فیزیولوژی ورزشی

فیزیولوژی ورزشی

فیزیولوژی ورزشی تابستان 1397 شماره 38 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تدوین نُرم های عوامل آمادگی جسمانی برای مردان سنین 60- 18 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نرم آمادگی جسمانی مردان اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۸ تعداد دانلود : ۴۰۷
هدف کلی پژوهش حاضر، تدوین نُرم های عوامل آمادگی جسمانی برای مردان سنین 60-18 ساله شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر ازنوع توصیفی برای تدوین نُرم است. تعداد 396 نفر از مردان سنین 60-18 ساله شهر اصفهان با میانگین سنی 12/44  ± 39/47 سال، قد 6/20  ± 170/16 سانتی متر، شاخص توده بدن 2/92  ± 24/65 کیلوگرم/ مترمربع و وزن 8/54  ± 71/26 کیلوگرم، نمونه آماری پژوهش را تشکیل دادند که به صورت تصادفی در طبقات سنی مختلف تقسیم و انتخاب شدند. از آزمون های دویدن/ راه رفتن راکپورت برای اندازه گیری استقامت قلبی- عروقی، شنای روی زمین تعدیل شده برای سنجش استقامت عضلات کمربند شانه ای، درازونشست برای سنجش استقامت عضلات ناحیه شکم، نیروسنج دستی برای سنجش قدرت عضلات مچ دست، جعبه اندازه گیری انعطاف بدنی برای تعیین انعطاف ناحیه کمری و عضلات همسترینگ، چین پوستی سه ناحیه ای و معادله جکسون و پولاک برای تخمین درصد چربی بدن استفاده شد. از آمار توصیفی، معادله Z و محاسبه نقاط درصدی، به تفکیک آزمون های مختلف آمادگی جسمانی، نُرم تهیه شد. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین استقامت قلبی- عروقی آزمودنی ها 43/8 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، درصد چربی 17/79 درصد، قدرت مچ دست 38/04 کیلوگرم، استقامت عضلانی ناحیه شکم تعداد 22/95 دراز و نشست، انعطاف بدنی 29/18 سانتی متر و استقامت عضلانی ناحیه کمربند شانه ای تعداد 16/29 شنای سوئدی بود. در مقایسه میانگین و نُرم های افراد همسال کشورهای دیگر، آزمودنی های پژوهش در متغیرهای استقامت قلبی- عروقی، استقامت عضلات ناحیه شکمی و قدرت مچ دست در وضعیت ضعیف، در متغیرهای درصد چربی بدن و شنای سوئدی در وضعیت متوسط، اما در متغیر انعطاف بدنی در وضعیت تقریباً مطلوب قرار داشتند. به طورکلی، وضعیت آمادگی جسمانی و میزان فعالیت ورزشی منظم آزمودنی ها درحد بهینه نبود.
۲.

مرور نظام مند مطالعات حوزه فیزیولوژی ورزش در فوتبال: چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوتبال فیزیولوژی ورزش مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۴۸۱
در پژوهش حاضر به بررسی نظام مند تمامی مطالعات انجام شده در حیطه فوتبال در گرایش فیزیولوژی ورزش پرداخته شده است. با جست وجوی مقالات و پایان نامه ها براساس کلیدواژه های مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی ازقبیل ایران داک، پایگاه مرکز علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعات نشریات کشور(مگیران) و پایگاه اینترنتی پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی، تمامی مطالعاتی که در دانشگاه ها، سازمان ها و دستگاه های اجرایی و پژوهشی در حوزه ورزش فوتبال انجام شده بودند، استخراج شدند. سپس، اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی درقالب جداول و نمودارها تفسیر شدند. بیش از 1000 مطالعه در حوزه های مختلف فوتبال از سال 1372 تا 1396 در ایران انجام شده است که 25 درصد از آن ها (256 عنوان) در حوزه فیزیولوژی ورزش هستند. درحدود 56 درصد از مطالعات در گرایش علم تمرین، 23 درصد در گرایش تغذیه و بیوشیمی، 13 درصد در گرایش ایمنولوژی ورزش، 5/6 درصد در گرایش قلب و عروق و 5/1 درصد در گرایش عصب و عضله انجام شده اند. در سال های 1385 تا 1395 رشد زیادی در تعداد مطالعات مربوط به فیزیولوژی ورزش وجود داشته است که البته به افزایش جذب دانشجو در این سال ها در دانشگاه ها مرتبط است. دانشگاه ها بیشترین سهم را در تولید علم فوتبال داشته اند. در رده بعدی، پژوهشگاه تربیت بدنی، وزارت ورزش و جوانان و صداوسیما حمایت های مالی در طرح های فوتبالی داشته اند. در هرکدام از گرایش ها فرصت های پژوهشی زیادی وجود دارند که پژوهشگران می توانند با پژوهش روی آن موضوع ها به پیشرفت فوتبال در کشور کمک کنند. در برخی پژوهش ها، ایرادهای روش شناختی وجود دارند؛ برای مثال، می توان به سنجش نکردن متابولیت ها هنگام مصرف مکمل ها، استفاده نکردن از آزمون های هوازی و بی هوازی مشابه و زمان بندی نامناسب سنجش عوامل خونی اشاره کرد. همچنین، در پژوهش ها توجه کمتری به محیط، اندازه و نسبت اندام ها، نورم های استاندارد آمادگی جسمانی، ایمنی به واسطه سلولی و هومورال در شرایط جوی مختلف و تمرینات ویژه فوتبالی درمدت فصل مسابقات شده است.
۳.

مطالعه تطبیقی محتوای نشریه های علمی- پژوهشی فیزیولوژی ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعه تطبیقی تحلیل محتوا نشریه علمی- پژوهشی فیزیولوژی ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۴۴۶
هدف پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی و بررسی محتوایی نشریه های علمی- پژوهشی فیزیولوژی ورزشی داخلی بین سال های 1395-1388 بود. پس از جست وجو بین نشریه های علمی- پژوهشی، هشت نشریه اختصاصی فیزیولوژی ورزشی داخل کشور شناسایی شدند. پس از مراجعه به نسخه بایگانی شماره های هر نشریه و ورود داده های کمی خام در برگه کدگذاری، شاخص های آماری توصیفی با نرم افزار اس.پی.اس.اس. محاسبه شدند و جدول های توزیع فراوانی تنظیم شدند. پس از تحلیل محتوای هر نشریه، مطالعه تطبیقی شاخص ها دربین نشریه ها انجام شد. جمع بندی ها نشان داد که در فاصله بین سال های 1388 تا 1395، تعداد 1045 مقاله در مجلات علمی- پژوهشی فیزیولوژی ورزشی به چاپ رسیده است. دراین میان، نشریه پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی با 263 مقاله، دارای پرتعدادترین مقاله و نشریه دانشگاه بیرجند با 56 مقاله، کم تعدادترین مقاله بود. ازلحاظ سرعت پذیرش مقالات و سهم مشارکت نویسندگان دارای مرتبه استاد تمام، نشریه جهاد دانشگاهی، رتبه اول و نشریه دانشگاه مازندران، آخرین رتبه را کسب کردند. نشریه دانشگاه سبزوار، بالاترین درصد مطالعات تجربی (30/24 درصد) و نشریه دانشگاه مازندران، بیشترین درصد مطالعات حوزه ورزش و بیماری ها را (80/19 درصد) در برداشتند. ازلحاظ تنوع گروه های مختلف سنی آزمودنی ها، نشریه دانشگاه گیلان، بیشترین و نشریه دانشگاه سبزوار، کمترین تنوع گروه سنی را در مقالات داشتند. همچنین، ازنظر تنوع حیطه مطالعاتی، مقالات نشریه های دانشگاه مازندران و دانشگاه شهید بهشتی از بیشترین توازن موضوعی برخوردار بودند و مقالات نشریه دانشگاه سبزوار کمترین توازن موضوعی را داشتند. درمجموع، برای افزایش سطح کیفیت نشریه ها و مقالات چاپ شده، تعیین اولویت های پژوهشی و ایجاد برخی محدودیت ها توسط نشریه ها ضروری به نظر می رسند.
۴.

