هیوا رحمانی

هیوا رحمانی

مدرک تحصیلی: محقق فرادکتری فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه الزهرا، تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

پدیدارشناسی آموزه های شعر حافظ در فرایند یادگیری معماری براساس رویکرد ون منن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه های زیسته آموزش معماری پدیده شعر حافظ آموزه های انسان ساز خود درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۰۳
بیان مسئله: ساختار آموزش معماری امروز و آموزه های ارائه شده در این نظام بیشتر به چگونگی ساخت کالبد معماری (محوریت کالبد) و آفرینشگری اثر معماری کوشیده که این موضوع منجر به اقتدار اَبَرهای ساختگی و خودشیفتگی انسان معاصر شده است. معماری پدیده ا ی محلی است که ذات و ریشه آن را بایستی در انسان محلی و تجربه های زیسته آن جست و جو کرد. از این رو این پژوهش به دنبال پاسخ به چیستی آموزه های زیست شده شعر حافظ و پدیدارشناسی تأثیر این تجربه ها در فرایند یادگیری معماری است.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش شناخت و بازاندیشی تجربه های زیست شده انسان در ارتباط با خوانش شعر حافظ جهت ارتقاء آموزه های انسان ساز در فرایند یادگیری معماری است.روش پژوهش: به لحاظ مطالعات انسانی به کار رفته، این تحقیق، پژوهشی کیفی است که با روش پدیدارشناسی و رویکرد ون منن (توصیفی- تفسیری) یکی از جریان های فکری در حوزه تعلیم و پرورش انسان؛ کوشیده است با عنایت به تجربه های زیست شده انسان در عالم شعر حافظ از طریق افرادی که با ادبیات و شعر حافظ آشنایی دارند به عنوان مشارکت کنندگان تحقیق به جست و جوی آموزه های درونی و ذهنی بپردازد. در روند پژوهش 18 آموزه اصلی از طریق مصاحبه با هشت نفر از متخصصین فلسفه، ادبیات، علوم انسانی و معماری که دارای تجربه زیست شده در عالم شعر حافظ بوده استخراج و سپس به کمک نرم افزار مکس کیودا ( MAXQDA) مضامین اصلی افقی سازی و جمع بندی شده است. نتیجه گیری: شعر حافظ به عنوان «فضای میانجی» پدیده ای است که هم به جنبه های ساخت انسان می کوشد و هم تکنیک های برقراری روابط گسترده با دیگر پدیده ها را ارائه می دهد. نتیجه این پژوهش در قالب مدل نهایی (دایره مینا) به معنای پالایشگری انسان و خود درمانی جهت تغییر نگرش سلطه جویانه پدیده های ایستا، چگونگی تعلیم انسان و نگارش معماری از طریق تجربه های زیست شده حافظ با زبان استعاری ترسیم شده است.
۲.

