فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۷٬۳۵۸ مورد.
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
89 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختار دانش حوزه مهدویت پژوهی در ایران است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. جهت تحلیل دانش مفهوم حوزه مهدویت پژوهی از ترکیب روش های علم سنجی، خوشه بندی اطلاعات و تحلیل شبکه استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که در دو دهه اخیر پژوهش های حوزه مهدویت رشد چشمگیری داشته است. همچنین نویسندگان زیادی از حوزه های علمیه و دانشگاه ها در تولید مقالات آن نقش داشته اند. نتایج مربوط به تحلیل هم واژگانی نشان داد، بیش از 1340 مفهوم یا کلیدواژه مطرح شده و مفاهیم "مهدی موعود، انتظار، ظهور ،آموزه های مهدویت، غیبت، مدعیان دروغین"، بیشترین فراوانی را در بین کلیه مفاهیم داشته اند. همچنین زوج های مفهومی"انتظار-مهدی موعود، انقلاب اسلامی-انتظار، مهدی موعود–آخرالزمان، آینده پژوهی-مهدویت پژوهی و دکترین مهدویت- ظهور" بیشترین هم رخدادی دارند. علاوه بر آن، مفاهیم "مدعیان دروغین، سلفی گری، جهانی شدن، انکار مهدویت"، مضامین اجتماعی و فرهنگ مهدویت" به عنوان مفاهیم نوظهور شناسایی شدند. نتایج مربوط به خوشه بندی نشان داد دانش این حوزه در ایران از 21 خوشه اصلی تشکیل می شود. تحلیل نقشه ها نشان داد مفاهیم این حوزه روابط مفهومی زیادی با هم دارند و درصد تمرکز شبکه در حد 5/0 است که شبکه ای گسسته نیست، اما پرتراکم هم نیست.
نتیجه گیری: در این حوزه مفاهیم زیادی مطرح شده است. نتایج خوشه بندی حاکی از این است مفاهیم شکل گرفته در حوزه مهدویت پژوهی زمینه مناسبی برای پژوهش های کیفی و نظری فراهم خواهد کرد. در مجموع، این پژوهش تصویر کلانی از مفاهیم، خوشه های مفهومی و روابط مفاهیم در مقالات تولید شده حوزه مهدویت را نشان داد.
پیش بینی نگرش های دانشجویان نسبت به نویسندگی دانشگاهی بر اساس الگوهای کمک طلبی علمی و مثبت اندیشی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در محیط دانشگاهی، دانشجویان به فرصت های نویسندگی دانشگاهی نیاز دارند تا از آنها برای ورود به دنیای «نویسندگی دانشگاهی» حمایت کند و به آنها کمک کند هویت یک نویسنده دانشگاهی را کسب کنند. کمک طلبی علمی و فرهنگ مثبت اندیشی دانشگاهی از جمله زمینه ها و عواملی هستند که می توانند نگرش دانشجویان را نسبت به نویسندگی دانشگاهی تحت تأثیر قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوی پیش بینی نگرش دانشجویان به نویسندگی دانشگاهی بر اساس مقوله های مذکور انجام گرفت.روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری و تحلیل داده ها، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه محقق اردبیلی به تعداد 3330 نفر کارشناسی ارشد و 866 نفر دکتری بود که نمونه ای با حجم 300 نفر به روش در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های استاندارد، نگرش دانشجویان به نویسندگی دانشگاهی چئونگ و همکاران، کمک طلبی علمی ریان و پینتریچ و مثبت اندیشی دانشگاهی هوی و همکاران بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های همبستگی و حداقل مربعات جزئی استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. و اسمارت پی.ال.اس. تحلیل شدند.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان دهنده معناداری همبستگی بین مؤلفه های مثبت اندیشی و کمک طلبی علمی با نگرش به نویسندگی است. با توجه به قابل قبول بودن مقدار پایایی ترکیبی و نسبت آن با دیگر شاخص ها، همچنین حصول نیکوئی برازش 43/0 که بیش از مقدار قابل قبول یعنی 25/0 و مقدار مطلوب یعنی 36/0 است، الگوی مفهومی پیش بینی شده روابط بین متغیرها دارای اعتبار مناسبی بوده است. ضریب مسیر کمک طلبی علمی 79/0(01/0p< و 03/22=t) و مثبت اندیشی دانشگاهی 54/0 (01/0p< و 51/8=t) بوده که به طور معناداری قدرت پیش بینی نگرش به نویسندگی دانشگاهی را دارند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، با حمایت از مثبت اندیشی دانشگاهی و بهبود زمینه کمک طلبی علمی از طریق ایجاد و حفظ فرهنگ خودکارآمدی جمعی، اعتماد جمعی، تأکید تحصیلی و همچنین ایجاد شرایط برای پاسخ به نیازهای علمی به واسطه تعاملات توسعه محور و پشتیبانی علمی از دانشجویان می توان جهت بهبود نگرش دانشجویان نسبت به نویسندگی دانشگاهی گام برداشت.
