین با شدت زیاد:70% یک تکرار بیشینه) قرار گرفتند. سه گروه تمرینات مقاومتی را با شدت های مختلف 3 بار در هفته انجام دادند. نمونه های خونی در پیش آزمون، میان آزمون و پس آزمون ( پس از 12 ساعت ناشتایی) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تجزیه وتحلیل شدند. در گروه های تمرین درصد چربی بدن، ALT،GGT و AST در مقایسه با گروه کنترل به طرز معنا داری کاهش یافتند (P<.05). اما تغییرات معنا داری در نشانگران غیرآنزیمی (آلبومین و بیلی روبین سرم) مشاهده نشد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که تمرینات مقاومتی موجب بهبود نشانگران آنزیمی عملکرد کبد در مردان چاق می شود. همچنین تمرین با شدت سبک و تکرار زیاد می تواند فواید بهتری داشته باشد.
۲۶۳.

تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید، بر تعداد لکوسیت ها و پلاکت های خون مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم ایمنی فعالیت هوازی لکوسیت فعالیت تناوبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۶۴۱
هدف مطالعه حاضر مقایسه تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید بر تعداد لکوسیت ها و پلاکت های خون مردان غیرورزشکار بود. در این مطالعه 11 مرد جوان غیرورزشکار به اجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و یک جلسه فعالیت تناوبی شدید پرداختند. قبل، بلافاصله و دو ساعت پس از اجرای فعالیت، تعداد لکوسیت ها، نوتروفیل ها، لنفوسیت ها، مونوسیت ها و پلاکت ها شمارش شد. از آزمون های آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری، تعقیبی LSD و t مستقل استفاده شد. شمار لکوسیت ها بلافاصله پس از اجرای هر دو فعالیت افزایش یافت (05/0P≤). شمار نوتروفیل ها بلافاصله پس از هر دو نوع فعالیت افزایش یافت (05/0P≤). تعداد لنفوسیت ها نیز بلافاصله پس از هر دو نوع فعالیت افزایش یافت و دو ساعت پس از اجرا با کاهش، به پایین تر از سطوح استراحتی رسید (05/0≤ P). شمار مونوسیت ها و پلاکت ها بلافاصله پس از اجرای هر دو فعالیت افزایش یافت (05/0P≤).به نظر می رسداجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید، می تواند موجب افزایش معنادار مقادیر سلول های سیستم ایمنی و گردش خون شود و اختلاف معناداری بین این دو نوع فعالیت در میزان تحریک سلول های سیستم ایمنی وجود ندارد.
۲۶۴.

تخمین سطح مقطع عضله چهار سر ران و همسترینگ با استفاده از اندازه های آنتروپومتریکی ناحیه ران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنتروپومتریک سطح مقطع عضله چهارسرران عضله همسترینگ معادله برآورد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۸۳۴ تعداد دانلود : ۵۲۶
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل هایی جهت پیش بینی سطح مقطع عضله چهار سر ران و همسترینگ براساس اندازه های آنتروپومتریکی در مردان 20 تا 70 ساله بود. بدین منظور، 88 مرد غیرفعال و سالم با دامنه سنی 20 تا 70 سال از بین افراد داوطلب برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. شایان ذکر است که از تصویربرداری سی تی اسکن به عنوان روش مرجع و از اندازه گیری های آنتروپومتریکی ناحیه ران به عنوان متغیرهای پیش بین استفاده گردید. نتایج رگرسیون چند عاملی، ارتباط معنا داری را میان اندازه گیری های آنتروپومتریکی با سطح مقطع و حجم عضله چهارسرران در دو گروه نشان می دهد (0.05≥P). در این پژوهش مدل تخمین سطح مقطع به صورت (1.013 0.102(A)-+(12.861(M - (O)1.418 =سطح مقطع عضله چهارسرران) و ( 34.672- 0.253(A)+ 0.628(M)- (1.302(O =سطح مقطع عضله همسترینگ) بود که در این مدل ها منظور از O، دور ران در ناحیه میانی؛ M چربی زیر پوستی در ناحیه میانی به سانتی متر در ناحیه قدامی ران؛ A سن به سال می باشد. همچنین، براساس نتایج خطای استاندارد برآورد برای این مدل ها به ترتیب 8/8 و 1/9 درصد بود. نتایج این پژوهش مدل های معتبر و دقیقی را برای برآورد سطح مقطع عضله چهارسرران و همسترینگ براساس متغیرهای آنتروپومتریکی در مردان 20 تا 70 سال غیرفعال و سالم ارائه داد که برای پژوهش در زمینه های بالینی، فیزیولوژی ورزشی و علم تمرین سودمند می باشد. با توجه به سهولت کاربرد مدل های این پژوهش می توان از آن ها به عنوان یک روش عملی در مراکز بهداشتی، سلامتی و پژوهشی استفاده کرد.
۲۶۵.