خوانش آموزه های اندیشه ساز و تجربه های زیست شده حافظ در راه خودیافتگی انسانِ معمار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۸۵
آموخته های معماری امروز تحت تأثیر استیلای هژمونی های مرکزگرا، هجوم اطلاعات و تکنولوژی موجب تسخیر روح انسان شده است که منجر به تبلور اشکال جدیدِ خلقیات فردی به جای خلاقیت شده است. تغییر یادگیری فرایند انسانِ معمار به معنای رهایی ذهن از انباشتگی های اطلاعات و خوانش آموزه های مؤثر به واسطهٔ تجربه های زیست شدهٔ انسانیِ حاویِ روح و احساس هدف پژوهش است. مطالعهٔ حاضر به روش اسنادی، و به منظور شناخت روابط انسان با محیط به خوانش آثار پدیدارشناسان حوزهٔ انسان، ذهن و خیال، و ریشه های درون مرزیِ مؤثر بر برقراری پیوند انسان با پدیده های محلی، همچون ادبیات، پرداخته است. با خوانش نظریه های شناختِ جهان هستی و دیدگاه های محورگرایی، به وجوه گم گشتهٔ «چگونه انسان شدن» پی برده شد. در ابتدای قرن بیستم جریان فکری فلسفی پدیدارشناسی شکل گرفت که اساس هستی شناسی را تجربیات زیست شدهٔ انسانی دانست. سپس از فلسفهٔ محض به جریان حوزهٔ «اندیشه» و «یادگیری خودیافته» تغییر مسیر داد و با برقراری پیوندی چندوجهی میان رشته ها و تجربه های زیست شدهٔ انسانی، در مدارس معماری مطرح شد. شناخت فرایند خودیافتهٔ «انسانِ معمار» جهت کسب تجربه های فردی با کیفیت و خلق پدیده های معماری انسانی از یافته های این مقاله است که در دو وجه مورد مطالعه قرار گرفت: 1) خواندن منابع و ریشه های غنیِ درون مرزی؛ و 2) آموختن چگونه اندیشدن به منزلهٔ نگاه جهان شمول. خوانش شعر حافظ و تجربهٔ زیسته اش در فرایند یادگیری معماری موجب خودیافتگی و پالایش ذهن می شود. در این راه انسان فراگیرنده به بیداری دست می یابد که در قالب مدلی ترسیم شده است.
۳.

مشخصه های موثر بر افزایش حس سرزندگی در محله قصرالدشت شیراز

کلید واژه ها: فضای شهری سرزندگی مولفه ها محله قصرالدشت شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۶۲۸
مجموعه ای از فعالیت های فرهنگی و کالبدی براساس نیازها، فعالیت ها و رفتارهای ساکنین، شهر را تشکیل می دهد. برنامه ریزی شهری به دنبال ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر و ساختن شهری مناسب برای زندگی )سرزندگی( است. محلات شهری به عنوان بستر زندگی اجتماعی و کوچکترین واحد تقسیمات شهری در ایجاد و خلق جاذبه های مکان جهت سکونت و سایر فعالیت ها مناسب هستند. در محله سرزنده، فضاهای عمومی ترغیب کننده افراد جهت حضور در محیط بوده و ساکنان از بودن در محیط بیرون از خانه احساس رضایت، راحتی و آسایش دارند. مرکز محله به مثابه قلب تپنده ای است که عناصر فرهنگی، تجاری، مذهبی و خدماتی را در خود جای داده و با وجود قابلیت ها و کیفیت های محیطی فرصت حضور ساکنین را فراهم می آورد، در نتیجه باعث ایجاد حس سرزندگی و تعلق و پیوند عاطفی میان ساکنین محله می شوند. هدف از این پژوهش؛ با توجه به نیازهای فرهنگی و اجتماعی ساکنین محله قصرالدشت شیراز، استخراج مشخصه های سرزندگی ست که فرصت هایی را جهت حضور فعال ساکنین و زمینه های ارتقا حس سرزندگی و پویایی و همچنین افزایش هر چه بیشتر حس تعلق ساکنان به محله فراهم خواهد کرد. در این راستا روش تحقیق در این پژوهش کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه، مشاهده و برداشت میدانی بوده است. در نتیجه مدل تحلیلی پژوهش که درواقع دربرگیرنده مدل کلی عوامل اثرگذار بر سرزندگی محلات می باشد، تدوین گردیده و در انتها مولفه هایی در راستای ارتقای سرزندگی محله قصرالدشت ارائه شده است.
۴.