مطالعه تطبیقی معیارهای ارزیابی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در حوزه علوم انسانی در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، به عنوان بالاترین سطح نظام آموزشی جامعه، به منظور افزایش کیفیت و پاسخگویی به مسائل موجود، راهبردها و تصمیمات گوناگونی اخذ می کنند که در این میان نقش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها قابل توجه است. توسعه مداوم فردی اعضای هیئت علمی و ارزیابی وظایف آن ها، از شاخصه های یک دانشگاه موفق است. نظام ارزیابی و ارتقاء اعضای هیئت علمی یکی از ابزارهای تنظیم عملکرد کلی آموزش عالی است که روزآمدسازی و بازنگری در ابعاد و شاخص های آن از الزامات است. در ایران این نظام که تحت عنوان آیین نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی شناخته می شود علی رغم بازنگری های متعدد، همچنان نقدهای مختلفی بر آن وارد است که یکی از مهم ترین آن ها عدم توجه به تفاوت در ماهیت حوزه هاست که در علوم انسانی بیشتر نمود پیدا می کند و نیازمند تدوین سیاست هایی راهبردی است. لذا هدف این مطالعه بررسی سیاست های ارزیابی اعضای هیئت علمی حوزه علوم انسانی در دانشگاه های منتخب جهان با رویکرد سیاست پژوهی، استخراج معیارها و شاخص های ارزیابی و مقایسه آن ها با ابعاد و شاخص های آیین نامه ارتقاء در ایران بود.روش: پژوهش از نوع مطالعات کیفی با رویکرد تطبیقی است که با بهره گیری از روش سندکاوی، سیاست های ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی در زیرگروه های حوزه علوم انسانی در دانشگاه های منتخب استخراج و با معیارهای داخلی مقایسه شدند. جامعه پژوهش اسناد و مدارک مرتبط در دانشگاه های جهان بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و نیز آیین نامه ارتقاى مرتبه اعضاى هیئت علمی در ایران بودند. برای بررسی اسناد خارجی، ابتدا دانشگاه هایی انتخاب شدند که طبق نظام رتبه بندی دانشگاه های تایمز 2022 در حوزه علوم انسانی و هنر، ممتاز محسوب می شوند؛ و سپس مراکزی که ازنظر نظام آموزش عالی و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با کشورمان قرابت دارند؛ که برای این منظور کشورهای منطقه و جهان اسلام و فراتر از آن کشورهای آسیایی برگزیده شدند که درنهایت برمبنای دسترسی به اسناد و مدارک مدنظر 25 دانشگاه را شامل شدند.یافته ها: معیارهای نظام ارزیابی اعضای هیئت علمی علوم انسانی دانشگاه های جهان در سه بعد آموزش (با 9 شاخص و 59 سنجه)، پژوهش (با 8 شاخص و 83 سنجه) و خدمت (با 3 شاخص و 30 سنجه) طبقه بندی شدند. مقایسه با آیین نامه داخلی نشان داد که بعد آموزش از اهمیت بالایی برخوردار است و سنجه های مربوط به هر شاخص بسیار جزئی تر و جامع تر بوده و اساتید در دانشگاه های جهان برای طیف وسیعی از فعالیت های حرفه ای خود امتیاز آموزشی دریافت می کنند. تنوع شاخص ها در بعد پژوهش برای دانشگاه های جهان نسبت به آیین نامه داخلی بسیار بیشتر است. آیین نامه داخلی در بعد پژوهش بر بروندادها تأکید دارد درحالی که شاخص بروندادها با قریب به 30 سنجه تنها یکی از شاخص های پژوهش در جامعه موردبررسی است. بعد خدمات دانشگاه های منتخب به نسبت آیین نامه داخلی چندجانبه بوده و از انجام فعالیت های ترویجی در جامعه تا ایفای مسئولیت در دولت و مجامع حر فه ای را شامل می شود. مواردی مانند حضور در رسانه ها، ارائه سخنرانی، مشارکت در نهادهای مدنی، خدمات مشاوره ای به دانشجویان و همتایان و غیره ازجمله خدماتی هستند که در آیین نامه داخلی لحاظ نشده اند.نتیجه گیری: نظر به ماهیت متفاوت علوم انسانی و عدم کارایی پژوهش های این حوزه در سال های اخیر ضرورت بازنگری در آیین نامه ارتقا و تدوین نظامی مختص حوزه علوم انسانی بیش ازپیش احساس می شود و به روزرسانی آیین نامه فعلی براساس یافته های این پژوهش برای اعضای هیئت علمی حوزه مذکور می تواند غنی تر، متناسب تر و منطبق تر با مأموریت های آموزشی، پژوهشی و اجرایی مورد انتظار از این حوزه باشد.
مطالعه علم سنجی تولیدات علمی حوزه اخلاق دیجیتال در پایگاه اسکوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
115 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت مسائل اخلاقی در فضای مجازی، پژوهش حاضر به بررسی تولیدات علمی در حوزه اخلاق دیجیتال و مفاهیم مرتبط، بر پایه شاخص های علم سنجی در پایگاه اسکوپوس پرداخته است.روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی است و از رویکرد علم سنجی برای تحلیل یافته ها بهره برده است. جامعه مورد مطالعه را 755 مقاله پژوهشی و مروری نمایه شده در پایگاه اسکوپوس با موضوع اخلاق دیجیتال تشکیل می دهد. در مرحله اول، به منظور ساخت مجموعه داده از انتشارات علمی در حوزه اخلاق دیجیتال، مقالات پژوهشی و مروری نمایه شده از پایگاه اسکوپوس استخراج و در ادامه تحلیل یافته ها به روش توصیفی انجام و نقشه علمی با کمک نرم افزار VOSviewer ترسیم شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد اولین مقاله در این حوزه به سال1981 برمی گردد و تا پایان سال 2023 تعداد 755 مقاله در حوزه اخلاق دیجیتال و مفاهیم مرتبط در پایگاه اسکوپوس نمایه شده است. این مقالات در 160 عنوان نشریه منتشر شده و فعال ترین نویسنده در این حوزه لوسیانو فلوریدی با 29 مقاله است. همچنین، پر استناد ترین مقاله نیز به همین فرد در سال 2018 اختصاص دارد. کشور آمریکا و دانشگاه آکسفورد فعال ترین کشور و سازمان در انتشار مقالات حوزه اخلاق دیجیتال هستند. در این میان تنها 16 مقاله به نویسندگان ایرانی تعلق دارد. نقشه علمی به دست آمده حاکی از آن است که مقالات این حوزه در پایگاه اسکوپوس مشتمل بر 10 خوشه و 635 پیوند است که شامل اخلاق اطلاعات، اخلاق دیجیتال و حریم خصوصی، اخلاق، هوش مصنوعی و اخلاق فناوری، اخلاق کامپیوتری، اخلاق سایبری، الگوریتم ها در سیستم های اطلاعاتی، فناوری اطلاعات و اخلاق کاربردی هستند.نتیجه گیری: آنچه که امروزه بیش از پیش در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته موضوع اخلاق است. تحلیل یافته ها نشان داد که تأکید در پژوهش های علمی حوزه اخلاق دیجیتال همچون سرقت ادبی، اخلاق پژوهش، حمله سایبری، حقوق دارایی فکری به سمت اخلاق در مسائل حوزه فناوری و کامپیوتری مثل فناوری دیجیتال، اخلاق مجازی، حاکمیت داده ها، فناوری های نوظهور، هوش مصنوعی، اخلاق فناوری، حفاظت داده ها و یادگیری ماشینی در حال تغییر است.