مقایسه اثر دو شیوه تمرینی تناوبی شدید و تمرین تداومی با شدت متوسط بر عوامل پیش بینی کننده منتخب نارسایی قلبی در زنان یائسه کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید تمرین تداومی با شدت متوسط زنان یائسه کم تحرک عوامل پیش بینی کننده نارسایی قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۴۷۹
فعالیت بدنی خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی را با تعدیل فرایند التهاب کاهش می دهد. دراین راستا، هدف از پژوهش حاضر مقایسه دو شیوه تمرینی تناوبی شدید و تمرین تداومی با شدت متوسط بر عوامل پیش بینی کننده نارسایی قلبی در زنان یائسه کم تحرک بود. در این پژوهش 30 زن یائسه کم تحرک (با میانگین ± انحراف معیار سنی 49/45 ± 0/55 سال؛ وزن 59/1 ± 26/71 کیلوگرم) سالم شهر اصفهان انتخاب شده و به سه گروه تمرین تناوبی شدید، تمرین تداومی با شدت متوسط و کنترل تقسیم گردیدند. گروه تمرین تناوبی شدید در برنامه ای با شدت 60 تا 90 درصد ضربان قلب ذخیره و گروه تمرین تداومی با شدت متوسط در برنامه ای با شدت 50 تا 65 درصد ضربان قلب ذخیره شرکت کردند؛ اما گروه کنترل درطول این دوره در هیچ گونه برنامه ورزشی منظمی شرکت نکرد. در این پژوهش پروتئین واکنشگر سی و شاخص های نیم رخ لیپیدی، قبل و بعد از هشت هفته با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری در سه گروه مقایسه گردید. نتایج نشان دهنده کاهش معنادار نشانگر التهابی پروتئین واکنشگر سی و افزایش معنادار لیپوپروتئین پرچگال در گروه تمرین تناوبی شدید نسبت به دو گروه دیگر می باشد. همچنین، افزایش معنادار نسبت لیپوپروتئین پرچگال به لیپوپروتئین کم چگال در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل مشاهده می شود. به طورکلی، یافته های این پژوهش نشان دهنده نقش مؤثرتر تمرینات تناوبی شدید نسبت به تمرینات تداومی با شدت متوسط در پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی در زنان یائسه می باشد.
۲۶۶.

تأثیر فعالیت بدنی منظم بر تغییرات سطح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز، بهره هوشی و تبحر حرکتی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهره هوشی فعالیت بدنی کم توان ذهنی تبحر حرکتی عامل رشد عصبی مشتق از مغز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی رشد حرکتی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۸۸ تعداد دانلود : ۸۰۱
فعالیت ورزشی از طریق تحریک ترشح عوامل رشد عصبی بر عملکرد حرکتی و شناختی اثرگذار می باشد. دراین راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته فعالیت ورزشی بر سطوح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز و تبحر حرکتی کودکان کم توان ذهنی بود. بدین منظور، 40 دانش آموز پسر ( 12 6 سال) کم توان ذهنی آموزش پذیر به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه شاهد (20 نفر) و تجربی (20 نفر) قرار گرفتند. برنامه فعالیت ورزشی شامل انجام حرکات ریتمیک مختلف و بازی به مدت 12 هفته و به صورت چهار جلسه 45 دقیقه ای در هفته بود. 48 ساعت قبل از اولین جلسه و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از تمامی آزمودنی ها درحالت ناشتا خون گیری به عمل آمد. همچنین، سطوح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز با استفاده از روش الایزا و تبحر حرکتی از طریق مقیاس لینکلن اوزرتسکی سنجیده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز آزمون تحلیل کوواریانس مورداستفاده قرار گرفت (P≤0.05). نتایج نشان می دهد که سطوح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز پس از اجرای یک دوره فعالیت ورزشی منظم افزایش معناداری یافته است و نمره کلی آزمون تبحر حرکتی نیز در گروه تمرینات ورزشی به صورت معناداری بهبود پیدا کرده است (P≤0.05). از سوی دیگر، بهره هوشی در هیچ یک از گروه ها تغییر معناداری را نشان نمی دهد؛ در نتیجه، فعالیت ورزشی منظم ممکن است به واسطه افزایش سطح عامل رشد عصبی مشتق از مغز موجب بهبود تبحر حرکتی کودکان کم توان ذهنی شود.
۲۶۷.

اثر یک جلسه ورزش مقاومتی با شدت بالا بر عوامل انعقادی و فیبرینولیز خون، قبل و بعد از 10 هفته تمرین مقاومتی در کودکان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزش مقاومتی با شدت بالا عامل فعال کننده پلاسمینوژن بافتی عامل مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن 1 اینترلوکین 6 کودکان چاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۸۹ تعداد دانلود : ۳۷۰
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر یک جلسه ورزش مقاومتی با شدت بالا بر عوامل انعقادی و فیبرینولیز، قبل و بعد از 10 هفته تمرین مقاومتی در کودکان چاق بود. بدین منظور، 30 کودک پسر چاق هشت تا 12 سال (با شاخص توده بدن 96/08±0/27 کیلوگرم بر متر مربع) به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. تمرین مقاومتی به صورت سه جلسه در هفته و به مدت 10 هفته با شدت 60 40 درصد یک تکرار بیشینه برای هشت حرکت اجرا شد. ورزش مقاومتی با شدت بالا شامل دو ست 12 تکراری با 75 درصد یک تکرار بیشینه برای هشت حرکت بود. خون گیری در چهار مرحله، قبل و بعد از دوره تمرینی در دو نوبت (قبل و بلافاصله پس از فعالیت حاد) انجام شد. برمبنای نتایج مشاهده می شود که یک جلسه فعالیت مقاومتی با شدت بالا باعث افزایش سطوح عامل فعال کننده پلاسمینوژن بافتی و وان ویلبراند و کاهش عامل مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن 1 شده است؛ اما در هیچ یک از گروه ها تغییری در سطوح پروتئین S، پروتئین C، تعداد پلاکت ها، زمان نسبی ترومبوپلاستین و زمان پروترومبین در پاسخ به یک جلسه فعالیت مقاومتی مشاهده نمی شود. سطوح D دایمر نیز تنها در گروه تمرین در پاسخ به فعالیت افزایش یافته است. علاوه براین، تفاوت بین گروهی در سطوح فیبرینوژن و اینترلوکین6 مشاهده می شود. همچنین، یافته ها حاکی از آن است که تغییرات عوامل فیبرینولیز و انعقادی قبل از تمرین مقاومتی در هر دو گروه کنترل و تمرین در پاسخ به ورزش مقاومتی حاد تقریباً مشابه می باشد؛ اما پس از سازگاری با تمرینات مقاومتی، در گروه تمرین مقاومتی افزایش عوامل فیبرینولیز و کاهش عوامل انعقادی و التهابی در پاسخ به یک جلسه ورزش مقاومتی حاد مشاهده می شود که با سطوح پلاسمایی عامل فعال کننده پلاسمینوژن بافتی ،D دایمر و عامل وان ویلبراند بالاتر و سطوح اینترلوکین6، عامل مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن 1 و فیبرینوژن پایین تر نشان داده شده است.
۲۶۸.

مقایسه QTc ورزشکاران مرد نخبه، باشگاهی و مبتدی در حالت استراحت و ورزش وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الکتروکاردیوگراف فاصله زمانی QT ورزشکار نخبه ورزشکار باشگاهی ورزشکار مبتدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۴۸۳
از علل مرگ ناگهانی در ورزش طولانی بودن مرحله استراحت قلبی است. هدف از این تحقیق مقایسه QTc از الکتروکاردیوگراف ورزشکاران مرد نخبه، باشگاهی و مبتدی است. نمونه آماری پژوهش 7 ورزشکار مرد قایقران تیم ملی کانو، 10 فوتبالیست مرد باشگاه نیروی زمینی و 10 دانشجوی غیر تربیت بدنی مرد بودند. میانگین و انحراف معیار 27 ورزشکار شامل گروه نخبه: سن 43/2 ± 42/22 سال، قد 29/4 ± 14/182سانتی متر، وزن 16/6 ± 28/81 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 13/2 ± 53/24؛ گروه باشگاهی: سن 48/0± 30/20 سال، قد 27/4 ± 5/177سانتی متر، وزن 44/6 ± 6/71 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 47/1 ± 69/22؛ و گروه مبتدی: سن 93/1 ± 20/20 سال، 71/4 ± 4/176 سانتی متر، وزن 5/7 ± 92/70 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 13/2 ± 77/22 بود. کلیه آزمودنی ها در آزمون بروس تا مرحله واماندگی شرکت کردند. با استفاده از دستگاه الکتروکاردیوگرام ورزشی پیش و پس از آزمون بروس، الکتروکاردیوگراف آنها ثبت شد. پس از محاسبه فاصله زمانی QTc، نتایج با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندعاملی و آزمون تعقیبی شفه استخراج شد. نتایج نشان داد که فاصله زمانی QTc در هر دو مرحله استراحت و واماندگی در سه گروه تفاوت معنا دار دارد (001/0> P). همچنین فاصله زمانی QTc در دو مرحله استراحت (001/0> P) و واماندگی (01/0> P) با افزایش سطح ورزشکاری از مبتدی به نخبه افزایش معنا داری را نشان داد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که احتمالاً ورزش و سطح آمادگی جسمانی می تواند موجب افزایش دپولاریزاسیون و رپولاریزاسیون بطن و عملکرد قلب شود.
۲۶۹.

تأثیر 10 هفته تمرین استقامتی روی چرخ کارسنج بر سطوح نسفاتین- 1 و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نوع 2 تمرین استقامتی مقاومت به انسولین- نسفاتین-1

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۶۶۱ تعداد دانلود : ۳۴۱
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 10 هفته تمرین استقامتی بر سطوح نسفاتین-1 و مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. 16 زن مبتلا به دیابت نوع 2 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی ( 8 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی، تمرین استقامتی را به مدت 10 هفته، سه جلسه در هفته (با شدت 50-40 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 25-20 دقیقه شروع و با افزایش تدریجی به 80-70 درصد ضربان قلب بیشینه و مدت زمان 45-40 دقیقه در جلسات پایانی) انجام دادند. گروه کنترل در طول دوره پژوهش هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشت. نمونه های خونی در حالت 12 ساعت ناشتایی و به منظور بررسی سطوح نسفاتین-1، انسولین و گلوکز در مراحل پیش و پس آزمون جمع آوری شدند. داده های حاصل با استفاده از آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، t مستقل و وابسته با نرم افزار Spss نسخه 21 در سطح معنا داری 05/0>α تجزیه وتحلیل شدند. 10 هفته تمرین روی چرخ کارسنج در گروه تجربی، سبب کاهش گلوکز و مقاومت به انسولین شد (05/0P<)، درحالی که سطوح نسفاتین-1 و انسولین تغییر معنا داری نکرد (05/0P>). تغییرات پیش تا پس آزمون فقط در مقادیر گلوکز گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل معنا دار بود (05/0P<). در نتیجه تمرین روی چرخ کارسنج یک شیوه درمانی غیردارویی به منظور کاهش گلوکز خون و مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی است.
۲۷۰.

تأثیر تمرین استقامتی شنا بر سطح VEGF ریه موش های باردار در معرض مسمومیت کادمیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شنا کادمیوم فاکتور رشد اندوتلیال عروقی دوران بارداری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۷۶۳ تعداد دانلود : ۵۲۱
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر یک دوره برنامه تمرینی شنا بر سطح VEGF ریه موش های باردار در معرض مسمومیت با کادمیوم بود. 32 سر موش ماده ویستار پس از دو هفته آشنایی با محیط جدید و آب و سپس بارداری، به گروه شنا، کادمیوم، کادمیوم – شنا و کنترل تقسیم شدند. تمرین شنا از روز اول بارداری شروع شد و در هفته دوم به 60 دقیقه در روز رسید. نمونه گیری از بافت ریه دو روز پس از زایمان انجام گرفت. VEGF ریه با استفاده از روش الایزا (ELISA) تعیین شد. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون توکی در سطح معناداری 05/0 P≤ انجام گرفت. نتایج نشان داد سطح VEGF ریه مادران بعد از زایمان در گروه کادمیوم به طور معنا داری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (001 /0 P≤). تفاوت VEGFریه گروه شنا و گروه کنترل معنا دار نبود. اما VEGF ریه گروه کادمیوم – شنا نسبت به گروه کادمیوم به طور معنا داری بالاتر بود (001 /0 P≤). با توجه به مهار فعالیت آنژیوژنز ریه توسط کادمیوم در دوران بارداری، می توان گفت تمرین ورزشی شنا برای حفظ سطح VEGF به عنوان شاخص رگ زایی، مفید است.
۲۷۱.

اثر طول دورة مصرف مکمل کورکومین بر ظرفیت آنتی اکسیدانی تکواندوکاران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ظرفیت آنتی اکسیدانی مکمل کورکومین تکواندوکاران نوجوان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۵۱ تعداد دانلود : ۵۴۰
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر طول دورة مصرف مکمل کورکومین بر ظرفیت آنتی اکسیدانی تکواندوکاران نوجوان در زمان مسابقات یک روزة تکواندو می باشد. 30 تکواندوکار نوجوان مرد (با میانگین سنی 96/2±13/15 سال، قد 29/7±17/173 سانتی متر و وزن 83/10±82/59 کیلوگرم) به طور تصادفی در سه گروه 10 نفری میان مدت، کوتاه مدت و دارونما قرار گرفتند. گروه میان مدت از 48 ساعت پیش از شروع مسابقات تا شروع مسابقات و گروه کوتاه مدت در فواصل بین مسابقات، کورکومین دریافت کردند (به ترتیب و درمجموع 140 و 70 میلی گرم). گروه دارونما نیز طی 48 ساعت و در فواصل مسابقات، دارونما دریافت کرد . یک ساعت پس از پایان آخرین مسابقه ( سه مسابقة 10 دقیقه ای با یک ساعت فاصله بین هر مسابقه) نمونه گیری خون به عمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان می دهد که فعالیت آنزیم GPX (واحد بر میلی گرم پروتئین) در گروه میان مدت، افزایش معنا داری نسبت به سایر گروه ها دارد (P=0.0001)، اما در مورد آنزیم CAT (واحد بر میلی گرم پروتئین)، تفاوت معنا داری بین گروه ها مشاهده نمی شود (P=0.098 در مقایسه با گروه دارونما و P=0.399 در مقایسه با گروه کوتاه مدت). همچنین، سطح MDA (نانومول در میلی لیتر) نیز بین هیچ یک از گروه ها تفاوت معناداری ندارد (0.437=P)، اما به شکل غیرمعنا داری در گروه 48 ساعت (59/38±1/3)، کمتر از گروه کوتاه مدت (85/61±0/3) می باشد و در هر دوی این گروه ها، کمتر از گروه دارونما (65/02±0/4) گزارش شده است. این نتایج بیانگر آن است که مصرف میان مدت مکمل کورکومین طی 48 ساعت پیش از مسابقات یک روزه و پرتنش می تواند برخی آنزیم های مرتبط با ظرفیت آنتی اکسیدانی را تحت تأثیر قرار دهد و ظرفیت آنتی اکسیدانی ورزشکاران را بهبود بخشد.
۲۷۲.