تاثیر امنیت و فضای جنسیتی بر افزایش حضور بانوان در فضای شهری(نمونه موردی: پارک بانوان شیراز)

کلید واژه ها: امنیت بانوان فضای جنسیتی اوقات فراغت پارک بانوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۴۴۳
فضاهای شهری بستری است که فعالیت ها، رفتارها و روابط اجتماعی فرهنگی انسان ها با یکدیگر در آن شکل می گیرد. آنچه اهمیت دارد تاثیر محیط فیزیکی و کالبدی شهر در حضور اجتماعی زنان به همراه امنیت آن ها در شهر است. امنیت یکی از اساسی ترین نیازهای هر جامعه است؛ که زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه گروه آسیب پ ذیری هستن که امنیت آن ها از راه های گوناگون در معرض تهدید قرار دارد. امنیت اجتماعی در بستر جامعه شکل می گیرد و هدف آن حفظ، تداوم، تعامل و شرایط قابل پذیرش برای گروه ها و افراد است. سهم بانوان در اوقات فراغت بسیار کمتر از مردان است و امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان نیز بسیار کمتر و محدودتر می باشد؛ چرا که نگرش های حاکم بر جامعه در خصوص چگونگی گذران اوقات فراغت بانوان تاکنون به صورت سنتی بوده است. از آن جایی که بانوان نقش حیاتی تربیتی، آموزشی در خانواده، را ایفا می کنند؛ لذا توجه به سلامت جسمی و روحی بانوان بسیار مهم بوده است. هدف مقاله ی حاضر بررسی ارتقا امنیت اجتماعی در افزایش حضورپذیری بانوان در فضاهای شهری است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این مسیر از طریق مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی نخست متغییرهای موضوع مورد مطالعه قرار گرفته اند، در ادامه با مصاحبه هایی که با بانوان صورت گرفت؛ نقاط قوت و ضعف باغ بانوان مشخص شد. نتایج حاصل از این مقاله بیان می دارد که امنیت عنصر کلیدی در تدوام حضور بانوان در عرصه های اجتماعی است.
۵.

تأثیر فعالیت و تمرین ورزشی بر عملکرد و فعالیت پلاکت: مقاله مروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت حاد ورزشی تمرین ورزشی عملکرد پلاکت تجمع پلاکت ترومبوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۶ تعداد دانلود : ۵۶۸
پلاکت ها نقش مهمی در تشکیل لخته سفید هموستازی دارند و نقش اصلی را در فرایند بندآمدن خون ایفا می کنند. همچنین، پیشنهاد شده است که پلاکت ها برای بسیاری از واکنش های مسیر داخلی انعقاد، مهم هستند. شواهد اخیر، نقش حیاتی عملکرد غیرطبیعی پلاکت را در بیماری های حاد سرخرگ قلبی، انفارکتوس میوکارد، آنژین صدری و سکته تأیید می کنند. درصورتی که شدت فعالیت بالا باشد، فعالیت ورزشی حاد ممکن است برای افراد غیرفعال و به ویژه بیماران مضر باشد. یکی از مکانیسم های اصلی چنین شرایطی، تولید ترومبوز ناشی از فعالیت ورزشی است. ازطرف دیگر، فعالیت منظم یا تمرین ورزشی فواید برای سلامتی و بهبود شیوه زندگی را نه تنها در افراد سالم، بلکه در افراد بیمار نیز به همراه دارد؛ باوجوداین، به دلیل اینکه روش های اندازه گیری پلاکت ها متنوع هستند و با مشکلات فراوان روش شناسی دارند، مطالعه تأثیر تمرین ورزشی بر پلاکت های خون همیشه بحث برانگیز بوده است. مطالعات اندکی درزمینه تأثیر تمرین ورزشی بر پلاکت های خون انجام شده اند و اثرهای تمرین ورزشی بر فعالیت و عملکرد پلاکت ها هنوز شناخته نشده اند. همین کمبود اطلاعات است که انجام مطالعات بعدی درزمینه تعیین تأثیر تمرین ورزشی بر تجمع و فعالیت پلاکت در سلامت و بیماری، اهمیت دارد. این مقاله یافته های پژوهش های قبلی را که اثرهای تعامل بین فعالیت حاد ورزشی و تمرین با پلاکت ها را بررسی کرده اند، مرور و نتیجه گیری می کند و درنهایت، مسیرهای پژوهش های آینده را نشان می دهد.
۶.