ویژگی های تیپ بدنی، ترکیب بدنی و فیزیولوژیک بازیکنان هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران به تفکیک پست بازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هندبال پیکرسنجی ترکیب بدنی توان هوازی پست بازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸۳ تعداد دانلود : ۸۹۴
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی های تیپ بدنی، ترکیب بدنی و فیزیولوژیک بازیکنان تیم ملی هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران، به تفکیک پست بازی بود. براساس پست های بازی، بازیکنان در پست گوش (10 نفر)، پست بغل (11 نفر)، پست خط زن (11 نفر)، پست پخش (10 نفر) و پست دروازبان (هشت نفر) طبقه بندی شدند. میانگین سنی بازیکنان 3/2 ± 17 سال بود. ویژگی های پیکری (با استانداردهای انجمن بین المللی پیشبرد پیکرسنجی ورزشی و به وسیله کالیپر و متر پیکرسنجی) و فیزیولوژیک توان هوازی (آزمون یک مایل دویدن)، توان بی هوازی (آزمون وینگیت 30 ثانیه با کارسنج مونارک) و قدرت پنجه (قدرت گرفتن پنجه با دستگاه دینامومتر) نیز ارزیابی شدند. برای مقایسه ویژگی های موردبررسی در پست های مختلف، از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بازیکنان پست گوش با میانگین 6/5 ± 180 کوتاه قدترین بازیکنان هستند و این مقدار در مقایسه با دیگر پست ها معنادار است ( 0.05 ≥ P ). سایر متغیرهای پیکری دربین پست های مختلف معنادار نیستند ( 0.05 < P ). از متغیرهای فیزیولوژیک، توان هوازی دربین پست های گوش-خط زن، خط زن-پخش، پخش-دروازبان و دروازبان-گوش، تفاوت معنادار دارد ( 0.05 ≥ P ) (پخش < گوش < بغل < خط زن < دروازبان). نتایج نشان داد که بازیکنان تیم ملی هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران، شرایط فیزیکی و فیزیولوژیک مناسبی ندارند. با توجه به نقش های ویژه بازیکنان در هر پست و نیازمندی فیزیکی و فیزیولوژیک آن پست، استفاده از این داده ها به عنوان مرجع در کشف یا شناسایی بازیکنان در پست های مختلف مفید خواهد بود.
۵.

مقایسه تأثیر ایسکمی پیش آماده سازی قبل و هنگام تمرین تناوبی بر برخی فاکتورهای عملکردی و همودینامیکی دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایپوکسی ایسکمی پیش آماده سازی تمرین تناوبی لاکتات کراتین کیناز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۳۷۸
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر ایسکمی پیش آماده سازی ( IPC ) قبل و هنگام تمرین بر برخی فاکتورهای عملکردی بود. تعداد 30 ورزشکار دختر داوطلبانه انتخاب شدند. ابتدا، آزمون فزاینده از آزمودنی ها گرفته شد و براساس برون ده توان حداکثری به سه گروه نورموکسی ( 10 NOR = )، کاهش خون موضعی قبل تمرین ( 10 BHIT = ) و کاهش خون موضعی هنگام تمرین ( 10 DHIT = ) تقسیم شدند. تمرین تناوبی و IPC برای هر دو گروه کاهش خون موضعی قبل تمرین و کاهش خون موضعی هنگام تمرین، به مدت هفت هفته انجام شد. جمع آوری نمونه خون، آزمون عملکردی و قدرت عضلات پا، در هفته های پایه و هشتم اندازه گیری شدند. برای مقایسه تفاوت آماری مقادیر پایه و هشتم از تی همبسته و برای تعیین تغییرات متغیرهای بین گروهی از آزمون تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر تمرین در متغیرهای Pmax ، VO2max ، زمان رسیدن به واماندگی و قدرت عضلات پاها، در گروه های Nor و BHIT بهبود یافته است. مقایسه آزمون بنفرونی در متغیرهای VO2max ، Pmax ، قدرت عضلانی پا، لاکتات و کراتین کیناز در سه گروه در پس آزمون، بهبود معناداری در گروه BHIT نسبت به دو گروه Nor و DHIT به غیراز کراتین کیناز دارد. به نظر می رسد که هفت هفته تمرین IPC  قبل از ورزش، برای بهبود توانایی جسمانی و فیزیولوژیک مفید است؛ اما احتمالاً IPC هنگام ورزش موجب بهبود توانایی فیزیوژیک نمی شود.
۶.

تأثیر تمرین تناوبی شدید و تداومی با شدت متوسط بر بیان ژن های PGC1α و VEGF در بافت قلبی موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید تمرین استقامتی تداومی آنژیوژنز PGC1α VEGF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۲ تعداد دانلود : ۴۶۳
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دو شیوه تمرینی تناوبی شدید و استقامتی تداومی با شدت متوسط بر بیان ژن PGC1α و VEGF ، در بافت قلبی موش های نر ویستار بود. در این مطالعه تجربی، 24 سر رت نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل پایه (تعداد = شش)، گروه کنترل هشت هفته بدون تمرین (تعداد = شش)، گروه تمرین تناوبی شدید (تعداد = شش) و گروه تمرین استقامتی تداومی (تعداد = شش) تقسیم شدند. پروتکل های تمرینی پس از دو هفته آشناسازی، به مدت هشت هفته و هر هفته پنج جلسه اجرا شدند. پروتکل تمرین استقامتی تداومی با شدت 15 تا 30 متر در دقیقه و به مدت 15 تا 60 دقیقه و پروتکل تمرین تناوبی شدید با شدت 28 تا 55 متر در دقیقه و زمان کلی 15 تا 23 دقیقه، مطابق اصل اضافه بار اجرا شدند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها بافت برداری شدند و میزان بیان متغیرها به روش RT-PCR سنجیده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل وار یانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی، در سطح معناداری 05/0 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که انجام هر دو نوع تمرین به مدت هشت هفته موجب افزایش معنادار بیان ژن PGC1α ( 0.001 = P ) در عضله قلبی موش های نر ویستار می شوند؛ اما باوجود افزایش بیان ژن VEGF به دنبال هر دو نوع تمرین، تفاوت معناداری بین گروه های تمرینی و کنترل مشاهده نمی شود ( 0.066 = P ). به نظر می رسد که هر دو تمرین استقامتی تداومی و تناوبی شدید باعث تسهیل و فعال شدن آبشار سیگنالی بالادستی فرایند آنژیوژنز ( PGC1α ) در عضله قلب رت ها می شوند؛ اما میزان VEGF که عامل اصلی و نهایی این سازگاری است، افزایش معناداری نمی یابد.
۷.

تمرین استقامتی افزایش بیان ناشی از دیابت نوروتروفین-4/5 را در ریشه های حسی عصب سیاتیک کنترل می کند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نروپاتی دیابت نوروتروفین-4/5 تمرین استقامتی عصب سیاتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۴۰۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن نوروتروفین-4/5 در ریشه های حسی عصب سیاتیک رت های نر دارای نروپاتی دیابت بود. بدین منظور، تعداد 20 سر موش نر ویستار (ده هفته سن، میانگین وزن 4/8 ± 3/326 گرم) به کار گرفته شدند. رت ها به طور تصادفی به چهار گروه پنج تایی، دیابت تمرین کرده، گروه دیابت کنترل، گروه سالم تمرین کرده و گروه سالم کنترل تقسیم شدند. دو هفته پس از القای دیابت، پروتکل تمرین استقامتی به مدت شش هفته با شدت ملایم (معادل 55-50 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه) برای پنج روز در هفته انجام شد. برای سنجش بیان نوروتروفین-4/5 از تکنیک ریل تایم استفاده شد. همچنین، برای تجزیه وتحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که نروپاتی دیابت باعث افزایش معنادار بیان ژن نوروتروفین-4/5 در ریشه های حسی عصب سیاتیک شد ( 0.001 ≥ P ). شش هفته تمرین استقامتی نیز باعث افزایش معنادار بیان ژن نوروتروفین-4/5 در ریشه های حسی عصب سیاتیک رت های نر سالم شد ( 0.05 ≥ P ). همچنین، تمرین ورزشی بیان ژن نوروتروفین-4/5، در ریشه های حسی عصب سیاتیک رت های دارای نروپاتی دیابت تغییر معناداری نداد ( 0.938 = P )؛ اما بیان ژن نوروتروفین-4/5 گروه دیابت تمرین در مقایسه با گروه دیابت کنترل، کاهش معناداری یافت ( 0.001 ≥ P )؛ بنابراین، به نظر می رسد که دیابت و شش هفته تمرین استقامتی به تنهایی باعث افزایش بیان ژن نوروتروفین-4/5 در ریشه های حسی عصب سیاتیک می شود؛ اما در تعامل با یکدیگر تأثیرات آن ها کاهش می یابد.
۸.

تأثیر تمرین تناوبی هوازی با شدت بالا بر آنژیوژنز بافت چربی در موش های صحرایی تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت چربی آنژیوژنز تمرین ورزشی با شدت بالا غذای پرچرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۴۰۹
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا بر مورفولوژی و آنژیوژنز بافت چربی احشایی، در موش های صحرایی تغذیه شده با غذای پرچرب بود . تعداد 20 سر رت نر از نژاد ویستار با دامنه سنی چهار تا شش هفته و میانگین وزنی 73/3 ± 2/176 گرم، براساس همگن سازی وزنی ابتدا به دو گروه تغذیه با غذای نرمال و غذای پرچرب (10 سر در هر گروه) تقسیم شدند. پس از 10 هفته، دوباره هریک ازگروه ها به دو گروه مجزا (کنترل و تمرین) تقسیم شدند (پنج سر در هر گروه). گروه های تمرینی برای 10 هفته (پنج روز در هفته) تمرین تناوبی هوازی با شدت بالا را روی نوار گردان انجام دادند. حجم سلول چربی با روش استریولوژی و همچنین، چگالی مویرگی بافت چربی با روش ایمنوفلورسانس ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که رژیم غذایی پرچرب منجر به افزایش معنادار وزن بدن ( P < 0.001 )، وزن بافت چربی( P < 0.001 )، متوسط حجم سلول های چربی ( P < 0.001 )، گلوکز پلاسمایی ( P < 0.001 ) و کاهش چگالی مویرگی    ( P < 0.001 ) نسبت به رژیم غذایی نرمال می شود. همچنین، تمرین تناوبی با شدت بالا موجب کاهش معنا دار وزن بدن ( P < 0.001 )، وزن بافت چربی ( P < 0.001 )، حجم متوسط سلول های چربی ( P < 0.001 )، گلوکز پلاسما ( P = 0.01 )، انسولین ( P = 0.003 ) و شاخص مقاومت انسولینی ( P = 0.002 ) نسبت به رژیم غذایی به تنهایی می شود. به علاوه، آنژیوژنز بافت چربی در گروه تمرین + غذای پرچرب در مقایسه با گروه غذای پرچرب، به طور معنا داری بیش ت ر است ( P < 0.001 ). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرین تناوبی با شدت بالا موجب کاهش وزن بدن و وزن بافت چربی، ازطریق افزایش آنژیوژنز و کاهش حجم سلول های چربی می شود که با بهبود هومئوستاز گلوکز همراه است.
۹.

بررسی تأثیر هشت هفته فعالیت ورزشی هوازی بر سطوح پنتراکسین 3 و پروتئین واکنشگر C در بیماران کرونری دیابتی و غیر دیابتی متعاقب مداخلات ریوسکولاریزاسیون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پنتراکسین سه پروتئین واکنشگر C فعالیت ورزشی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۱۵
هدف این پژوهش، بررسی اثرهای ورزش هوازی بر پنتراکسین سه و پروتئین واکنشگر- C در بیماران عروق کرونر دیابتی و غیردیابتی، بعد از مداخلات ریوسکولاریزاسیون بود. در این مطالعه، تعداد 59 بیمار عروق کرونری شرکت کردند و در دو گروه مداخله (تعداد = 29 نفر، سن 75/6 ± 65/58 سال، وزن 25/11 ± 58/76 کیلوگرم، دیابتی/ غیردیابتی: 14/15) و کنترل (تعداد = 30 نفر، سن 21/7 ± 33/58 سال، وزن 79/14 ± 13/76 کیلوگرم، دیابتی/ غیردیابتی: 15/15) جای گرفتند. گروه مداخله در هشت هفته، هر هفته سه تا چهار جلسه، هر جلسه 60 دقیقه و فعالیت ورزشی هوازی با شدت مطلق 70 درصد ضربان قلب بیشینه شرکت کردند. نمونه های خونی قبل و بعد از هشت هفته فعالیت ورزشی هوازی جمع آوری شدند و سطوح پلاسمایی پنتراکسین سه و پروتئین واکنشگر C اندازه گیری شد. مقایسه پیش آزمون ها با آزمون تحلیل واریانس انجام شد و درصورت وجود اختلاف معنادار، پس آزمون ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با کنترل مقادیر پیش آزمون مقایسه شدند. سطح معناداری 0.05   P ≤ بود. نتایج نشان داد که پس از هشت هفته فعالیت ورزشی هوازی، سطوح پنتراکسین سه و پروتئین واکنشگر C در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل، کاهش معناداری یافت ( P ≤ 0.01 ). سطوح پلاسمایی پنتراکسین سه در بیماران غیردیابتی به صورت معناداری کمتر از بیماران دیابتی بود ( P ≤ 0.05 )؛ اما بین مقادیر پلاسمایی پروتئین واکنشگر C بیماران دیابتی و غیردیابتی، تفاوت معناداری مشاهده نشد ( P > 0.05 ). علاوه براین، در بیماران قلبی- عروقی، فعالیت ورزشی هوازی باعث کاهش سطوح بیومارکر التهابی پنتراکسین سه و پروتئین واکنشگر C می شود. همچنین، اثربخشی فعالیت ورزشی هوازی در بیماران غیردیابتی بیشتر از بیماران دیابتی است.
۱۰.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کلرلا بر کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز در قلب موش های صحرایی نر دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی مکمل کلرلا سوپراکسید دیسموتاز کاتالاز بافت قلب دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۴۰۳
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کلرلا بر فعالیت کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز در قلب موش های صحرایی نر دیابتی بود. تعداد 50 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار 14-12 هفته ای، با میانگین وزن 10 ± 220 گرم در قفس های پلی کربنات با شرایط دمایی 22-20 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 10 ± 45 چرخه روشنایی/ تاریکی 12:12 ساعت، با دسترسی آزاد به آب و غذای ویژه موش های آزمایشگاهی نگهداری شده بودند. این موش ها پس از یک هفته آشناسازی با محیط آزمایشگاه به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند (چهار گروه دیابتی و یک گروه غیردیابتی): تمرین، مکمل، تمرین + مکمل، کنترل دیابتی و کنترل غیردیابتی. برنامه تمرینی در هشت هفته که با سرعت 21-10 متر در دقیقه و مدت زمان 50-10 دقیقه بود، اجرا شد. القای دیابت با یک بار تزریق درون صفاقی محلول استروپتوزوسین  (STZ) حل شده در بافر سیترات 1/0 مولار و به میزان 55 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن انجام شد. آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز به روش الایزا اندازه گیری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس عاملی (2×2) استفاده شد . تمامی مداخلات (کلرلا، تمرین و تمرین مکمل) منجر به کاهش مقدار گلوکز خون در موش های دیابتی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بعد از دوره مداخله، مقدار فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در همه گروه های دیابتی به طور معنا داری کمتر از موش های سالم غیردیابتی بود و همچنین، هر سه نوع مداخله مانع کاهش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز ناشی از دیابت شده بود. هرچند تفاوتی بین مقدار تأثیر تمرین با مکمل وجود نداشت، اثر تجمعی مصرف مکمل همراه با تمرین سبب می شود که اثرگذاری گروه توأم در جلوگیری از کاهش مقدار فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز، بهتر از هر دو مداخله تمرین و مکمل به تنهایی باشد؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هشت هفته مکمل سازی کلرلا، تمرین هوازی و مکمل سازی کلرلا همراه با تمرین هوازی، مانع کاهش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز ناشی از دیابت در بافت قلبی موش های صحرایی نر است.
۱۱.

تأثیر تمرین استقامتی و عصاره متانولی گلدر بر سطوح سرمی بتاتروفین و تغییرات هیستوپاتولوژیک پانکراس در موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بتاتروفین تمرین استقامتی عصاره گلدر تکثیر سلول های بتا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۵۵۵
از هورمون بتاتروفین به عنوان یک هدف درمانی جدید در بهبود عملکرد بافت پانکراس بیماران دیابتی نام برده می شود. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر یک دوره تمرین استقامتی همراه با عصاره متانولی گیاه گلدر بر سطوح سرمی بتاتروفین و و تغییرات هیستوپاتولوژیکی بافت پانکراس در موش های صحرایی دیابتی بود. تعداد 40 سر موش نژاد ویستار به طور تصادفی در پنج گروه کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی تمرین، دیابتی عصاره و دیابتی تمرین همراه با عصاره تقسیم شدند. پس از القای دیابت با استرپتوزوتوسین، گروه های تمرین چهار هفته روی تردمیل جوندگان به تمرین استقامتی پرداختند و گروه های عصاره، عصاره متانولی گلدر را به صورت گاواژ دریافت کردند. غلظت سرمی بتاتروفین با استفاده از روش الایزا و تغییرات بافت پانکراس با روش رنگ آمیزی ائوزین- هماتوکسیلین ارزیابی شد. نتایج نشان داد که در گروه دیابتی عصاره ( P = 0.002 ) و گروه دیابتی تمرین همراه با عصاره، سطوح بتاتروفین به طور معناداری افزایش می یابد ( P = 0.01 ). در گروه تمرین همراه با عصاره، مقاومت به انسولین به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل دیابتی است ( P = 0.007 ). شاخص عملکرد سلول های بتا تغییر معناداری را در هیچ گروهی نشان نمی دهد ( P = 0.65 ). میانگین تعداد سلول های بتا و اندازه جزایر لانگرهانس در گروه تمرین همراه با عصاره بیشتر از سایر گروه های تحت درمان است ( P ≤ 0.05 ). درمجموع، نتایج نشان داد که عصاره گلدر بیشترین تأثیر را بر سطوح بتاتروفین و ترکیب تمرین و عصاره گلدر بیشترین تأثیر را بر تغییرات هیستوپاتولوژیکی بافت پانکراس دارد.
۱۲.

ارتباط بین فعالیت بدنی با برخی شاخص های فیزیولوژیک و پیکرسنجی شهروندان استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی فشارخون ضربان قلب نسبت دور کمر به دور باسن شاخص توده بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۴۷۴
هدف از انجام پژوهش حاضر ارتباط بین فعالیت بدنی با برخی شاخص های فیزیولوژیک و شاخص های پیکرسنجی شهروندان بالای 15 سال استان خوزستان بود. این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی – پیمایشی بود که به روش میدانی انجام شد. ازطریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 2075 نفر (1022 مرد و 1053 زن) از شهروندان بالای 15 سال استان خوزستان (میانگین سن 02/10 ± 69/22 سال، میانگین وزن 90/3 ± 11/67 گیلوگرم و میانگین قد 35/10 ± 27/168 سانتی متر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ویژگی های فردی و شغلی، پرسش نامه میزان فعالیت بدنی بک (1982)، فشارسنج دیجیتال، ترازوی دیجیتال و متر نواری بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و آزمون تی مستقل استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری α ≤ 0.05 ، بین میزان فعالیت بدنی با شاخص های فیزیولوژیک (ضربان قلب، فشارخون سیستول و دیاستول) و شاخص های پیکرسنجی (شاخص توده بدن ( BMI ) و نسبت دور کمر به دور باسن ( WHR ) رابطه معنا داری وجود نداشت؛ اما بین شاخص ورزش در فعالیت بدنی با ضربان قلب و نسبت دور کمر به دور باسن رابطه منفی و معنا داری مشاهده شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که میزان فعالیت بدنی شهروندان مرد استان خوزستان (83/2) بیشتر از شهروندان زن (79/2) است. همچنین، میزان فشارخون سیستول، دیاستول، شاخص توده بدن و نسبت دور کمر به دور باسن شهروندان مرد بیشتر از شهروندان زن است؛ اما میزان ضربان قلب شهروندان زن استان خوزستان (01/83) بیشتر از شهروندان مرد (54/77) است. با توجه به نتایج پژوهش، انجام فعالیت بدنی مناسب و شرکت در برنامه های ورزشی می تواند باعث بهره مندی از فواید جسمی مانند کاهش ضربان قلب و نسبت دور کمر به دور باسن شود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