پیش بینی تأثیر مدیریت دانش بر ارزش آفرینی سازمانی با تأکید بر نقش میانجی خلاقیت سازمانی (مورد مطالعه: استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
137 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف: توجه به مفهوم مدیریت دانش به عنوان یکی از عوامل اساسی توسعه سازمانی افزایش یافته است. مدیریت دانش، نه تنها به بهره مندی از دانش ها و تجربیات افراد در سازمان کمک می کند، بلکه در توسعه فرآیندهای نوآورانه، ارتقاء عملکرد سازمانی و بهبود ارتباطات داخلی و خارجی نقش بسیار مهمی ایفا می کند. در همین سیاق، ارتباط بین مدیریت دانش و ارزش آفرینی سازمانی به عنوان یک مسئله، مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مدیریت دانش بر ارزش آفرینی سازمانی و نقش میانجی خلاقیت سازمانی در این رابطه انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، پژوهشی کتابخانه ای-اسنادی با تکنیک های میدانی و از نظر نوع توصیفی- پیمایشی است که به روش همبستگی و با رویکردی کمی انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش سه پرسشنامه (دو محقق ساخته و یک از پیش ساخته) استفاده گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه های ارزش آفرینی سازمان و پرسشنامه خلاقیت سازمانی این پژوهش، از روایی محتوایی بهره برده شد که توسط خبرگان مدیریت دانش تأیید گردید. برای روایی پرسشنامه مدیریت دانش روش تحلیل عاملی تأییدی و روایی همگرا مناسب گزارش شده است. برای سنجش پایایی نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای پرسشنامه ارزش افرینی0/91، برای پرسشنامه خلاقیت سازمانی 0/076 و برای پرسشنامه مدیریت دانش 0/91 گزار شد. این پژوهش با کمک روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از آزمون های پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر انجام شده است. 40 نفر از کارکنان کتابخانه های عمومی استان قم به صورت نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. نرم افزار لیزرل جهت تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ابعاد مدیریت دانش، به عنوان عوامل مهم، به طور مثبت و معنی دار با ارزش آفرینی سازمانی مرتبط هستند. در واقع، 87 درصد از تغییرات متغیر ارزش آفرینی سازمانی به وسیله ابعاد مدیریت دانش پیش بینی می شود؛ همچنین ارتباط بین مدیریت دانش و خلاقیت سازمانی مورد بررسی قرار گرفت که این دو متغیر دارای یک رابطه مثبت و معنی دار هستند. ارتباط بین خلاقیت سازمانی و ارزش آفرینی سازمانی نیز توسط آزمون همبستگی پیرسون تأیید شد. نقش واسطه ای خلاقیت سازمانی در تأثیر مدیریت دانش بر ارزش آفرینی سازمان، توسط تحلیل مسیر تأیید شد. نتیجه گیری: مدیریت دانش نقش محوری در ایجاد ارزش و پیش بینی عملکرد سازمانی دارد و خلاقیت سازمانی به عنوان یک متغیر میانجی، این رابطه را تقویت می کند. وجود همبستگی قوی بین مدیریت دانش و خلاقیت سازمانی و همچنین نتایج مثبت خلاقیت بر ارزش آفرینی، تأکید می کند که سرمایه گذاری در پرورش محیط های خلاق و مدیریت دانش مؤثر، می تواند به نوآوری و مزیت رقابتی پایدار منجر شود. این پژوهش به سازمان ها کمک می کند تا با فهم دقیق تری از این ارتباطات، مدیریت و استراتژی های خود را شکل دهند و به عنوان نتیجه، به ارزش آفرینی سازمانی دست یابند.
چالش ها و راهکارهای استفاده دانش آموزان از موتور جستجوی پارسی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی این پژوهش بررسی چالش ها و راهکارهایی می باشد که دانش آموزان در استفاده از موتور جستجوی ایرانی "پارسی جو" با آن-ها مواجه بوده اند.روش شناسی: در این پژوهش کیفی از روش تحقیق پدیدارشناسی استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده-اند. نمونه مورد بررسی، از میان 108 دانش آموز پایه ی هشتم، 16 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به حد اشباع نظری انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده-ها از روش کدگذاری گلاسر و استراوس استفاده شده است. به منظور کسب روایی و پایایی از روش بازبینی و تطبیق مکرر و متوالی داده-ها استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که دانش آموزان در استفاده از موتور جستجوی "پارسی جو" با چند نوع چالش مهم مواجهند. دانش آموزان، از چالش های مهم بازدارنده به فراگیری و تبلیغات گسترده ی موتورهای جستجوی خارجی، کمبودها و ضعف های عملکردی موتور جستجوی پارسی جو و عدم آگاهی اشاره کرده اند. همچنین دانش آموزان کم کاری معلمان را در استفاده دانش آموزان از موتور جستجوی "پارسی جو"به عنوان چالش-های پیش رو بیان کرده اند. نهایتاً دانش آموزان در جهت رفع این چالش ها، راهکارهایی را ارائه کرده اند.
واکاوی اکتشافی کاربردپذیری وبی سکوهای فناوری و نوآوری مبتنی بر نظرات خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی میزان کاربردپذیری وبی سامانه نظام ایده ها و نیازها (نان) بر اساس نظرات خبرگان موضوعی است.
روش پژوهش: نوع پژوهش حاضر کاربردی است، با روش پیمایشی، رویکرد اکتشافی و بر اساس نظرات 29 خبره موضوعی انجام گردید. این مقاله با مدل ارزیابی اکتشافی کاربردپذیری نیلسون انجام شد. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. شاخص روایی محتوایی پرسشنامه 97/0 و ضریب آلفای کرونباخ نیز 0/86 بود. به منظور تحلیل داده ها در سطح توصیفی، از فراوانی و درصد، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون های اندازه گیری مکرر، تی مستقل و مان ویتنی یو استفاده شد.
یافته ها: ارزیابی کنندگان سامانه نان دریافتند این سامانه از نظر کاربردپذیری وبی در وضعیت «مطلوبی» قرار دارد. بر این اساس، میانگین پاسخ شرکت کنندگان برابر با 210/45 است که از متوسط نظری (192) به صورت معنی داری بزرگتر است (0/02 = P). در ارزیابی کاربردپذیری وبی سامانه نان، جنسیت (0/50 = P)، سابقه کاری خبرگان تفاوت معنی داری ایجاد نمی کند (0/40 = P). بین خبرگان هیئت علمی و غیرهیئت علمی فقط در سه مؤلفه از مؤلفه های مورد مطالعه کمک به کاربر در شناسایی، تشخیص و جبران خطا ها، پیشگیری از خطا و تشخیص به جای یادآوری (0/03 = P و 0/04 = P و 0/01 = P) تفاوت معنی دار آماری وجود دارد.
نتیجه گیری: سامانه نان در اغلب مؤلفه های ارزیابی شده از نظر خبرگان این پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. این یافته نشان از آن دارد که طراحان این سامانه در زمان طراحی به استانداردهای طراحی سامانه های وبی و رابط کاربری توجه داشته اند. شایان ذکر است که سامانه هایی هم که از منظرهای گوناگون در وضعیت مطلوب قرار دارند، ضروری است به طور مداوم و منظم ارزیابی شده و با تعامل مستمر با کاربران نهایی نسبت به باز طراحی و روزآمدی سامانه، اقدام های لازم انجام گردد.
واکاوی حفاظت از حق مؤلف آثار در کتابخانه ها؛ موردکاوی نقش کتابخانه ملی ایران در جایگاه مرجعیت کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی و تحلیل حق مؤلف آثار در کتابخانه های ایران و به طور خاص کتابخانه ملی ایران به عنوان مرجعیت میان کتابخانه های ایران انجام شد.روش پژوهش: پژوهش کنونی از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد پژوهش کیفی انجام شده و از نظر روش گردآوری داده ها، روش تحلیل اسنادی به کار رفته است. جامعه پژوهش شامل آیین نامه ها، قوانین، پورتال های کتابخانه ملی ایران و 36 کتابخانه منتخب ملی، دانشگاهی، علوم پزشکی، عمومی و دیجیتال در داخل و خارج از ایران است و در نهایت نیز با تعداد 7 نفر از کارشناسان و مدیران کتابخانه ها مصاحبه انجام شد. همچنین، در تحلیل داده ها، از کدگذاری باز استفاده شده است. یافته ها: تحلیل داده های حاصل از پژوهش و کدگذاری باز حاکی از آن است که تعداد 116 کد اولیه، 188 کد مفهومی، 227 مقوله و 5 طبقه حقوق مادی و معنوی، استفاده غیرانتفاعی، مجوز و موافقت نامه، استفاده منصفانه و نقض حقوق پدیدآور به دست آمد. پس از بررسی آیین نامه ها و پورتال کتابخانه ملی ایران و سامانه دیجیتال ملی در خصوص وضعیت کتابخانه ملی از نظر حقوق مادی و معنوی منابع، مشخص شد که هنوز سیاست حق مؤلف در مواجه با این منابع وجود ندارد.نتیجه گیری: کتابخانه ها می توانند با داشتن سیاست حق مؤلف و راهکارهایی مانند ایجاد فیلد "حقوق و دسترسی" در نرم افزارهای کتابخانه ای، به کارگیری مجوز در دسترسی به منابع خاص، بهره گیری از اقدامات فنی کنترل کپی و دسترسی در حفاظت از حقوق معنوی صاحبان آثار، استفاده از الگوی "ثبت حق مؤلف آثار"، ایجاد دفتر/ اداره حق مؤلف و نظیر آن در جهت ارائه خدمات به کاربران گام بردارند.
بررسی میزان پیاده سازی فناوری وب معنایی در نرم افزارهای مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لایه های وب معنایی در حوزه های مختلف همچون تلفیق داده ها، مهارت یابی، اتاق فکر برخط، سرویس گذاری مجموعه های چندرسانه ای، خرید برخط و تعامل بین سامانه ها به کار می رود. به نظر می رسد به کارگیری وب معنایی در نرم افزارهای مدیریت دانش مسلماً در ارائه اطلاعات مفید مؤثر واقع خواهد شد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پیاده سازی فناوری وب معنایی در نرم افزارهای مدیریت دانش است. جامعه آماری پژوهش حاضر سه نرم ا فزار مدیریت دانش که شامل نرم افزار مدیریت دانش دانا، سامانه جامع مدیریت دانش نداک و نرم افزار MTA share است. داده ها از طریق تدوین سیاهه وارسی بر مبنای مقیاس بله/ خیر، گردآوری شدند و تجزیه وتحلیل داده ها نیز با کمک نرم افزار اکسل انجام شد. یافته ها نشان داد معماری فناوری معنایی در هر شش لایه (یو آر ال، ایکس ام ال، آردی اف، هستی شناسی، فراداده و منطق) در نرم افزارهای مذکور، مورداستفاده و در سطح مطلوبی قرار دارد. ولی ابزارهای معنایی برای جستجو و بازیابی اطلاعات در هر سه لایه (هستی شناسی، آردی اف، فراداده) کاربرد چندانی در این نرم افزارها نداشته و موردتوجه قرار نگرفته است. لذا نتایج پژوهش حاضر نشانگر آن است که نیاز است کاربرد معماری فناوری معنایی در نرم افزارهای سامانه جامع مدیریت دانش نداک و MTA share بیشتر موردتوجه قرار گیرد و از آن ها در تمامی لایه های مذکور استفاده شود. همچنین نیاز است که از ابزارهای معنایی برای جستجو و بازیابی اطلاعات در تمامی لایه ها (هستی شناسی، آردی اف و فراداده) در نرم افزار مدیریت دانش دانا و سامانه جامع مدیریت دانش نداک استفاده بیشتری شود. با توجه به نتایج در به کارگیری حوزه کاربرد معماری فناوری وب، در نرم افزار مدیریت دانش دانا نسبت به دو نرم افزار دیگر توجه بیشتری شده است.
بهبود کیفیت داده در شبکه ای از بهینه سازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرآیند تولید یا ارسال داده، کیفیت داده کاهش یافته و یا به میزان مورد نیاز برای انجام سایر گام های پردازشی نیست. بهبود کیفیت داده یکی از مهمترین گام هایی است که برای دست یابی صحیح به اطلاعات نهفته در داده در هر حوزه ای لازم است که انجام شود. محققان روش های مختلفی برای انجام این فرآیند پیشنهاد داده اند که با توجه به نوع داده متفاوت است، اما باید توجه داشت که اغلب این روش ها به شباهت های موجود در ابعاد مختلف داده به طور همزمان توجه نمی کنند. این موضوع می تواند بر بخش هایی از داده تاثیر نامطلوب و یا مخربی بگذارد و همچنین بخش هایی که تخریب شده اند را بهبود نبخشد. در نتیجه، خروجی بدست آمده حاوی همه اطلاعات مورد نظر نخواهد بود. در این مقاله، روشی جدید ارائه شده است که در آن، با استفاده از مجموعه ای از گره های همکار در قالب یک شبکه ی تعاملی فرآیند بهبود کیفیت داده انجام می شود. این روش با بکارگیری مجموعه ای از گره ها موجب بهبود مقاومت در مقابل انواع مختلف تخریب ها نیز می شود. عملکرد روش پیشنهادی با شش روش جدید بهبود کیفیت داده بر روی داده های واقعی تخریب شده مقایسه شده است. نتایج بدست آمده در شبیه سازی نشان می دهد که روش پیشنهادی عملکرد بهتری نسبت به سایر روش های مورد مقایسه دارد.
ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای برای کاربران با آسیب بینایی با بهره گیری از قابلیت های هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پرداختن به برخی راهکارهای هوش مصنوعی برای کمک به ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای برای کاربران با آسیب بینایی است.پژوهش حاضر کیفی است که با ابزار مصاحبه و پروتکل بلنداندیشی انجام گرفت. در این پژوهش از طریق مصاحبه با کاربران با آسیب بینایی، بهترین و بدترین ویژگی های وبگاه های کتابخانه ای مورد سؤال قرار گرفت. کاربران در حین استفاده از یک وبگاه کتابخانه ای و در حال انجام وظایف در امور روزمره مورد مصاحبه قرار گرفتند و در عین حال افکار، احساسات و نظرات خود را به صورت کلامی در مورد تجربه تعامل خود بیان نمودند. مصاحبه به صورت فردی و به صورت آنلاین یا در مکان مشخصی انجام شد. چهار وبگاه کتابخانه ای بزرگ کشور (سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران؛ سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی؛ کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ و کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران) برای انجام وظایف انتخاب شدند. جامعه پژوهش، کاربران با آسیب بینایی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 33 نفر انتخاب شدند. تحلیل صحبت های کاربران بر اساس تحلیل محتوای کیفی انجام شد و از نرم افزار «مکس کیودی ای» استفاده شد و در 90 کد نهایی و 3 مقوله کلی و 8 زیرمقوله جای گذاری شد. این کدها در حین بررسی رونوشت ها به طور مداوم گسترش و بازنگری شدند. یک محقق دیگر در تحلیل محتوا شرکت کرد و رونوشت ها و مقوله های مستخرج را بررسی کرده و داده ها چندین بار مورد ارزیابی قرار گرفتند.بهترین ویژگی های وبگاه ها از دید کاربران عبارت بودند از: استاندارد و دسترس پذیر بودن عناصر موجود در صفحات، محتوای ارزشمند و صداقت در معرفی و ارائه محتوا، بخش بندی و هدینگ بندی منطقی و سازماندهی مناسب عناصر صفحه، اختصاص تگ Alt برای گرافیک ها، سازماندهی مطلوب نتایج جست وجو و ... . بدترین ویژگی های وبگاه ها عبارت بودند از: کُدهای امنیتی (کپچاها) تصویری و نامعلوم؛ عدم تصحیح خودکار غلط های املایی کلیدواژه ها؛ مشکلات گفت وگوهای اینترنتی و نامعلوم بودن ارسال و دریافت پیام، محتوای پویا، و دینامیک؛ تنظیم نبودن عناصر موجود در صفحه با صفحه کلید، برچسب نداشتن گرافیک ها و عناصر ورودی کاربر، و طراحی غیراصولی صفحات و ... .تصحیح خودکار، دستیارهای صوتی هوشمند، خوشه بندی نتایج، فیلتر هوشمند، پرسش و پاسخ هوشمند، پردازش متن و تصویر/ توصیف تصاویر، خلاصه سازی متن، جست وجوی معنایی و به زبان طبیعی و شخصی سازی رابط کاربری از راهکارهای ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای است.
مؤلفه ها و شاخص های اشاعه اطلاعات دیجیتالی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران: مبتنی بر سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اشاعه اطلاعات از مهم ترین خدمات هر کتابخانه و مرکز اطلاع رسانی است. دلیل اهمیت آن فزونی انفجارگونه اطلاعات، لزوم روزآمد نگاه داشتن دانش متخصصان حوزه های مختلف علمی، توجه به صرفه جویی در وقت و هزینه استفاده کنندگان، تلاش به منظور افزایش تقاضا و بازاریابی برای خدمات اطلاع رسانی و کسب منابع مالی برای کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، افزایش مرغوبیت ارائه خدمات در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، افزایش مهارت کارکنان کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، ارائه خدمات مرجع مدار در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، تغییر مفاهیم کتابخانه و کتابداران از منظر داخلی و خارجی، استفاده خلاقانه و ابتکاری از منابع در دسترس، اشتراک منابع با استفاده از فناوری و ابزارهای اطلاعاتی است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه ها و شاخص های اشاعه اطلاعات دیجیتالی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بود.روش: پژوهش ازنظر نوع داده، کیفی و ازنظر روش اجرا، فرامطالعه و به روش فراترکیب (متاسنتز) و مبتنی بر هفت گام ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. این روش یکی از روش های مدرن تحلیل داده های کیفی است که با استفاده از فنون آماری، نتایج چندین مطالعه مرتبط را باهم ترکیب می کند و به ایجاد یک دیدگاه جامع و یکپارچه از موضوع موردمطالعه می پردازد. جامعه پژوهش شامل مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط با موضوع و منتشرشده در پایگاه های علمی داخلی و خارجی بود که در جستجوی اولیه تعداد 5116 مقاله بازیابی شد و با استفاده از روش برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی، تعداد 37 مقاله کاملاً مرتبط جهت تحلیل انتخاب شد. سپس با استفاده از تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری منابع منتخب مورد تحلیل قرار گرفت، جهت بررسی قابلیت اعتبار یافته ها، از طریق توافق بین دو کدگذار استفاده شد که مقدار توافق،77/. به دست آمد که این مقدار نشان دهنده سطح بالای اعتبار و روایی یافته های پژوهش است.یافته ها: براساس یافته های فراترکیب 7 مؤلفه و 34 شاخص و زیرشاخص درحوزه اشاعه اطلاعات دیجیتالی شناسایی شد. مؤلفه های اصلی عبارت اند از: پرونده پژوهشی، منابع اطلاعاتی، مجموعه سازی، استانداردسازی، خدمات اطلاع رسانی، ابزارهای اشاعه و ارزیابی. پرونده پژوهشی شامل شاخص هایی مانند اطلاعات فردی، علاقه مندی ها و نوع منبع مورد تقاضای پژوهش است. منابع اطلاعاتی شامل شاخص هایی مانند منابع دیجیتالی و منابع دیجیتال شده است. مجموعه سازی شامل شاخص هایی مانند گردآوری، حفظ و نگهداری، سازمان دهی، اشتراک منابع و روزآمدسازی منابع اطلاعاتی است. استانداردسازی شامل شاخص هایی مانند استاندارد خدمات، استاندارد نیروی انسانی، استاندارد منابع دیجیتالی، استاندارد کتابخانه های دیجیتالی و استاندارد کتابشناختی است. خدمات اطلاع رسانی شامل شاخص هایی مانند خدمات امانی، خدمات گزینشی اطلاعات، آگاهی رسانی جاری، خدمات مرجع، خدمات اطلاعی، نمایش و نمایشگاه، همایش الکترونیکی، تحویل الکترونیکی منابع دیجیتال و پایگاه های اطلاعاتی است. ابزارهای اطلاع رسانی شامل شاخص هایی مانند پست الکترونیکی، شبکه جهانی وب، ابزارهای تلفن همراه، سرویس ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات چندرسانه ای است. ارزیابی شامل شاخص هایی مانند سیاهه وارسی ارزیابی، شیوه نامه ارزیابی، بازخورد، بازنگری، فرم نظرسنجی و امتیازدهی است.ن تیجه گیری: تحلیل مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده به درک عمیق تر از جوانب مختلف اشاعه اطلاعات دیجیتالی کمک می کند. مهم ترین دستاورد این پژوهش ایجاد یک فرهنگ اطلاعاتی جدید که قابل استفاده برای ارزیابی وضعیت خدمات این حوزه است. این اطلاعات به کتابخانه ها امکان می دهد تا سطح کیفی خدمات را بهبود بخشند و ضمن ارتقاء خدمات اطلاعاتی، اشاعه دانش را گسترش دهند. این پژوهش می تواند برای پژوهشگران، کتابداران، مدیران و سیاست گذاران حوزه اشاعه اطلاعات دیجیتالی مفید واقع شود.