تأثیر تمرین های دایره ای با شدت بالا بر سطوح سرمی پرپتین و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضافه وزن تمرین دایره ای با شدت بالا انسولین گلوکز ناشتا پرپتین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۳۲۲
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شش هفته تمرین دایره ای با شدت بالا بر سطوح سرمی پرپتین و مقاومت به انسولین در زنان دارای اضافه وزن بود. تعداد 20 دانشجوی دارای اضافه وزن (سن: 6/3 ± 5/22 سال، وزن: 6/5 ± 1/74 کیلوگرم، شاخص توده بدن: 9/0 ± 4/27 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (نُه نفر) و تمرین دایره ای با شدت بالا (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت شش هفته تمرین های دایره ای با شدت بالا را به صورت دایره ای در شش ایستگاه انجام دادند؛ ولی گروه کنترل به زندگی روزمره خود ادامه دادند. قبل و بعد از دوره، دو نمونه خونی در حالت استراحت گرفته شد و برای اندازه گیری متغیرهای موردنظر با استفاده از روش های الایزا و رنگ سنجی آنزیمی استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری در سطح P ≤ 0.05  برای تحلیل آماری استفاده شد. کاهش پرپتین (0.049 = P) و انسولین (0.008 = P) در گروه تمرین نسبت به کنترل، معنادار بود؛ درحالی که کاهش گلوکز ناشتا (0.54 =P ) و مقاومت به انسولین (0.15 = P) معنادار نبود. همچنین، ارتباط معناداری بین تغییرات پرپتین و مقاومت به انسولین مشاهده شدP < 0.04) ،r = 0.48 )؛ براین اساس، شش هفته تمرین دایره ای با شدت بالا بر مقادیر سرمی پرپتین زنان دارای اضافه وزن مؤثر است. با توجه به وجود ارتباط بین پرپتین و مقاومت به انسولین، احتمالاً بررسی پرپتین در فرایند مقاومت به انسولین دارای اهمیت است.
۷.

تأثیر حاد فعالیت تداومی و تناوبی شدید بر سطوح پلاسمایی ایی سلکتین و شاخص های گلبول های سفید در بیماران عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید ایی سلکتین شاخص های گلبول های سفید جراحی بایپس عروق کرونر استنت گذاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۲۴۷ تعداد دانلود : ۳۶۱۱
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر حاد فعالیت تناوبی شدید و تداومی بر سطوح پلاسمایی ایی سلکتین و شاخص های گلبول های سفید در بیماران عروق کرونر بود. بدین منظور، از بین بیماران قلبی مرد داوطلب با سابقه عمل جراحی بای پس و استنت گذاری، 30 بیمار انتخاب شدند و در سه گروه کنترل، تمرین تداومی و تناوبی شدید جای گرفتند. فعالیت تناوبی شامل: گرم کردن، هشت تکرار چهار دقیقه ای فعالیت (دو دقیقه فعالیت با شدت 90 درصد اوج اکسیژن مصرفی و دو دقیقه استراحت فعال با شدت 30 درصد اوج اکسیژن مصرفی) و سرد کردن بود. فعالیت تداومی نیز دربرگیرنده 30 دقیقه فعالیت با شدت 60 درصد اوج اکسیژن مصرفی بود. نمونه های خونی قبل و بعد از فعالیت جمع آوری شده و برای اندازه گیری ایی سلکتین و شاخص های گلبول های سفید آنالیز گردیدند. از واریانس یک راهه و هم بستگی پیرسون برای تحلیل آماری داده ها استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بین افزایش ایی سلکتین در سه گروه تفاوت معنا داری وجود دارد ( P<0.001 ، F 2,27=27.8 ). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز حاکی از آن است که بالاتر بودن میزان افزایش ایی سلکتین در گروه تناوبی نسبت به گروه کنترل ( P<0.001 )، گروه تداومی نسبت به گروه کنترل ( P=0.001 ) و گروه تناوبی نسبت به گروه تداومی ( P=0.009 ) به لحاظ آماری معنا دار می باشد؛ اما تغییرات شاخص های گلبول های سفید در سه گروه تفاوت معنا داری را نشان نمی دهد ( P>0.05 ). به طورکلی، یک جلسه فعالیت ورزشی برای بیماران عروق کرونر باعث تحریک مسیرهای التهابی و افزایش شاخص های التهابی در بدن می شود که با افزایش شدت فعالیت به واسطه فعالیت تناوبی شدید، این پاسخ افزایش می یابد؛ لذا، استفاده از این فعالیت ها برای یک جلسه در بیماران قلبی پیشنهاد نمی شود.
۸.

تأثیر شدت فعالیت مقاومتی بر سطوح ویسفاتین پلاسمایی و ارتباط آن با مقاومت به انسولین و هورمون های مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویسفاتین اینترلوکین-6 حداکثر قدرت شدت فعالیت مقاومتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۵۹ تعداد دانلود : ۵۰۸
هدف از این تحقیق، بررسی پاسخ غلظت پلاسمایی ویسفاتین به شدت فعالیت مقاومتی و ارتباط آن با مقاومت به انسولین، هورمون رشد و اینترلوکین-6 بود. پانزده آزمودنی جوان و سالم با سن 1/4±2/26 سال و وزن 1/9±1/75 کیلوگرم، بعد از جلسات آشنایی و تعیین قدرت بیشینه، سه جلسه فعالیت مقاومتی با شدت های30درصد، 55درصد و 80درصد قدرت بیشینه و با حجم های یکسان را به فاصله یک هفته و به طور تصادفی اجرا کردند. قبل و بلافاصله بعد از فعالیت مقاومتی، از آزمودنی ها خون گیری به عمل آمد و نمونه ها برای اندازه گیری گلوکز، انسولین، هورمون رشد، اینترلوکین-6 و ویسفاتین آنالیز شدند. نتایج نشان داد که بین پاسخ پلاسمایی ویسفاتین، اینترلوکین-6 و شاخص مقاومت به انسولین به سه شدت متفاوت فعالیت مقاومتی، تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<P). صرف نظر از عامل شدت، یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی، تأثیر معنی داری بر همه فاکتورهای اندازه گیری شده غیر از ویسفاتین داشت (001/0>P). نتایج، ارتباط معنی داری را بین هیچ یک از فاکتورهای اندازه گیری شده تحقیق نشان نداد (05/0<P). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که شدت فعالیت مقاومتی، عامل مؤثری بر پاسخ ویسفاتین، اینترلوکین-6 و شاخص مقاومت انسولین به فعالیت مقاومتی نیست که احتمالاً می تواند ناشی از سطح پایین تفاوت انرژی مصرفی طی فعالیت مقاومتی با شدت های متفاوت اما حجم یکسان باشد. همچنین، با توجه به بی ارتباطی معنی دار بین ویسفاتین و مقاومت به انسولین در پاسخ به فعالیت، نمی توان این آدیپوکاین را در فرایند مقاومت به انسولین حین فعالیت ورزشی دخیل دانست.
۹.

