فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷٬۳۵۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: نیروی انسانی به عنوان مهم ترین سرمایه هر سازمان شناخته می شود و آموزش کارکنان برای ارتقای بهره وری آنها حیاتی است. دوره دکتری با ارائه آموزش های تخصصی در زمینه های مختلف، نقشی اساسی در تربیت نیروی کار ماهر و متخصص دارد. دانشجویان دکتری با کسب ویژگی هایی می توانند به عنوان نیروی کار ماهر در سازمان ها ایفای نقش کنند و به افزایش بهره وری و کارایی آنها کمک کنند. هدف مطالعه حاضر مروری نظام مند بر پژوهش های انجام شده در حوزه ویژگی های دانشجویان دوره دکتری به منظور شناسایی این ویژگی ها و تعیین وضعیت پژوهش ها در این زمینه و شکاف پژوهشی آن هاست. روش: برای انجام این پژوهش از روشی نظام مند استفاده شده است. ابتدا پس از شناسایی و تعریف مساله، کار جستجوی کلیدواژه های تعیین شده از پایگاه های معتبر خارجی و داخلی آغاز شد که ۱۰۴۵ عنوان مقاله شناسایی شدند. طی سه مرحله پایش بر اساس عنوان، چکیده و محتوا بررسی و موارد غیرمرتبط و تکراری حذف شدند و در نهایت، 135 پژوهش (۹۲ عنوان پژوهش خارجی و ۴۳ عنوان داخلی) اعم از مقاله منتشر در مجله ها، مقاله ارائه شده به کنفرانس ها و یا اثر ارائه شده به عنوان پایان نامه ها شناسایی شدند.یافته ها: پس از مطالعه سطر به سطر پژوهش ها، ویژگی ها در ۴ دسته «ویژگی های فردی»، «پژوهشی»، «آموزشی» و «حرفه ای» دسته بندی شدند. مولفه های ویژگی فردی در سه زیر مقوله «ویژگی های رفتاری»، «ویژگی های روانشناختی» و «اخلاق» و مولفه های «ویژگی های پژوهشی» در دو زیر موُلفه؟ « اخلاق پژوهش» و « تمرکز بر حوزه پژوهش خاص» و مولفه های «ویژگی های آموزشی» در دو زیر مولفه «یاددهی» و «یادگیری» و مولفه های «ویژگی حرفه ای» در دو زیر مولفه «مهارت های حرفه ای» و «تعاملات حرفه ای» دسته بندی شدند. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که ویژگی های آموزشی با توجه به اهمیت و نقش آن ها در دوره دکتری، کمتر مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته است و نیاز به پژوهش های بیشتری دارد. خلأهای پژوهشی نیز در تمام مقولات اصلی و برخی مقولات فرعی پژوهش، به چشم می خورد
تحلیل محتوای منابع آموزش زبان انگلیسی به کودکان براساس ویژگی های سنی مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با نگاهی چندجانبه به عوامل مؤثر در یادگیری کودکان، مفاهیمی که همخوان با ویژگی های کودکان بوده است را از آموزش هَیَجامَد محور مبنا قرار داده و به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی به ارزیابی و رتبه گذاری منابع رایج آموزش زبان انگلیسی به کودکان در ایران پرداخته است.روش شناسی: این پژوهش کمی کیفی و از نوع تحلیل محتوا و کاربردی است. بدین منظور پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن سه معیار «کاربرد حواس»، «ارتباط» و «سرمایه هیجانی حسی»، که از الگوی آموزش هَیَجامَد محور استخراج شده است، به بررسی و انتخاب بهترین منبع آموزش زبان انگلیسی به کودکان از میان چهار گزینه ی «مجموعه Family and Friends»، «مجموعه superminds»، «مجموعه First Friends» و «مجموعه منتخب کانون زبان ایران» پرداخته است. بر این اساس به جهت ارزیابی گزینه های موجود از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به عنوان یکی از بهترین روش های ارزیابی چند معیاره، استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل دلالت بر آن دارد که از میان گزینه های موردبررسی، مجموعه superminds با امتیاز نسبی41/0 بهترین گزینه برای آموزش زبان انگلیسی به کودکان است. همچنین امتیاز مجموعه های Family and Friends، First Friends و کانون زبان ایران به ترتیب برابر 221/0، 207/0 و 092/0 به دست آمدند.نتیجه گیری: مطابق نتایج پژوهش، عمده مطالب منابع مورد استفاده جهت آموزش زبان انگلیسی به کودکان در ایران، در دو سطح ابتدایی الگوی هَیَجامَد توقف کرده و به سطوح بالای هرم هَیَجامَد نرسیده اند. در این میان سطح دیداری بالاترین و پس از آن، سطح شنیداری دومین جایگاه وسطح لمسی حرکتی نیز در رتبه سوم الگوی هَیَجامَد جای دارند. داده های پژوهش همچنین نشان می دهد که میان دو زیرمعیار ارتباط نیز توازن برقرار نیست؛ و زیر معیار ارتباط مرکز سهم بیشتری را در منابع زبان دارد. همچنین همسویی و توجه به معیار سرمایه هیجانی حسی در منابع بررسی شده، مشاهده نگردید؛ در حالی که هرگاه محتوای کتاب به افزایش سطح سرمایه هیجانی حسی فراگیر نسبت به یک موضوع بی توجه باشد، به طور ضمنی ارتباط موفق با او را نیز از دست خواهد داد.
شناسایی و اولویت بندی فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در مدیریت دانش بر اساس مدل هیکس با استفاده از روش تحلیل رابطه خاکستری (با تأکید بر چت جی پی تی، چت بارد، چت بینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به توسعه روزافزون فناوری های نوین، از جمله هوش مصنوعی، هدف این پژوهش شناسایی فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در مدیریت دانش بر اساس مدل چهار مرحله ای «هیکس» است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی، از نظر روش پژوهش و گردآوری داده ها توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی، از نظر داده های گردآوری شده،کمّی بوده و با ابزار پرسشنامه به شناسایی و اولویت بندی فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در مدیریت دانش پرداخته شد. خبرگان مطالعه حاضر، 15 نفر از متخصصان هوش مصنوعی و مدیریت دانش بودند. روش نمونه گیری پژوهش، قضاوتی و حجم نمونه بر اساس اشباع تئوریک انجام شد و معیارهای پژوهش از بررسی مطالعات داخلی و خارجی در زمینه هوش مصنوعی و مدیریت دانش استخراج شد. پژوهش حاضر در سه مرحله اجرا شد: در مرحله اول، شاخص های فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در مدیریت دانش از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان به دست آمد و بر اساس مدل مدیریت دانش «هیکس» مدل سازی شدند. در مرحله بعد، این معیارها با به کارگیری روش دلفی فازی غربال شدند. سرانجام، چت بات های مورد مطالعه در پژوهش از طریق کلیدی ترین شاخص ها با کاربست روش تحلیل رابطه خاکستری اولویت بندی شدند. بر اساس یافته های پژوهش مشخص شد که در مقوله فرصت های هوش مصنوعی در مدیریت دانش پانزده شاخص (4 شاخص در خلق دانش، 3 شاخص در اشتراک دانش، 5 شاخص در ذخیره و بازیابی دانش، و 3 شاخص در به کارگیری دانش) و در مقوله چالش ها چهارده شاخص (3 شاخص در خلق دانش، 3 شاخص در اشتراک دانش، 3 شاخص در ذخیره و بازیابی دانش، و 5 شاخص در به کارگیری دانش) شناسایی شدند. نتایج نشان داد که در مقوله فرصت ها و هم در مقوله چالش ها، چت بارد در رتبه اول و با اختلاف کم چت جی پی تی در رتبه دوم، و پس از آن چت بینگ در رتبه سوم قرار دارند؛ به طوری که می توان گفت برای بهره گیری از چت بات ها در فرایند مدیریت دانش چت بارد می تواند بهترین گزینه برای استفاده باشد. با این تفاوت که در مقوله فرصت ها رتبه اول نشان دهنده فرصت ها و مزایای بیشتری نسبت به دو چت بات دیگر است و در مقوله چالش ها به همان نسبت چالش ها و مسائل بیشتری را شامل می شود.
مقایسه کارکرد نرم افزارهای طراحی هستی شناسی با تاکید بر زبان فارسی : طراحی نمونه اولیه هستی شناسی حوزه پزشکی مبتنی بر شواهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: استفاده از ابزارهایی برای توصیف واضح و دقیق مراحل، اجزاء و روابط بین اجزاء پدیده ها به صورت گرافیکی و یا سلسله مراتبی یکی از روشهای مرسوم آموزش محسوب می شود و می تواند در درک بهتر یادگیرنده موثر باشد، در این مقاله با استفاده از ابزار هستی شناسی سعی خواهد شد توصیف واضح، رسمی و دقیقی از حوزه پزشکی مبتنی بر شواهد و روابط بین اجزاء آن ارائه شود. روش: این مقاله از نوع کاربردی و روش پژوهش استفاده شده در آن مهندسی هستی شناسی است. 5 نرم افزار طراحی هستی شناسی کوگویی، سواپ، اوبو-ادیتور، آپولو و پروتژ به لحاظ کارکرد و امکانات به خصوص برای طراحی هستی شناسی های فارسی ارزیابی شد. یافته ها و پیشنهادات: در بررسی نرم افزارها، پروتژ و کوگویی دارای امکانات و پشتیبانی بهتری بوده و استفاده از آنها به خصوص در طراحی هستی شناسی به زبان فارسی با مشکلات کمتری همراه بود. از آنجایی که نرم افزار پروتژ تطابق بیشتری با استانداردهای طراحی هستی شناسی دارد، این نرم افزار برای طراحی هستی شناسی پزشکی مبتنی بر شواهد انتخاب شده و طی 7 گام این هستی شناسی طراحی شد. با توجه به اینکه این هستی شناسی نمونه اولیه بوده و کلیه بخشهای آن نیاز به افزودن کلاس ها و روابط بیشتر دارد، پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی با توسعه این هستی شناسی امکان استفاده از آن برای پایگاه های اطلاعاتی این حوزه نیز علاوه بر کاربرد آموزشی آن فراهم گردد.
هستان نگاری فراداده ای پایان نامه ها: طراحی یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی هستان نگاری فراداده ای پایان نامه ها با استفاده از SPAR (مجموعه هستان نگاری های طراحی شده به منظور انتشار و ارجاع دهی معنایی) برای بازنمون معنایی آن ها بوده است.روش : پژوهش از نوع کاربردی است و در آن از دو روش تحلیل محتوا و انطباق و ابزار پژوهش مشاهده و سیاهه وارسی، استفاده شده است. جامعه پژوهش تعداد 69 پایان نامه و رساله با موضوع سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، در سه پایگاه (سامانه منابع دیجیتال، نرم افزار رسا و پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) هستند و فراداده های آن ها از طریق انطباق با یکدیگر، اصلاح و تکمیل شدند. از سوی دیگر، با تحلیل موجودیت های هر یک از هستان نگاری های SPAR و افزودن موجودیت های دیگر توسط پژوهشگر، سیاهه نهایی به تفکیک کلاس ها، روابط (ویژگی ها) و اعضا (نمونه ها) تشکیل و با ورود آن ها به نرم افزار Protégé نسخه 5/5، الگوی هستان نگاری فراداده ای آن ها ترسیم شد.یافته ها: بررسی ها کاستی هایی را در وجود چهار عنصر مهم فراداده ای (موضوع، راهنما، مشاور و چکیده) در رسا و کتابخانه دیجیتال مشخص کرد. در میان 18 هستان نگاری SPAR بیشترین موجودیت به ترتیب از FaBiO، FRAPO و CiTO انتخاب شد. همه موجودیت های BiDO، BiRO، C4O، Fivestar، FR، FRBR، PO، PRO، PSO و PWO برای پایان نامه ها مناسب تشخیص داده شد. 195 عضو از 6 هستان نگاری SPAR، 292 عضو با برچسب MdTDs از اطلاعات پایان نامه ها و ۱۰۰ عضو با برچسب SUNMdTDs توسط پژوهشگر انتخاب و وارد نرم افزار شد. سیاهه نهایی شامل 1558 موجودیت شد که به تفکیک کلاس، روابط (شیء، داده و توضیحی) و نمونه یا عضو به همراه توصیف و تعریف هر یک از موجودیت ها به بخش های مربوط در نرم افزار انتخابی با در نظر داشتن روابط سلسله مراتبی و تعیین قیود برای کلاس ها و تعیین دامنه و بُرد برای روابط یا ویژگی ها وارد شد. درنهایت گراف RDF با استفاده از پلاگین گرافیکی OntoGraf ترسیم و الگوی نهایی MdOntTDs تدوین شد. سه نوع فراداده جدید پیشنهاد شد: 1) موضوع: علاوه بر کلیدواژه های پایان نامه ها، موضوعات آن ها تا سه سطح دسته بندی و براساس رابطه hasSubject و isSubjectOf به پایان نامه ها متصل شد. 2) روش پژوهش، با خواندن چکیده و گاه متن هر پایان نامه استخراج شد و با استفاده از رابطه های hasMethod و usedIn به پایان نامه مربوط پیوند خورد. 3) مقاله های برگرفته از پایان نامه ها نیز تا جای ممکن جستجو و با رابطه hasJournalArticle و journalArticleOf به پایان نامه وصل شد.نتیجه گیری: الگوی حاصل در صورت پیاده سازی، می تواند بر موانع بازیابی مانند محدودیت جستجوی کلیدواژه ای، مشکل پیوند و اشتراک داده ها در وب و فقدان یکدستی داده ها فائق آید. در نرم افزار این پژوهش ارتباطات هر کلاس و نمونه های مربوط به آن به صورت شبکه ای سلسله مراتبی در قالب سه گانه های RDF به وضوح قابل رؤیت است و ارتباط میان موجودیت ها با افزایش نقاط دسترسی، جستجوهای معنایی عمیق تری را نوید می دهد. با تمام این ها در حال حاضر به سبب نبود یا کمبود اطلاعات برچسبی و پیوندی، استفاده بخشی از موجودیت های انتخاب شده در این مقاله مقدور نیست.
شفافیت اطلاعات در سازمان های تامین کننده مالی پژوهش: مطالعه موردی شورای عالی عتف و صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول سال های گذشته موضوع شفافیت به عنوان یکی از مشخصه های حکمرانی خوب و سازوکاری برای توازن قدرت بین دولت و مردم مورد توجه سیاست گذاران و محافل دانشگاهی قرار گرفته است. شفافیت در فعالیت ها و فرایند تصمیم گیری های دستگاه های دولتی می تواند از رسوایی های مالی، تصمیم گیری ضعیف، عدم پاسخگویی و حاکمیت ناکارآمد این دستگاه ها جلوگیری کند. سازمان های درگیر در نظام علم و فناوری که از بودجه های عمومی استفاده می کنند نیز از این موضوع استثنا نبوده و نیاز است که در آن ها موضوع شفافیت پیگیری و اجرایی شود. یکی از سازمان های مهم در نظام علم و فناوری، سازمان های تامین کننده مالی پژوهش هستند که با توجه به اینکه از بودجه های عمومی استفاده می کنند و نقشی اساسی در توزیع منابع مالی دارند شفافیت در آن ها بسیار مهم و اساسی است. شفافیت در این سازمان ها به این دلیل اهمیت دارد که عدم شفافیت در این سازمان ها نه تنها باعث بالا رفتن تخلف و فساد مالی خواهد شد بلکه در بلندمدت مسیر پژوهش و توسعه کشور را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. با توجه به اهمیت این موضوع، این مقاله به دنبال شناخت ابعاد مختلف شفافیت در سازمان های تامین کننده مالی پژوهش و ارائه توصیه سیاستی در این زمینه است. در این مقاله با بررسی متون علمی و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان چارچوبی برای ابعاد مختلف شفافیت در سازمان های تامین کننده مالی پژوهش توسعه داده می شود. سپس با استفاده از این چارچوب، وبگاه دو سازمان تامین کننده مالی پژوهش در کشور (شورای عالی عتف، و صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران) را از نظر شفافیت مورد بررسی قرار می دهیم. نتایج این مقاله نشان می دهد که بسیاری از ابعاد شفافیت در این دو سازمان مورد توجه قرار نگرفته است و نیاز است این سازمان ها موضوع شفافیت را در دستور کار خود قرار دهند.
بررسی فرهنگ و روش های اشتراک گذاری دانش در میان کارکنان کتابخانه های عمومی شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
149 - 178
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی وضعیت فرهنگ، فناوری اطلاعات و ارتباطات و روش های اشتراک گذاری دانش در میان کارکنان (کتابداران و مدیران) کتابخانه های عمومی شهرستان اهواز است. پژوهش کاربردی و به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تمامی کارکنان (مدیران و کتابداران) کتابخانه های عمومی شهرستان اهواز که نمونه پژوهش با روش سرشماری به دست آمده و زمان اجرا، سال 1401 بوده است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی صوری پرسش نامه با نظر متخصصین و پایایی آن، با استفاده از آلفای کرونباخ (90/)0 و دونیمه کردن (85/0) به دست آمده است. به لحاظ مؤلفه های فرهنگ اشتراک گذاری، رقابت بین کارکنان برای اشتراک دانش با بالاترین میانگین (16/ 3) بهترین وضعیت را داشته است و انگیزه مدیران برای اشتراک دانش با سایر کتابخانه ها با میانگین 70/2 در پایین ترین وضعیت قرار داشت. همچنین وضعیت اشتراک دانش ازلحاظ روش های مختلف اشتراک دانش نشان می دهد که مطلوب ترین وضعیت مربوط به دوره ها و کارگاه های آموزشی با میانگین 55/3، سپس سامانه اتوماسیون اداری با 51/3 و همین طور کیفیت ارتباطات شخصی و غیررسمی میان کتابداران با میانگین 26/3، بوده است. در یک نتیجه گیری کلی، وضعیت اشتراک دانش به لحاظ فرهنگ اشتراک گذاری، شرایط موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات و روش های اشتراک دانش در شرایط خوبی قرار ندارد و کتابخانه های عمومی اهواز، در همه بخش ها، نیاز به ارتقاء و بهبود وضعیت دارند.
طراحی یک هستی شناسی برای ادبیات کودکان و نوجوانان بر مبنای اصطلاحنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (اصکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد بسیاری استفاده از اصطلاحنامه های قبلی به عنوان دانش پایه و مبنایی برای تعیین روابط سلسله مراتبی برای ساخت هستی شناسی بسیار موثر خواهند بود. مفاهیم و ویژگی های بعدی و غنا بخشی به اصطلاحات به واسطه مطالعه متون مرتبط حاصل خواهد شد. هدف اصلی این پژوهش ارائه یک هستی شناسی جهت تبیین درست روابط، ویژگی ها و مفاهیم موجود در ادبیات کودک و نوجوان و دسترسی پذیری هرچه بهتر متون مرتبط با ادبیات کودک و نوجوان است. وجود چنین منبعی باعث پربارتر شدن ادبیات کودک و نوجوان آن چنان که در ایران در جریان است خواهد شد. در این پژوهش اصطلاحنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که جامع ترین اصطلاحنامه در زمینه کودک و نوجوان است، به عنوان نقطه شروع ساخت هستی شناسی استفاده شد. این پژوهش به روش مت آنتولوژی که روش قابل قبول و پیشنهاد شده از سوی متخصصان این حوزه است در یازده مرحله انجام شد. ابزار مورد استفاده نرم افزار پروتژه (نسخه 5.5) بود. یافته ها نشان دادند که این حوزه دارای 11 رده اصلی (آموزش و پرورش، ادبیات، ارتباطات، جامعه شناسی، دانش شناسی و علم اطلاعات، دین، روانشناسی، زبانشناسی، فلسفه، فناوری و علوم تجربی و هنر و فرهنگ) است. هریک از این رده ها به چندین کلاس فرعی تقسیم می شوند. گسترده بودن تعداد رده های اصلی مربوط به حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان را می توان چنین برداشت کرد که هدف اصلی ادبیات کودک و نوجوان تنها سرگرم کردن نیست بلکه هدف آموزش و پرورش و آشناسازی او با مسائل مختلف زندگی را نیز در پی دارد. در نهایت 29 رابطه نوع شی و 23 رابطه نوع داده و پنج رابطه تفسیری برای اصطلاحات تعریف شد. همچنین 950 نمونه یا مثال به هستی شناسی اضافه شد. به جهت زیاد بودن آثار ادبی در گروه کودکان و نوجوانان نمونه های زیادی برای هر یک از کلاس ها قابل ذکر بود که این موضوع از جمله نقاط قوت این هستی شناسی به حساب می آید. این هستی شناسی با برخورداری از مجموعه کاملی از اصطلاحات و مفاهیم و روابط معنایی که با نمونه های مختلف برای هر یک از انواع ادبی همراه شده است، برای نویسندگان، کتابداران و سایر فعالان در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان بسیار کارآمد و سودمند خواهد بود.
بررسی تاثیر سواد دیجیتال بر یادگیری الکترونیکی کتابداران دانشگاه پیام نور با نقش واسطه ای پذیرش فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این مقاله، بررسی تاثیر سواد دیجیتال با نقش واسطه ای پذیرش فناوری بر یادگیری الکترونیکی در بین کتابداران دانشگاه پیام نور می باشد.روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی-همبستگی با جامعه آماری شامل تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاه پیام نور به تعداد 318 نفر، که با استفاده از جدول نمونه گیری گرجسی و مورگان(1970)، تعداد 175 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعیین و انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه های استاندارد یادگیری الکترونیکی واتکینز و همکاران (2004)، سواد دیجیتالی رودریگوئز و همکاران (2016) و پذیرش فناوری دیویس(2000) بود.یافته ها: نشان دادند که بررسی مفروض واسطه مندی نسبی پذیرش فناوری در تاثیر سواد دیجیتال بر یادگیری الکترونیکی کتابداران دانشگاه پیام نور با داده ها برازش مطلوبی دارد. افزون بر این، در مدل مفروض، تمامی ضرایب همبستگی و ضرایب مسیر مدل از لحاظ آماری معنادار بودند و سواد دیجیتال با میانجی پذیرش فناوری بر یادگیری الکترونیکی کتابداران دانشگاه پیام نور به میزان اثر 126/0، تاثیر مثبت و مستقیم معناداری دارد.نتیجه گیری: نتایج نشاد داد که سواد دیجیتال به طور مستقیم و با نقش واسطه ای پذیرش فناوری بر یادگیری الکترونیکی در بین کتابداران دانشگاه پیام نور موثر است. از این رو، مولفه های پذیرش فناوری و سواد دیجیتال از تبیین کننده های موثر بر یادگیری الکترونیکی در بین کتابداران می باشد.
ارائه مدلی مفهومی از تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر اساس مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
159 - 185
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی از تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر اساس مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان است. با توجه به اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور افزایش سرعت و دقت فعالیت های مختلف سازمان ها و در نتیجه بالا بردن بهره وری آن ها، می توان به سمت پیشرفت دانش سازمانی و بالا بردن سطح آگاهی های سازمان و بالا بردن توسعه و خلاقیت سازمان رسید. در واقع، با گردآوری دانش نیاز محیط بیرونی و درونی سازمان با یک مهندس سیستم دانش آیتم های کاربردی می سازد تا در آینده همین آیتم ها به صورت واقعی به اجرا در آیند. نقش پشتیبان فناوری اطلاعات برای مدیریت دانش، پیشرفت قابل توجهی در رفتار هوشمندانه و مبتنی بر دانش سازمان ها و افراد آن ها به وجود خواهد آورد.روش شناسی: نوع پژوهش کاربردی و رویکرد آن کیفی است که با استفاده از نظریه زمینه ای و داده بنیاد انجام شده است. این پژوهش با بهره گیری از رویکردی امیک و تبیین ایدوگرافیک به دنبال عوامل پیش برنده تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) و مهندسی دانش است. جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 178 نفر متشکل از مدیران و کارشناسان شاغل در شرکت های دانش بنیان در سطح ارشد هستند. روش نمونه گیری پژوهش، نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی بوده و جهت گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه باز و ساختارنیافته با صاحبنظران و اهل فن استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل در پژوهش حاضر، روش های تحلیل تماتیک و نظریه زمینه ای است و آزمون های آماری با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی انجام گرفته است.یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش مشخص گردید، عوامل مؤثر بر ارائه مدل مفهومی از تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات بر مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان شرایط علّی (تغییر و تحولات در نقش دانشگاه ها)، شرایط زمینه ای (ارتقای آکادمیک سیاستگذاری و طراحی مجدد ساختارها- نهادینه کردن)، شرایط مداخله گر (بسترهای آیین نامه ای و قانونی)، فرآیند/تعاملات (شبکه سازی) و پیامدها (دست یابی به مزیت رقابتی) هستند و فناوری اطلاعات به عنوان مهمترین عامل تواناساز فرایند مهندسی دانش با سرعت و دقت بالاست.نتیجه گیری: فقدان سیاست کلی دولت در توسعه فناوری اطلاعات در زمینه مهندسی دانش، نبود بستر مخابراتی جهت تبادل اطلاعات، عدم آشنایی و مهارت کارکنان در استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات به عنوان چالش مهم در به کارگیری فناوری اطلاعات در سازمان های دانشی است. بنابراین، پیشنهاد می شود که دولت ها بسترهای مناسب را فراهم نموده و در جهت ارتقای این فناوری برنامه ریزی نمایند.
تحلیل و ترسیم شبکه مفهومی پژوهش های حوزه مرجعیت علمی در ایران: تحلیل هم واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرجعیت علمی یکی از مفاهیم اساسی در علم و از جمله سیاست های کلان نظام کشور در گفتمان پیشرفت علمی ایران است. از دهه هشتاد به دنبال مطرح شدن ادبیات «مرجعیت علمی» در جامعه علمی ایران، پژوهش های زیادی در تبیین و ابعاد نظری، کاربردی، علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن در فرمت های مختلف و در مجامع داخلی و بین المللی انجام شده است. هدف از این پژوهش تحلیل ساختار مفهومی دانش مرجعیت علمی در ایران است. پژوهش حاضر بر اساس رویکرد علم سنجی با روش های تحلیل هم واژگانی، خوشه بندی اطلاعات و تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه مدارک علمی اعم از مقاله های فارسی، کتاب ها، پایان نامه های تحصیلی و پروژه های تحقیقاتی از ابتدا تا دی ماه 1402 می باشد. یافته های مربوط به تحلیل هم واژگانی نشان داد، بیش از 241 مفهوم یا کلیدواژه در این حوزه مطرح شده و مفهوم «مرجعیت علمی» به طور خاص با بالاترین فراوانی، مفاهیم: «اهل بیت (ع)، قرآن کریم ،کسب یا دستیابی به مرجعیت، دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه ها دیدگاه رهبری و آموزش عالی» بیشترین فراوانی را در بین کلیه مفاهیم داشته اند. علاوه بر آن، زوج های مفهومی"مرجعیت علمی- اهل بیت (ع)، مرجعیت علمی- قرآن، مرجعیت علمی– دیدگاه رهبری، مرجعیت علمی- دستیابی و مرجعیت علمی- دانشگاه ها" بیشترین هم رخدادی با هم بر قرار کرده اند. همچنین 30 مفهوم مانند: "بومی سازی علم، پویایی علمی، نشاط علمی، سرمایه علمی، مرجع علمی، پژوهش تمدن ساز، اقتدار علمی، علم گرایی، جریان علمی، کرسی ترویجی، مرزهای دانش، میراث علمی، سرآمدان علم..." به عنوان مفاهیم نوظهور در پژوهش ها شناسایی شدند. نتایج مربوط به خوشه بندی نشان داد دانش این حوزه در ایران از 13 خوشه اصلی تشکیل شده است. ترسیم نقشه های مفهومی حوزه دانش مرجعیت علمی نشان داد شبکه شکل گرفته مفاهیم دارای گسستگی است و مفاهیم آن کمتر با هم ارتباط برقرار کرده اند. با توجه به عدد تراکم شبکه (0268/0)، نمی توان گفت شبکه مفهومی متراکمی دارد. با توجه مفاهیم بدست آمده از پژوهش های انجام شده در حوزه مرجعیت علمی، این حوزه در ایران هنوز جوان است و دایره گستره کاربردی آن در سایر حوزه ها کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است. اما بعد از مطرح شدن آن توسط مقام معظم رهبری، در سال های اخیر پژوهش های مرتبط با آن رشد داشته است؛ ولی دامنه آن گسترده نیست. این وضعیت در نقشه های بدست آمده به خوبی مشهود است. بیشتر مفاهیم بدست آمده در محور تبیین و تعاریف بعد نظری مرجعیت علمی بوده است. در مجموع این پژوهش تصویر کلانی مفهومی از حوزه مرجعیت علمی را ارائه داد.
نقش تعدیل گری رفتار نوع دوستی و انگیزش درونی در تاثیر مالکیت روانشناختی دانش بر رفتار پنهان سازی دانش (مورد مطالعه: معلمان شهرستان آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
205 - 224
حوزه های تخصصی:
هدف: پنهان سازی دانش یک پدیده نسبتاً رایج در سازمان های آموزشی و مدارس است که آثار مخربی را بر جای می گذارد. معلمان ممکن است به دلایل مختلفی، دانش مربوط به شغل شان را با دیگران به اشتراک نگذارند و در بعضی از موارد، دانش را از آ ن ها پنهان کنند. از این رو، ضرورت دارد سازه های مؤثر بر کاهش پنهان سازی دانش در سازمان مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل گری رفتار نوع دوستی و انگیزش درونی در تأثیر مالکیت روان شناختی دانش بر رفتار پنهان سازی دانش معلمان بود.
روش: نوع پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل معلمان شهر آران و بیدگل بود که حجم نمونه از طریق الگوی مونت کارلو، 250 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش شامل: چهار پرسشنامه مالکیت روان شناختی دانش، نوع دوستی، انگیزش درونی و پنهان سازی دانش بود. روایی پرسشنامه ها به صورت سازه، همگرا و واگرا تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای مالکیت روان شناختی دانش 0/74، رفتار نوع دوستی 0/77، انگیزش درونی 0/84 و پنهان سازی دانش 0/71 به دست آمد.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین مالکیت روان شناختی دانش و پنهان سازی دانش پایین تر از نمره ملاک و نوع دوستی و انگیزش درونی بالاتر از نمره ملاک بود. ضریب مسیر متغیرها نشان داد مالکیت روان شناختی روی پنهان سازی دانش، تأثیر مثبت و معنی دار، نوع دوستی روی پنهان سازی دانش و انگیزش درونی روی پنهان سازی دانش، تأثیر منفی و معنی دار دارد و نقش تعدیل کنندگی نوع دوستی و انگیزش درونی تأیید شد.
نتیجه گیری: طبق نتایج می توان گفت که پنهان کردن یا به اشتراک گذاشتن دانش نه تنها به سطح دارایی فرد نسبت به هدف مالکیت بلکه به انگیزه درونی و رفتار نوع دوستانه نیز بستگی دارد.
نقش رهبری دانش محور در عملکرد نوآورانه بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
117 - 146
حوزه های تخصصی:
امروزه موفقیت سازمان ها بیش از هر زمان دیگری درگرو کسب مزیت رقابتی به واسطه عملکرد نوآورانه ناشی از دانش محوری است. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی نقش رهبری دانش محور در عملکرد نوآورانه در سازمان های دولتی استان گیلان پرداخته است. این پژوهش ازنظر روش توصیفی- پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل سازمان های دولتی شهر رشت است که به دلیل در دسترس بودن، بین همه آن ها پرسشنامه توزیع گردید. به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده معنادار بودن تأثیر انتقال دانش بر عملکرد نوآورانه (63/0r =)، به کارگیری دانش بر عملکرد نوآورانه (26/0r =) و ایجاد دانش بر عملکرد نوآورانه (21/0r =) است. تأثیر انباشت دانش بر عملکرد نوآورانه نیز هم از طریق انتقال دانش و هم به کارگیری دانش، معنادار است. نهایتاً، بر اساس یافته ها، تأثیر رهبری دانش محور بر مستندسازی دانش (58/0r=)، تأثیر رهبری دانش محور بر به کارگیری دانش (39/0r=) و تأثیر رهبری دانش محور بر ایجاد دانش (41/0r=) معنادار است. بااین وجود، تأثیر رهبری دانش محور بر انتقال دانش معنادار نیست. بر اساس نتایج حاصل از مسیرهای غیرمستقیم مدل پژوهش، رهبری دانش محور به واسطه متغیرهای ذخیره سازی و انتقال دانش، بیشترین اثر غیرمستقیم را بر عملکرد نوآورانه شرکت ها دارد؛ بنابراین، با تأکید بر ذخیره سازی دانش از سوی مدیریت سازمان، انتقال دانش و نوآوری بیشترین افزایش را خواهد داشت.
شاخص های شبکه های ایگو محور: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مرور نظام مند پژوهش های قلمرو شاخص های شبکه های ایگو به منظور تعیین ابعاد و جنبه ها و نیز دسته بندی شاخص های بررسی شده در متون در راستای ایجاد مبنایی جهت ارزیابی عملکرد برون دادهای علمی و یا شبکه های افراد، هدف اصلی مقاله حاضربود.روش: پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی و به روش مرور نظام مند انجام شده است. مراحل جست وجو و تحلیل داده ها در این مطالعه بر اساس راهنمای استاندارد پریزما تدوین شده است. بدین منظور بیست و سه پژوهش مرتبط با شاخص های شبکه ایگو از 2003 تا 2023 در مجموعه هسته وب گاه علم و اسکاپوس و IEEE جست وجو و پس از پالایش نتایج ارائه شده اند. در هر سه پایگاه محدودیت های نوع مدرک (مقاله و کتاب)، و بازه زمانی (2003 تا 22 may 2023) و زبان (انگلیسی) اعمال شد.یافته ها: متون مرورشده در این پژوهش سه سطح از شاخص های شبکه ایگو با توجه به ویژگی های ساختاری و ترکیبی را در قالب بیست و یک شاخص شناسایی کرده اند که عبارتند از: شاخص های پیوند ایگو آلتر، شاخص های ویژگی های آلتر، و شاخص های پیوند آلتر آلتر. چهار شاخص ویژگی های پیوند ایگو آلتر شامل اندازه شبکه، تعدد، قدرت پیوند، و پراکندگی پیوند است که نشان دهنده ابعاد متفاوت روابط میان موجودیت مرکزی (ایگو) و آلترها است. شاخص های مرتبط با ویژگی های آلترها که در شبکه ایگو وجود دارند شامل شش شاخص ترکیب شبکه، شباهت ایگو و آلتر، ناهمگونی، مرکزیت آلتر، پراکندگی آلترها، و پراکندگی جغرافیایی هستند. دو مفهوم رایج در علوم اجتماعی مانند سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی را می توان زیرمجموعه معیار ترکیب تعریف و محاسبه کرد. یازده شاخص تراکم، تعداد و اندازه مؤلفه ها، چاله های ساختاری برت (سه معیار اندازه مؤثر، محدودیت، و سلسله مراتب جهت محاسبه این شاخص پیشنهاد شده است)، شاخص واسط گلد و فرناندز، شاخص بینابینی ایگو، مرکزیت رتبه، نزدیکی و بینابینی آلتر، دسته ها، تعداد گره های منفصل، و هسته پیرامونی در دسته پیوندهای آلتر آلتر مورد بررسی قرار گرفت. برخی از معیارهای ساختاری شبکه مبتنی بر نمودار هستند و بر اساس نظریه نمودار سنجیده شدند که از جمله آن ها می توان به شاخص های تراکم، مرکزیت نزدیکی، درجه و بینابینی آلتر، دسته ها، تعداد گره های منفصل، و هسته پیرامونی اشاره کرد. این معیارها زمانی که در شبکه های ایگو مورد استفاده قرار می گیرند، اغلب معنی و تفسیر خاصی دارند به ویژه اگر ایگو از شبکه حذف شده باشد این معانی با معانی شبکه های کل محور متفاوت است.نتیجه گیری: نتایج حاکی از برخی از شکاف های پژوهشی در قلمرو شبکه های ایگومحور افراد و شبکه های ایگومحور استنادی هست که به لزوم بررسی شاخص های شبکه های ایگومحور، نرم افزارهای مورد نیاز جهت اجرای شاخص ها، شیوه دیداری سازی، اعتبارسنجی، کاربرد شاخص ها در حوزه علم سنجی، ارزیابی پژوهش، و سیاست علم و فناوری می توان اشاره کرد.
واکاوی ابعاد و مولفه های اصلی در طراحی و پیاده سازی کتابخانه های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کتابخانه های آینده با آنچه در حال حاضر مشاهده می شود، بسیار متفاوت خواهند بود. مفهوم کتابخانه هوشمند می تواند به عنوان نام جدید و مناسبی برای آنها باشد. کتابخانه هوشمند گزینه ای برای ماندن در بازی و دفاع از دارایی های اساسی کتابخانه در جامعه هوشمند آینده است. هدف پژوهش حاضر آن است تا با بررسی و تحلیل متون حوزه کتابخانه های هوشمند، به واکاوی ابعاد و مؤلفه های آن در طراحی و پیاده سازی کتابخانه هوشمند بپردازد.روش شناسی: پژوهش حاضر کیفی است و با استفاده از روش فراترکیب براساس مدل هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو انجام شد. مقالات و تولیدات علمی مرتبط با کتابخانه هوشمند در پایگاه های علمی معتبر بدون محدودیت زمانی و زبانی جستجو و تعداد 1800 عنوان مقاله بازیابی شد. پس از حذف عناوین تکراری و مقالات غیرمرتبط، در نهایت تعداد 194 عنوان مقاله جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های کتابخانه هوشمند مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تحلیل محتوای متون نیز با کمک نرم افزار مکس کیودا انجام شد.یافته ها: تعداد 4336 کد براساس تحلیل محتوای 194 مقاله شناسایی شد. کدهای شناسایی شده در 8 بُعد و 76 مؤلفه برچسب گذاری شدند. این ابعاد شامل فناوری، خدمات، افراد، منابع، مکان، حکمرانی و مدیریت، مسائل حقوقی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی، و نوآوری و خلاقیت هستند.نتیجه گیری: اگرچه فناوری، به عنوان عامل اصلی و زیرساخت کتابخانه هوشمند است، بااین حال، باید به ابعاد دیگری چون خدمات، افراد، مکان، منابع، حکمرانی و مدیریت، مسائل حقوقی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و نوآوری و خلاقیت در ساخت کتابخانه هوشمند توجه نمود. البته باید این نکته را مدنظر قرار داد که در طراحی و اجرای کتابخانه هوشمند، باید به نیازها، امکانات و تجهیزات موجود و بودجه مورد نیاز توجه شود. هر کتابخانه ممکن است نیازها و منابع مختلفی داشته باشد که باید مورد توجه واقع شوند. در نتیجه، پیاده سازی کتابخانه های هوشمند نیازمند رویکرد چندبُعدی است که اجزای کلیدی مختلفی را در برمی گیرد.
ارائه مدل مدیریت اضطراب اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه تبریز با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب اطلاعاتی از چالش های نوظهور زندگی بشری است که با توسعه تفکر ریزومی در سایه تفکر پساساختارگرائی، ظهور و بسط یافته است. اضطراب اطلاعاتی در واقع از شکاف فزاینده بین مقدار اطلاعات موجود و توانایی ما برای پردازش و درک آن ناشی می شود و این نوع اضطراب، با مفاهیمی نظیر اضطراب کتابخانه ای و اضطراب اینترنتی تفاوت بنیادین دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل مدیریت اضطراب اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه تبریز با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد است.روش شناسی: روش پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی، مبتنی بر نظریه داده بنیاد بوده و از ابزار مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل 18 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بوده و نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد. تجزیه و تحلیل از طریق کدگذاری دستی و با الهام از نظریه گلاسر انجام گرفت و پس از استخراج کدهای اولیه و محوری مقوله های مرتبط استخراج و طراحی الگو صورت گرفت.یافته ها: براساس یافته های پژوهش، در کدگذاری باز 367 کد اولیه، در کدگذاری محوری 59 کد محوری و در کدگذاری انتخابی 23 مقوله محوری در قالب شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها/ اقدامات، پیامد و پدیده اصلی (مدیریت اضطراب اطلاعاتی) طبقه بندی شدند. توسعه سواد رسانه ای و اطلاعاتی، توسعه مهارت های شناختی و فراشناختی، توانمندسازی دانشجویان در مقابله با عوامل کاهنده خودمراقبتی و مهارت های ارزیابی اطلاعات از جمله راهبردها و اقداماتی هستند که می توانند در کاهش اضطراب اطلاعاتی دانشجویان مورد توجه قرار گیرند.نتیجه گیری: اضطراب اطلاعاتی در بین دانشجویان، حاصل یک عده شرایط و بسترهائی است، با شناسائی و کنترل این شرایط و بسترها، می توان اضطراب اطلاعاتی دانشجویان را مدیریت کرد و آنان را از آسیب های احتمالی آن دور نگهداشت.کلیدواژه ها: اضطراب، اطلاعات، اضطراب اطلاعاتی، نظریه پردازی داده بنیاد.
تحلیل عوامل محیطی کلیدی اثرگذار بر نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی در ایران؛ کاربست تحلیل تأثیرات متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به شناسایی و تحلیل تاثیرات متقابل عوامل محیطی کلیدی اثرگذار بر نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی در ایران پرداخته است. جهت تحقق هدف پژوهش، از استراتژی پژوهش آمیخته استفاده شده است. در بخش کیفی، با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و نظر خبرگان، عوامل محیطی که بر نظام مذکور تأثیرگذارند شناسایی و با استفاده از مدل STEEPLED طبقه بندی شدند که هفت طبقه را شامل می شود: اجتماعی-دموگرافی، فناورانه، اقتصادی، محیط زیستی، سیاسی، سیاستی- قانونی، اخلاقی. توزیع عوامل در طبقات مختلف نشان از پیچیدگی محیط پیرامون نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی دارد. در بخش کمی، از تحلیل تاثیرات متقابل با رویکرد ساختاری استفاده شده است. الگوی توزیع عوامل محیطی نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی، به دلیل اثرات متقابل عوامل بر یکدیگر، نشان داد که این نظام با محیط بسیار پیچیده ای مواجه می باشد. بر اساس نتایج، کلیدی ترین عوامل هدف بر اساس میزان اثرگذاری مستقیم به اشتغال، رشد اقتصادی، اتصال به اینترنت، روندهای فناورانه دیجیتال و اعتماد مردم به دولت اختصاص دارد. رویکردهای جدید اقتصادی (از جمله اقتصاد اشتراکی، اقتصاد گیگ و غیره)، سرمایه گذاری در حوزه فاوا و وضعیت اقتصادی مردم نیز از کلیدی ترین عوامل ریسک به شمار می آیند. بر این مبنا پیشنهاد می شود عوامل هدف با توجه به اهداف و کارکردهای نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی توسعه و هدایت شوند و عوامل ریسک نیز با توسعه و ارتقاء به عوامل هدف تبدیل شوند.
واکاوی و تبیین جایگاه سه رویکرد فکری منطق ذهنی، الگوی ذهنی و راهبردهای استدلالی در فرایند اطلاع یابی کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: باتوجه به اینکه رفتار اطلاع یابی یک فرایند حل مسئله و دربرگیرنده گام های مختلف است. ازاین رو می توان ادعا نمود که افراد هنگام تعامل با نظام های جستجو و تصمیم گیری در هر مرحله از این فرایند تحت تاثیر شیوه استدلال و نوع تفکر خود بوده و تا رسیدن به هدف ممکن است بارها اقدام به تکرار، تغییر عبارت جستجو و یا انجام جستجو نمایند. بنابراین شناسایی نوع استدلال افراد در هر مرحله از فرایند اطلاع یابی باعث افزایش آگاهی درباره چالش های ذهنی کاربران و استدلال هایی که در ذهن آنها رخ می دهد، می شود. بنابراین هدف از نگارش این نوشتار بررسی، تبیین نظری و مقایسه جایگاه سه رویکرد فکری منطق ذهنی، الگوهای ذهنی و راهبردهای استدلالی و جایگاه آن ها در فرایند اطلاع یابی است.روش: در این پژوهش با رویکرد نظرورزی جایگاه سه رویکرد فکری (منطق ذهنی، الگوهای ذهنی و راهبردهای استدلالی) در فرایند اطلاع یابی مقایسه و برمبنای آن مزیت نسبی راهبردهای استدلالی در قیاس با دو رویکرد دیگر تبیین گردید.یافته ها: بررسی رویکردهای فکری مختلف نشان می دهد که نمی توان با تکیه بر یک رویکرد در فرایند اطلاع یابی اقدام به حل مسئله نمود چراکه از رویکرد منطق ذهنی و استفاده از قوانین منطقی تنها می توان در مرحله صورت بندی پاره های اطلاعاتی مختلف و یا مرحله ارزیابی نتایج استفاده نمود، حال آنکه بررسی رویکرد الگوهای ذهنی نشان از کاربرد این رویکرد هم در مرحله بیان نیاز، تعریف و درک مسئله و هم در مرحله ارزیابی نتایج است. در این میان بررسی رویکرد راهبردهای استدلالی حاکی از آن است که با توجه به اینکه برخی از راهبردهای استدلالی مبتنی بر قواعد منطقی و برخی از آنها مبتنی بر الگوهای ذهنی است لذا استفاده از هریک از راهبردهای استدلالی در هریک از مراحل فرایند اطلاع یابی به چشم می خورد.نتیجه: مقایسه سه رویکرد فکری (منطق ذهنی، الگوهای ذهنی و راهبردهای استدلالی) نشان داد در رویکرد راهبردهای استدلالی می توان از از طیف گسترده ای از راهبردها جهت انجام وظایف و تکالیف استدلالی که از نظر کاربرد قواعد منطقی در یک سطح قرار ندارند، استفاده نمود. به عبارت دیگر رویکردهای مبتنی برقاعده (منطق ذهنی) و یا الگوهای ذهنی در هنگام حل مسئله می توانند تحت راهبردهای استدلالی بکار روند. افزون براین در این رویکرد، ساختار نحوی، معنایی و همچنین محتوا و بافت مسئله مورد توجه قرار می گیرد بنابراین در مقایسه با دو رویکرد دیگر، می توان رویکرد راهبردهای استدلالی را به مثابه بدیل مناسب برای تبیین و پیشبرد فرایند اطلاع یابی درنظر گرفت.
شناسایی موانع توسعه ای متاورس در کتابخانه های دیجیتال مبتنی بر نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
67 - 108
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع توسعه ای متاورس در کتابخانه های دیجیتال است. روش اجرای این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه مبنایی است. جامعه آماری شامل 10 نفر از متخصصان دانشگاهی است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. حجم نمونه براساس اصل اشباع نظری محاسبه شد. ابزار پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته در مورد موانع توسعه ای متاورس در کتابخانه های دیجیتال است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر نظریه مبنایی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که 53 مضمون محوری در قالب شرایط علّی شامل «وجود یک مشکل یا مسئله»، «عوامل فردی»، «سازمانی- مدیریتی»، «فناوری»، «سیاسی»، «اجتماعی»، «نهادی» و شرایط زمینه ای شامل «توسعه فناوری»، «درک کاربران»، «اهداف کتابخانه»، «وضعیت اقتصادی»، «سطح سواد فناوری»، «فرهنگ ها و ارزش ها»، «پیشینه و تجربه»، «نیاز کاربران»؛ شرایط مداخله گر شامل «منابع محدود»، «سرعت بالای تغییر فناوری»، «عدم قطعیت در آینده متاورس»، «عوامل انسانی»؛ راهبردها شامل «آموزش و آگاهی بخشی»، «همکاری با شرکت های فناوری»، «توسعه زیرساخت های فناوری»، «تحقیق و توسعه» و پیامدها شامل «کاهش دسترسی به اطلاعات»، «عدم انطباق با استانداردها»، «خطرات امنیتی و حریم خصوصی»، «عدم پذیرش از سوی کاربران» بودند. براساس نتایج می توان گفت که در مسیر توسعه متاورس موانع مختلفی به چشم می خورد. زمانی که این موانع مورد شناسایی قرار گیرند و راهکارهای لازم برای رفع آن ارائه شود می توان گفت که با توسعه متاورس، کتابخانه ها فرصت های جدیدی برای ارائه خدمات به کاربران خود خواهند داشت. با تفکر خلاقانه در مورد نحوه استفاده از این فناوری، کتابخانه ها می توانند به پلتفرم های آموزشی و اجتماعی ارزشمندی تبدیل شوند.
عوامل اعتمادآفرین مؤثر بر تسهیم دانش سازمانی: مطالعه دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
157 - 186
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش درصدد شناسایی و تحلیل مهمترین عوامل اعتمادآفرین مؤثر بر تسهیم دانش سازمانی در حوزه مدیریت دانش است تا زمینه را برای مدیریت درست و برنامه ریزی مناسب برای مدیران سازمان ها فراهم نماید.روش پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش های مرور نظام مند و دلفی انجام شد. خبرگان شرکت کننده در دلفی به وسیله نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. خبرگان انتخاب شده ، اساتید حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی، جامعه شناسی و مدیریت در دانشگاه های تربیت مدرس، تهران، خوارزمی، شهید بهشتی، شاهد، مالک اشتر و علامه طباطبایی بودند که سابقه علمی و پژوهشی در موضوع مدیریت دانش و اعتماد سازمانی را داشتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از توزیع فراوانی، میانگین، ضریب توافق، آزمون تی تک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد عوامل اعتمادآفرین مؤثر بر تسهیم دانش را می توان در شش بعد کلی شامل عوامل اعتماد سازمانی، هنجار ذهنی، نگرش به تسهیم دانش، انگیزش بیرونی، انگیزش درونی و حمایت سازمانی دسته بندی نمود. در میان عوامل مؤثر از دیدگاه خبرگان، عامل اعتماد سازمانی با میانگین کل برابر با 4/86 دارای بیشترین تأثیرگذاری و انگیزش بیرونی با میانگین کل برابر 4/14، دارای کمترین تأثیرگذاری بر تسهیم دانش است.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که جهت فرآیند تسهیم دانش کارآمد و ایجاد بستری پویا، توجه و سیاست گذاری مناسب مدیران و شاغلان حرفه ای مدیریت دانش برای بهبود فرهنگ تسهیم دانش میان بخش های مختلف سازمان ضروری به نظر می رسد. در همین راستا، به سازمان ها پیشنهاد می شود با تقویت عوامل اعتمادآفرین و محرک های انگیزشی، تسهیم دانش میان کارکنان را تسهیل نمایند.