کاربست نظریه دم طولانی در فروشگاه های کتاب الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
109 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و امکان سنجی کاربست نظریه دم طولانی در فروشگاه های کتاب الکترونیکی است که فروشگاه طاقچه به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد. بدین صورت که محصولات فرهنگی و به طور خاص کتاب های کم فروش که تنوع بالایی دارند؛ اما تعداد فروش هرکدام اندک است، در دم توزیع «دم طولانی» جای می گیرند و کتاب های پرفروش که تعداد اندک، ولی فروش بالایی دارند، در سر توزیع جای می گیرند. این پژوهش درصدد است که نشان دهد هرچقدر تنوع محصولات کم فروش افزایش یابد، سنگینی دم بیشتر شده و درآمد ناشی از فروش محصولات در دم برابر و یا بیشتر از درآمد ناشی از فروش محصولات موجود در سر توزیع (یعنی کتاب های پرفروش) خواهد بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کمی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پیمایشی تحلیلی استفاده شد. جامعه مورد بررسی «فروشگاه کتاب الکترونیکی طاقچه» و نمونه شامل کتاب های گروه ادبیات داستانی بود که معمولاً بیشتر مورد اقبال عمومی قرار می گیرند. داده ها با همکاری گروه طاقچه از طریق پایگاه داده فروشگاه کتاب الکترونیکی طاقچه دریافت و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که با افزایش تعداد کتاب ها، تابع توزیع دم طولانی نسبت به زمانی که تعداد داده ها کمتر بود، بهتر برازش پیدا می کند و دم طولانی به شکل درست تری تشکیل می شود و میزان فروش محصولات افزایش پیدا می کند. همچنین با به دست آوردن نقطه برابری میزان فروش سر و دم نمودار دم طولانی مشاهده شد که هرچه تعداد کتاب ها افزایش پیدا می کند، یافته ها به قانون 98 درصد اندرسون نزدیک می شود؛ یعنی 98 درصد از کتاب ها حداقل یک بار در سال به فروش می رسند. همچنین یافته های حاضر مثال نقضی برای قانون پارتو است. نتیجه گیری: با توجه به این موضوع که افزایش تعداد کتاب ها منجر به افزایش فروش سایر کتاب هایی که از قبل موجود بوده اند می شود، به فروشگاه های کتاب الکترونیکی پیشنهاد می شود که تا حد امکان تنوع کتاب های خود را گسترش دهند؛ زیرا تنوع کتاب ها تأثیر مثبت و مستقیمی روی دیده شدن سایر کتاب ها دارد.
شناسایی مؤلفه های نرم تحول دیجیتال و طراحی چارچوب مفهومی حاصل از آن ها (با روش تحلیل مضمون و مدل سازی ساختاری تفسیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۸)
1063 - 1107
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه تحول دیجیتال از دو بخش سخت و نرم تشکیل شده، پژوهش حاضر به شناسایی مؤلفه های بخش نرم این تحول پرداخته است. با توجه به اهمیت روزافزون تحول دیجیتال و ضرورت آن برای بقا و موفقیت سازمان ها، پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب مفهومی حاصل از مؤلفه های نرم تحول دیجیتال با استفاده از شبکه مضامین حاصل از تحلیل مضمون و سپس سطح بندی مضامین حاصل از تحلیل مضمون با استفاده از روش کمی مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شد. در بخش کیفی پژوهش از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته برآمده از تحلیل مضمون مصاحبه ها برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. در بخش کیفی و کمیِ پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی بهره گیری شد. پس از تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، 185 مضمون پایه در قالب 44 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر شامل قابلیت های حاکمیت سازمانی، راهبری دیجیتال، فرهنگ آفرینی دیجیتال، استراتژی دیجیتال، نوآوری دیجیتال و تخصص گرایی دیجیتال شناسایی گردید. سپس، با استفاده از روش کمی مدل سازی ساختاری تفسیری مضامین فراگیر سطح بندی شده و الگوی نهایی تحول دیجیتال به دست آمد. با توجه به یافته های این پژوهش، مدیران سازمان ها باید ضمن آشنایی و شناخت مؤلفه های نرم تحول دیجیتال در سازمان های خود که مختص بخش نرم تحول دیجیتال است، بستر فنی و غیرفنی ضروری این تحول شگرف را در سازمان خود ایجاد کرده و ارتقا بخشند و از توجه صِرف به بخش سخت تحول دیجیتال پرهیز کنند؛ چرا که غفلت از بخش نرم تحول دیجیتال منجر به شکست این تحول خواهد شد.
تأثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر رابطه بین عوامل فردی، گروهی و سازمانی با حفظ و نگهداری دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
189 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه تأثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر رابطه بین عوامل فردی، گروهی و سازمانی با حفظ و نگهداری دانش در شرکت فولاد خوزستان است. این مطالعه از نوع کاربردی با روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش کارکنان شرکت فولاد خوزستان بالغ بر 15000 نفر بودند که 555 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه مبتنی بر مطالعات پیشین در طیف پنج گزینه ای لیکرت تدوین و به روش میدانی توزیع و جمع آوری شدند. روایی ابزار به شکل صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (737/0=α) تأیید شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل بوت استرپینگ نشان داد عوامل فردی بر حفظ و نگهداری دانش (331/0=β) تأثیر مستقیم و با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (156/0=β) تأثیر غیرمستقیم و معنی دار دارد. ضمن اینکه عوامل گروهی بر حفظ و نگهداری دانش (342/0=β) تأثیر مستقیم و با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (080/0=β) تأثیر غیرمستقیم و معنی دار دارد. تأثیر مستقیم عوامل سازمانی بر حفظ و نگهداری دانش (631/0=β) و تأثیر غیرمستقیم با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (118/0=β) نیز تائید شد. به این مفهوم که با بهبود وضعیت عوامل فردی، گروهی و سازمانی، شرایط حفظ و نگهداری دانش در شرکت نیز ارتقا می یابد. ضمن این که استفاده از قابلیت های فناوری اطلاعات رابطه بین متغیرهای مستقل با متغیر وابسته را تقویت می کند. به طورکلی می توان گفت که مدیریت و سازمان دهی عوامل فردی، گروهی و سازمانی با به کارگیری فناوری اطلاعات می تواند به شرکت در حفظ و نگهداری دانش سازمانی به عنوان یک دارائی ارزشمند کمک، وابستگی شرکت به دانش خارجی را کاهش و فرصت ارزش آفرینی از دارائی های دانشی را فراهم سازد.
شناسایی مؤلفه های کلیدی ارزیابی عملکرد فناوری های دانش از دیدگاه خبرگان (یک پژوهش آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
229 - 267
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های کلیدی ارزیابی عملکرد فناوری دانش از دیدگاه خبرگان است. این پژوهش در سایه پارادایم اثبات گرایی قرار گرفت. جهت گردآوری اطلاعات، روش های کتابخانه ای و میدانی مدنظر بوده است. ابتدا مؤلفه های ارزیابی عملکرد فناوری های دانش به وسیله روش دلفی به دست آمد. سپس برای مقایسه این مؤلفه ها پرسش نامه میان اعضای هیئت علمی و دانشجویان مقطع دکتری رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی تهران توزیع و جهت تحلیل داده ها از روش AHP استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss 25 و Expert Choice 11 استفاده شد. در مرحله دلفی 10 شاخص اصلی مالی، کیفیت سیستم، زیرساخت سیستمی، کیفیت خدمات فناوری دانش و دانش، معماری فناوری دانش، رابط کاربری، رضایت کاربر در مورد سیستم، ارزش نتایج حاصل از کار، مزایا و منافع درک شده از سیستم و به روز بودن شناسایی شد. براساس روش تحلیل سلسله مراتبی مؤلفه مالی در درجه اول، کیفیت سیستم در درجه دوم، زیرساخت سیستمی در درجه سوم، رابط کاربری در درجه چهارم، معماری فناوری دانش در درجه پنجم، کیفیت خدمات فناوری دانش در درجه ششم، رضایت کاربر در مورد سیستم در درجه هفتم، ارزش نتایج حاصل از کار در درجه هشتم و مزایا و منافع درک شده از سیستم و به روز بودن در درجه نهم قرار گرفتند. موضوع موردمطالعه و روش انجام این پژوهش دارای اصالت است. نتایج این پژوهش می تواند در ارزیابی عملکرد فناوری های دانش موردتوجه قرار گیرد و به کار رود. ارزیابی عملکرد فناوری های دانش در سازمان منجر به جلوگیری از هدر رفتن هزینه و زمان می شود. با ارزیابی می توان به پیشروی و بهبود عملکرد سازمان کمک کرد.
Network Analysis of Twitter Users in Iran; Studying Public Sphere Properties(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper aims to evaluate whether features of the public sphere are present in the activities of Iranian Twitter users. To achieve this objective, the paper provides a synthesis of computational social sciences, network analysis, and Habermas's approach to the public sphere. The data comes from all Iranian users, including those who are actively engaged in political issues on Twitter. This method of data collection focuses on the computational aspects of the users. Added information on how they conducted networking and facilitated public opinion, which resulted in increased user interaction, would complete the data-gathering process to align with the theoretical claims. It also indicates that Twitter was a platform on which Iranian users fulfilled the requirements of the public sphere. Some of the findings indicate that there were 48,076 users connected with 25,534,713 edges, and together, they formed three communities. While one of the communities focused solely on social issues, the other two engaged in a rival political challenge. It seems that this situation exemplified the main characteristic of the public sphere, namely, the freedom to express political views and the formation of diverse communities with competing ideas.
Analyzing Process Execution Time for Evidence-Based Policy Making in Information Systems using Process Mining(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Enterprises employ information systems to carry out their day-to-day business operations. Organizations implement business policies to enhance their competitive edge through efficient process management. This paper aims to propose a method that combines two approaches: evidence-based policymaking and process mining, to facilitate process reengineering. While numerous evidence-based approaches utilizing process mining techniques have been employed to assess process performance through measurements, these methods often focus on individual process instances. This is in contrast to Business Process Redesign (BPR) assessments, which encompass more comprehensive performance measurements, including overall process performance. This study proposes a method for analyzing process execution time, which includes Cycle time, Lead time, and Activity time. The aim is to support evidence-based policymaking in information systems through the use of process mining. Several key performance indicators (KPIs) have been defined for evidence-based management of business processes to identify process bottlenecks. The results of this paper demonstrate the application of process mining in analyzing the execution time of business processes. Using a real-world dataset, the study identified time-consuming activities and provided key performance indicators (KPIs) to guide process optimization. These findings demonstrate the effectiveness of process mining in identifying bottlenecks and inefficiencies within operational processes, ultimately leading to improved process performance and efficiency.
شناسایی مزایا و چالش های اینترنت اشیا در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اینترنت اشیا یک شبکه متصل متشکل از چندین گره است و ابزارهایی را برای استفاده راحت تر از خدمات کتابخانه فراهم می کند که علاوه بر بهبود فرآیندهای کتابخانه، موجب افزایش کارایی و بهبود خدمات کتابخانه می شود. بنابراین هدف از انجام این پژوهش شناسایی مزایا و چالش های اینترنت اشیاء در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی به منظور ارائه یک طبقه بندی و چشم انداز منسجم برای تحقیقات آینده اینترنت اشیاء در این مراکز با استفاده از تکنیک مرور نظام مند است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با استفاده از تکنیک مرور نظام مند انجام شد. روش انجام این پژوهش بدین صورت است که ابتدا مسئله تحقیق تدوین شد و سپس متون مرتبط با هدف تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت و پس از آن استراتژی جستجو تعیین شد و سپس اقدام به استخراج داده ها از دو پایگاه اسکوپوس و وب آوساینس شد. پس از بازیابی 2335 مدرک از دو پایگاه مد نظر، داده ها با همدیگر ادغام شدند و موارد همپوشانی حذف گردید. در نهایت مولفه های لازم از 42 مطالعه گزینش شده شناسایی و سپس مفاهیم پژوهش (ابعاد) بر اساس فراوانی مفاهیم استخراج شدند و بر اساس ترتیب فراوانی الویت بندی شدند.یافته ها: در این پژوهش مزایا، چالش ها و نوع فناوریی مورد استفاده جهت بکارگیری اینترنت اشیا در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. با توجه به مفاهیم به دست آمده با اهداف تحقیق، هر کدام در مفهومی مشابه دسته بندی شدند. بر اساس یافته ها مشخص شد که مزایا اینترنت اشیاء در سه دسته، زیرساخت خدمات برخط شامل 8 مفهوم؛ زیر ساخت کنترل مجموعه شامل 16 مفهوم، زیرساخت فیزیکی شامل 7 مفهوم، و چالش های بکارگیری اینترنت اشیاء در سه دسته زیرساخت خدمات برخط شامل 7 مفهوم، زیر ساخت کنترل مجموعه شامل 8 مفهوم، زیرساخت فیزیکی (هوشمندسازی ساختمان) شامل 6 مفهوم قرار گرفتند و فناوری RFID پرکاربردترین فناوری برای پیاده سازی اینترنت اشیا بود.نتیجه گیری: اینترنت اشیاء به دلیل قابلیت بالای آن در تسهیل، کنترل و بازدهی بالا در خدمات و فرآیندهای کاری در کتابخانه ها یکی از مناسب ترین فناوری های عصر حاضر در ارائه خدمات و کنترل سیستم های کتابخانه ها است. اما با توجه به نتایج، بکارگیری این فناوری با چالش هایی مانند عدم تجهیزات کافی، هزینه های مالی و اداری، نبود نیروی متخصص برای تعمیر تجهیزات موقع خراب شدن، عدم آشنایی کتابدارن با این فناوری و هزینه های بالا جهت نگهداری آن رو برو است. شکی نیست که استفاده از فناوری اینترنت اشیا در کتابخانه ها، آینده بهتری را برای کتابخانه ها رقم خواهد زد، اما میزان استقبال از سوی کتابخانه ها و استفاده از این فناوری در کتابخانه بستگی به حل چالش های پیش روی کتابخانه ها در استفاده از این فناوری داد. بنابراین استفاده از این فناوری در کتابخانه ها نیازمند تأمل مسئولان در این زمینه است.
به کارگیری خوشه بندی مفهومی برای استخراج عبارات کلیدی و اصطلاحات مرتبط: مطالعه موردی متون حوزه ارتباطات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط علمی از انواع و گونه های ارتباطات است که از طریق به کارگیری روش ها و ابزارهای ارتباطی و با هدف تبادل دانش و اطلاعات علمی انجام می شود. به منظور احراز دیدگاهی جامع درباره ارتباطات علمی و پژوهشی و تقویت آن باید اصطلاحات و مفاهیم آن شناسایی گردد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و خوشه بندی مفهومی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی در حوزه ارتباطات علمی با استفاده از تکنیک های متن کاوی است. روش پژوهش حاضر از لحاظ رویکرد، کمی و از لحاظ هدف، کاربردی است. همچنین برای شناسایی و خوشه بندی اصطلاحات کلیدی در حوزه ارتباطات علمی از تکنیک های مختلف متن کاوی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، مشتمل بر چکیده مقالات مرتبط با حوزه ارتباطات علمی مستخرج از پایگاه های اطلاعاتی وب آوساینس و اسکوپوس به تعداد 558 مقاله و روش نمونه گیری، سرشماری بود. ابتدا تمامی اصطلاحات و عبارات اسمی با استفاده از کتابخانه های موجود با کدنویسی به زبان پایتون مورد استخراج و فراوانی واژگان محاسبه گردید. سپس هر عبارت مرکب به واژگان تشکیل دهنده آن تجزیه شده و بر مبنای واژه نامه گلاو و با محاسبه میانگین بردارهای آن کلمات، یک بردار عددی تخصیص یافت. برای اصطلاحات ناشناخته نیز- که در واژه نامه گلاو وجود نداشت- یک عبارت معادل با استفاده از واژگان موجود جهت توصیف آن، جایگزین و بردار عددی عبارت، ساخته شد و خوشه بندی (به روش کا-مینز) بر روی آن واژگان انجام شد. یافته ها نشان داد که از 17930 کلیدواژه مستخرج، تعداد 13651 واژه، عبارت اسمی بود. همچنین 16 درصد از اصطلاحات حوزه ارتباطات علمی، تک واژه ای و 84 درصد آن مرکب بودند. پس از ایجاد بردارهای اصطلاحات مرکب و انجام خوشه بندی، از 792 عبارت یا اصطلاح در حوزه ارتباطات علمی، تعداد 40 خوشه مفهومی ایجاد گردید. پس از تعدیل و حذف خوشه های ضعیف در نهایت تعداد 22 خوشه در حوزه ارتباطات علمی شناسایی گردید. شناسایی مفاهیم اصلی در ارتباطات علمی در قالب خوشه های مفهومی و عناصر آن از نتایج پژوهش حاضر قلمداد می شود. از مهمترین یافته های دیگر پژوهش، تخصیص بردارهای عددی به عبارات ترکیبی از روی بردار واژگان تشکیل دهنده آنها و سپس استفاده از این بردارها برای خوشه بندی و دسته بندی عبارات و همچنین قابلیت بهبود و تصحیح بعضی از خوشه ها بود. این روش در خوشه بندی و دسته بندی مفاهیم امکان توجه به جنبه های معناشناسی و یادگیری را مورد توجه قرار می دهد و به تحلیل دقیق اصطلاحات و عبارات کلیدی در حوزه های مختلف کمک خواهد کرد.