تاثیر فعالیت مقاومتی و حجم آن بر غلظت پلاسمایی ویسفاتین و ارتباط آن با مقاومت به انسولین، اینترلوکین-6 و هورمون رشد در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حجم فعالیت مقاومتی حداکثر قدرت ویسفاتین اینترلوکین-6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی پاسخ غلظت پلاسمایی ویسفاتین به حجم فعالیت مقاومتی و ارتباط آن با مقاومت به انسولین، هورمون رشد وIL-6 می باشد. روش شناسی: پانزده مرد جوان سالم (سن 1±9/23سال، وزن 2/7±4/74 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 6/3±1/26 کیلوگرم بر متر مربع) در تحقیق حاضر شرکت نمودند. بعد از تعیین 10-RM، آزمودنی ها دو جلسه فعالیت مقاومتی 3 نوبت و 5 نوبتی را با فاصله یک هفته و بطور تصادفی اجرا نمودند. سه نمونه خونی قبل و بعد از فعالیت و نیز بعد از 30 دقیقه ریکاوری گرفته شدند و برای اندازه گیری هورمون رشد، اینترلوکین-6 و ویسفاتین آنالیز شدند. مقاومت به انسولین نیز با استفاده از غلظت گلوکز و انسولین محاسبه گردید. برای مقایسه جداگانه داده های قبل و بعد از ورزش و بعد از ریکاوری در دو جلسه، از آزمون آنالیز واریانس3×2 مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین پاسخ پلاسمایی ویسفاتین، اینترلوکین -6 و شاخص مقاومت به انسولین به دو حجم متفاوت فعالیت مقاومتی تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P). بررسی همبستگی آماری داده ها در پاسخ به فعالیت، ارتباط معنی داری را بین هیچ کدام از متغیرهای اندازه گیری شده با ویسفاتین نشان نداد (05/0
۱۰.

ارتباط سطوح استراحتی ویسفاتین و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی و ترکیب بدن در مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حداکثر اکسیژن مصرفی BMI فعالیت هوازی NAMPT WHR

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۷ تعداد دانلود : ۸۴۶
هدف تحقیق بررسی ارتباط سطوح استراحتی و تغییرات ویسفاتین طی فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی و ترکیب بدن بود. بدین منظور 46 آزمودنی (میانگین±انحراف معیار؛ سن، 1/16±9/42 سال؛ قد، 4/5±8/171 سانتی متر؛ وزن 7/9±6/73 کیلوگرم) در تحقیق حاضر شرکت کردند. در یک جلسه ابتدا ویژگی های ترکیب بدنی شامل وزن، نسبت دور کمر به باسن (WHR) و شاخص توده بدنی (BMI) اندازه گیری شد و پس از 5 دقیقه گرم کردن عمومی، حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) آزمودنی ها با استفاده از آزمون فزآینده و بر روی دوچرخه ارگومتر تعیین شد. به فاصله یک هفته آزمودنی ها یک جلسه فعالیت حاد استقامتی با شدت 60 درصد Vo2max و به مدت 30 دقیقه بر روی دوچرخه انجام دادند. دو نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت گرفته شد و برای اندازه گیری گلوکز و ویسفاتین مورد استفاده قرار گرفت. جهت بررسی ارتباط سطوح استراحتی ویسفاتین و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت با سایر فاکتورها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بین سطح سرمی ویسفاتین با آمادگی هوازی (265/0=, p17/0=r) و فاکتورهای ترکیب بدنی ارتباط معنا داری وجود ندارد (05/0<P). اما تغییرات ویسفاتین طی فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی (018/0=, p349/0=r) و تغییرات گلوکز (013/0, p=363/0r=) ارتباط مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این نتایج همبستگی نشان داد آمادگی هوازی با سطوح استراحتی گلوکز و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت (013/0=, p362/0-=r) ارتباط منفی و معناداری دارد. بر اساس نتایج تحقیق حاضر نتیجه گیری می شود میزان آمادگی هوازی نقشی در سطح پایه ویسفاتین ندارد، اما آمادگی هوازی بالاتر موجب تغییرات بیشتری در پاسخ ویسفاتین به فعالیت حاد می شود. این مسئله احتمالاً نشان دهنده نقش ویسفاتین در بهبود عمکرد هوازی از طریق بیوسنتر NAD+ و نیز افزایش ترشح انسولین در حین و بلافاصله پس از فعالیت است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان