فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۷٬۳۵۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: بازخورد 360درجه یکی از روش های ارزیابی است که به دلیل استفاده از چند منبع برای ارزیابی افراد، ارزیابی کامل و دقیقی از مهارت ها، توانایی ها، شایستگی ها، و عملکرد ارزیابی شونده ارائه می دهد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مسئولان کتابخانه های عمومی شهر قم با استفاده از روش بازخورد 360درجه است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که از روش پیمایشی-تحلیلی برای ارزیابی عملکرد مسئولان کتابخانه ها در هشت شاخص (مهارت های مدیریتی، تصمیم گیری، نوآوری و تغییر، ارتباط و تعامل، رهبری، مهارت های تخصصی، مهارت های رفتاری و کار تیمی) از روش بازخورد 360درجه استفاده کرده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مسئولان کتابخانه (12 نفر)، کتابداران (42 نفر) و مسئولان مافوق (2 نفر) در کتابخانه های عمومی شهر قم است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه براون (با اندکی اصلاحات) در طیف پنج درجه ای لیکرت (از هرگز تا همیشه) با 64 گویه است که روایی صوری آن توسط اساتید متخصص تأیید شد و میزان پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ 97/0 به دست آمد. ارزیابی عملکرد مدیران توسط سه گروه خودارزیابی مدیران، کتابداران و مسئولان مافوق مدیران کتابخانه در اداره کل کتابخانه های عمومی استان قم صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های ناپارامتریک نرم افزار آماری SPSSV.26 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمام شاخص های عملکرد مسئولان کتابخانه های عمومی شهر قم در وضعیتی مطلوبی قرار دارد و بین خودارزیابی مسئولان کتابخانه و کتابداران و مسئولان مافوق- جز شاخص «رهبری»- تفاوتی معنادار وجود ندارد. شاخص های «مهارت های مدیریتی»، «تعامل و ارتباط»، و «کار تیمی» در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. شاخص «تصمیم گیری» نیز با توجه به میانگین رتبه آن دارای کمترین اهمیت از دید پاسخ دهندگان است و میان شاخص های عملکرد مسئولان کتابخانه هم بستگی بالا و معناداری وجود دارد. همچنین، میان نظرات پاسخ گویان بر مبنای متغیرهای جمعیت شناختی سن، جنسیت، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه کار تفاوتی معنادار وجود ندارد. اصالت/ارزش: تاکنون، پژوهشی درباره ارزیابی عملکرد مسئولان کتابخانه های عمومی با این روش صورت نگرفته است. روش بازخورد 360درجه می تواند الگویی مناسب برای تصمیم گیری درباره عملکرد مسئولان کتابخانه های عمومی به صورت گروهی و انتخاب آن ها باشد. لزوم توجه و تفویض اختیار در شاخص هایی نظیر «تشویق و نوآوری»، «رهبری» و «تصمیم گیری» با توجه به یافته های پژوهش در ارزیابی عملکرد مسئولان از موارد موردتأکید است. همچنین، تدوین و ابلاغ شاخص های ارزیابی عملکرد به کتابداران و مدیران کتابخانه های عمومی به منظور دستیابی به شناخت بهتر از این شاخص ها و بهبود کیفیت عملکرد آن ها می تواند مفید واقع شود.
تبیین اثربخشی طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی بر دو مؤلفه انگیزه خواندن و نرخ مطالعه سوادآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر کشف تأثیر اجرای طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی بر انگیزه های خواندن و بهبود نرخ مطالعه سوادآموزان است. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه سوادآموزانی است که از سال 1395 تا 1400 در سطح استان کرمان از آموزش های نهضت سوادآموزی برخوردار شده و تحت پوشش طرح مطالعه با خانواده و طرح حلقه های کتاب خوانی قرارگرفته اند. حجم نمونه آماری پژوهش براساس فرمول کوکران 342 نفر تعیین شد و برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. برای گردآوری داده های پژوهش نیز از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی ابزار پژوهش به شیوه محتوایی به تأیید رسید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نرخ مطالعه سوادآموزان مورد بررسی برحسب برخورداری از طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی تفاوتی معنادار وجود دارد و نرخ مطالعه افرادی که تحت پوشش طرح خواندن با خانواده بوده اند در زمینه های مطالعه غیردرسی، مطالعه فضای مجازی و مطالعه کتاب های دینی و ادعیه بیشتر بوده است. بنابراین، می توان گفت که آموزش ها و برنامه هایی که برای تحکیم سواد تعریف می شوند اگر درست تهیه شوند و براساس اصول تعلیم وتربیت استوار باشند، در افزایش انگیزه خواندن و بهبود نرخ مطالعه کمک زیادی خواهند کرد. اصالت/ارزش: یافته های پژوهش در پی بازتعریف نقش اجرای طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی در انگیزه خواندن و نرخ مطالعه سوادآموزان است. ازآنجاکه اجرای این گونه طرح ها و طرح های مشابه منجر به تداوم سوادآموزی و حفظ و تقویت سواد در نوسوادان شده و به توانا ساختن آن ها برای استفاده از این مهارت ها در زندگی و استفاده از دنیای گسترده علم و دانش و در نهایت کسب خوشبختی برای خود و جامعه می شود، سازمان نهضت سوادآموزی می تواند این گونه طرح ها را با در نظر گرفتن نتایج همه تحقیقاتی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته است برای همه فراگیران در کل دوره ها اجرا کند تا مانع از رجعت به بی سوادی یا بی سوادی عملکردی شود.
شناسایی مؤلفه های تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی با استفاده از روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
156 - 186
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و ابعاد تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی است.روش شناسی: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است و از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2007) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه آثار علمی مرتبط با مبانی و ابعاد تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی مشتمل بر اثر بازیابی شده از 12 پایگاه اطلاعات علمی در بازه زمانی 2004 تا 2022 میلادی (مصادف با 1383 تا 1401) است که از این میان با انجام فرایند غربالگری، 32 اثر به منظور بررسی و تحلیل بیشتر انتخاب شدند.یافته ها: در مجموع تعداد 7 مقوله اصلی و 24 مفهوم شامل فرهنگ دیجیتال (نگرش دیجیتالی، کاربرمحوری، چابکی، مشارکت و همکاری، خلاقیت و نوآوری، یادگیری مهارت های دیجیتالی کارکنان)، کتابدار دیجیتال (شایستگی فردی، شایستگی دانشی، شایستگی ارتباطی، شایستگی مهارتی)، مدیر دیجیتال (شایستگی فردی، شایستگی دانشی، شایستگی مهارتی)، خدمات و منابع دیجیتال (سازماندهی مجدد و مطلوب منابع کتابخانه، ارائه خدمات دیجیتالی به کاربران، ارائه خدمات دیجیتالی به دانشگاه)، فناوری های دیجیتالی (زیرساخت دیجیتالی، آمادگی فناورانه، استفاده از فناوری های دیجیتالی)، حمایت و همکاری نهادهای بالادستی و دانشگاه (جهت تأمین نیروی انسانی، جهت تأمین منابع و تجهیزات فناورانه، جهت سیاست گذاری کلان) و فرایند کاری و توسعه استراتژی دیجیتال (دیجیتال سازی فرایندها و توسعه استراتژی دیجیتال کتابخانه) مشخص شدند.نتیجه گیری: این پژوهش نخستین پژوهش در داخل و خارج از ایران است که به طور جامع، مؤلفه های تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی را ارائه کرده است. نتایج این پژوهش می تواند راهنمای خوبی برای درک آسان از عوامل مؤثر و الزامات تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی و اهمیت درک آن برای مدیران و کتابداران باشد.
تبیین مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی بر اساس معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی شدن با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی بر اساس معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی شدن است.روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی است که با روش تحلیل محتوای کیفی، نظریه داده بنیاد و ابزار مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونه گیری هدفمند است. جامعه پژوهش نیز 22 نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی با زمینه تخصصی جامعه اطلاعاتی، جهانی شدن و ارزیابی خدمات کتابخانه ها هستند که با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها تا آنجا ادامه پیدا کرد که مطالب به حالت اشباع رسیدند و از مفاهیم جدید خالی شدند. در این مرحله نیز دو مصاحبه به عنوان اطمینان از اشباع داده ها انجام شد و پس از آن مصاحبه ها متوقف شد.یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه ها در قالب کدگذاری محوری و کدگذاری باز در 5 بخش شرایط علی، راهبردها، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها ارائه گردید. کدهای محوری برای شرایط علی مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل اقتصادی، تولید و سازماندهی دانش و اطلاعات، عوامل زیرساختی و غیره. کدهای محوری برای راهبردهای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: هماهنگی و یکپارچه سازی، برنامه ریزی راهبردی، تجزیه و تحلیل محیط های داخلی و خارجی و غیره. کدهای محوری برای شرایط زمینه ای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل قانونی و اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل ارتباطی و تعاملی و غیره. کدهای محوری برای شرایط مداخله گر یا تعدیل کننده مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل بودجه و درآمدی، تنوع فرهنگی-اجتماعی، عوامل کلان و مدیریتی و غیره. کدهای محوری برای پیامدهای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: توسعه و تبادل ارتباطات، توسعه و تقویت مدیریت دانش، تقویت جایگاه کتابخانه، بهبود زیرساخت ها، خدمات کتابخانه ای متمایز، و توسعه پایدار که هر کدام از این کدهای محوری شامل چندین زیرمجموعه (کدهای باز) می شوند. در نهایت، مدل پارادایمی پژوهش بر اساس مؤلفه های استخراج شده ارائه گردید.نتیجه گیری: عوامل متعددی به عنوان شرایط علّی، راهبردها، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر منجر به افزایش یا کاهش کارآیی کتابخانه های دانشگاهی می شوند. امری که در صورت تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف منجر به پیامدهایی مثبت در پیشرفت و توسعه این کتابخانه ها می شود. در این راستا، انتظار می رود که کتابخانه ها با توجه به معیارهایی که برای جامعه اطلاعاتی تعیین شده است، عملکرد خود را بهبود بخشند و با توجه به ابعاد جهانی، زمینه مناسبی را برای فعالیت های پژوهشی و آموزشی استادان، دانشجویان و پژوهشگران فراهم نمایند. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان گفت که ارائه خدمات جامع و با استفاده از فناوری های نوین و با رعایت معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی، برای کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاهی بسیار حائز اهمیت است.
تخمین تعداد موضوعات در مدلسازی موضوعی روی مقالات علمی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش داده ها در سال های اخیر که عمدتا غیرساخت یافته هستند، بدست آوردن اطلاعات دلخواه و مرتبط با پیچیدگی هایی همراه می شود. هوش مصنوعی با ارائه تکنیک هایی کمک می کند تا بتوان اطلاعات ارزشمندی را از داده ها استخراج کرد. یکی از تکنیک های قوی برای تحلیل مجموعه بزرگی از متون، مدلسازی موضوعی است که در واقع فرآیند تشخیص خودکار موضوعات در یک متن با هدف کشف الگوهای پنهان می باشد. بزرگترین چالش موجود در مدلسازی موضوعی، تشخیص تعداد موضوعات موجود می باشد که نتیجه نهایی به این پارامتر وابسته است. این پژوهش با مقایسه دو روش، یکی مبتنی بر گریدی و دیگری مبتنی بر نظریه بازبهنجاری، این پارامتر را برای مقالات نشریات فارسی تخمین زده است. روش گریدی با تعریف یک معیار برای ارزیابی مدل موضوعی و بدست آوردن این معیار با توجه به مقادیر مختلف تعداد موضوعات، می تواند تعداد موضوعات بهینه را تخمین بزند. الگوریتم دیگر مبتنی بر نظریه بازبهنجاری است که در واقع یک فرمولاسیون ریاضی برای ساخت یک رویه برای تغییر مقیاس سیستم تحت بررسی می باشد؛ به صورتی که رفتار سیستم حفظ شود و تغییری در روند آن ایجاد نشود. با استفاده از این نظریه و استفاده از اطلاعات مرحله قبل، می توان تعداد موضوعات را با سرعت تخمین زد. همچنین مدت زمان اجرای هر دو الگوریتم روی مقالات نشریات مختلف فارسی، ارائه و با یکدیگر مقایسه شده است. یافته ها نشان دهنده سرعت روش مبتنی بر نظریه بازبهنجاری در تخمین تعداد موضوعات موجود در مقالات نشریات فارسی است. به عنوان دستاورد دیگری از این پژوهش، لیستی از ایست واژه هایی که منحصرا مربوط به مقالات فارسی هستند، استخراج و ارائه گردید.
ارائه چارچوب پیشنهادی الزامات فنی حمایت از کپی رایت منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران (با تکنیک دلفی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزامات فنی حفاظت از کپی رایت منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و سپس ارزیابی آنها انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است به این دلیل که شناسایی الزامات فنی می تواند به بهبود حفاظت از حقوق پدیدآورندگان در سامانه ها کمک کند. برای گردآوری داده ها از رویکرد کیفی استفاده شده و روش تحلیل اسنادی، تحلیل مضمون و فن دلفی فازی به کار رفته است. جامعه پژوهش شامل سامانه های سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و تعداد 21 نفر (10 نفر در مصاحبه و 11 نفر در پنل دلفی) از متخصصان حوزه کتابخانه های دیجیتال، فناوری اطلاعات و سامانه های اطلاعاتی برای شرکت در مصاحبه و پنل دلفی هستند. سامانه های موردمطالعه عبارتند از: سامانه منابع دیجیتال، شبکه کتابخانه های کشور، شبکه مراکز اسناد کشور، بانک نشریات ایران، فهرستگان نسخ خطی، سنا (سامانه نشریات ایران)، سامانه نشریات علمی ایران. برای تحلیل داده ها از کدگذاری و مقوله بندی مفاهیم در قالب کدگذاری باز برای تحلیل اسنادی و تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل کیفی داده ها با روش تحلیل مضمون به صورت دستی و با استفاده از نسخه 2020 نرم افزار مکس.کیو.دی.ای انجام شد. همچنین برای تحلیل شاخص ها در روش دلفی فازی، از پیمایش توصیفی استفاده شد و محاسبات با استفاده از اکسل صورت گرفت. برای نمایش و ترسیم بهتر شاخص ها، نرم افزار Tableau نسخه 2018 به کار رفته است. یافته ها با استفاده از روش تحلیل مضمون بیانگر شناسایی 70 شاخص الزامات فنی پیشگیرانه است. این شاخص ها در اختیار 11 خبره قرار گرفت و پس از دو دور انجام پنل دلفی فازی، توافق بر روی 69 شاخص که شامل 12 مولفه بودند، صورت گرفت. در نهایت شاخص "استفاده از آدوب ریدر و سایر ابزارها" از سیاهه وارسی حذف شد. استفاده از رویکرد مثلث سازی روش شناختی تاییدی بر اعتبار پژوهش است. یافته ها نشان می دهد، در سامانه های موردبررسی، اغلب شاخص های فنی مربوط به الزامات فنی پیشگیرانه استفاده نمی شود. امنیت شبکه؛ استانداردها و چارچوب ها؛ احراز هویت؛ ابزارهای خوانش دیجیتال؛ حفاظت دیجیتال؛ سیستم های پرداخت؛ فراداده حقوقی؛ کنترل دسترسی؛ کنترل کپی؛ مجوز؛ مخزن دیجیتال و نقل و انتقال، 12 مولفه الزامات فنی پیشگیرانه را شکل داده اند. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن است که سامانه های دیجیتالی و کتابشناختی از نظر بهره گیری از الزامات فنی پیشگیرانه برای رعایت کپی رایت نیز در سطح ضعیفی قرار دارند. نتایج این پژوهش استفاده از الزامات فنی از جمله: ریزدانگی، تدوین سیاست کپی رایت و استفاده از فراداده حقوقی، توسعه و روزآمدنگه داشتن سامانه ها و ارتباط و تعامل با شرکت پشتیبان نرم افزار، استاندارد متس و بهره گیری از مخزن دیجیتالی را در سامانه-های مورد مطالعه به منظور حفاظت از حقوق پدیدآورندگان و ذینفعان آثار پیشنهاد می دهد.
تنوع ساختاری و موضوعی نسخه های خطّی طبّی دورۀ قاجار موجود در کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در ایران مانند سایر جوامع، علم طب از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و در ادوار تاریخی مختلف، نسخ خطی بسیاری در زمینه طب نگاشته شده است. از آنجا که دوره قاجار در تاریخ علم طب و پزشکی ایران یکی از مهم ترین ادوار تاریخی است، هدف این پژوهش شناخت و بررسی نسخه های خطّی طبّی این عصر از نظر ساختاری و موضوعی آن ها است.روش: این تحقیق، به شیوه کتابخانه ای و با روش تحقیق پیمایشی از نوع تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش نسخه های طبّی عصر قاجار موجود در فهرستگان نسخه طبّی ایران (فنخا) است که با جست وجو در بیش از 320000 نسخه معرفی شده در آن فهرستگان به شیوه سرشماری، تعداد ۱۱۳۵ عنوان کتاب طبی دوره قاجار در 3136 نسخه، شمارش و جدا شده و مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه وارسی است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با کمک جداول و نمودارهای آماری انجام شده است.یافته ها: در میان نسخه های خطی مورد تحقیق، تعداد ۱۱۳۵ نسخه خطی دارای عنوان غیر تکراری یافت شد که ۲۶۵ مورد از این نسخه ها تألیفات عصر قاجار بودند و مابقی آن، استنساخ های متعدد از این نسخه ها است. از نظر محتوایی، موضوعات داروسازی و داروشناسی (21/1 درصد) و شناخت بیماری ها (21/1 درصد) و درمان بیماری (19/3 درصد) از موضوعات پرکاربرد در این نسخه ها هستند.موضوعات گیاهان دارویی، مامایی، طب کیمیاوی و طب در سفر هر کدام کمتر از 2 درصد از نسخه ها را به خود اختصاص داده است. از میان ۱۱۳۵ عنوان نسخه طبی غیرتکراری در عصر قاجار 49/9 درصد از کل این نسخ برابر با ۵۶۷ مورد با ساختار رساله بوده اند و تعداد ۴۷۴ نسخه برابر با 41/7 درصد از کل نسخه ها نیز با ساختار کتاب بوده اند. تعداد ۶ نسخه 0/5 درصد از کل) از لحاظ کتاب یا رساله بودن مشخص نشدند. ۸۸ مورد از نسخه های طبی مورد بررسی قرارگرفته (۷/۷ درصد) نیز بدون اطلاعات بودند.نتیجه گیری: با توجه به بیماری های موجود در عصر قاجار مانند طاعون، وبا، حصبه و آبله، جلوگیری از این بیماری ها و درمان این بیماری ها بسیار مورد توجه اطبا قرار می گرفته و رساله ها و کتب مختلفی در این باب نوشته شده است. چنانکه با ورود داروسازی نوین به ایران و ظهور و رواج داروهای غیر گیاهی (شیمیایی)، داروسازی و داروشناسی در این دوره از موضوعاتِ پرکاربرد است. در عصر قاجار تألیف و استنساخ نسخ خطی بسیار مهم بوده است و کاتبان اغلب خود را با القابی مانند حکیم و طبیب معرفی می کردند. این امر نشان دهنده فعالیت گسترده طبیبان در سنت کتابت و نسخه نویسی است. بیشترین تعداد نسخ خطی در این عصر با ساختار رساله بوده است. موجز و تخصصی بودن رسالات و همچنین سرعت زیاد در نشر موضوع در قالب رساله را می توان دلیل این موضوع دانست. همچنین با رواج سیستم آموزشی ساختار رساله به دلیل مناسب بودن برای جزوات درسی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته بود. علاوه بر زیاد بودن رساله های خطی، تألیف و استنساخ ساختار کتاب نیز بسیار مورد توجه طبیبان این دوره بوده است. نسخه های خطی با ساختار کتاب نیز به دلیل آنکه مفصل هستند و نویسنده قادر است در موضوعی کلی چندین باب را بیان کند، همین طور برای نگارش کتب مرجع مورد توجه بوده اند. بسیاری از کتب پیشینیان نیز در این دوره مورد توجه و استنساخ قرار گرفته اند.
هیأت تحریریه سنجی: روشی جهت سنجش عملکرد و اثربخشی اعضاء هیأت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده در ISC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هیأت تحریریه سنجی به روش ها و شاخص هایی اطلاق می شود که به وسیله آن عملکرد، اثربخشی و نقش اعضاء هیأت تحریریه و سردبیران مجلات در سیاست گذاری و طراحی نقشه راه برای آینده مجلات مورد ارزیابی قرار می گیرد. در پژوهش حاضر با استفاده از هیأت تحریریه سنجی، مجلات نمایه شده ISC در قلمروهای علوم بهداشت، علوم زیستی و هنر و علوم انسانی ارزیابی و تحلیل گردید.روش: در این پژوهش و به منظور دیداری سازی درهم تنیدگی اعضاء هیأت تحریریه و مجلات از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شد. بدین منظور شاخص های مرکزیت که شامل مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بینابینی است، به کار رفت. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی برای اعضاء هیئت تحریریه (2813 نفر) و مجلات (200 نشریه) انجام گرفت. به منظور پاسخ به پرسش های پژوهش از نرم افزار مصورسازی شبکه (UCINET)؛ روش های آمار توصیفی و تحلیلی مانند فراوانی، درصد، میانگین و ضریب همبستگی کندال تائوبی؛ آزمون خی دو و نیز نرم افزارهای SPSS، Net Draw و پایتون استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش در خصوص وضعیت ضریب تأثیر نشریات نشان می دهد در حوزه علوم انسانی و هنر، مجله " مسائل کاربردی تعلیم و تربیت اسلامی- لیست اولیه" با 1/095 ؛ در حوزه موضوعی علوم بهداشتی، مجله "سالمند –لیست انتظار"با (0/446)؛ و در حوزه علوم زیستی، مجله "پژوهش های ژنتیک گیاهی- لیست اولیه" با 0/37 بالاترین ضریب تأثیر را در هر حیطه موضوعی کسب کرده اند. برخی از مجلات حوزه علوم انسانی و هنر درصد خوداستنادی بالایی دارند. از جمله مجلاتی که در حوزه علوم انسانی و هنر بالای 80 درصد خوداستنادی دارند عبارتند از: "پژوهش نامه نهج البلاغه" (80/77 درصد)؛ "پژوهش نامه ادبیات کردی" و "زبان فارسی و گویش های ایرانی" (100 درصد)." احد فرامرز قراملکی- (استاد-دانشگاه تهران) " و " محمدحسن قدردان قراملکی (استاد- پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)" بالاترین میزان درهم تنیدگی (فراوانی 5) را به خود اختصاص داده اند. از مجموع 368 نفری که دارای درهم تنیدگی هستتند، 333 نفر مرد و 35 نفر نیز زن هستند. از نظر مرتبه دانشگاهی نیز مرتبه علمی "استاد" با 76/71 درصد و "دانشیاران" با 15/57 درصد بالاترین سهم را از آن خود کرده اند.نتیجه گیری: از مجموع دو هزار و هشتصد و سیزده نفری که در دویست مجله مورد مطالعه همکاری داشتند، 368 نفر از اعضاء هیأت تحریریه دارای درهم تنیدگی بودند. نتایج حاکی از وجود رابطه معنی داری منفی بین ضریب تأثیر و درهم تنیدگی مجلات جامعه پژوهش و همچنین بین میزان استنادهای دریافتی نشریات و درهم تنیدگی مجلات جامعه پژوهش است. افزایش چارک نشریات با افزایش میزان درهم تنیدگی همراه است؛ به این معنا که چارک نشریات پیش بین مثبت و معنی داری برای میزان درهم تنیدگی نشریات است. شاخص آنی نشریات؛ میانگین ضریب تأثیر در موضوع سطح کلان؛ تعداد مقالات جامعه پژوهش و شاخص خوداستنادی، پیش بین های معنی داری برای میزان درهم تنیدگی نشریات نیستند. با توجه به نقش اعضاء هیأت تحریریه در مسیر تکامل و کیفی سازی مجلات از طریق فرایند داوری و انتخاب موضوعات، تلاش برای تشکیل هیأت تحریریه های متنوع تر با درهم تنیدگی کمتر، نه تنها خروجی تحقیقاتیِ متنوع تری را به دنیای نشر خواهد سپرد؛ که فضای رقابتی مثبت با طیف گسترده تری از آراء را نیز ایجاد خواهد کرد.
ضرورت، امکان و موانع توسعه کتابخانه های عمومی در مراکز تجاری بزرگ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
239 - 277
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ضرورت، امکان و موانع توسعه کتابخانه های عمومی در مراکز تجاری بزرگ شهر تهران است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته است. در رویکرد کیفی پژوهش از روش پدیدارشناسی و تحلیل محتوا با مدل کلایزی و در رویکرد کمی پژوهش نیز از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه 10 مال چندمنظوره بزرگ شهر تهران است که با معیارهای مختلفی سنجیده و انتخاب شده است. از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته با سنجش روایی و پایایی آن برای پاسخ به سوالات فرعی پژوهش استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد تعداد کتابخانه های پیرامون مراکزتجاری مورد مطالعه نسبت به جمعیت ساکن، ناکافی است. با وجود جمعیت ساکن در محله پیرامون مراکز تجاری، تعداد بالای مراجعه کنندگان روزانه و افراد شاغل در این مراکز تجاری، هیچ یک از مراکز تجاری مورد مطالعه آمادگی تخصیص فضا برای ایجاد کتابخانه را ندارند. تنها برخی از مراکز تجاری می توانند در اندکی از هزینه های ایجاد و فعالیت کتابخانه های عمومی کمک کنند. ایجاد کتابخانه عمومی در مراکزتجاری بزرگ و چندمنظوره (مال های چندمنظوره) شهر تهران می تواند تا حدی کمبود سرانه کتابخانه در این شهر را جبران کند. با توجه به جمعیت محله های پیرامون مراکزتجاری مورد مطالعه و کمبود کتابخانه در این محله ها از یک سو و تعداد بالای مراجعه کنندگان و کارکنان این مراکز از سوی دیگر، ایجاد کتابخانه عمومی در این مراکز ضروری است، همچنین ،کتابخانه های عمومی مراکزتجاری از نظر ساختمان و تجهیزات، جمعیت خدمت گیرنده، مجموعه سازی، خدمات و اداره کتابخانه دارای برخی ویژگی های خاص خود هستند
اثربخشی آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی بر مهارت کتابداران در بازیابی اطلاعات (مورد مطالعه: کتابخانه های عمومی استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مطالعه اثربخشی آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی بر مهارت کتابداران کتابخانه های عمومی استان مازندران در بازیابی اطلاعات بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و آزمایشی است که با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی استان مازندران در سال 1400 بود که از بین آنها، 30 نفر به صورت هدفمند و با توجه به معیارهای ورود به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی ساده دردوگروه کنترل(15نفر) وگروه آزمایش (15نفر) قرارگرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته مهارت بازیابی اطلاعات بود. روایی صوری پرسشنامه توسط اساتید تأیید شد. پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 89/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس) استفاده گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین مهارت بازیابی اطلاعات در گروه آزمایش (07/47) در پس آزمون بیشتر از میانگین گروه کنترل (86/26) است. که بیانگر این است، آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی بر مهارت کتابداران در بازیابی اطلاعات تأثیر دارد (p=0/000<0/05) نتیجه گیری: آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی می تواند یکی از گزینه های مؤثر در افزایش توانمندی و مهارت های کتابداران باشد. یافته های این مطالعه، موید قابل قبول بودن مباحث نظری ارائه شده در این حوزه است.
مدل سازی تأثیر فرهنگ بر ایفای نقش کتابخانه های عمومی به مثابه مراکز اجتماعی: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
225 - 258
حوزه های تخصصی:
روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی؛ و به لحاظ ماهیت داده ها نیز یک تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی است که با رویکرد نظام مند نظریه پردازی داده بنیاد انجام شد. در بخش کیفی، ابتدا با انجام 33 مصاحبه و 2 گروه کانونی، عوامل مؤثر شناسایی شدند. تأیید روایی این عوامل با استفاده از شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) و پایایی آن ها از طریق آزمون ضریب کاپای فلیس به تأیید رسید. در بخش کمی، پایایی ابزار با استفاده از پرسشنامه ای متشکل از 16 گویه و با ضریب آلفای کرونباخ به میزان 91/0 تأیید شد. در نهایت، عوامل با روش آنتروپی شانون رتبه بندی شدند.یافته ها: سه سازه فرهنگی شامل گفتمان محلی، عرصه مفاهمه و اشاعه فرهنگی، در ایفای نقش کتابخانه های عمومی به مثابه مراکز اجتماعی اثرگذارند. در این بین، عرصه مفاهمه مهمترین عامل محسوب می شود و اشاعه فرهنگی نیز کمترین تأثیر را در این زمینه دارد. تمامی عوامل دارای روایی محتوایی بیشتر از 33/0 و ضریب کاپای بالاتر از 7/0 بودند، پس همه آن ها از روایی و پایایی لازم برخوردار هستند. در نهایت، مدل مفهومی پژوهش نیز در شش بخش طراحی و ترسیم شد.نتیجه گیری: نظریه حوزه عمومی یورگن هابرماس از جمله نظریات جامعه شناسی است که با توجه به موازین موجود در آن، به اهداف و رسالت کتابخانه های عمومی نزدیک است. کتابخانه های عمومی برای ایفای نقش خود به مثابه مرکزی اجتماعی، لازم است تا گفتمان بومی جامعه را ترویج دهند، عرصه ای امن برای بحث و مفاهمه آزادانه اقشار مختلف اجتماع باشند و از رخدادهای فرهنگی بومی مطلع باشند. همچنین به عنوان مرکزی گفتگو محور از سوی جامعه شناخته شود و به اشاعه فرهنگی در جوامع محلی بپردازند.
جایگاه کتابخانه های عمومی در توانمندسازی زنان خانه دار با تأکید بر ظرفیت های فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه کتابخانه های عمومی در توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی زنان خانه دار با تأکید بر ظرفیت های فضای مجازی به ویژه شبکه های اجتماعی مجازی است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با رویکرد کیفی به روشِ تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کتابداران و مسئولان کتابخانه های عمومیِ زیر پوشش اداره کل کتابخانه های عمومی خراسان جنوبی بود. در این پژوهش، از روش نمونه گیری غیراحتمالاتی (غیرتصادفی) از نوع نمونه گیری گلوله برفی استفاده و در مجموع با 21 نفر مصاحبه انجام شد. روش اجرای مصاحبه استفاده شده از نوع نیمه ساختاریافته بود. یافته ها: موضوعات مورد درخواست زنان خانه دار از کتابخانه های عمومی در دو مقوله عملی (سلامت، کشاورزی و هنری) و نظری (ادبی-دینی و تربیتی) دسته بندی شدند. چگونگی نقش آفرینی کتابخانه های عمومی در توانمندسازی زنان خانه دار در حوزه های اجتماعی و اقتصادی نیز در دو مقوله برنامه های آموزشی (تربیتی-اجتماعی و فنی-اقتصادی) و برنامه های فرهنگی-ترویجی (اشتغال محور، تفننی، کتاب محور و مشاروه ای-ارجاعی) گروه بندی شدند که برنامه های فرهنگی-ترویجی دارای فراوانی بیشتری بودند. خدمات قابل ارائه به زنان خانه دار در فضای مجازی در دو مقوله اطلاعاتی (آموزشی و منبع یابی) و ترویجی (اطلاع رسانی و منبع گستری) قرار گرفتند که یافته ها نشان داد که سهم خدمات فرهنگی-ترویجی بیشتر است. مشوق های استفاده از فضای مجازی توسط کتابخانه های عمومی جهت توانمندسازی زنان خانه دار نیز در دو مقوله تبلیغی و کارکردی و موانع موجود در این حوزه در سه مقوله اجتماعی-اقتصادی، فردی و فناورانه دسته بندی شد. اصالت/ارزش: ارزش مسئله این پژوهش در این نکته است که کتابخانه های عمومی می توانند از امکانات فضای مجازی به ویژه شبکه های اجتماعی مجازی در توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی زنان خانه دار استفاده کنند. البته، موانعی جدی در این زمینه وجود دارد که نیازمند توجه از سوی دست اندرکاران کتابخانه های عمومی است. برای رفع این موانع پیشنهاد می شود کتابخانه های عمومی قبل از اجرای برنامه های توانمندسازی زنان خانه دار، برنامه هایی را در زمینه ارتقای سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی آنان اجرا کنند.
A Mixed Methods Approach to Social Control of Cybercultural Transgressions: An Iranian Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
1 - 30
حوزه های تخصصی:
Cyber transgressions (non-normative behaviors, attitudes and conditions) are growing, hence we employed a three-study exploratory sequential mixed method designed to make a taxonomy of Instagram cybercultural transgressions, and cyber social control means; to examine the effects of low self-control, depression, negative interpersonal relationships, computer/ Internet self-efficacy, netiquette, and normative beliefs, and also sociodemographic factors, and media use habits on cybercultural transgressions; and to explore the effectiveness of jurisdiction, non-anonymity, filtering, and forced user migration to domestic social media platforms as cyber social control means. The quantitative findings from 989 participants showed that nondepressed, older, married, middle-income, university educated, non-student users (especially women) with high self-control, more positive interpersonal relationships, moderate levels of computer/ Internet self-efficacy, normative beliefs, and with more years of Internet use experience, and less daily Internet use, who are knowledgeable about netiquette, are parents, have a job (also retired individuals and housewives), do not use VPNs, psychotropic medications, and alcoholic beverages and/ or recreational drugs, do not have previous experience of online victimization, do not associate with online transgressors, and do not feel being in minority, are less likely than others to commit online transgressive behaviors, or consume transgressive content. The importance of jurisdiction and non-anonymity as social control means, and the failure of filtering and forced user migration to Iranian social media platforms are discussed. These findings can be useful in devising new non-coercive policies and initiatives to socially control cybercultural transgressions.
Integration of Sustainability in Small Business Digital Marketing: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
287 - 309
حوزه های تخصصی:
This study aims to design a local model of social responsibility in digital marketing in small online retail businesses in Iran. The present research is applied in terms of purpose and a qualitative research in terms of data collection method. The statistical population in the qualitative section included 11 experts. The main tools for data collection in the field included semi-structured interviews. The grounded theory approach using MAXQDA software was adopted to analyze qualitative data and present a paradigm model. Based on the results of qualitative analysis, six categories of factors were identified including causal conditions, underlying factors, strategies, pivotal phenomena, intervening factors and consequences . Targeted marketing was identified as the main category in relation to the context. In relation to causal conditions, two main categories were identified, including moral responsibility and environmental responsibility. In relation to digital marketing as a central phenomenon of research, the indicators of giving customers the right to choose, retaining customers, providing services in accordance with customer demands, establishing appropriate relationships and relationships with customers, and creating value for customers were identified. Commercialization strategies were identified as the main category of strategies and actions. Competitiveness of companies has been identified as the most important intervening factors; and economic development and service quality improvement were identified as the main categories of outcomes.
ارائه روشی مبتنی بر تحلیل مراجع کتابشناختی برای شناسایی مقالات علمی مرتبط در کتابخانه های دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حجم مستندات و مقالات علمی در دهه اخیر افزایش بسیار زیادی کرده است که این امر، شناسایی مقالات مرتبط در کتابخانه های دیجیتال را با چالش هایی روبرو کرده است. هدف این پژوهش، ارائه روشی مبتنی بر تحلیل مراجع کتابشناختی برای شناسایی مقالات علمی مرتبط در کتابخانه های دیجیتال است. جامعه آماری این پژوهش، مقالات منتشر شده در 5 سال اخیر در نشریات فارسی و انگلیسی نمایه شده در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام در حوزه علوم کامپیوتر می باشد. روش پیشنهادی قادر است با تحلیل مراجع مقالات، مقالاتی را که بیشترین شباهت با مقاله داده شده دارند، پیدا کند و آنها را بر اساس میزان شباهتشان، مرتب نماید. در این راستا بعد از استخراج عنوان و بدست آوردن شباهت میان مراجع موجود میان مقالات، آن دسته از مقالاتی که بیشترین شباهت را با یک مقاله دارند، شناسایی شده و بر اساس میزان شباهتشان مرتب می شوند. به منظور مقایسه، روش پیشنهادی با روش های دیگر مقایسه شد که نتایج بدست آمده روی هم داده های فارسی و هم داده های انگلیسی نشاندهنده کارایی روش پیشنهادی در شناسایی مقالات مرتبط است.
بررسی سطح سواد داده ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی سطح سواد داده ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است.روش شناسی: این پژوهش با توجه به هدف پژوهش، کاربردی بوده و از نظر نوع، نحوه گردآوری داده ها و تجزیه وتحلیل اطلاعات، توصیفی-پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز بود که 6702 دانشجو ارزیابی شدند. طبق جدول کرجسی و مورگان (1970) تعداد 363 دانشجو به عنوان حجم نمونه برآورد شد. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای تصادفی است. ابزار به کار رفته در این پژوهش پرسش نامه حاصل پژوهش قنبری (1398) است که هدف گذاری این ابزار بر اساس ابعاد درک داده، جمع آوری و سازماندهی، مدیریت، ارزیابی و استفاده از داده ها طراحی شده بود. همچنین، برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری کروسکال-والیس و یومان-ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سطح سواد داده ای دانشجویان مشارکت کننده در پژوهش برای پرسش های مربوط به سواد داده ای 0967/4 و در حد خوبی قرار دارد. به علاوه، مشخص شد که تفاوت معناداری در سطح سواد داده ای دانشجویان از نظر متغیرهایی چون جنسیت، حوزه علمی و رشته تحصیلی وجود ندارد. با وجود این، نتایج این پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری در سطح سواد داده ای دانشجویان مورد بررسی از نظر متغیرهایی چون بازه های مختلف سنی، مقطع تحصیلی ارشد و دکتری و همچنین بین انتخاب یا عدم انتخاب واحد پروپوزال و مراحل مختلف تدوین و نگارش پایان نامه وجود دارد. همچنین، علاوه بر عوامل زمینه ای مؤثر بر سطح سواد داده ای، رابطه معناداری میان برگزاری کلاس های دانشگاهی، کارگاه های آموزشی و کلاس های غیررسمی و سطح سواد داده ای دانشجویان مشاهده شد.نتیجه گیری: بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان گفت که با توجه به تفاوت معنادار در سواد داده ای در بین دانشحویان مقاطع مختلف تحصیلی، و دانشجویانی که وارد مرحله پایان نامه/رساله شده اند و وجود رابطه معنادار میان دوره های آموزشی سپری شده توسط دانشجویان و میزان سواد داده ای آنها، باید بر تقویت دوره هایی که باعث درگیری عملی دانشجو در پایان نامه/رساله می شود در راستای افزایش سطح سواد داده ای آنها اهتمام لازم در دانشگاه های مختلف کشور وجود داشته باشد.
بررسی تأثیر ساختار سازمانی بر یادگیری و نوآوری سازمانی کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ساختار سازمانی بر یادگیری و نوآوری سازمانی کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تبریز انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش جاری از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 63 نفر از کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر تبریز است. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه بود؛ برای سنجش روایی، پرسشنامه ها در اختیار 5 نفر از صاحب نظران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی قرار گرفت و بررسی پایایی پرسشنامه ها از آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون r=0/32 و p=0/011 نشان داد که بین ساختار سازمانی و یادگیری سازمانی کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تبریز رابطه مثبت معنا داری وجود دارد. همچنین بین رسمیت و یادگیری سازمانی (0/05>p و 0/34=r) و بین تمرکز و یادگیری سازمانی (0/05>p و 0/28=r) رابطه مثبت معنا داری وجود دارد؛ اما بین پیچیدگی و یادگیری سازمانی رابطه معنا داری مشاهده نشد (0/05<p). همچنین نتایج نشان داد که بین ساختار سازمانی و نوآوری سازمانی کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تبریز رابطه مثبت معنا داری وجود دارد. دیگر نتایج پژوهش نشان داد که بین نوآوری سازمانی و یادگیری سازمانی کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تبریز رابطه مثبت معنا داری وجود دارد.نتیجه گیری: به نظر می رسد که چالش اصلی سازمان های امروزی، حمایت از نوآوری است که فرایند سازگاری با بسیاری از تغییرات محیطی را تسهیل کند. در نتیجه، انتخاب ساختار سازمانی مناسب یکی از شرایط ضروری جهت سازگاری موفقیت آمیز با تحولات است و این کار با طراحی مداوم ساختار سازمانی امکان پذیر خواهد بود.
نیازسنجی اطلاعات و رفتار اطلاع یابی کاربران مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری: رویکردی کمی و کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش نیازسنجی اطلاعات و مطالعه رفتار اطلاع یابی کاربران مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری (رایسست) است.روش پژوهش: این پژوهش کاربردی بوده و با استفاده از روش ترکیبی انجام شد. در روش کمی جامعه آماری پژوهش متشکل از 234 نفر از کاربران مرکز منطقه ای بود که به روش نمونه گیری تصادفی و با ابزار پرسش نامه انجام شد. در رویکرد کیفی، داده ها از طریق مصاحبه با کتابداران جمع آوری شد.یافته ها: بر اساس یافته ها، کاربران این مرکز اکثراً پژوهشگران و دانشجویان بوده و نیاز اطلاعاتی آنان به ترتیب در خصوص فعالیت های علمی، نگارش مقاله و پایان نامه و انجام وظایف شغلی است. با وجود فراهم آوری انواع منابع اطلاعاتی در این مرکز و ایجاد دسترسی، بیش از نیمی از کاربران در رفع نیازهای اطلاعاتی خود با موانعی مواجه هستند. موتورهای جستجو، پایگاه های اطلاعاتی خارجی و پایگاه رایسست به ترتیب مهمترین مجراهای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز توسط کاربران است. بعضی از مشخصات جمعیت شناختی شامل مقطع تحصیلی، جنسیت و سن کاربران رابطه مستقیم و معناداری بر میزان استفاده از منابع و یا مواجه با مانع در دستیابی به اطلاعات دارد. نظر به تناسب منابع اطلاعاتی با نیازهای کاربران، مقالات، چکیده پایان نامه ها، مقالات انگلیسی و نشریات فارسی در سطح متوسط از دیدگاه کاربران ارزیابی شدند.نتیجه گیری: رفتار اطلاع یابی کاربران متأثر از نوع نیازهای اطلاعاتی و میزان بهره گیری آنان از منابع تا اندازه ای تحت تأثیر مشخصات جمعیت شناختی آنان است. با توجه به اینکه اثربخشی نتایج تحقیقات پژوهشگران منوط به رفع مطلوب نیازهای اطلاعاتی شان است، تهیه برنامه ای مدون جهت انجام دوره ای مطالعات نیازسنجی کاربران ضروری است.
بررسی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر ابعاد توانمندسازی روان شناختی در سازمان های دانش محور و ارائه الگوی مناسب و یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر ابعاد توانمندسازی روان شناختی در سازمان های دانش محور و ارائه الگوی مناسب و یکپارچه انجام شد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر ابعاد توانمندسازی روان شناختی در سازمان های دانش محور و ارائه الگوی مفهومی مناسب و یکپارچه است. برای این منظور مدیریت دانش در پنج مؤلفه (اکتساب دانش، ایجاد دانش، ذخیره دانش، توزیع دانش، و نگهداری دانش) و توانمندسازی در پنج بعد (معنادار بودن، احساس شایستگی، احساس مؤثر بودن، حق انتخاب، و احساس اعتماد) تعریف و در این راستا یک هدف اصلی و شش هدف جزئی تنظیم شده است.روش پژوهش: روش مطالعه از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی با رویکرد کمی است. همچنین این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است که تحلیل کمی داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و مدیرانِ شرکت های مشاوره مدیریتی فعال در حوزه مدیریت دانش و انتخاب نمونه به صورت تصادفی در مقطع 1399 انجام شد که بین 325 نفر توزیع خواهد شد. ابزار جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و مدیریت دانش پاتریک و دیگران (2009) استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که ضرایب مسیر فرضیه های پژوهش بالاتر از 4/0 است. بنابراین، فرضیه ها تأیید شدند. همین طور تجزیه و تحلیل داده ها نمایانگر وجود تأثیر اقدامات مدیریت دانش بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان با شدت تأثیر 941/0 است. میان توانمندسازی روان شناختی و مدیریت دانش سازمانی رابطه با شدت 941/0وجود دارد. از سوی دیگر، بین احساس معنا دار بودن و مدیریت دانش رابطه با شدت 826/0 وجود دارد. قابل ذکر است که بین احساس شایستگی و مدیریت دانش رابطه با شدت 811/0 وجود دارد. بین احساس ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬاری و مدیریت دانش رابطه 786/0 وجود دارد. بین خودمختار بودن و مدیریت دانش رابطه با شدت 822/0 وجود دارد. بین احساس اعتماد و مدیریت دانش رابطه با شدت729/0 وجود دارد.نتیجه گیری: نتایح پژوهش نشان داد با اجراء و بهبود اقدامات مدیریت دانش که بی شک منجر به تمایل کارکنان سازمان مبنی بر دانش محور شدن خواهد شد، می توان تمایل آنها نسبت به افزایش روحیه توانمندسازی را ارتقاء داد. البته متغیرهای بسیاری را می توان در توانمندسازی کارکنان از بعد روان شناختی دخیل دانست؛ اما شدت تأثیرگذاری مدیریت دانش در این پژوهش، نشان دهنده سهم بسیار بالای این متغیر در افزایش بیش از پیش توانمندسازی روان شناختی است. این مطالعه با تمرکز بر توانمندسازی روان شناختی که کارکنان در محیط کار دارند، نشان داد که مهمترین و حیاتی ترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است. کیفیت و توانمندی نیروی انسانی، مهمترین عامل بقاء و حیات سازمان است. بنابراین، نیروی انسانی توانمند، سازمان توانمند را به وجود می آورد.
دلایل سلب اعتبار مقالات ایرانی ها: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، کشف دلایل سلب اعتبار مقالات ایرانی ها در مجلات علمی بر اساس مرور نظام مند متون است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر، به روش مرور نظام مند متون انجام شده است و در زمره پژوهش های توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مقالاتی است که به دلایل سلب اعتبار آثار پژوهشگران ایرانی در مجلات و انتشارات بین المللی پرداخته اند. مهمترین پایگاه های علمی جهان و ایران برای این موضوع مورد جستجو قرار گرفتند.
یافته ها: در نهایت از 559 مقاله بازیابی شده با مطالعه عنوان و چکیده، حذف تکراری ها و سرآخر مطالعه دقیق متون، 19 مقاله مرتبط انتخاب شد. به علاوه، دلایلی که پایگاه ریترکشن واچ درباره دلیل سلب اعتبار آثار ایرانیان درج کرده پردازش و جهت مقایسه با نتایج مرور نظام مند ثبت و ضبط شد. یافته های پژوهش نشان داد که مهمترین دلایل سلب اعتبار مقالات بین المللی پژوهشگران ایرانی (بدون در نظر گرفتن ترتیب) عبارتند از: 1. سرقت علمی، 2. انتشار دوباره، 3. مشکلات داوری، 4. مشکلات نویسندگی و 5. مشکلات داده ای و خطاها.
نتیجه گیری: با توجه به حساسیت امر پژوهش و مقوله تخلفات پژوهشی، سیاستگذاران حوزه پژوهش و مسئولان وزراتخانه ها، سازمان ها و دانشگاه ها می توانند از یافته های این پژوهش جهت تقویت اخلاق پژوهش و به منظور پیشگیری از وقوع انواع تخلفات پژوهشی در میحط دانشگاه ها استفاده کنند. با توجه به دلایل ذکر شده، به نظر می رسد که آموزش، توجه به موضوع و نظارت دقیق و البته استفاده از فناوری های مشابهت یابی، ایجاد محیط اخلاق مدار و جو سازمانی اخلاقی و مدیریت متون پژوهشی در این زمینه مهمترین راهکارها باشند.