تعیین نقش پپتید مرتبط با ژن کلسی تونین در اکسیداسیون چربی حین تمرین استقامتی در رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی متابولیسم ورزشی پپتید مرتبط با ژن کلسی تونین متابولیسم چربی هموستاز انرژی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۰۷ تعداد دانلود : ۶۲۳
هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش پپتید مرتبط با ژن کلسی تونین در اکسیداسیون چربی حین تمرین استقامتی در رت های نر نژاد ویستار بود. بدین منظور، 30 رأس رت نر نژاد ویستار به شکل تصادفی به سه گروه کنترل (10 نفر)، تمرینی محض (10 نفر) و تمرین+ (CGRP(8-37 (10 نفر) تقسیم شدند. گروه های تمرینی محض و تمرین + CGRP(8-37)، یک جلسه تمرین استقامتی را با سرعت 26 متر بر دقیقه و به مدت 60 دقیقه انجام دادند و بلافاصله پس از تمرین، مایع مغزی نخاعی و نمونه خونی آزمودنی ها جمع آوری گردید. قابل ذکر است که پیش از انجام تمرین، گروه تمرین +(CGRP(8-37، تزریق درون صفاقی (CGRP(8-37 (منع کننده گیرنده های پپتید مرتبط با ژن کلسی تونین) را به مقدار (10 µg/kg) دریافت نمودند. شایان ذکر است که غلظت پپتید مرتبط با ژن کلسی تونین در مایع مغزی نخاعی و سطوح سرمی آن، غلظت اسید چرب آزاد و تری گلیسرید پلاسما با تکنیک الایزا اندازه گیری گردید. جهت مقایسه بین گروه ها نیز آزمون آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند که بلافاصله پس از تمرین، غلظت پپتید مرتبط با ژن کلسی تونین در مایع مغزی نخاعی و سرم در گروه تمرینی صرف (P<0.01) و تمرین+ CGRP(8-37) (P<0.01) نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری یافته است. علاوه براین، سطوح پلاسمایی تری گلیسرید کاهش معنادار (P<0.05) و اسید چرب آزاد افزایش معناداری (P<0.01) را در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل نشان می دهند. در انتهای جلسه تمرینی نیز تنها مقادیر اسید چرب آزاد در گروه تمرینی محض به طور معناداری بالاتر از گروه تمرین+ CGRP(8-37) می باشد (P<0.05). به طور کلی، انجام تمرین استقامتی منجر به افزایش غلظت پپتید مرتبط با ژن کلسی تونین سرم و مایع مغزی که عامل دخیل در آزاد سازی اسید چرب آزاد حین تمرین استقامتی است می باشد.
۲۷۳.

تأثیر تمرینات استقامتی و مقاومتی بر میزان فعالیت استیل کولین استراز G4 در عضلات تند و کندانقباض موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات استقامتی تمرینات مقاومتی استیل کولین استراز عضلات FHL و نعلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۴۳۰ تعداد دانلود : ۴۸۴
این پژوهش با هدف تعیین اثر هشت هفته تمرین استقامتی و مقاومتی بر میزان فعالیت استیل کولین استراز نوعG4 در عضلات خم کنندة دراز انگشت شست (FHL) و نعلی موش های صحرایی انجام گرفت. تعداد 24 سر موش صحرایی نر ویستار (سن 10 هفته و وزن 961/8±94/171گرم) به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین استقامتی و مقاومتی تقسیم شدند. گروه تمرین استقامتی و مقاومتی به مدت هشت هفته و هفته ای پنج جلسه تمرینات خود را اجرا کردند. تمرینات مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان های مخصوص به ارتفاع 1متر و 26 پله با حمل یک وزنه بود. نتایج نشان داد که میزان فعالیت استیل کولین استرازG4 در عضلات تند گروه های تمرین مقاومتی و استقامتی در مقایسه با گروه کنترل به صورت معنا دار (به ترتیب 045/0=P و 015/0=P) افزایش یافت، ولی تفاوت معنا داری در میانگین میزان فعالیت استیل کولین استرازG4 بین گروه های تمرین مقاومتی و استقامتی در عضله تندانقباض مشاهده نشد (838/0=P). در عضلات کندانقباض نیز میزان فعالیت استیل کولین استرازG4 گروه تمرین مقاومتی به صورتی معنا داری بالاتر از گروه های کنترل و تمرین استقامتی بود (به ترتیب 003/0=P و 005/0=P)؛ ولی تفاوت معنا داری بین میانگین میزان فعالیت استیل کولین استرازG4 گروه های کنترل و تمرین استقامتی مشاهده نشد (958/0=P). به نظر می رسد تمرین مقاومتی پژوهش حاضر تأثیر بارزی در میزان فعالیت استیل کولین استرازG4 در هر دو نوع عضله داشته است که احتمالاً حاکی از اهمیت این نوع تمرینات در سازگاری های این عضلات باشد. پاسخ تارهای نوع تندانقباض به هر دو نوع تمرین ممکن است به دلیل تأثیرپذیری بیشتر این عضلات به محرک های تمرینی باشد.
۲۷۴.

اثر حاد تمرین مقاومتی کاتسو بر هورمون رشد، عامل شبه انسولینی – 1 و لاکتات مردان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لاکتات تمرین کاتسو فاکتور رشد شبه انسولینی-1 (IGF-1) هورمون رشد انسانی (hGH)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۶۳ تعداد دانلود : ۴۶۳
تمرینات کاتسو تمرینی مفید و مؤثر برای بهبود فاکتورهای جسمانی مختلف بوده و با آسیب و التهاب عضلانی کمتری همراه است. ازاین رو هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر دو روش تمرینی کاتسو و عدم محدودیت جریان خون بر تغییرات هورمون رشد، IGF-1 و سطح لاکتات مردان جوان سالم بود. این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی با طرح اندازه های تکراری و همچنین استفاده از روش موازنه بود. در این مطالعه 10 مرد جوان 25 - 20 ساله با نمایه توده بدنی 36/21 کیلوگرم بر متر مربع به صورت فراخوان عمومی انتخاب شدند. 72 ساعت پس از تعیین یک تکرار بیشینه (1RM) افراد و همچنین ارزیابی فشار خون عضلات ناحیه ران، اولین جلسه تمرین مقاومتی کاتسو آغاز شد. سپس با گذشت یک هفته از اولین جلسه تمرین کاتسو، همان افراد تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون را انجام دادند. به منظور بررسی متغیرهای مورد نظر از افراد در سه وهله متفاوت نمونه گیری خونی به عمل آمد. نتایج نشان داد که سطوح لاکتات و هورمون رشد در هر دو گروه و طی وهله های دوم به طور معناداری افزایش می یابد (05/0 P <). با وجود این، نتایج بیانگر آن بود که بلافاصله پس از فعالیت ورزشی، IGF-1 طی تمرین کاتسو نسبت به تمرین بدون محدودیت به طور معناداری افزایش می یابد (05/0>P). از این نتایج چنین برمی آید که الگوی تغییرات غلظت لاکتات خون و هورمون رشد در هر دو گروه شبیه به هم بود. ضریب همبستگی پیرسون بین سه فاکتور نیز نشان داد که تنها ارتباط بین hGH و لاکتات گروه تمرین کاتسو معنادار است. همچنین تمرین کاتسو به افزایش معنادار IGF-1 نسبت به گروه دیگر منجر شده بود.
۲۷۵.

تأثیر تمرین ترکیبی ایستگاهی بر مقادیر آدیپونکتین وhs-CRP زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: HS-CRP آدیپونکتین التهاب تمرین ترکیبی ایستگاهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۷۴ تعداد دانلود : ۵۲۶
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین ترکیبی ایستگاهی بر میزان آدیپونکتین و hs-CRP زنان دارای اضافه وزن بود. در این پژوهش 22 زن دارای اضافه وزن (میانگین ± انحراف معیار، سن 43/4±04/26 سال، وزن 56/6±10/73 کیلوگرم و نمایه توده بدنی 53/2±35/29)، به صورت داوطلبانه شرکت داشتند و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (11=n) و تمرین ترکیبی ایستگا هی (11=n) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین ترکیبی ایستگاهی به مدت هشت هفته و هر هفته چهار جلسه با شدت 90-70 درصد حداکثر ضربان قلب، تمرین کردند. نمونه خون قبل از شروع تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین در حالت ناشتا گرفته شد. برای اندازه گیری متغیرهای هورمونی از روش الایزا استفاده شد. همچنین، برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. پس از هشت هفته تمرین ترکیبی ایستگاهی، سطوح آدیپونکتین در گروه تجربی به طور معناداری (001/0 P =) افزایش یافت، درحالی که سطوح hs-CRP دراین گروه کاهش یافت (001/0 P =). به نظر می رسد که تمرین ترکیبی ایستگا هی با شدت بالا، به دلیل تأثیرات ضد ا لتهابی شیوه درمانی مؤثری برای جلوگیری و بهبود عوامل خطر بیماری ها ی مزمن مرتبط با چاقی مانند بیماری قلبی- عروقی، دیابت و ... در زنان جوان کم تحرک و دارای اضافه وزن باشد.
۲۷۶.

تأثیر تمرین هوازی در هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژن های TLR4 و IL-1β در بافت قلب موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزش هوازی PM10 التهاب بافت قلب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۸۳۸ تعداد دانلود : ۴۹۰
پژوهش حاضر اثرات تمرین هوازی بر فاکتورهای التهابی قلب موش های در معرض ذرات کربن سیاه را مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش، 24 سر موش نر بالغ نژاد ویستار 10 هفته ای با میانگین وزنی 97/26±29/279 گرم به چهار گروه شش تایی تقسیم شدند که عبارت هستند از: گروه کنترل (بدون تمرین هوازی و قرارگیری در معرض PM10)، گروه تمرین هوازی (پنج جلسه در هفته و به مدت چهار هفته)، گروه قرارگیری در معرض PM10 کربن سیاه (پنج میلی گرم در متر مکعب) و گروه تمرین هوازی همراه با قرارگیری در معرض PM10 کربن سیاه. شایان ذکر است که بیان ژن های TLR4 و IL-1β در بافت قلب با استفاده از روش Real-Time PCR سنجیده شد. همچنین، جهت تعیین اختلاف معنادار بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس دو سویه و آزمون تعقیبی LSD با سطح معناداری 05.0≥P استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که تمرین هوازی توانسته است افزایش بیان ژن IL-1β ناشی از PM10 را در بافت قلب مهار کند، اما در مقایسه با گروه کنترل، بیان ژن IL-1β تنها در گروه آلودگی به شکل معناداری بالاتر می باشد (046. P=0). نتایج به دست آمده حاکی از آن است که چهار هفته قرارگیری در معرض PM10کربن سیاه، به شکل معناداری بیان ژن IL-1β را در بافت قلب افزایش می دهد و این وضعیت با انجام تمرینات هوازی وخیم تر نمی گردد.
۲۷۷.

تأثیر پیش سرمایش بر متغیر های فیزیولوژیکی، عملکردی و ادراکی مردان در یک فعالیت شدید وامانده ساز در محیط گرم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیش سرمایش فعالیت شدید وامانده ساز متغیر های فیزیولوژیکی متغیر های عملکردی متغیرهای ادراکی محیط گرم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۰۸۶ تعداد دانلود : ۵۴۸
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر پیش سرمایش بر متغیر های فیزیولوژیکی، عملکردی و ادراکی مردان در یک فعالیت شدید وامانده ساز در محیط گرم بود. آزمودنی ها 10 مرد سالم ورزشکار (میانگین سن 89/1±40/23 سال، وزن 94/8±80/69 کیلوگرم، قد 98/5±172 سانتی متر، چربی بدن 39/3±93/10 درصد) بودند. آزمودنی ها در یک جلسه مجزا در آزمایشگاه حاضر شدند و vVO2maxآنها تعیین شد و سپس به دو گروه تقسیم شدند. فعالیت ورزشی در یک اتاقک گرمایی با دمای 38 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 50 درصد انجام گرفت. یک گروه پیش از فعالیت به مدت 30 دقیقه جلیقه یخ را می پوشیدند و در محیط گرم قرار می گرفتند و پس از گرم کردن با سرعت 50 درصد vVO2max، سرعت نوار گردان به حد vVO2maxافزایش می یافت و تا واماندگی ادامه پیدا می کرد. متغیرهای ضربان قلب، دمای مرکزی بدن، مقدار لاکتات خون، و متغیرهای ادراکی و Tmax اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t وابسته، بونفرونی و تحلیل واریانس مکرر در سطح معناداری (05/0P =) استفاده شد. نتایج نشان داد پوشیدن جلیقه یخ بر Tmax (005/0P =)، شاخص درک فشار (029/0P =) و شاخص درک گرما (001/0P =) تأثیر معنادار داشت و عملکرد را 27 درصد افزایش داد. اما بر دمای مرکزی بدن (194/0P =)، لاکتات خون (051/0P =) و تعداد تواتر قلبی (00/1P =) تأثیر معناداری نداشت. به طور کلی نتایج نشان داد که پیش سرمایش بر عملکرد و متغیرهای ادراکی تأثیر دارد و بر متغیرهای فیزیولوژیکی تأثیر معناداری ندارد.
۲۷۸.

تأثیر فعالیت ورزشی استقامتی بر بیان ژن SYD در نورون های حرکتی رت های مبتلا به نوروپاتی دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت تمرین استقامتی بیان ژن نوروپاتی SYD

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۵۷ تعداد دانلود : ۴۰۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر فعالیت ورزشی استقامتی بر بیان ژن SYD در نورون های حرکتی رت های مبتلا به نوروپاتی دیابت بود. بدین منظور، دوازده سر رت صحرایی بالغ نر نژاد ویستار به طور تصادفی در سه گروه چهارتایی دیابتی تمرین کرده (DT)، دیابتی تمرین نکرده (DC) و کنترل سالم (HC) قرار گرفتند. دو هفته پس از تزریق STZ برای القای دیابت، با اثبات نروپاتی دیابت توسط آزمون های رفتاری، پروتکل تمرین استقامتی اجرا شد. سپس نورون های حرکتی L4-L6 بافت نخاع استخراج، و بیان ژنSYD به روش Real time-PCR بررسی شد. نتایج نشان داد میانگین بیان ژن SYD در گروه DCنسبت به گروه HC به طور معنا داری بالاتر بود. بیان ژن SYD در گروه DT نسبت به گروه DCنیز به طور معنا داری کمتر بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت در نورون های حرکتی رت های دیابتی، تنظیم افزایشیmRNA SYD در پیام رسانی آسیب نورونی درگیر است و ورزش به عنوان یک راهبرد غیردارویی، می تواند آن را تعدیل و به سطوح نرمال نزدیک کند.
۲۷۹.

تأثیر یک جلسه تمرین هوازی بر سطوح سرمی آدیپولین و برخی عوامل التهابی در زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان یائسه TNF-α متابولیسم ورزشی آدیپولین فورین TGF-β1 یک جلسه تمرین هوازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۰۸ تعداد دانلود : ۵۵۸
در پژوهش حاضر، تأثیر یک جلسه تمرین هوازی بر سطوح سرمی آدیپولین، فورین، فاکتور رشد تغییر دهنده بتا1 (TGF-β1)، فاکتور نکروز کننده تومور آلفا (TNF-α) و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در زنان یائسه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، 18 زن چاق یائسه و غیر فعال (با شاخص توده بدنی 2/7±30/2 کیلوگرم بر مترمربع و میانگین سنی 4±57/8 سال ) به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 30 دقیقه در یک جلسه دویدن روی تردمیل با شدت 70 60 درصد ضربان قلب بیشینه شرکت نمود و سطوح سرمی آدیپولین، فورین، TGF-β1، TNF-α، انسولین و گلوکز ناشتای آن ها پس از پایان جلسه تمرین اندازه گیری شد . تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون تی زوجی، تی مستقل و آزمون هم بستگی پیرسون در سطح معناداری (P<0.05) انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که اجرای یک جلسه تمرینات هوازی به ترتیب موجب کاهش و افزایش معنا دار سطوح آدیپولین (P=0.049) و فورین (P=0.001) شده است، اما تغییر معنا داری در سطوح TGF-β1، TNF-α، انسولین، گلوکز و HOMA-IR مشاهده نمی شود (P>0.05). قابل ذکر است که تنها تغییرات آدیپولین بین دو گروه تجربی و کنترل معنا دار می باشد (P=0.046). علاوه براین، پس ازیک جلسه تمرین هوازی، بین تغییرات آدیپولین با تغییرات انسولین ارتباط منفی و معنا داری مشاهده می شود (P=0.001). چنین به نظر می رسد که تغییرات نیم رخ التهابی و متابولیکی نمی تواند علت اصلی تغییرات آدیپولین در پاسخ به یک جلسهتمرین هوازی با شدتمتوسط در زنان چاق یائسه و کم تحرک باشد و انجام مطالعات بیشتر جهت درک سازوکار درگیر، ضروری می باشد.
۲۸۰.

سنجش اعتبار معادلات راه رفتن و دویدن (ACSM) در برآورد حجم اکسیژن مصرفی در مردان جوان فعال ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راه رفتن معادلات سوخت و سازی ACSM حجم اکسیژن مصرفی برآورد شده دویدن مردان جوان فعال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۱۲
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی هم گرایی بین حجم اکسیژن مصرفی برآورد شده با استفاده از معادلات ACSM و روش تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی به عنوان روش مبنا در مردان جوان فعال بود. بدین منظور، 50 مرد جوان فعال (با میانگین ± انحراف معیار سنی 609/2 ± 04/21 سال، وزن 825/5 ± 11/70 کیلوگرم، شاخص جرم بدن 21/3 ± 36/22 کیلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 67/3 ± 08/51) به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و حجم اکسیژن مصرفی آن ها با استفاده از معادلات ACSM و روش مبنا در سرعت های مختلف دو، چهار، شش، هشت، 10، 12، 14، 16 و 18 کیلو متر بر ساعت ( 495 مورد) برآورد شد. به منظور ارزیابی هم گرایی حجم اکسیژن مصرفی برآورد شده، از آزمون آماری بلاند آلتمن و ضریب همبستگی درون طبقه ای استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر عدم هم گرایی حجم اکسیژن مصرفی برآورد شده با روش مبنا و معادلات ACSM در سرعت های دو تا 18 کیلومتر بر ساعت می باشد ( راه رفتن: ICC=0.422, ±1.96, 95% CI = -15 to +7.2 ml/kg/min؛ دویدن: ICC=0.045, ±1.96, 95% CI =-28 to -1.3 ml/kg/min). بر پایه این نتایج می توان ذکر کرد که معادلات ACSM در برآورد حجم اکسیژن مصرفی در مردان جوان فعال ایرانی، فاقد اعتبار بوده و نیازمند بازنگری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان